خط روند

خط روند رایج­ ترین ابزار تحلیل تکنیکی هست. روند جهت کلی و سمت و سوی قیمت را نشان می دهد و از دو مؤلفه جهت و مدت تشکیل شده است. روند، گویای یک تغییرمداوم (مثبت یا منفی) دریک دوره زمانی است (مثلا تغییر در انتظارات و توقعات سهامداران یک شرکت). از آنجا که روند، قدرت وتمایل غالب معامله ­گران را در نوسانات قیمت نشان می دهد، می توان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود روند ادامه داشته باشد. هنگام مشاهده و بررسی خط روند، مفاهیمی مانند چگونگی انتظارات فعالان بازار از گذشته قیمت­ ها یا تغییرات سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است.

فهرست []

    برای درک روند قیمت ها ابتدا باید با مفاهیم قله و کف آشنا شد. روند، تغییر ثابت در قیمت یا تغییر انتظارات سرمایه گذاران را نمایان می سازد. روندها مجموعه­ هایی از موج­ های صعودی و نزولی هستند. در اولین نگاه به نمودار قیمت می­ توان این نکته را متوجه شد که بازار هیچ زمانی دارای روند مستقیم نیست و مجموعه ه­ایی از شکسته شدن حمایت­ و مقاومت­ های گوناگون است که یک روند را تشکیل می دهد. قیمت­ ها فقط صعود یا سقوط نمی­کنند بلکه اغلب اوقات در محدوده­ های باریکی حرکت می­ کنند. بنابراین، با توجه به تئوری “داو” می­توانیم روندها را به سه سمت تقسیم کنیم:

    • روند صعودی (رو به بالا) – قیمت­ های افزایشی
    • روند نزولی (رو به پایین) – قیمت­ های کاهشی
    • روند خنثی (یک­طرفه) – قیمت­ ها در یک محدوده باریک حرکت می­کنند. به عنوان یک قاعده کلی، قیمت ­ها پیش از افزایش یا کاهش شدید تمایل به تثبیت شدن دارند.

    ۱- روند صعودی قیمت بیشتر از آنکه تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالا رفتن دارد. در روند صعودی معقول­ ترین کار خریدن و باقیماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند صعودی است. یک روند رو به رشد یک خط با شیب مثبت است که از وصل کردن دو یا چند نقطه حداقل (نسبی) به دست می­آید. نقطه حداقل دوم باید بالاتر از حداقل اول باشد تا شیب خط مثبت شود. روندهای صعودی نقش حمایت را ایفا می کنند و این موضوع را نشان می­ دهند که با بالا رفتن قیمت، تقاضای خالص افزایش می­ یابد. بدین ترتیب سهم رشد زیادی خواهد داشت و خریداران اراده و قدرت خود را به رخ دیگر حاضرین بازار می­ کشند. تا زمانی که قیمت سهم بالای خط روند حرکت کند روند مثبت، محکم و بدون تغییر باقی می­ ماند. یک شکست قیمت به زیرخط روند مثبت، نشان­ دهنده ضعیف شدن تقاضای خالص بوده و احتمال تغییر در روند را باید در نظر گرفت.

    ۲- در روند نزولی قیمت بیشتر از آنکه تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. در روند نزولی معقول­ ترین کار فروختن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند نزولی است. (در بازارهای یک طرفه فروختن به معنی بی­ معامله ماندن و نظاره کردن است). یک روند نزولی خطی با شیب منفی است که از وصل کردن دو یا چند نقطه حداکثر (نسبی) به دست می­آید. نقطه حداکثر دوم باید پایین­تر از نقطه اول باشد تا خطی با شیب منفی را تشکیل دهد. روند منفی به شکل مقاومت عمل می­ کند و نشان­ دهنده افزایش در عرضه خالص علی­ رغم افت قیمت سهم است. وقتی افت قیمت همزمان با افزایش عرضه اتفاق می­ افتد، شاهد افت در سهم بوده و این موضوع حکایت از تصمیم راسخ سهامداران بر فروش سهم دارد. تا زمانی که قیمت­ ها زیرخط روند قرار دارند روند بدون تغییر و ثابت در نظر گرفته می­ شود. یک شکست ناگهانی در قیمت و بالاتر رفتن قیمت از خط روند نشان­ دهنده کم شدن عرضه خالص بوده و باید احتمال تغییر در روند قیمت سهم را در نظر داشت.

    ۳- روند خنثی بیان­ کننده قدرت برابر خریداران و فروشندگان درزمانی خاص است. عموما آنچه در روند خنثی دیده می­ شود در بازه­های زمانی کوتاه­تر تلفیقی از روندهای صعودی و نزولی می­ باشد و در بازه­های زمانی بلندمدت روند خنثی، خود جزئی از یک روند دیگر می­ باشد. در روندهای خنثی یا معامله­گر باید تا زمان چیرگی قدرت یکی از گروه خریداران یا فروشندگان نظاره­گر باشد یا از روندهای کوچک صعودی و نزولی بازار منتفع شود.

    درنهایت باید گفت که پیش از انجام هر معامله­ای تشخیص روند صعودی یا نزولی و قوت و ضعف روند غالب اهمیت زیادی دارد. در پایه­ای­ترین شکل، یک خط روند رو به بالا از کف واضح­ ترین منطقه حمایتی (دره­ ها) قابل تشخیص کشیده می­ شود. در یک روند رو به پایین، خط روند از سقف واضح­ترین منطقه مقاومتی قابل تشخیص (قله ها) کشیده می­ شود. در نمودار قیمت، کف­ها نقاطی هستند که فشار تقاضا برعرضه پیشی گرفته و قیمت ­ها بعد از یک دوره کاهش رو به افزایش می­ گذارند. برعکس، قله ­ها نقاطی هستند که فشار عرضه بر تقاضا پیشی گرفته و قیمت­ ها بعد از یک دوره افزایش رو به کاهش می­ گذارند.

    تقسیم­ بندی روندها به لحاظ زمانی

    به غیر از جهت قیمت، طول مدت روند نیز حائز اهمیت می ­باشد. معمولاً معامله گران توجه کمتری به تقسیم بندی زمانی روندها دارند. اما تقسیم­ بندی غالب به سه دسته اشاره دارد:

    1. روند بلندمدت
    2. روند میان­مدت
    3. روند کوتاه­ مدت
    • روند بلندمدت را بیش از شش ماه یا یک سال در نظر می­ گیرند.
    • روند میان­مدت را بیش از یک ماه تا شش ماه در نظر می­ گیرند.
    • روند کوتاه­مدت را روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه در نظر می­ گیرند.

    نکته دیگر در مورد روندها، حرکات موجی شکل آن­ها است. هر روند در بازه زمانی خود از چند روند کوچک­تر تشکیل شده و در بازه زمانی بزرگ­تر، جزئی از یک موج بزرگ­تر است. بنابراین وقتی صحبت از روند به میان می­ آید، تعیین بازه زمانی روند نیز حائز اهمیت می شود.

    1. روند صعودی (افزایشی)

    روند افزایشی سهم درنتیجه بالا رفتن قیمت­ ها از نقاط پایینی به صورت پی­در­پی به وجود می ­آید. پس از افزایش پیوسته قیمت سهم از سطوح پایین در طول زمان نقاط بالا و بالاتری شکل می­ گیرد. از بهم پیوستن نقاط پایینی خط روند افزایشی شکل می­گیرد. خط روند صعودی، خط شیب­دار مثبتی است که کف­ های قیمت را به یکدیگر متصل می­کند و در همه نمودارهای خطی، میله­ای و شمعی کاربرد دارد. در روند افزایشی پس از اتصال نقاط پایینی، به همدیگر خطی شکل می­ گیرد که نقش حمایت را ایفا می­کند. در روندهای افزایشی پدید آمدن موج ­های برگشتی کوتاه به پایین امری طبیعی است. درمجموع خرده موج ­ها از ابتدای موج پیشین پایین­ تر نمی ­روند. واضح است خط روندی که فقط بین دونقطه رسم شود نسبت به خط روندی که بین سه نقطه یا بیشتر رسم شود اعتبار کمتری دارد.

     

    1. روند نزولی (کاهشی)

    روند کاهشی سهم درنتیجه پایین آمدن قیمت­ ها از نقاط بالایی به صورت پی­درپی به وجود می ­آید. روند نزولی یعنی اینکه هر کفی پایین­ تر از کف قبلی و هر سقفی پایین­ تر از سقف قبلی باشد. پس از کاهش پیوسته قیمت سهم از سطوح بالا در طول زمان نقاط پایین و پایین­ تری شکل می­ گیرد. در روندهای کاهشی پدید آمدن موج­های برگشتی کوتاه به سمت بالا امری طبیعی است. درمجموع، خرده موج­ها از ابتدای موج پیشین بالاتر نمی­ روند. در روند کاهشی پس از اتصال سقف­ها به یکدیگر خطی شکل می­ گیرد که نقش سطح مقاومت را ایفا می­ کند. در این حالت، خط روند با استفاده از بالاترین نقاط رسم می­ شود. یک روند کاهشی می ­تواند از کاهش قیمت در سطح مقاومت سرچشمه گیرد، به طوری که فروشندگان کنترل را به دست می­ گیرند و بر پایین آمدن قیمت­ ها فشار می­ آورند.

    نمودار زیر مربوط به شرکت مهندسی ساختمان تاسیسات راه آهن است که قیمت­ ها نقاط پایین و پایین­تری را می­سازند. روند کاهشی سهم بیش از ۱۱ ماه به طول انجامید.

    1. روند خنثی

    روند خنثی به روندی اطلاق می­شود که در آن قیمت­ ها به طور نسبی در یک دامنه محدودی نوسان می­ کنند و افزایش و کاهش قیمت سهم در کانالی بین دو سطح حمایت و مقاومت درجریان باشد. تغییرات ثابت قیمت سهام هنگامی اتفاق می­افتد که انتظارات خاصی از سوی شرکت کنندگان بازار ایجاد نشده است. در نمودار زیر نمونه­ای از روند خنثی نشان داده شده است. به مدت هفت ماه تغییرات قیمت سهام شرکت سرمایه ­گذاری بوعلی در بین دو سطح حمایت و مقاومت محدوده شده است. معامله­ گران انتظارات محدودی از این سهم را برای خود متصور بودند و روند خنثی سهم در محدوده قیمتی ۴۱۹ و ۳۳۹ ریال شکل گرفت. قیمت­ ها هر بار که به سطح ۳۳۹ ریال نزدیک می­ شدند، با تلاش خریداران به سطح مقاومت ۴۱۹ ریال هدایت شد.

     

    اصول کار با خط روند و درجه اهمیت

    همان­طور که پیشتر اشاره شد روندها مجموعه ه­ای از پیشی گرفتن موج­های یک جهت قیمت برجهت مقابل می­ باشند. اگر به شکل زیر دقت کنید می­بینید که روند صعودی مجموعه ه­ایی از روندهای کوچک­تر هستند که مجموع و اندازه روندهای نزولی، کوچک­تر از روندهای صعودی می­ باشد. از همین رو، روندغالب صعودی است. به بیانی دیگر شاهد آن هستیم که در روند صعودی مقاومت­های جدید بالاتر از مقاومت­های قبل از خود هستند، اما قیمت در خطوط حمایت به حمایت قبل از خود نمی ­رسد. عکس این حالت برای روند نزولی تعریف می ­شود.

    در یک روند صعودی دره­های قیمت (حمایت­ ها) نباید به قیمت پایین ­تر از حمایت قبلی برسند و در روند نزولی قله­ های قیمت (مقاومت ­ها) نباید به قیمت بالاتر از مقاومت قبلی برسند. این نکته مهم­ترین اصل تشخیص و به کارگیری روند می­ باشد. در صورتی که قله ­ها یا دره ­ها به اوج قبل خود برسند بیان­ کننده این هستند که یا شیب روندغالب کم شده یا آن روند پایان یافته و روند معکوس جدیدی در پیش داریم.

     

    1. برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دودره قیمت (حمایت) را به یکدیگر متصل می­کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی عبور نکند روند صعودی می ­ماند.
    2. برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به یکدیگر متصل می­کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی عبور نکند روند نزولی می­ ماند.

    اعتبار یک روند را (تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و شیب روند) تعیین می­ کند و در صورتی که هرکدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگ­تر باشد، اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می­ کند.

    شکسته شدن خطوط روند

    همان­طور که قیمت­ ها به واسطه تغییر انتظارات، در سطوح حمایت و مقاومت نفوذ می­کنند، می­ توانند در خطوط فرضی روندهای افزایشی یا کاهشی نیز نفوذ نمایند (تغییر روند). برای اینکه بدانیم خط روند شکسته شده است یا خیر از دو فیلتر استفاده می شود، اول، فیلتر قیمت است و دوم، فیلتر زمان می باشد. از دو فیلتر می­ توان به صورت جداگانه یا به صورت ترکیبشان استفاده کرد.

    برای فیلتر قیمت از قانون نفوذ %۳ قیمت پایانی استفاده می­شود؛ یعنی برای اینکه خط روند شکسته شود باید قیمت پایانی %۳ به داخل خط روند نفوذ کند. البته این قانون %۳ برای روندهای بلندمدت صادق است و برای روندهای کوتاه­ مدت باید از درصدهای کوچک­تر %۱ یا %۲ استفاده کرد. در مورد فیلتر زمان، هنگامی که قیمت پایانی دو روز متوالی از خط روند عبور کند، شکسته شده تلقی می­ شود. فیلترزمان و فیلترقیمت برای حمایت­ ها و مقاومت­ ها نیز کاربرد دارد. در زمان شکست سطح مقاومت در روندنزولی حجم معاملات افزایش و در زمان شکست سطح حمایت در روند صعودی حجم معاملات کاهش می­ یابد.

    هرگاه خط روند شکسته شود، آن را می­ توان به عنوان علامتی از تغییر روند سهم در نظر گرفت. توجه کنید در نقطه شکست خط روند نزولی حجم معاملات سهم به شدت افزایش می­ یابد. افزایش سهام مورد معامله تایید می­ کند که احتمالاً روند نزولی پایان خواهد یافت.

    Bulkowski در تحقیقات خود در زمینه میزان افت قیمت پس از شکست خط روند افزایشی به این نتیجه رسید که افت ارزش سهام به طور متوسط ٪۱۶ تا %۱۸ خواهدبود. این میزان افت درزمانی رخ می­ دهد که قیمت (۴ بار یا کمتر) خط روند را لمس کرده باشد.

    شکل فوق نمودار ۲۴ ماهه شرکت گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو را نشان می­ دهد. خروج قیمت­ ها در پی شکست سطح حمایت ۱۶۸۱ ریالی بیانگر تغییر انتظارات سرمایه­ گذاران براثر افزایش قابلیت سودآوری (تعدیل مثبت EPS) است. خروج قیمت­ ها از کانال نشان می­ دهد که روند کنونی دچار تغییر خواهد شد.

    سیگنال­ های خرید و فروش در تحلیل روند قیمت­ ها

    همیشه به یاد داشته باشید روندها ابدی نیستند و برای همیشه عمر نمی­کنند. این یک اصل اساسی در شناخت و مطالعه خطوط روند است. معمولا در روندهای کاهشی معامله ­گران تا زمان شکست خط روند نزولی و برگشت قیمت با حجم معاملات زیاد، استراتژی صبر و نظاره بازار را انتخاب می­ کنند.

    سیگنال خرید در روند افزایشی

    در روندهای افزایشی می­ توان از خط روند برای مشخص کردن زمان مناسب برای خرید نماد موردنظر استفاده کرد، بدین ترتیب هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک شود یا روی آن قرار بگیرد، زمان مناسب برای ارسال سفارش خرید است. معامله ­گران محافظه ­کارتر ابتدا کمی صبر کنند تا منحنی قیمت بعد از برخورد با خط روند به سمت بالا حرکت کند سپس اقدام به ارسال سفارش خرید نمایند.

    سیگنال فروش در روند کاهشی

    توصیه می­ شود در روندهای کاهشی تا زمان شکسته شدن خط روند نزولی، سیاست صبر و انتظار در پیش گرفته شود. اما در صورتی که به اشتباه در روند نزولی سهم خریدید، زمان مناسب برای ارسال سفارش فروش هنگامی است که منحنی قیمت به خط روند نزدیک شده یا روی آن قرار گرفته است. معامله ­گران برای اطمینان بیشتر می­ توانند صبر کنند تا منحنی قیمت بعد از برخورد با خط روند به سمت پایین حرکت کند، سپس سفارش فروش را ارسال نمایند.

    سیگنال­ های تغییر روند بازار

    عبور منحنی قیمت از خط روند یکی از نشانه­ های تغییر احتمالی روند بازار است که در اصطلاح به آن شکسته شدن خط روند می­ گویند. برای مثال، در یک روند افزایشی، عبورمنحنی قیمت از روی خط روند به سمت پایین نشانه تغییر احتمالی روند قیمت ­ها و آغاز شدن روند کاهشی است. برعکس، در یک روند کاهشی، عبور منحنی قیمت از روی خط روند به سمت بالا نشانه تغییر احتمالی روند قیمت­ ها و آغازشدن روند افزایشی است. در روندهای افزایشی هنگامی که در سطح حمایت اقدام به خرید سهم نمودید، در صورت شکسته شدن خط روند ، برخورد قبلی را سطح ضرر محسوب کرده و برای جلوگیری از زیان بیشتر در صورتی که به بازگشت روند اطمینان ندارید سهم خود را بفروشید.

    اهداف قیمت در زمان شکست خط روند

    bulkowski برای محاسبه هدف قیمت پس از شکست روند صعودی، استفاده از فرمول زیر را پیشنهاد داده است:

    Breakout Price – (Highest High – Trendline Support Price at time of Highest High) * 63%

    قیمت شکست – ((بالاترین قله قیمت – قیمت سطح حمایت در زمان بالاترین قیمت) ×۶۳%)

    همچنین برای محاسبه هدف قیمت پس از شکست روند نزولی فرمول زیر پیشنهاد شده است:

    Breakout Price + ((Trendline Resistance Price at time of Lowest Low – Lowest Low) * 80%)

    قیمت شکست + ((پایین­ترین حفره – قیمت سطح مقاومت در زمان پایین­ترین قیمت) ×۸۰%)

    روندها و اخطارهای آنها می­توانند به یک تحلیلگر تکنیکال کمک کنند تا تشخیص درست و مناسبی داشته باشد.اما اگر از آنها به جا و به موقع استفاده نشوند ممکن است نتایج عکس به همراه داشته باشند و اخطارهای خرید و فروش نادرستی را صادر کنند. عوامل تحلیلی دیگری هم چون درجات حمایت، مقاومت یا تحلیل فراز، نشیب (رونق و رکود) نیز باید به کار گرفته شوند تا بتوان به شکستگی و تغییر شیب خطوط روند اعتماد کرد. باوجود اینکه خطوط روند، مشخصه عمومی و اصلی تحلیل تکنیکی به حساب می آیند، ولی به ندرت به عنوان تنها ابزار برای تحلیل، بررسی و اعتبارسنجی روندها به کار می­ روند. خطوط روند نباید به عنوان ابزار قضاوت نهایی استفاده شوند، بلکه به عنوان اخطارهایی درباره احتمال تغییر روند قیمت به کار گرفته می­ شوند. درواقع، تحلیلگر باید دیگر علائم و نشانه ­های تغییر بالقوه در قیمت سهم را به صورت دقیق­تر بررسی کند.

    تشخیص اعتبار خطوط روند

    • فواصل نقاط رسم خطوط روند
    • زاویه و شیب روند
    • حجم معاملات روند
    • تعداد دفعات برخورد

    فواصل نقاط رسم خطوط روند

    همان­طور که گفته شد نقاط حداکثر، خطوط روند نزولی را تشکیل می­ دهند و نقاط حداقل خطوط روند صعودی را رسم می­ کنند. این نقاط حداکثر یا حداقل نباید خیلی از هم دور یا نسبت به هم نزدیک باشند. فاصله مناسب بین این نقاط توسط عواملی از این قبیل تشخیص داده می­ شوند: (مقیاس زمانی رسم نمودار، محدوده تغییرات قیمت و نظرات شخصی تحلیل­گر). اگر دونقطه حداقلی خیلی به هم نزدیک باشند، اعتبار عکس­ العمل مینیموم (یعنی ماکزیمم بعدی) زیر سؤال می­ رود (یعنی نمی­توان مطمئن بود این حداقل باعث به وجود آمدن حداکثر قابل توجهی در آینده بشود، در حالی که اگر خط روند معتبر و قابل اتکا باشد، اتفاق افتادن این موضوع تقریباً اجتناب­ ناپذیر است). اگر دونقطه حداقلی از هم بسیار دور باشند، ارتباط مابین این دونقطه حداقل مشکوک و غیر قابل اتکا است. یک خط روند ایده­آل و قابل اعتماد از تعدادی نقطه حداقل (یا حداکثر) با فواصل زمانی منطقی که به صورت هموار و پی­ در پی خط روند را نشان می ­دهند، تشکیل شده است. برای روند نزولی، متوسط ۲۹ روز است و برای خط روند صعودی، متوسط ۲۸ روز است. معمولا برای خطوط روند طولانی تر این مقادیر کاهش می یابند. زمان متوسط برای پشتیبانی از خطوط روند افزایشی ۱۳۷ روز و برای خطوط روند کاهشی ۱۳۹ روز است.

    پژوهش Bulkowski در سال ۲۰۰۵ درزمینه اعتبارسنجی خطوط روند حاکی از آن است که فاصله زمانی بین لمس خط روند با زمان­ بندی متوسط حدود ۲۸ روز است، بنابراین مجموع روزهای روند افزایشی قبل از شکست از ۱۳۷ روز می­باشد.

    زوایا و شیب­ ها در خطوط روند

    هرچقدر شیب خطوط روند بیشتر شود (قیمت با روند تندتری تغییر کند) از اعتبار درجه حمایت یا مقاومت کاسته می­شود. پایدارترین روندها، روندهایی هستند که در آن تغییرات قیمت­ ها به صورت یک واحد قیمت در یک واحد زمان باشد. به عبارت دیگر با شیب ۴۵ درجه. یک خط روند تند حاصل از یک جهش (یا افت) ناگهانی دریک بازه کوتاه زمانی است. خط روند به وجود آمده به دلیل این گونه تغییرات ناگهانی، بعید است که یک خط حمایت یا مقاومت معنی­ دار و قابل اعتماد را مشخص کند. حتی اگر سه نقطه معتبر وجود داشته باشند که خطی با شیب به این تندی را به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت معرفی کند، بازهم به سختی می­ توان به آن اطمینان کرد.

    در نمودار بالا شاهد افت %۴۲ قیمت سهام شرکت صنایع آذر آب هستیم. قیمت سهم پس از ۴ بار برخورد با خط روند و سطح حمایت با شکست خط روند افت می­ کند. خط روندهایی که در فواصل زمانی کوتاه­ مدت ایجاد شوند غالبا عمر کوتاهی داشته و به زودی شکسته می­ شوند.

    تایم­ فریم و مقیاس در بررسی نمودار قیمت

    راه دیگری برای واضح­تر کردن نمودار، استفاده از تایم فریم های متفاوت، یعنی نمودارهای هفتگی و ماهانه یا حتی سالانه است. در نمودار هفتگی اطلاعات همه شمع­ های یک هفته در یک شمع جا داده می­ شود. در ماهانه و سالانه نیز هر شمع نشانه کل تغییرات یک ماه یا یک سال است. نمودار روزانه را برای یک سال گذشته به کار می­ برند. معمولا تا حدود ۳ سال گذشته را از نمودار هفتگی و تا ۱۰ سال را از نمودار ماهانه استفاده می­ کنند. از آنجایی که بورس ما جوان است، نمودارهای سالانه کاربردی ندارد. اما به طور کلی، قانون خاصی را نباید وضع کرد. یعنی این طور نیست که بگوییم مثلا نمودار ۲ ساله باید هفتگی باشد و نمی­ توان آن را روزانه بررسی کرد. روند قیمت­ ها در تایم فریم ها ممکن است هم خوانی نداشته باشند. برای مثال ممکن است که میانگین متحرک در تایم­ فریم روزانه سیگنال خرید بدهد اما در تایم فریم ۱ ساعته سیگنال فروش. چه باید کرد؟ مبتدی­ ها ساده ترین کار را انجام می دهند؛ یعنی تنها از یک تایم ­فریم استفاده می­ کنند. یکی از روش­ها برای بررسی وسیع­تر بازار، سیستم سه صفحه ای است. در این سیستم به جای بررسی تنها یک تایم­فریم، ترکیبی از سه تایم­ فریم به کار برده می­شود به این شکل که:

    تایم­ فریمی که با آن بسیار راحت هستید را انتخاب کنید (صفحه میانی). این صفحه اول شماست. برای مثال روزانه، سپس تایم فریم های هفتگی و ماهانه، در تایم­ فریم بلندمدت جهت بازار را پیدا می­کنیم و با کمک دو تایم ­فریم دیگر زمان دقیق ورود به موقعیت خرید یا فروش را. اکثر تحلیل­ گران معتقدند وجود روند در تایم­ های بالاتر ریسک معامله در تایم­ های کوچک­تر را کاهش می­ دهد. زیرا روند در تایم فریم های بالاتر فرضاً هفتگی و ماهانه، بیانگر دیدگاه کلی­تر سرمایه­ گذاران و انتظارات آن­ها از قیمت­ های آینده سهام است. کاربرد تایم فریم های بزرگ برای معامله­ گران کوتاه­ مدت در چند مورد است:

    1. سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم های هفتگی و ماهیانه بسیار قابل تأمل بوده و باید در هرگونه تحلیلی مدنظر قرار گیرند.
    2. شناسایی روند غالب در این تایم فریم ها به ما کمک می­کند تا در خصوص مدت زمان نگهداری سهام، بهتر تصمیم بگیریم. اگر روندی اکیداً یک جهت (مثلاً در تایم هفتگی) مشاهده گردد، می­ توان معاملات تایم فریم های کوچکتر را که در همان جهت طراحی شده اند، باهدف گسترش سود باز نگه داشت.

    اندیکاتور GG-TrendBar که در متاتریدر قابل استفاده می­ باشد، با سه رنگ سبز، زرد و قرمز وضعیت سایر تایم فریم های قیمتی نمودار را نشان می­ دهد.