Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

تحلیل تکنیکال

forex-technical-analysis
آموزش تحلیل تکنیکال فارکس از 0...

وقتی صحبت از بازار ارزهای دیجیتال به میان می­ آید؛ بسیاری از افراد با این پرسش روبه ­رو می­ شوند که تحلیل تکنیکال در بازار فارکس چیست و چگونه می توان آن را انجام داد؟ باید بدانید که یکی از مهم ­ترین ویژگی ­های سرمایه­ گذاران در بازار ارزهای دیجیتال، قدرت تحلیل آن ها از شرایط موجود است. این توانایی، مسیر آینده آن ها را مشخص می­ کند و در میزان سود یا زیان، تاثیر ویژه ­ای دارد.

از آنجایی که ارزهای دیجیتال، جهان جدیدی است که تازه پا به عرصه نمایش گذاشته­؛ باید توجه داشته باشید که روش ­های تحلیل سنتی و قدیمی، کاربردی برای این علم نو ندارند و شما باید دانش تحلیلی جدیدی را آموزش ببینید تا قدرت تحلیل در بازار فارکس را داشته باشید. به این منظور، دو نوع تحلیل ارائه شده است که شامل تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، و همچنین تحلیل تکنیکال فارکس می­ شوند. در ادامه، به بررسی تفاوت این مورد و همچنین آموزش صفر تا صد تحلیل تکنیکال می ­پردازیم.

تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟

تحلیل تکنیکال فارکس، درواقع نوعی قدرت پیش ­بینی روند تغییرات قیمت ارزها در آینده است. در این شیوه تحلیلی، سرمایه ­داران با استفاده از الگوها و نمودارهای به دست آمده از شرایط گذشته، روشی برای پیش ­بینی تغییرات در آینده را ارائه می­ دهند و می ­توانند شرایط متنوع برای سرمایه ­گذاری را پیدا کنند. این روش نیز مانند سایر روش ­های ارائه شده برای تحلیل سرمایه در بازار فارکس، قطعی نیست و نمی­ توان الگو دقیقی برای آینده پیدا کرد. اما تحلیل­گران می­ توانند با استفاده از تغییرات و روند رشد یا کاهش قیمت در گذشته، به یک الگو برای آینده دست یابند که احتمال وقوع آنها تا حد زیادی بالاست.

بازار فارکس

به عنوان یک تحلیل­گر، شما می­ توانید با بررسی روند تغییرات قیمت­ ها، الگو خاصی را پیدا کنید. طبیعی است که با رسیدن دوباره به همان الگو و تکرار آن در جهت کاهش یا افزایش قیمت­ ها، انتظار رسیدن به همان واکنش ­هایی را داشته باشید که در الگو قبلی نیز رخ داده­اند. از این رو، تمرکز این روش تحلیل تنها بر روی شرایط جفت ارزها در گذشته و استفاده از این بررسی برای پیدا کردن الگویی مناسب در جهت پیش ­بینی روند تغییرات آینده است.

باید بدانید که در آموزش تحلیل تکنیکال فارکس، شما می­توانید تمامی الگوهای رخ داده در گذشته را پیدا کنید و همچنین از آنها استفاده کنید تا از وضعیت آینده سرمایه خود در بازار ارزهای دیجیتال آگاه شوید. توجه داشته باشید که این روند تحلیلی، اهمیت بسیار زیادی در بازار فارکس دارد و انتخاب اصلی تحلیل­گران برای ترید در این حوزه است.

مزایا تحلیل فارکس

افراد بسیار زیادی بر این باور هستند که در تحلیل تکنیکال فارکس، مزایا بسیار زیادی وجود دارد که شما را به احتمال زیاد به منظور رسیدن به میزان سود بیشتر راهنمایی می ­کنند. یکی از بزرگ­ترین مزایا موجود در این شیوه تحلیلی، استفاده از روش بررسی نمودار است. از آنجایی که در بازار فارکس، تمام معاملات بر همین اساس به وقوع می­ پیوندند؛ تحلیل نمودارها شرایط بسیار خوبی را برای سرمایه­ داران فراهم می ­کند تا با استفاده از تغییرات گذشته، بتوانند چشم ­اندازی از وضعیت آینده این بازار را برای خود ترسیم کنند.

فارکس

روندهای موجود در بازار فارکس، شاید در ابتدا پیچیده و سخت به نظر برسند؛ اما اگر زمان و انرژی کافی برای یادگیری تحلیل­ های تکنیکال کاربردی در این مسیر اختصاص دهیم؛ می­توان گفت که این تحلیل، یکی از بهترین و ساده­ ترین راه ­های رسیدن به سود بیشتر در مدت زمان کمتر است. البته باید توجه داشته باشید که حتما این روش تحلیل را به صورت کامل آموزش ببینید و از روندهای مختلف متاثر بر آن، آگاهی داشته باشید.

اگر با تحلیل فاندامنتال بازار فارکس آشنایی داشته باشید؛ حتما می ­دانید که در این روش، با اصول مختلفی سروکار داریم که بسیار از آنها ماهیت کیفی دارند و نمی ­توان تحلیل دقیق و قطعی از آن ها ارائه داد. در تحلیل تکنیکال فارکس، با این موضوع مواجه نیستیم؛ زیرا در این روش، با تعدادی اعداد و ارقام دقیق سروکار داریم که شرایط تحلیل را ساده ­تر می­ کنند و می­توان الگو دقیق ­تری را برای تغییرات آینده ارائه داد.

الگوریتم ­ها و الگوهایی که در تحلیل فارکس مورد استفاده قرار می­ گیرند؛ همان الگوهای ساده و ابتدایی هستند که در قدیم نیز مورد استفاده قرار می گرفتند و از این رو، یادگیری آن ها ساده ­تر است و تسلط به این موضوع، نیاز به مدت زمان کوتاه ­تری دارد. به همین علت است که این روش تحلیلی، مورد استفاده بسیاری از سرمایه­ داران و تحلیل­گران بازار ارزهای دیجیتال قرار می­ گیرد و مورد علاقه همگان واقع شده است.

تحلیل فارکس

همچنین این شیوه تحلیل، از الگوهای ثابتی پیروی می­ کند که نوسانات زیادی ندارند و حتی در نوسانات نیز با ارقام دقیق و قطعی سروکار داریم. به علت وجود ارقام و ماهیت کمی تحلیل تکنیکال، این روش از سرعت بالاتری نسبت به تحلیل فاندامنتال برخوردار است.

معایب تحلیل تکنیکال فارکس

در تحلیل تکنیکال فارکس، سیگنال ­های مختلفی از نمودارها به تحلیل­گران می ­رسند که ممکن است باعث شود فرد سرمایه­ دار، با توجه به آن ها وارد موقعیت خاصی شود و سپس، با یک تغییر ناگهانی بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهد. از این رو، باید توجه داشته باشید که در این روش تحلیل، حتما باید به دنبال یک الگو کلی و جامع بگردید که بخش زیادی از تغییرات قیمت ­ها را پوشش دهد. این دیدگاه جامع، کمک می­ کند تا افراد موقعیت­ های بهتری برای سرمایه­ گذاری بیابند.

یکی دیگر از معایب استفاده از روش تکنیکال فارکس، این است که ممکن است دیدگاه ­های افراد نسبت به نمودارهای مختلف با یکدیگر تفاوت داشته باشد. به همین علت است که نمی­ توان یک نظر واحد را برای روش تکنیکال مورد استفاده قرار داد و باید از نظرات جمعی از تحلیل­گران استفاده کرد تا بتوان تصمیم خوبی برای شرایط سرمایه­ گذاری در آینده اخذ کرد.

معایب تحلیل تکنیکال فارکس

توجه داشته باشید که در تحلیل تکنیکال فارکس، برخلاف تحلیل فاندامنتال، تحلیل­گران تنها به بررسی تغییرات قیمت­ ها در خود بازار می­ پردازند و از اخبار بیرونی اطلاعی ندارند. این موضوع سبب می ­شود که فرد نتواند دیدگاه کاملا جامعی از شرایط آینده داشته باشد و ممکن است شرایط خوبی برای سرمایه گذاری را از دست بدهد. در تحلیل فاندامنتال، تحلیل­گران بررسی اخبار و اطلاعات جدید را نیز در روند تحلیل خود در نظر می ­گیرند و از این رو، اطلاعات کاملی دارند. تحلیل تکنیکال، این عیب را دارد که تنها بر اعداد و ارقام تمرکز می ­کند و نسبت به اخبار خارجی، بی­تفاوت است. البته این موضوع در کل تاثیری بر روند بررسی ندارد؛ اما خوب است که به عنوان یک تحلیل­گر، از تمامی شرایط آگاهی کافی داشته باشید.

اصول مهم در تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟

برای داشتن یک تحلیل دقیق و منطقی، باید اصول مهمی را در نظر داشته باشید تا بتوانید دارایی خود را در موقعیت مناسبی سرمایه­ گذاری کنید. به طور کلی، می­توانیم سه اصل مهم را در این تحلیل در نظر داشته باشید که با توجه به آنها، شما می­ توانید بررسی دقیقی انجام دهید و بهترین نتایج را از بررسی­ های خود کسب کنید.

اصول مهم فارکس

باید بدانید که در تحلیل تکنیکال فارکس، قیمت بیشترین تاثیر را در روند بررسی­ های شما دارد. از آنجا که در این روش تحلیلی، تنها به بررسی نمودارهای تغییرات قیمت­ ها می­ پردازیم؛ باید توجه داشته باشید که آمار و ارقام مهم ­ترین اصول تاثیرگذار در این روش هستند. در نتیجه، تمرکز اصلی تحلیل­گران باید بر روی اعداد و الگوهای موجود در نمودارها باشد. البته توجه کنید که اطلاع از اخبار و بروزرسانی­ های بازار ارزهای دیجیتال نیز می­ تواند کمک خوبی برای ما باشد و تحلیل بهتری را به ارمغان بیاورد.

در جهان ارزهای دیجیتال، رخ دادن یک الگو تکراری به احتمال بسیار زیاد، واکنش ­های مشابه گذشته را به ارمغان خواهد آورد و فارکس نیز از این موضوع مستثنی نیست. در نتیجه، باید به آمار و الگوهای رخ داده در گذشته توجه کافی داشته باشید تا بتوانید موقعیت ­های مختلف سرمایه ­گذاری را برای خود شناسایی کنید و تحلیل تکنیکال دقیقی ارائه دهید.

در نظر گرفتن عوامل مختلف، همیشه بهترین روش برای تحلیل­گرانی است که از روش تحلیل تکنیکال فارکس استفاده می­کنند. علاوه بر نمودارها، شما باید توجه داشته باشید که عواملی نیز وجود دارند که روند صعودی یا نزولی الگوها را تغییر می­ دهند. برای همین، افراد متخصص تاکید زیادی دارند که تحلیل گران، علاوه بر تحلیل تکنیکال از تحلیل فاندامنتال نیز استفاده کنند تا بتوانند شرایط را به درستی مورد بررسی قرار دهند.

فارکس

مهم ترین تعاریف و مفاهیم تحلیل تکنیکال در بازار فارکس

در تحلیل تکنیکال فارکس، با مفاهیم بسیار زیادی روبه­ رو هستیم که ممکن است در ابتدا بسیار پیچیده به نظر برسند اما باید بدانید که در واقع، این مفاهیم اگر به صورت ساده و ابتدایی شرح داده شوند؛ بسیار راحت آموخته می­ شوند و شما می­ توانید به راحتی آنها را مورد استفاده قرار دهید.

باید بدانید که روش تحلیل تکنیکال فارکس، مهم­ترین بازیکنان نمودارهایی هستند که الگوهای تغییرات قیمت ­ها را نشان می­ دهند. به طور کلی، می­توان از الگوهای نموداری و همچنین شمعی نام برد که یادگیری روش تحلیل هر یک از آن ها، تاثیر بسیار زیادی بر روند تحلیل تکنیکال شما دارد. با استفاده از نمودارهای چارتی، شما می­ توانید نقاط قوت و یا ضعف بازار را پیدا کنید. از طرفی، با استفاده از نمودارهای شمعی، نسبت به رفتار خریداران و فروشندگان آگاه می ­شوید و تصمیمات بهتری برای سرمایه­ گذاری اخذ خواهید کرد.

به عنوان یکی دیگر از مهم­ ترین مفاهیم موجود در آموزش تحلیل تکنیکال فارکس، باید به موضوع اندیکاتورها و شاخص­ ها توجه کنید که نقش بسیار مهمی در روند تحلیل شما خواهند داشت. با استفاده از اندیکاتورها، نه تنها می­ توانید نسبت به شرایط بازار در گذشته مطلع شوید و سرمایه­ گذاری­ های نامناسب را شناسایی کنید؛ بلکه از این موضوع نیز مطلع می ­شوید که در آینده، چه نوسانات و تغییرات قیمتی در بازار رخ خواهند داد.

همه چیز درمورد فارکس

علاوه بر این موارد، شما باید از مفاهیمی مانند واگرایی و همگرایی نیز آگاهی داشته باشید. این دو مفهوم به طور کلی به هم­سو بودن یا نبودن حجم و قیمت معاملات اشاره دارند. مفهوم همگرایی به هنگامی اطلاق می­شود که این دو مورد در یک­سو حرکت کنند و در مفهوم واگرایی به عکس این موضوع اشاره دارد. در ادامه، باید مفهوم حمایت و مقاومت را نیز در نظر داشته باشید که به قیمتی گفته می ­شود که پتانسیل معکوس کردن روند کنونی را دارد. توجه داشته باشید که الگوها نیز بخش مهمی از مفاهیم مرتبط با تحلیل تکنیکال فارکس هستند که باید مورد توجه تحلیل­گران قرار بگیرند.

انواع روند در تحلیل تکنیکال فارکس

یکی از مهم­ ترین تکنیک ­ها در تحلیل تکنیکال فارکس، بررسی روندهای موجود در تغییرات قیمت­ ها در این بازار است که بخش اساسی از تحلیل را تشکیل می ­دهند. توجه داشته باشید که حتی با بررسی دقیق این روندها نیز نمی ­توان الگو کاملا دقیقی برای پیش ­بینی آینده ارائه داد؛ بلکه این بررسی ­ها سبب می ­شوند تا تحلیل­گران چشم ­اندازی کلی نسبت به آینده پیدا کنند و تا حد زیادی، وضعیت جفت ارزها در آینده بازار فارکس را تحلیل نمایند. از این رو، بررسی روندها و پیدا کردن الگو از میان آنها به عنوان یکی از مهم­ ترین گام­ های سرمایه ­داران در تحلیل تکنیکال فارکس شناخته می ­شود.

تریدرها

به طور کلی، می­ توان گفت که در مجموع سه روند در بازار فارکس وجود دارند که بر تحلیل تکنیکال تاثیر می­ گذارند. روند صعودی شامل افزایش قیمت و روند نزولی شامل کاهش قیمت جفت ارزها در بازار می­ شود. همچنین روند خنثی نیز وجود دارد که به عدم تغییر در قیمت جفت ارزها اشاره دارد. اکثر افراد به اشتباه تصور می­ کنند که روند خنثی اهمیت چندانی ندارد؛ در حالی­ که عدم تغییرات قیمت نیز بخشی از الگو رفتارهای گذشته است که باید در بررسی­ ها لحاظ شود.

البته این تعریف­ ها، کاملا ساده و ابتدایی به نظر می­ رسند. در ادامه، به بررسی دقیق هر یک از آن ها و نقشی که در تحلیل تکنیکال فارکس دارند؛ می پردازیم.

روند صعودی در تحلیل فارکس

شاید با توجه به اسم این روند، این تصور اشتباه در ذهن شما شکل بگیرد که در روند صعودی، همیشه با افزایش قیمت روبه ­رو هستیم. در حالی­ که این موضوع درست نیست و در روند صعودی تحلیل تکنیکال فارکس، کاهش قیمت نیز وجود دارد. اما باید توجه داشته باشید که در هر روند افزایشی، قله قیمت از سری قبلی بالاتر می ­رود و به همین علت است که به این روند، صعودی گفته می ­شود.

بازار صعودی

در روند صعودی، پس از هر افزایش قیمت با کاهش آن مواجه می ­شویم و این روند، درواقع از کنار هم قرار گرفتن تمامی این رفت و برگشت­ ها تشکیل شده است. البته باید به این موضوع توجه داشته باشید که در روند افزایش، همیشه با یک الگو مشابه مواجه نیستیم و ممکن است ابتدا، کاهش قیمت شدیدی داشته باشیم و پس از آن، افزایش قیمت کمی رخ دهد. این موضوع، مشکلی ایجاد نمی­ کند اما باید بدانید که در هر سری از افزایش قیمت، عدد قله باید از عدد قله افزایش قیمت قبلی بالاتر باشد. در غیر این صورت، لازم است که تحلیل­گران، شرایط تغییر و بهبود روند صعودی را فراهم کنند.

روند نزولی در تحلیل فارکس

همانطور که از نام آن پیداست؛ روند نزولی برخلاف روند صعودی است و تاثیرات منفی در تغییرات قیمت ­ها را شامل می­ شود. در این روند که مانند روند صعودی به صورت رفت و برگشتی حرکت می­ کند؛ تغییرات قیمت­ ها به شکلی است که در پس از هر افزایش قیمت، با کاهش قیمت شدیدتری نسبت به کاهش قیمت پیشین مواجه می ­شویم. در نمودار این روند، دره ­های به وجود آمده در الگو تغییرات، هر سری پایین ­تر از دفعات قبلی قرار می­ گیرند که این موضوع، بر کاهش شدید قیمت جفت ارزها بازار فارکس در فاصله زمانی بین هر رفت و برگشت اشاره دارد.

بازار نزولی

مانند روند صعودی، ممکن است در روند نزولی نیز تغییرات بهم ­ریخته ­ای داشته باشیم که الگو ایده ­آل روند نزولی را از بین ببرند. توجه داشته باشید که در یک روند کاملا متناسب، شیب تغییرات نزولی با شتاب و سرعت بیشتری نسبت به تغییرات صعودی حرکت می­ کند و این موضوع، امکان بررسی شرایط را در تحلیل تکنیکال فارکس فراهم می ­آورد. از این رو، در صورت بروز هرگونه تغییرات غیرمنتظره که بر انجام این روند تاثیر بگذارند؛ تحلیل­گران باید شرایطی را فراهم آورند تا نمودار روند نزولی به حالت ایده­ آل خود بازگردد.

روند رنج یا خنثی در تحلیل تکنیکال فارکس

در تحلیل الگوهای مرتبط با تغییرات قیمت­ ها در بازار فارکس، علاوه بر روند صعودی یا نزولی، ممکن است شاهد رسیدن به نمودار خنثی باشیم که روند و الگو کاملا متفاوتی نسبت به روند صعودی یا نزولی دارد. تحلیل این روند در تغییرات قیمت­ ها، دشواری بیشتری دارد اما به علت آن­که بسیار شاهد رسیدن به این الگو هستیم؛ یادگیری تحلیل آن از مهم­ ترین اصول در بازار فارکس محسوب می­ شود.

تحلیل تکنیکال فارکس

در روند رنج که از آن به نام روند خنثی نیز یاد می ­شود؛ قله ­ها یا دره­ های جدید در قیمت­ ها نسبت به شرایط قدیم، تفاوت زیادی ندارند و نمی ­توان به طور حتمی بیان کرد که هر قله یا دره جدید در نسبت پایین تر یا بالاتری نسبت به شرایط قبلی قرار می­ گیرد. باید توجه داشته باشید که در این الگو، تمامی تغییرات قیمت­ ها با روند نامنظمی در کنار یکدیگر قرار گرفته ­اند و این شرایط نوسانی است که کار تحلیل این نمودارهای تغییرات قیمت را برای تحلیل­گران دشوار می ­نماید.

باید بدانید که این روند سبب می ­شود که فروشندگان و خریداران، برتری خاصی نسبت به یکدیگر نداشته باشند. وقتی الگو قیمت­ ها به صورت نوسانی در تغییر باشد؛ نمی­ توان گفت که نتیجه معاملات به چه شکل خواهد بود و کدام یک از طرفین سود بیشتری از این کار خواهند داشت. برخلاف این موضوع در روند صعودی و روند نزولی رخ می ­دهد. در روند صعودی بازار فارکس، به علت افزایش قیمت ­ها در هر سری رفت و برگشت شاهد قدرت بیشتر خریداران اطلاعات فروشندگان هستیم و همچنین در روند نزولی، می ­توان بیان کرد که به علت کاهش قیمت ­ها در هر رالی رفت و برگشت، فروشندگان و خریداران از قدرت بیشتری برای خرید و فروش برخوردار هستند.

علت رخ دادن روند خنثی، این است که سرمایه­ دارانی که به سود کافی رسیده ­اند؛ قصد خروج از بازار را دارند و تا زمانی که این افراد به طور کامل از جهان ارزهای دیجیتال بیرون نروند؛ شاهد این روند خنثی هستیم. از این رو، به روند خنثی در تحلیل تکنیکال فارکس به عنوان استراحتی بین دو مسیر نزولی و صعودی یاد می­ شود.

معاملات سودده

مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال بازار فارکس

الگوهای بسیار مهمی در بازار فارکس قرار دارند که تحلیل آن ها، بخشی از روند تحلیل تکنیکال پیشرفته در بازار فارکس است که بر نتیجه نهایی، تاثیر زیادی می­ گذارد. تعدادی از این الگوها شامل الگو دوقلو، سه­ قلو، مستطیل، مثلث، کنج، فیلد تو ریچ، پولبک، سروشانه و پرچم می­شوند که از میان آنها، سه الگو دوقلو، سه ­قلو و مثلث از اهمیت بیشتری نسبت به سایر الگوهای رایج برخوردار هستند.

الگو دوقلو، یکی از بهترین الگوهایی هست که برای تعیین نقاط ورود به بازار مورد استفاده قرار می­ گیرد. این الگو که در انتهای روند صعودی و یا نزولی رخ می­دهد؛ نشانی از اتمام این روند و شروع تغییرات است و از این رو، به عنوان یکی از بهترین نقاط برای سرمایه­ داران محسوب می­شود. این الگو، بسیار پرتکرار است و در بازار فارکس، یکی از رایج ­ترین انواع الگوها به شمار می ­آید.

از دیگر الگوهای پرتکرار در بازار فارکس، می ­توان به الگو سه­ قلو اشاره کرد که از لحاظ اهمیت، هم ­رده با الگو دوقلو قرار می ­گیرد. از این الگو، به عنوان نشان ه­ای برای اتمام یک روند استفاده می­ شود و نشان می­ دهد که روند صعودی یا نزولی که در حال رخ دادن است؛ اشکالات و نواقص زیادی دارد و باید از ادامه آن جلوگیری شود. این الگو، به علت آن­که برای جلوگیری از سرمایه ­گذاری اشتباه و خسارت­ های احتمالی آینده مورد استفاده قرار می­ گیرد؛ از اهمیت بسیار زیادی برای تحلیل­گران برخوردار است.

فارکس

اشکال هندسی در نام ­گذاری الگوها تاثیر زیادی دارند زیرا تمامی این الگوها، بر اساس نمودارها و اشکالی که روند صعودی یا نزولی در آنها به وجود می آورد؛ شناخته می­ شوند. یکی از این الگوهای مهم که نام آن بر اساس اشکال هندسی انتخاب شده است؛ با عنوان الگو مثلث شناخته می­ شود و بررسی آن در شیوه تحلیل تکنیکال در بازار فارکس، اهمیت زیادی دارد. الگو مثلث می ­تواند دو معنا داشته باشد: این الگو در برخی از موارد به معنای استراحت و در سایر موارد، به مفهوم اتمام روند فعلی است که البته برای مورد دوم باید شواهد و تحلیل­ های دیگری نیز وجود داشته باشند.

اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازار فارکس چیست؟

در بازار فارکس، الگوهایی متفاوتی رخ می­ دهند که هر یک نیاز به تحلیل شخصی و رسیدن به نتیجه­ گیری متناسب با دارایی شما دارند. از این رو، استفاده از الگوهایی که از قبل آماده شده باشند و درصد موفقیت آنها نیز بالا باشد؛ می ­تواند کمک خیلی خوبی به تحلیل­گران و سرمایه­ دارانی باشد که به تازگی وارد جهان ارزهای دیجیتال شده­ اند. به این ابزارهای از پیش آماده شده که به صورت کامل تحلیل شده­ اند و در اختیار سرمایه ­داران قرار می­ گیرند؛ اندیکاتور می­ گویند که کمک بسیار خوبی برای تحلیل­ های آینده و اطلاع از شرایط بازار به شمار می ­روند. در ادامه به بررسی تعدادی از مهم­ ترین اندیکاتورهای لازم برای یادگیری تحلیل تکنیکال در بازار فارکس می­ پردازیم.

یکی از بهترین اندیکاتورهایی که در بازار فارکس مورداستفاده قرار می­ گیرد؛ اندیکاتور مکدی است که شرایط بسیار مناسبی را برای تحلیل­گران فراهم می کند و کاربردهای زیادی دارد که از جمله آن ها، می­ توان به موارد زیر اشاره کرد: تعیین واگرایی و همگرایی­ های قیمت ­ها، تشخیص بهترین محل­ های خروج بر اساس واگرایی ­ها و خد ضرر معاملات، پیدا کردن موج­ های مختلف در نمودار و همچنین بررسی سیگنال ­های خرید و فروش.

اندیکاتور در فارکس

علاوه بر اندیکاتور مکدی، شما می ­توانید از آر اس آی نیز استفاده کنید که این اندیکاتور نیز کاربردهای بسیار زیادی برای تحلیل­گران فراهم می­ کند. این اندیکاتور، حتی به عنوان یک استراتژی معاملاتی مستقل نیز شناخته می­ شود و از این رو، برای تحلیل تکنیکال فارکس بسیار مفید واقع می­ شود. این اندیکاتور با وجود تمام چالش ­هایی که ممکن است برای تحلیل­گران به وجود بیاورد؛ به عنوان یکی از بهترین الگوهای سیگنال ­دهی در بازار فارکس مورد استفاده قرار می­ گیرد.

از دیگر اندیکاتورهای مفید موجود بازار ارزهای دیجیتال، می­توان به ای تی آر اشاره کرد که از آن، برای بررسی قدرت نوسان ­ها در سهام و قیمت جفت ارزها استفاده می­ شود. البته توجه داشته باشید که به علت پیچیده بودن شرایط استفاده از این اندیکاتور، توصیه زیادی به آن نمی ­شود و شما می ­توانید با جایگزین کردن اندیکاتورهای دیگر، از کاربردهای مشابه بهره­ مند شوید و شرایط را برای خود ساده ­تر کنید. ای تی آر، با وجود این­که احتمال دارد خسارت­ های زیادی وارد کند؛ هم­چنان از رایج­ ترین اندیکاتورهای موجود در بازار است که توسط تحلیل­گران بی­شماری مورد استفاده قرار می ­گیرد.

بهترین ابزارهای تحلیل موجود در بازار فارکس

در آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته فارکس، شما نیاز به ابزارهای تحلیلی گسترده ­ای دارید که شرایط را برای رسیدن به یک تحلیل دقیق و قطعی فراهم می­ کنند. برای استفاده از این ابزارها، شما باید به نکاتی توجه داشته باشید تا از بروز هرگونه خسارت جبران ­ناپذیر در آینده، جلوگیری نمایید.

اندیکاتورهای فارکس

باید بدانید که اندیکاتورها به عنوان مهم ­ترین ابزارهای لازم برای تحلیل تکنیکال فارکس شناخته می­ شوند و از این رو، یادگیری نحوه استفاده از آن ها نیز در صدر کارهایی قرار می گیرد که تحلیل­ گران باید آموزش ببینند. با این وجود، تنها یادگیری استفاده از اندیکاتورها نمی ­تواند به تنهایی شرایط مناسب را برای تحلیل تکنیکال فراهم کند و شما باید ابزارهای دیگر را نیز مورد استفاده قرار دهید تا به نتیجه مطلوب برسید.

خط روند، از دیگر ابزارهای مهمی است که تحلیل­گران بازار فارکس از آن استفاده می­ کنند. باید توجه داشته باشید که یادگیری خط روند، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و عدم یادگیری صحیح آن، ممکن است در روند صحیح تحلیل شما اختلالات زیادی ایجاد کند. از این رو، باید توجه کنید که حتما از خط روند به صورت صحیح آن استفاده کنید تا تحلیل دقیقی داشته باشید.

خط روند در نمودارهای مختلف به شکل­ های متفاوتی تعیین می­ شود. در نمودار صعودی، شما باید نوک دو دره را به یکدیگر متصل کنید و سپس این خط را از دو طرف ادامه دهید تا خط روند شکل گیرد. برای نمودارهای نزولی، برعکس این موضوع انجام می ­شود. در این نمودارها، شما باید نوک دو قله را به یکدیگر متصل نمایید و این خط را از دو طرف ادامه دهید.

خط روند، تاثیر بسیار زیادی در نتیجه تحلیل­ های شما می­ گذارد و ممکن است روند تغییرات سود یا ضرر شما در آینده را بسیار تحت تاثیر قرار دهد. این موضوع، سبب می­شود که خط روند به یکی از مهم ­ترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال فارکس به شمار رود که می­ تواند اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار شما قرار دهد.

ابزارهای تحلیل فارکس

فیبوناچی و چنگال اندروز نیز از دیگر ابزارهای کاربردی در این حوزه محسوب می­ شوند. این دو تکنیک نیز بر روند تحلیل شما تاثیر زیادی می­ گذارند. هر دو این ابزارها، حوزه ­های حمایت و مقاومت را تعیین می ­کنند که در آنها، احتمال بازگشت نیز وجود خواهد داشت. همچنین با استفاده از این دو ابزار، می توانید موقعیت­ های بحرانی بازار ارزهای دیجیتال را نیز شناسایی کنید و آنها را از تحلیل نهایی خود حذف نمایید. دو تکنیک فیبوناچی و چنگال اندروز، به تحلیل نمودارهای حاصل از تغییرات قیمت ­ها، کمک زیادی می­ کنند و از این رو، استفاده از آن ها در میان تحلیل­گران، بسیار رایج است.

مراحل تحلیل تکنیکال در بازار فارکس

تحلیل تکنیکال پیشرفته فارکس، به منظور پیدا کردن بهترین نقاط ورود و همچنین خروج به بازار انجام می شود و از این رو، باید مراحل آن به ترتیب و با دقت انجام شوند تا در نتیجه، شرایط خوبی برای سرمایه­ داران به وجود آید تا دارایی خود را وارد بازار فارکس کنند. در اولین مرحله، تحلیل­گران باید بتوانند با استفاده از ابزارها و الگوهایی که در اختیار دارند؛ شرایط فعلی بازار را بسنجند و همچنین از اتفاقات و الگوهای گذشته نیز باخبر شوند. این گام، ابتدایی­ ترین مراحله برای تحلیل تکنیکال است و امکان دارد با پیچیدگی­ های بسیاری همراه باشد. از این رو، تحلیل­گران باید با دقت، آمار موجود را تحلیل نمایند تا نتیجه خوبی از آن بگیرند.

در مراحل بعدی، شما باید از الگوهایی که پیدا کرده ­اید؛ برای تحلیل نمودارها و استفاده از اندیکاتورها استفاده کنید تا اطلاعات کافی از آنها برای پیش­ بینی وقایع احتمالی در آینده را به دست آورید. مراحل اول و دوم که شامل بررسی روند فعلی و پیدا کردن الگو برای بررسی نمودارهای ارقام می ­شوند؛ نیاز به دقت و قدرت تحلیل بالایی دارند و باید با توجه بیشتری انجام شوند.

تحلیل تکنیکال فارکس

در مراحل نهایی، شما می­ توانید با استفاده از تحلیل ­های که انجام داده ­اید؛ نقاط مهمی را در بازار شناسایی کنید که شامل نقاط حد ضرر و سود، بهترین نقاط برای ورود به بازار و همچنین پیش ­بینی روند تغییرات در آینده بازار هستند. در این مرحله، شما می ­توانید با داده های موجود، بهترین وضعیت برای سرمایه ­گذاری دارایی خود را شناسایی کنید.

سخن پایانی

در آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته در بازار فارکس، باید به موضوعات زیادی توجه کنید تا بتوانید روند تحلیلی خوبی را داشته باشید. از این رو، شما باید نکات مهمی را مدنظر داشته باشید که در بررسی صحیح ارقام و نمودارهای مهم در بازار فارکس، به شما کمک می­کنند. در تحلیل تکنیکال، برخلاف تحلیل فاندامنتال، تنها به اعداد و ارقام مرتبط با پروژه توجه می­ شود و اطلاعات و اخبار منتشر شده، بر روند تحلیل تاثیر نمی ­گذارند. البته تحلیل­گران همیشه پیشنهاد می ­کنند که در کنار تحلیل تکنیکال، به بررسی روش فاندامنتال نیز پرداخته شود تا در نهایت، تحلیل نهایی به صورت کلی و جامع داشته باشیم. در نهایت، باید دقت داشته باشید که همیشه، علاوه بر تغییرات قیمت ­ها، اخبار نیز بر حوادث آینده جفت ارزها تاثیر می ­گذارند. از این رو، نسبت به اطلاعات جدید بی ­تفاوت نباشید و سعی کنید این موارد را نیز در روند تحلیل ­های خود مورد بررسی قرار دهید.

سوالات متداول

در تحلیل تکنیکال، از ابزارهای متفاوتی از جمله اندیکاتورها و الگوهای متفاوت استفاده می ­شود و تحلیل­گران، باید توجه داشته باشند که با مفاهیم مرتبط با این موضوع، به خوبی آشنایی داشته باشند.

تحلیل فاندامنتال، تحلیل جامعی است که علاوه بر ماهیت کمی، ماهیت کیفی را نیز شامل می ­شود. در تحلیل تکنیکال، با وجود تمرکز بر روی ارقام و نمودارها، ماهیت کیفی به طور کامل حذف می­ شود.

باید توجه کنید که تمامی مراحل اصلی این تحلیل، شامل استفاده از الگوها و ابزارهای مختلف برای بررسی نمودارهای متنوع و رفتارهای گذشته در بازار هستند. از این رو، فرد باید ابتدا الگو مشابهی پیدا کند و سپس این الگو را برای پیش ­بینی تغییرات آینده در بازار مورد استفاده قرار دهد.

در تحلیل تکنیکال فارکس، ما با الگوهای متنوعی روبه ­رو هستیم. الگوهای دوقلو، سه ­قلو و مثلث از پرتکرارترین الگوهای موجود در بازار ارزهای دیجیتال به شمار می­ روند که شامل اطلاعات باارزشی هستند.

ادامه مطلب
lagging-indicator
اندیکاتور پسرو چیست؟ + کاربرد اندیکاتور...

آیا تا به حال اتفاق افتاده که در حین رانندگی ناگهان متوجه شوید در مسیر اشتباهی قرار گرفته‌اید؟ اندیکاتور پسرو مانند نشانه‌های راهنمایی در جاده است که مسیر درست را به شما نشان می‌دهند. این اندیکاتورها با تحلیل الگوهای گذشته، راه آینده بازار را به سرمایه‌گذاران نشان می‌دهند. در ادامه بیشتر با این نشانه‌های هوشمند آشنا خواهیم شد.

اندیکاتور پسرو چیست؟

اندیکاتور پسرو ابزاری است که با بررسی داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات یک دارایی مالی مانند سهام، ارزهای دیجیتال یا کالاها، الگوها و روندهای تکرارشونده‌ای را شناسایی کرده و بر اساس آن‌ها رفتار آینده بازار را پیش‌بینی می‌کند. ریشه‌های اندیکاتورهای پسرو به دهه 1930 بازمی‌گردد که محققان شروع به بررسی روندهای قیمتی با استفاده از ابزارهایی مانند نمودار و میانگین متحرک کردند. سپس در دهه‌های 1950 و 1960 اندیکاتورهای پیچیده‌تر و استانداردتری مانند RSI و MACD معرفی شدند. امروزه اندیکاتورها ابزارهای کلیدی و استاندارد در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به شمار می‌روند.

اندیکاتور پسرو معمولاً بر اساس فرمول‌ها و محاسبات ریاضی و آماری پیچیده‌ای طراحی می‌شود تا بتواند الگوهای پنهان در داده‌ها را شناسایی کند. از جمله این فرمول‌ها می‌توان به محاسبات میانگین، انحراف معیار، همبستگی و رگرسیون خطی اشاره کرد. همچنین اندیکاتورها معمولاً خروجی خود را به صورت بصری و قابل فهم ارائه می‌دهند مانند نمودار خطی، میله‌ای یا نواری. این نمایش بصری به درک بهتر روندها کمک می‌کند.

کاربرد اصلی اندیکاتورهای پسرو پیش‌بینی رفتار آینده بازار از طریق شناسایی الگوهای تکرارشونده در گذشته است. با تشخیص این الگوها می‌توان احتمال وقوع مجدد آن‌ها را در آینده پیش‌بینی نمود. البته پیش‌بینی‌های اندیکاتورها همیشه 100٪ دقیق نیست و استفاده صحیح از آن‌ها نیازمند مهارت و تخصص کافی در تفسیر داده‌هاست. با این حال، اندیکاتورهای پسرو ابزارهای بسیار مفیدی برای کمک به تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران بازارهای مالی هستند.

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال

ابزارهایی هستند که برای تجزیه و تحلیل رفتار قیمت ارزهای دیجیتال در گذشته و پیش‌بینی روند آتی آن‌ها به کار می‌روند. این اندیکاتورها با استفاده از داده‌های تاریخی مانند قیمت‌های گذشته، حجم معاملات و نوسانات قیمت، الگوها و روندهای موجود در بازار را شناسایی کرده و بر اساس آن‌ها پیش‌بینی‌هایی در مورد آینده ارائه می‌دهند.

اندیکاتور تحلیل تکنیکال

انواع اندیکاتور پسرو در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور پسرو مانند آینه‌ای جادویی عمل می‌کنند که تصویر گذشته بازار را به نمایش می‌گذارد و راهنمای آینده می‌شود! این اندیکاتورها بازار را زیر ذره‌بین قرار داده و الگوها و روندها را کشف می‌کنند. اندیکاتورهای پسرو را می‌توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد:

  1. اندیکاتورهای آماری و ریاضی مانند میانگین متحرک، MACD، نوسان گیر بولینگر، RSI و استوکاستیک که بر اساس محاسبات و فرمول‌های آماری و ریاضی پیچیده، الگوها و همبستگی‌های موجود در داده‌های تاریخی را شناسایی می‌کنند.
  2. اندیکاتورهای الگویی مانند خطوط روند، خطوط فیبوناچی، الگوهای شمع ژاپنی و… که الگوهای هندسی و تکرارشونده در نمودارهای قیمت و حجم معاملات را شناسایی می‌کنند.
  3. اندیکاتورهای پسرو با تحلیل داده‌های تاریخی و الگوهای گذشته، اطلاعات ارزشمندی در مورد احتمال وقوع الگوهای مشابه و رفتار آینده بازار در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند. البته استفاده صحیح از این اندیکاتورها نیازمند مهارت، تجربه و دانش کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است.

اندیکاتورهای آماری و ریاضی

اندیکاتورهای آماری و ریاضی از فرمول‌ها و محاسبات پیچیده‌ای استفاده می‌کنند تا الگوهای موجود در داده‌های تاریخی مانند قیمت، حجم مبادلات، نوسانات و غیره را شناسایی نمایند.

از جمله مهم‌ترین فرمول‌های به کار رفته در این اندیکاتورها می‌توان به محاسبات میانگین، انحراف معیار، همبستگی، رگرسیون خطی، logit و ریاضیات مالی اشاره کرد.

این اندیکاتورها با بررسی رفتار عددی و آماری گذشته، روند آتی را پیش‌بینی می‌کنند. برای مثال RSI با سنجش سرعت تغییرات، نقاط عطف بازار را شناسایی می‌کند.

بنابراین می‌توان گفت اندیکاتورهای آماری و ریاضی به دنبال یافتن الگوهای عددی و محاسباتی در داده‌های تاریخی هستند تا رفتار آینده بازار را پیش‌بینی کنند.

انواع آماری و ریاضی

انواع اندیکاتورهای آماری و ریاضی

اندیکاتورهای آماری و ریاضی بر اساس محاسبات و فرمول‌های عددی عمل می‌کنند. انواع اندیکاتورهای آماری و ریاضی میانگین متحرک، باندهای بولینگر و شاخص قدرت نسبی هستند که در ادامه هر کدام را به صورت جداگانه بررسی می‌کنیم.

میانگین متحرک ساده

یکی از متداول‌ترین اندیکاتورهای آماری و ریاضی است که به صورت خطی در نمودار ترسیم می‌شود و روند کلی بازار را نشان می‌دهد. این اندیکاتور با محاسبه میانگین قیمت‌ها در یک دوره زمانی مشخص شده، عملکرد می‌کند.

مثلاً SMA 50 روزه، میانگین قیمت بسته‌های 50 روز گذشته را محاسبه کرده و نمایش می‌دهد. هر چه دوره زمانی میانگین بیشتر باشد، روند کلی‌تر و هموارتری را نشان خواهد داد. ویژگی منحصربه‌فرد SMA این است که به سادگی روند عمومی بازار را مشخص می‌کند و قابل فهم است.

اندیکاتور بولینگر (Bollinger Bands)

اندیکاتور بولینگر (Bollinger Bands) یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم آماری و ریاضی است که برای اندازه‌گیری نوسانات و پیش‌بینی تغییر روند مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این اندیکاتور شامل یک نوار بالایی و یک نوار پایینی است که بر اساس انحراف معیار از میانگین متحرک تعیین می‌شوند. نوار بالا 2 انحراف معیار بالاتر و نوار پایین 2 انحراف معیار پایین‌تر از خط MMA قرار دارند.

هرگاه قیمت از این نوارها خارج شود، نشانه‌ای از تغییر روند به حساب می‌آید. به عنوان مثال اگر قیمت از نوار بالا عبور کند، نشانه قوت روند صعودی است.

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI)

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) یک اندیکاتور مهم آماری و ریاضی دیگر است که برای تعیین سرعت تغییرات قیمت و پیش‌بینی نقاط عطف بازار بکار می‌رود.

RSI یک شاخص نوسانی بین 0 تا 100 است. این شاخص هر چه به 100 نزدیک‌تر باشد، نشانه اوج قیمت و احتمال تغییر روند به نزولی است. از طرفی هرچه به 0 نزدیک‌تر باشد، نمایانگر کف قیمت و احتمال روند صعودی است.

به طور معمول، RSI بالای 70 نشانه پیش‌خریدی و اوج بازار و RSI زیر 30 نشانه پیش‌فروشی و کف بازار محسوب می‌شود؛ بنابراین RSI برای تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار بسیار مفید است.

شاخص قدرت نسبی

اندیکاتورهای الگویی

دسته دوم اندیکاتور پسرو، اندیکاتورهای الگویی هستند. این دسته از اندیکاتورها بر اساس الگوها و شکل‌های هندسی تکرارشونده در نمودارهای قیمت و حجم معاملات عمل می‌کنند.

ویژگی اصلی اندیکاتورهای الگویی این است که آن‌ها الگوهای بصری و هندسی مانند مثلث‌ها، پرچم‌ها، کانال‌ها و غیره را در نمودارها شناسایی کرده و از روی شکل آن‌ها رفتار آتی بازار را پیش‌بینی می‌کنند.

از اندیکاتورهای الگویی می‌توان برای تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار، تائید یا رد روندها و پیش‌بینی تغییر مسیر بازار استفاده کرد؛ مانند خطوط فیبوناچی، الگوهای شمع ژاپنی و نیمه الماس.

خطوط فیبوناچی

خطوط فیبوناچی بر اساس نسبت طلایی و اعداد فیبوناچی ترسیم می‌شوند و نشان‌دهنده سطوح حمایت و مقاومت هستند. هرگاه قیمت از این خطوط عبور کند، نشانه‌ای از شکستن سطح و تغییر روند است. با ترسیم خطوط فیبوناچی می‌توان نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی کرد.

الگوهای شمع ژاپنی

الگوهای شمع ژاپنی مانند ستاره صبحگاهی و شب‌نشین بر اساس شکل تشکیل شمع‌ها شناسایی می‌شوند و نشان‌دهنده برگشت احتمالی روند هستند. با تشخیص الگوهای شمعی می‌توان زمان مناسب برای ورود یا خروج از معامله را تعیین کرد.

الگوی شمع ژاپنی

کاربردهای اندیکاتور پسرو

اندیکاتورهای پسرو با تأخیر نسبت به وقوع یک رویداد یا تغییر روند، آن را نمایش می‌دهند. به همین دلیل، کاربرد اصلی آن‌ها تائید و تحلیل روندهای گذشته است. یکی از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتورهای پسرو، تائید روند جاری بازار است. این اندیکاتورها می‌توانند نشان دهند که آیا روند صعودی یا نزولی همچنان ادامه دارد و یا اینکه دچار تغییر شده است. به عنوان مثال میانگین متحرک نشان می‌دهد که روند کلی بازار طی چند روز یا هفته اخیر چگونه بوده است.

از دیگر کاربردهای مهم اندیکاتور پسرو، تشخیص نقاط برگشت روند است. این اندیکاتورها می‌توانند با تأخیر اندکی نسبت به اندیکاتورهای پیشرو، نقاط عطف و برگشت روند را مشخص کنند. به عبارتی زمانی که یک روند صعودی یا نزولی در حال وقوع است، اندیکاتورهای پسرو می‌توانند پایان آن روند را تشخیص دهند.

همچنین اندیکاتورهای پسرو برای تائید سیگنال‌های حاصل از دیگر اندیکاتورهای پیشرو مانند RSI یا MACD به کار می‌روند. به عنوان مثال، هنگامی که RSI یک سیگنال خرید یا فروش می‌دهد، می‌توان از میانگین متحرک برای تائید آن سیگنال استفاده کرد.

در نهایت، اندیکاتور پسرو برای تحلیل عملکرد گذشته بازار و درک الگوهای قیمتی به کار می‌رود. تحلیلگران می‌توانند با بررسی رفتار گذشته قیمت‌ها، الگوهای تکراری را شناسایی کرده و از آن‌ها در تحلیل‌های آتی خود بهره ببرند.

مزایای اندیکاتور پسرو

اندیکاتورهای پسرو ابزارهای مفیدی برای تحلیل بازارهای مالی هستند؛ اما استفاده صحیح از آن‌ها نیازمند شناخت دقیق مزایا و معایب آن‌هاست. در این متن به بررسی مزایای اندیکاتور پسرو از جمله تائید روند جاری بازار، کاهش ابهام و پیش‌بینی رفتار آتی بازار پرداخته و سپس معایب آن‌ها مانند عدم در نظر گرفتن عوامل محیطی، تأخیر زمانی و احتمال تفسیر اشتباه بحث می‌شود.

تائید روند جاری بازار

یکی از بزرگ‌ترین مزایای اندیکاتورهای پسرو این است که آن‌ها می‌توانند روند جاری بازار را تائید کنند؛ به عبارت دیگر، این اندیکاتورها با بررسی الگوهای گذشته قیمتی، می‌توانند تشخیص دهند که آیا روند فعلی بازار همچنان ادامه دارد یا تغییر کرده است. این موضوع به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اطمینان پیدا کنند که آیا هنوز در مسیر درستی حرکت می‌کنند یا خیر.

روند بازار در اندیکاتور پسرو

کاهش ابهام

مزیت دیگر اندیکاتور پسرو این است که آن‌ها ابهام موجود در بازار را کاهش می‌دهند. اغلب در بازارهای مالی ابهام زیادی در مورد روند آتی بازار وجود دارد. اندیکاتورهای پسرو با شناسایی الگوها و روندهای گذشته و مقایسه آن‌ها با وضعیت فعلی، ابهام را کاهش داده و به سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری کمک می‌کنند.

پیش‌بینی رفتار آتی بازار

یکی دیگر از مزایای کلیدی اندیکاتور پسرو این است که تا حدودی قابلیت پیش‌بینی رفتار آتی بازار را دارد. البته پیش‌بینی‌های آن‌ها کاملاً دقیق نیست، اما می‌تواند راهنمای مناسبی برای سرمایه‌گذاران باشد. در مجموع، اندیکاتورهای پسرو ابزاری ارزشمند برای تحلیل بازار و تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری محسوب می‌شوند.

معایب اندیکاتور پسرو

اندیکاتورهای پس‌رو ابزارهای مفیدی برای تحلیل بازارهای مالی هستند، اما همواره نباید بی‌چون‌وچرا بر آن‌ها اعتماد کرد. اول از همه، این اندیکاتورها بر اساس داده‌های گذشته طراحی می‌شوند، در حالی که لزوماً تاریخ تکرار نخواهد شد؛ بنابراین همیشه احتمال خطا در پیش‌بینی وجود دارد.

در نظر نگرفتن عوامل محیطی

اندیکاتورها نمی‌توانند تمامی عوامل مؤثر بر بازار از جمله شرایط سیاسی، اقتصادی و روانی را در نظر بگیرند. پس نباید انتظار داشت که اندیکاتورها همیشه درست عمل کنند.

تأخیر زمانی

همچنین برخی اندیکاتورها مانند میانگین متحرک با تأخیر زمانی عمل می‌کنند و سیگنال‌های آن‌ها ممکن است دیر به دست سرمایه‌گذار برسد. این بدان معناست که زمانی که سیگنال خرید یا فروش ظاهر می‌شود، ممکن است فرصت مناسب برای ورود یا خروج از بازار از دست رفته باشد. پس اندیکاتورها لزوماً به‌موقع نیستند.

تاخیر زمانی

تفسیر اشتباه

علاوه بر این، تفسیر اشتباه اندیکاتورها می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری نادرست شود. صرفاً دنبال کردن سیگنال‌های اندیکاتورها بدون در نظر گرفتن سایر عوامل، خطرناک است. سرمایه‌گذاران باید مهارت و تجربه کافی برای تفسیر صحیح اندیکاتورها داشته باشند. در غیر این صورت، استفاده از اندیکاتورها می‌تواند گمراه‌کننده باشد.

در نهایت، برخی سرمایه‌گذاران تمایل دارند که بیش از حد به اندیکاتورها تکیه کنند و آن‌ها را جایگزین تحلیل بنیادی بازار نمایند. این اشتباه بزرگی است. اندیکاتورها تنها ابزارهای کمکی‌اند و نباید جایگزین تحقیقات و تحلیل‌های اساسی شوند. پس باید از اتکای بیش از حد به آن‌ها پرهیز کرد.

سخن پایانی

اندیکاتورهای پسرو مثل چراغ راهنمایی هستند که برای رانندگان بازار، یعنی سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران، مسیر حرکت را نشان می‌دهند. این اندیکاتورها ابزارهای مفیدی برای تحلیل تکنیکال بازار و دارایی‌های مالی هستند. این اندیکاتورها با بررسی الگوها و روندهای گذشته، اطلاعات ارزشمندی در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند. از مزایای اندیکاتور پسرو می‌توان به تشخیص روند بازار، تعیین نقاط ورود و خروج و کاهش ابهام اشاره کرد. از سوی دیگر، اتکای بیش از حد به این اندیکاتورها و نادیده گرفتن سایر عوامل، از جمله معایب آن‌هاست. در نهایت توصیه می‌شود اندیکاتورهای پسرو در کنار سایر ابزارهای تحلیلی و با در نظر گرفتن شرایط کلی بازار به کار گرفته شوند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن مسیر آینده بازار را نشان دهند.

ادامه مطلب
fibonnacci-in-forex
فیبوناچی در فارکس چیست؟ + آموزش...

دنباله فیبوناچی در طبیعت برای توصیف نسبت ­هایی که در اجسام مختلف وجود دارد؛ به کار برده می ­شود و می ­توان آن را در حیوانات، طبیعت و همچنین انسان­ ها پیدا کرد. باید بدانید که این نسبت خارق ­العاده را می­توان در کوچک­ترین اجزای موجود در طبیعت نیز مانند پیشرفته­ ترین اجزای آن که شامل کهکشان­ ها و سیارات می­ شوند؛ یافت. این نسبت طلایی، پایه و اساس حفظ تعادل در طبیعت است؛ اما کارشناسان از این دنباله برای بررسی بازار فارکس نیز استفاده می ­کنند.

شاید برای بسیاری از این سرمایه­ گذاران و مشتریان این پرسش مطرح شود که دنباله فیبوناچی چیست و چگونه می­توان از آن برای بررسی و تحلیل بازار ارزهای خارجی استفاده کرد؟ باید توجه کنید که این بازار نیز مانند شرایط موجود در طبیعت، برای بقا به این نسبت طلایی متکی است. در ادامه، به بررسی ابزارهای مورد استفاده برای بررسی و تحلیل دنباله فیبوناچی در بازار فارکس، می­ پردازیم.

فیبوناچی چیست؟

برای درک بهتر این دنباله و نحوه اثرگذاری آن در بازار فارکس، باید ابتدا به بررسی ماهیت این دنباله در طبیعت بپردازیم. این نسبت توسط دانشمندی ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف شد و نام خود را نیز از این ریاضی­دان وام گرفته است. این نسبت، دنباله ­ای از اعداد را تشکیل می ­دهد که هر یک از آن ها، از جمع دو عدد قبل از خود به دست آمده ­اند. توجه داشته باشید که هر دو جمله ابتدایی این دنباله، عدد 1 هستند و دنباله سوم، از جمع آن ها به دست آمده است. از این رو، در جمله سوم این دنباله به عدد 2 می­رسیم.

نکته قابل توجه در بررسی این دامنه، خارج قسمت اعداد مجاور است که ما را عدد طلایی 618/1 می­رساند و از آن به نام ­های مختلفی مانند نسبت الهی یا نسبت طلایی یاد می ­شود. این نسبت، گویی بنیان­ گذار جهان اطراف ما و تمامی متعلقات آن است و از این رو، می ­توان آن را در تمامی اجزای مختلف طبیعت پیدا کرد.

فیبوناچی چیست؟

کاربرد فیبوناچی در فارکس

تمام معاملاتی که در بازار ارزهای خارجی انجام می­ شوند؛ به نوعی از نسبت­ ها و قوانین ریاضی پیروی می ­کنند تا بتوانند به بیشترین سود حاصل از این معاملات دست پیدا کنند. نسبت طلایی فیبوناچی، به عنوان یکی از پرکاربردترین قوانینی به شمار می­ رود که معامله ­گران از آن در بازار فارکس استفاده می کنند. مهم­ترین کاربردی که این قانون برای معاملات دارد؛ این است که می ­توان از آن برای تعیین بهترین نقاط ورود به بازار و انجام معاملات استفاده کرد. این کاربرد، ساده به نظر می­ رسد اما با استفاده از آن، می­توان به بیشترین سود ممکن از معاملات رسید. همچنین می­ توان بیان کرد که با استفاده از این ابزار، معامله ­گران حد سود و ضرر معاملات را نیز تعیین می­ کنند تا به طور تقریبی از میزان موفقیت سرمایه­ گذاری خود اطمینان حاصل نمایند.

فیبوناچی تکنیکال

باید بدانید که نسبت ­های موجود در بازار ارزهای خارجی، بر اساس نسبت ­های ریاضی موجود در طبیعت هستند. دنباله فیبوناچی نیز در جهان ریاضیات و معاملات بورس، تقریبا تاثیری مشابه با میزان اثرگذاری این نسبت در طبیعت اطراف ما دارد. از این رو، شناخت آن کمک بسیار زیادی به شناسایی بهتر معاملات و همچنین وضعیت آینده این بازار می ­کند.

به زبان ساده، می ­توان بیان کرد که فیبوناچی در تحلیل تکنیکال، به عنوان ابزاری برای تعیین نقاط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت ­ها استفاده می­ شود. از این رو، سرمایه ­گذاران می­ توانند با پیدا کردن نقاطی که در آن قیمت­ ها اصلاح می ­شوند؛ برای خرید و فروش ارزهای خود اقدام نمایند. همچنین توجه داشته باشید که لازم نیست خودتان تمامی ضرب و تقسیم ­ها برای پیدا کردن این سطوح را انجام دهید. شما می­توانید از سایت­ های مرتبط که در این زمینه فعالیت دارند نیز کمک بگیرید. در این وب­سایت ­ها، ابزارهای موجود برای این کار در اختیار شما قرار گرفته­ اند و تنها باید ابزار موردنظر خود را انتخاب کنید و آن را بر روی نمودار مربوطه، اعمال نمایید.

تحلیل تکنیکال

روش استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت

تعیین نقاط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت­ ها، توسط خطوط افقی صورت می ­پذیرد که بر روی نمودار ظاهر می­شوند. این خطوط را سطوح اصلاحی می نامند و از آنها، برای تعیین بهترین نقاط برای خرید و فروش و انجام معاملات، استفاده می­ کنند.

استفاده از این در معاملات ارزهای خارجی، از این جهت حائز اهمیت است که به کمک آن، می­توان نمودارها را تحلیل کرد و در نهایت، به بیشترین میزان سود رسید. باید بدانید که هنگام کاهش یا افزایش قیمت ارزها، پیش از آن­که این سیر به حرکت اصلی خود ادامه دهد؛ ابتدا مقداری از سطوح حمایت و مقاومت پیش از خود را اصلاح می ­نماید و سپس به مسیر اصلی باز می­ گردد. ابزار فیبوناچی برای تعیین این نقاط که بیشترین میزان سود از خرید یا فروش را به همراه خواهند داشت؛ استفاده می ­شود.

مهم ترین ابزارها به زبان ساده

همانطور که گفته شد؛ این ابزار کاربرد بسیار گسترده­ ای در تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارها دارد. افراد بسیاری ممکن است به اشتباه این تصور را داشته باشند که به علت کابرد فراوان، یادگیری و اعمال این دنباله در بازار فارکس نیز کار سختی خواهد بود. اما باید بدانید که ابزارهای مورد استفاده در تکنیک فیبوناچی تحلیل تکنیکال، چندان پیچیده نیستند. در ادامه، به بررسی برخی از این موارد می­ پردازیم که شامل ابزارهای زیر هستند:

  • کمان­ها
  • کانال
  • بادبزن
  • انبساطی
  • گسترشی
  • اصلاحی
  • پروژکشن

ابزارهای فیبوناچی

تمامی این ابزارها، از اهمیت ویژه ­ای برای استفاده از فیبوناچی در تحلیل تکنیکال برخوردار هستند اما می ­توان بیان کرد که از میان آن ها، مهم­ ترین و کاربردی­ ترین ابزار، ابزار اصلاحی است. در ابتدا، باید بدانید که سطوح کلیدی در نمودارها، شامل درصدهای 78.6، 61.8، 50، 38.2 و 23.6 درصد هستند. با استفاده از ابزار اصلاحی شما می ­توانید درصد احتمال پایان یک حرکت اصلاحی در نمودار را پیدا کنید و بهترین نقاط برای ورود به بازار معاملات را بیابید. از این رو، از ابزار اصلاحی به عنوان یکی از کاربردی­ ترین ابزارهای لازم برای استفاده از این دنباله در تحلیل تکنیکال بازار فارکس و بورس نام برده می ­شود.

روش استفاده از ابزار اصلاحی در تحلیل تکنیکال

برای استفاده از این ابزار در تحلیل نمودارها، باید به مواردی توجه داشته باشید که تا بتوانید که از دقت و صحت اعداد به دست آمده، اطمینان حاصل کنید و نقاط حمایت و مقاومت را به درستی شناسایی نمایید. ابتدا، روند صعودی یا نزولی بودن یک نمودار را تعیین نمایید و سپس، با توجه به واکنش تحلیل­ گران و سرمایه­ گذاران در سطوح فیبوناچی، باید به تعیین سطوح حمایت و مقاومت بر اساس تمام پارامترهای مهم برای این منظور بپردازید. با بررسی نسبت­ های به دست آمده، می­ توانید با پیدا کردن درصدهایی که قبلا ذکر شد؛ بهترین نقاط برای ورود به بازار معاملاتی را بیابید.

توجه داشته باشید که در استفاده از ابزار اصلاحی، باید دو نقطه حداقل و حداکثر در نمودار را پیدا کنیم و آن دو را با یک خط به یکدیگر متصل نماییم تا سطح مشخصی از نمودار تعیین شود. در این روش، نقطه حداقل از سطح قبلی را به نقطه حداکثر متصل می­ کنیم.

کاربرد فیبوناچی

استفاده از فیبوناچی گسترشی در تحلیل تکنیکال

از آنجایی که این ابزار، از کاربرد کمتری نسبت به فیبوناچی اصلاحی برخوردار است؛ نمی­ توان برای تمامی درصدها از آن استفاده کرد و تنها برای سطوح قیمت­ های بیش از 100 درصد به کار برده می­ شود. تنها در صورتی می­ توان از این ابزار استفاده کرد که سقف قیمت سهم قبلی شکسته شده باشد و بخواهیم سطوح مقاومتی جدیدی را پیدا کنیم. در این روش، برخلاف مورد اصلاحی پیش می­ رویم و نقطه حداکثر قبلی را به نقطه حداقل سقف متصل می نماییم.

پروژکشن و روش استفاده از آن

در روش پروژکشن، برخلاف روش ­های قبلی به سه نقطه احتیاج داریم که شامل نقاط مختلفی از جمله کف، سقف و همچنین یک نقطه اصلاحی در نمودار می­ شوند. باید توجه داشته باشید که هر سه این نقاط، برای تعیین سطح لازم هستند و باید با دقت آنها را پیدا و انتخاب کرد. کاربرد این ابزار بیشتر در رالی ­های نمودارها است که شامل روندهای صعودی و نزولی می­شوند. با توجه به تعدد نقاط اصلاحی در این نمودارها، بدیهی است که بیشترین استفاده از ابزار پروژکشن را در آنها داشته باشیم. توجه کنید که استفاده از این ابزار به علت نیاز به سه نقطه، نیازمند دقت بیشتری نسبت به روش ­های پیشین است و ممکن است برای استفاده از آن، تحلیل­گران با پیچیدگی­ های بیشتری روبه­ رو شوند.

تحلیل تکنیکال

استفاده از سایر ابزارها در فیبوناچی تکنیکال

سایر روش­ های باقی­ مانده نیز اهمیت خاص خود را دارا هستند اما به علت کاربرد کمی که دارند؛ به طور مداوم مورد استفاده قرار نمی­ گیرند. همچنین باید توجه داشته باشید که استفاده از آن ها، بسیار ساده ­تر از سایر ابزارهاست؛ به طور مثال، در ابزار کانال، تحلیل ­گران به بررسی نمودارهای تغییرات قیمت در یک کانال مشخص می­ پردازند و از این رو، در هنگام شکست کانال می ­توان به سادگی، نقاط حمایت و مقاومت را برای ورود به بازار، تعیین کرد.

همچنین باید بدانید که در روش کمان، از کمان­ ها برای مشخص کردن نقاط برگشت قیمت در یک نمودار استفاده می ­شود که ممکن است بر اساس صعودی یا نزولی بودن روند این نمودار، اشکال متفاوتی داشته باشد. علاوه بر این موارد، شما می ­توانید از فیبوناچی گسترشی برای شناخت هدف قیمت نیز بهره بگیرید.

فیبوناچی در فارکس و ترید

در معاملات فارکس و تریدهای مختلف، از ابزار فیبوناچی استفاده گسترده ­ای می ­شود. با استفاده از این روش، معامله­ گران می­توانند نقاط سوئینگ های و لو را شناسایی کنند که به زبان ساده، شامل نقاط سقف و کف یک نمودار می ­شوند. از این نقاط به عنوان مرجع برای تعیین و ترسیم سطوح فیبوناچی استفاده می­ شود.

همانطور که پیش از این بررسی شد؛ با اتصال این نقاط به کمک پلتفرم ­های مرتبط، شما می­توانید سطوح مختلف را ترسیم کنید و از آن برای تعیین سطح حمایت و مقاومت استفاده کنید تا نقاط بالقوه برای ورود به بازار را شناسایی نمایید. توجه داشته باشید که به عنوان تحلیل­گر، باید جهش ­هایی که در این سطوح رخ می ­دهند را تحت نظر داشته باشید تا بتوانید بهتر برای خرید و فروش ­های آینده خود برنامه­ ریزی کنید.

همچنین در نظر بگیرید که علاوه بر ابزار فیبوناچی، می­توانید از سایر ابزارهای کمک­ دهنده نیز استفاده کنید که شامل RSI و خط روند هستند. باید بدانید که ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک می­توانند در کنار ابزار فیبوناچی، کمک بسیار خوبی برای تحلیل ­گران و معامله­ گران باشند.

فیبوناچی در ترید

ترکیب فیبوناچی اصلاحی با الگوهای شمعی

همانطور که می ­دانید؛ الگوهای شمعی یا کندل نیز به عنوان یکی از ابزارهای مفید نزد معامله­ گران و تحلیل­ گران بازار ارزهای خارجی شناخته می­ شوند که می ­توان آنها را به عنوان نشان ه­ای از یک فرصت مناسب در نظر گرفت که شرایط خوبی را برای خرید و فروش فراهم می ­کنند. باید بدانید که از این الگوهای شمعی، برای پیش­بینی قیمت­ ها و همچنین روند تغییرات آنها در آینده استفاده می ­شود. از این رو، با استفاده از ترکیب این روش و همچنین ابزار، شما می­ توانید احتمال و ریسک شکست را تا حد بسیار زیادی کاهش دهید و شرایط را برای سوددهی بهتر معاملات خود فراهم کنید.

همانطور که در استفاده از ابزار در تحلیل تکنیکال بررسی شد؛ تحلیل­ گران می­ توانند از این روش برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند. از طرفی دیگر، اگر شما استفاده از الگوهای شمعی را نیز در تحلیل ­ها و بررسی­ های خود قرار دهید؛ می ­توانید علاوه بر تعیین بهترین نقاط برای ورود به بازار، از روند تغییرات قیمت­ ها در آینده نیز باخبر شوید و از این رو، برنامه­ ریزی بهتری برای خرید و فروش­ های خود خواهید داشت.

ترکیب فیبوناچی اصلاحی و خطوط روند

همانطور که بررسی شد؛ در روش اصلاحی، می­توانیم به سادگی نقاط مناسب را شناسایی کنیم که به عنوان بهترین سطوح موجود در نمودارهای قیمتی برای انجام خرید و فروش­ های معامله­ گران شناخته می­شوند. از این رو، می­توان نتیجه گرفت که اگر روند حرکت بازار منطبق بر سطوح فیبوناچی باشد؛ می توانیم از این نقطه به عنوان یکی از مناسب ­ترین شرایط ورود به بازار استفاده کنیم. در نتیجه، هنگامی که خطوط روند و سطوح در یک راستا قرار گرفته باشند؛ بیشترین سوددهی را از معاملات خود خواهیم داشت.

معامله­ گران با بررسی نقاط مختلف در خطوط روند و همچنین شناسایی سطوح فیبوناچی، موفق شده ­اند تا فرمول مناسبی برای افرادی ارائه دهند که به دنبال بیشترین میزان سوددهی از خرید و فروش ­های خود هستند. باید بدانید که استفاده از خطوط روند، کاربرد گسترده­ای در تحلیل نمودارهای قیمتی در بازار فارکس دارد. از این رو، با استفاده از آن همراه با ابزار در تحلیل تکنیکال، می­توان به بهترین نتیجه برای انجام معاملات رسید.

فیبوناچی

بررسی مزایا و معایب استفاده از فیبوناچی تکنیکال

باید توجه داشته باشید که این ابزار در تحلیل تکنیکال، یک ابزار کاملا ذهنی است که نیاز به دقت بسیار بالا و همچنین تمرکز کافی دارد تا بتوان از آن به طور صحیح و دقیق استفاده کرد. این موضوع، به یکی از پربحث ­ترین موضوعات در میان معامله­گ ران و تحلیل­ گران تبدیل شده است که برخی از افراد، ابزار فیبوناچی را غیرقابل اعتماد و برخی دیگر، استفاده از آن را بسیار مفید و پرکاربرد بیان می­کنند. در نتیجه این بحث ­ها و گفتگوها، می­توان بیان کرد که معامله­ گرانی که ذهن متمرکزتر و دقت بیشتری دارند؛ به سادگی می ­توانند از ابزار فیبوناچی برای تحلیل نمودارها استفاده کنند؛ در حالی­که سایر افراد، ممکن است با پیچیدگی­ ها و دشواری ­های بیشتری در این مسیر مواجه شوند.

همچنین باید این موضوع را نیز در نظر داشته باشید که برای تعداد زیادی از سرمایه ­گذاران و معامله­ گران، درک کاملی از دنباله ­های ریاضی و همچنین نسبت­هایی که آنها به وجود می­آورند؛ شکل نگرفته است. از این رو، برای این افراد استفاده از فیبوناچی روشی منطقی به نظر نمی­ رسد و تمایل زیادی برای به کارگیری این ابزار ندارند. باید توجه کنید که این دنباله، به عنوان یک ناهنجاری عددی شناخته می ­شود و نسبت ­ها و درصدهایی که از این ناهنجاری حاصل می­ شوند؛ لزوما دلیل محکمی برای اعتماد به این ابزار نیستند. از طرف مقابل، یکی از محکم ­ترین دلایلی که با اتکا بر آن، می­ توان از ابزار در تحلیل تکنیکال استفاده کرد؛ این موضوع است که این دنباله­ ها، در کوچک­ ترین و همچنین بزرگ ­ترین اجسام اطراف ما وجود دارند و از این رو، می توان بیان کرد که استفاده از قوانین طبیعت در بازار بورس و رمزارزها نیز می­تواند با نتایج خوب و سوددهی­ های زیادی همراه باشد.

بررسی فیبوناچی

یکی دیگر از معایبی که افراد مختلف در مسیر استفاده از این ابزار در تحلیل تکنیکال با آن مواجه می­ شوند؛ این موضوع است که با به کارگیری این روش، نمی ­توان هیچ­گونه سیگنالی را دریافت کرد. در این روند، حتی سیگنال ­های قوی و ضعیفی که به راحتی قابل شناسایی هستند نیز مورد بررسی و تحلیل قرار نمی­ گیرند و نمی ­توان از این ابزار برای پیدا کردن نقاط مرتبط با این سیگنال ­ها استفاده کرد. البته باید در نظر بگیرید که در استفاده از ابزار، نیازی به بهره ­گیری از سیگنال­ ها ندارید. توجه داشته باشید که فیبوناچی به تنهایی می­تواند بهترین نقاط برای خرید و فروش را برای شما شناسایی کند و شرایط مناسب برای سرمایه­ گذاری را به شما نشان دهد. از طرف دیگر، شما می­توانید با بهره ­گیری از برخی ابزارهای مناسب دیگر، مانند ترکیب روش اصلاحی با الگوهای شمعی و همچنین خطوط روند، تحلیل خود را کامل ­تر کنید تا احتیاجی به استفاده از سیگنال ­های قوی و ضعیف نداشته باشید.

نحوه تعیین حد سود با اکستنشن

همانطور که می ­دانید؛ کلیدی­ ترین نقاطی که در هر معامله باید شناسایی کنید شامل سطح ورود، حد سود و حد ضرر هستند. باید توجه داشته باشید که برخلاف باور عمومی که افراد با توجه به آن فقط نقاط ورود را مورد بررسی قرار می­ دهند؛ تحلیل­ گران باید به دو نقطه دیگر نیز دقت کافی داشته باشند. توجه به این سه نقطه به اندازه مناسب، می­ تواند این امکان را برای شما فراهم کند تا نمودار تغییرات قیمت خود را با دقت بیشتری بررسی کنید و تحلیل کامل­ تری داشته باشید.

فیبوناچی اکستنشن

یکی از ابزارهای بسیار مناسب که برای تعیین حد سود در معاملات مورد استفاده قرار می ­گیرد؛ استفاده از اکستنشن است که با به کارگیری آن، افراد می ­توانند احتمال برنده بودن معامله خود را تا حد قابل توجهی افزایش دهند و بیشترین میزان سوددهی را داشته باشند. در ادامه، به بررسی روش ­های استفاده از این ابزار برای تعیین حد سود می ­پردازیم:

اکستنشن، میزان تغییرات و همچنین ادامه مسیر یک روند را برای معامله­ گران تعیین می­کند. با استفاده از این ابزار، شما می­ توانید متوجه شوید که مسیر کنونی معاملات تا چه زمانی ادامه پیدا می ­کنند و همچنین در چه زمانی، روند آن ها ممکن است دچار برگشت یا معکوس شود. روش­ های مختلفی برای استفاده از ابزار اکستنشن برای تعیین حد سود در معاملات وجود دارد که در ادامه، تعدادی از آنها را مورد بررسی قرار می­ دهیم:

برای تعیین حد سود باید توجه داشته باشید که جهت حرکت بازار حتما به صورت صعودی و یا نزولی باشد. در غیر این صورت، نمی ­توان از این ابزار به این منظور استفاده کرد. به طور مثال، ابزار فیبوناچی در صورتی که روند بازار به شکل افقی باشد؛ کاربرد خاصی ندارد و نمی­ توان از آن بهره گرفت. همانطور که می­ دانید؛ هنگامی که بازار روند صعودی باشد، می ­توانیم سقف­ های بالاتر و همچنین کف­ه ای بالاتر را مورد بررسی قرار دهیم. در هنگامی که بازار روند نزولی دارد؛ ما شاهد کف­ه ای پایین ­تر و همچنین سقف­ های پایین­ تر هستیم که می­ توانیم از آنها برای پیش­بینی روند افزایشی یا کاهشی قیمت ­ها در آینده استفاده کرد.

استراتژی های تحلیل تکنیکال

همانطور که بررسی شد؛ برای تعیین حد سود به وسیله اکستنشن، باید سه نقطه مختلف را در نمودار معاملاتی تعیین کنیم که ممکن است تعیین این نقاط برای معامله­ گران، پیچیده و دشوار به نظر برسد. شما به این وسیله، می­توانید سطوح اصلاحی را حذف کنید و تنها دامنه سطوح پسوند را در نمودار خود نگه دارید تا مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. شما باید کف و سقف را در یک نمودار تعیین نمایید و سپس با اتصال این دو نقطه و استفاده از روش اکستنشن، می­ توانید حد سود را مشخص کنید. شاید این پرسش برای شما مطرح شود که باید این خط اتصال را از بالا به پایین کشید یا برعکس آن. توجه داشته باشید که این موضوع، تنها به پلتفرم معاملاتی شما بستگی دارد و نمی ­توان فرمول دقیقی را برای آن ارائه کرد.

با قرار دادن این سطوح بدست آمده بر روی نمودار موردنظر شما، می­ توانید 4 نقطه را بیابید که هر یک از آنها، ممکن است حد سود شما باشند. در نتیجه، شما می­ توانید تنها با پیدا کردن سه نقطه در نمودار خود و تطبیق آن با سطوحی که در این نمودار وجود دارند؛ ابزار اکستنشن را مورد استفاده قرار دهید و حد سود خود را تعیین نمایید.

نحوه تعیین حد ضرر با استفاده از ابزار اصلاحی

یکی از مهم ­ترین نکاتی که شاید توسط بسیاری از معامله­ گران مورد توجه زیادی قرار نگیرد؛ حد ضرر در معاملات است. تمامی سرمایه ­گذاران به دنبال جایگاه مناسب برای ورود به بازار هستند تا بتوانید بیشترین میزان سود را داشته باشند. اما نقطه­ ای که نادیده گرفته می­شود؛ حد ضرر است که ممکن است با عدم توجه به آن، معاملات زیادی با شکست مواجه شوند و یا نتوان سود قابل توجهی از آنها به دست آورد. به همین منظور، در ادامه به روش ­های استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای تعیین حد ضرر می ­پردازیم:

باید بدانید که یکی از روش­ های قابل قبول برای تعیین حد ضرر در معاملات این است که حد ضرر خود را بعد از سطح فیبوناچی قرار دهید. شما می­ توانید با توجه به درصدهای ذکر شده به عنوان نسبت­ های طلایی، نقطه ورود به بازار را تعیین کنید و در هر سطحی که وارد معامله شدید؛ سطح بعدی را به عنوان حد ضرر خود قرار دهید. به طور مثال، اگر در سطح 50 درصد تصمیم به خرید و فروش گرفته ­اید؛ حد ضرر شما در سطح بعدی یعنی درصد 61.8 قرار می­ گیرد.

حد ضرر

در این روش، شما تصمیم گرفته ­اید که درصد 50 سطح مقاومت قیمت است و از این رو، می­توان بیان کرد که با توجه به استدلال شما، قیمت در این نقطه ثابت می­ماند. از این رو، اگر برخلاف تصور این نقطه قیمت را در یک سطح ثابت نگه نداشت و آن را تغییر داد؛ درصد بعدی حد ضرر شما محسوب می ­شود.

در روش دیگر، شما می­ توانید حد ضرر را بعد از سطح سقف یا کف نمودار خود در نظر بگیرید. در روش دوم، نیازی نیست که حتما ورود خوبی داشته باشید تا بتوانید از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای تعیین حد ضرر استفاده کنید. در نتیجه، می ­توان بیان کرد که استفاده از این شیوه، امن­ تر است. برای به کارگیری ابزار فیبوناچی اصلاحی برای این منظور، شما باید حد ضرر در روند صعودی را در آخرین نقطه زیر آخرین کف نوسان قرار دهید و همچنین در روندهای نزولی، می ­توانید حد ضرر را بالاتر از سقف نوسان تعیین کنید. در روند صعودی، این حد ضرر به عنوان سطح حمایت احتمالی شناخته می­ شود و در روند نزولی، از آن به عنوان سطح مقاومت احتمالی یاد می­ شود.

سخن پایانی

همانطور که بررسی شد؛ فیبوناچی به دنباله­ ای از اعداد گفته می­ شود که نسبت آنها در طبیعت به عنوان عدد طلایی شناخته می­شود و می­توان آن را در تک تک اجزا این جهان از جمله نسبت تعدادهای نر به ماده در یک کندو زنبور عسل و شیوه قرارگیری تخمه ­های آفتابگردان در وسط این گل، جستجو کرد. علاوه بر این موارد، فیبوناچی تاثیر بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال بازار بورس و ارزهای خارجی نیز دارد و از آن به عنوان یکی از ابزارهای پرکاربرد برای بررسی و تحلیل نمودار نوسانات قیمت در بازار نام برده می­ شود.

توجه داشته باشید که با وجود مزایا و معایبی که در مورد استفاده از این روش مورد بحث و گفتگو قرار گرفته‌­اند؛ می­توان بیان کرد که استفاده از این روش در تحلیل تکنیکال، یکی از امن ­ترین شیوه ­های موجود برای تعیین نقاط مناسب معاملاتی در بازار فارکس و بورس در نظر گرفته می ­شود. اما شما می­ توانید با به کارگیری ابزارهای تکمیلی مانند استفاده از خطوط روند و همچنین الگوهای شمعی، امنیت موقعیت خود در بازار را تا حد قابل توجهی افزایش دهید و درصد شکست معاملات را پایین آورید.

سوالات متداول

نسبت طلایی فیبوناچی، برای تعیین بهترین نقاط ورود به بازار و انجام معاملات استفاده می شود. این کاربرد، ساده به نظر می­رسد اما با استفاده از آن، می توان به بیشترین سود ممکن از معاملات رسید. همچنین می­ توان بیان کرد که با استفاده از ابزار فیبوناچی، معامله­ گران حد سود و ضرر معاملات را نیز تعیین می­کنند تا به طور تقریبی از میزان موفقیت سرمایه­ گذاری خود اطمینان حاصل نمایند.

فیبوناچی کمان­ ها، فیبوناچی کانال، فیبوناچی بادبزن، فیبوناچی انبساطی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی پروژکشن

ادامه مطلب
trend-line
رسم خودکار خط روند در تریدینگ...

اگر شما هم از تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج از معاملات استفاده می‌کنید، احتمالا خط روند یکی از پر استفاده‌ترین ابزارهایی بوده است که در زمان تحلیل به شما کمک کرده است؛ که اگر به درستی ترسیم شود می‌تواند اطلاعات بسیار خوبی از شرایط دارایی به تریدر نشان دهد و بنابراین پیش‌بینی آینده قیمتی را نیز ساده کند؛ اما ترسیم آن همیشه برای تریدرها به خصوص برای افرادی که به تازگی تحلیل و فعالیت در بازار را شروع کرده‌اند ساده نیست. به همین دلیل تصمیم داریم در این مقاله نحوه رسم خودکار خط روند یا Trend Line در تریدرینگ ویو را شرح دهیم.

خط روند چیست؟

پیش از آنکه نحوه ترسیم خط روند به صورت خودکار را فرا گیرید بهتر است ابتدا با مفهوم آن به درستی آشنا شوید. Trend Line درواقع با اتصال بیشترین (سقف‌های قیمتی) یا کمترین (کف‌های قیمتی) قیمت‌ها به هم تشکیل می‌شود. با ترسیم این خط که می‌تواند صعودی، نزولی و یا خنثی باشد، تریدر می‌تواند بهترین نقاط برای ورود و یا خروج از معاملات را به دست آورد.

در یک روند صعودی که Trend Line در زیر نمودار قیمتی ترسیم می‌شود، این خط از اتصال کف‌های قیمتی به هم تشکیل می‌شود. در روند نزولی که خط روند در بالای نمودار قیمتی ترسیم می‌شود، Trend Line از اتصال سقف‌های قیمتی به هم تشکیل می‌شود و اما در روند خنثی خط در یک محدوده مشخص قیمتی بدون روند در حرکت است و درواقع نه سقف‌های قیمتی در حال بالا رفتن هستند و نه کف‌های قیمتی.

خط روند

نحوه رسم خودکار خط روند در تریدینگ ویو

این ابزار به تریدر و تحلیلگر کمک می‌کند که نقاط عرضه و تقاضا را پیدا کند و بنابراین بهترین نقاط برای ورود و خروج از معاملات با کمک خط برای تریدر ساده‌تر خواهد شد. یک تحلیلگر می‌تواند خط روند را به صورت دستی در تریدینگ ویو و یا هر پلتفرم تحلیلی دیگر ترسیم کند که در ادامه نحوه رسم به صورت دستی را مختصرا شرح داده و سپس به بیان نحوه رسم خودکار آن در تریدینگ ویو اشاره خواهیم کرد.

  • رسم دستی خط روند در تریدینگ ویو

برای آنکه این خط را بر روی یک نمودار قیمتی در تریدینگ ویو ترسیم کنید باید ابتدا وارد این پلتفرم شده و چارت دارایی موردنظر خود را باز کرده و سپس ابزار (Trend Line) را از منو ابزارها در سمت چپ نمودار قیمتی انتخاب کنید.

خط روند در تریدینگ ویو

حالا کافی است که با توجه به روند نمودار قیمتی بر روی یکی از کف‌ها (در روند صعودی) و یا یکی از سقف‌های قیمتی (در روند نزولی) کلیک کنید و سپس با درگ کردن، ماوس را به سقف یا کف قیمتی بعدی متصل کنید.

تحلیل تکنیکال

ترسیم دستی این خط در صورتی شما با نمودار قیمتی و تحلیل آشنایی داشته باشید و تجربه کافی برای فهمیدن آن را داشته باشید، کمک بسیار بزرگی در تحلیل قیمت به شما خواهد کرد اما هر تریدر و یا تحلیلگری نمی‌تواند خط روند را به درستی ترسیم کند، در چنین مواقعی رسم خودکار Trend Lineدر تریدینگ ویو به کمک شما می‌آید. البته نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که به هر حال ترسیم خودکار ممکن است دقت کافی را نداشته باشید بنابراین انجام تنظیمات و یا جابه‌جایی مختصر نیز بعد از رسم خودکار آن باید اتفاق بیفتد.

  • رسم خودکار Trend Line

و اما در اینجا چگونگی رسم خودکار خط روند در تریدینگ ویو را شرح خواهیم داد. برای ترسیم Trend Line به صورت خودکار شما باید از اندیکاتورها کمک بگیرید. در قدم اول نمودار قیمتی دارایی موردنظر خود را باز کنید و سپس بر روی تب “Indicators” در نوار بالای صفحه کلیک کنید. با این کار پنجره کوچکی برای شما باز خواهد شد که اندیکاتورهای مختلفی در آن لیست شده‌اند، برای راحتی کار عبارت “Trend Line” را در نوار جستجو تایپ کنید تا بتوانید اندیکاتورهایی که توسعه‌دهندگان مختلف برای این هدف (تریم خودکار خط روند) طراحی کرده‌اند را مشاهده کنید. حالا می‌توانید اندیکاتور خط روند موردنظر خود را با کلیک بر روی آن انتخاب کنید.

رسم trend line

اگر اندیکاتور Trend Line اول را انتخاب کنید یک خط روند ساده در آخرین کندل‌های نمودار قیمتی برای شما ترسیم می‌شود که در صورت تمایل می‌توانید از آن استفاده کنید، اما اگر به جزئیات بیشتری نیاز دارید نگران نباشید چراکه همان‌طور که مشاهده کردید تعداد اندیکاتورهایی که برای رسم خودکار این خط در تریدینگ ویو وجود دارند زیاد هستند و شما می‌توانید اندیکاتوری که نیاز شما برای تحلیل را بر طرف می‌کند را انتخاب کنید. در بخش‌های بعدی چند اندیکاتور دیگر برای رسم خط روند را معرفی خواهیم کرد.

خط روند

اندیکاتور پرطرفدار دیگری که برای رسم خودکار خط روند بسیار مورداستفاده قرار می‌گیرد، اندیکاتور Trend Line [Lux Algo] است که با انتخاب آن با چنین تصویری مواجه خواهید شد که خطوط روند بیشتری بر روی چارت به جای می‌گذارند. البته همان‌طور که پیش از این نیز به آن اشاره کردیم، شما می‌توانید با انتخاب هر کدام از اندیکاتورهای رسم Trend Line، تنظیمات موردنظر خود را بر روی اندیکاتور اعمال کنید تا بتوانید خطوط روند را با دقت بالاتری داشته باشید.

 اندیکاتور [Lux Algo]

اما اگر عبارت Trenline را بدون فاصله جستجو کنید، نتیجه جستجو متفاوت خواهد بود، یکی از اندیکاتورهایی که اتفاقا علاوه بر خطوط روند، سیگنال‌های ورود و خروج از معاملات را نیز صادر می‌کند، اندیکاتور “Trendline JD” است که پس از جستجو و کلیک بر روی نام آن، بر روی نمودار قیمتی به نمایش در می‌آید.

Trendline JD

برای رسم خودکار خط روند در تریدینگ ویو به کمک اندیکاتور “Trendline JD”، پس از انتخاب این اندیکاتور مشاهده خواهید کرد که خطوط روند با توجه به کف‌ها و سقف‌های قیمتی با دقت بالایی ترسیم شده است. شما می‌توانید از این اندیکاتور به عنوان یک راهنما استفاده کنید و خطوط روند ترسیم شده به کمک این اندیکاتور که برخوردهای زیادی با قیمت دارند را خود نیز رسم کرده و سپس اندیکاتور را حذف کنید و حالا به صورت دستی خط روند ترسیم شده را تنظیم کنید تا سیگنال‌هایی که به کمک آن به دست خواهید آورد، دقت بالایی داشته باشند.

همان‌طور که در تصویر هم می‌بینید، علاوه بر آن، این اندیکاتور سیگنال‌های ورود و خروج از معاملات را نیز صادر می‌کند که با مثلث‌های رنگی در نمودار قیمتی دیده می‌شوند، البته توصیه می‌شود در صورت استفاده از این اندیکاتور و به خصوص سیگنال‌های ورود و خروج حتما آن را شخصی‌سازی کنید چراکه این نقاط با دقت انتخاب نشده‌اند.

کلام آخر

این خط به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در اکثر تحلیل‌های تکنیکال دخالت دارد بنابراین آشنایی با این مفهوم و ابزارهای ترسیم آن از اهمیت بالایی برخوردار است. ما در این مقاله پس از توضیحاتی مختصر در رابطه با مفهوم خط روند و نحوه ترسیم دستی آن، چگونگی رسم خودکار آن را نیز در تریدینگ ویو شرح دادیم. اندیکاتورهای بسیار مختلفی برای این کار وجود دارد که ما در این مقاله تعدادی از آنها را بررسی کردیم. شما می‌توانید با توجه به استراتژی و نیاز خود یک اندیکاتور را امتحان کنید و در تحلیل‌های خود از آن استفاده کنید.

سوالات متداول

تریدرها می‌توانند خط روند خود را به صورت دستی و یا خودکار رسم کنند. در حالت دستی، یک ابزار به نام Trend Line در نوار ابزار وجود دارد که نحوه استفاده از آن را در طی مقاله شرح داده‌ایم.

برای رسم خودکار این خط در تریدینگ ویو نیز می‌توانید از اندیکاتورهای متعددی استفاده کنید که ما در این مقاله به چند مورد اشاره کردیم.

اندیکاتور Trendline JD

ادامه مطلب
rectangle-pattern
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال |...

برای موفقیت در معاملات بازار مالی، تشخیص زمان مناسب برای خرید و فروش بسیار حیاتی است. در این زمینه، آگاهی از تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) برای کسانی که قصد دارند در این بازارها فعالیت کنند، یک نیاز اساسی است. یکی از موارد مؤثر در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت است که به کمک آن‌ها می‌توانیم تغییرات روندهای بازار را پیش‌بینی کنیم. در این مقاله به بررسی الگوی مستطیل و ویژگی‌های آن می‌پردازیم.

الگوی مستطیل چیست؟

الگوی مستطیل بدون شک به عنوان یکی از پراستفاده‌ترین الگوی‌های نموداری در تحلیل تکنیکال شناخته شده است. معمولاً این الگو در ادامه یک جریان صعودی یا نزولی و در زمان‌هایی که بازار در حالت نوسان و بدون جهت معین است، پدیدار می‌شود. در این حالت، قیمت روند مشخصی نداشته و در بین دو سطح قیمتی، نوسان می‌کند.

الگوی مستطیل چیست؟

از نام این الگو، مشخص است که کف و سقف نمودار قیمت در یک خط موازی و افقی قرار دارند و با اتصال این نقاط، شکل مستطیلی ایجاد می‌شود. این الگو در بسیاری از منابع با عنوان تریدینگ رنج (Trading range) نیز استفاده می‌شود. درواقع شکل مستطیلی این الگو شامل کف‌ها و قله‌های پشت‌سرهم است. این قله‌ها و کف‌ها در یک خط موازی افقی واقع شده‌اند و بین این دو خط، یک ناحیه رنج است.

الگوهای معاملاتی

کاربرد الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

این الگو زمانی ایجاد می‌شود که قیمت مسیر و روند مشخصی نداشته و در یک بازه‌ای نوسان می‌کند. به طور کلی این الگو نشان‌دهنده تردید و سردرگمی میان خریداران و فروشندگان است و نشان می‌دهد که تعادلی موقتی بین عرضه و تقاضا وجود دارد.

این الگو اغلب به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده مطرح می‌شود و به این معنی که پس از پایان این الگو، احتمال دارد قیمت به مسیر قبلی خود بپردازد. البته در برخی موارد، ممکن است تغییر جهت دهد و برخلاف روند قبلی پیش از تشکیل مستطیل، حرکت کند.

کاربرد الگوها

در تصویر بالا، دو ضلع افقی آن که یکی از بالا و دیگری از پایین رسم شده است، به ترتیب سطوح مقاومت و حمایت را نشان می‌دهد. در این زمان، قیمت در میان این دو نقطه برای مدت معینی دوام می‌آورد و یک محدوده تعادلی ایجاد می‌شود که در آن، می‌توان در نزدیکی حمایت خرید کرد و در نزدیکی مقاومت، فروخت. این تعادل بین قیمت‌های کف و سقف به صورت موازی ادامه می‌یابد تا زمانی که قیمت از این الگو خارج شود.

انواع الگوی مستطیل

به طور کلی این الگو دو دسته‌ی اصلی را شامل می‌شود. مستطیل صعودی و مستطیل نزولی. در ادامه به بررسی هرکدام از این موارد می‌پردازیم.

مستطیل صعودی

وقتی بازار در یک مسیر صعودی قرار داشته و پس از آن در بازه‌ای مشخص نوسان می‌کند، الگوی مستطیل صعودی شکل می‌گیرد.

مستطیل صعودی

این الگوی مستطیل صعودی نشان‌دهنده یک الگوی ادامه دهنده است که در میان یک مسیر پرقدرت صعودی به وجود آمده ‌است. می‌توان گفت که بازار در یک فاز آرامش و استراحت قرار دارد و قیمت در یک محدوده‌ی خاص بین نقاط حمایت و مقاومت نوسان می‌کند. با پیشرفت و شکستن ناحیه مقاومت این مستطیل، معامله‌گر می‌تواند وارد بازار شود و انتظار دارد که قیمت حداقل به اندازه ارتفاع مستطیل یا حتی بیشتر حرکت کند.

مستطیل صعودی

مستطیل نزولی

مستطیل نزولی برعکس روند مستطیل صعودی بوده و در طول یک جریان کاهشی به وجود می‌آید. وقتی بازار در حال کاهش است و شاهد توقف و نوسان در یک فاصله خاص میان دو نقطه حمایت و مقاومت باشیم، در واقع الگوی مستطیل نزولی شکل می‌گیرد.

مستطیل نزولی

با شکست مرز پایینی و حمایت مستطیل، قیمت به روند حرکتی خود ادامه داده و نزول بیشتری را تجربه می‌کند. در این الگو پس از شکست حمایت، انتظار می‌رود که به اندازه ارتفاع مستطیل، قیمت کاهش یابد.

الگوی مستطیل

آموزش معامله با الگوی مستطیل

برای به کارگیری الگوی مستطیل در معاملات بازارهای مالی، نخستین گام شناسایی این الگو در نمودار معاملاتی است. جستجو برای یک نمودار که در آن قیمت‌ها درون یک دامنه نوسانی محصور شده‌اند، آغاز می‌شود. به این مفهوم که قیمت در حال حرکت درون یک فاصله معین است. سپس، به سراغ شناسایی دست کم دو قله و دره موازی که با رسم نقاط قله و دره، خط افقی تشکیل شود، می‌رویم. با رسم این خطوط، ضلع بالا و پایین مستطیل تشکیل شده که در واقع همان سطح مقاومت و حمایت الگو هستند.

باید مراقب باشیم تا دیگر الگوهای نموداری را با الگوی مستطیل اشتباه نگیریم. الگوهای پرچم (Flag Pattern)، که ممکن است به صورت نزولی یا صعودی ظاهر شوند، از جمله این موارد هستند. الگوهای پرچم دارای ویژگی‌های ریز و متمایزی نسبت به این الگو هستند و مهمترین آن، عدم وجود خط افقی و تشکیل ظاهر مستطیل کامل است.

آموزش معامله

تعیین نقاط شکست احتمالی در الگوی مستطیل

با شناسایی این الگو در نمودار، گام بعدی یافتن نقطه‌ای است که احتمال دارد شکاف الگو در آن رخ دهد. در الگوهای مستطیل صعودی، شکست معمولاً از طرف خط مقاومت بالایی صورت گرفته و به پیروی از روند صعودی می‌پردازد. در مقابل، الگوی مستطیل نزولی تمایل دارد تا با عبور از خط پایینی حمایت، روند نزولی خود را پی گیرد. همیشه باید به این نکته توجه داشت که تضمینی در مورد اینکه در این الگو، قیمت به روند قبلی خود ادامه دهد، وجود ندارد و تنها احتمال وقوع آن بیشتر است.

شکست احتمالی

تصویر بالا نشان می‌دهد که قیمت پس از تشکیل یک مستطیل نزولی، از حد پایینی آن فراتر رفته است. این مستطیل معمولاً پس از چهار یا پنج برخورد، شکسته می‌شود. با توجه به این تصویر و روند نزولی که قبل از تشکیل مستطیل به وقوع پیوسته، در چهارمین برخورد پیش‌بینی می‌شود که شکست از قسمت پایین رخ دهد.

ورود به معامله در الگوی مستطیل

زمانی که با مستطیل نزولی روبرو هستید، می‌توانید با شکسته شدن مستطیل از بخش پایینی، معامله فروش خود را آغاز نمایید، یا اینکه انتظار بکشید تا پس از شکست، قیمت به محدوده مستطیل بازگردد و اصطلاحا پولبک (Pullback) بزند و سپس وارد معامله خرید شوید. در صورتی که مستطیل شما صعودی باشد، باید در لحظه‌ای که قیمت از قسمت بالایی مستطیل بیرون می‌زند، معامله خرید خود را انجام دهید. علاوه بر این، طی دورانی که قیمت در داخل مستطیل حرکت می‌کند، می‌توانید با رسیدن به کف مستطیل، معامله خرید و در سقف، معامله فروش انجام دهید.

پولبک

تعیین حد ضرر (Stop loss) در الگوی مستطیل

یکی از مهمترین پارامترها در مدیریت ریسک و سرمایه، تعیین حد ضرر (Stop loss) در معاملات است. استفاده از این رویکرد به شما کمک می‌کند تا از ضرر سنگین در معاملات خود جلوگیری کنید. در الگوی مستطیل در صورتی که حفظ سرمایه و مدیریت ریسک، اولویت معاملاتی است، می‌توانید وسط مستطیل را به عنوان نقطه تعیین حد ضرر انتخاب کنید. برای افرادی که مایل به پذیرش ریسک بیشتر هستند، ممکن است تعیین حد ضرر کمی فراتر از سطح حمایت شکسته یا اندکی زیر سطح مقاومت شکسته، مناسب باشد، خصوصاً زمانی که به دنبال شکست این الگو وارد معامله می‌شوند.

حد ضرر

تعیین حد سود (Take profit) در الگوی مستطیل

هنگامی که بر مبنای این الگو وارد معامله می‌شوید، باید صبور باشید و منتظر بمانید تا قیمت به هدف تعیین‌شده که معادل اندازه ارتفاع مستطیل است، دست یابد. اگر شما حد ضرر را در میانه الگو تنظیم نموده‌اید، منطقی است که حد سود (Take profit) را به اندازه دو برابر آن در نظر بگیرید، که در نتیجه نسبت ریسک به پاداش در این موقعیت 1 به 2 خواهد بود. بنابراین، این معامله از نظر منطقی قابل توجیه است.

اندیکاتور الگوی مستطیل

این الگو از آن دسته الگوهای قیمتی است که زیاد در نمودار، ایجاد می‌شود. اندیکاتور Rectangle Chart Pattern، به صورت خودکار الگو را در نمودار قیمتی تشخیص داده و می‌تواند روند تحلیلی را برای معامله‌گر تسهیل کند. باید به این نکته توجه داشت که اندیکاتورهای موجود برای رسم الگوهای قیمتی ممکن است در بعضی شرایط، دقت مناسبی را ارائه ندهند و تحلیل‌گر صرفا برای تشخیص اولیه الگو باید از این اندیکاتورها استفاده کند.

الگوی مستطیل

سخن‌ پایانی

الگوی مستطیل نه تنها یک ابزار بصری برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی است، بلکه به عنوان یک ساختار معتبر برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک به کار می‌رود. معامله‌گران با بهره‌گیری از این الگو می‌توانند سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و با تعیین حدود ضرر و سود مناسب، به بهینه‌سازی نتایج معاملات خود بپردازند.

باید به این نکته اشاره کرد که استفاده موثر از این الگو، مانند هر ابزار دیگری در تحلیل تکنیکال، نیازمند صبر، دقت و تمرین مداوم است. معامله‌گر باید به تفسیر داده‌ها، مدیریت ریسک و شناخت زمان مناسب برای ورود و خروج از معاملات توجه کند. هرچند که الگوهای تحلیل تکنیکال هیچگاه تضمین‌کننده نتایج نیستند، ولی با تسلط بر الگوها و استراتژی‌های معاملاتی، می‌توانیم شانس موفقیت خود را در بازارهای مالی افزایش دهیم.

سوالات متداول

الگوی مستطیل الگویی است که در نمودار قیمت یک دارایی مالی به وجود می‌آید و نشان دهنده دوره‌ای از تعادل بین خریداران و فروشندگان است. این الگو با دو خط افقی که سطوح حمایت و مقاومت را نشان می‌دهند، شکل می‌گیرد.

باید دو خط افقی که به طور تقریبی در فواصل مساوی از یکدیگر قرار دارند و چندین بار توسط قیمت‌ها لمس شده‌اند، پیدا کنید. این دو خط سطوح حمایت (پایین) و مقاومت (بالا) را تعریف می‌کنند.

محل قرار دادن حد ضرر به ریسک‌پذیری معامله‌گر بستگی دارد. معمولاً محافظه‌کاران آن را در وسط الگو و ریسک‌پذیرترها آن را بالای خط حمایت یا پایین خط مقاومت شکسته شده تعیین می‌کنند.

ورود به معامله معمولاً پس از شکست سطح حمایت یا مقاومت الگو انجام می‌شود. این موضوع به این معنی است که قیمت باید به طور قابل توجهی از یکی از این سطوح فراتر رود تا یک سیگنال معاملاتی صادر کند.

حد سود معمولاً با توجه به اندازه الگو تعیین می‌شود. برای مثال، اگر فاصله بین سطح حمایت و مقاومت ۵ واحد باشد، معامله‌گر می‌تواند هدف قیمتی را در فاصله مشابهی از نقطه شکست تنظیم کند.

هیچ الگویی در تحلیل تکنیکال نمی‌تواند تضمینی برای موفقیت باشد. بازارهای مالی پیچیده‌اند و بسیاری از عوامل دیگر بر حرکت قیمت‌ها تأثیر می‌گذارند. بنابراین، استفاده از Rectangle Pattern  باید همراه با سایر ابزارهای تحلیلی و مدیریت ریسک باشد.

ادامه مطلب
head-and-shoulders-pattern
الگوی سر و شانه چیست؟ 0...

در دنیای پیچیده و همواره در حال تغییر بازارهای مالی، تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران بی‌شماری به دنبال راه‌هایی برای پیش‌بینی حرکات قیمتی و یافتن نشانه‌هایی از تغییرات احتمالی بازار هستند. یکی از مهم‌ترین ابزارها در این رابطه، شناسایی الگوهای نموداری است که اغلب حکایت از ادامه یا تغییر روند دارند. الگوی سر و شانه (Head and shoulders)، که موضوع این مقاله است، یکی از معروف‌ترین و معتبرترین الگوهای تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود که اغلب تحلیل‌گران بازار از آن استفاده می‌کنند. این الگو که شباهت زیادی به ترکیبی از سه قله دارد، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی انتهای یک روند صعودی و آغاز یک روند نزولی و یا بالعکس باشد. در این مقاله به بررسی دقیق این الگو، چگونگی شکل‌گیری، اهمیت تاییدها و سیگنال‌هایی که می‌توان از آن دریافت کرد، می‌پردازیم.

الگوی heads and shoulders

الگوی سر و شانه (Head and shoulders) چیست؟

الگوی سر و شانه یکی از معروف‌ترین الگوها نموداری در تحلیل تکنیکال است که به عنوان نشانه‌ای از احتمال وقوع تغییر جهت در بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این الگو که در آن سه نقطه اوج نموداری مشاهده می‌شود، به شکل سر و دو شانه در کنار آن تشبیه می‌شود که نقطه وسط، بالاتر از دو طرفین خود قرار دارد و به نوعی تصویر استعاری از ساختار یک انسان را به نمایش می‌گذارد.

هنگامی که این الگو به وجود می‌آید، انتظار می‌رود که روند بازار کنونی، خواه صعودی باشد یا نزولی، در آستانه تغییر قرار بگیرد.

اهمیت الگوی سر و شانه در عرصه معامله‌گری و تحلیل بازار، ناشی از کاربردهای خاص آن است. به محض ظهور شانه نخست سقف و به دنبال آن نمایان شدن سر، اغلب اوقات تعداد فروشندگان افزایش یافته و بازار تحت فشار فروش قرار می‌گیرد. پس از پیشروی نمودار از نقطه‌ی سر و تشکیل خط گردن، اغلب یک سطح حمایتی نیز در خط گردن ایجاد می‌شود. با شکست خط گردن، می‌توان انتظار تغییر روند کامل بازار را داشت.

الگوی سر و شانه چیست؟

انواع الگوی سر و شانه

نوع الگوی سروشانه متناسب با نقطه‌ی قرارگیری قله یا کف‌ها، متفاوت است. چنانچه روند قیمتی پیش از پدید آمدن الگو، افزایشی باشد، شاهد شکل‌گیری الگو در سطح سقف خواهیم بود. در مقابل، وضعیتی که در آن روند قیمتی قبل از پدیدار شدن الگو، کاهشی است، منجر به نمایان شدن الگو در نقطه‌ی کف قیمتی، به عنوان سر و شانه‌ی کف می‌گردد. در ادامه به بررسی دقیق‌تر ساختار هریک از این دو نوع الگو خواهیم پرداخت.

الگوی سر و شانه سقف

این الگو هنگامی ظهور می‌کند که روند افزایشی بازار به اتمام رسیده و بازار آماده ریزش می‌شود. در این الگو، سه قله متمایز دیده می‌شود که قله میانی از سایرین بلندتر بوده و به آن سر می‌گویند. دو قله کم ارتفاع‌تر، در هر دو سوی سر، به عنوان “شانه چپ” و “شانه راست” شناخته می‌شوند. هنگامی که الگو کامل می‌شود، برای آغاز یک معامله فروش، بایستی شاهد شکستن خط گردن باشیم. بنابراین روند کلی در الگوی سقف به شرح زیر است.

  • شانه چپ: شروع با افزایش قیمت، ایجاد یک قله و پس از آن، کاهش قیمت که شکل‌گیری شانه چپ را به پایان می‌برد.
  • سر: این مرحله با افزایش دوباره‌ی قیمت و به وجود آمدن یک قله بلندتر از قله قبلی آغاز می‌شود و با پایان یافتن قله جدید، قیمت مجددا کاهش می‌یابد و به دومین نقطه‌ی خط گردن می‌رسد.
  • شانه راست: با افزایش مجدد قیمت، شانه راست شکل می‌گیرد که معمولا با شانه چپ هم سطح است. کاهش قیمت بعد از شکل‌گیری قله شانه راست باید به قدری قوی باشد که منجر به شکست خط گردن شود.

الگوی سقف سروشانه

الگوی سر و شانه کف

این الگو نیز همانند الگوی قبلی، شامل سه قسمت اصلی می‌شود: یک “سر” در مرکز، یک “شانه” در سمت چپ و یک “شانه” در سمت راست. این الگو معمولاً در پی یک روند کاهشی طولانی مدت ظاهر می‌شود و با تشکیل شانه چپ آغاز می‌گردد. در ادامه نیز شاهد سر و سپس شانه راست خواهیم بود. انتظار می‌رود پس از تشکیل کامل الگو و شکستن خط گردن، شاهد افزایش قیمت باشیم. روند کلی در الگوی سر و شانه کف به شرح زیر است.

  • دره چپ یا شانه چپ: شانه چپ معرف نقطه‌ای است که قیمت از سطح معمول خود کاهش یافته و به تشکیل یک دره منجر شده و سپس شاهد افزایش قیمت اندک خواهیم بود.
  • دره اصلی یا سر: این قسمت بیانگر آن لحظه‌ای است که قیمت به پایین‌ترین سطح خود می‌رسد و عمیق‌ترین دره را به وجود می‌آورد.
  • دره راست یا شانه راست: اینجا قیمت با افزایش دوباره روبرو می‌شود و به نقطه‌ای قابل توجه نسبت به دره مرکزی صعود می‌کند. اما پس از این اوج‌گیری در شانه راست، باید با کاهش قیمت، دره راست را تشکیل ‌دهد که معمولا هم راستا با دره چپ است.

الگوی سروشانه کف

ویژگی‌های الگوی سروشانه

الگوی سر و شانه یکی از معتبرترین الگوهای نموداری است که توسط تحلیلگران تکنیکال در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این الگو بیانگر تغییر روند است و می‌تواند هم در بازارهای صعودی (الگوی سقف) و هم در بازارهای نزولی (الگوی کف یا معکوس) ظاهر شود. ویژگی‌های کلیدی این الگو به شرح زیر است:

  1. سه قله یا دره: این الگو شامل سه قله (برای الگوی سقف) یا سه دره (برای الگوی کف) است که نقطه وسطی، بلندتر (در الگوی سقف) یا عمیق‌تر (در الگوی کف) از دو قله یا دره دیگر است.
  2. خط گردن: خط گردن خطی حمایتی یا مقاومتی است که از طریق کف‌های قله‌ها (در الگوی سقف) یا سقف‌های دره‌ها (در الگوی کف) کشیده می‌شود و شکستن آن نشانه‌ای از تأیید الگو محسوب می‌شود.
  3. حجم معاملات: در این الگو، حجم معاملات معمولاً با ایجاد قله یا دره سر به اوج می‌رسد و با تشکیل شانه دوم کاهش می‌یابد.
  4. تغییر روند: الگوی سر و شانه غالباً در انتهای یک روند صعودی (سقف) یا نزولی (کف) شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده تغییر احتمالی در روند است.
  5. هدف قیمتی: پس از شکست خط گردن، می‌توان با اندازه‌گیری فاصله بین سر تا خط گردن و اعمال آن فاصله از نقطه شکست خط گردن به سمت پایین (برای الگوی سقف) یا به سمت بالا (برای الگوی کف)، هدف قیمتی تقریبی را تعیین کرد.
  6. تأیید الگو: الگو تنها زمانی تأیید می‌شود که خط گردن به طور قاطع شکسته شود و بسته به نوع الگو، باید شاهد روند نزولی (برای الگوی سقف) یا صعودی (برای الگوی کف) باشیم.

الگوی سر و گردن

آموزش رسم الگوی سر و شانه و اندیکاتور آن

برای آموزش رسم الگوی سقف، ابتدا باید به دنبال یک روند صعودی در نمودار قیمت باشید. هنگامی که قیمت به اوج می‌رسد و پس از آن کاهش می‌یابد، اولین “شانه” را تشکیل می‌دهد. قیمت سپس دوباره افزایش می‌یابد تا یک “سر” بالاتر از شانه اول ایجاد کند. پس از کاهش دوباره، قیمت برای آخرین بار افزایش می‌یابد تا “شانه” دوم را معمولاً در سطح مشابه شانه اول تشکیل دهد. خط گردن را می‌توان با وصل کردن نقاط پایین‌ترین قیمت بین سر و شانه‌ها رسم کرد. روند الگوی کف نیز به طول کامل، برعکس روند الگوی سقف است. در ادامه به بررسی اجزای این الگو و نحوه معامله با آن می‌پردازیم.

اندیکاتورهای متعددی برای رسم این الگو نیز در بسترهای تحلیل وجود دارند. اندیکاتور Head and Shoulder Chart Pattern، یکی از اندیکاتورهایی است که با دقت مناسبی، اقدام به رسم این الگو بر روی نمودار قیمتی می‌کند. معامله‌گران باید به این نکته دقت کنند که این اندیکاتور، صرفا الگو را رسم می‌کند و میزان اعتبار الگوی رسم شده با توجه به سایر شاخص‌ها باید سنجیده شود.

اموزش ترید با الگو

اجزای تشکیل دهنده الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

در زمینه پیاده‌سازی این الگو، مهم است که بدانیم شانه‌های کناری باید در یک ارتفاع مشابهی قرار داشته باشند. یعنی در الگوی مطلوب، شانه‌ها باید در یک خط افقی هم‌راستا باشند. در الگوی سر و شانه سقف، خطی که در زیر نقاط کمترین قیمت قرار می‌گیرد، خط گردن نام دارد و از نظر بصری در جایگاهی قرار می‌گیرد که به گردن در بدن انسان شباهت دارد. این خط به عنوان یک معیار کلیدی برای سنجش و شناسایی جهت‌گیری آینده بازار قابل ارزیابی است.

زمانی که قیمت از خط گردن پایین‌تر می‌رود، نشانه‌ای از شروع یک روند نزولی جدید محسوب می‌شود و تریدرها معمولاً این موقعیت را برای معامله فروش، مناسب می‌دانند. در مقابل در الگوی سر و شانه کف، زمانی که قیمت بالاتر از خط گردن می‌رود، یک سیگنال معکوس به وقوع می‌پیوندد و تریدرها اغلب در چنین نقاطی به دنبال فرصت‌های خرید هستند.تحلیل تکنیکال

نحوه انجام معامله با الگوی سر و شانه

باید توجه داشت که این الگو در تحلیل تکنیکال، نشان‌دهنده یک تغییر قابل توجه در روند قیمت‌ است. بنابراین در مواجهه با الگوی سر و شانه سقف، باید منتظر ماند تا خط گردن تشکیل شده به سمت پایین شکسته شود. در این حالت می‌توان وارد معامله فروش شد. اگر قیمت پس از شکست خط گردن، فاصله زیادی با این خط حمایتی گرفت، معامله‌گر می‌تواند منتظر بازگشت قیمت و پولبک (Pullback) به آن باشد و سپس به معامله ورود کند. در این حالت سطح سود (Take profit) و هدف قیمتی، معادل ارتفاع سر تا خط گردن نسبت به خط گردن و به سطوح پایین آن خواهد بود. حد ضرر (Stop loss) برای این معامله می‌تواند اندکی بالاتر از شانه راست باشد، اما معامله‌گری که قصد دارد ریسک کمتری انجام دهد، حد ضرر را می‌تواند اندکی بالای خط گردن قرار دهد.

در مقابل در مواجهه با الگوی کف، باید منتظر ماند تا خط گردن تشکیل شده به سمت بالا شکسته شود. در این حالت می‌توان وارد معامله خرید شد. اگر قیمت پس از شکست خط گردن، فاصله زیادی با این خط مقاومتی گرفت، معامله‌گر می‌تواند منتظر بازگشت قیمت و پولبک به آن باشد و سپس به معامله خرید ورود کند. سطح سود همانند الگوی سقف، معادل ارتفاع سر تا خط گردن نسبت به خط گردن و به سطوح بالاتر آن خواهد بود. حد ضرر نیز همانند روش قبل، می‌تواند اندکی پایین‌تر از شانه یا همان دره راست باشد، اما معامله‌گری که قصد دارد ریسک کمتری انجام دهد، حد ضرر را می‌تواند اندکی پایین‌تر از خط گردن قرار دهد.

الگوی سر و شانه

سخن پایانی

باتوجه به توضیحات ارائه شده، می‌توان تأکید کرد که الگوی سر و شانه به عنوان یکی از معتبرترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال است. بکارگیری دقیق این الگو می‌تواند نقاط عطف مهمی در بازارهای مالی را نشان دهد و به معامله‌گران کمک کند تا فرصت‌های سودآوری را شناسایی کنند. با این حال، مهم است که هر تحلیل‌گر و معامله‌گری به خاطر داشته باشد که استفاده از این الگو، همانند هر ابزار تحلیلی دیگر، نیازمند تأیید از سایر ابزارهای تکنیکال و مدیریت ریسک است.

سوالات متداول

این الگو با سه قله مشخص می‌شود: دو قله کم ارتفاع‌تر به عنوان “شانه‌ها” و یک قله بلندتر بین آن‌ها که “سر” نامیده می‌شود. این الگو معمولاً نشان‌دهنده‌ی پایان یک روند است.

الگوی کف نمایانگر تغییر روند از نزولی به صعودی است و شامل دو دره کم عمق‌تر و یک دره عمیق‌تر بین آن‌هاست. الگوی سقف برعکس این روند را نشان می‌دهد.

خط گردن یک خط افقی یا کمی‌ مایل است که از طریق کف‌های قله‌ و شانه‌ها کشیده می‌شود. شکسته شدن این خط می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تأیید الگو باشد.

حجم معاملات در زمان تشکیل الگو، زمانبندی و مدت زمان تشکیل الگو و تطابق الگو با سایر ابزارهای تکنیکال، می‌توانند بر قدرت و اعتبار آن تأثیر بگذارند.

خیر، این الگو در تمام بازارهایی که قیمت‌ها تحت تأثیر عرضه و تقاضا هستند، قابل استفاده است.

ورود به معامله پس از شکست خط گردن توصیه می‌شود، در حالی که خروج از معامله بسته به اهداف تعیین شده برای حد سود و حد ضرر است.

حد ضرر معمولاً کمی بالاتر از خط گردن قرار داده می‌شود، در حالی که حد سود می‌تواند بر اساس ارتفاع الگو از سر تا خط گردن تعیین شود و به اندازه‌ی آن فاصله از نقطه‌ی شکست محاسبه می‌شود.

الگوی سر و شانه می‌تواند در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت نیز مشاهده شود، اما معمولاً در بازه‌های زمانی بلند‌مدت اعتبار بیشتری دارد.

ادامه مطلب
flag-pattern
الگوی پرچم (Flag Pattern) چیست؟ +...

الگوی پرچم (Flag Pattern) در تحلیل تکنیکال به‌عنوان یکی از الگوهای مهم و مؤثر شناخته می‌شود که درواقع جزء الگوهای ادامه‌دهنده می‌باشد. وقتی از الگوهای ادامه‌دهنده یاد می‌شود، به آن دسته از الگوها اشاره داریم که طبق آن با احتمال بالا، قیمت به روند حرکتی قبلی خود ادامه می‌دهد. تحلیلگران حرفه‌ای بازارهای مالی بر این باورند که تسلط بر الگوهای تحلیلی مانند پرچم، می‌تواند به بهبود و دقت تحلیل کمک کند.
این الگو به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: پرچم گاوی (Bull Flag) و پرچم خرسی (Bear Flag) که به ترتیب پس از حرکت‌های قیمتی به سمت بالا و به سمت پایین تشکیل می‌شوند. شناخت و تحلیل درست این الگوها می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا استراتژی‌های معامله‌ای خود را بهینه‌سازی کنند. در این مقاله به بررسی Flag Pattern می‌پردازیم.

الگوی پرچم چیست؟

الگوی پرچم (Flag Pattern) چیست؟

الگوی پرچم یکی از الگوهای مطرح در تحلیل تکنیکال است که معمولاً وقتی قیمت یک سهام یا دارایی به سرعت در یک دورۀ کوتاه زمانی افزایش یافته، شکل می‌گیرد. حرکت سریع قیمت به نام «ستون پرچم» شناخته می‌شود. پس از حرکت سریع، روند حرکتی قیمت کند شده و برای مدتی نوسانات اندکی را تجربه می‌کند و پرچم را تشکیل می‌دهد. درواقع یک الگوی مستطیل شکلی ایجاد می‌شود که نمایانگر بلاتکلیفی و فشردگی قیمت است. الگوی پرچم، به‌عنوان یک دورۀ استراحت یا توقف کوتاه‌مدت در بازار دیده می‌شود، قبل از اینکه به جهت قبلی خود ادامه دهد.

الگوی پرچمبرای معامله با استفاده از Flag Pattern، باید به دنبال شکست الگو توسط قیمت، از حدود بالا یا پایین پرچم باشیم. زمانی‌که قیمت از حدود بالای پرچم بیرون می‌رود، یک سیگنال خرید در نظر گرفته می‌شود و وقتی از حدود پایین بیرون می‌رود، به‌عنوان یک سیگنال فروش شناخته می‌شود.
به‌طور کلی، این الگو به حالتی اشاره دارد که قیمت یک دارایی در یک بازۀ محدود و بدون ایجاد قله یا کف قابل توجهی، حرکت می‌کند. این الگوها معمولاً به‌عنوان یک فاز فشردگی قیمت در بازار شناخته می‌شوند؛ جایی که خریداران و فروشندگان در حالت تعادل هستند و هیچ جهت مشخصی برای روند قیمتی وجود ندارد. معامله‌گران در طول الگوی پرچم به دنبال سطوح قیمت خاصی هستند، جایی که قیمت چندین‌بار از آن بازگشت داده شده و نقاط پشتیبانی و مقاومت را نشان می‌دهد.
تحلیل تکنیکال

اجزای تشکیل دهنده Flag Pattern

الگوی پرچم به‌عنوان یکی از الگوهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال از اجزای مشخصی تشکیل می‌شود که درک آن‌ها برای تحلیل و پیش‌بینی بازار ضروری است.

اجزای تشکیل دهنده‌ی الگو

  • ستون پرچم: این بخش از الگوی پرچم، حرکت قوی و ناگهانی قیمت را نشان می‌دهد. معمولاً به صورت یک خط عمودی نمایش داده می‌شود و نشان‌دهندۀ حرکت قوی قبل از تشکیل پرچم است.
  • پرچم: پس از حرکت ناگهانی قیمت، بازار وارد فازی از تردید و تعادل می‌شود. در این بخش، قیمت در یک بازۀ محدود و بین دو خط معمولاً موازی حرکت می‌کند. این بازه می‌تواند به صورت افقی یا با شیبی ملایم باشد.
  • خطوط موازی: این خطوط حد بالا و حد پایین پرچم را تعریف می‌کنند. قیمت در داخل این بازه حرکت می‌کند. باید به این نکته توجه داشت که خطوط بالا و پایین ممکن است در بعضی از حالت‌ها کاملاً موازی نباشند.
  • شکست (Breakout): پس از اینکه قیمت برای مدتی در داخل پرچم حرکت کرد، انتظار می‌رود که یک شکست رخ دهد. این شکست که می‌تواند به سمت بالا یا پایین باشد، نشان‌دهندۀ ادامه یا تغییر جهت قیمت است.

شکستتشخیص دقیق و به موقع اجزای تشکیل دهندۀ الگوی پرچم می‌تواند فرصت‌های معاملاتی را با بهره‌وری بالا برای معامله‌گران فراهم کند. مهم است که همیشه به یاد داشته باشیم هیچ الگو یا استراتژی معاملاتی‌ای، موفقیت را تضمین نمی‌کند و همواره باید از مدیریت ریسک مناسبی برخوردار باشیم.

انواع الگو پرچم

الگوی پرچم نسبت به جهت ترند و شکل ظاهری آن، به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود. الگوی پرچم گاوی و خرسی.

الگوی پرچم گاوی (Bull Flag)

پرچم گاوی یکی از انواع Flag Pattern می‎باشد که نشان‌دهندۀ یک روند صعودی است. پس از یک حرکت قیمتی صعودی و قوی، این الگو شکل می‌گیرد و ممکن است قیمت در طول دورۀ تعادلی ایجاد شده و تا حدودی کاهش یابد.
الگوی گاویوقتی قیمت از خط بالایی پرچم فراتر می‌رود، شاهد نشانه‌هایی از ادامۀ روند و صعود هستیم که نشان‌دهندۀ ادامۀ حرکت قیمت به سمت بالا است. حرکت‌های ناگهانی و شدید در ستون اصلی الگو، قوت و اعتبار بیش‌تری به الگوی پرچم گاوی می‌دهد. در طول این الگو، تمایل برای خرید در حین حرکت به بالا بسیار بیش‌تر از حرکت به پایین است. به‌طور کلی نکات اصلی این الگو به شرح زیر است:

  • این الگو پس از یک ترند صعودی قوی شکل می‌گیرد.
  • ستون پرچم نشان‌دهندۀ حرکت قوی صعودی است.
  • پرچم ممکن است به صورت یک کانال کاهشی با دو خط موازی با شیب نزولی شکل گیرد.
  • شکست از بالای پرچم، معمولاً نشان‌دهندۀ ادامۀ ترند صعودی است.

الگوی خرسی و گاوی

الگوی پرچم خرسی (Bear Flag)

پرچم خرسی (Bear Flag) یکی دیگر از انواع این الگوست که پس از حرکت قیمت به سمت پایین تشکیل می‌شود. این الگو شکلی مشابه با الگوی پرچم گاوی دارد، با این تفاوت که به شکل وارونه ظاهر می‌شود. در این الگو، معامله‌گران انتظار دارند که قیمت پس از یک دورۀ تعادل و استراحت، ادامۀ حرکت نزولی خود را آغاز کند.

الگوی خرسیبخش اصلی پرچم خرسی شامل دو قسمت است: ستون و پرچم. ستون، نمایانگر یک حرکت قیمتی ناگهانی و قوی به پایین است؛ درحالی‌که پرچم نمایانگر یک دورۀ کوتاه تعادل و استراحت است که ممکن است به صورت یک حرکت جانبی یا حتی کمی به بالا باشد. وقتی قیمت از خط پایینی پرچم شکسته می‌شود، به معنای شروع مجدد یک حرکت قیمتی به پایین است. قدرت و شدت الگو به وضوح به اندازه و سرعت حرکت اولیه (ستون) مرتبط است. هر چه این حرکت قوی‌تر باشد، پرچم خرسی قوی‌تری دیده می‌شود و احتمال ادامۀ حرکت نزولی بیش‌تر است. نکات اصلی پرچم خرسی نیز به شرح زیر است:

  •  این الگو پس از یک ترند نزولی قوی شکل می‌گیرد.
  • ستون پرچم، نشان‌دهندۀ حرکت قوی نزولی است.
  • پرچم ممکن است به صورت یک کانال افزایشی با دو خط موازی با شیب صعودی شکل گیرد.
  • شکست از پایین پرچم، معمولاً نشان‌دهندۀ ادامۀ ترند نزولی است.

آموزش معامله با الگوی پرچم (Flag Pattern)

اولین گام در تشخیص الگو، شناسایی یک حرکت قیمت ناگهانی است که به دنبال آن دوره‌ای از تعادل قیمت به وجود می‌آید و شکل پرچم را می‌سازد. معامله‌گران می‌توانند با تعیین سه نکتۀ کلیدی، استراتژی معاملاتی خود را برای الگوی پرچم ایجاد کنند: نقطۀ ورود، حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit).

آموزش معامله با الگو

  • نقطه ورود: هر چند الگوی پرچم نشان‌دهندۀ ادامه روند فعلی است، اما بهتر است تا زمانی‌که شکست اولیه رخ دهد، منتظر بمانید تا از سیگنال‌های غلط اجتناب کنید. معامله‌گران باتجربه معمولاً پس از شکست پرچم و پولبک (Pullback) به آن، وارد معامله می‌شوند.
  • حد ضرر: حد ضرر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در معاملات است. در الگوی پرچم معمولاً حد ضرر را می‌توان در خط مقابل نقطۀ ورود قرار داد.
  • حد سود: حد سود در این الگو معمولاً به اندازۀ طول پرچم در نظر گرفته می‌شود.
    علاوه بر سه نکتۀ کلیدی فوق، معامله‌گران باید به انتخاب میزان سرمایه‌ای که برای ورود به معامله در نظر می‌گیرند و روندهای کلی بازار، توجه ویژه‌ای داشته باشند. معامله‌گر باید پس از ورود به معامله، به نظارت موقعیت معاملاتی خود بپردازد تا ببیند که قیمت در جهت شکست به مسیر خود ادامه می‌دهد یا خیر.

اندیکاتور Flag Pattern

اندیکاتور این الگو که با نام انگلیسی Flag Chart Pattern در بسترهای تحلیلی مانند Tradingview موجود است، یک ابزار کمکی است که به صورت خودکار می‌تواند الگو‌های پرچم موجود را در نمودار قیمتی شناسایی کرده و آن را رسم کند. بسیاری از تحلیل‌گران در تحلیل‌های خود از این اندیکاتور استفاده می‌کنند. باید به این نکته توجه داشت که به‌طور کلی، اندیکاتورهایی که به صورت خودکار، الگوهای موجود در نمودار قیمتی را ترسیم می‌کنند، دقت و تشخیص درست یک تحلیل‌گر باتجربه را ندارند. اندیکاتور الگوی پرچم باتوجه به یک سری از پارامترهای از پیش تعریف‌شده، اقدام به تشخیص تمامی الگوهای پرچم موجود در نمودار قیمتی می‌کند. پس از این مرحله، تحلیل‌گر با توجه به سایر شاخص‌ها و پارامترها به تعیین میزان اعتبار این الگوهای تشکیل‌شده می‌پردازد.
اندیکاتور Flag Pattern

استراتژی کسب سود از الگوی پرچم (Flag Pattern)

در دنیای تحلیل تکنیکال و معامله‌گری، استراتژی‌های مختلفی برای معامله با استفاده از الگوهای نموداری، مانند این الگو، وجود دارد و باتوجه به مدیریت ریسک معامله‌گر و شرایط بازار، استراتژی مناسب انتخاب می‌شود. سه استراتژی در مورد این الگو وجود دارد که در بین معامله‌گران محبوبیت بیش‌تری دارند.
استراتژی شکست: این استراتژی به معنی خرید یا فروش در هنگامی است که قیمت الگوی پرچم را می‌شکند و از آن خارج می‌شود..
استراتژی پولبک: در این استراتژی، پس از شکست پرچم و خروج قیمت از آن، منتظر پولبک به خط پرچم می‌مانیم و پس از بازگشت به آن، اقدام به ورود به معامله می‌کنیم.
استراتژی معامله در داخل پرچم: در این استراتژی، هنگامی‌که قیمت به خطوط روند پایینی الگو می‌رسد، خرید می‌کنیم و هنگامی‌که به خطوط روند بالایی می‌رسد، می‌فروشیم. در واقع خرید و فروش در محدودۀ داخل پرچم انجام می‌شود.
استراتژی کسب سود

سخن پایانی

الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال یکی از جذاب‌ترین و محبوب‌ترین الگوهای نموداری است. این الگو نه‌تنها به معامله‌گران کمک می‌کند تا تغییرات قیمت و تحولات بازار را به خوبی پیش‌بینی کنند، بلکه درک آن نیز به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا با اطمینان بیش‌تری استراتژی‌های معاملاتی خود را انتخاب و اجرا کنند. به یاد داشته باشید که در دنیای معاملات، هیچ استراتژی یا الگویی وجود ندارد که موفقیت را به‌طور کامل تضمین کند. با این حال، با مطالعه، تمرین و بهره‌برداری از ابزارهایی مانند الگوی پرچم، معامله‌گران می‌توانند مهارت معامله‌گری خود را افزایش داده و به سود برسند.

سوالات متداول

یک الگوی ادامه‌دهنده در تحلیل تکنیکال است که پس از یک حرکت قیمتی شدید به وجود می‌آید و نشان‌دهندۀ یک دورۀ کوتاه استراحت یا تراکم قبل از ادامۀ حرکت اصلی قیمت است.

دو نوع: پرچم گاوی (نشان‌دهندۀ ادامۀ روند صعودی) و پرچم خرسی (نشان‌دهندۀ ادامۀ روند نزولی).

الگوی پرچم با یک ستون قیمتی ناگهانی (ستون پرچم) شروع می‌شود که از آنجا به یک دورۀ کوتاه تراکم یا تغییرات قیمتی محدود می‌پردازد و شکل یک مستطیل را می‌سازد.

در بسیاری از موارد، الگوی پرچم به‌عنوان یک الگوی ادامه‌‌دهنده شناخته می‌شود، اما مهم است که بدانیم هیچ الگویی در تحلیل تکنیکال وجود ندارد که همواره درست عمل کند.

ادامه مطلب
double-bottom-and-top-pattern
آموزش 0 تا 100 الگوی کف...

در بازارهای مالی، جایی که قیمت‌ها هر لحظه دستخوش تغییر هستند، الگوهای تحلیل تکنیکال مانند چراغ راهنمایی هستند که می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا احتمال تغییر روند قیمت را تشخیص دهند. در این میان، الگوی کف دوقلو و سقف دوقلو (Double Top and Double Bottom)، به عنوان دو نماینده کلاسیک از الگوهای برگشتی، جایگاه ویژه‌ای در تحلیل‌های تکنیکال دارند.

در این مقاله به بررسی ماهیت و ویژگی‌های الگوی کف دوقلو و سقف دوقلو می‌پردازیم. این الگوها نه تنها برای تشخیص دوره‌های بالقوه تغییر روند قیمت‌ها کاربرد دارند، بلکه می‌توانند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی برای مدیریت ریسک و برنامه‌ریزی نقاط ورود و خروج معتبر به کار روند. با کمک این الگوها، معامله‌گران می‌توانند درک بهتری از روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا که در پس حرکات قیمتی نهفته‌اند، به دست آورند.

کف دو قلو

الگوی کف دوقلو چیست؟

الگوی کف دوقلو، شبیه به حرف “W” در الفبای انگلیسی در نمودارهای قیمتی است و به عنوان یکی از الگوهای شاخص در عرصه تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود. این ترکیب نموداری هنگامی معنادار می‌شود که دو نقطه پایینی قیمت، ایجاد شوند. در این حین، خطی که اغلب به عنوان ‘خط گردن’ شناخته می‌شود، مانند یک سد مقاومتی عمل می‌کند و قیمت‌ها به محض رسیدن به آن، با واکنش‌های قابل توجهی روبرو می‌شوند. تشکیل این الگو معمولاً در انتهای یک روند نزولی صورت می‌گیرد و به عنوان پیش‌بینی‌کننده‌ای برای تغییر جهت بازار، از روند نزولی به سمت روند صعودی عمل می‌کند.

الگوی w شکل

رویکردهای معاملاتی متداول برای بهره‌برداری از الگوی دو کف یا همان کف دوقلو، معمولا پس از شکسته شدن خط گردن یا همان سطح مقاومتی این الگو ایجاد می‌شود که پس از تثبیت قیمت بالای این سطح، معامله‌گران برای معاملات خرید، اقدام می‌کنند؛ با این حال، استراتژی هوشمندانه‌ای که معامله‌گران باتجربه پیشنهاد می‌کنند این است که قبل از اقدام به خرید، سایر شاخص‌ها و متغیرهای بازار نیز مورد سنجش قرار گیرند تا از ادامه روند نزولی که می‌تواند به ضرر معامله‌گران تمام شود، اطمینان حاصل کنند.

یک نکته حیاتی در تفسیر الگوی کف دوقلو این است که فاصله زمانی بیشتر بین دو کف، به منزله افزایش احتمال موفقیت در معاملات با استفاده از این الگو محسوب می‌شود. به همین خاطر است که تحلیل‌گران، آن را گزینه‌ای مطلوب برای سرمایه‌گذاری‌هایی با افق زمانی بلند مدت قلمداد می‌کنند.

کاربرد الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال

تشخیص الگوی کف دوقلو کار پیچیده‌ای نیست. این الگو  در نمودارهای قیمتی ظاهر می‌شود و با توجه به ساختار بسیار ساده‌اش، تشخیص دادن آن برای تحلیل‌گران آسان است. بخش‌های اصلی تشکیل‌دهنده این الگو عبارتند از:

الگوی دو کف

  • ایجاد اولین کف: این بخش زمانی رخ می‌دهد که قیمت پس از سیر نزولی، برای نخستین بار بازگشت به بالا را تجربه کرده و کف اول را می‌سازد. این نقطه که به دنبال روند نزولی شکل می‌گیرد، از سوی بسیاری از معامله‌گران به منزله اصلاحی متعارف در جهت صعود تلقی می‌شود که پس از هر روند نزولی رخ می‌دهد.
  • ایجاد دومین کف: در این مرحله قیمت دومین بازگشت به بالا را ثبت می‌کند و موجب شکل‌گیری دومین کف می‌گردد. در این بخش، فروشندگان در انتظارند تا ببینند که آیا کف اول توانایی حفظ نقش حمایتی خود را دارد یا خیر. اگر کاهش دوم قیمت‌ها نتواند از کف اول پایین‌تر برود، شانس تشکیل الگوی کف دوقلو بیشتر می‌شود.
  • خط مقاومت موقت یا خط گردن: این خط به عنوان یک سطح مقاومت عمل می‌کند که در فاصله دو کف تشکیل می‌شود. هنگامی که قیمت در جریان اصلاح به سطحی مقاومتی می‌رسد و دوباره به سمت سطح حمایت تازه‌ای که شکل گرفته حرکت می‌کند، این مقاومت که همان خط گردن است، نقش کلیدی ایفا می‌کند.
  • شکست خط گردن: در صورتی که قیمت پس از تشکیل کف دوم، روند خود را به سمت بالا از سر بگیرد و بتواند از خط گردن عبور کند، معامله‌گران فرصت مناسبی برای ورود به معامله خرید پیدا می‌کنند. این موضوع نشان دهنده تغییر قدرت به نفع خریداران است.

یکی از روش‌های قابل اعتماد برای معامله با استفاده از الگوی دو کف، صبر کردن تا لحظه‌ای است که نمودار قیمت از ناحیه مقاومتی موسوم به خط گردن بالا برود و پس از آن اقدام به خرید ‌نمایید. این عمل، زمانی اتفاق می‌افتد که انتظار می‌رود روند صعودی شروع به حرکت نماید.

با این حال، استراتژی دیگری نیز وجود دارد که کمی محافظه‌کارانه‌تر عمل می‌کند. به جای عجله برای خرید درست پس از شکست خط گردن، شما منتظر می‌مانید تا قیمت پس از عبور از خط گردن، به این ناحیه بازگردد و در واقع پولبک (Pullback) بزند و سپس وارد معامله شوید. این حرکت نشان‌دهنده تأییدی بر قدرت خریداران است و اگر بازگشت قیمت به خوبی انجام شود، شما با اطمینان بیشتری وارد معامله می‌شوید، که این موضوع می‌تواند احتمال موفقیت در معامله را افزایش دهد.

ویژگی‌های الگوی دوکف

ویژگی‌های کف دوقلو

کف دوقلو نشان‌دهنده دو تلاش ناموفق برای پایین آوردن قیمت زیر یک سطح خاص است و اغلب به عنوان نشانه‌ای از قدرت گیری دوباره خریداران و احتمال بازگشت روند صعودی تلقی می‌شود. هر دو کف باید تقریباً در یک سطح قیمتی قرار گیرند تا الگوی کف دوقلو تأیید شود. خط گردن این الگو که در میان دو کف قرار دارد، به عنوان نقطه‌ای کلیدی برای تشخیص تغییر روند به شمار می‌رود و شکست این خط گردن به سمت بالا می‌تواند از شروع یک روند صعودی جدید خبر دهد.

معیارهایی نظیر حجم معاملات نیز در تحلیل الگوی کف دوقلو حیاتی هستند. معمولاً، حجم معاملات در هنگام تشکیل کف دوم باید کمتر از کف اول باشد، که این امر می‌تواند نشان‌دهنده فقدان فشار فروش و امکان تقویت موقعیت خریداران باشد. پس از تشکیل کف دوم، افزایش حجم معاملات همراه با شکست خط گردن به سمت بالا می‌تواند تأییدی قوی برای یک بازگشت روند صعودی فراهم آورد. با این حال، همانند هر الگوی تکنیکال دیگری، الگوی کف دوقلو نیز می‌تواند نقض شود و معامله‌گران باید همواره آماده مدیریت ریسک‌های مرتبط و اتخاذ استراتژی‌های خروج به موقع از معاملات باشند تا از زیان‌های احتمالی پیشگیری نمایند.

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو چیست؟

الگویی که در نمودارهای مالی به صورت دو قله متوالی ظاهر می‌شود و به انگلیسی به آن “Double Top” اطلاق می‌شود، در واقع آینه‌ای از الگوی کف دوقلو به شمار می‌رود. این الگو عموماً در انتهای یک دوره افزایشی قیمت‌ها شکل می‌گیرد و به عنوان یک اخطار برای پایان یافتن روند صعودی و احتمال تغییر به سوی روندی نزولی قلمداد می‌گردد. شکل ظاهری این الگو شباهت زیادی به حرف “M” از زبان انگلیسی دارد و بر این اساس، فرصت‌های فروش پس از عبور قیمت‌ها از خط حمایتی یا همان خط گردن، مطرح می‌شوند.

به بیان دیگر، در دنیای تحلیل‌ تکنیکال، الگوی سقف دوقلو را می‌توان به عنوان یکی از الگوهای مهم بازگشتی در جهت نزولی نام برد که نشان‌دهنده نزدیک شدن به اتمام یک دوره رشد و آغاز افت قیمت‌ها است.

الگوی m شکل

کاربرد سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال

الگوی سقف دوگانه از سه قسمت اصلی تشکیل می‌شود:

  • نقطه مقاومت اولیه: در این مرحله قیمت دارایی برای نخستین بار با سطح مقاومت مواجه شده و سپس افت می‌کند.
  • نقطه مقاومت ثانویه: در این قسمت، قیمت دومین تلاش خود را برای افزایش انجام می‌دهد اما باز هم با کاهش روبرو می‌شود.
  • سطح حمایت: این بخش به عنوان حمایتی موقت عمل می‌کند. رویکرد معاملاتی مشابه با الگوی دوکف است با این تفاوت که پس از شکستن سطح حمایت، می‌توان اقدام به فروش نمود.

خط گردن

برای کسب سود از الگوی سقف دوگانه می‌توان پس از شکست سطح حمایت یا بازگشت قیمت به آن، معامله فروش را آغاز کرد. وقتی بازار در حالت صعودی چشمگیری قرار دارد، احتمال دارد با سطح مقاومت روبرو شود و الگوی سقف دوگانه را ایجاد کند. در این شرایط قیمت دارایی پس از نخستین کاهش، در یک سطح حمایت موقت تثبیت می‌شود و هنوز نمی‌توان الگوی سقف دوگانه را به رسمیت شناخت زیرا تنها یک نقطه مقاومت شکل گرفته است.

بعد از تشکیل نقطه مقاومت اولیه، قیمت از سطح حمایت پشتیبانی می‌شود و دوباره به سمت بالا روی می‌آورد. با این حال، قیمت بار دیگر با مقاومت مواجه شده و برای دومین بار کاهش می‌یابد. در این لحظه است که فعالان بازار انتظار دارند که سطح حمایت شکسته شود و معامله فروش را شروع کنند.

سطح حمایت

ویژگی‌های سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو که به عنوان یکی از الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال شناخته شده است، دو قله متوالی را تشکیل می‌دهد که در حدود یک سطح قیمتی قرار گرفته‌اند. ویژگی بارز این الگو، نمایانگر تلاش بازار برای نفوذ به سطوح بالاتر است که دو بار صورت گرفته و هر دو بار با شکست مواجه شده است. قله‌ها معمولاً تقریباً در یک سطح هستند و فاصله زمانی میان آن‌ها می‌تواند از چند روز تا چند هفته متغیر باشد. بین این دو قله، یک دره وجود دارد که خط گردن الگو نامیده می‌شود و شکست این خط گردن می‌تواند نشان‌دهنده تغییر روند و آغاز یک روند نزولی باشد.

برای تأیید این الگو، معامله‌گران باید شواهد دیگری را نیز در نظر بگیرند. به عنوان مثال، حجم معاملات در طی تشکیل قله‌ها و هنگام شکست خط گردن می‌تواند نکات مهمی را افشا کند. معمولاً انتظار می‌رود که حجم معاملات در قله دوم کمتر از قله اول باشد که نشان دهنده کاهش علاقه خریداران برای ادامه روند صعودی است. همچنین شکست خط گردن با حجم بالای معاملات، تأییدی قوی‌ برای ایجاد یک روند نزولی است. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشیم الگوهای تکنیکال همیشه ممکن است نقض شوند و تحلیل‌گران باید برای مدیریت ریسک و جلوگیری از زیان‌های احتمالی، استراتژی‌های خروج معقولی داشته باشند.

ویژگی‌های الگوی کف دو قلو

محدودیت‌های الگوهای کف و سقف دوقلو

توجه به این نکته حائز اهمیت است که نمی‌توان به صورت قاطع بیان کرد الگوهای کف دوقلو و سقف دوقلو که جزئی از دسته‌بندی الگوهای بازگشتی به شمار می‌روند، همواره با دقت بالایی عملکرد موفقی دارند. به عنوان بخشی از روش‌های تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، این الگوها به آمار و احتمالات متکی هستند و از این رو، ممکن است در شرایطی با شکست مواجه شوند.

زمانی که در الگوی کف دوقلو، به جای رخ دادن شکست خط گردن، شاهد شکست کف الگو باشیم، می‌توان گفت الگو دچار نقض شده و به جای بازگشت به روند صعودی، روند نزولی خود را ادامه می‌دهد. این وضعیت برای الگوی سقف دوقلو نیز صادق است و اگر قیمت به جای نفوذ در خط گردن، سقف الگو را درهم بشکند، می‌توان ادعا کرد که الگو شکست خورده و روند صعودی ادامه می‌یابد.

برای اینکه بتوان به درستی الگوهای مذکور را شناسایی کرد و از تشکیل آن‌ها مطمئن شد، نیازمند تجربه و دانش فراوان در تحلیل نمودار هستیم. افزایش مهارت و تجربه در این زمینه می‌تواند به ما کمک کند تا بین الگوهایی که به طور کامل تشکیل شده‌اند و آن‌هایی که نقض شده‌اند تفاوت قائل شویم. با این حال، باز هم قطعیت صد در درصدی در مورد نتایج حاصل از این الگوها وجود ندارد.

محدودیت‌های معاملاتی

اندیکاتور الگوی کف دوقلو و سقف دوقلو

برای شناسایی خودکار الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو، می‌توان از اندیکاتور PTA-Double Top & Bottom در بسترهای تحلیلی مانند Tradingview استفاده کرد. این اندیکاتور دقت مناسبی داشته اما در این اندیکاتور، برخی از پارامترهایی که یک تحلیل‌گر باتجربه هنگام تحلیل آن‌ها را درنظر می‌گیرد، ممکن است نادیده گرفته شوند. بنابراین باید از این اندیکاتور صرفا به عنوان یک ابزار کمکی استفاده کرد.

سخن پایانی

به طور کلی می‌توان گفت که الگوهای کف دوقلو و سقف دوقلو نه تنها به عنوان یک سیگنال قدرتمند برای تغییر جهت بازار شناخته می‌شوند، بلکه به عنوان ابزاری برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی در بازارهای مالی به کار می‌روند. اما همانند هر ابزار تحلیل تکنیکال دیگری، این الگوها نیز بدون خطا نیستند و توانایی پیش‌بینی حرکات آینده بازار را به صورت قطعی ندارند. معامله‌گران حرفه‌ای از این الگوها در کنار سایر ابزارهای تکنیکال و درک کلی از احساسات بازار و شرایط اقتصادی بهره می‌برند. در نهایت، موفقیت در بازارهای مالی به مجموعه‌ای از مهارت‌ها، دانش و انضباط نیاز دارد و الگوهای کف دوقلو و سقف دوقلو تنها جزئی از این پازل پیچیده هستند.

سوالات متداول

الگوی کف دوقلو نشان‌دهنده احتمال تغییر جهت در بازار است که پس از یک روند نزولی اتفاق می‌افتد و ممکن است پس از آن شاهد روند افزایشی باشیم.

خیر، در حالی که الگوی سقف دوقلو می‌تواند نشانه‌ای از احتمال ریزش بازار باشد، این موضوع همیشه قطعی نیست و باید با دیگر شواهد تکنیکال تایید شود.

این الگوها با دو قله (در سقف) یا دو دره (در کف) مشخص می‌شوند که توسط خطی به نام خط گردن از هم جدا می‌شوند. برای تایید الگو، باید منتظر شکسته شدن خط گردن و تایید حرکت قیمت با حجم معاملات باشیم.

توصیه می‌شود که از الگوهای کف و سقف دوقلو به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی جامع استفاده شود و نباید تنها مبنای تصمیم‌گیری برای معامله قرار گیرند.

ادامه مطلب
wedge-pattern
الگوی کنج (Wedge) در تحلیل تکنیکال...

در دنیای پیچیده و پویای بازارهای مالی، تحلیل گران و سرمایه گذاران همواره به دنبال الگوها و نشانه هایی هستند که بتوانند با کمک آن ها روند قیمت را پیش بینی کنند. یکی از این الگوهای کلیدی که معامله گران برای تشخیص فرصت های معاملاتی از آن استفاده می کنند، الگوی کنج (Wedge) است. این الگو که در دو نوع صعودی و نزولی ظاهر می شود، نه تنها به عنوان نشانه ای برای تغییر احتمالی روند بازار مطرح است، بلکه می تواند حاکی از ادامه روند فعلی نیز باشد. در این مقاله، قصد داریم تا به بررسی دقیق تر الگوی کنج بپردازیم. با درک دقیق تر این الگو، معامله گران می توانند درک بهتری از شرایط کلی بازار بدست آورند و به تصمیم گیری های آگاهانه تری دست یابند.

الگوی کنج

الگوی کنج (Wedge) چیست؟

الگوی کنج یکی از الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال است. این الگو از دو خط روند تشکیل می شود که به ترتیب قله ها (highs) و دره ها (lows) قیمت را به یکدیگر وصل می کند. این دو خط با شیب های متفاوت به هم نزدیک و نزدیک تر شده و به مرور زمان به نقطه ای از همگرایی می رسند که این شکل ظاهری شبیه یه یک کنج و فشردگی قیمت است.

معمولا الگوی کنج به دو دسته ی کلی تقسیم می شود: کنج صعودی و کنج نزولی. کنج صعودی معمولا در انتهای یک روند صعودی ظاهر می شود و می تواند نشان دهنده یک تغییر روند به سمت نزولی باشد، به این معنی که اگرچه قیمت ها به صورت موقتی افزایش می یابند، اما توانایی بازار برای حمایت از ادامه روند صعودی در حال کاهش است. در مقابل، کنج نزولی که معمولا در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، می تواند سیگنالی از تغییر روند به سمت صعودی باشد و نشان دهنده این موضوع است که فشار فروش در حال کاهش است.

الگوی کنج چیست؟

ویژگی سوم و ضروری الگوی کنج، کاهش حجم معاملاتی همزمان با تشکیل الگو است. این موضوع به این معنی است که به مرور زمان و هنگام تکمیل الگو، علاقه و فعالیت معاملاتی کاهش یافته و بازار نوعی از بلاتکلیفی را نشان می دهد. در نهایت، اعتبار و تایید این الگو با شکست قیمت از یکی از خطوط روند حاصل می شود؛ این شکست باید با افزایش حجم معاملاتی همراه باشد تا تاییدی بر تغییر روند و آغاز حرکت جدید بازار باشد. این موارد، به معامله گران کمک می کند تا تصمیم گیری های دقیق تر و مطمئن تری داشته باشند و فرصت های معاملاتی را با استفاده از الگوی کنج و دیگر ابزارهای تحلیلی شناسایی نمایند.

ویژگی الگوها

انواع الگوی کنج

این الگو در تحلیل تکنیکال به دو دسته اصلی تقسیم می شود: کنج صعودی و کنج نزولی. کنج صعودی در بالای یک روند صعودی تشکیل می شود و معمولا نشان دهنده یک تغییر احتمالی قیمت به سمت نزولی است، زیرا نشان می دهد که با وجود روند صعودی، نیروی خرید در حال ضعیف شدن است. در مقابل، کنج نزولی معمولا در پایان یک روند نزولی ایجاد می شود و می تواند حاکی از تغییر روند به سمت صعودی باشد، زیرا فشار فروش در حال کاهش یافتن است و بازار ممکن است برای یک بازگشت صعودی آماده شود. هر دو نوع کنج با حجم معاملاتی کاهنده هنگام تشکیل الگو و افزایش حجم هنگام شکست الگو مشخص می شوند. در  ادامه به بررسی این دو الگوی کنج می پردازیم.

الگوی کنج صعودی

الگوی کنج صعودی در تحلیل تکنیکال یکی از الگوهای بازگشتی شناخته می شود که معمولا در انتهای یک دوره روند صعودی طولانی مدت شکل می گیرد. این الگو زمانی رخ می دهد که قیمت ها به طور پیوسته در حال افزایش باشند، اما نرخ رشد قیمت ها در قله ها (highs) و دره ها (lows) با یکدیگر متفاوت است. به طوری که خط روند بالایی با شیب کمتری نسبت به خط روند پایینی افزایش می یابد، که نشان دهنده کاهش نیروی خرید و احتمال کاهش پشتیبانی از ادامه روند صعودی است. همگرایی این دو خط روند، که به طور معمول با کاهش حجم معاملات همراه است، نشان دهنده نزدیک شدن به یک نقطه فشردگی و احتمال تغییر در روند قیمت است.

کنج صعودی

زمانی که شکست قیمت از خط روند پایینی الگوی کنج صعودی رخ می دهد، معمولا به عنوان یک سیگنال برای وقوع یک تغییر روند و شروع یک حرکت نزولی تلقی می شود. این موضوع برای معامله گران به معنی فرصتی برای معامله فروش است.

با این حال، معامله گران باید دقت کنند که وقوع شکست واقعی باید با حجم معاملات قابل توجهی همراه باشد تا اعتبار سیگنال را تأیید کند. یک شکست بدون افزایش حجم معاملات ممکن است نشان دهنده یک حرکت گمراه کننده باشد و معامله گران را به سمت تصمیم گیری های نادرست سوق دهد. علاوه بر این، استفاده از تکنیک های مدیریت ریسک مانند تعیین حد ضرر (Stop loss) می تواند به محافظت از سرمایه در برابر حرکات ناگهانی و ناخواسته بازار کمک کند. بنابراین، درک دقیق الگوی کنج صعودی و تجزیه و تحلیل صحیح شرایط بازار قبل از اتخاذ هرگونه تصمیم معاملاتی، حیاتی است.

مثلث نزولی

الگوی کنج نزولی

الگوی کنج نزولی نیز در انتهای یک روند نزولی ظاهر می شود و می تواند نشان دهنده احتمال تغییر روند به سمت صعودی باشد. این الگو زمانی تشکیل می شود که قیمت ها پس از یک دوره کاهش مداوم، شروع به کاهش با شیب کمتری می کنند و خریداران به تدریج وارد بازار شده و نرخ کاهش قیمت را تضعیف می کنند. در این حالت، خطوط روند که در زیر دره ها و بالای قله ها کشیده می شوند، به هم نزدیک می شوند و این همگرایی نشان دهنده از دست رفتن شتاب نزولی و افزایش احتمال بروز یک شکست قیمت به سمت بالا است.

الگوی نزولی

هنگامی که قیمت از خط روند بالایی الگوی کنج نزولی بیرون می زند، انتظار می رود که روند قیمتی موجود، معکوس شده و به سمت بالا حرکت کند. این شکست اغلب با افزایش حجم معاملات همراه است که تأییدکننده اعتبار سیگنال معکوس سازی است.

با این حال، شناسایی دقیق نقطه شکست در الگوی کنج نزولی حیاتی است. معامله گران باید از شکست های کاذب که ممکن است به دلیل نوسانات قیمتی لحظه ای رخ دهند، اجتناب کنند. بنابراین، تایید شکست توسط سایر شاخص ها مانند حجم معاملات می تواند به افزایش اعتماد به نفس معامله گران در تشخیص یک فرصت مناسب برای ورود به معامله کمک کند. همچنین، تعیین استراتژی های خروج و مدیریت ریسک، مانند تعیین حد ضرر نیز ضروری است.

مثلث صعودی

مزایا و معایب

الگوی کنج به عنوان یکی از الگوهای متداول در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، هم به دلیل مزایا و هم محدودیت ها و معایب خود، شناخته شده است. در ادامه، به بررسی مزایا و معایب این الگو می پردازیم.

  • پیش بینی تغییرات روند: این الگو می تواند نشان دهنده نزدیک شدن به انتهای یک روند و احتمال برگشت روند باشد که برای معامله گران فرصت های ورود یا خروج از معاملات را فراهم می کند.
  • تعیین اهداف قیمتی: با تحلیل ارتفاع قبلی الگو، می توان اهداف قیمتی پس از شکست الگو را تعیین کرد که به معامله گران کمک می کند تا برنامه ریزی مدیریت سود و زیان را بهتر انجام دهند.
  • مناسب برای بازارهای مختلف: همچنین می تواند در انواع بازارها اعم از سهام، ارزهای دیجیتال (Cryptocurrency) و فارکس (Forex) مورد استفاده قرار گیرد و انعطاف پذیری بالایی دارد.
  • سیگنال های کاذب: یکی از بزرگ ترین معایب الگوی کنج، احتمال بروز سیگنال های کاذب است که می تواند معامله گران را به اتخاذ تصمیمات نادرست سوق دهد.
  • نیاز به تایید: الگوهای کنج برای اعتبار بخشیدن به سیگنال های خود نیاز به تایید از طریق سایر شاخص های تکنیکال یا افزایش حجم معاملات دارند که این موضوع ممکن است در برخی مواقع سبب تاخیر در اتخاذ تصمیم شود.
  • پیچیدگی تفسیر: تشخیص و تفسیر صحیح الگو ممکن است به تجربه و مهارت بالایی نیاز داشته باشد و اغلب معامله گران تازه کار قادر به شناسایی دقیق این الگوها نیستند.
  • وابستگی به زمان بندی: زمان بندی شکست ها در این الگو بسیار حیاتی است و ورود زودهنگام یا دیرهنگام به معامله می تواند تأثیر زیادی بر نتیجه معامله داشته باشد.

مزایا و معایب

آموزش معامله با الگوی کنج (Wedge)

روش های معامله با الگوی کنج، به نوع الگوی تشکیل شده از نظر روند حرکتی مانند صعودی، نزولی، ادامه دهنده و بازگشتی دارد. در ادامه به بررسی این موارد می پردازیم.

معامله با الگوی کنج صعودی ادامه دهنده

الگوی صعودی ادامه دهنده که معمولاً در جریان روندهای کاهشی مشاهده می شود، عموماً به عنوان یک نشانه برای ادامه این روند کاهشی پس از شکست خط حمایت در نظر گرفته می شود. در این سناریو، رویکرد معاملاتی به گونه ای تنظیم می شوند که معامله گران بایستی به دنبال فرصت هایی برای فروش باشند، به ویژه پس از شکست خط روند و قبل از آغاز تداوم روند کاهشی. زمان ایده آل برای انجام این کار زمانی است که شاهد شکسته شدن خط حمایت و تشکیل دست کم دو یا سه کندل قیمتی زیر این خط باشیم. ضروری است که اطمینان حاصل کنیم الگو به طور کامل شکل گرفته و از وقوع شکست خط حمایت مطمئن شویم. در صورتی که شکست خط به نحوی اتفاق افتاده که قیمت به طور چشمگیری از نقطه شکست فاصله گرفته باشد، بهتر است که برای موقعیت فروش، منتظر بازگشت قیمت به سمت خط حمایت بمانیم تا بتوانیم شرایط مطلوب تری را از نظر ریسک و پاداش ایجاد کنیم.

معامله با الگوی کنج

معامله با الگوی کنج نزولی ادامه دهنده

این الگو بیشتر در شرایطی که بازار به سمت بالا حرکت می کند به وقوع می پیوندد. هنگامی که شاهد چنین الگویی هستیم، استراتژی معاملاتی معمولاً متمایل به خرید است. به عبارت دیگر، به معامله گران توصیه می شود که در زمان شکسته شدن خط مقاومت و قبل از شروع به حرکت صعودی وارد معامله شوند. زمان ایده آل برای چنین ورودی زمانی است که نشانه های تأیید شکست خط مقاومت، مانند تشکیل حداقل دو یا سه کندل قیمت بالای سطح مقاومت، مشاهده شود. در صورتی که بازار پس از شکل گیری الگو دستخوش حرکت شدید به سمت بالا شود و فاصله قابل توجهی از نقطه شکست ایجاد شود، بهتر است که برای بهینه سازی نقطه ورود و افزایش پتانسیل سود، به دنبال فرصتی برای بازگشت به سطح مقاومت شکسته شده باشیم.

معامله با الگوی کنج

معامله با الگوی کنج صعودی بازگشتی

در برخورد با این الگو که بیشتر در جریان بازارهای صعودی ظاهر می شود، انتظار می رود که با تکمیل شدن الگو، روند نزولی آغاز و به تبع آن، قیمت ها کاهش یابد. از این رو، رویکرد اصلی در این الگو، معاملات فروش است. در واقع باید در لحظه ای که خط حمایت می شکند و پیش از آغاز روند نزولی، وارد معامله فروش شویم. زمان مناسب برای ورود به معامله، زمانی است که شکست خط حمایت تایید شود؛ یعنی با شکل گیری حداقل دو یا سه کندل قیمت زیر خط حمایت، معامله فروش را انجام می دهیم. چنانچه شکست خط حمایت به صورت ناگهانی انجام شود و قیمت به مراتب از نقطه شکست فاصله بگیرد، ممکن است بهتر باشد تا اندکی صبر کنیم تا قیمت به خط شکسته شده بازگردد و سپس با شرایط مطلوب تری از نظر نسبت ریسک به پاداش، اقدام به فروش نماییم.

تحلیل تکنیکال

معامله با الگوی کنج نزولی بازگشتی

این الگو نیز بیشتر در دوره هایی که بازار شاهد روندهای نزولی است، شکل می گیرد. پس از آنکه الگو به صورت کامل تشکیل شد، با شکست خط مقاومت احتمال تغییر جهت بازار از نزولی به صعودی وجود دارد. پس در صورت مشاهده این الگو در مسیر نزولی بازار، باید اقدام به خرید کنید. زمان ایده آل برای معامله خرید، زمانی است که خط مقاومت به طور کامل شکسته شده باشد. اگر قیمت به سرعت از نقطه شکست فاصله گرفت، بهتر است برای بازگشت قیمت به سطح شکسته شده صبر کنید و پس از آن وارد معامله شوید.

اندیکاتور الگوی کنج (Wedge)

از اندیکاتور Rising Wedge Chart Pattern برای رسم الگوی صعودی و از اندیکاتور Falling Wedge Chart Pattern، برای رسم الگوی نزولی استفاده می شود. این اندیکاتورها، به صورت خودکار الگوهای کنج صعودی و نزولی موجود بر روی نمودار قیمتی را شناسایی کرده و آن ها را رسم می کنند. باید به این نکته توجه داشت که این اندیکاتورها شاید دقت بسیار زیادی نداشته باشند و باید تا حد ممکن، الگوی رسم شده را بازبینی کرد.

اندیکاتور کنج

تفاوت بین الگوی کنج (Wedge) و مثلث

الگوی کنج و الگوی مثلث هر دو جزو الگوهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی هستند و در تحلیل روندهای قیمتی اهمیت دارند، اما تفاوت های کلیدی بین این دو وجود دارد که به درک بهتر از بازار و تصمیم گیری های معاملاتی کمک می کند.

این الگو نشان دهنده ی یک دوره ی فشردگی است که در آن قیمت ها بین دو خط مورب که به سمت یکدیگر متمایل هستند، حرکت می کنند. این خطوط معمولاً نشان دهنده ی سطوح حمایت و مقاومت مورب هستند. الگوهای کنج می توانند صعودی یا نزولی باشند، بسته به جهت شیب خطوط. در یک کنج صعودی، خط حمایت دارای شیبی مثبت است و خط مقاومت دارای شیبی است که از آن بیشتر است، نشان دهنده ی فشردگی تدریجی و کاهش نوسانات بازار است که معمولاً به یک شکست قیمتی منجر می شود. این شکست ممکن است به سمت بالا یا پایین باشد و معمولاً بعد از یک حرکت قیمتی قوی و در یک روند موجود اتفاق می افتد.

در مقابل، الگوی مثلث معمولاً نشان دهنده ی تردید بازار و تصمیم گیری سخت معامله گران است. این الگو شامل دو خط حمایت و مقاومت است که به سمت هم میل می کنند، اما بر خلاف الگوی کنج، این دو خط مورب نیستند؛ یکی افقی است و دیگری مورب. الگوی مثلث به سه دسته تقسیم می شود: صعودی، نزولی، و متقارن. مثلث صعودی دارای خط مقاومت افقی و خط حمایت مورب رو به بالاست که نشان دهنده ی تمایل بیشتر بازار به ادامه ی روند صعودی است. مثلث نزولی خط حمایت افقی و خط مقاومت مورب رو به پایین دارد که ممکن است نشان دهنده ی تداوم روند نزولی باشد. در نهایت، مثلث متقارن که در آن هر دو خط مورب هستند اما به هیچ سمت خاصی تمایل ندارند، نشان دهنده ی تعادل بین خریداران و فروشندگان و احتمال شکست به هر دو جهت است.

تفاوت کنج و مثلث

سخن پایانی

در این مقاله به بررسی الگوی کنج پرداختیم. می توان گفت که این الگو نه تنها به عنوان یک نقشه راه برای ترسیم نوسانات و پیش بینی تغییرات احتمالی در بازار عمل می کند، بلکه می توان موقعیت های ورود و خروج معامله را نیز نشان دهد. الگوی کنج با نشان دادن فشردگی قیمت ها و کاهش حجم معاملات، امکان تشخیص لحظات کلیدی ورود و خروج به سرمایه گذاران را می دهد. در نهایت، استفاده از این الگو به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی جامع می تواند به عنوان یک ابزار مفید برای افزایش دقت تصمیم گیری های مالی عمل کند.

سوالات متداول

الگوی کنج یک الگوی نموداری است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و نشان دهنده فاز فشردگی قیمت بازار مالی است. این الگو معمولاً به عنوان یک سیگنال برای احتمال وقوع یک حرکت قیمتی قابل توجه شناخته می شود.

این الگو با دو خط روند متمایل به هم تشکیل می شود که قیمت ها بین آن ها نوسان می کند. این خطوط می توانند هر دو صعودی یا نزولی باشند، ولی باید به سمت هم متمایل باشند و نهایتاً به هم نزدیک شوند.

معمولاً توصیه می شود که معامله گران منتظر شکست قیمت از خطوط تشکیل دهنده الگوی کنج باشند و سپس بر اساس جهت شکست وارد معامله شوند.

هیچ الگویی در تحلیل تکنیکال به طور صد در صد قابل اعتماد نیست. این الگو نیز مستثنی نیست و باید همراه با دیگر ابزارهای تحلیلی و در چارچوب یک استراتژی معاملاتی جامع به کار رود.

ادامه مطلب
triangle-pattern
الگوی مثلث (Triangle Pattern) در تحلیل...

الگوی مثلث (Triangle Pattern) یکی از الگوهای کلیدی در تحلیل تکنیکال است که برای پیش بینی روندهای قیمتی در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد. این الگو که از خطوط روند صعودی و نزولی تشکیل شده است، به سه الگوی اصلی تقسیم می شود: مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن. هر کدام از این مثلث ها نشان دهنده ی رفتار خاصی از معامله گران و احتمال حرکت قیمت ها به سمت خاصی پس از شکسته شدن الگو هستند. در این مقاله به بررسی دقیق این الگوها، نحوه شناسایی آن ها در نمودار و چگونگی به کارگیری آن ها در استراتژی های معاملاتی می پردازیم.

الگوی مثلث چیست؟

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال از دو خط روند تشکیل می شود که یک خط روند برای اتصال نقاط پایینی نمودار قیمت و دیگری برای اتصال نقاط بالایی آن است. به طور کلی این الگو نمایانگر یک وقفه در روند حرکت قیمت در بازار و تاحدی بلاتکلیفی است. در این الگو، خط زیرین به عنوان یک سطح حمایتی عمل می کند. این بخش از الگو، نقطه ای است که در آن قدرت خریداران بر فروشندگان غلبه دارد و به دلیل تمایل بیشتر به خرید نسبت به فروش، در این سطح قیمت احتمالا با افزایش همراه می شود. در مقابل هنگامی که قیمت به سمت خط فوقانی الگو که در واقع یک سطح مقاومتی است، برسد، در این حالت فروشندگان بیشتری وجود دارند و قیمت احتمالا با ریزش همراه خواهد شد. در الگوی مثلث با اتصال خطوط پایین و بالا در نمودار، شاهد ایجاد یک شکل مثلث بر روی نمودار خواهیم بود.

آشنایی با الگوی مثلث

انواع الگوی مثلث

به طور کلی، الگوی مثلث به سه دسته اصلی مثلث متقارن، مثلث افزایشی و مثلث کاهشی تقسیم می شود. در ادامه به بررسی این سه الگو می پردازیم.

مثلث متقارن

در الگوی مثلث متقارن، خطوط بالا و پایین این الگو که در واقع همان خطوط مقاومت و حمایت هستند، به طور همزمان و با زاویه نسبتا یکسان در جهت یکدیگر حرکت می کنند. این موضوع در واقع تعادل بین قدرت خریداران و فروشندگان را نشان می دهد. در چنین وضعیتی، تعیین جهت بعدی قیمت بسیار دشوار است، زیرا ادامه یا تغییر مسیر روند به شکست یکی از خطوط مثلث توسط قیمت، بستگی دارد.

مثلث متقارن

با نزدیک شدن خطوط مثلث به یکدیگر، امکان شکستن این خطوط افزایش می یابد؛ با این حال تا زمانی که قیمت به طور قاطع و با یک کندل قیمتی کامل از خطوط عبور نکند و کندل دیگری به عنوان تائیدیه شکست وجود نداشته باشد، ورود به معامله توصیه نمی شود.

برای ترسیم دقیق خطوط بالا و پایین مثلث، حداقل به دو یا سه نقطه برای هر خط احتیاج است تا الگو قابل اعتماد و استناد باشد. شایان ذکر است که ترسیم این الگو تا حدی به دیدگاه و تجربه شخصی تحلیل گر نیز وابسته است و ممکن است الگوهای ترسیمی توسط تحلیل گران متفاوت، دارای اختلافات جزئی باشند که این تفاوت ها تا حدی ناچیز و بیشتر بر پایه تجارب و مهارت های فردی در تحلیل های تکنیکال استوار است.

مثلث صعودی

مثلث صعودی

در الگوی مثلث صعودی، خط مقاومت که در بالای مثلث قرار دارد، عمدتاً به صورت خطی افقی ثابت می ماند، در حالی که خط حمایت زیرین با گذشت زمان به سمت بالا، یعنی به سمت خط مقاومت، پیش می رود. این حرکت نشان دهنده ی قوت گرفتن تدریجی قدرت خریداران است، هرچند که این قوت به اندازه ای نیست که قیمت را به فراتر از خط مقاومت بالایی برساند.

مثلث صعودی

این الگو معمولاً پیش بینی کننده یک روند صعودی است و در واقع قیمت به مسیر قبلی خود ادامه می دهد. استفاده موثر از این الگو در معاملات زمانی اتفاق می افتد که خط مقاومت بالایی با افزایش قدرت خریداران شکسته شود و همراه با این شکست، حجم معاملات نیز افزایش یابد. این افزایش حجم عاملی برای تأیید شکست مقاومت و روند صعودی در قیمت است.

مثلث نزولی

الگوی مثلث نزولی در مقابل مثلث صعودی قرار دارد که در آن خط بالایی یا خط مقاومت، به طور پیوسته به سوی خط حمایت که اغلب افقی است، نزدیک می شود. این نوع مثلث معمولاً در امتداد یک روند نزولی شکل می گیرد و انتظار می رود که روند کاهشی پس از شکسته شدن الگو، ادامه یابد.

مثلث نزولی

توجه به حجم معاملات در زمان شکست الگوی نزولی بسیار حائز اهمیت است. معمولاً حجم معاملات هنگامی که قیمت در حال نوسان درون الگو است و خطوط بالا و پایین به هم نزدیک می شوند، کاهش می یابد، اما پس از شکست خط حمایت، حجم معاملات افزایش می یابد.

ترسیم الگوی مثلث

اندیکاتور الگوی مثلث

الگوی مثلث، الگویی بسیار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است و به همین جهت برای تشخیص سریع تر آن می توان از اندیکاتورهای موجود برای شناسایی این الگو استفاده کرد. اندیکاتور Triangle Chart Pattern، یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد برای تشخیص این الگو است که در بسترهای تحلیلی مانند Tradingview در دسترس است. این اندیکاتور، الگوهای مثلث موجود در نمودار را به صورت خودکار تشخیص داده و آن ها را رسم می کند.

روند قیمت در الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

سطوح حمایت و مقاومت همواره به عنوان مولفه های بنیادین در تحلیل های تکنیکال شناخته می شوند و در ترسیم الگوهای مثلثی نیز، این دو سطح اهمیت بسزایی دارند.

در مثلث متقارن، خطوط روند حمایت و مقاومت ضلع های مثلث را می سازند. با نزدیک شدن قیمت به نقطه ی تلاقی، فاصله بین این دو سطح تنگ تر می شود. در این شرایط، خروج نمودار قیمتی از هرکدام از سطوح، نشان دهنده ی پیام خاصی است. اگر قیمت از سمت بالا و خط مقاومتی از الگو خارج شود، می تواند نشانه ای از آغاز روند صعودی باشد. در مقابل اگر قیمت از سمت پایین و خط حمایتی از الگو خارج شود، احتمالا شاهد آغاز روند نزولی خواهیم بود.

روند قیمت در تحلیل تکنیکال

در الگوی مثلث صعودی، مقاومت به صورت خط افقی و حمایت به صورت خط روندی مایل به سمت بالا است. مقاومت در واقع به عنوان یک سقف برای قیمت است و شکستن آن می تواند به منزله سیگنالی برای روند صعودی قلمداد شود.

در الگوی مثلث نزولی، حمایت به صورت افقی و مقاومت به صورت خط روندی مایل به پایین است. حمایت ممکن است کفی برای حرکت قیمتی باشد و عبور قیمت از آن می تواند به منزله سیگنالی برای روند نزولی تفسیر شود.

در نهایت درک دقیق سطوح حمایت و مقاومت و تاثیر آن ها بر حرکت قیمت در هنگام تحلیل الگوهای مثلثی حائز اهمیت است. این سطوح اطلاعات حیاتی را در خصوص نقاط احتمالی توقف یا برگشت قیمت ارائه می دهند.

همانطور که اشاره شد، رویداد شکست در الگوهای مثلثی زمانی رخ می دهد که قیمت از محدوده های معین شده توسط خطوط مثلث فراتر رود و این امر می تواند حکایت از تغییر یا ادامه مسیر قیمتی داشته باشد. در مورد الگوهای مثلثی، دو شکل شکست متفاوت می تواند ایجاد شود. شکست های واقعی (Breakout) و شکست های غیرواقعی (Fake breakout).

برک اوت

شکست واقعی زمانی ایجاد می شود که قیمت، مرزهای الگوی مثلثی را پشت سر گذاشته و به پیروی از مسیر شکست ادامه دهد. در مقابل، شکست های غیرواقعی، زمانی رخ می دهند که قیمت به طور موقت از مرزهای مثلث فراتر رفته ولی به سرعت به داخل مثلث بازمی گردد. برای تشخیص اینکه آیا یک شکست در الگوی مثلثی واقعی است یا خیر، باید به مجموعه ای از عوامل کلیدی توجه داشت.

  •  اولین قدم، بررسی تأییدیه از سوی دیگر ابزارهای تکنیکال است. شاخص هایی مانند حجم معاملات، شاخص قدرت نسبی (RSI)، واگرایی و سایر ابزارهای تکنیکال، می توانند در این زمینه بسیار کمک کننده باشند.
  • دومین مرحله، توجه به مدت زمان دوره تجمیع پیش از شکست است. به طور کلی، دوره های طولانی تر تجمیع می توانند نشان دهنده شکست های قوی تری باشند، در حالی که دوره های کوتاه تر ممکن است شکست های کم اهمیت تر و مستعد به شکست های کاذب را نشان دهند.

شاخص نسبی

سرانجام، معامله گران باید به مدیریت ریسک معاملات خود بپردازند و با استفاده از دستورات حد ضرر (Stop loss)، در صورت وقوع یک شکست غیرواقعی، میزان ضرر خود را کنترل کنند. همچنین حد سود (Take profit) یا هدف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ارتفاع مثلث خواهد بود. درواقع پس از شکست الگو ، می توان انتظار داشت که قیمت به میزان ارتفاع مثلث، روند صعودی یا نزولی را طی کند.

لازم به ذکر است که اهداف قیمتی همیشه قطعی نیستند و امکان دارد قیمت به آن سطح مورد نظر نرسد.

سخن پایانی

به طور کلی الگوی مثلث به عنوان یکی از الگوهای بسیار مهم در تحلیل تکنیکال، ابزاری برای شناسایی نقاط عطف ممکن در روندهای بازار است. این الگوها با نمایش تعادل یا تغییر قدرت بین خریداران و فروشندگان، به معامله گران کمک می کنند تا فرصت های معاملاتی را شناسایی و از آن ها بهره برداری کنند. با درک عمیق از شکل گیری، تأیید و شکست الگوهای مثلثی، معامله گران می توانند تصمیمات آگاهانه تری بگیرند و ریسک های معاملاتی خود را به حداقل برسانند. البته همواره باید به این نکته توجه داشت که هیچ استراتژی معاملاتی نمی تواند تضمین کننده موفقیت باشد و استفاده از الگوهای مثلثی باید همراه با تحلیل های دیگر و مدیریت دقیق ریسک صورت گیرد.

سوالات متداول

این الگو شکلی است که در نمودارهای قیمتی تشکیل می شود و نشان دهنده یک دوره تثبیت قبل از ادامه یا تغییر روند قیمت است.

سه نوع اصلی عبارتند از: مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن.

این الگو زمانی شکل می گیرد که قیمت بین دو خط روند که به سمت یکدیگر میل می کنند، نوسان کند و به تدریج فضای کمتری برای حرکت داشته باشد.

افزایش حجم معاملات هنگام شکست و همچنین استفاده از سایر اندیکاتورهای تکنیکال می توانند به تأیید شکست کمک کنند.

هیچ الگو یا استراتژی تکنیکالی نمی تواند موفقیت در معاملات را تضمین کند. معامله گران باید از مدیریت ریسک و تحلیل جامع بازار استفاده کنند تا شانس موفقیت خود را افزایش دهند.

ادامه مطلب
support-and-resistance-lines
آموزش رسم خطوط حمایت و مقاومت...

خطوط حمایت و مقاومت از اساسی ترین مفاهیمی هستند که هر فعال بازارهای مالی باید با آنها آشنا باشد. این خطوط در انواع مختلفی وجود دارند و قدرت و شدت تقاضا و یا عرضه را در نواحی حساس برای تریدر و تحلیلگر مشخص می کنند. با دانستن این نواحی می توانید نقاط ورود و خروج از معاملات را تشخیص دهید و معاملات پرسودی را داشته باشید اما فراموش نکنید که نحوه ترسیم درست این خطوط نیز از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه در غیر این صورت سیگنال های درستی را نمی توان از آنها دریافت کرد. در این مقاله نحوه رسم این خطوط در تریدینگ ویو شرح داده خواهد شد پس اگر شما هم از این پلتفرم تحلیلی استفاده می کنید، این مقاله را با دقت مطالعه کنید.

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط حمایت و مقاومت چیست؟

  • خط حمایت

خطوط حمایت با اتصال کف های قیمتی به هم ترسیم می شوند، همان طور که از نام آنها مشخص است، این خطوط و سطوح آن ها، معمولا از افت بیشتر قیمت جلوگیری می کنند و با رسیدن قیمت به این نواحی، معمولا موج نزولی به اتمام رسیده و موج صعودی آغاز می شود البته همیشه به این صورت نیست؛ بلکه گاهی با افزایش عرضه در نواحی حمایت شاهد آن خواهیم بود که خط حمایت قدرت کافی برای جلوگیری از افت بیشتر قیمت را نداشته و خط حمایت شکسته می شود. در چنین شرایطی معمولا خط حمایت به خط مقاومت تبدیل خواهد شد و از این پس نقش مقاومتی خواهد داشت و یا به طور کلی اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ به این معنا که با رسیدن قیمت به آن محدوده نمی توان انتظار واکنش خاصی را داشت.

  • خط مقاومت

مقاومت از اتصال سقف های قیمتی به هم ترسیم می شود، نقش این خطوط آن است که از صعود بیشتر قیمت جلوگیری کند. معمولا با رسیدن قیمت به خط مقاومت موج صعودی به اتمام رسیده و یک موج نزولی شروع می شود البته همان طور که در رابطه با خطوط حمایت گفته شد، ممکن است خط مقاومت نیز به دلیل برخوردهای زیاد به آن و تجمع فشار تقاضا دیگر توانایی جلوگیری از افزایش قیمت را نداشته باشد و با شکست مقاومت شاهد افزایش بیشتر قیمت باشیم، در این حالت گفته می شود که شکست رخ داده و از این پس مقاومت می تواند به حمایت تبدیل شود. تبدیل شدن مقاومت به حمایت نیز همیشه اتفاق نمی افتد بلکه گاهی تنها آن خط مقاومت اعتبار خود را از دست می دهد و قیمت به آن واکنش نشان نمی دهد.

خط مقاومت

خط های حمایت و مقاومت داینامیک و استاتیک

در صورتی که در زمان رسم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو (و یا هر پلتفرم دیگری) شاهد تشکیل یک خط  با شیب های متفاوت صعودی و نزولی باشیم، گفته می شود که خط رسم شده از نوع داینامیک است اما اگر خط رسم شده از نوع استاتیک باشد به این معنا است که این خط افقی است و شیبی ندارد. برای رسم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو با توجه به نوع خطوط می توان از ابزارهای مختلفی استفاده کرد که در بخش های مربوطه نحوه ترسیم آنها را شرح داده ایم.

خطوط داینامیک و استاتیک

اندیکاتور ترسیم Support & Resistance در تریدینگ ویو

پیدا کردن نواحی حمایت و مقاومت به تریدرها کمک می کند که نقاط ورود و خروج را با دقت بالایی پیدا کنند. پیدا کردن این نواحی به صورت دستی همیشه برای تریدرها ساده نیست اما اندیکاتوری در تریدینگ ویو وجود دارد که این کار را برای شما انجام می دهد. برای استفاده از این اندیکاتور باید ابتدا وارد سایت تریدینگ ویو شوید و سپس بر روی تب “Indicator” از نوار بالای صفحه کلیک کنید. با این کار پنجره کوچکی برای شما باز خواهد شد که می توانید نام اندیکاتور موردنظر را در نوار جستجو تایپ کنید.

عبارت Swing high low support & resistance را در نوار جستجو تایپ کنید و سپس اندیکاتور موردنظر را انتخاب کنید تا بتوانید حمایت ها و مقاومت های نمودار قیمتی را مشاهده کنید.

خطوط حمایت و مقاومت

همان طور که می بینید خطوطی افقی بر روی نمودار پدیدار شده اند، خطوط آبی نشان گر حمایت و خطوط قرمز نشان گر مقاومت ها هستند که برای دقت کار می توانید تنظیمات این اندیکاتور را به دلخواه خود تغییر داده و سپس بر روی گزینه “OK” در پایین پنجره کلیک کنید.

تنظیمات اندیکاتور

اندیکاتورهای مختلفی برای ترسیم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو طراحی شده اند که شما می توانید با وارد کردن کلمه Support and Resistance انواع مختلف آنها را در لیست ببینید و امتحان کنید. توجه داشته باشید بهتر است که پس از اضافه کردن یک اندیکاتور بر روی چارت قیمتی، با توجه به استراتژی شخصی خود، داده های اندیکاتور را شخصی سازی کنید تا خطوط مقاومت و حمایت با دقت بالاتری برای شما ترسیم شوند.

استراتژی شخصی

رسم دستی خطوط Support & Resistance در تریدینگ ویو

علاوه بر کمک گرفتن از اندیکاتورهایی که ترسیم خطوط حمایت و مقاومت را به صورت خودکار انجام می دهند، شما می توانید از ابزار ترسیم خطوط به صورت دستی نیز کمک بگیرید و نواحی حمایت و مقاومت را ترسیم کنید. همان طور که پیش از این گفته شد نواحی مقاومت و حمایت ممکن است استاتیک و یا داینامیک باشند که در ادامه ابزار مخصوص به هر نوع را بیان خواهیم کرد.

یکی از ساده ترین روش ها برای ترسیم خطوط (Support and Resistance) داینامیک در تریدینگ ویو استفاده از ابزار خط روند است که می توانید از بخش ابزارهای ترسیم خطوط گزینه مربوطه که با نام “Trend Line” مشخص شده را انتخاب کنید. در بخش بعد نحوه استفاده از این ابزار را برای شما شرح خواهیم داد.

رسم خطوط

برای ترسیم این خط مقاومتی باید ابتدا ابزار ترسیم خط روند را انتخاب کنید و سپس بر روی یکی از سقف های قیمتی موردنظر خود خود کلیک کرده و با نگه داشتن و درگ کردن ماوس، دکمه ماوس را بر روی سقف قیمتی دوم رها کنید. با انجام این کار خط مقاومتی از نوع داینامیک برای شما ترسیم می شود و انتظار می رود تا زمانی که این خط مقاومتی معتبر باشد، با هر بار رسیدن قیمت به آن، شاهد افت قیمت باشیم هرچند که همان طور که توضیح دادیم امکان شکست روند نیز وجود دارد.

خطوط داینامیک

خط حمایت نیز همانند خط مقاومت ترسیم می شود با این تفاوت که بعد از انتخاب ابزار ترسیم باید کف ها قیمتی به هم متصل شوند. در حقیقت ابزار را انتخاب کرده و بر روی کف قیمتی موردنظر کلیک کرده و سپس درگ کرده و ماوس را بر روی کف قیمتی دیگر رها می کنید. همان طور که در تصویر هم قابل مشاهده است، این خط حمایت داینامیک پس از چند بار برخورد قیمت به آن دیگر قدرتی برای حمایت از قیمت ندارد بنابراین خط حمایت شکسته شده است و سرنوشتی که خواهد داشت یا این خواهد بود که خط حمایت به خط مقاومت تبدیل شود و با هر بار رسیدن قیمت به آن شاهد افت قیمت باشیم و با آنکه به طور کلی اعتبار خود را از دست بدهد.

خطوط حمایت

ترسیم حمایت و مقاومت استاتیک

برای آنکه خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو از نوع استاتیک را رسم کنید، می توانید به راحتی از ابزار ترسیم خط افقی استفاده کنید. برای این کار ابتدا بر روی گزینه ترسیم خط کلیک کنید و سپس از زیرمنویی که برای شما باز می شود، گزینه “Horizontal Line” و یا “Horozontal Ray” را انتخاب کنید. با انتخاب گزینه Horizontal Line از نطقه ای که بر روی نمودار کلیک می کنید، خطی در امتداد چپ و راست آن ترسیم می شوند در حالی که اگر گزینه Horizontal Ray را انتخاب کنید، خط تنها در سمت راست امتداد خواهد یافت.

خطوط استاتیک

البته بد نیست بدانید که امکان رسم خطوط استاتیک به وسیله خط روند نیز وجود دارد با این حال این ابزار تنها با یک کلیک کار ترسیم خط را انجام می دهد.

همان طور که در تصویر پایین می بینید، خطوط حمایت و مقاومت ترسیم شده اند، خطوط قرمزرنگ با کمک ابزار Horizontal Line و خط آبی به وسیله ابزار Horizontal Ray ترسیم شده است. برای رسم این خطوط کافی است که نقطه قیمتی موردنظر خود را انتخاب کنید و بر روی نمودار کلیک کنید.

اما بد نیست بدانید که خطوط حمایت و مقاومت تنها یک نقطه قیمتی را به عنوان حمایت و یا مقاومت در نظر می گیرند در حالی که همان طور که در اکثر نمودارهای قیمتی در جریان است می بینیم که محدوده ای از قیمت ها (و نه تنها یک قیمت) به عنوان حمایت و مقاومت عمل می کنند. در صورتی که تنها از این خطوط استفاده کنید ممکن است در انتخاب نقطه ورود و یا خروج از معامله و حتی تنظیم حد ضرر دچار مشکل شوید و سرمایه خود را از دست دهید. در بخش بعد، نحوه ترسیم محدوده در تریدینگ ویو را شرح خواهیم داد.

Horizontal Line

ترسیم محدوده حمایت و مقاومت

بسیاری از تحلیلگران خبره در بازارهای مالی معتقدند که بهتر است به جای خطوط حمایتی، محدوده های حمایتی را ترسیم کنید، با این کار نه تنها یک قیمت بلکه یک محدوده قیمتی به عنوان حمایت و یا مقاومت در نظر گرفته می شود. برای ترسیم محدوده های حمایت و مقاومت باید از ابزار Rectangle که در تصویر هم مشخص شده است استفاده کنید و نواحی که سایه (Shadow) هایی به آن برخورد داشته اند را پیدا کرده و در مستطیل قرار دهید. این نواحی قدرت و اعتبار بیشتری را نسبت به خطوط حمایت و مقاومت دارند که می توانید به راحتی آنها را رسم کرده و در تحلیل خود از آنها استفاده کنید.

ابزار Rectangle

نکات تکمیلی در ترسیم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو

  • نواحی Support and Resistance باید در هر تایم فریم به صورت مجزا ترسیم شوند.
  • شیب این خطوط داینامیک می تواند یکی از فاکتورهای تعیین کننده میزان اعتبار خطوط باشد، اگر شیب یک خط حمایت و یا مقاومت زیاد باشد اعتبار آن کمتر از خطوط حمایت و مقاومتی است که شیب کمی دارند.
  • اگر در تایم فریم های بالا همچون هفتگی خطوط را ترسیم کنید، اعتبار این خطوط بیشتر خواهد بود.
  • خطوط Support and Resistance تا ابد معتبر نیستند، گاهی با رسیدن قیمت به خط حمایت و مقاومت به دلیل بالا بودن میزان عرضه و یا تقاضا، خط، ماهیت خود را از دست می دهد. به زبان ساده ممکن است یک خط حمایتی به دلیل بالا بودن عرضه در آن محدوده به یک خط مقاومت تبدیل شود و برعکس.
  • با اینکه اندیکاتورهای زیادی در کنار ابزارهای ترسیم خط در تریدینگ ویو وجود دارند که می توانید در ترسیم خطوط از آنها استفاده کنید، باید بدانید که ابزارهایی همچون فیبوناچی، کانال ها، میانگین های متحرک (MA) و… نیز به صورت ضمنی از ماهیت این خطوط برای تحلیل استفاده می کنند.
  • این خطوط به تنهایی برای تحلیل تکنیکال به شما کمک نمی کنند، پس از رسیدن قیمت به نواحی Support and Resistance باید با کمک ابزارهای مختلف تحلیلی بتوانید آینده قیمتی دارایی را پیش بینی کنید. استفاده از ابزارها و اندیکاتورهای مختلف، بررسی کندل ها در نواحی حمایت و مقاومت و… دانشی است که شما باید به خوبی بر آن مسلط شوید تا بتوانید سیگنال های صادر شده در نواحی حمایت و مقاومت را دریافت کرده و معاملات پرسودی را داشته باشید.

خطوط حمایت و مقاومت

کلام آخر

رسم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو به دلیل جامع بودن این پلتفرم تحلیلی بسیار ساده است و با کمک ابزار و اندیکاتورهای مختلف به کمک تحلیلگران آمده است. برخی از تریدرها و تحلیلگران تازه کار نمی توانند نواحی Support and Resistance  را به خوبی تشخیص دهند به همین علت از اندیکاتورها کمک می گیرند اما هیچ وقت فراموش نکنید که دقت کار یک تحلیلگر حرفه ای، خیلی بالاتر از یک اندیکاتور است پس بهتر است که دانش و اطلاعات خود را در زمینه تحلیل تکنیکال بالا ببرید تا خود بتوانید خطوط حمایت و مقاومت را ترسیم کنید. اهمیت این خطوط و نواحی در تحلیل تکنیکال بر کسی پوشیده نیست بنابراین بهتر است که ابتدا با مفهوم این خطوط آشنا شوید و دلیل تشکیل شدن آنها را بدانید و سپس نحوه رسم را در بهترین پلتفرم تحلیلی یاد بگیرید. ما در این مقاله پس از معرفی خط مقاومت و خط حمایت، نحوه ترسیم این خطوط را در پلتفرم تریدینگ ویو تشریح کردیم.

سوالات متداول

حمایت و مقاومت خطوطی هستند که از اتصال کف ها و سقف های قیمتی به هم تشکیل می شوند. با رسیدن قیمت به خط حمایت (Support)، این خط از قیمت حمایت کرده و از افت بیشتر قیمت جلوگیری می کند و با رسیدن قیمت به خط مقاومت (Resistance)، این خط از صعود بیشتر قیمت جلوگیری کرده و باعث برگشت روند و آغاز روند نزولی می شود.

ابزار ترسیم خط روند (Trend Line)، ابزار ترسیم خط افقی (Horizontal Line / Horizontal Ray) برای رسم این خطوط استفاده می شوند هرچند استفاده از اندیکاتورهای مختلف به تریدر اجازه می دهد که به صورت خودکار این خطوط را البته با دقت پایین تر به نمودار قیمتی خود اضافه کند.

محدوده های قیمتی، کمک گرفتن از سایه ها (Shadow) در ترسیم خطوط مقاومت و حمایت به تریدر کمک می کند که معاملاتی با دقت بالاتری داشته باشد که نقطه ورود، خروج و حد ضرر آن به دلیل برخورداری از چندین قیمت بهتر انتخاب شده باشند.

خط مقاومت و حمایت داینامیک با شیب های مختلف ترسیم می شود در حالی که خط مقاومت و حمایت استاتیک به صورت خط افقی بدون شیب رسم می شود.

ادامه مطلب
تفاوت نمودار تعدیل شده با تعدیل نشده
تفاوت نمودار تعدیل شده با تعدیل...

در تحلیل تکنیکال دو نوع نمودار قیمتی داریم:

  • تعدیل شده
  • تعدیل نشده

نمودارهای تعدیل شده چیست؟

عامل اول که تقسیم سود نقدی می باشد معمولاً به دلیل اینکه به نسبت قیمت سهام سود کمی توزیع می شود، بنابراین در نمودار گپ بزرگی ایجاد نمی کند و در این مورد فرق زیادی بین نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده وجود ندارد ولی چیزی که بسیار در تعدیل نمودار اهمیت دارد بحث افزایش سرمایه است که گپ بزرگی را در نمودار ایجاد می کند.

افزایش سرمایه از سه محل انجام می شود:

۱-افزایش سرمایه از محل اندوخته یا انباشته

۲-افزایش از محل آورده نقدی

۳-افزایش از محل صرف سهام

افزایش سرمایه از هر محلی که انجام شود باعث می شود سهم پس از بازگشایی با گپ قیمت باز شود و این عامل باعث شکسته شدن حمایت و مقاومت های اصلی در نمودار شده و موجب سردرگمی سهام دار خواهد شد. این گپ بسته به درصد افزایش سرمایه کم یا زیاد می باشد.

 مزایا و معایب استفاده از نمودار تعدیل شده

  •  به راحتی می توان همراه با نمودار از اندیکاتور یا اسیلاتور بهره برد.
  •  حمایت ها و مقاومت های نمودار به خوبی نشان داده می شود
  •  از خط روند راحت تر می توان برای تشخیص ترند نمودار استفاده کرد
  •  تاریخچه نمودار به دلیل مشخص نبودن گپ های ناشی از افزایش سرمایه و سود نقدی به خوبی مشخص نیست

 مزایا و معایب استفاده از نمودار تعدیل نشده

قسمت هایی از نمودار که گپ وجود دارد اندیکاتورها به درستی نمی توانند کاربرد خود را داشته باشند

بعضی از تکنیکالیست ها بر این باورند که چون در تحلیل تکنیکال تاریخچه سهم بررسی می شود بنابراین بهتر است اثر عواملی مانند تقسیم سود یا افزایش سرمایه بر نمودار اعمال شود.

در تصویر زیر نمودار تعدیل نشده ایران خودرو را نشان می دهد. همان طور که در تصویر مشخص است دو گپ در نمودار دیده می شود که اولین گپ مربوط به افزایش ۱۰۰ درصدی سرمایه از محل آورده و دومین گپ مربوط به افزایش ۱۰۰ درصدی سرمایه از محل اندوخته می باشد.

کف تاریخی سهم با توجه به این نمودار ۹۸ تومان و سقف تاریخی سهم ۳۰۲۷ تومان می باشد.

و اما تصویر زیر نمودار تعدیل شده با سود نقدی و افزایش سرمایه سهم را می بینید. اختلاف بسیار زیادی بین این دو نمودار دیده می شود که حتی ممکن است در دید تحلیلگر جهت تحلیل تأثیر بسزایی داشته باشد.

کف تاریخی در این نمودار ۹۷ ریال و سقف تاریخی ۴۷۰ تومان می باشد.

در نمودار اول فرد تحلیل گر بر این باور است که ممکن است سهام ایران خودرو دیگربار قیمت ۳۰۰۰ تومان را به خود ببیند ولی در نمودار تعدیل شده چنین قیمتی برای این سهم بسیار بعید به نظر می رسد

تفاوت نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده

هرگاه در نمودارهای قیمتی لاوه بر عوامل تکنیکال از پارامترهای بنیادی (افزایش سرمایه-تقسیم سود نقدی و…) استفاده نماییم. به نمودار فوق الذکر نمودار تعدیل شده گفته می شود. حال اگر  از عوامل بنیادی سهم در نمودار استفاده نشود و فقط تغییرات قیمتی را نمایش دهد نمودار بدون تعدیل نامیده می شود.

حال این سوال پیش می آید که استفاده از کدام نمودار بهتر می باشد؟ تقاومت نمودارهای تعدیل شده و تعدیل نشده در چیست؟ مهم ترین کاربردهای آنها کدام هستند؟

به طورکلی در تحلیل تکنیکال از نمودارهای تعدیل شده استفاده می شود زیرا شرایط واقعی تری از سهم مورد نظر در اختیار ما قرار می دهد. با توجه به اصول تکنیکال (همه چیز در قیمت نهفته است) اثر تمامی نوسانات قیمتی و تقسیم سود نقدی و شکاف ها (گپ قیمتی) به گونه ای در قیمت تعدیل شده سهام ها نهفته می باشد.

سود نقدی

شرکت هایی که در پایان سال مالی خود توانستند سود کسب کنند، در مجمع عمومی عادی سالیانه تصمیم می گیرند تا بخشی از این سود را به سهامداران خود پرداخت نمایند. با پرداخت سود نقدی به سهامداران، ارزش قیمت هر سهم به میزان سود تقسیمی کاهش می یابد.

افزایش سرمایه

در هنگام تاسیس شرکت ها، سرمایه آغازین شرکت مشخص و برابر آورده سهامداران می باشد. حال اگر شرکت بخواهد طرح توسعه جدیدی را آغاز کند و یا خط تولید را مجهزتر بکند و یا افزایش ظرفیت تولیدی داشته باشد نیاز به تامین مالی برای اینگونه اقدام ها دارد. افزایش سرمایه یکی از روش های تامین مالی شرکت هاست. انواع روش های افزایش سرمایه:

  • افزایش سرمایه از آورده نقدی و مطالبات حال شده
  • افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا اندوخته
  • افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی دارایی‏ های شرکت
  • افزایش سرمایه از محل صرف سهام یا سلب حق تقدم

بعد از افزایش سرمایه قیمت به میزان افزایش سرمایه کاهش و تعداد سهام به همان میزان افزایش پیدا می کند که اثر کاهش قیمت در نمودارهای تعدیل شده مورد اعمال قرار می گیرد.

انواع شکاف قیمت

گپ یا شکاف به ناحیه ای از نمودار گفته می شود که در آن معامله صورت نگرفته و به دلایل مختلف یک شکاف در نمودار قیمت ایجاد می شود.

۱- شکاف قیمت بر اثر افزایش سرمایه:

تفاوت نمودار تعدیل شده با تعدیل نشده

۲- شکاف قیمتی بعد از توقف طولانی مدت سهام:

تفاوت نمودار تعدیل شده با تعدیل نشده

۳- شکاف قیمت بر اثر تقسیم سود نقدی

ارزش سهام شرکت ها بعد از تقسیم سود نقدی میان سهامدارن، به میزان سود تقسیم شده کاهش می یابد.

تفاوت نمودار تعدیل شده با تعدیل نشده

شکاف قیمتی بعد از مجامع عمومی

این شکاف بعد از مجامع عمومی سهم ها ایجاد می شوند که بر اثر تصمیمات اعلام شده در مجمع عمومی با توجه به عرضه و تقاضا بعد از بازگشایی سهام می تواند شکاف مثبت یا منفی یا بدون اثر داشته باشد.

کدام نمودار برای تحلیل مناسب است؟

تفاوت در این دو نوع نمودار بسیار زیاد است و تحلیل بر روی این دو نوع نمودار به احتمال فراوان دارای  نتایج متفاوت می باشد پس بهتر است برای تحلیل خود یکی از این نمودار را انتخاب نماییم. طرفداران نمودارهای تعدیل نشده با توجه به اصل تحلیل تکنیکال یعنی”تاریخ تکرار می شود” اشاره دارند و می گویند که هر بار قیمت بعد از شکاف ایجاد شده به سمت سقف قیمتی قبلی حرکت کرده و سقف جدیدی را ایجاد می کند.

همانگونه که در شکل زیر می بینیم بعد از هر شکاف قیمتی اصطلاحا گفته می شود سهم گپ قیمتی خود را پر خواهد کرد و هچنین بعد از شکست شدن سقف های تاریخی شاهد رشد سهم مورد بررسی هستیم.

تفاوت نمودار تعدیل شده با تعدیل نشده

همانگونه که مشخص می باشد بعد از شکاف ایجاد شده توسط افزایش سرمایه, قیمت ها رشد داشته اند و اصطلاحا گپ خود را پر نموده اند. از طرفی بعد از شکست سقف تاریخی قیمتی, سهم در مسیر صعود قرار گرفته است.

طرفداران نمودارهای تعدیل شده هم با توجه به اصل دیگر تحلیل تکنیکال ”همه چیز در قیمت نهفته است و قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند” اشاره می کنند که شکاف های ایجاد شده (تقسیم سود و افزایش سرمایه) بر اثر عرضه و تقاضا ایجاد نشده اند پس نباید در نمودار جایگاهی داشته باشند.

نتیجه گیری

استفاده از نمودارهای تعدیل شده, اختلالی در استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال از جمله خطوط روندی, چنگال اندورز, سیستم تحلیل امواج الیوت, سیستم ایچموکو, اندیکاتور ها و اسیلاتورها ایجاد نمی کند.

از طرفی الگوی های کندلی و قیمتی در نمودارهای تعدیل شده کاربرد دارند پس بهتر است از نمودار تعدیل شده برای تحلیل استفاده کنیم و از نمودارهای تعدیل نشده برای بررسی سقف های تاریخی و حساسیت های قیمت در طول زمان استفاده نماییم.

ادامه مطلب
تریگر چیست؟
تریگر چیست و چه کاربردی در...

یکی از دلایل رواج تحلیل تکنیکال در میان فعالان بازارهای مالی، امکان تعیین قوانین ورود و خروج از معامله با دقت بالا است. در واقع یافتن بهترین روش برای ورود و خروج دغدغه اصلی اغلب معامله گران بوده و برای آن ها به مثابه جام مقدس سرمایه گذاری می باشد. در بسیاری از مواقع مشاهده کرده ایم، که یک معامله گر پس از سال ها فعالیت در بازار سهام هنوز بازدهی مناسبی ندارد.

با بررسی ژورنال (دفترچه یادداشت جزئیات معاملات) و استراتژی معاملاتی این فرد مشخص می شود، که مشکل اصلی او نداشتن قانون یا ابزار مشخصی برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله است. علیرغم اینکه هر کدام از روش های تحلیل بازار بورس مزایا و معایبی دارند، اما به اذعان اکثریت کارایی روش های تکنیکالی در تعیین نقاط ورود و خروج بهینه اثبات شده است.

در مطلب حاضر به شرح یکی از مفاهیم معامله گری تکنیکالی تحت عنوان تریگر می پردازیم، تا اهمیت تعیین قوانین و جزئیات دقیق در فرآیند اتخاذ هر کدام از تصمیمات معاملاتی برای شما مشخص شود.

مفهوم تریگر در معامله گری چیست؟

قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم، که برخی تحلیل گران تریگر را مختص ابزار نموداری خاصی پنداشته و حتی اسامی مرکب جدید برای آن در نظر می گیرند؛ اما اصولاً تریگر محدود به یک ابزار تحلیلی خاص نبوده و به عنوان یک مفهوم جامع در تمام روش های تحلیل تکنیکال استفاده می شود.

واژه تریگر از لحاظ لغوی به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال و معامله گری به نقاط، نواحی یا سطوحی اطلاق می شود؛ که ما بر اساس روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی خود در آن محدوده ها اقدام به ورود یا خروج از معامله می کنیم.

در این فرآیند نوع موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش)، نماد و بازار مالی تفاوتی ایجاد نمی کند، زیرا هر اقدامی باید بر اساس تریگر مورد نظر معامله گر صورت گیرد.

در واقع شما باید تریگر را به عنوان نشانه یا مجموعه نشانه هایی برای معامله گری در محدوده های نموداری مشخصی درنظر بگیرید، که آن ها را بر اساس ابزار تحلیل خود تدوین نموده و در استراتژی معاملاتی شخصیتان گنجانده اید.

مثلاً معامله گر الف بر اساس وقوع شرایط زیر به عنوان تریگر ورود اقدام به خرید می کند:

«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»

آیا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟

دومین تفکر اشتباه در مورد مفهوم تریگر این است، که تعدادی از معامله گران تکنیکالی آن را منحصر به فرآیند ورود درنظر می گیرند! اما همان گونه که اشاره نمودیم، تریگر در ورود و خروج از معامله کاربردی است.

در واقع شما به عنوان یک معامله گر حرفه ای باید مجموعه قوانین مشخصی برای تمام اقدامات خود داشته باشید. چه بسا پس از ورود به معامله در بهترین سطوح ممکن و حرکت بازار در جهت مورد نظر شما، روند قیمت پس از مدتی معکوس شده و یک معامله سودآور به موقعیتی زیان ده تبدیل شود!

لذا به این نتیجه می رسیم، که شما برای خروج موفق از معاملات نیز حتماً باید تریگرهای مشخصی داشته باشید.

تریگر بخش جدایی ناپذیر هر استراتژی معاملاتی است!

بارها و در منابع آموزشی مختلف بر لزوم تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر معامله گر بازار مالی تأکید شده است. اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل نقاط (تریگر) ورود، خروج و سیستم مدیریت سرمایه می باشند.

به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیده اید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.

انواع تریگرها در تحلیل تکنیکال

امروزه با توسعه بازارهای مالی تحلیل تکنیکال به دنیایی از ابزار نموداری متنوع و گوناگون تبدیل شده است. معامله گران از روش های مختلفی برای تحلیل نمودار قیمت استفاده نموده و بالطبع تریگرهای آن ها نیز با یکدگر متفاوت می باشد.

ذکر این نکته در مورد تریگرهای ورود و خروج ضروری است، که به دلیل تفاوت ابزار تحلیل احتمالاً برخی معامله گران در آن واحد تریگرهای مختلفی و معکوسی داشته باشند. در واقع شاید تریگر ورود شما معادل تریگر خروج دیگری باشد.

همچنین اگر به صورت مولتی تایم فریم (تحلیل چندزمانی) اقدام به تحلیل و معامله می کنید، تایم فریم کوچکتر به عنوان تایم تریگر خواهد بود؛ زیرا شما در نمودار با چهارچوب زمانی بزرگتر اقدام به تحلیل نموده و تریگرهای معاملاتی را در نمودار با تایم فریم کوچکتر پیدا می کنید.

در این بخش به ذکر مثال هایی از تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای بازار سهام تهران می پردازیم:

۱- اندیکاتور

یکی از متنوع ترین ابزارهای تحلیل نموداری بازار سهام اندیکاتورها هستند. شما می توانید از اندیکاتور به عنوان بخشی از رویکرد تحلیلی استراتژی معاملاتی خود برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله استفاده کنید.

در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹ روزه به عنوان ابزار تحلیل نمودار برای دریافت تریگرهای ورود و خروج از معامله استفاده کرده‎ایم.

تریگر چیست؟

در نمودار فوق که مربوط به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، شکست صعودی قیمت و اندیکاتور تریگر ورود می باشد. در طرف مقابل شکست نزولی قیمت و اندیکاتور نیز شرایط یا تریگر خروج از معامله است.

۲- پولبک

به اذعان بسیاری از متخصصان کار با نمودارهای قیمتی، این تکنیک معاملاتی تکنیکالی جزء کم ریسک ترین روش های ورود به معامله محسوب می شود. در واقع هدف معامله گری بر اساس پولبک ها این است، که در بهترین شرایط ممکن از لحاظ ریسک و بازده وارد موقعیت های معاملاتی شوید.

کیفیت استفاده از پولبک های قیمتی به عنوان تریگر معاملاتی در نمودار شرکت ملی صنایع مس ایران نیز کاملاً مشهود می باشد. با استفاده از دو فرصت پولبکی موجود امکان ورود به معامله با کمترین حد زیان و بیشترین پتانسیل سوددهی وجود داشته است.

تریگر چیست؟

۳- شکست روند

در مورد مفاهیم شکست و پولبک قیمت مباحث بسیاری وجود دارد. حقیقت این است، که پولبک ها همیشه ایجاد نشده و در این مواقع قیمت به محض شکست با سرعت بالایی به حرکت در مسیر خود ادامه می دهد. البته وجود الگوهای شکست جعلی نیز غیرقابل انکار است. به هر جهت بسیاری از معامله گران ترجیح می دهند، که حین شکست های قیمتی وارد معامله شده و منتظر بازگشت قیمت نباشند.

تریگر چیست؟

نمودار فوق مربوط به نماد شپنا (پالایش نفت اصفهان) است. پس از شکست خط روند سقف نسبتاً طولانی مدت یک شکست صعودی ایجاد شده و تریگر ورود برای معامله گران مبتنی بر شکست فعال می شود. جالب این است که در جریان این شکست نیز یک پولبک دیده می شود!

۴- الگوی قیمت سهم

الگوهای قیمتی نیز تقریباً همانند اندیکاتورها تنوع زیاد و طرفداران بسیاری دارند. از مزایای اصلی این الگوها می توان به قدرت پیش بینی بالا، امکان معامله گری مولتی تایم فریم، تعیین حد سود و زیان اشاره نمود.

در نمودار شرکت خدمات انفورماتیک (نماد: رانفور) یک الگوی پرچم صعودی را مشخص نموده ایم. تریگر ورود مورد نظر بر اساس شکست صعودی میان قیمت و لبه بالایی پرچم ایجاد شده است. هر چند این نوع تریگر نیز بر مبنای شکست قیمت ایجاد می شود، اما وجود یک الگوی قیمتی معتبر دلیل اصلی ورود به موقعیت خرید می باشد.

تریگر چیست؟

۵- کندل استیک

این ابزار ساده نموداری که سابقه پیدایش آن به کشور ژاپن باز می گردد، به جرئت یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. دلیل این محبوبیت نیز به سادگی فهم ماهیت کندل استیک ها، الگوها و سایر جزئیات مرتبط با آن ها می باشد. بنابراین روش های معاملاتی زیادی بر مبنای کندل استیک ها ایجاد شده اند.

در نمودار زیر از یک الگوی پوشای صعودی به عنوان تریگر ورود استفاده شده است. معامله گران پیرو این الگوی کندلی پس از بسته شدن شمع پوشاننده تریگر ورود خود را مشاهده نموده و اقدام به خرید می کنند.

تریگر کندل استیک

سخن آخر

تریگر به معنی مجموعه شرایط یا قوانین ورود یا خروج از معامله است. مفهوم تریگر محدود به ابزار نموداری خاصی نبوده و در تمام روش های معاملاتی استفاده می شود. تریگر جزء اساسی هر استراتژی معاملاتی است، زیرا برای تدوین هر رویکرد معاملاتی لزوماً باید قوانین ورود و خروج دقیقی داشته باشید.

ادامه مطلب
post-blog-alt
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال؛ نمودار...

سه  نوع اصلی نمودار وجود دارد که افراد سرمایه گذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که درپی آنند و یا بسته به سطوح مهارت فردی شان مورد استفاده قرار می دهند. این نمودار هاشامل نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار شمعی (کندل استیک) می­باشد. در بخش­های زیر، ما می­خواهیم روی سهام شرکت ایران خودرو (خودرو)  با هر سه این نمودار ها آشنا شویم . البته قبل از آشنایی با انواع نمودار لازم است با نمودار های OHLC نیز آشنا شویم.

نمودارهای OHLC

نمودارهای (OHLC) نمودار هایی هستند که چهار قیمت در آنها نمایش داده می شود ، قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE) و قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW)  ا را  که نمودارهای خطی فاقد آن هستند در اختیار ما قرار می دهند.

قیمت باز (OPEN)

اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می گیرد

قیمت بسته (CLOSE)

آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .

قیمت بالا (HIGH)

بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .

قیمت پایین (LOW)

کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .

مثال از این ۴ قیمت و یک بازه معاملاتی

 

سهام شرکت ایران خودرو در تاریخی به صورت زیر معامله شده است این اعداد مربوط به یک بازه معاملاتی یک روزه است و در پایان روز این اعداد به دست می آید به تصویر زیر دقت کنید

ohlc

در این تصویر قیمت باز (OPEN) ایران خودرو ۳۰۹۸ ریال است ،قیمت بسته (CLOSE) سهم را قیمت معامله که چون پایان روز است در نتیجه قیمت آخرین معامله ما نیز است مقدار ۳۰۷۸ ریال در نظر می گیریم .قیمت بالا (HIGH) سهم در بازه روز ۳۱۱۹ است و قیمت پایین (LOW) سهم مقدار ۳۰۶۰ ریال است . در ادامه می بینیم که با چه شکل هایی می توانیم در نمودار قیمت این اعداد را نشان دهیم.

نمودار خطی

ساده ترین نوع این چهار نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمت­های بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازدو این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد می­شود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی  مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمی­کنند.  به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند . هر چند در نرم افزار های مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرم افزار استفاده کنیم.

%d9%86%d9%85%d9%88%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d8%ae%d8%b7%db%8c

نمودار میله ای

نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه می­شود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته می­شود که هر نقطه داده را نمایش می­دهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price)  نشان می­دهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده می­شود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده می­شود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته  با خط تیره در سمت راست مشخص می­شود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان می­دهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است.  وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) می­باشد.

ohlc2

میله صعودی و نزولی

در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید

barchart

همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است.وقتی میلۀ قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میلۀ قیمت نزولی است.

نمونه نمودار میله ای

تصویر زیر بخشی از سهام ایران خودرو است که به صورت نمودار میله ای هر روز آن نمایش داده شده است .

%d9%86%d9%85%d9%88%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d9%85%db%8c%d9%84%d9%87-%d8%a7%db%8c

نمودار شمعی

از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله ای (با وجو اینکه هر دو نمودار OHLC هستند )، از نظر بصری جالب تر و تفسیر آن آسان تر است. هرکدام از شمع ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می دهند که رمزگشایی آن ها در نمودار آسان است. در نمودار شمعی تحلیل گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموس تری نسبت به نمودار میله ای دارد.

candlestick2

نمودار شمعی نموداری مشابه نمودار میله ای است، اما شکل نمایش آن فرق دارد. مشابه با نمودار میله ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمدی دارد که بازه معامله در دوره را نشان می­دهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته  شدن قیمت را نشان می­دهد. ، نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می دهد.  نرم افزار ها و تحلیلگران رنگ های برای نمایش یک شمع صعودی و یا نزولی از رنگ های متفاوتی استفاده می­کنند؛ که البته با یک نگاه ساده شما می توانید این موضوع را تشخیص دهید که کدام شمع صعودی و کدام نزولی است. . وقتی قیمت سهام رشد می کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می گیرد، شمع ما معمولا سفید یا روشن خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می شود.

%d9%86%d9%85%d9%88%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d8%b4%d9%85%d8%b9%db%8c

 

 

ادامه مطلب
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و...

یکی از اصلی ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله گری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهش های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان بندی بازار، تاکنون بی فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می شود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می شوند.

انواع پیوت ها

پیوت ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته بندی های فوق جای می گیرند.

۱- پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش های پرایس اکشنی مطرح می شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوت ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می توانید از آن ها استفاده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

۲- پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت ها بر اساس داده های قیمتی (OHLC) و فرمول های ریاضی محاسبه می شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن ها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می شوند. این پیوت ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل های جدید، این سطوح به روزرسانی می شوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدتی کاربرد ندارند. پیوت های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم ترین آن ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن ها خواهیم پرداخت.

  • Pivot Point
    • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
    • R1 = (2*PP)-Low
    • R2= PP+(High-Low)
    • S1 = (2*PP)-High
    • S2 = PP-(High-Low)

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق تری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می باشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، پیوت ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین های متحرک و… به کار برده می شوند.

۳- پیوت ماژور

حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده اند، کاملاً محسوس می باشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت ها استفاده کنند.

۴- پیوت مینور

در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی می شوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان روزی بیشتر ایجاد می شوند. به دلیل این که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب رجوع کنند.

نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور

حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به این که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می باشند، تشخیص آن ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو به رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

  • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
  • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

 جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. هم چنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص می شود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر می رسد، گواه های معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

کلام پایانی

به طور کلی، پیوت ها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معامله گری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می باشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژی های معاملاتی دقیق و روش های نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.

ادامه مطلب
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال...

همانطور که می دانید قیمت یک سهم در نبرد خریداران و فروشندگان تعیین می­ شود. فشار خریداران قیمت ­ها را به سمت بالا و فشار فروشندگان قیمت­ ها را به سمت پایین سوق می دهد که این امر اشاره به سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارد. هرگاه قیمت­ ها افزایش می یابد، خریداران کنترل قیمت را به دست گرفته اند و زمانی که کاهش پیدا می کند، فروشندگان بر بازار مسلط شده اند. در واقع داد و ستد قیمت­ ها را تغییر می دهد و در نهایت جهت حرکت قیمت­ ها برنده نبرد را مشخص می کند. خریداران به دنبال بالا کشیدن قیمت و فروشندگان به دنبال پایین کشیدن قیمت هستند. سمت و سوی جابه جایی قیمت نشان می­ دهد که کدام گروه برنده نبرد بوده است. زمانی که خریداران تمایل به خرید دارند قیمت ها رو به افزایش و زمانی که فروشندگان قصد فروش داشته باشند قیمت ها رو به کاهش می گذارد؛ بنابراین قیمت ­ها در یک داد و ستد توسط تقاضا کنندگان و عرضه کنندگان مشخص می­ شوند.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

قیمتی که معامله در آن صورت می پذیرد، جایی است که خریداران و فروشندگان در آن داد و ستد به توافق می رسند. این قیمت، توافق عمومی و انتظارات سرمایه گذاران را نمایان می سازد. خریداران در ذهن خود افزایش قیمت و فروشندگان نیز کاهش قیمت سهم را تصور می کنند. در هر داد و ستد گروه خریداران حرکت های رو به رشد سهم و فروشندگان حرکات کاهشی را تصور می کنند. تفاوت دیدگاه در مورد آینده قیمت سهم، انتظارات و پیش بینی ها را بوجود می آورد و هر سرمایه­گذار با تحلیل خود به گروه خریداران و فروشندگان ملحق می شود. هر لحظه که سرمایه گذار تغییر عقیده دهد، جایگاه او نیز در تعیین قیمت­ ها تغییر می یابد. ترازهای حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال از مهمترین مفاهیم در روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا هستند. این ترازها، سطوحی از قیمت ها هستند که معامله گران تمایل به خرید سهام (در نزدیکی تراز حمایت) و فروش سهام خود (در نزدیکی تراز مقاومت) دارند. وقتی که این خطوط روند شکسته شوند، به نظر می رسد که میزان عرضه و تقاضا و روانشناسی تغییرات قیمت سهام تغییر می کند و در این حالت ترازهای جدیدی برای حمایت و مقاومت تعیین می شود.

سطوح حمایت Support / سطوح تقاضا

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

به رفتار قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان در نمودار بالا توجه نمایید. انتظارات در طی زمان، عرضه و تقاضا برای سهام را تغییر داده و نوسانات قیمت را برای آن به ثبت رسانده است. در طی یک دوره چهار ماهه هر زمان قیمت ها تا سطح ۲۶۳۶ ریال پایین آمده، وضعیت فشار خریداران قیمت را کنترل نموده است. در این حالت خریداران از سقوط بیشتر قیمت­ ها به سمت پایین جلوگیری کرده ­اند. در واقع به خریداران این احساس دست داده است که سهام فولاد مبارکه اصفهان در قیمت ۲۶۳۶ ریال برای سرمایه گذاری ارزنده است و خریداران با افزایش تقاضا در قیمت های بالاتر از ۲۶۳۶ ریال از کاهش قیمت جلوگیری کرده اند. این عملکرد قیمت به حمایت مشهور است چرا که خریداران از قیمت ۲۶۳۶ ریال حمایت می­ کنند. از سوی دیگر فروشندگان نیز تمایلی به فروش زیر محدوده ۲۶۳۶ ریال نداشته اند. بدین صورت خریداران و فروشندگان در سطح ۲۶۳۶ ریال از روند قیمتی سهام شرکت حمایت و پشتیبانی نموده اند؛ بنابراین سطح حمایت قیمتی سطحی است که اکثریت سرمایه گذاران اعتقاد دارند. قیمت از آن سطح به سمت بالا حرکت می کند. سطح حمایت از به هم پیوستن نقاط پایین قیمت­ ها در یک بازه زمانی ایجاد می ­شود و معنایش حمایت از افزایش قیمت ها بوسیله خریداران (خرید در قیمت­ های بالاتر) و فروشندگان (با ابزار خودداری از فروش) می­ باشد. در نمودار زیر تغییرات قیمت جهانی آلومینیوم در یک دوره زمانی ۱۲ ماهه ترسیم شده است. قیمت این فلز در این دوره، ۴ بار در روند نزولی با سطح حمایت ۱۷۶۵ دلار برخورد نموده و تغییر جهت داده است.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

نکات مهم سطح حمایت

  • در سطح حمایت تعداد خریداران (حجم تقاضا) از تعداد فروشندگان (حجم عرضه) بیشتر است.
  • در این حالت فروشندگان تمایلی به عرضه سهام در زیر سطح حمایت ندارند و کنترل قیمت در دست خریداران است.
  • معامله گران، سهام شرکت را در آن محدوده ارزنده ارزیابی می کنند.
  • معامله گران معتقدند، قیمت­ ها از ان سطح پایین تر نمی آید.
  • از بهم پیوستن نقاط پایینی در یک دوره زمانی روی یک خط، سطح حمایت پدید می آید.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

سطوح مقاومت Resistance / (سطوح عرضه)

به طور مشابه، خط مقاومت سطحی است که در آن فروشندگان کنترل روند قیمتی را به دست گرفته و از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری می کنند. این سطح که از بهم پیوستن نقاط بالایی قیمت ­ها در یک دوره زمانی حاصل می گردد را “سطح مقاومت” می نامند در این سطح عرضه سهام بیشتر از تقاضا بوده، به معنایی فروشندگان با فروش بیشتر باعث کاهش قیمت ها می گردند. نمودار زیر تغییرات قیمت سهام شرکت معدنی باما در یک بازه یکساله ترسیم شده است. هر گاه قیمت­ ها به سطح ۱۷۶۰۰ ریال نزدیک شده است، مقادیر عرضه بر تقاضا فزونی یافته و از افزایش قیمت ممانعت به عمل آمده است. در واقع سطح مقاومت، بیانگر محدوده قیمتی است که اکثریت معامله گران بر این باورند که قیمت از آن سطح بالاتر نخواهد رفت.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

نکات مهم سطح مقاومت

  • در آن تعداد فروشندگان (حجم عرضه) از خریداران (حجم تقاضا) بیشتر است. در این حالت خریداران تمایل به خرید سهام در بالای سطح مقاومت ندارند.
  • در این حالت خریداران تمایلی به خرید سهام در بالای سطح مقاومت ندارند و کنترل قیمت در دست فروشندگان است.
  • معامله گران، فروش سهام شرکت را در آن محدوده ارزنده ارزیابی می کنند.
  • معامله گران معتقدند، قیمت ها از آن سطح بالاتر نمی رود.
  • از بهم پیوستن نقاط بالایی در یک دوره زمانی روی یک خط، سطح مقاومت پدید می آید.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

نمودار زیر سطح حمایت و مقاومت سهم شرکت سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی را نشان می دهد. سطح حمایت در محدوده ۱۴۰۰ ریال و سطح مقاومت در محدوده ۱۷۰۰ ریال قرار دارد.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

برای یک دوره بلند مدت نزدیک به ۸ ماه سرمایه گذاران انتظار افزایش قیمت سهام شرکت صندوق بازنشستگی، بالاتر از سطح ۱۷۰۰ ریال نداشتند. به همان نسبت سرمایه گذاران انتظار کاهش قیمت سهام این شرکت را به زیر محدوده ۱۴۰۰ ریال نداشتند. برخورد سه باره قیمت سهم در روند صعودی به سطح ۱۷۰۰ ریال نشان از استحکام و اعتبار این سطح مقاومت دارد؛ اما باید توجه داشت انتظارات سرمایه گذاران در طول زمان تغییر می کند و چند ماه بعد روند قیمت سهام شرکت با عبور از سطح مستحکم ۱۷۰۰ ریال تا ۲۰۵۰ ریال افزایش یافت؛ زیرا انتظارات سرمایه گذاران اغلب به صورت ناگهانی تغییر می کند.

  • برای ترسیم سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال خطی در امتداد قله ها و چاله ها با حداقل ۲ برخورد ترسیم می کنیم.
  • نقطه ای که قیمت نتوانسته از آن بالاتر رود را قله یا PEAK می گویند.
  • نقطه ای که قیمت نتوانسته از آن پایین تر بیاید را حفره یا PIT گویند.
  • محل برگشت قیمت را پیووت Pivot می گویند.

چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اعداد دقیقی نیستند. اغلب مواقع می بینید که یک سطح حمایت و مقاومت به نظر در حال شکستن است ولی به زودی متوجه می شوید که بازار تنها در حال تست کردن آن بوده است. در نمودارهای شمعی این ” تست ” معمولا با سایه های شمع ها نشان داده می شوند.

منظور از شکست سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟

نمودار زیر استمرار روند قیمت سهام شرکت صندوق بازنشستگی را به تصویر کشیده است. سطح مقاومت ۱۷۰۰ ریال به طور قاطع شکسته شده و قیمت سهم به بالای سطح مقاومت نفوذ می کند. در نقطه شکست سطح مقاومت، معمولا حجم معاملات افزایش قابل توجهی می یابد.

شکست سطوح حمایت و مقاومت

تحلیل گران و سرمایه گذاران معتقدند احتمال تکرار نوسان قیمتی بر روی سطوح حمایت و مقاومت تاریخی در تحلیل تکنیکال، زیاد است. شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت می تواند بر اثر تغییرات و عوامل بنیادی شکل گیرد که این امر به انتظارات سرمایه گذاران وابسته است. تغییرات،EPS عوامل درونی و برونی، بنیادهای اقتصادی و حوادث و رویدادهای غیر مترقبه نمونه ای از تغییر انتظارات سرمایه گذاران است.

دوره پشیمانی معامله ­گران حمایت و مقاومت در تحلیل کنیکال

سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دائمی نیستند و با تغییر انتظارات سرمایه گذاران دگرگون می شوند. هرگاه سطوح حمایت و مقاومت شکسته شود، معامله گران به سمت سطوح جدید گرایش پیدا می کنند. هر گاه پس از شکست سطوح حمایت و مقاومت قیمت­ ها به نقطه شکست بازگشت نمایند، پدیده ای به نام پشیمانی معامله گران صورت می گیرد. قیمت­ ها در این صورت به نرخ­ های پیش از شکست بازگشته و معامله گران از این داد و ستد پشیمان می شوند یا همه به این نتیجه می رسند که قیمت جدید قابل اتکا نیست. نمونه ای از این دست شکسته شدن سطح حمایت و مقاومت بر اثر انتشار شایعه ای در مورد شرکت و ایجاد شرایط هیجانی در بازار و تکذیب آن پس از چند روز است. پس از واقع شدن این پدیده و شکست سطح مقاومت یا حمایت، سطح قیمتی جدید مورد توافق خریداران و فروشندگان قرار نمی گیرد و قیمت به سطح مقاومت (یا حمایت) قبلی باز می ­گردد. پیش بینی رفتار قیمت در دوره پشیمانی معامله گران بسیار سخت است و ممکن است یکی از دو حالت زیر پیش آید.

  1. یا سرمایه گذاران قیمت های جدید را قابل پذیرش نخواهند دانست که در این حالت قیمت­ ها به سطح قبلی باز می گردد که غالبا با کاهش حجم معاملات توام است.
  2. یا سرمایه گذاران قیمت­ های جدید را می پذیرند که در این صورت قیمت سهم به طور عادی به نفوذ خود ادامه می دهد که غالبا با افزایش حجم معاملات توام است.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

نمودار شماره ۱ پشیمانی معامله گران در حالت نخست را نشان می دهد. اگر انتظارات عمومی قیمت­ های بالاتر را نپذیرد، مطابق ادبیات بورسی تله ای به نام فریب خریداران یا خطای بازار رخ می دهد. به طوری که در نمودار شرکت گروه صنایع بهشهر نشان داده شده، قیمت­ ها ۳ بار با سه سطح معتبر و مستحکم ۲۱۸۰ ریال برخورد می کند، اما در برخورد سوم به این سطح نفوذ کرده و سپس قیمت سهم به زیر سطح مقاومت سقوط می کند. بدیهی است سرمایه گذاران از سهام بیش از حد قیمتگذاری شده دست کشیده­ا می باشند. در این حالت فشار عرضه سهام باعث افت قیمت سهم شده است.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

مشابه همین وضعیت فریب فروشندگان است. قیمت­ ها بوسیله فروش های افراطی به زیر سطح حمایت سقوط می کند، اما طولی نمی کشد که معامله گران دوباره تصمیم به خرید می گیرند و آنگاه رشد قیمت سهم سطح حمایت را می شکند و باقی مانده فروشندگان را از عرضه سهام منصرف می کند. نمودار شماره ۲ مربوط به شرکت چادرملو است. حالت دوم نیز می تواند پشیمانی معامله گران را در پی داشته باشد. در این وضعیت انتظارات سرمایه گذاران به گونه ای تغییر می کند که قیمت­ های جدید را می پذیرند؛ بنابراین قیمت­ ها به طور عادی به نفوذ خود ادامه می دهند. به طور کلی در دوره پشیمانی؛ اگر قیمت به سطح حمایت نفوذ کرده باشد به سمت بالا حرکت می کند. (نمودار چادرملو) و چنانچه قیمت به سطح مقاومت نفوذ کرده باشد به سمت پایین حرکت می کند. (نمودار گروه صنایع بهشهر)

بررسی رابطه میان تغییرات قیمت و حجم معاملات

همانطور که در بخش پیشین بدان اشاره شد، حجم معاملات در نقاط تلاقی با سطوح حمایت و مقاومت تعیین کننده روند آتی قیمت است. مهمترین روش برای شناخت رفتار و انتظارات سرمایه گذاران روی سطوح شکست، بررسی رابطه حجم معاملات و قیمت سهم در نقطه شکست است. اگر قیمت ها به سطوح حمایت و مقاومت با افزایش زیادی در حجم معاملات نفوذ کند، دلالت بر آن دارد که انتظارات مبتنی بر قاعده و قانون است.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

ضرب المثل مهمی در بازار بورس وال استریت وجود دارد

این حجم معاملات است که تغییرات قیمت را به وجود می آورد.

حجم معاملات در بازارهای پر رونق نسبتاً سنگین و در بازارهای راکد نسبتاً سبک است.

پشیمانی معامله گران در هنگام پایین بودن حجم معاملات سهام روی می دهد؛ اما اگر سطوح حمایت مقاومت با حجم میانه شکسته شود اشاره بر آن دارد که انتظارات تغییر اندکی یافته است و احتمال بازگشت قیمت ها وجود دارد؛ اما اگر سطوح با حجم بالا شکسته شود دلالت بر افزایش انتظارات سرمایه گذاران و اطمینان از روند آتی خواهد بود. تحلیل گران رابطه بین حجم و قیمت را مورد توجه قرار می دهند. تمایل فروشندگان به عرضه در قیمت های بالاتر و تقاضای زیاد خریداران در قیمت های پایین کلیدی است که اکثر معامله گران از آن استفاده می کنند.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

واژگونی وظایف (Role Reversal)

هر گاه قیمت ها به سطح مقاومت به طور کامل نفوذ کنند، آنگاه سطح مقاومت نقش سطح حمایت را بازی می کند. به طور مشابه، وقتی سطح حمایت به طور کامل شکسته شود، آن سطح می تواند به عنوان سطح مقاومت مطرح گردد.

واژگونی وظایف

نمونه ای از تغییر سطح مقاومت به حمایت در نمودار شرکت ایران ترانسفو نشان داده شده است. هنگامی که قیمت به طور کامل به سطح ۱۰۹۸۴ ریالی نفوذ می کند، به روند رو به رشد خود ادامه داده و هر زمان قیمت ها کاهش یافته (۲ بار ) سطح ۱۰۹۸۴ ریال به عنوان سطح حمایت مانع از کاهش قیمت سهم شده است. سه بار قیمت سهم به سطح مقاومت معتبر و مستحکم ۱۰۹۸۴ ریال برخورد نمود؛ اما در برخورد چهارم موفق به شکست این سطح شد. برخی از معامله گران انتظار ایجاد شرایط فروش و افزایش عرضه در برخورد چهارم را داشتند. آن ها در قیمت های ۱۰۹۸۴ ریال فروشنده سهام بودند، اما با افزایش قیمت به بالای سطح اندوهگین شدند و فروشنده های پیشین اکنون به حامیان قیمت سهم در این محدوده مبدل شده اند. به طوری که دو بار از قیمت سهام در سطح ۱۰۹۸۴ ریال حمایت کرده اند. نمونه ه­ای از این رخداد در بازار بورس ایران به طور مکرر قابل مشاهده است.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

نمودار زیر مربوط به شرکت سرمایه گذاری پتروشیمی است. حمایتی معتبر و مستحکم در سطح ۸۴۷ ریال برای قیمت سهام شرکت وجود داشته است. با یک دوره رشد و افت قیمت سهم و نفوذ آن به سطح ۸۴۷ ریال، سطح حمایت تغییر ماهیت داده و به سطح مقاومتی معتبر تبدیل می شود.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چگونه استفاده می شود؟

وقتی قیمت ها به زیر سطح حمایت سقوط می کند، آن سطح اغلب به سطح مقاومت تبدیل می شود. هر زمان قیمت ها به سطح حمایت قبلی نزدیک می شوند، سرمایه گذاران زیانشان را محدود می کنند و اقدام به فروش سهم می کنند. شکست سطح حمایت می تواند در نتیجه انتشار اخبار منفی صورت گیرد. در هر حال برای اینکه یک واژگونی (معکوس سازی) واقعی رخ دهد، حتما باید قیمت سهام یک حرکت قوی یا جهش بزرگ از سطوح مقاومت و حمایت داشته باشد.

جمع بندی حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

قیمت سهام نشان دهنده ارزش بازاری منصفانه است که مورد موافقت خریداران (مثبت نگرها) و فروشندگان (منفی نگرها) است. تغییر در قیمت سهام نتیجه تغییر در انتظارات سرمایه گذاران در مورد قیمت آتی سهم است. سطح حمایت وقتی به وجود می­ آید که اتفاق آرا بر این است که قیمت پایین تر نمی­ رود. این نقطه ه­ای است که در آن تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر است. سطح مقاومت وقتی به وجود می­ آید که اتفاق آرا بر این است که قیمت بالاتر نمی­ رود. این نقطه ه­ای است که در آن تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر است. گذر از سطح حمایت یا مقاومت نشاندهنده تغییر در انتظارات سرمایه گذاران و جابجایی در نمودار عرضه و تقاضا است. حجم معاملات برای تعیین قدرت واقعی تغییر انتظارات بکار می آید. پشیمانی معامله­گران معمولا در ادامه گذر از سطح حمایت یا مقاومت وقتی که قیمت دوباره به سطح قبلی بر می گردد رخ می­ دهد. زمانی که بازار از مقاومت می گذرد، مقاومت به حمایت تبدیل می شود. هر چقدر قیمت سطح مقاومت و حمایت را تست کند ولی از آن نگذرد، آن سطح از حمایت یا مقاومت قویتر می شود.

ادامه مطلب
۱ (۳)
آموزش تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای...

در تحلیل تکنیکال که به عنوان «Technical analysis» نیز شناخته می شود، اوضاع کمی متفاوت است. توجه تحلیل گران در این روش بر روندهای آماری، مانند حرکت در قیمت و حجم سهام، متمرکز است. برخلاف تحلیل بنیادی که ارزش ذاتی سهام در آن مورد بررسی قرار می گیرد، تحلیل گران در تحلیل تکنیکال، نمودارهای سهام را برای پیش بینی وضعیت آیندۀ سهام، یافتن فرصت های معاملاتی و شناسایی الگو ها و روندها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.

تاریخچه تحلیل تکنیکال در جهان

با وجود اینکه معامله گران بازار به صورت روزانه برای انجام معاملات خود از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، اما بسیاری از آن ها با منشأ و تاریخچۀ این تحلیل آشنا نیستند. برخی از افراد منشأ تاریخچۀ آن  را به ایستگاه های بازرگانی آشوری باستان و بازارهای یونانی نسبت می دهند؛ زیرا براساس شواهد موجود، این افراد در هنگام انجام معاملات خود از حدس و گمان استفاده کرده و نوسانات قیمت را دنبال می کردند.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

  • Joseph de la Vega

براساس توصیف Joseph de la Vega، می توان نشانه هایی از تحلیل تکنیکال را در بازارهای هلند در قرن هفدهم دید. جوزف دلاوگا که به عنوان یک تاجر الماس، کارشناس مالی، فیلسوف و شاعر در شهر آمستردام هلند ساکن بود، در سال 1688 شاهکاری به نام «Confusion of Confusions» را نوشت.

متن این نوشته، بر توصیه های کلی سرمایه گذاری متمرکز بوده و در طی این سال ها به چراغ راهنمایی برای منشأ تحلیل تکنیکی مدرن تبدیل شده است؛ زیرا این متن حاوی توضیحات مفصل و معرفی تکنیک های خاصی است. Joseph de la Vega در این کتاب توضیح می دهد که چگونه از چنین تکنیک هایی برای پیش بینی حرکت قیمت سهام در بورس آمستردام استفاده کرده است.

  • Homma Munehisa

یکی دیگر از اولین شواهد به کارگیری تحلیل تکنیکال را می توان در اوایل قرن هجدهم میلادی مشاهده کرد. در این زمان، فردی به نام     Homma Munehisaاز الگوهای شمعدانی برای پیش بینی قیمت برنج در مبادلات ژاپن استفاده کرد. هوما مونهیسا یک تاجر موفق برنج در ساکاتای ژاپن بود. مونهیسا با استفاده از الگوهای شمعدانی در مورد قیمت برنج در بورس به ثروت زیادی دست یافت.

  • تئوری Dow

با وجود اینکه براساس شواهد موجود، قبل از قرن هجدهم میلادی نیز در آمستردام و لندن از تحلیل تکنیکال استفاده شده است، اما در بازار کشور آمریکا شروع استفاده از تحلیل تکنیکال به سال های اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برمی گردد. درواقع فردی به نام  Charles Dow که یکی از بنیان گذاران Dow Jones & Company است، به عنوان پیشگام استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار سهام آمریکا شناخته می شود. چارلز داو در سال 1896 نظریۀ داو را توسعه داده است.

  • تئوری Elliot wave

نظریۀ Elliot wave توسط فردی به نام Ralph Nelson Elliott ابداع شده است. الیوت در اواسط 1890 کار خود را به عنوان حسابدار شروع کرد. او با پیشرفتی که در حرفۀ خود داشت، به سرعت در شرکت های موفق مشغول به کار شد؛ تا جایی که توانست به عنوان مشاور کسب و کار  Business Consultant راه خود را ادامه دهد.

الیوت در دهۀ 1930 با استفاده از نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و نیم ساعته، داده های مربوط به 75 سال اخیر بازار سهام را مطالعه کرد. توجه داشته باشید که در آن دهه مانند امروزه، قدرت محاسباتی ای برای تجزیه و تحلیل نمودارها وجود نداشت و الیوت تمام تحلیل ها را به صورت دستی انجام می داد.

در آن زمان، تمام معامله گران بازار بر این باور بودند که حرکات بازار به صورت تصادفی است. اما با این حال، الیوت اعتقاد داشت که نحوۀ حرکت بازار یک الگو و روند مشخصی دارد. این ایدة او در آن زمان انقلابی تلقی می شد.

تئوری موج الیوت

تحلیل تکنیکال بر معاملات چه تأثیری دارد؟

استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات باعث می شود تا معامله گران بتوانند معاملات سودآوری داشته باشند؛ زیرا با استفاده از این تکنیک معامله گر می تواند روند بازار را به درستی پیش بینی کرده و نقاط ورود و خروج از معامله را به درستی تشخیص دهد.

برای یک تحلیل تکنیکال ساده چه مطالبی را باید بدانیم؟

برای آنکه بتوان یک تحلیل تکنیکال ساده را به درستی پیاده کرد، باید با مفاهیم مهم و اصولی این تکنیک آشنا بود. این مفاهیم عبارتند از:

  • نمودار قیمت
  • انواع قیمت
  • انواع نمودار قیمت
  • مفهوم حجم
  • مفهوم سطح حمایت و مقاومت
  • روندها
  • الگوهای قیمتی

نمودار قیمت چیست؟

به دنباله ای از قیمت ها که در یک بازۀ زمانی مشخص ترسیم و در یک نمودار رسم می شوند، نمودار قیمت گفته می شود. نمودار قیمت در بازار سهام، حرکت قیمت دارایی پایه یا چگونگی تغییر حجم معاملات در طول زمان را به صورت گرافیکی نشان می دهد. پیدا کردن درک درستی از وضعیت بازار و شناسایی روندهای فعلی آن با استفاده از نمودار بازار سهام امکان پذیر خواهد بود.

نمودار قیمت

انواع قیمت در تحلیل تکنیکال

در هنگام انجام تحلیل تکنیکال سه نوع قیمت مختلف مورد بررسی قرار می گیرد که هر یک از آن ها معانی متفاوتی دارند. انواع قیمت در تحلیل تکنیکال عبارتند از:

قیمت بازگشایی (Open)

قیمت بازگشایی که «Open price» نیز گفته می شود، یکی از انواع قیمت های موجود در تحلیل تکنیکال است. قیمت بازگشایی به اولین قیمتی گفته می شود که سهام مورد نظر در یک بازۀ زمانی مشخصی معامله شده است.

قیمت بسته شدن (Close)

قیمت بسته شدن که به عنوان «Close Price» نیز شناخته می شود، یکی از انواع قیمت های موجود در این تحلیل است. قیمت بسته شدن به آخرین قیمتی گفته می شود که سهام مورد نظر در یک بازۀ زمانی مشخصی معامله شده است.

قیمت بالا (High)

قیمت بالا که به عنوان «High Price» نیز شناخته می شود، یکی از انواع قیمت های موجود در تحلیل تکنیکال است. قیمت بالا به بیش ترین قیمتی اطلاق می شود که سهام مورد نظر در یک بازۀ زمانی مشخصی معامله شده است.

قیمت پایین (Low)

قیمت پایین که به عنوان «Low Price» نیز شناخته می شود، یکی از انواع قیمت های موجود در تحلیل تکنیکال است. قیمت پایین به کم ترین قیمتی اطلاق می شود که سهام مورد نظر در یک بازۀ زمانی مشخصی معامله شده است.

انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

همانطورکه در قسمت قبل نیز اشاره شد، نمودار قیمت حرکت قیمت دارایی را به صورت گرافیکی در طول زمان نشان می دهد. در این تحلیل سه نوع نمودار قیمت وجود دارد که در ادامه هر یک را بررسی می کنیم.

  • نمودار خطی
  • نمودار میله ای

نمودار کندل استیک

نمودار کندل استیک

نمودار خطی

نمودار خطی یا همان «Line Graph»، ساده ترین نوع نمودار در تحلیل تکنیکال است. با وصل کردن نقاطی که قیمت پایانی سهم را نشان می دهند، نمودار خطی قیمت – زمان در تحلیل تکنیکال ایجاد می شود.

نمودار خطی

نمودار میله ای

یکی دیگر از انواع نمودارهای موجود در تحلیل تکنیکال، نمودار میله ای یا همان «Bar Chart» است. این نوع نمودار نسبت به نمودار خطی کامل تر و البته کمی پیچیده تر است؛ زیرا در نمودار میله ای علاوه بر قیمت پایانی سهام به قیمت آغازین، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت نیز دارد.

هر میلۀ موجود در این نمودار به صورت خط عمودی رسم شده و از پایین ترین قیمت تا بالاترین قیمت را نشان می دهد. قیمت بازگشایی خط کوتاهی در طرف چپ میله و قیمت بسته شدن خط کوتاه دیگری در سمت راست میله است. درصورتی که قیمت بازگشایی سهام کم تر از قیمت بسته شدن آن باشد، رنگ میله سبز خواهد بود، در غیر این صورت با رنگ قرمز نشان داده خواهد شد.

نمودار میله ای

نمودار کندل استیک

نمودار کندل استیک یا همان نمودار شمعی (Candle graph) آخرین نوع از انواع نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال است. نمودار شمعی از پرکاربردترین نمودارهای موجود است، نسبت به نمودار میله ای اطلاعات بیش تری را به ما نمی دهد.

رنگ نمودار کندل استیک مشخص کنندۀ این است که قیمت بسته شدن سهم بالاتر یا پایین تر از قیمت باز شدن آن بوده است یا خیر. در این نمودار به قسمت میانی کندل بدنه و به خطوط نازک بالاتر یا پایین تر از بدنه سایه یا سر و دم گفته می شود.

نمودار کندل

مفهوم حجم در تحلیل تکنیکال

در یک تعریف ساده، به تعداد سهام یا قراردادهایی که در یک بازۀ زمانی مشخص (معمولاً یک روز) در بازارهای مالی معامله می شوند، حجم گفته می شود. درواقع برای آنکه معامله گران بتوانند نشانه های مربوط به تداوم یا تغییر روند قیمت را درک کنند، باید در کنار تحلیل نمودارهای قیمت توانایی تحلیل حجم معاملات را نیز داشته باشند.

مفهوم سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از مفاهیمی که در تحلیل تکنیکال اهمیت دارد، سطوح حمایت و مقاومت (Support & Resistance Levels) است. سطوح حمایت و مقاومت از اصطلاحات موجود در تحلیل تکنیکال بوده و در نمودار قیمت به کار برده می شوند.

در سطوح حمایت، تقاضای خرید به اندازه ای است که مانع از سقوط ارزش سهم شده و در نتیجه، از ریزش بیش تر قیمت جلوگیری می کند. در مقابل، زمانی که ارزش سهم یک روند صعودی را تجربه می کند، در سطوح مقاومت از افزایش بیش تر قیمت جلوگیری می شود.

سطح حمایت در تحلیل تکنیکال

روندها

به جهت کلی بازار یا قیمت یک سهم، روند یا همان TREND می گویند. درواقع تحلیل روند بازار، تکنیکی است که توسط تحلیل گران تکنیکال استفاده می شود. روندها رفتار کلی قیمت را نمایش داده و شامل تمام تغییرات افزایشی و کاهشی قیمت می شوند.

در تکنیک تحلیل گران براساس داده های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معامله، حرکت های آیندۀ قیمت سهام پیش بینی می شود. همچنین در تحلیل تکنیکال برای آنکه بتوانیم روند را از روی نمودار تشخیص دهیم، از خطوط روند استفاده می کنیم.

اگر نقاط دره مانند موجود در یک نمودار صعودی را به یکدیگر متصل کنیم، یک خط روند صعودی به دست می آید. از این خط روند صعودی با هدف پیش بینی نقاط برگشت سهم استفاده خواهد شد. همچنین در مقابل، اگر در یک نمودار نزولی نقاط سقف را به هم متصل کنیم، یک خط روند مقاومتی به دست می آید.

الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی کلاسیک در دو گروه الگوهای ادامه دهنده و الگوهای برگشتی قرار می گیرند.

الگوهای ادامه دهنده: الگوهای ادامه دهنده در میانۀ یک روند شکل گرفته و پس از عبور از آن روند، قیمت به حرکت سابق خود بازمی گردد.

الگوهای برگشتی: الگوهای برگشتی در میانۀ یک روند شکل گرفته و پس از عبور از آن روند، قیمت به خلاف روند سابق خود حرکت می کند.

برای آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته چه مفاهیمی را بشناسیم؟

در قسمت قبل با مفاهیم پایه ای و مهم تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. اکنون در این قسمت به بررسی مفاهیم پیشرفته تری از تحلیل تکنیکال می پردازیم.

نقش اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور در لغت به معنای «شاخص» یا «نشانگر» است. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که داده های مفیدی در خصوص چگونگی روند قیمت، شتاب حرکتی قیمت، قدرت روندها و… را در اختیار معامله گران قرار می دهند. به طور کلی در یک نمودار قیمت، اطلاعات بسیار ارزشمندی وجود دارد که تحلیل گران به تنهایی قادر به بررسی تمام این موارد نیستند.

اندیکاتورها با استفاده از توابع، محاسبات و فرمول های ریاضی، بر روی حجم معاملات، قیمت سهم یا هر دوی آن ها شکل می گیرند و سپس تحلیل گران از آن برای پیش بینی، تأیید تحلیل و هشدار استفاده می کنند. در واقع تحلیل گران در کنار تحلیل نمودار قیمت، از اندیکاتورها به عنوان یک ابزار کمکی استفاده می کنند.

نقش اوسیلیتور در تحلیل تکنیکال

اسیلاتور و نحوه کارکرد آن

اسیلاتور «oscillator» که معمولاً در میان معامله گران و تحلیل گران ایرانی تحت عنوان نوسان ساز یا ارتعاش سنج شناخته می شود، یکی دیگر از ابزارهای پیشرفته و کاربردی در تحلیل تکنیکال است. اسیلاتورها بین دو مقدار ثابت مرتبط با قیمت دارایی، نوسان می کنند. تحلیل گران بازار برای تشخیص جهت حرکت قیمت و قدرت آن از اسیلاتور استفاده می کنند.

فیبوناچی (Fibonacci)

فیبوناچی یکی دیگر از ابزاری است که در تحلیل تکنیکال توسط معامله گران استفاده می شود. این ابزار تکنیکال حرکت قیمت را در مرحلۀ اول ردیابی کرده و پس از آن سطوح حمایت و مقاومت افقی را در نمودار قیمت رسم می کند. سطوح حمایت و مقاومت مذکور در نمودار قیمت با نام سطوح فیبوناچی شناخته می شود.

ایچیموکو

اندیکاتور ایچیموکو «ichimoku cloud» یکی دیگر از مهم ترین ابزارهای پیشرفته در تحلیل تکنیکال است. این ابزار تحلیلی اولین بار توسط تحلیل گران ژاپنی ابداع شده است و کاربرد خوبی در چارچوب های زمانی متنوع همچون بازۀ زمانی هفتگی یا دقیقه ای دارد. ایچیموکو از 5 خط تشکیل شده و خطوط حمایت و مقاومت موجود در نمودار را نشان می دهد.

میانگین متحرک

اندیکاتور میانگین متحرک که در زبان انگلیسی با نام Moving Average و مخفف MA شناخته می شود، یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار می آید. تحلیل گران بازارهای مالی از این ابزار تکنیکال برای مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار و پیدا کردن روند سهم استفاده می کنند.

میانگین متحرک

باند بولینگر

باندهای بولینگر (Bollinger Bands) یکی دیگر از ابزارهای تکنیکال هستند که در دهۀ 1980 توسط فردی به نام جان بولینگر ابداع شدند. بولینگر از باند بالایی، میانی و پایینی تشکیل شده است. باند میانی همان میانگین متحرک ساده یا «Simple Moving Average» است. باندهایی که در بالا و پایین قرار دارند، برای نمایش انحراف استاندارد پایین و بالا نسبت به خط میانی در نظر گرفته می شوند.

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI از ابزارهای پیشرفتۀ تحلیل تکنیکال است. RSI کوتاه شدۀ عبارت «Relative Strength Index» است که در برخی موارد، در میان معامله گران ایرانی با نام «شاخص قدرت نسبی» شناخته می شود. RSI یک اندیکاتور بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که تحلیل گران با هدف تعیین نقاط قیمتی و سطوح بازگشتی بازار از آن استفاده می کنند.

اندیکاتور MACD

MACD کوتاه شدۀ عبارت «Moving Average Convergence Divergence» و به معنای واگرایی و همگرایی میانگین متحرک است. MACD توسط Gerald Appel در دهۀ 1970 ایجاد شده است. MACD یکی از ابزارهای پیشرفتۀ تحلیل تکنیکال بوده و معامله گران حرفه ای بازار از آن با هدف تعیین قدرت، جهت و شتاب یک روند استفاده می کنند.

مفهوم واگرایی و کاربرد آن

هنگانی که قیمت دارایی مورد نظر بر خلاف اندیکاتور ها، اسیلاتورها و یا سایر اطلاعات موجود حرکت کند، واگرایی اتفاق افتاده است. درواقع، واگرایی نشان دهندۀ ضعف یک روند و آغاز یک روند جدید دیگر است. معامله گران بازار از این اندیکاتور با هدف تشخیص برگشت سهم استفاده می کنند. فرض کنید روند نمودار قیمت سهام مورد نظر شما صعودی بوده و در این روند صعودی واگرایی مشاهده می کنید. مشاهدۀ واگرایی در این روند صعودی به معنای ایجاد یک روند نزولی خواهد بود.

پرایس اکشن

پرایس اکشن

پرایس اکشن (Price action)، یکی از مهم ترین مفاهیم موجود در تحلیل تکنیکال است که به مطالعۀ حرکت قیمت یک دارایی می پردازد. معامله گرانی که براساس قیمت دارایی معاملۀ خود را انجام می دهند، از این نوع تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. درواقع، معامله گران می توانند با مطالعۀ پرایس اکشن و آنالیز عملکرد سایر معامله گران بازار، تصمیم گیری بهتری در هنگام انجام معاملات داشته باشند.

کاربردهای تحلیل تکنیکال بورس

تحلیل گران بازار می توانند در تمام بازارهای مالی ازجمله بورس و سهام، از ابزارهای این تحلیل استفاده کنند. در بازار بورس نیز معامله گران با هدف تشخیص نقاط ورود و خروج معامله از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. استفاده از تحلیل تکنیکال در کنار یک استراتژی معاملاتی درست می تواند باعث سودآوری بیش تری شود.

محدودیت های این تحلیل چیست؟

تحلیل تکنیکال نیز مانند سایر تحلیل های مالی کامل و بدون محدودیت نیست؛ زیرا ممکن است معامله گران نمودار را اشتباه تفسیر کنند. همچنین، ممکن است بازه های زمانی ای که برای میانگین متحرک استفاده می شوند، برای نوع معاملۀ مورد نظر تریدر مناسب نباشد و بسیار طولانی یا خیلی کوتاه باشد. تحلیل تکنیکال سهام و روندها دارای محدودیت های منحصربه فرد جذابی است.

ادامه مطلب
وبسایت TradingView
آموزش کار با سایت تریدینگ ویو...

وبسایت تریدینگ ویو (tradingview.com) یکی از معتبرترین و مهمترین وبسایت ­ها در زمینه تحلیل آنلاین برای تحلیل گران است. نمودار سهام ها و انواع جفت ارزها، شاخص­های بازار امریکا، فلزات، ارزهای دیجیتال و … را می توان در این وبسایت مشاهده نمود. اطلاعات و ابزارهای بسیار زیادی که در این پلت فرم برای استفاده وجود دارد، Tradingview را از سایر پلت فرم های مشابه متمایز ساخته است. همچنین، تمامی ابزارهای تکنیکال اعم از روند، انواع خطوط مقاومت، کانال ­های ساده و فیبوناچی، الگوهای کلاسیک و هارمونیک و … نیز به صورت رایگان برای استفاده تحلیل گران وجود دارد.

توجه: به دلیل اعمال تحریم از سوی سایت تریدینگ ویو امکان دسترسی با آی پی ایران به این سایت امکانپذیر نیست و حتما باید با آی پی خارج از ایران وارد سایت شوید!

تریدینگ ویو چیست؟

تریدینگ ویو یک پلتفرم معاملاتی نوآورانه است که توسط گروهی از برنامه نویسان و معامله گران باتجربه در حوزه ساخت نرم افزارهای معاملاتی طراحی و اجرا شده است. بر اساس دیدگاه مشترک سازندگان تریدینگ ویو، یک پلتفرم معاملاتی باید در عین سادگی مجهز بوده و به راحتی در دسترس تمام افراد قرار گیرد. به این ترتیب برنامه نویسان تریدینگ ویو با بهره گیری از امکانات پیشرفته و ارائه ایده های جذاب و نوآورانه این هدف را به واقعیت تبدیل کرده اند.

طراحی یک رابط کاربری ساده و ارائه لحظه ای نمودارهای معاملات همراه با ایده های تحلیل تکنیکال، اولین قدم در راه اندازی یک پلتفرم معاملاتی تحت وب است. تریدینگ ویو با ارائه امکانات منحصر به فرد و گرد هم آوردن معامله گران از سراسر جهان، به خوبی از پس این موضوع برآمده است.

به این ترتیب با ارائه ابزارها و ویژگی های کاربردی، تریدینگ ویو به مکانی برای تعامل معامله گران تبدیل شده است. از طریق این پلتفرم معامله گران می توانند با هدف آموزش و بهبود مهارت های خود با یکدیگر ارتباط بر قرار کرده و ایده های معاملاتی جدیدی را به اشتراک بگذارند.

تریدینگ ویو چیست؟

دسترسی به سایت تریدینگ ویو

دسترسی به سایت تریدینگ ویو با یک جستجوی ساده در گوگل امکان پذیر است. این پلتفرم در دو نسخه تحت وب و اپلیکیشن دسکتاپ و موبایل در اختیار کاربران قرار گرفته که شما می توانید با توجه به شرایط خود نسخه مناسب را انتخاب کنید. همچنین مانند هر پلتفرم دیگر، جهت دسترسی به امکانات تریدینگ ویو ابتدا باید در این سایت ثبت نام کنید.

دانلود پلتفرم تریدینگ ویو

در اپلیکیشن تریدینگ ویو نیز مانند نسخه تحت وب این پلتفرم، تمام امکانات مورد نیاز کاربران از جمله نمودارهای تحلیلی رایگان، قیمت سهام، فارکس، ارزهای دیجیتال و سایر موارد ارائه شده است. در صورتی که قصد استفاده از نسخه اپلیکیشن تریدینگ ویو را داشته باشید ابتدا لازم است این برنامه را دانلود کرده و سپس وارد اکانت خود شوید.

در صورتی که از قبل در تریدینگ ویو حساب کاربری ایجاد نکرده باشید هم می توانید در اپلیکیشن این پلتفرم، مراحل ثبت نام را طی کنید. این برنامه برای دانلود کاربران موبایل سیستم عامل Android، iOS و همچنین کاربران دسکتاپ ویندوز به صورت رایگان قابل دانلود است.

ثبت نام در تریدینگ ویو

برای ثبت نام در تریدینگ ویو ابتدا از طریق لینک https://www.tradingview.com/markets/ وارد وب سایت Traingview شوید. سپس مانند تصویر زیر، از طریق آیکون پروفایل موجود در گوشه بالا سمت راست صفحه بر روی گزینه sign in کلیک کنید.

ثبت نام در تریدینگ ویو

پس از انتخاب این گزینه، به صفحه ای مشابه تصویر زیر هدایت می شوید. در این صفحه می توانید با استفاده از یکی از گزینه های موجود مراحل ثبت نام خود را ادامه دهید. ما در اینجا مراحل را با گزینه Gmail ادامه می دهیم.

ثبت نام در تریدینگ ویو

پس از وارد کردن اکانت جمیل خود، به تصویر زیر رفته و با وارد کردن عکس و نام کاربری مراحل ثبت نام در وب سایت Tradingview را تکمیل کنید. به این ترتیب به امکانات سایت دسترسی پیدا خواهید کرد.

ثبت نام در تریدینگ ویو

امکان ایجاد حساب دمو تریدینگ ویو

یکی دیگر از مزیت های تریدینگ ویو امکان ایجاد حساب دمو است. حساب دمو در این پلتفرم با نام Paper Trading شناخته می شود. کاربران می توانند با استفاده از این نوع حساب بدون نیاز به واریز پول،  استراتژی های معاملاتی خود را آزمایش کرده و کار با ابزارهای معاملاتی Tradingview را تست کنند. جهت کار با حساب دمو تریدینگ ویو ابتدا لازم است در این سایت ثبت نام کرده و سپس مانند مراحل زیر عمل کنید:

امکان ایجاد حساب دمو تریدینگ ویو

  • پس از ورود به سایت، مانند تصویر بالا به منوی بالای صفحه رفته و از طریق منوی کشویی Products، بر روی گزینه +Chart کلیک کنید.

امکان ایجاد حساب دمو تریدینگ ویو

  • با انتخاب این گزینه به صفحه بالا هدایت می شوید، در این صفحه برای مشخص کردن چارت مورد نظر به گوشه بالا سمت چپ صفحه بروید.
  • بر روی گزینه BTC/USDT کلیک کرده و جفت ارز مدنظر را از پنجره باز شده انتخاب کنید.

امکان ایجاد حساب دمو تریدینگ ویو

  • اکنون در این صفحه، مانند تصویر بالا از طریق منوی موجود در مرکز صفحه بر روی تب “Trading panel” رفته و سپس بر روی گزینه “Paper Trading” کلیک کنید.
  • با انتخاب این گزینه اکانت دمو تریدینگ ویو شما به ارزش 100 هزار دلار فعال می شود.
  • شما می توانید معاملات خود را در این حساب شبیه سازی و آزمایش کنید.

آموزش تریدینگ ویو (Trading View)

با ثبت نام در سایت تریدینگ ویو به آسانی می توان از امکانات آن استفاده نمود.

در شکل زیر برخی قسمت های صفحه اصلی وبسایت را مشاهده می کنید:

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

در ستون سمت راست امکاناتی از قبیل تنظیم کردن آلارم، استفاده از تقویم، گفت و گو با دیگران و به اشتراک گذاری پیش بینی های معاملاتی و غیره و در ستون دوم، دیده بان مورد نظر کاربر، سهم مورد بررسی و اخبار آن قرار دارد. به علاوه در نوار بالایی، اطلاعات کلی برخی از مهمترین شاخص ها، قسمت جست و جو برای یافتن سهم، خلاصه ای از بازار و … را می توان مشاهده نمود. به منظور استفاده بیشتر از امکانات این پلتفرم، سه اشتراک، pro pro+ و premium نیز با ویژگی های متفاوت قرار دارد که از جمله مهم ترین تفاوت های آن ها می توان به استفاده از آلارم، مشاهده چند نمودار در یک صفحه، نمودارهایی بر اساس فرمول های انتخاب شده و … اشاره نمود.

دو محدودیت مشهودی که در اشتراک رایگان وجود دارد، عدم امکان استفاده بیشتر از سه اندیکاتور در یک زمان، مشاهده نمودار قیمت ها در بازه زمانی پایین تر از یک دقیقه و در دسترس نبودن گزینه آلارم است. اما پرکاربردترین قسمت سایت تریدینگ ویو، تحلیل تکنیکال سهم ها است. برای استفاده از قسمت تحلیل تکنیکال می بایست در قسمت جست و جو، نام سهم مربوطه را وارد کرد و سپس گزینه full featured chart را فشار داد.

پس از این صفحه نمودار قیمتی سهم مورد نظر باز می شود:

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

پیش از آغاز هرکاری برای تحلیل باید حالت خاصی را در نمودار قیمت ها تنظیم نمود. دو حالت auto و log در قسمت پایینی نمودار قرار دارد. در صورتی که سهم مورد بررسی هریک از جفت ارزها باشند، نیازی به تغییر حالت auto که حالت اولیه ی نمودار است، نمی باشد. در غیر این صورت، برای تحلیل هر سهمی اعم از فلزات، سهم های بازار امریکا، ارزهای دیجیتال و … می بایست قیمت ها را در حالت log تنظیم نمود. در تصویر بعدی در نوار بالایی به ترتیب نام سهم، بازه های زمانی متفاوت (در اینجا روزانه یا D)، نحوه نمایش نمودار قسمت ها، ابزار مشاهده همزمان چند سهم با هدف بررسی همبستگی میان آن ها، اندیکاتور و … وجود دارد. همچنین در قسمت راست نوار بالایی، می توان از آیکون دوربین برای ذخیره تصویر نمودار استفاده نمود. آیکون های بعدی برای بزرگ نمودن صفحه نمودار و تنظیمات می باشند.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

در سمت چپ نمودار قیمتی نیز انواع نشانگر ها، ترندها، چنگال اندروز گن ها و فیبوناچی، اشکال هندسی، باکس توضیحات، الگوها و … قرار دارد.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

ابزار تردیدینگ ویو

هر یک از این ابزار، شامل زیر مجموعه ای هستند که در ادامه به بررسی برخی از آن ها می پردازیم:

  1. روندها: ستون روندها شامل خطوط حمایت و مقاومت و انواع کانال هاست.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

  1. چنگال اندروز، گن ها و فیبوناچی: شامل انواع چنگال اندروز، گن و فیبوناچی می باشد.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

  1. اشکال هندسی: شامل قلمو برای رسم شکل مورد نظر، مستطیل، دایره و نیم دایره، منحنی و … است.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

  1. باکس توضیحات: ابزاری برای یادداشت برداری و نشانه گذاشتن هدف قیمتی است.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

  1. الگوها: برخی الگوهای کلاسیک مانند الگوی سرشانه، الگوهای هارمونیک مانند انواع ABCD و انواع امواج الیوت در این مجموعه قرار دارد.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

  1. محاسبه و تخمین، نمودارها و شکلک ها، خط­کش اندازه گیری: یکی از ابزاهای بسیار مفید برای اعمال روی نمودار قیمتی. با این ابزار به آسانی و با یک نگاه می توان متوجه شد که آیا حد سود یا ضرر رعایت شده است یا خیر. Long position و Short position برای مشخص نمودن حدود سود و ریسک در معامله هایی که به ترتیب پوزیشن های buy و sell اتخاذ می شود، قابل استفاده است.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

حال در خارج از این محدوده، در سمت راست نمودار سهم در کادر قرمز رسم شده، می توان نام سهم، قیمت باز شدن، بسته شدن، بیشترین و کمترین قسمت و تغییرات آن را در بازه زمانی که سهم در آن در حال بررسی است مشاهده نمود. همچنین به ازای هر اندیکاتوری که بر روی سهم فعال است، در سمت راست نیز اطلاعات مرتبط با همان اندیکاتور در دسترس می باشد. به علاوه، هر اندیکاتوری که فعال بوده اما پنهان باشد، به صورت رنگ طوسی نمایش داده می شود. در این شکل اندیکاتور حجم یا Vol پنهان و اندیکاتور MACD فعال است.

آموزش سایت تریدینگ ویو (Trading View)

ابزارهای دیگری که سایت تریدینگ ویو در اختیار تحلیل گران قرار می دهد، استفاده از فیلترنویسی و طراحی کدهایی برای جداسازی سهم هایی با ویژگی های خاص و مورد نظر است. امکانات فراوان دیگری نیز وجود دارد که در صورت نیاز می توان از تحلیل گران و ویدئوهای آموزشی که برای این وبسایت وجود دارد استفاده نمود.

دسترسی به نمودارهای مختلف در سایت تریدینگ ویو

تریدینگ ویو با ارائه ابزارهای قدرتمند نمودارخوانی نظر اکثر معامله گران مبتدی و حرفه ای را به خود جلب کرده است. در این پلتفرم انواع مختلفی از نمودارهای مبتنی بر قیمت و نمودارهای مبتنی بر زمان در دسترس کاربران قرار گرفته است. هر یک از این نمودارهای ویژگی منحصر به فردی داشته و برای یک روش معاملاتی خاص کاربرد خواهد داشت.

بی شک لازم نیست به عنوان یک معامله گر با روش کار تمام نمودارهای موجود آشنا باشید. شما می توانید با توجه به سبک و استراتژی معاملاتی خود، روش های تحلیل برخی از نمودارها را آموزش دیده و در معاملات استفاده کنید. در ادامه لیست نمودارهای پشتیبانی شده در Tradingview آورده شده است:

لیست نمودارهای مبتنی بر زمان در سایت تریدینگ ویو؛ تغییرات نمودار بر اساس تایم فریم (بازه زمانی)

  • نمودار میله ای Bars
  • نمودار شمعی Candles
  • نمودار شمعی Hollow Candles
  • هِیکین آشی Heikin Ashi
  • نمودار خطی Line
  • نمودار خطی Area
  • نمودار خطی Baseline

لیست نمودارهای مبتنی بر قیمت در سایت تریدینگ ویو؛ تغییرات نمودار بر اساس نوسانات قیمتی

  • نمودار رنکو Renko
  • نمودار لاین بریک Line Break
  • نمودار کاگی Kagi
  • نمودار نقطه و شکل Point & Figure
  • نمودار محدوده ای Range

ابزارهای تحلیلی و اشتراک گذاری سایت تریدینگ ویو

TradingView ابزارهای ترسیمی بسیار خوبی را ارائه می دهد. استفاده از این ابزارهای هوشمند این سایت به طور مداوم کاربران را در هنگام انجام معاملات کمک می کنند. چراکه کاربران می توانند با کمک این ابزارهای هوشمند جنبه های فنی معامله را بهتر درک کنند. ابزارهای تکنیکال موجود در سایت تریدینگ ویو عبارتند از:

  • خطوط و روندها
  • حاشیه نویسی ها
  • الگوها
  • اشکال هندسی

اشتراک گذاشتن تحلیل ها tradingview

بی شک بهترین راه پیشرفت و یادگیری، مشورت کردن و کمک گرفتن از ایده ها و نظرات دیگران است. ازاین رو، سایت تریدینگ ویو امکانی را فراهم کرده تا کاربران بتوانند از طریق ویژگی IDEAS با یکدیگر مشورت کرده و از هم بیاموزند. کاربران می توانند با به اشتراک گذاری ایده ها و مفروضات خود، از سایر کاربران بازخورد گرفته و ایده خود را بهبود دهند.

پلتفرمی که تریدینگ ویو برای تحلیل در اختیار کاربر قرار می دهد

یک معامله گر حرفه ای تنها بر اساس داده ها موجود، اهداف سرمایه گذاری و استراتژی های معاملاتی کارآمد وارد معامله می شود. تریدینگ ویو با ارائه شاخص های متنوع، ابزارهای تحلیلی تکنیکال، اخبار اقتصادی و اطلاعات مربوط به تحلیل بنیادی؛ بسته کاملی از ابزارهای مورد نیاز تحلیلی را در اختیار کاربران قرار می دهد. از طرفی جامعه کاربران تریدینگ ویو می توانند با یکدیگر تعامل کرده و از نظرات یکدیگر بهره مند شوند.

دسترسی به اخبار و اطلاعات فنی نمودارهای مختلف در تریدینگ ویو

از آنجایی که سایت تریدینگ ویو به طور مستقیم و در لحظه به بازارهای جهانی متصل است، کاربران می توانند به جدیدترین تغییرات بازار و به روزترین اطلاعات دسترسی پیدا کنند. ممکن است به دلیل تنوع بسیار بالای دارایی های پشتیبانی شده در این پلتفرم، پیگیری اطلاعات مربوط به دارایی مدنظر دشوار به نظر برسد. این سایت با ارائه فیلترهای مختلف، دسترسی به اطلاعات فنی نمودارهای مورد نظر کاربر را تسهیل کرده است.

همچنین دسترسی به جدیدترین اخبار اقتصادی به کاربر کمک می کند تا با در دید بازتری تصمیم گرفته و معامله کند. ازاین رو، سایت Tradingview علاوه بر ارائه اطلاعات فنی نمودارهای مختلف، بخشی را به اخبار اقتصادی اختصاص داده است. برای دسترسی به این بخش تنها کافی ست از طریق منوی بالای صفحه سایت، به صفحه News وارد شوید.

دسترسی به اخبار و اطلاعات فنی نمودارهای مختلف در تریدینگ ویو

اطلاع از داده های اقتصادی جهان در سایت tradingview

سایت تریدینگ ویو با استفاده از شاخص های اقتصادی در نمودارها اطلاعات ارزشمندی را در اختیار کاربران خود قرار می دهد. کاربران می توانند با استفاده از این شاخص ها و اطلاعات حاصل از آنها وضعیت اقتصادی و موارد مرتبط با آن را برای بیش از 200 کشور مختلف دنیا دنبال کنند. در حال حاضر، بیش از 300 شاخص اقتصادی مختلف در نمودارهای تریدینگ ویو وجود دارد.

  • شاخص های اقتصادی کلیدی شامل: تولید ناخالص داخلی، CPI، نرخ سیاست و غیره
  • شاخص های مختص یک صنعت خاص شامل: تولید فولاد، تولیدات ساختمانی، نرخ اشتغال، بیمارستان ها، هزینه های نظامی، تولید خودرو، سهام گندم، فروش فروشگاه های زنجیره ای و…

همچنین کاربران می توانند با جستجوی عبارت ECONOMICS در تب All sources به داده های جدید اقتصادی دسترسی پیدا کنند.

وصل شدن به بروکرهای مختلف و ترید آنلاین

برای اتصال سایت تریدینگ ویو به بروکرهای مختلف ابتدا باید همانند مراحل گفته شده در قسمت های قبلی، در Tradingview یک حساب کاربری ایجاد کنید. پس از ساخت حساب جهت اتصال بروکر مانند مراحل زیر عمل کنید:

  • در این مرحله به صفحه نمودارهای سایت رفته و در بخش پایین صفحه بر روی گزینه “Trading Panel” کلیک کنید.

وصل شدن به بروکرهای مختلف و ترید آنلاین

  • با انتخاب این گزینه لیستی از بروکرهای پشتیبانی شده توسط سایت به شما نمایش داده می شود.
  • از میان گزینه های موجود بروکر مدنظر را پیدا کرده و بر روی گزینه “Connect” کلیک کنید.

وصل شدن به بروکرهای مختلف و ترید آنلاین

  • در این مرحله، صفحه ای مانند تصویر بالا به شما نمایش داده می شود.
  • در این صفحه باید اطلاعات مربوط به Interactive Brokers را وارد کنید.
  • با وارد کردن این اطلاعات و طی کردن تمام مراحل مربوط به قبول قوانین و شرایط سایت، به صفحه Tradingview هدایت شده و مراحل اتصال بروکر تکمیل می شود.

وصل شدن به بروکرهای مختلف و ترید آنلاین

امکانات سایت تریدینگ ویو tradingview

تریدینگ ویو یک پلتفرم کامل همراه با امکانات و ویژگی های منحصر به فرد و کاربردی است. Tradingview با ارائه یک رابط کاربری ساده و قابل درک، استفاده از امکانات پرتعداد خود را برای تمام کاربران حرفه ای و مبتدی تسهیل کرده است. در ادامه این بخش تنها به معرفی و بررسی اصلی ترین امکانات سایت تریدینگ ویو پرداخته ایم.

بررسی چارت در سایت تریدینگ ویو

چارت (Chart) یا همان نمودار، یکی از اصلی ترین امکانات سایت تریدینگ ویو است. معامله گران بخش مهمی از زمان خود را به بررسی و تحلیل این نمودارها اختصاص می دهند. در نگاه اول نمودارهای سایت Tradingview کاملاً ساده به نظر می رسند، اما این موضوع نباید شما را گول بزند. چراکه پس از وارد کردن نام دارایی، یک نمای کلی از نمودار به شما نمایش داده می شود. برای دسترسی به تمام ویژگی های این نمودار، باید روی گزینه “Full-featured chart” کلیک کنید.

تنوع شاخص های ارائه شده در سایت تریدینگ ویو

به کاربران این امکان داده شده تا شخصاً نوع نمودار مورد نظر خود، فواصل زمانی، شاخص ها، هشدارها و دیتاهای مالی را انتخاب کنند. اینها ابزارهای اساسی برای تجزیه و تحلیل نمودار هستند. علاوه بر این که هر کاربر  شاخص های داخلی خود را ایجاد می کند، این امکان وجود دارد تا کاربر بتواند به شاخص های ساخته شده توسط سایر معامله گران نیز دسترسی پیدا کند. تعامل با معامله گران دیگر در جامعه کاربران Tradingview، یک راه عالی برای یادگیری این است.

بررسی Screens در سایت تریدینگ ویو

همه ما حداقل چند سهم یا ارز دیجیتال را می شناسیم. در این پلتفرم این امکان وجود دارد تا به صورت سهام و ارز دیجیتال مورد نظر خود را پیدا کنیم. اما تنوع بسیار بالای دارایی های موجود جستجوی دستی را دشوار می کند.

تریدینگ ویو امکانی را فراهم کرده که بر اساس آن، هر کاربر می تواند از میان هزاران دارایی ارائه شده در سایت، موارد مورد نظر را فیلتر و غربال کند. TradingView شامل 3 اسکرین مختلف Stocks، forex و cryptocurrencies است. همچنین فیلتر سهام، امکان دسترسی به ETFها را نیز می دهد.

بررسی ویژگی Server-side Alerts در سایت تریدینگ ویو

فعالیت در بازارهای مالی برای معامله گران روزانه یک کار تمام وقت است. این افراد باید به صورت لحظه ای تغییرات قیمت، سطوح حمایت و مقاومت نمودار گروهی از دارایی های مدنظر خود را دنبال کنند. این کار دشوار، استرس زا و بسیار زمان بر است. سایت تریدینگ ویو برای حل این مشکل نیز راه حلی ارائه داده است.

در واقع سایت تریدینگ ویو از طریق هشدارهای سمت سرور (Server-side Alerts) این مشکل را حل کرده است. با استفاده از این ویژگی، هر کاربر می تواند  هشدارهای قیمتی را برای دارایی های مورد نظر خود، تنظیم کند. به این ترتیب زمانی که قیمت فعلی دارایی به قیمت تعریف شده برسد، هشداری از طرف سایت به کاربر ارسال می شود.

بررسی ویژگی Server-side Alerts در سایت تریدینگ ویو

جامعه کاربران تریدینگ ویو و به اشتراک گذاری ایده ها

تمام معامله گران موفق بازارهای مالی، قبل از هر اقدامی شروع به تجزیه و تحلیل بازار و وضعیت دارایی مورد نظر می کنند. مشورت با سایر معامله گران باتجربه تر و کاربلد می تواند در این مسیر بسیار کمک کننده باشد. آیا شما هم تا به حال احساس کرده اید که می خواهید برای تأیید مفروضات خود با فردی باتجربه تر مشورت کنید؟ یا اینکه بررسی کنید معامله گران دیگر در تحلیل تکنیکال خود از چه معیارهایی استفاده می کنند؟ در مجموع این ویژگی محیطی را فراهم می کند تا کاربران در کنار هم رشد کرده و پیشرفت کنند.

بررسی ویژگی  Scripts در سایت تریدینگ ویو

ممکن است شاخص های پیش فرض موجود در نمودارهای تریدینگ ویو برای برخی معامله گران کافی نباشد. TradingView با هدف حل این موضوع، زبان برنامه نویسی خود را تحت عنوان Pine Script، توسعه داده است. این ویژگی به کاربران این امکان را می دهد شاخص های سفارشی ایجاد کرده و آنها را در نمودارهای خود ترسیم کنند.

از آنجایی که TradingView بر جنبه اجتماعی معاملات تمرکز دارد، امکانی را ایجاد کرده تا کاربران بتوانند شاخص های سفارشی سازی شده خود را با سایر افراد جامعه به اشتراک گذاشته و در مورد آنها بازخورد دریافت کنند. جهت دسترسی به شاخص های داخلی و هم آنهایی که توسط انجمن ایجاد شده اند، به بخش public library مراجعه کنید.

بررسی بازارها (Markets) در سایت تریدینگ ویو

با استفاده از سایت TradingView، کاربران به مجموعه گسترده ای از داده های بازار دسترسی پیدا می کنند. این داده ها شامل سهام، معاملات آتی، کالاها، فارکس، CFDها و ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین می شوند. در این سایت بیشتر شاخص های اصلی پوشش داده شده و بیش از پنجاه exchange و data feed در دسترس کاربران است.

علاوه بر امکانات مذکور، TradingView داده های بنیادی و اقتصادی را در دسترس کاربران قرار می دهد، این اطلاعات برای سرمایه گذاران بسیار مفید خواهد بود.

ادغام کارگزاری ها با سایت تریدینگ ویو

لازم به ذکر است که سایت تریدینگ ویو به خودی خود یک پلتفرم معاملاتی نیست. یعنی افراد نمی توانند سفارشات خرید و فروش خود را مستقیماً از طریق این پلتفرم ثبت کنند. در واقع Tradingview از تعدادی از صرافی ها پشتیبانی کرده و کاربران می توانند برای انجام معاملات خود به این صرافی ها متصل شوند. صرافی هایی که امکان اتصال به سایت تریدینگ ویو را دارند، عبارتند از:

  • TradeStation
  • OANDA
  • FOREXcom
  • FXCM
  • Alpaca
  • Gemini
  • AMP
  • CQG FCMs (full list)
  • iBroker
  • Saxo Group
  • Tradovate
  • HitBTC
  • WH Selfinvest
  • Alor
  • IronBeam
  • Tiger Brokers
  • Capitalcom
  • Currencycom
  • Chaka
  • Tickmill
  • Global Prime

ارائه تحلیل های بنیادی در سایت تریدینگ ویو

با وجود اینکه سایت تریدینگ ویو با هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال دارایی های مالی طراحی شده است، اما با این حال در این پلتفرم داده ها و اطلاعات بنیادی دارایی ها نیز در دسترس کاربران قرار دارد. ارائه این داده ها و تحلیل بنیادی دارایی ها بینش خوبی در مورد نحوه عملکرد پروژه ها به کاربر می دهد.

با بررسی این داده ها کاربر با پتانسیل و اهداف پروژه آشنا شده و در به تحلیلی در مورد شانس پیشرفت و افزایش قیمت دارایی در آینده می رسد. این کار در کنار تحلیل های تکنیکال تصمیم گیری را برای معامله گران تسهیل می کند.

همچنین در سایت تریدینگ ویو می توان داده های بنیادی را بر روی هر نمودار ترسیم کرد. این کار به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا داده های مالی مربوطه را در برابر قیمت سهام ترسیم کرده و تجزیه و تحلیل خود را انجام دهند. در واقع این ویژگی کمک می کند تا کاربر از طریق اطلاعات موجود در نمودار، همبستگی میان معیارهایی مانند درآمد و قیمت سهام را مشاهده کند.

داده های بنیادی ارائه شده در سایت تریدینگ ویو عبارتند از:

  • صورت های مالی
  • تحلیل ارزش گذاری دارایی ها
  • داده های تاریخی مربوط به دارایی ها
  • پوشش بازارهای جهانی

بررسی شاخص تکنیکال در سایت تریدینگ ویو

برخلاف تحلیل بنیادی، تجزیه و تجلیل تکنیکال هسته اصلی سایت تریدینگ ویو است. در این سایت برای هر دارایی به صورت اختصاصی چندین نوسانگر، میانگین متحرک (moving averages) و محورها پیگیری می شوند.

تمام این موارد همراه با تایم فریم ها، این امکان را می دهند تا برای هر دارایی یک پیش نمایش سریع از قیمت ارائه شود. در مرحله بعدی هر دارایی در هر بازه زمانی منتخب، به صورت لحظه ای رتبه بندی می شود. این رتبه بندی ها عبارتند: از فروش قوی، فروش، خنثی، خرید و خرید قوی.

آیا می توان از ابزار تریدینگ ویو به صورت رایگان استفاده کرد؟

همانطور که اشاره شد دانلود و ساخت حساب کاربری در پلتفرم تریدینگ ویو کاملاً به صورت رایگان انجام می شود. اما پس از دانلود و ثبت نام در این پلتفرم کاربران باید برای ادامه و استفاده از امکانات موجود یکی از طرح های موجود در برنامه را انتخاب کنند. تریدینگ ویو شامل طرح های پایه ای و پولی می شود.

طرح های پایه ای (Basic plans) این پلتفرم به صورت رایگان در دسترس کاربران قرار می گیرد. در این طرح از تمام امکانات و عملکردهای اساسی پلتفرم پشتیبانی می شود. اما در مقابل، طرح های پولی (Paid Plans) با حذف آگهی ها و ارائه امکانات بیشتر فضای بهتری را برای کاربر ایجاد می کنند. به عنوان مثال، در طرح های پولی تریدینگ ویو از بازه های زمانی طولانی تر و شاخص های معاملاتی بیشتر  پشتیبانی شده و کاربران اجازه دسترسی به قابلیت های بیشتر پلتفرم را پیدا می کنند.

آیا می توان از ابزار تریدینگ ویو به صورت رایگان استفاده کرد؟

خرید اشتراک سایت تریدینگ ویو

اگر مایل به استفاده از پلن های پولی و استفاده از امکانات پیشرفته سایت تریدینگ ویو باشید، لازم است اشتراک این سایت را خریداری کنید. لازم است قبل از خرید اشتراک، بر اساس نیاز خود از میان یکی از چهار نوع حساب کاربری موجود در Tradingview مناسب ترین مورد را انتخاب کنید. اشتراک انواع حساب کاربری این سایت به صورت یک ماهه، یک ساله و دو ساله ارائه شده است.

به دلیل محدودیت های موجود، خرید مستقیم اشتراک سایت تریدینگ ویو برای کاربران ساکن ایران امکان پذیر نیست. برای حل این مشکل می توانید از خدمات سایت های معتبری همچون ایرانیکارت استفاده کنید.

  • اکانت pro: اشتراک ماهانه 14.95 دلار، اشتراک سالانه 155 دلار
  • اکانت pro+: اشتراک ماهانه 29.95 دلار، اشتراک سالانه 299 دلار
  • اکانت Premium: اشتراک ماهانه 59.95 دلار، اشتراک سالانه 599 دلار
ادامه مطلب
technical-analysis-apps
بهترین نرم افزار تحلیل تکنیکال [مقایسه...

بازارهای مالی هریک دارای پیچیدگی‌های خاص خود هستند و تحلیل این بازارها کار خیلی آسانی نیست. در واقع اگر قصد دارید به لحاظ تکنیکال و یا بنیادی بازارهای مالی را تجزیه تحلیل کنید باید از ابزارها و نمودارهای مختلفی استفاده نمایید. نرم افزارهای مخصوص تحلیل تکنیکال گزینه مناسبی جهت ارزیابی شرایط محسوب می‌شود، با استفاده از این نرم افزارها می‌توانید به راحتی شرایط بازار در بازه‌های زمانی مختلف را براساس متغیر مورد نظر بررسی کنید و سپس نسبت به خرید و یا فروش یک سهام اقدام نمایید. تنوع نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال در حال حاضر زیاد است و از این ابزار مفید با پرداخت هزینه و یا به صورت رایگان می‌توان استفاده کرد. بهترین نرم افزار تکنیکال به ابزاری گفته می‌شود که با استفاده از آنها می‌توان بازارهای مالی مختلف همچون فارکس و رمز ارزها را تجزیه و تحلیل کرد، در ادامه برخی از این نرم افزارها را به شما معرفی می‌کنیم.

بهترین نرم افزار تکنیکال

نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال ابزارهای قدرتمندی هستند که تحلیلگران و سرمایه‌گذاران می‌توانند از آن‌ها برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام، شاخص‌ها و بازارهای مالی استفاده کنند. این نرم‌افزارها با استفاده از نمودارها و ابزارهای گرافیکی، قابلیت تشخیص روند قیمت و ارائه نقاط ورود و خروج را فراهم می‌کنند. همچنین این ابزارها به تحلیلگران این امکان را می‌دهند تا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرده، فرصت‌های معاملاتی را ایجاد و مدیریت ریسک را بهبود بخشند. استفاده از اندیکاتورها و تعیین روندهای قیمت به شکل پیشرفته هم از دیگر قابلیت‌های این نرم‌افزارها محسوب می‌شود که به کاربران این امکان را می‌دهد بازارها را بهینه‌تر تجزیه و تحلیل کنند. بهترین نرم افزار تکنیکال این قابلیت را دارد که کاربران با استفاده از آن معاملات را تمرین کرده و موفق به یادگیری بازارهای مالی شوند.

بهترین نرم افزار تکنیکال

نرم افزار متاتریدر (Metatrader)

نرم‌افزار متاتریدر یکی از پرکاربردترین و قدیمی‌ترین نرم‌افزارهای تحلیلی و معاملاتی برای بازارهای مالی محسوب می‌شود. این نرم افزار تولید شرکت metaQuotes است و به دلیل رابط کاربری ساده و قابل فهم به ویژه برای افراد تازه کار جذابیت زیادی دارد. از طریق این نرم افزار که جز بهترین نرم افزارهای تکنیکال محسوب می‌شود، مشاهده و تحلیل داده‌های بورس ایران، متاتریدر و دریافت اطلاعات به‌روز و دقیق امکان پذیر است. این نرم‌افزار دو نسخه 4 و 5 دارد و از زبان‌های برنامه‌نویسی mql4 و mql5 پشتیبانی می‌کند. در مقابل مزایای بسیار یکی از ضعف‌های آن محدودیت در ارائه اطلاعات نموداری و الگوها است. این نرم‌افزار با عنوان مفیدتریدر اولین توسط کارگزاری مفید بومی سازی شد و در حال حاضر به عنوان یک پلتفرم معاملاتی با امکانات منحصر به فرد جایگاه ویژه‌ای در لیست بهترین نرم ‌افزار تکنیکال ایرانی دارد. نرم افزار متاتریدر با ابزارهایی همچون فیبوناچی، زوایای گن، اندیکاتورها و اسیلاتورها به تحلیلگران در شناسایی فرصت‌ها و مدیریت موثر ریسک کمک می‌کند. این نرم افزار دارای مزایا و معایب مختلفی است که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 مزیت و قابلیت نرم افزار متاتریدر

نرم‌افزار متاتریدر با ویژگی‌های بسیار منحصر به فرد از جمله توانایی تشکیل اندیکاتور و اسکریپت شخصی، بهره‌مند از داده‌های تاریخی، محیط کاربردی ساده، و قابلیت ثبت سفارش و معامله خودکار به عنوان بهترین نرم افزار تکنیکال شناخته می‌شود. این نرم‌افزار دارای امکانات فراوانی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:

  • افزودن اندیکاتور و اکسپرت‌های آماده
  • اندیکاتورهای غنی و اطلاعات به‌روز از منابع معتبر همچون کدال و سایت‌های دیگر
  • تعیین حد سود و ضرر و ویرایش آن
  • ارائه اطلاعات معاملات در تایم فریم‌های کوچک
  • ارسال ایمیل مربوط به اخبار مالی
  • دارای نسخه موبایل برای اندروید و iOS

اپ‌های معاملاتی

معایب نرم افزار متاتریدر

متاتریدر با تمام ویژگی‌های قدرتمندی که ارائه می‌دهد، معایبی هم دارد که معامله‌گران باید قبل از نصب آن از این معایب آگاه باشند. عدم وجود برخی از امکانات می‌تواند تحلیل‌ها و استراتژی‌های معاملاتی را محدود کند که توسط تحلیلگران ممکن است مورد استفاده قرار گیرند. این نقاط ضعف در مقابل ویژگی‌های برجسته متاتریدر نکاتی هستند که کاربران در انتخاب و استفاده از این نرم‌افزار باید به آنها توجه داشته باشند. اصلی‌ترین معایب این نرم افزار عبارتند از:

  • عدم قابلیت شمارش الیوت‌ها
  • عدم نمایش الگوهای هارمونیک و امکان پاک کردن خطوط اضافه روی نمودار

تصویری از فضای این نرم افزار را در زیر مشاهده می کنید. با سری مقالات آموزش نرم افزار تحلیل تکنیکال متاتریدر(مفیدتریدر) بیشتر آشنا شوید.

متاتریدر

نصب و اجرا نرم افزار متاتریدر

برای نصب و اجرا نرم افزار متاتریدر 4 یا 5 در ابتدا باید وارد سایت metatrader4.com شوید و روی گزینه download for free کلیک کرده و برنامه را بعد از دانلود اجرا کنید، این نرم افزار روی سیستم عامل‌های رایانه‌ای مختلف قابل نصب و اجرا است. مراحل نصب این برنامه بسیار آسان بوده و شما پس از نصب به راحتی می‌توانید وارد صفحه اصلی نرم افزار متاتریدر شود. در صفحه اصلی منوهای مختلفی همچون “File”, “View”, “Insert”, “Charts”, “Tools”, “Window”, و “Help” وجود دارد که هر کدام از این موارد به قسمت‌هایی تقسیم شده‌اند که بر اساس احتیاج شخص و قابلیت نرم افزار می‌توان از آن استفاده کرد.

نرم افزار آمی بروکر Amibroker

اگر به دنبال یکی از بهترین نرم افزارهای تحلیل تکنیکال برای معاملات روزمره خود هستید، نرم افزار آمی بروکر گزینه مناسبی برای شما محسوب می‌شود. Amibroker به عنوان یکی از محبوب‌ترین و بهترین نرم‌افزار تکنیکال در ایران شناخته می‌شود که علاوه بر بازار بورس بین‌الملل در بازار بورس ایران هم کاربرد دارد. این نرم‌افزار با تمرکز بر معاملات طولانی مدت و تایم فریم‌های بزرگ، برای سرمایه‌گذاران علاقه‌مند به استراتژی‌های کم‌هیجان و سرمایه‌گذاری بلند مدت انتخاب مناسبی به حساب می‌آید. ویژگی‌های برجسته آن شامل ابزار Bar Replay برای مشاهده گذشته چارت به صورت مجازی و ابزار پیشرفته Analysis است. با این حال، چالش اصلی آن در وارد کردن داده‌های آماری بورس ایران است که نیازمند استفاده از نرم‌افزارهای دیگر برای به دست آوردن این داده‌ها و سپس وارد کردن آنها در آمی بروکر است.

نرم افزار آمی بروکر

 مزیت و قابلیت نرم افزار آمی بروکر

طراحی کاربر پسند و قابلیت یادگیری آسان این نرم افزار باعث افزایش محبوبیت آن شده و آمی بروکر را به یک ابزار کاربردی تبدیل کرده است که با استفاده از آن معامله‌گران می‌توانند. مقایسه نمودار دو سهم با گرافیک بالا را به راحتی انجام دهند، این نرم افزار دارای امکان مشاهده سود و ضرر است و به راحتی می‌توان با استفاده از آن مدیریت پرتفوی انجام داد. از دیگر مزیت‌های این نرم افزار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • دارای ابزار Bar Replay و Analysis
  • قابلیت افزودن اندیکاتور شخصی و ایچیموکو
  • امکان بررسی الگوهای هارمونیک با نصب برنامه

 معایب نرم افزار آمی بروکر

اگر برای شمارش خودکار امواج الیوت نیاز به بهترین نرم افزار تکنیکال دارید، امی بروکر گزینه مناسبی برای شما محسوب نمی‌شود، زیرا این نرم افزار قابلیت شمارش خودکار امواج را ندارد. نیاز به افزودن داده‌های اطلاعاتی بورس ایران و ازدحام محیط کاربری زمان تحلیل و عدم قدرت حذف کردن موارد اضافی از دیگر معایب این نرم تحلیلگر محسوب می‌شود.

مزایا معایب آمی بروکر

  نصب و اجرای نرم افزار آمی بروکر

برای نصب نرم افزار آمی بروکر روی سیستم خود باید در ابتدا وارد سایت این نرم افزار به نشانی AmiBroker.com شوید و اقدام  به نصب آن برنامه کنید. استفاده از نرم افزار آمی بروکر برای کسانی که در بازه‌های زمانی بلند مدت معامله می‌کنند یک گزینه‌ عالی و کارآمد است که یادگیری آن به راحتی امکان پذیر بوده و حتی افراد تازه کار هم می‌توانند از این نرم افزار جهت تحلیل تکنیکال بازار استفاده کنند.

 بهترین نرم افزار تحلیل تکنیکال فارکس

بهترین نرم افزار تحلیل تکنیکال برای بازار فارکس باید براساس شرایط معامله گران و میزان تسلط وی به بازار پرتلاطم فارکس انتخاب شود تا وی بر اساس نتایج این نرم افزار به راحتی بتواند معاملات خود را مدیریت کند. اما به صورت کلی چند نرم افزار محبوب و قدرتمند برای تحلیل تکنیکال در بازار فارکس وجود دارد که برخی از بهترین و مشهورترین آنها عبارتند از:

  • متاتریدر 4 و 5: این دو نرم افزار از جمله معروف‌ترین و کاربردی‌ترین پلتفرم‌های تحلیل تکنیکال برای بازار فارکس هستند. آنها دارای ابزارهای قوی همچون نمودارها، اندیکاتورها و اسکریپت‌ها برای تحلیل جزئیات بازار بوده و همه معامله‌گران به راحتی می‌توانند از این ابزار استفاده کنند.
  • تریدینگ ویو (TradingView): این پلتفرم آنلاین تحلیل تکنیکال بسیار محبوب است و امکانات گسترده‌ای برای تحلیل بازار فارکس فراهم می‌کند. از نمودارها و اندیکاتورهای پیشرفته تا اشتراک گذاری ایده‌ها و تحلیل‌ها با جامعه TradingView باعث شده این نرم افزار به یک گزینه مناسب برای تحلیل تکنیکال محسوب شود.
  • NinjaTrader: این نرم افزار حرفه‌ای انعطاف‌پذیری را برای تحلیل تکنیکال و معاملات در بازار فارکس فراهم می‌کند. از اندیکاتورهای پیشرفته تا امکانات مدیریت ریسک و اجرای معاملات باعث شده نینجا تریدر به یک ابزار عالی برای تحلیل فارکس تبدیل شود.

بهترین اپلیکیشن های معاملاتی

نرم افزار تحلیل تکنیکال اتوماتیک برای کامپیوتر

برای تحلیل تکنیکال اتوماتیک بر روی کامپیوتر می‌توانید به نرم‌افزارهای معروف مخصوص این منظور مراجعه کنید. در زیر چند نرم‌افزار تحلیل تکنیکال اتوماتیک برای کامپیوتر آورده شده است:

  • TradeStation: این نرم‌افزار معروف برای تحلیل تکنیکال و معاملات خودکار است، دارای ابزارهای قدرتمندی همچون EasyLanguage برای نوشتن اسکریپت‌های خودکار است.
  • AmiBroker: این نرم‌افزار محبوب برای تحلیل تکنیکال و سیستم‌های معاملات خودکار است، آمی بروکر برنامه‌نویسی AFL برای نوشتن اسکریپت‌ها و اندیکاتورهای سفارشی است که به راحتی می‌توان با استفاده از آن بازار را تحلیل کرد.
  • QuantConnect: این یک پلتفرم ابری است که اجازه توسعه و تست استراتژی‌های معاملاتی را فراهم می‌کند. این برنامه از زبان‌های برنامه‌نویسی متنوعی از جمله C# پشتیبانی می‌کند.

بهترین برنامه تحلیل تکنیکال اندروید

برای تحلیل تکنیکال در دستگاه‌های اندروید، برخی از بهترین برنامه‌های موجود در بازار این قابلیت را دارند که روی دستگاه‌هایی با سیستم عامل اندروید هم نصب شوند. هر کدام از این برنامه‌ها مزایا و ویژگی‌های خاص خود را دارند، بنابراین انتخاب بهترین برنامه بر اساس نیازها و ترجیحات شما است. برخی از مشهورترین نرم افزارهای تکنیکال با قابلیت نصب روی اندروید عبارتند از:

اپ های معاملاتی

  • متاتریدر 4 و 5: نسخه‌های اندروید این دو پلتفرم محبوب هستند که امکان تحلیل تکنیکال، مشاهده نمودارها و اجرای معاملات را از طریق گوشی یا تبلت اندرویدی فراهم می‌کنند.
  • Professional Stock Chart: یک نرم‌افزار تحلیل تکنیکال که به شما امکان مشاهده نمودارها، اندیکاتورها و سایر اطلاعات مرتبط با بازارهای مالی را فراهم می‌کند. این نوع نرم‌افزارها به سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند تا الگوها و روندهای بازار را تحلیل کنند.
  • Datamelon: یک پلتفرم معاملاتی و تحلیلی است که به کاربران امکان مشاهده نمودارها، اندیکاتورها، و اخبار بازار را می‌دهد. از طریق این نرم‌افزار، معاملات انجام داده و بازارهای مختلف را پویا مانیتور کرد.
  • Investar: یک نرم‌افزار تحلیل تکنیکال برای سهام و بازارهای مالی است که امکاناتی مانند نمودارها، اندیکاتورها، و الگوریتم‌های مختلف را ارائه می‌دهد.
  • Stock Spy: این برنامه به کمک نمودارها و اطلاعات مالی به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا روندهای بازار را مشاهده و تحلیل کنند.
  • Edelweiss Mobile Trader: یک پلتفرم معاملاتی موبایل که امکاناتی برای مشاهده نمودارها و اطلاعات بازار را ارائه می‌دهد. این ابزار به معامله گران کمک می‌کند در هر زمان و مکانی بتوانند در بازار فارکس معاملات خود را انجام دهند.

نرم افزار تحلیل تکنیکال

بهترین نرم افزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال فارسی

برخی از نرم افزارهای تحلیل تکنیکال این قابلیت را دارند که از ارز دیجیتال فارسی هم پشتیبانی کنند. قبل از استفاده از هر نرم‌افزاری توصیه می‌شود که شرایط بازار و ارزهای دیجیتال مورد نظر را بررسی کنید و سپس بر اساس شرایط معاملاتی اقدام به نصب نرم افزار مناسب نمایید. همچنین اطمینان از معتبر بودن نرم‌افزار و اطلاعات آن هم بسیار مهم است، به صورت کلی برخی از بهترین نرم افزارهای تحلیل ارز دیجیتال فارسی عبارتند از:

  • تریدینگ‌ویو (Tradingview): این پلتفرم آنلاین تحلیل تکنیکال امکانات گسترده‌ای برای تحلیل نمودارها و نمایش اندیکاتورها بر روی نمودارها فراهم می‌کند. این نرم‌افزار به صورت آنلاین و به زبان فارسی نیز قابل دسترسی است.
  • رهاورد365: این نرم‌افزار معتبر و محبوب در بازار ایران است و به تحلیل تکنیکال برای سهام و ارزهای دیجیتال می‌پردازد. این نرم‌افزار نیز به زبان فارسی ارائه شده است.
  • مفید بروکر: این نرم‌افزار به خدمات معاملاتی ایران اختصاص دارد و امکانات تحلیل تکنیکال مناسبی برای ارزهای دیجیتال فارسی ارائه می‌دهد.

نرم افزار داینامیک تریدر

نرم‌افزار داینامیک تریدر، نرم افزار بسیار قوی در زمینهٔ تحلیل تکنیکال می باشد که با همگام کردن تحلیل قیمتی، تحلیل زمانی و الیوت در این نرم افزار می توان تحلیل های جذاب و با دقت بالا را انجام داد. مفید تریدر یک نرم افزار تحلیل تکنیکال آنلاین می باشد.

تحلیل تکنیکال

مزایای نرم افزار داینامیک تریدر

  • امکان قرار دادن دو نمودار در کنار هم و انجام تحلیل نسبیتی
  • لیبل گذاری امواج الیوت به صورت دستی و در زمان کوتاه
  • دارا بودن ابزار فیبوناچی زمانی و انجام تحلیل های زمانی باقابلیت پاک کردن خط های اضافی
  • دارا بودن ابزار فیبوناچی قیمتی باقابلیت پاک کردن خطوط اضافی
  • دارا بودن ابزار mode training برای تمرین و یادگیری
  • ابزار شمارش قیمت و محاسبه درصد تغییرات قیمتی و زمانی
  • دارای اسیلاتورهای پیشرفته جهت تحلیل تکنیکال و سیگنال گیری
  • مجهز به اسیلاتور مخصوص داینامیک تریدر
  • دارای ابزار EOW جهت مشخص کردن انتهای موج با استفاده از الیوت و فیبوناچی زمانی و قیمتی

معایب نرم افزار داینامیک تریدر

  • حتماً بایستی داده موردنیاز از نرم افزارهای دیگر به این نرم افزار انتقال داده شود و درون حافظه خود داده ای ندارد.
  • در مقیاس لگاریتمی در بعضی مواقع ریتریسمنت را به اشتباه ترسیم می کند.
  • بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکی که در متاتریدر موجود است مانند ایچیموکو در این نرم افزار موجود نیست.

داینامیک تریدر

نرم افزار موتیو ویو

نرم‌افزار موتیو ویو، نرم افزاری بسیار کامل درزمینهٔ تحلیل تکنیکال می باشد که کاربران زیادی را در سرتاسر جهان به خود جلب کرده است و توسط شرکتی در تورنتو ساخته شده است.

ترید در بازار فارکس

مزایای نرم افزار موتیو ویو (MotiveWave)

  • دارای بیش از ۳۰۰ اندیکاتور پیشرفته
  • قابلیت مشاهده چندین چارت به صورت همزمان
  • توانایی شمارش امواج الیوت به صورت اتوماتیک، نیمه اتوماتیک و دستی
  • دارای سیستم آلرت گذاری پیشرفته برای خریدوفروش
  • تشخیص الگوهای هارمونیک را به خوبی انجام می دهد
  • ایجاد چارت های نسبتی
  • دارای حالت training mode یا آموزشی
  • ذخیره خودکار تحلیل بر روی نرم افزار

معایب نرم افزار موتیو ویو

  • قابلیت اضافه کردن اندیکاتور یا سیستم معاملاتی شخصی را ندارد.
  • گاهی کندل ها از روی صفحه محو می شود.

نرم افزار ادونس گت

نرم‌افزار ادونس گت، نرم افزاری پیچیده و پیشرفته که به شکل خارق العاده ای شمارش الیوت را انجام می دهد. این نرم افزار یکی از نرم افزارهای فوق العاده گران قیمت دنیای مالی است.

نرم افزار تحلیل تکنیکال

قابلیت های نرم افزار ادونس گت

  • شمارش امواج الیوت به صورت اتوماتیک و حرفه ای
  • شناسایی پیوت های مینور و ماژور
  • با استفاده از این نرم افزار می توان چنگال اندروز را با خطای کمتری رسم کرد

معایب نرم افزار ادونس گت

  • تهیه و ورود دیتا به این نرم افزار کمی دشوار است
  • الگوهای هارمونیک را به طور اتوماتیک نشان نمی دهد.

سخن پایانی

هرکدام از این نرم افزارهای معرفی شده در این مقاله دارای ویژگی‌ها و قابلیت‌های منحصر به فردی هستند، بنابراین معامله گرانی که برای تحلیل تکنیکال قصد استفاده از این نرم افزار را دارند باید بر اساس نیازها و تجربه شخصی انتخاب بهترین نرم افزار برای تحلیل تکنیکال را انجام دهند و از نسخه‌های معتبر نرم افزارها جهت تحلیل بازار استفاده کنند تا در مسیر معاملاتی با مشکلی مواجه نشوند.

سوالات متداول

مفید تریدر و ره‌آورد 365 بهترین نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بورس ایران هستند.

متاتریدر و تریدینگ ویو بهترین نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بازار فارکس هستند.

تریدینگ ویو و متاتریدر انتخاب‌هایی هوشمندانه جهت انجام تحلیل‌های تکنیکال ارز دیجیتال هستند.

در انتخاب نرم‌افزار تحلیل تکنیکال باید به مواردی همچون سطح سرویس (رایگان یا پرداختی)، تعداد و نوع اندیکاتورها، سهولت استفاده، سازگاری با بازارهای مختلف و امکانات معاملاتی توجه کنید. همچنین اطمینان حاصل نمایید که نرم‌افزار انتخابی با سیستم عامل شما سازگار است.

ادامه مطلب
تایم فریم چیست؟
تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟

تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایم فریم ها از آن جا مشخص می شود، که بسیاری از معامله گران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و هم چنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه می دهند. بسیاری از آن ها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایم فریم نامناسب می پندارند!

به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیل دهنده هر نمودار قیمتی می باشند و چهارچوب زمانی نمایش داده های قیمتی نمودار دارایی های مختلف، تایم فریم نامیده می شود. در واقع می توان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یک ساعته نشان دهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن می باشد؛ که در پلتفرم های تحلیلی به اختصار OHLC خوانده می شوند.

 انواع تایم فریم های نموداری

به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال به چشم می خورند و بر حسب نیاز کاربران، دوره های زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقه ای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شده اند. انواع تایم فریم ها در پلتفرم های معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایم فریم های اصلی نموداری به شرح جدول زیر می باشند.

عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم

نحوه انتخاب تایم فریم تا حد زیادی به سبک سرمایه گذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفه های اصلی نظیر افق زمانی سرمایه گذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص می باشد. در واقع تا زمانی که معامله گران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچ کدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایم فریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.

۱- افق زمانی سرمایه گذاری

به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایم فریم نمودار، توجه شما را به دو معامله گر فرضی جلب می نماییم. شخص «الف» یک نوسان گیر کوتاه مدتی است، که معاملات دقیقه ای تا نهایتاً یک ساعتی انجام می دهد. در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» تمایل به اخذ موقعیت های معاملاتی چندهفته ای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایه گذاریشان متفاوت می باشد. بنابراین تایم فریم نموداری مناسب معامله گر «الف» حداکثر یک ساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.

۲- مدیریت سرمایه

تایم فریم چیست؟

یکی از مرسوم ترین روش های تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار  قیمت است. استفاده از تایم فریم های بزرگ تر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش می دهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقف های بازار در این تایم فریم ها معمولاً بیشتر بوده و معامله گران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.

از طرف دیگر، استفاده از تایم فریم های کوتاه مدت سبب می شود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیان ده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.

۳- روش تحلیل

تایم فریم چیست؟

یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفته های متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایده آلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمی شود. مجموع شرایط فوق بیان گر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریم های دقیقه ای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیت های معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی می گردد.

در صورت ورود به تمامی این فرصت های معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همان طور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیت های معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معامله گران را به طور کامل برآورده نمی کنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آن ها، از تعداد فرصت های معاملاتی معقول پیش روی خود اطمینان کافی داشته باشید.

۴- تفکرات شخص

تایم فریم چیست؟

روحیات فردی معامله گران بازار بورس، تأثیر به سزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آن ها خواهد داشت. علی رغم این که مفاهیم مرتبط با معامله گری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارت هایی در وجود افراد تبدیل می شوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافته اند، غیرقابل انکار است!

به طور مثال معامله گری در تایم فریم های دقیقه ای به دلیل نوسانات شدید میان روزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه خود استرس بالایی را تجربه می کند، به احتمال زیاد مناسب انجام این گونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیان های پیاپی و…، در عمل امکان تصمیم گیری صحیح را از معامله گر سلب می کند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگی های فردی خود دقت کنید!

بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟

با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمی توان در مورد بهترین تایم فریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایم فریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایم فریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معامله گران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایم فریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آن ها، اقدام به انتخاب تایم فریم نموداری مناسب خویش نمایند.

 مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟

از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهش های بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفته ای از نحوه کاربری تایم فریم های نموداری رواج یافته است. مولتی تایم فریم یا تحلیل دوگانه بیان گر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایم فریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند می تواند، از تایم فریم ورود به معامله مستثنی باشد!

به زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده می کنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگ تر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایم فریم پایین تر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کم ریسک ترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.

حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایده آل در یک تایم فریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رسانده اید و با مراجعه به تایم فریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شده اید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی تایم فریم، کاهش احتمال غافل گیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.

امروزه برخی معامله گران در حالت حرفه ای تر، از سه یا چند تایم فریم معاملاتی استفاده می کنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایم فریم های تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایم فریم های نموداری باید به گونه ای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.

جمع بندی

به طور کلی، مبحث انتخاب تایم فریم همواره یکی از چالش های مهم تحلیل گران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل های نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معامله گری در بازار و خودشناسی فردی دقیق می باشد.

ادامه مطلب
قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل...

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال شامل چه مواردی می باشند؟

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن هاست، به گونه ای که به راحتی می توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه قلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجام شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می شود که در معامله گری به دید وسیع تری دست یابید، که همین توانایی می تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی

  • حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
  • هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند. میزان تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
  • هر چه شکل گیری یک الگو مدت زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
  • بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این رو به منظور تمیز دادن آن ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
  • یکی از بهترین روش های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
  • برخی صاحب نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.

۱- الگوی سر و شانه

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

تقریباً می توان گفت محبوب ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات شده است. تشکیل این الگو می تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل گیری سه قله به صورت متوالی تشکیل می شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه های انسان در نمودار به وجود می آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ می دهد و برحسب شرایط بازار، می تواند نشانه ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب الوقوع باشد.

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می کند. سپس با توجه به صعود قیمت ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت شده) پیش روی خود می رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت ها می شوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش های خود موجب شکل گیری یک روند نزولی قوی می شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل گیری دره ها قابل تشخیص می باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی کننده یک سیگنال صعودی است.

۲- الگوی سقف و کف دوقلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان دهنده این است که، پس از یک روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک روند نزولی قوی رخ می دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل توجهی افزایش یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره ها از نقطه شکست است.

۳- الگوی سقف و کف سه قلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده شده را کف و سقف سه قلو می نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه قلو زمان بیشتری طول می کشد، به همین دلیل می توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به طور مثال در الگوی کف سه قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت ها می شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل گیری الگو، در صف خریداران قرار می گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

۴- الگوی پرچم

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اولین نوع از الگوهای ادامه دهنده که به معرفی آن ها می پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل گیری یک روند قوی در بازار به وقوع می پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل اطمینانی داشته باشیم، می توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ وجه توصیه نمی شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به صورت کانال های افقی، مورب و یا کنج، متوقف شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

۵- الگوی مستطیل

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی مستطیل را می توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک روند پرقدرت محسوب می شود. زمانی که روند مشخصی قابل ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می توان بر مبنای آن تصمیم گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت های افقی نوسان می کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف های محدوده نوسانات است.

ادامه مطلب
چگونه خط روند رسم کنیم؟
چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم...

 استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روش های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آن ها می رویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتمل ترین کف و سقف های نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.

نحوه رسم خط روند

خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده می کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که می توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل گیری روند جدید باشند – کمک می کند. تصویر زیر را مشاهده کنید:

رسم خط روند

نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد.  همان گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشته اند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.

رسم خط روند

خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم می کند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقف های قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا می کند.

چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟

تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آن ها را خواهیم آموخت. اساسی ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می شود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.

رسم خط روند

نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمع های قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمت های پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بوده اند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ می کنند. دسته دوم معامله گرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بوده اند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید می شوند.

نکته هایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار

خطوط روند ترسیم شده در دوره های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به صورت پله ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس می توان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانی تری به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا می کند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکته ای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیل ها و معاملات کم ریسک تر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند هم پوشان در نمودار روزانه، معامله کنید.

شمع های قیمتی و خطوط روند

یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش می آید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمع های قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیل گر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل می گیرد. به عبارت ساده تر، قاعده خاص و تثبیت شده ای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد می تواند طبق دیدگاه و تجربه های شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمع های قیمتی تمرکز کنند.

دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!

این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» می گویند. این حالت زمانی اتفاق می افتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط می کند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضح ترین آن ها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.

چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟

به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید می شوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده می کنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمع های قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایین تر از آن ها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل می شوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می شود و اکثر معامله گران منتظر می مانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک می شوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.

رسم خط روند

به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روش ها برای شکار حرکت های بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

ادامه مطلب
buffet-(4)
استراتژی های معاملاتی خرید و فروش...

استراتژی های معاملاتی خرید و فروش سهام

بسیاری افراد معتقد هستند که به هیچ وجه نباید خلاف جهت جریان آب شنا کرد. این افراد اگر به دنیای معامله­ گری وارد شوند به طور قطع جزء آن دسته از معامله­ گرانی می­ شوند که به فلسفه­ “روند دوست ما است و هرگز نباید در خلاف جهت روند معامله گرفت” ایمان دارند. اما عده ­ای دیگر به این موضوع معتقد نیستند. از این رو، براساس این دو شخصیت متفاوت، می­ توان دو نوع از استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت؛ یعنی استراتژی معامله­ گری در جهت روند (Trend Trading) و استراتژی معامله­ گری در خلاف جهت روند (Countertrend Trading).

★ انجام معامله­ در جهت روند

معامله­ گری در جهت روند که آن را پیروی از روند نیز می­ نامند، یک نوع استراتژی معاملاتی در تحلیل تکنیکال است که قصد دارد با استفاده از تحلیل حرکت قیمت در یک جهت خاص سود به دست آورد. ریچارد دانکیان را پدر استراتژی پیروی از روند می­ نامند اما این استراتژی زمانی محبوبیت یافت که ریچارد دنیس و ویلیام اکهارت، آن را به گروهی معامله ­گر تازه­ کار آموختند و نام آن گروه را لاک­پشت­ ها نهادند. معامله ­گران پیرو روند زمانی به پوزیشن­ های خرید وارد می­ شوند که روند صعودی بوده و بازار دائماً در حال ایجاد سقف­ های جدید باشد و هنگامی وارد پوزیشن­ های فروش می­ شوند که روند نزولی بوده و بازار به طور پیوسته در حال ایجاد کف­ های جدید باشد.

✔ مفهوم بازگشت قیمت در معامله­ گری در جهت روند

در استراتژی های معاملاتی پیروی از روند فرض بر این است که قیمت همچنان به روند کنونی خود ادامه می­ دهد و هر گونه نشانه ­ای از سیگنال بازگشت، معامله­ گر را مجبور می­ کند تا پوزیشن خود را ببندد. همه معامله­ گران از جمله معامله­ گران کوتاه­ مدت، میان­مدت و بلندمدت می­ توانند از این استراتژی بهره ببرند. صرف­ نظر از تایم­ فریم انتخابی، معامله­ گر تا زمانی در معامله می­ ماند که متوجه علائم بازگشت روند شود. هر چند، بازگشت قیمت برای تایم­ فریم­ های مختلف در زمان­ های متفاوت رخ می­ دهد. بنابراین نقطه خروج از معامله برای یک معامله­ گر پیرو روند، نقطه بازگشت روند است.

✔ استراتژی های معاملاتی انجام معامله در جهت روند

برای معامله در جهت روند، استراتژی­ های معاملاتی مختلفی وجود دارد:

✰ میانگین­ های متحرک: در این استراتژی از دو میانگین متحرک با دوره­­ های زمانی مختلف کمک می­ گیریم. زمانی وارد معامله خرید می­ شویم که میانگین متحرک کوتاه­ مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند و زمانی وارد معامله فروش می­ شویم که میانگین متحرک کوتاه­ مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند.

✰ اندیکاتورهای نشان­ دهنده مومنتوم: در این استراتژی زمانی که قیمت سهام دارای حرکت قوی است وارد معامله خرید و زمانی که حرکت ضعیفی دارد، وارد معامله فروش می­ شویم. اغلب می­ توانیم از اندیکاتور MACD کمک بگیریم.

✰ الگوهای نموداری و خطوط روند: با کمک این استراتژی زمانی که روند در حال افزایش است وارد معامله خرید می­ شویم و حد ضرر را زیر خط حمایت کلیدی قرار می ­دهیم. بدین ترتیب زمانی که روند قیمت معکوس می­ شود می­ توانیم با سود از معامله خارج شویم. در مورد الگوهای نموداری نیز باید گفت که در این استراتژی معامله­ گران از الگوهای ادامه دهنده روند استفاده می­ کنند.

بسیاری از اوقات معامله­ گران پیرو روند از ترکیبی از استراتژی های معاملاتی فوق استفاده می ­کنند. یک معامله­ گر ممکن است برای تأیید شروع یک روند جدید به دنبال شکست کانال باشد، اما زمانی وارد معامله شود که میانگین متحرک کوتاه­ مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند و حرکت نزولی قوی ایجاد شود. البته برای کسب حداکثر بازده، بهتر است که استراتژی­ های معامله در جهت روند را با تکنیک­ های مدیریت ریسک همراه کرد.

استراتژی های معاملاتی خرید و فروش سهام

ذکر این نکته ضروری است که درست است ترکیب روش ­های فوق اطمینان بیشتری در معامله ­گر ایجاد می ­کند، اما تحلیل براساس خطوط روند نوعی تحلیل قدرتمند است که معامله­ گران می توانند تنها با استفاده از آن سودهای خوبی از بازار کسب نمایند. از این رو، در ادامه کمی راجع به خطوط روند صحبت می­ کنیم.

✔ تحلیل تکنیکال براساس خطوط روند

جریان قیمتی رو به بالا یا رو به پایین را روند گویند و در تعریفی کلی برآیند حرکات قیمت در بازار را روند می­ نامند. تحلیل روند بر این اصل استوار است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده در آینده نیز رخ خواهد داد. در واقع روشی است که سعی دارد با داده های کنونی قیمت و روند، حرکت آینده قیمت را پیش­ بینی کند. سه نوع روند در بازار قابل مشاهده است؛ روند صعودی، نزولی و خنثی.

✔ روند صعودی و روند نزولی چیست ؟

هنگامی که قیمت­ ها رو به افزایش باشند، مجموع حرکات صعودی و نزولی، روندی با شیب مثبت را ایجاد می­ کند که به آن روند صعودی می­ گوییم. در روند صعودی هر کفی که­ ایجاد می­ شود بالاتر از کف قبلی و هر سقفی­ که­ ایجاد می­ شود بالاتر از سقف­ قبلی است. وقتی قیمت­ ها رو به کاهش هستند نیز روندی با شیب منفی ایجاد می­ شود که به آن روند نزولی گفته می ­شود و در آن هر سقف پایین­تر از سقف قبلی و هر کف پایین­تر از کف قبلی است.

✔ رسم خط روند

برای رسم خط روند صعودی به حداقل دو کف قیمت (باید دومی بالاتر از اولی باشد) نیاز داریم که با متصل کردن آنها به یکدیگر می­ توان این نوع خط روند را رسم نمود. در مورد رسم خط روند نزولی نیز عکس این قضیه صادق است. یعنی برای رسم خط روند نزولی به حداقل دو سقف قیمت نیازمندیم.

خط روند نزولی خط روند صعودی

✔ رسم کانال قیمت

کانال قیمت را از آن جهت رسم می­ کنیم تا بدانیم محدوده حرکات قیمت به چه شکل خواهد بود و با شکست کانال یا برگشت قیمت به درون آن سیگنال­ های لازم برای ورود به معامله یا خروج از آن را دریافت کنیم. همانند خطوط روند صعودی و نزولی، دو کانال صعودی و نزولی را می­ توانیم رسم کنیم. کانال صعودی، کانال قیمتی است که شیب مثبتی دارد و با استفاده از دو خط روند موازی رسم می­ شود. برای این کار، به موازات خط روند صعودی، خطی را رسم می­ کنیم که سقف ­ها را در بر بگیرد. کانال نزولی نیز شیبی منفی دارد و حاکی از ریزش قیمت­ هاست و برای رسم آن، به موازات خط روند نزولی، خطی را می­ کشیم که کف­ ها را در بر بگیرد.

رسم کانال قیمت رسم کانال قیمت

✔ شکست کانال صعودی و نزولی

همان­ گونه که پیشتر بیان شد شکست کانال می­ تواند به منزله سیگنالی برای ورود به معامله باشد. چرا که حکایت از تغییر روند دارد. به طور مثال، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و آن را بشکند می­ توان وارد معامله فروش شد. اگرچه، برخی از معامله­ گران منتظر می­ مانند تا پولبک ایجاد شود. به هر جهت حد سود را می­ توان به اندازه عرض کانال در نظر گرفت.

✔ بازگشت قیمت به داخل کانال

این حالت نیز می­ تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد. برای مثال همانند شکل زیر، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و نتواند آن را بشکند و دوباره به داخل کانال باز گردد می­ توان معامله خرید گرفت. برای کانال نزولی نیز اگر قیمت به خط بالایی کانال برخورد کند و آن را نشکند می­ توان معامله فروش گرفت.

بازگشت قیمت به داخل کانال

البته ناگفته نماند اگر قیمت در کانال نزولی به خط پایینی برخورد کند و برگردد نیز معامله­ گرانی هستند که وارد معامله خرید می ­شوند. عکس این امر در مورد کانال صعودی نیز صادق است.

✔ روند خنثی در نمودار های تکنیکالی

زمانی که قیمت­ ها در یک محدوده مشخص شروع به نوسان می­ کنند می­توان دو خط را به عنوان حمایت و مقاومت برایشان در نظر گرفت. برای انجام معامله در روند خنثی می ­توان دو نوع استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت. یک استراتژی شکست سطوح حمایت و مقاومت و استراتژی دیگر بازگشت قیمت از سطوح حمایت و مقاومت است.

✔ شکست سطوح حمایت و مقاومت

شکست حمایت و مقاومت خود به عنوان سیگنالی برای ورود به معاملات در نظر گرفته می­ شود. اگر مقاومت شکسته شود می­ توان وارد معامله خرید و اگر حمایت شکسته شود می­ توان وارد معامله فروش شد، البته گاهی برای اطمینان، می­ توان از روند غالبی که پیش از این روند خنثی شکل گرفته است کمک گرفت. بدین صورت که اگر روند غالب صعودی بوده و اکنون مقاومت شکسته شده باشد معامله­ گر با اطمینان بیشتری معامله خرید می­ گیرد و اگر روند غالب نزولی بوده و اکنون حمایت شکسته شده باشد معامله ­گر با اطمینان بیشتری وارد معامله فروش می ­شود.

شکست سطوح حمایت و مقاومت

✔ برگشت قیمت از سطح حمایت و مقاومت

از آنجا که در روند خنثی هم می­ توان معامله خرید و هم می­ توان معامله فروش گرفت، اگر قیمت به حمایت برخورد کند و آن را نشکند می­ توان معامله خرید و اگر به مقاومت برخورد کند و آن را نشکند نیز می­ توان معامله فروش گرفت.

★ انجام معامله در خلاف جهت روند

استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند که به عنوان”معامله­ گری معکوس” نیز شناخته می­ شود، یک روش معاملاتی است که در آن معامله­ گر با معامله در خلاف جهت روند سودهای کوچکی به دست می­ آورد و در واقع بخش بزرگی از حرکت روند را از دست می­ دهد. این استراتژی برخلاف استراتژی پیروی از روند است؛ گاهی برخی سهام خوب، بنا به دلایلی به نحوی که باید عمل نمی­ کنند. بنابراین این سهام با عملکرد ضعیف را که حدس می­ زنید به زودی رشد خواهد کرد، پیدا می ­کنید و در تلاش هستید تا آنها را در قیمت پایین و در کف، زمانی که همه در حال فروش آن هستند بخرید و با بالا رفتن قیمت، هنگامی که در سقف قرار گرفت آنها را بفروشید و سود کسب کنید.

در استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند اگر مسیری که دیگران می­ روند را دنبال کنید، فرصت­ های مناسب را از دست می­ دهید و به سود مورد نظر خود دست نمی­ یابید. اگر فقط به این دلیل که دیگران سهامی را خریداری کرده ­اند، شما نیز به سمت آن یورش ببرید موجب می­ شود دچار ضرر شوید. چون در هنگام خرید دیگران، قیمت­ ها بسیار بالا می­ رود و در هنگام فروش دیگران قیمت­ ها بسیار پایین می­ آید. به طور مثال، معامله­ گرانی که در هنگام تشکیل صف فروش، سهم را می­ خرند و با تشکیل صف خرید، سهم را می­ فروشند از همین استراتژی پیروی می­ کنند. آنها با حرکت در خلاف روند غالب امیدوارند پیش از خرید دیگران، خرید خود را انجام دهند و درنهایت فروش بزرگی نصیب­شان شود.

✔ استراتژی انجام معامله در خلاف جهت روند

در استراتژی های معاملاتی خلاف جهت روند برای تعیین بهترین ناحیه برای اجرای معاملات می­ توان از اندیکاتورهای نوع مومنتوم، محدوده­ های معاملاتی و الگوهای بازگشتی استفاده نمود. معامله­ گرانی که از این استراتژی استفاده می­ کنند همیشه باید توجه داشته باشند که سهام می­ تواند در هر لحظه روند خود را دوباره از سر بگیرد، به همین دلیل باید تکنیک های مدیریت ریسک را به طور جدی رعایت کنند؛ یعنی تا حد امکان ضررها را کوچک نگه دارند و از حد ضررهای مناسب بهره ببرند. به همین علت پیشتر گفته شد که این نوع معامله­ گران در تلاشند تا در هر معامله سودهای کوچکی از بازار کسب نمایند.

✔ مزایای انجام معامله در خلاف جهت روند

✰ فرصت­های معاملاتی بیشتر: با استفاده از استراتژی پیروی از روند، وقتی معامله ­گری در بازارهای رونددار برای ورود به معامله فقط به دنبال ایجاد پولبک­ ها باشد برای مدت زمان طولانی باید دست روی دست بگذارد و منتظر بماند. اما در معامله ­گری معکوس، معامله­ گر حتی هنگامی که قیمت در یک محدوده معاملاتی در نوسان است، در سطوح حمایت و مقاومت فرصت­ های معاملاتی بسیاری زیادی برای خرید و فروش خواهد داشت.

✰ افت­ های سرمایه­ کمتر: از آنجا که معامله­ گران خلاف جهت روند سودهای کمتر، اما به صورت منظمی، کسب می­ کنند نسبت به معامله­ گران پیرو روند با افت­های سرمایه­ کمتری نیز مواجه خواهند شد.

✔ محدودیت­های معامله در خلاف جهت روند

✰ کمیسیون­ ها: هر چه ورود و خروج به بازار بیشتر باشد، هزینه­ های معاملاتی بیشتری در پی خواهد داشت.

✰ اهمیت زمان: معامله­ گران خلاف جهت روند باید به طور مرتب بر بازار نظارت داشته باشند تا بهترین نقاط ورود و خروج برای معاملات خود را پیدا کنند. که البته می­ توانند با انجام خودکارسازی معاملات بر این مشکل فائق آیند.

✍ سخن پایانی

چه معامله­ گر پیرو روندی باشید که در بازارهای دارای روند مشغول معامله در جهت روند هستید و چه معامله­ گر معکوسی باشید که به فلسفه معروف “روند دوست شماست” اعتقادی ندارید، به طور قطع هدفتان کسب سود از بازارهای سرمایه است. این امر میسر نمی­ شود مگر آنکه بدون داشتن تعصب نسبت به استراتژی های معاملاتی ، قوانین مربوط به خود را وضع نمایید که در آن از مدیریت ریسک قوی استفاده کنید و بدانید که در معامله­ گری سادگی حرف اول را می­زند، بنابراین قوانین خود را پیچیده نکنید.

نویسنده: خانم زینب آذریان

ادامه مطلب
buffet-(4)
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی کیست؟

لئوناردو بوناچی – که با نام لئوناردو فیبوناچی نیز شناخته می شود – ریاضیدان ایتالیایی قرن دوازدم میلادی بود. او به عنوان مستعدترین ریاضیدان جهان غرب در زمان خود، و یکی از برترین ریاضیدانان تاریخ شناخته می شود. با وجود اینکه فیبوناچی، خود سری ای که اکنون با نام سری فیبوناچی شناخته می شود را ایجاد نکرد، اما قطعا این فیبوناچی بود که این پدیده را در کتاب Liber Abaci خود به جهان غرب معرفی نمود.

تصاعد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چیست؟

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چیست؟مشاهده می کنید، که هر عدد در این تصاعد، حاصل جمع دو عدد قبلی با یکدیگر است، و فرمول فیبوناچی را می توان به فرمول فوق خلاصه کرد.

چگونه سطوح اصلاحی 1 و گسترش 2 فیبوناچی از طریق تصاعد فوق قابل محاسبه است؟

  • ۶۱٫۸% = تقسیم هر جملۀ تصاعد بر جملۀ بعد (پس از جملۀ سیزدهم).

به طور مثال : (حدوداً) ۵۵/۱۸ = ۰٫۶۱۸

  • ۱۶۱٫۸%= تقسیم هر جملۀ تصادعد با جملۀ پیش از آن.

به طور مثال: ۸۹/۵۵ = ۱٫۶۱۸٫ که به آن «نسبت طلایی» گفته می شود.

  • ۳۸٫۲%=  تقسیم هر جمله بر دومین جملۀ پس از آن

به عنوان مثال: ۵۵/۱۴۴ = ۰٫۳۸۲)

  • ۲۳٫۶%= تقسیم هر جمله بر سومین جملۀ پس از آن

به طور مثال: (حدوداً) ۳۴/۱۴۴ = ۰٫۲۳۶

  • نسبت های ۰%، ۵۰%، ۱۰۰% و ۲۰۰% اعداد فیبوناچی نیستند، اما با این حال توسط برخی معامله گران استفاده می شوند.

مهمترین سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

  • ۱۶۱٫۸%
  • ۶۱٫۸%
  • ۳۸٫۲%

علت محبوبیت تحلیل فیبوناچی در معاملات چیست؟

  • سطوح فیبوناچی اعداد هندسی هستند، بنابراین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement) پس از رسم چشم نواز به نظر می رسند.
  • سطوح فیبوناچی نقاط مرجع ملموسی را فراهم می کنند، بنابراین در صورت استفادۀ درست، از انتزاعی شدن موضوع جلوگیری می کنند.
  • سطوح گسترش و اصلاحی فیبوناچی  سطوح نامرئی حمایت و مقاومت محسوب می شوند.

تفاوت بین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement) فیبوناچی چیست؟

سطوح اصلاحی فیبوناچی، نمایانگر سطوح  کمتر از ۱۰۰% یک موج قیمتی هستند، در حالی که سطوح گسترش، سطوح بالاتر از ۱۰۰ درصد را نیز به نمایش می گذارند. سطوح فیبوناچی به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار می گیرند، از این سطوح به عنوان ابزاری برای مشخص کردن هدف قیمتی نیز می توان استفاده کرد.

[۱] retracement

[۲] extension

ادامه مطلب
supply-and-demand
عرضه و تقاضا در بازار سهام...

شروع درک تحلیل تکنیکال با درک عرضه و تقاضا در بازار سهام

قبل از هر شروعی در آموزش تحلیل تکنیکال لازم است مقداری عرضه و تقاضا و علت تغییرات قیمت را بشناسیم تا بتوانیم درک درستی از تحلیل تکنیکال و نمودار قیمت و تغییرات آن داشته باشیم بفهمیم که عرضه و تقاضا چیست و چگونه اختلاف بین حجم تقاضا و عرضه باعث حرکت قیمت می گردد در ادامه در مباحث تحلیل تکنیکال خواهید دید ما نقاطی با عنوان حمایت و مقاومت خواهیم داشت نقاطی که علت وجود آنها همین تغییرات در میزان عرضه و تقاضا خرید و فروش یک سهم است.

عرضه سهام

“عرضه” به تعداد کل سهامدارانی که خواهان فروش سهام خود با هر قیمتی هستند اطلاق می شود. برای مثال اگر ۱۰ سهامدار داشته باشیم که هر کدام از آن ها علاقمند به فروش سهام خود با قیمت های مشخص هستند:

عرضه و تقاضا

هر کدام از این سهامداران به روشی متفاوت از دیگری سهام خود را ارزش گذاری می کنند. سهامدارانی که در سمت چپ قرار دارند قیمت پایین تری برای سهام خود نسبت به سهامداران سمت راست تعیین کرده اند. با یک نگاه کلّی به بازار سهام متوجه خواهیم شد که با افزایش قیمت ها تعداد کل سهام های عرضه شده نیز افزایش می یابد.با قیمت بازار ۱۰۰ تومان تنها یک سهام عرضه می شود اما با قیمت ۱۲۵ تومان تعداد ۵ سهام عرضه خواهد شد.

عرضه و تقاضا

تقاضا برای سهام

“تقاضا” به کل خریداران بالقوه سهام که مایل به خرید سهام با هر قیمتی هستند اطلاق می شود. می توان از مثال قبل دراین مورد نیز استفاده کرد. ۱۰ نفر را تصور کنید که هر کدام قصد خرید یک سهام با یک قیمت مشخص را دارند :

عرضه و تقاضا

در این مورد بر خلاف عرضه، با بالا رفتن قیمت، افراد کمتری مایل به خرید سهام خواهند بود. برای مثال اگر قیمت هر سهام ۱۳۸ تومان باشد تنها ۴ نفر تمایل به خرید ( ۴ نفر در سمت راست) و پرداخت ۱۳۸ تومان برای هر سهم را دارند. با نگاهی به نمودار تقاضای کل متوجه شیب نزولی خواهید شد:

عرضه و تقاضا

تعادل بازار

“تعادل بازار” نقطه ای است که در آن عرضه و تقاضا برابر باشند – تمام خریداران و فروشندگان بالقوه تا زمانی که هیچ کس برای دست یابی به توافق بر سر قیمت باقی نماند معامله می کنند. می توانید  نقطه تعادل را در هنگام برابر شدن عرضه و تقاضا در نمودار زیر مشاهده کنید:

عرضه و تقاضا

با مثال های ارائه شده از خریداران و فروشندگان می توانید نقطه دقیقی که بازار در آن به تعادل می رسد را مشاهده کنید:

عرضه و تقاضاعرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا با قیمت ۱۲۷ تومان (در واقع قیمتی بین ۱۲۵۵ و ۱۲۷۵ ریال ) و تعداد ۵ با یکدیگر برابر شده و بازار به تعادل می رسد. از دیدگاه عملی این ها خریداران و فروشندگانی هستند که با هم معامله کرده اند و خریدارانی که بیش از دیگران به خرید سهام علاقمند بودند و فروشندگانی که بیش از دیگر فروشندگان راغب به فروش سهام خود بودند به انجام معامله پرداختند؛ دیگر فروشندگان راغب به فروش سهام خود با قیمت پایین مورد نظر سایر فروشندگان نبودند. فروشنده بعدی با پایین ترین قیمت سهام خواهان فروش سهام خود به قیمت ۱۲۸ تومان است اما خریدار بعدی تنها مایل به پرداخت ۱۲۵ تومان است بنابراین دیگر معامله ای صورت نمی گیرد.

 

علت افزایش و کاهش قیمت سهام در بازار

با توجه به توضیحات در مورد عرضه و تقاضا حالا باید برای ما ملموس باشد که سازو کار معاملات و عرضه و تقاضا در بازار بورس چگونه است همین عرضه و تقاضا در بازار بورس باعث تغییرات قیمت می شود مثلا فرض کنید که در مثال فوق فقط یک نفر سهام خود را ۱۳۸ تومان بفرشد و دیگران کسی از سهامداران پایین تر از این قیمت معامله نکند حال اتفاقی که رخ می دهد این است که فقط یک خریدار می تواند سهام این شرکت را خرید کند و ۹ خریدار نمی توانند سهام این شرکت را خرید کنند ، اما اگر افرادی تمایل به خرید سهام شرکت داشته باشند باید قیمت های بالای ۱۳۸ توان سهام را معامله کنند و این باعث می شود سهام ما رشد قیمت داشته باشد و معاملات آن در قیمت بالاتری انجام گیرد . به طور کلی هر زمان تقاضا بیشتر از عرضه در قیمتی شود باعث می شود نقطه تعادل جابه جا شده و رشد قیمت سهم را داشته باشیم و سهم در قیمت بالاتری معامله گردد . همین موضوع برای عرضه هم صادق است اگر در قیمتی مشخص عرضه کنند گان بسیار بیشتر از خریداران باشند رقابتی بین آنها برای فروش سهم ایجاد می شود که باعث می شود نقطه تعادل سهم جابه جا شود و به سمت قیمت پائین تری حرکت کند.

 

ادامه مطلب
دیدگاه-های-اشتباه-در-مورد-تحلیل-تکنیکال
اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال...

موضوعی که می تواند بسیاری از سرمایه گذاران را سردرگم کند اعتبار تحلیل تکنیکال و درک مفید بودن یا نبودن آن در کاربرد واقعی است. من به دنبال بیان دقیق واقعیات تحلیل تکنیکال به زبانی ساده هستم تا بتواند یاری رسان ما در درک نکات کلیدی این نوع از تحلیل بازار های مالی باشد. اولین بار نیست که این موضوع به بحث و بررسی گذاشته می شود. بحث در این خصوص در تمام بازار های جهان از سالها پیش وجود دارد، برخی از شرکت کنندگان حامی تحلیل تکنیکال و برخی دیگر نیز با جدیت و شدت آن را رد کرده و بیهوده می خوانند.

دیدگاه های اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال

در زیر نگرش هایی که در مورد تحلیل تکنیکال در بازار های مختلف از جمله بازار بورس ما وجود دارد را با جستجو و پرسش از افراد مختلف و در طی چند سال فعالیت تدریس و مشاوره سرمایه گذاری خود یافته ام، نگرش هایی که ممکن است شما داشته باشید و یا در آینده درگیر آنها شوید، پس بهتر است همین جا در مورد آنها مفصل صحبت کنیم.

نگرش اول: قیمت های گذشته برای پیش بینی آینده کارایی ندارند!

یکی از طعنه آمیزترین انتقادات تحلیل تکنیکال مبنی بر این است که هیچ راهی وجود ندارد که قیمت های گذشته بتوانند همچون یک گوی شیشه ای جادوگر برای پیش بینی قیمت های آینده مورد استفاده تحلیلگر قرار بگیرند. این استدلال به شدت نقض شده است. هر فردی که تا کنون سهمی خریداری کرده باشد می تواند تاثیر روانی صعود یا نزول یک معامله را بر روی خودش تایید کند. این طبیعت انسان بوده و دلیل خوبی بر این موضوع است که قیمت های ورود به معامله، حداقل روی رفتارهای آینده ما تاثیرگذار هستند. فراموش نکنیم که ما عملکرد خود را در سرمایه گذاری با مقایسه قیمت فعلی یک سهم با قیمت ورود خود به آن معامله و با علم بر اینکه قیمت های ورود ما قیمت های گذشته هستند مورد قضاوت قرار می دهیم. به این دلیل که قیمت ورود به معامله ارتباط تنگاتنگی با تصمیمات نهایی برای خروج از آن معامله ها و یا ماندن در آن دارد. این تصور که قیمت های گذشته تاثیری بر چگونگی معامله سهام در آینده ندارد با این تفسیر بسیار ساده لوحانه به نظر می رسد.

اینطور نیست که قیمت های گذشته بطور جادویی قیمت های آینده که حائز اهمیت است را به راحتی پیش گویی کنند. بلکه، قیمت های گذشته به این دلیل دارای اهمیت هستند که بهترین مسیر برای پیش بینی حجمه های عرضه و نقاضا در بازار هستند؛ بنابراین نتیجه می گیریم که قیمت های گذشته تا حدودی روی قیمت های آینده تاثیرگذار هستند؛ اما آیا می توان تنها به کمک یک نمودار یا نمودار، قیمت های آینده را پیش بینی کنیم؟ اعتقاد دارم که تحلیل های تکنیکال پیش بینی می کند نه پیش گویی! مشکل موجود در مورد این نگرش اشتباه این است که کلمه “پیش بینی بورس” مفهومی همچون توپ شیشه ای جادوگر را در ذهن تداعی می کند. تحلیل های تکنیکال توپ شیشه ای جادوگر برای پیش گویی نیستند و هیچ تحلیل گر حرفه ای را نمی شناسم که عقیده داشته باشد این چنین است.

در عمل، تحلیل تکنیکال راهی است برای یافتن منطقه ای قیمتی با احتمال بالای تغییر قدرت عرضه و تقاضا به نحوی که در جایی امکان چربیدن تقاضا بر عرضه به عنوان حمایت و جایی احتمال چربیدن عرضه بر تقاضا و در نتیجه احتمال مقاوت در رشد قیمت در نمودار وجود دارد. نمودار و یا به اصطلاح تحلیلگران چارت (Chart) توانایی کمک به سرمایه گذار برای پیش بینی دقیق تغییرات و نوسانات قیمت روز به روز سهام را برای چند سال آینده ندارند اما می توانند در انجام معاملات سودآور مستمر در زمان فعلی با اهداف قیمت و حد سود مشخص و سطوح حد ضرر یاری رسان باشند.

تحلیل های تکنیکال به شما کمک می کنند سطوح مهم در نمودار قیمت سهام را شناسایی کرده و سپس هنگامی که لازم بود نسبت به آن سطوح واکنش دهید و تصمیم به خرید و یا فروش و حتی نگهداری بگیرید. تحلیل تکنیکال در عمل یک ابزار برای واکنش دادن به حرکت های مهم نمودار قیمت همچون حمایت و مقاومت هاست و با نگرش صرفا ابزار پیش بینی تفاوت بسیاری دارد، تحلیل تکنیکال همچون فرمان ماشینی است که شما می توانید با آن سرمایه خود را در رسیدن به موانع مختلف به درستی هدایت کنید. پس بهتر است به جای نگرش توپ شیشه ای جادوگر برای پیش بینی قیمت های آینده به تحلیل تکنیکال به عنوان فرمان ماشینی برای هدایت سرمایه خود در نوسانات و تلاطم های بازار های مالی نگاه کنیم

نگرش دوم: مراجع آکادمیک اعتقادی به تحلیل تکنیکال ندارند!

در گذشته مراکز دانشگاهی و آموزشی نسبت به تحلیل های تکنیکال نظر مساعدی نداشتند. بنابه مدل های آماری و اقتصادی متداول از قبیل فرضیه بازار کارا و فرضیه گام تصادفی، تحلیل های تکنیکال نتیجه بخش نخواهند بود؛ اما آنچه منتقدان از آن صرف نظر می کنند این واقعیت است که ابزارهای تحلیلی بنیادی نیز تحت این مدل ها ثمربخش نیستند.

در حالی که مدل های آکادمیک سنتی استدلال های توانمندی بر علیه تحلیل های تکنیکال در گذشته را دارند، در یک پژوهش فرضیه بازار کارا و فرضیه گام تصادفی به شدت نقض شده اند. یک پژوهش آکادمیک در اوایل سال ۱۹۹۶ این حقیقت را نشان داد که رفتار بازار در دنیای واقعی (وجود روند ها و سقوط های بازار) فرضیه گام تصادفی را از نظر آماری غیرممکن می کند. نتایج مشابهی در مورد فرضیه بازار کارا نیز به دست آمد، استدلال های زیادی را می توان علیه فرضیه بازار کارا مطرح کرد. از جمله این استدلال ها می توان به «اثر ژانویه» اشاره کرد که می گوید در ماه اول هر سال معمولاً سرمایه گذاران سود بالاتری نصیبشان می شود. در واقع این استدلال ها بیان کننده این هستند که در بازار الگوهای قابل پیش بینی برای تعیین قیمت سهام وجود دارد و در واقع مبحث تصادفی بودن تغییرات را زیر سؤال می برند؛ و یا موارد بسیاری در بازار بورس ایران همچون فصل ها، ماه رمضان، عید از نگاه تحلیلگران اتفاقات مشابهی و نسبتا قابل پیش بینی رخ می دهد که برای فعالین این بازار ملموس است، پیش بینی هایی که با احتمال بالایی رخ می دهند و این موضوع نظریه تصادفی بودن تغییرات قیمت در بازار بورس ما را نیز زیر سوال می برد.

برخی دیگر از اقتصاددانان نیز بیان می کنند که قیمت سهام همیشه از رفتار و احساسات سودجویانه سرمایه گذاران تأثیر می گیرد نه از اطلاعات موجود در بازار. اکنون با درک عمبق تر و گسترده تر از تحلیل تکنیکال نسبت به گذشته و تحقیقات مختلف، مطالعات دانشگاهی از نظر آماری نشان دهنده کارایی چشم گیرتری در استراتژی های تحلیل تکنیکال هستند. بررسی های جدید در مورد سرمایه گذاران خرد نشان می دهد که اعمال استراتژی های تکنیکالی بسیار ساده برای خرید و نگهداری به منظور کسب سود در بلند مدت می تواند ریسک سرمایه گذاری آنها را بطور چشمگیر کاهش و سود معاملات را افزایش دهد و برای منفعت بردن از تحلیل تکنیکال حتی لازم نیست یک تحلیلگر و معامله گر فعال و حرفه ای پر معامله در بازار باشید.

نگرش سوم: سرمایه گذار های بزرگ از تحلیل تکنیکال استفاده نمی کنند!

تفکر نادرست دیگر این است که تحلیل تکنیکال برای صندوق های سرمایه گذاری بزرگ و سرمایه گذاران بزرگ بازار که نقش بالایی در جابه جایی جریان پول در بازار دارند، جایی ندارد. در حالی که در سال های اخیر شرکت ها سرمایه گذاری و اشخاص با جریان پول بالا در بازار بورس در تیم مشاوره خود جایگاهی برای تحلیل تکنیکال باز کرده اند و از این تحلیلگران چه به صورت استخدامی در تیم تحلیل و چه به صورت مشاوره ای بهره می گیرند.

این موارد در حالی است که در جهان برخی از موفق ترین سرمایه گذاران و معامله گران با استفاده از یک استراتژی انحصاری تکنیکالی به شهرت دست یافته اند. افراد بسیار موفقی همچون ریچارد دنیس و پائول تئودور جونز در این فهرست قرار دارند. حتی افراد برجسته ای در تحلیل بنیادی همچون گراهام و دوود در توضیح خود راجع به بازارها به عوامل تکنیکالی اشاره کرده اند.

در نهایت، ثمربخش بودن هر نوع روش سرمایه گذاری باید بر پایه موفقیت های به دست آمده توسط متخصصان بسیار موفق در آن باشد و نه بر اساس شکست افرادی که به طور کامل آن را درک نکرده اند. بسیاری از مدیران سرمایه گذاری نهادی از تحلیل های تکنیکال بعنوان یکی از ورودی های خود در تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری بهره می برند. در واقع طرفداران تحلیل تکنیکال به طور قابل توجهی نسبت به هم قطاران خود بهتر عمل می کنند.

طبق تحقیق انجام گرفته توسط دیوید اسمیت، کریستوف فاگِر و یینگ وانگ در دانشگاه آلبانی و مدرسه کسب و کار کِج در بوردو، مزیت عملکرد تحلیل تکنیکال از نظر آماری حائز اهمیت است.

نگرش های اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال

در اینجا عملکرد بهتر در نمودار دلار در دو حالت با تحلیل تکنیکال (خط پیوسته) و بدون آن (خط چین) قابل مشاهده است.

با اینکه که تحلیل تکنیکال در سال های اخیر بسیار مورد توجه و محبوبیت قرار گرفته است اما هنوز شایعاتی فراگیر در مورد تحلیل تکنیکال وجود دارد که باعث گیج شدن افراد می شود. تحلیل تکنیکال از قیمت بعنوانراه جادویی برای پیش بینی آینده بازار استفاده نمی کند در واقع تحلیل تکنیکال آخرین مدل های دانشگاهی در مورد بازار را رد نمی کند و برای مدیریت موفق سرمایه مورد استفاده قرار می گیرند.

شایان ذکر است که تحلیل های بنیادی و تکنیکال استراتژی های سرمایه گذاری انحصاری نیستند. در واقع کاملا مکمل هستند. هیچ استراتژی سرمایه گذاری واحدی در تمامی شرایط بازار به خوبی عمل نمی کند اما اگر شما یک سرمایه گذار بنیادی باشید افزودن چند ابزار فنی ساده به مجموعه ابزارهایتان به شما کمک می کند بتوانید هنگامی که بازار سقوط می کند و فرقی بین سهام بنیادی و غیر بنیادی، خوب و بد قائل نمی شود، آن را شکست دهید.

نگرش چهارم: تحلیل تکنیکال برای خرید فروش های کوتاه مدت و نوسان گیری کاربرد دارد!

یکی دیگر از شایعات رایج این است که تحلیل تکنیکال تنها برای کوتاه مدت (Short-term) و معاملگری بر اساس روش های خودکار کامپیوتری و الگوریتمی مناسب است مانند معاملات کوتاه مدت روزانه و پر تکرار. واقعیت این است که تحلیل تکنیکال حتی پیش از اینکه تحلیل با کامپیوتر مرسوم شود مورد استفاده قرار می گرفتند. تحلیل گران در گذشته به کمک دست نمودارها و جداولی در طول روزها، هفته ها و ماه ها به هدف انجام معاملات فنی ترسیم می کردند. حتی امروزه معامله گران از مفاهیمی همچون میانگین متحرک ۲۰ روزه (MA) و عبور آن از میانگین ۵۰ روزه سرمایه گذاری بلندمدت استفاده می کنند؛ که این روش یکی از ساده ترین روش های استفاده بلند مدت از تحلیل تکنیکال است که در مباحث میانگین ها مفصل توضیح داده خواهد شد.

نگرش پنجم: فقط معامله گران کوچک از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند!

این موضوع که تنها معامله گران خانگی و به اصطلاح کوچک از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند صحت ندارد. این روز ها در دنیا شرکت های تامین سرمایه بزرگ هم به صورت گسترده از تحلیل تکنیکال بهره می برند و این موضوع در کشور خود ما یعنی ایران نیز مصداق فراوان دارد. شرکت های تامین سرمایه که غول های بازار سرمایه هستند اغلب دارای گروه های معامله گری اختصاصی هستند که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. همچنین از طرفی معاملات پر تکرار یا به اصطلاح بسامد بالا (HFT) که در سال های اخیر بسیار محبوب شده و مورد توجه قرار گرفته است به شدت به معاملات تکنیکالی وابسته اند.

نگرش ششم: تحلیل تکنیکال درصد موفقیت پائینی دارد!

با نگاهی به تحلیلگران تکنیکال با سابقه بیشتر از ۵ سال که پیوسته در بازار فعالیت و تجربه کسب کرده اند این نگرش نیز در مورد تحلیل تکنیکال اشتباه به نظر می رسد. آنها کاملا از تحلیل تکنیکال در معاملات خود بهره می برند و اعتقاد دارند درصد بالایی در موفقیت آنها تاثیر دارد و شاید اگر عده ای دچار این نگرش هستند افرادی اند که یا تجربه ای ندارند و یا کم تجربه هستند و در مورد درصد موفقیت پائین تحلیل تکنیکال نظر می دهند. با نگاهی به فهرست معامله گران موفق و دارای دهه ها تجربه معاملات موفق در بازار می توان از این نگرش پرده برداری کرد. کتاب هایی که مصاحبه های مربوط به معامله گران موفق را پوشش می دهد تعداد چشمگیری از معامله گرانی که موفقیت خود را مدیون الگوها و تحلیل تکنیکال هستند نام برده اند. برای مثال در کتاب “جادوی بازار “: مصاحبه با معامله گران برتر نوشته جک دی. شواگِر از بسیاری معامله گران که تنها از شاخص های فنی سود برده اند نام برده است.

نگرش هفتم: تحلیل تکنیکال نمودار، ساده و سریع است!

در اینترنت پر است از سایت های و آموزش هایی که در مورد تحلیل تکنیکال ادعا دارند در یک دوره کوتاه مدت ۲۰ ساعته روش موفق و تضمین شده ای را به شما آموزش می دهند. در نتیجه بسیاری از افراد در بازار های مالی با یک تحلیل تکنیکال سطحی و ابزار های ساده اقدام به خرید و فروش می کنند قافل از اینکه تداوم معاملات موفق نیازمند درک عمیق از تحلیل تکنیکال و ابزار های مختلف آن همچنین مدیریت سرمایه است. برای این موضوع یادمان باشد ما نیاز به ساعت های مطالعه و تمرین تحلیل تکنیکال داریم و باید حداقل ۱۰۰ معامله موفق داشته باشیم تا بتوانیم ادعا کنیم چیزی از تحلیل تکنیکال می دانیم.

نگرش هشتم: ابزار های و نرم افزار های آماده تحلیل تکنیکال به تحلیلگران کمک می کند پول بی زحمت به دست بیاورند!

متاسفانه این نگرش هم درست نیست. تعدادی از تبلیغات آنلاین در مورد نرم افزارهای گران قیمتی صحبت می کنند که ادعا می شود تمامی امور مربوط به تحلیل را برای شما انجام می دهد. بعلاوه اینکه گاهی ابزارهای تحلیل تکنیکال برای مدل های معامله در نرم افزار ارائه شده که تضمین کننده سود است معامله گران کم تجربه تر را گیج می کند. نرم افزار تحلیل تکنیکال بینش هایی در مورد روندها و الگوها فراهم می کند اما لزوما تضمین کننده سود نیست. در واقع تفسیر درست روندها و اطلاعات به عهده معامله گر است و این معامله ر است که باید با دقت روی آن کار کند و از این ابزار ها صرفا به عنوان سرنخ تحلیل استفاده نماید.

نگرش نهم: ابزار های مختلف تحلیل تکنیکال در همه بازار های مالی کاربرد یکسانی دارد!

با وجود اینکه تحلیل تکنیکال زبان نمودار است و تمام ابزار ها در نمودار های مختلفی که بر اساس عرضه و تقاضا هستند کاربرد دارند اما مقداری تفاوت در بین ابزار های مختلف تکنیکال همچون اندیکاتورها، الگو ها و …در بازار های با دارایی های مختلف وجود دارد. سهام، آتی، قرار داد های آپشن یا اختیار معامله، بورس کالا و اوراق و. هر یک ماهیت خاص خود را دارند و کاربرد ابزار های مختلف مقداری متفاوت خواهد بود؛ مثلا نوسانات در بازار آتی در لحظات تاریخ اتمام قرارداد خاص تر و مخصوص این بازار است؛ و یا همین موضوع برای چرخه های بازار کالا نیز وجود دارد که قابل تعمیم به بازار های و نمودار های دیگر نیست و یک تحلیگر نخبه در تحلیل تکنیکال خود به این موضوع توجه دارد.

نگرش دهم: تحلیل تکنیکال یک پیش بینی کاملا دقیق و بی خطا از آینده قیمت در اختیار ما قرار می دهد!

بسیاری از تازه کاران انتظار دارند تحلیل گران تکنیکال یا الگوهای نرم افزاری با دقت صد در صد عمل کنند. برای مثال معامله گران بی تجربه ممکن است از یک پیش بینی چنین دقتی را انتظار داشته باشند: “سهام الف تا ۲ ماه آینده به قیمت ۵۲۷ تومان می رسد”؛ اما تحلیل گران تکنیکال با تجربه معمولا از بیان قیمت ها با این دقت و وضوح اجتناب می کنند و گرایش به بیان یک محدوده دارند برای مثال “سهام الف ممکن است بین محدوده ۵۰۰ تومان تا ۵۵۰ تومان در ۲ تا ۳ ماه آینده حرکت کند “. لازم است معامله گرانی که پول خود را با پیشنهادات تکنیکالی سرمایه گذاری می کنند بدانند که تحلیل تکنیکال یک محدوده پیش بینی می کند و نه عددی دقیق.

نگرش یازدهم: تحلیل تکنیکال شما را در مدت کوتاهی ثروتمند می کند!

متاسفانه افراد بسیاری در بازار های مالی به واسطه منفعت طلبی و ترغیب مخاطبین برای استفاده از خدمات و آموزش های آنها از این حال و هوا و سود های کوتاه مدت سخن می گویند. سرمایه گذاران تازه کار هم بارها و بارها گرفتار این طعمه می شوند و زمانی که شروع به فعالیت می کنند و این نتیجه را نمی گیرند عوامل دیگری را مقصر می دانند، چه یک تکنیکالیست، یا تحلیلگر بنیادی باشند و یا یک هر نوع تحلیل دیگری؛ همه چیز در یک مفهوم خلاصه می شود و این مفهوم احتمال است. ما در دنیای احتمالات زندگی می کنیم. هیچ تضمینی هنگام رویارویی با گزینه های مختلف وجود ندارد و بازار های مالی مثالی بسیار عالی در این زمینه است.

نگرش دوازدهم: درصد موفقیت های شما در تحلیل تکنیکال باید بالاتر از درصد شکست های شما باشد!

تصور رایج این است که برای سودآوری، درصد بالایی از معاملات ما باید موفق باشد؛ اما این تفکر کاملا نا درست است. با انجام معامله در سطوح سود صحیح در ذهن تعداد کمی از افراد موفق به سود دست می یابند. فکر کنید بطور متوسط آرش از پنج معامله تعداد چهار معامله موفق انجام می دهد در حالی سهراب از پنج معامله تعداد یک معامله موفق انجام می دهد. چه کسی موفق تر است؟ بسیاری جواب می دهند آرش؛ اما ممکن است این جواب صحیح نباشد. ساختاربندی صحیح معامله در مدت طولانی منجر به سودآوری می شود حتی اگر تعداد معامله های موفق کم باشد. آرش یا سود ۲۰ میلیون به ازای هر معامله موفق، ۱۰۰ میلیون به ازای معامله ناموفق محاسباتی این چنینی دارد:

۴ تقسیم بر ۵ ضرب در ۱۰۰ نتیجه می شود که ۸۰ درصد نرخ موفقیت تعداد معاملات دارد اما آرش بطور مؤثر ۲۰*۴-۱۰۰=-۲۰ میلیون ضرر کرده است.

سهراب با ۱۰۰ میلیون به ازای هر معامله موفق، ۲۰ میلیون به ازای هر معامله نا موفق و ۵/۱ = ۲۰% نرخ موفقیت سهراب است، مولی بطور مؤثر ۱۰۰-۴*۲۰=+۲۰ میلیون سود کرده است. در صورتی که معامله بخوبی و درست ساختاربندی شده باشد دفعات کم ضرر کوچک و سود زیاد به دفعات کم هنوز هم می تواند یک استراتژی سودآور کلی موفق باشد.

ادامه مطلب