در دنیای پیچیده و همواره در حال تغییر بازارهای مالی، تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران بی‌شماری به دنبال راه‌هایی برای پیش‌بینی حرکات قیمتی و یافتن نشانه‌هایی از تغییرات احتمالی بازار هستند. یکی از مهم‌ترین ابزارها در این رابطه، شناسایی الگوهای نموداری است که اغلب حکایت از ادامه یا تغییر روند دارند. الگوی سر و شانه (Head and shoulders)، که موضوع این مقاله است، یکی از معروف‌ترین و معتبرترین الگوهای تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود که اغلب تحلیل‌گران بازار از آن استفاده می‌کنند. این الگو که شباهت زیادی به ترکیبی از سه قله دارد، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی انتهای یک روند صعودی و آغاز یک روند نزولی و یا بالعکس باشد. در این مقاله به بررسی دقیق این الگو، چگونگی شکل‌گیری، اهمیت تاییدها و سیگنال‌هایی که می‌توان از آن دریافت کرد، می‌پردازیم.

فهرست []

    الگوی سر و شانه (Head and shoulders) چیست؟

    الگوی سر و شانه یکی از معروف‌ترین الگوها نموداری در تحلیل تکنیکال است که به عنوان نشانه‌ای از احتمال وقوع تغییر جهت در بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این الگو که در آن سه نقطه اوج نموداری مشاهده می‌شود، به شکل سر و دو شانه در کنار آن تشبیه می‌شود که نقطه وسط، بالاتر از دو طرفین خود قرار دارد و به نوعی تصویر استعاری از ساختار یک انسان را به نمایش می‌گذارد.

    هنگامی که این الگو به وجود می‌آید، انتظار می‌رود که روند بازار کنونی، خواه صعودی باشد یا نزولی، در آستانه تغییر قرار بگیرد.

    اهمیت الگوی سر و شانه در عرصه معامله‌گری و تحلیل بازار، ناشی از کاربردهای خاص آن است. به محض ظهور شانه نخست سقف و به دنبال آن نمایان شدن سر، اغلب اوقات تعداد فروشندگان افزایش یافته و بازار تحت فشار فروش قرار می‌گیرد. پس از پیشروی نمودار از نقطه‌ی سر و تشکیل خط گردن، اغلب یک سطح حمایتی نیز در خط گردن ایجاد می‌شود. با شکست خط گردن، می‌توان انتظار تغییر روند کامل بازار را داشت.

    انواع الگوی سر و شانه

    نوع الگوی سروشانه متناسب با نقطه‌ی قرارگیری قله یا کف‌ها، متفاوت است. چنانچه روند قیمتی پیش از پدید آمدن الگو، افزایشی باشد، شاهد شکل‌گیری الگو در سطح سقف خواهیم بود. در مقابل، وضعیتی که در آن روند قیمتی قبل از پدیدار شدن الگو، کاهشی است، منجر به نمایان شدن الگو در نقطه‌ی کف قیمتی، به عنوان سر و شانه‌ی کف می‌گردد. در ادامه به بررسی دقیق‌تر ساختار هریک از این دو نوع الگو خواهیم پرداخت.

    الگوی سر و شانه سقف

    این الگو هنگامی ظهور می‌کند که روند افزایشی بازار به اتمام رسیده و بازار آماده ریزش می‌شود. در این الگو، سه قله متمایز دیده می‌شود که قله میانی از سایرین بلندتر بوده و به آن سر می‌گویند. دو قله کم ارتفاع‌تر، در هر دو سوی سر، به عنوان “شانه چپ” و “شانه راست” شناخته می‌شوند. هنگامی که الگو کامل می‌شود، برای آغاز یک معامله فروش، بایستی شاهد شکستن خط گردن باشیم. بنابراین روند کلی در الگوی سقف به شرح زیر است.

    • شانه چپ: شروع با افزایش قیمت، ایجاد یک قله و پس از آن، کاهش قیمت که شکل‌گیری شانه چپ را به پایان می‌برد.
    • سر: این مرحله با افزایش دوباره‌ی قیمت و به وجود آمدن یک قله بلندتر از قله قبلی آغاز می‌شود و با پایان یافتن قله جدید، قیمت مجددا کاهش می‌یابد و به دومین نقطه‌ی خط گردن می‌رسد.
    • شانه راست: با افزایش مجدد قیمت، شانه راست شکل می‌گیرد که معمولا با شانه چپ هم سطح است. کاهش قیمت بعد از شکل‌گیری قله شانه راست باید به قدری قوی باشد که منجر به شکست خط گردن شود.

    الگوی سر و شانه کف

    این الگو نیز همانند الگوی قبلی، شامل سه قسمت اصلی می‌شود: یک “سر” در مرکز، یک “شانه” در سمت چپ و یک “شانه” در سمت راست. این الگو معمولاً در پی یک روند کاهشی طولانی مدت ظاهر می‌شود و با تشکیل شانه چپ آغاز می‌گردد. در ادامه نیز شاهد سر و سپس شانه راست خواهیم بود. انتظار می‌رود پس از تشکیل کامل الگو و شکستن خط گردن، شاهد افزایش قیمت باشیم. روند کلی در الگوی سر و شانه کف به شرح زیر است.

    • دره چپ یا شانه چپ: شانه چپ معرف نقطه‌ای است که قیمت از سطح معمول خود کاهش یافته و به تشکیل یک دره منجر شده و سپس شاهد افزایش قیمت اندک خواهیم بود.
    • دره اصلی یا سر: این قسمت بیانگر آن لحظه‌ای است که قیمت به پایین‌ترین سطح خود می‌رسد و عمیق‌ترین دره را به وجود می‌آورد.
    • دره راست یا شانه راست: اینجا قیمت با افزایش دوباره روبرو می‌شود و به نقطه‌ای قابل توجه نسبت به دره مرکزی صعود می‌کند. اما پس از این اوج‌گیری در شانه راست، باید با کاهش قیمت، دره راست را تشکیل ‌دهد که معمولا هم راستا با دره چپ است.

    ویژگی‌های الگوی سروشانه

    الگوی سر و شانه یکی از معتبرترین الگوهای نموداری است که توسط تحلیلگران تکنیکال در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این الگو بیانگر تغییر روند است و می‌تواند هم در بازارهای صعودی (الگوی سقف) و هم در بازارهای نزولی (الگوی کف یا معکوس) ظاهر شود. ویژگی‌های کلیدی این الگو به شرح زیر است:

    1. سه قله یا دره: این الگو شامل سه قله (برای الگوی سقف) یا سه دره (برای الگوی کف) است که نقطه وسطی، بلندتر (در الگوی سقف) یا عمیق‌تر (در الگوی کف) از دو قله یا دره دیگر است.
    2. خط گردن: خط گردن خطی حمایتی یا مقاومتی است که از طریق کف‌های قله‌ها (در الگوی سقف) یا سقف‌های دره‌ها (در الگوی کف) کشیده می‌شود و شکستن آن نشانه‌ای از تأیید الگو محسوب می‌شود.
    3. حجم معاملات: در این الگو، حجم معاملات معمولاً با ایجاد قله یا دره سر به اوج می‌رسد و با تشکیل شانه دوم کاهش می‌یابد.
    4. تغییر روند: الگوی سر و شانه غالباً در انتهای یک روند صعودی (سقف) یا نزولی (کف) شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده تغییر احتمالی در روند است.
    5. هدف قیمتی: پس از شکست خط گردن، می‌توان با اندازه‌گیری فاصله بین سر تا خط گردن و اعمال آن فاصله از نقطه شکست خط گردن به سمت پایین (برای الگوی سقف) یا به سمت بالا (برای الگوی کف)، هدف قیمتی تقریبی را تعیین کرد.
    6. تأیید الگو: الگو تنها زمانی تأیید می‌شود که خط گردن به طور قاطع شکسته شود و بسته به نوع الگو، باید شاهد روند نزولی (برای الگوی سقف) یا صعودی (برای الگوی کف) باشیم.

    آموزش رسم الگوی سر و شانه و اندیکاتور آن

    برای آموزش رسم الگوی سقف، ابتدا باید به دنبال یک روند صعودی در نمودار قیمت باشید. هنگامی که قیمت به اوج می‌رسد و پس از آن کاهش می‌یابد، اولین “شانه” را تشکیل می‌دهد. قیمت سپس دوباره افزایش می‌یابد تا یک “سر” بالاتر از شانه اول ایجاد کند. پس از کاهش دوباره، قیمت برای آخرین بار افزایش می‌یابد تا “شانه” دوم را معمولاً در سطح مشابه شانه اول تشکیل دهد. خط گردن را می‌توان با وصل کردن نقاط پایین‌ترین قیمت بین سر و شانه‌ها رسم کرد. روند الگوی کف نیز به طول کامل، برعکس روند الگوی سقف است. در ادامه به بررسی اجزای این الگو و نحوه معامله با آن می‌پردازیم.

    اندیکاتورهای متعددی برای رسم این الگو نیز در بسترهای تحلیل وجود دارند. اندیکاتور Head and Shoulder Chart Pattern، یکی از اندیکاتورهایی است که با دقت مناسبی، اقدام به رسم این الگو بر روی نمودار قیمتی می‌کند. معامله‌گران باید به این نکته دقت کنند که این اندیکاتور، صرفا الگو را رسم می‌کند و میزان اعتبار الگوی رسم شده با توجه به سایر شاخص‌ها باید سنجیده شود.

    اجزای تشکیل دهنده الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

    در زمینه پیاده‌سازی این الگو، مهم است که بدانیم شانه‌های کناری باید در یک ارتفاع مشابهی قرار داشته باشند. یعنی در الگوی مطلوب، شانه‌ها باید در یک خط افقی هم‌راستا باشند. در الگوی سر و شانه سقف، خطی که در زیر نقاط کمترین قیمت قرار می‌گیرد، خط گردن نام دارد و از نظر بصری در جایگاهی قرار می‌گیرد که به گردن در بدن انسان شباهت دارد. این خط به عنوان یک معیار کلیدی برای سنجش و شناسایی جهت‌گیری آینده بازار قابل ارزیابی است.

    زمانی که قیمت از خط گردن پایین‌تر می‌رود، نشانه‌ای از شروع یک روند نزولی جدید محسوب می‌شود و تریدرها معمولاً این موقعیت را برای معامله فروش، مناسب می‌دانند. در مقابل در الگوی سر و شانه کف، زمانی که قیمت بالاتر از خط گردن می‌رود، یک سیگنال معکوس به وقوع می‌پیوندد و تریدرها اغلب در چنین نقاطی به دنبال فرصت‌های خرید هستند.

    نحوه انجام معامله با الگوی سر و شانه

    باید توجه داشت که این الگو در تحلیل تکنیکال، نشان‌دهنده یک تغییر قابل توجه در روند قیمت‌ است. بنابراین در مواجهه با الگوی سر و شانه سقف، باید منتظر ماند تا خط گردن تشکیل شده به سمت پایین شکسته شود. در این حالت می‌توان وارد معامله فروش شد. اگر قیمت پس از شکست خط گردن، فاصله زیادی با این خط حمایتی گرفت، معامله‌گر می‌تواند منتظر بازگشت قیمت و پولبک (Pullback) به آن باشد و سپس به معامله ورود کند. در این حالت سطح سود (Take profit) و هدف قیمتی، معادل ارتفاع سر تا خط گردن نسبت به خط گردن و به سطوح پایین آن خواهد بود. حد ضرر (Stop loss) برای این معامله می‌تواند اندکی بالاتر از شانه راست باشد، اما معامله‌گری که قصد دارد ریسک کمتری انجام دهد، حد ضرر را می‌تواند اندکی بالای خط گردن قرار دهد.

    در مقابل در مواجهه با الگوی کف، باید منتظر ماند تا خط گردن تشکیل شده به سمت بالا شکسته شود. در این حالت می‌توان وارد معامله خرید شد. اگر قیمت پس از شکست خط گردن، فاصله زیادی با این خط مقاومتی گرفت، معامله‌گر می‌تواند منتظر بازگشت قیمت و پولبک به آن باشد و سپس به معامله خرید ورود کند. سطح سود همانند الگوی سقف، معادل ارتفاع سر تا خط گردن نسبت به خط گردن و به سطوح بالاتر آن خواهد بود. حد ضرر نیز همانند روش قبل، می‌تواند اندکی پایین‌تر از شانه یا همان دره راست باشد، اما معامله‌گری که قصد دارد ریسک کمتری انجام دهد، حد ضرر را می‌تواند اندکی پایین‌تر از خط گردن قرار دهد.

    سخن پایانی

    باتوجه به توضیحات ارائه شده، می‌توان تأکید کرد که الگوی سر و شانه به عنوان یکی از معتبرترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال است. بکارگیری دقیق این الگو می‌تواند نقاط عطف مهمی در بازارهای مالی را نشان دهد و به معامله‌گران کمک کند تا فرصت‌های سودآوری را شناسایی کنند. با این حال، مهم است که هر تحلیل‌گر و معامله‌گری به خاطر داشته باشد که استفاده از این الگو، همانند هر ابزار تحلیلی دیگر، نیازمند تأیید از سایر ابزارهای تکنیکال و مدیریت ریسک است.

    سوالات متداول

    این الگو با سه قله مشخص می‌شود: دو قله کم ارتفاع‌تر به عنوان “شانه‌ها” و یک قله بلندتر بین آن‌ها که “سر” نامیده می‌شود. این الگو معمولاً نشان‌دهنده‌ی پایان یک روند است.

    الگوی کف نمایانگر تغییر روند از نزولی به صعودی است و شامل دو دره کم عمق‌تر و یک دره عمیق‌تر بین آن‌هاست. الگوی سقف برعکس این روند را نشان می‌دهد.

    خط گردن یک خط افقی یا کمی‌ مایل است که از طریق کف‌های قله‌ و شانه‌ها کشیده می‌شود. شکسته شدن این خط می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تأیید الگو باشد.

    حجم معاملات در زمان تشکیل الگو، زمانبندی و مدت زمان تشکیل الگو و تطابق الگو با سایر ابزارهای تکنیکال، می‌توانند بر قدرت و اعتبار آن تأثیر بگذارند.

    خیر، این الگو در تمام بازارهایی که قیمت‌ها تحت تأثیر عرضه و تقاضا هستند، قابل استفاده است.

    ورود به معامله پس از شکست خط گردن توصیه می‌شود، در حالی که خروج از معامله بسته به اهداف تعیین شده برای حد سود و حد ضرر است.

    حد ضرر معمولاً کمی بالاتر از خط گردن قرار داده می‌شود، در حالی که حد سود می‌تواند بر اساس ارتفاع الگو از سر تا خط گردن تعیین شود و به اندازه‌ی آن فاصله از نقطه‌ی شکست محاسبه می‌شود.

    الگوی سر و شانه می‌تواند در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت نیز مشاهده شود، اما معمولاً در بازه‌های زمانی بلند‌مدت اعتبار بیشتری دارد.