ثروت معیار ارزش همه دارایی های متعلق به یک شخص، جامعه، شرکت یا کشور است. ثـروت با در نظر گرفتن مجموع ارزش بازار کلیه دارایی های مشهود و نامشهود شخص یا مؤسسه و کسر همه بدهی ها از آن به دست می آید. درواقع، ثـروت مجموع منابع موجود است. همیشه به مردم گفته می شود، وقتی بتوانید بسیاری از منابع یا کالاهای ارزشمند را به دست آورید، ثروتمند خواهید شد. ثـروت با استفاده از واژگان و اصطلاحات مختلفی بیان می شود. برای اشخاص، ثروت خالص رایج ترین راه بیان ثـروت است، درحالی که کشورها ثـروت خود را با تولید ناخالص داخلی یا GDP به ازای هر فرد اندازه گیری می کنند و نشان می دهند.

ثروت شامل چه چیزهایی است؟

اینکه چه چیزهایی شامل ثروت شخص می شود در طول زمان و در جوامع مختلف متفاوت بوده است. برای مثال مصریان باستان یک سیستم پولی بر اساس گندم داشتند. برخی فرهنگ های دیگر از کالاهای دیگر به جای پول استفاده می کردند، مثلاً برنج یا نمک. جوامع اسکیموها معاملات خود را با روغن نهنگ انجام می دادند که هم می توانست به عنوان غذا و هم به عنوان سوخت جهت حصول گرما و نور استفاده شود. قبیله های آفریقایی و قبیله های بومیان آمریکا از مهره ها و اشیاء به خصوص به عنوان پایه سیستم پولی بهره می گرفتند. امروزه گوساله و احشام همچنان در برخی فرهنگ ها برای معامله استفاده می شود. اما در جوامع پیشرفته، طلا و نقره بودند که پایه های سیستم پولی را در بسیاری کشورها تشکیل دادند. بااین حال، قیمت طلا و نقره دارای نوسان بود و به ندرت اتفاق می افتاد ارزش آن برای مدتی طولانی پایدار باقی بماند. برای مثال در جنگ جهانی دوم، دولت مالکیت خصوصی طلا را غیرقانونی اعلام کرد. اقتصاددانان برای دهه ها در مورد گره خوردن ارزش ارزهای دولتی به ذخیره نقره و طلا بحث و مجادله داشتند. سرانجام در سال ۱۹۷۰، آمریکا استاندارد طلا را کنار گذاشت و از آن زمان، پشتوانه ارزش دلار آمریکا صرفاً اعتبار دولت ایالات متحده آمریکا است.

ثروت را با چه چیز می سنجند؟

پول، متداول ترین چیز برای سنجش ثروت است (هرکسی پول بیشتری داشته باشد ثروتمندتر است). ارزش محصول یا موادی که به عنوان پایه و اساس سیستم پولی استفاده می شود، بستگی به این دارد که چه تعدادی از افراد حاضر می شوند معاملات خود را با آن انجام دهند و در ازای دریافت آن، کار کنند. معیار دیگر، درجه پذیرش آن کالا یا چیز در جهان است. اگر هیچ کس خارج از یک جامعه حاضر نباشد پول آن جامعه را برای کالاها یا سرویس ها دریافت کند، آن پول هیچ ارزشی خارج از موطن خود نخواهد داشت. (مثلاً کمتر کشوری وجود داشته باشد که در آن، دلار آمریکا به عنوان پول پذیرفته نشود ولی کشورهای زیادی هستند که در آن ها نمی توانید با ریال ایران معامله کنید). میزان اثرگذاری نیروهای خارجی و توانایی آن ها بر دست کاری ارزش پول، می تواند تأثیر چشمگیری بر سنجش ثروت داشته باشد. یکی از مشکلات بزرگ اسکناس این است که می تواند دست کاری شده و ارزش آن با اقدامات یک شخص یا چندین نفر از طریق جعل کاهش یابد. مشکل دیگر ارزهای دولتی، ساده بودن دست کاری ارزش پول با چاپ بیشتر آن (باهدف تسهیل وام دهی) و چاپ کمتر آن (باهدف افزایش محدودیت در اعطای اعتبار) توسط دولت و بانک مرکزی است. همچنین می توان ثروت را به گونه دیگر تعریف کرد و آن را در سه طبقه کلی در نظر گرفت:

  • امنیت مالی
  • زندگی هدفمند
  • سلامت جسم و روان

۱- امنیت مالی

امنیت مالی، موجب آرامش فکری و گرفتن تصمیمات منطقی تر می شود. بدون شک، هرچه امنیت مالی بیشتر باشد، کیفیت زندگی بهبود می یابد. افراد تلاش می کنند، مشاغلی را بیابند تا در آن بتوانند به امنیت نسبی مالی برسند. همچنین، سرمایه گذاری کم ریسک در کنار حقوق ماهانه، می تواند امنیت مالی افراد را تا حد قابل ملاحظه ای توسعه دهد؛ به عبارت دیگر، وقتی شما امنیت مالی دارید، ثروتمند محسوب می شوید.

۲- زندگی هدفمند

افراد هدفمند، انگیزه ای برای کار و تلاش دارند؛ بنابراین، سریع تر از سایرین راه های موفقیت و افزایش ثروت می یابند. درواقع، زمانی که دیگران دنبال راهی برای فرار از وظایف خود می گردند، افراد هدفمند، در پی فرصت های جدید هستند. زندگی هدفمند همان عاملی است که نتیجه تلاش افراد ثروتمند را از دیگران جدا می کند. اهداف هر شخص با دیگری متفاوت است و می تواند پس از مدتی تغییر کند. مهم آن است که پیوسته هدفی برای دستیابی وجود داشته باشد. اهمیت هدف، زمانی مشخص می شود که شما ثروتمند شوید ولی ندانید با ثروت خود چه کنید و چطور از آن لذت ببرید؛ به عبارت دیگر، رضایت به یک هدف گره خورده است و پول فقط ابزاری برای طی کردن مسیر تا آن هدف است.

۳- سلامت جسم و روان

زمانی که جسم و روان سالم نباشد، لذت بردن بی معنا می شود. همچنین کیفیت زندگی افت می کند. از طرف دیگر، زمانی که شما بیمار و خسته باشید، نمی توانید ایده های جدید برای خلق پول طرح و اجرا کنید. گفته می شود بسیاری زندگی می کنند تا کار کنند. درحالی که درست تر آن است که کارکنیم تا زندگی کنیم. درواقع سلامتی جسم و روان ثروت با ارزش تری است. درست است که در مسیر کسب درآمد و پول بیشتر باید تلاش کنیم و از بعضی خواسته ها صرف نظر کنیم؛ اما به خطر انداختن سلامتی آن هم به مدت طولانی اصلاً توصیه نمی شود.

میزان ثروت چگونه محاسبه می شود؟

کیم کیوساکی نویسنده کتاب زن ثروتمند، ثروت را حاصل تقسیم مجموع درآمد ماهانه بدون کار کردن و پس انداز بر مخارج ماهانه زندگی می داند. درواقع باید ابتدا کل هزینه های زندگی در یک ماه محاسبه شود. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که باید کلیه هزینه های زندگی را به گونه ای محاسبه کنیم که کیفیت زندگی ما تغییر نکند. به عنوان مثال، اگر هرماه با تاکسی یا خودرو شخصی تردد می کنیم، هزینه آن را کامل و به طور واقعی در نظر بگیریم. درواقع استثنا قائل نشویم که شاید اتوبوس سوار شوم یا اصلاً از خودرو استفاده نکنم. سپس پولی که در اختیارداریم و شامل حقوقمان نیست مانند پس انداز، سهام یا هر پول نقد را محاسبه کنیم. البته به این نکته دقت کنید، قرار نیست مبلغی را بابت فروش دارایی ها مانند خانه، ماشین، طلا و… در نظر بگیریم و صرفاً مبالغ موجود که نقد شونده هستند محاسبه می شوند. درنهایت مبالغ در اختیار را تقسیم بر هزینه های ماهانه می کنیم.

قوانین ثروت

قانون پارکینسون یکی از بهترین و مهم ترین قوانین مربوط به ثروت و پس انداز است. این قانون سال ها قبل به وسیله سی. نورث. کت پارکینسون نوشته شده است و توضیح می دهد که چرا بعضی ها در بازنشستگی فقیرند. این قانون می گوید مهم نیست مردم چقدر درآمد دارند، گرایش آنان این است که همه درآمدشان و کمی بیشتر از آن را خرج کنند. هزینه هایشان متناسب با درآمدشان بالا می رود. مهم نیست درآمدشان چقدر است، چون به نظر می رسد هیچ وقت این درآمد کافی نباشد. اولین استنباط از قانون پارکینسون «استقلال مالی از نقض کردن قانون پارکینسون به دست می آید.» قانون پارکینسون دامی را توضیح می دهد که خیلی ها در آن گرفتار می شوند. همین موضوع، دلیل بدهی، نگرانی های پولی و ناامیدی مالی است. این فقط وقتی است که جلوی نیروی قدرتمند فوریت برای خرج کردن پول، مقاومت می کنید و این گونه، پس انداز پول شروع می شود و شما از بقیه جلو می زنید. دومین استنباط از قانون پارکینسون این است:

اگر بگذارید مخارجتان با سرعتی کمتر از درآمدتان بالا بروند و این مابه التفاوت را پس انداز یا سرمایه گذاری کنید، در طول زندگی کاری تان به استقلال مالی می رسید. به عبارتی اگر بتوانید بین افزایش درآمد و افزایش هزینه های زندگی تان شکافی به وجود آورید و بعد، این تفاوت را پس انداز و سرمایه گذاری کنید، می توانید هم زمان با درآمد بیشتر، دائماً کیفیت سبک زندگی تان را بالا ببرید.

چگونه ثروت زیاد داشته باشیم؟

خوب است بدانیم، قرار نیست ثروت، صرفاً زندگی ما را به اندازه سال های عمرمان، تأمین کند. برای رسیدن به استقلال مالی، باید ثروت تمام نشدنی داشته باشیم. بدین منظور، باید بیاموزیم که درآمد خود را سرمایه گذاری کنیم؛ زیرا درآمد در صورت عدم سرمایه گذاری، تمام می شود و به خودی خود قدرت خلق پول بیشتر ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت هزینه های زندگی هر فردی، تعیین کننده میزان جریان نقدینگی موردنیاز اوست. ثروت زیاد ازنظر هر شخصی متفاوت است؛ زیرا هر فرد با توجه به شرایط فعلی درآمدی خود راجع به ثروت نظر می دهد. شاید در نظر یک شخص ۱۰۰ میلیون تومان ثروت زیادی باشد و ازنظر دیگری ۱۰ میلیارد نیز ثروت زیادی نباشد. رابرت کیوساکی Robert Kiyosaki، یکی از موفق ترین و ثروتمندترین افراد دنیا و خالق اثر مشهور و پرفروش پدر پولدار، پدر فقیر است. به عقیده کیوساکی «ثروت یعنی، شما اگر کار نکنید تا چه زمانی می توانید دوام بیاورید…» و البته، رابرت کیوساکی ادامه می دهد:

ثروت نسبت مستقیمی با قدرت دارد، شما اگر از امروز کار نکنید تا چند وقت می توانید به همین روالی که دارید، زندگی کنید؟ پس اگر می خواهید بدانید ازنظر رابرت کیوساکی واقعاً چقدر ثروتمند هستید، اگر از امروز به سرکار نروید تا چه زمانی می توانید بدون نیاز به کار، به زندگی تان ادامه داده و قدرتتان را حفظ کنید؟ بد نیست بدانیم مفهوم «ثروتمند» با «پولدار» متفاوت است. اگر تعریف شما از ثروتمند شدن چیزی به جز پولدار شدن است، شاید هیچ وقت به معنای واقعی پولدار نشوید؛ زیرا پولدار شدن و ثروتمند شدن دو مقوله متفاوت هستند. پولدار شخصی است که صرفاً امکانات مالی زیادی دارد. ولی ثروتمند شخصی است که می تواند پرقدرت بی اندیشد و ثروت خلق کند. این ثروت به جز پول می تواند شامل، ارتباطات موفق، معنویت، دانش، سلامتی و تفریح باشد؛ به عبارت دیگر اگر بتوانید تعادلی میان قسمت های مختلف زندگی خود برقرار کرده و احساس خوبی داشته باشید لقب ثروتمند برازنده شما است. برای ثروتمند شدن راه زیادی در پیش دارید، نخست باید بتوانید دانش خود راجع به ثروتمند شدن افزایش دهید. با افزایش دانش می توانید افکار خودتان را در جهت توسعه ثروت پرورش دهید. همچنین باید بدانید کارآفرینی بخشی از فرآیند ثروتمندی است.

چگونه با سرمایه گذاری ثروت خود را افزایش دهیم؟

برایان تریسی می گوید:

قانون سرمایه گذاری از بین قوانین مربوط به پول از همه مهم تر است و اشاره دارد به اینکه قبل از سرمایه گذاری، بررسی و تحقیق کنید.

باید برای واردکردن پول در یک سرمایه گذاری، بیشترین زمان را برای مطالعه و بررسی آن سرمایه گذاری خاص بگذارید. هیچ وقت به سرعت از پولتان جدا نشوید. شما برای به دست آوردن این پول، سخت کارکرده اید تا جمع شود. پس قبل از اینکه هر تعهدی را قبول کنید، در مورد هر جنبه از سرمایه گذاری تحقیق کنید. تمام جزئیات را درخواست کنید. در مورد سرمایه گذاری اطلاعات کافی، دقیق و صادقانه بخواهید. اگر در تصمیمتان تردید دارید، بهتر است پولتان را در بانک (حساب های سپرده گذاری) نگه دارید و روی آن قمار نکنید.

اولین استنباط از قانون سرمایه گذاری این است: تنها نکته آسان در مورد پول، از دست دادن آن است.

در این بازار رقابتی، به دست آوردن پول سخت است؛ ولی یکی از آسان ترین کارهایی که می توانید انجام دهید، از دست دادنش است.

دومین استنباط از این قانون را از زبان میلیاردر خودساخته ماروین دیویس می توان شنید که می گفت: پول را از دست نده. 

اگر این امکان وجود دارد که پولتان را از دست بدهید، در همان وهله اول از آن جدا نشوید.

سومین استنباط از قانون سرمایه گذاری می گوید:

اگر فکر می کنید می توانید فقط کمی پول از دست بدهید، در پایان می بینید پول خیلی زیادی ازدست داده اید.

یادتان باشد احمق و پولش به زودی از هم جدا می شوند! وقتی مردی باتجربه و مردی پولدار به هم می رسند، مرد پولدار، تجربه کسب می کند و مرد باتجربه، پولدار می شود! بنابراین در همان وهله اول سرمایه گذاری را قبول نکنید. فقط در چیزهایی سرمایه گذاری کنید که کاملاً باورشان دارید. فقط توصیه افرادی را بپذیرید که با اجرای همان توصق هستند.