خلاصه کتاب سیستم مدیریت سرمایه معامله گر

به جرأت می توان گفت، بسیاری از ضررهای هنگفت به دلیل نداشتن ساز و کار مناسب برای کنترل ریسک رخ می دهد. در واقع عمده ی مردم خیلی علاقه ای به مبحث مدیریت سرمایه گذاری و کنترل ریسک ندارند. اما باید بدانید که دنیایی از ریسک در زندگی هر فرد وجود دارد و مدیریت آن ها تلاشی است که سراسر عمر هر فرد را در برمی گیرد. پس لازم است در همه ی این مسائل از جمله مسائل مربوط به سرمایه گذاری هم روحیه آمادگی برای رخدادهای ناخواسته را داشته باشید و با مدیریت و کسب آمادگی برای کنترل ریسک وارد یک معامله شوید. در مطلب خلاصه کتاب سیستم مدیریت سرمایه معامله گر با روش های مدیریت سرمایه ای آشنا خواهید شد که با گذشت زمان آزمایش خود را پس داده اند. به کارگیری این روش ها می تواند یک معامله گر ضررده را به یک معامله گر موفق تبدیل کند و یک معامله گر موفق را به مرحله ای فراتر ببرد.

 رویکرد روانی کنترل ریسک

 

رویکرد روانی کنترل ریسک دیر یا زود هنگامی شروع می شود که واقعاً به این باور برسید که داشتن برنامه مدیریت ریسک برایتان مفید است. سپس به این بستگی دارد که منابعی که در اختیار دارید، در جهت رسیدن به هدف مورد نظر هدایت کنید.

گام نخست برای آمادگی روانی برای ورود به برنامه کنترل ریسک این است که بدانید، پول درآوردن جذاب است و شادی بخش. بنابراین به جای اینکه هر وقت سیستمتان به شما گفت که معامله تان خوب از آب درنیامده از زده شدن حد ضررتان بترسید، این گونه فکر کنید که دارید یک گام به معامله ی سودده نزدیک می شوید. سپس باید انگیزه های هیجانی و روان شناختی خود را ارزیابی کنید و روی ورودی هایی تمرکز کنید که به واسطه آن ها بتوانید رخ دادن هیجانات منفی را کاهش و هیجانات مثبت را افزایش دهید. این کاری است که یک سیستم مدیریت سرمایه خوب برای شما انجام می دهد.

بسیاری از سرمایه گذارها و معامله گرها با تحلیل آخرین اطلاعات بنیادی مهم یا با استفاده از بهترین نرم افزارهای تحلیل تکنیکال فکر می کنند که این ها دارویی جادویی هستند و با باورهایی مثل، اتفاقی که برای آن فرد رخ داد هرگز برای من رخ نمی دهد، من باهوش تر هستم، تحلیل تکنیکال و بنیادی من بی عیب و نقص است و باورهایی از این دست، با خود چنین می اندیشند که مدیریت سرمایه موضوع بی اهمیتی است. ولی حقیقت آن است، از آنجایی که بازار پویا، قدرتمند و غیرقابل پیش بینی است، حتی می تواند قدرتمندترین معامله گران را شکست دهد. اما در همه موارد یک برنامه کنترل ریسک خوب می تواند شما را در مدیریت کمک کند به شرطی که به سیستم مدیریت ریسک و سرمایه ای که برای خود طراحی می کنید، ایمان و اعتقاد داشته باشید.

شیوه تفکر معامله گر

 

دنیای ما از چیزهای متضاد زیادی ساخته شده است. تاریکی و روشنایی، سرد و گرم، و… در رویکردهای رفتاری هم بدین گونه است. همه ی ما هم نقاط ضعف داریم و هم نقاط قوت. با شناخت هرچه بهتر دنیای ما از چیزهای متضاد زیادی ساخته شده است. تاریکی و روشنایی، سرد و گرم، و… در رویکردهای رفتاری هم بدین گونه است. همه ی ما هم نقاط ضعف داریم و هم نقاط قوت. با شناخت هرچه بهتر نقاط ضعف و قوت خود و تلاش برای کم کردن نقاط ضعف و بهبود بخشیدین به نقاط قوت می توان رویکرد روانی خود را نسبت به ریسک تقویت نمود. هر معامله گر بزرگ دارای رویکرد فکری است که بر انجام داد و ستد، ورود و خروج او به هر معامله ای اثر می گذارد. ویژگی های شخصیتی خاصی وجود دارد که به معامله گر کمک می کند که به صورت پیوسته از بازار سود ببرند. گاهی اوقات لازم است این ویژگی ها را در خود پرورش دهید که به این وسیله به شیوه تفکر معامله گر دست خواهید یافت.

یک سری مشکلات و عادت های رفتاری وجود دارد که باعث می شوند شما نتوانید به شیوه تفکر معامله گر دست یابید. از جمله ترس از خورده شدن حد ضرر یا ترس از ضرر کردن، خروج خیلی زود از معاملات، امید و آرزوی بی جهت، داد و ستد هیجانی،خشمگین شدن پس از یک معامله ضررده و … در فصل چهارم کتاب فهرستی ۱۵تایی از این موانع شرح داده شده است. زمانی که در معاملات با کاهش سرمایه مواجه می شوید، این فهرست را مرور کنید و ببینید کدام عادت رفتاری غلط باعث ضرر شما شده است و بررسی کنید که چگونه می توانید آن را رفع نمایید تا جلوی ضررهای بعدی گرفته شود.

تعیین حد ضرر

 

تازمانی که عامل انسانی در موضوعی دخالت دارد هیچ چیز ۱۰۰ درصد کاملی در این کره ی خاکی وجود ندارد. با توجه به اینکه داد و ستد هم همین طور است، باید خود را برای موارد ناگزیری مثل ضرر و ریسک آماده کنید و با برنامه ریزی برای مدیریت ریسک بپذیرید که همه معاملات سودده نیستند. گاهی بدترین چیزی که می تواند بر سر سرمایه گذارهای با انرژی و معمولاً باهوش بیاید این است که وارد بازار شوند و نخستین معامله هایشان از همان آغاز پشت سر هم سودده باشد. این افراد ممکن است به عنوان یک تازه کار حد ضررهایشان را به خوبی محاسبه نکرده باشند یا اصلاً حد ضرری تعیین نکرده باشند. این گونه افراد باید بدانند که در بورس عملکرد گذشته بیمه کننده نتایج آینده نیست. راه حل مناسب و اساسی این است که همیشه برای اینکه ضررهایتان را پایین نگه دارید، از حد ضرر استفاده کنید و این حد ضرر را بر پایه ی حرکت بازار بگذارید نه مقدار پول دلبخواهی خود.

برای انتخاب یک سیستم معاملاتی مناسب، پنج عامل وجود دارد که باید در نظر گرفته شود:

۱٫نقاط ورود به بازار باید بر پایه ی حرکت نرخ، سطوح حمایت و مقاومت عمده، حجم، میزان پویایی و یا قواعد بنیادی صورت گیرد.

۲٫پیش از باز کردن یک معامله، حد ضرر اولیه باید تعیین شده باشد.

۳٫خروج از معامله باید بر پایه ی حرکت نرخ، سطوح حمایت و مقاومت عمده، حجم، میزان پویایی و یا قواعد بنیادی صورت پذیرد نه مقدار پول دلبخواهی که با آن احساس راحتی می کنید.

۴٫باید سیستم تان به صورت مناسبی روی کاغذ آزمایش شده باشد و به صورت زنده با آن معامله کرده باشید تا بتوانید آمار عملکرد فردی خود را تعیین کنید.

۵٫قواعد سیستم معاملاتی تان باید به صورت نوشته شده دربیایند، به گونه ای که نقاط ورود و خروج یکپارچه، روشن و قابل سنجش باشند.

اینکه بدانید کجا وارد معامله شوید تازه اغاز کار است. سپس نکته مهم این است که بدانید کجا خارج شوید. از دیدگاه مدیریت سرمایه و روان شناختی، تصمیم خروج باید پیش از انجام معامله گرفته شود. با تشخیص نقطه ی خروج و حدضرر پیش از رخ دادن اتفاق، احتمال داد و ستد هیجانی را که منجر به فاجعه می شود، کاهش خواهید داد. نکته مهم بعدی اینکه بازار دارای چرخه های گوناگونی است که مدام در حال تغییر است. باید به عنوان یک معامله گر، رویکرد خود را با این چرخه ها سازگار کنید تا سودآور بمانید.

قواعد حدضررهای خروج

 

یک راه مهم برای کنترل ریسک معاملاتی این است که حدضررهای خروجی را بر اساس یک استراتژی مناسب تعیین کنید. یعنی نه باید حد ضررها را به گونه ای نزدیک تعیین کنید که باعث شود مدام از بازار خارج شوید و نه باید آن ها را به اندازه ای آزاد بگذارید که اصلاً معامله تان در سود قفل نشود. استراتژی حد ضرر باید به گونه ای باشد که مجال تنفس به معامله بدهد تا معامله در بالا و پایین شدن های طبیعی بازار دوام بیاورد و بسته نشود. چند نوع از ریسک هایی که با تعیین حدضرر خروج می تواند از شما در برابر این ریسک ها محافطت کند عبارت است از: ریسک معامله، ریسک بازار، ریسک وجه تضمین، ریسک نقدشوندگی، ریسک شبانه و ریسک پویایی.

هفت نوع از مهم ترین حدضررهای که می توانید در سیستم معاملاتی خود جای دهید شامل:

  • حدضرر اولیه (نخست): این نوع حدضرر پیش از ورود به بازار تعیین می شود و برای تعیین حجم معامله نیز به کار می رود.
  • حدضرر دنبال شونده: این حدضرر این توانایی را می دهد که همزمان با حرکت بازار طبق پیش بینی شما، معامله تان در سود قفل شود.
  • حدضرر مقاومتی: این حدضرر درست زیر روند اصلاحی بازگشتی در یک روند تعیین می شود.
  • حدضرر سه میله ای: در یک روند هرگاه به نظر بیاید بازار در حال از دست دادن جنبش است و پیش بینی بازگشت کنید این حدضرر به کار می آید.
  • حدضرر تک میله ای: از این حد ضرر زمانی استفاده کنید که سه تا پنج میله نرخ با قدرت زیادی در جهت پیش بینی تان در حرکت باشد. هنگامی که نرخ به محدوده ی هدف سود شما وارد شد، این حدضضر را به کارگیرید.
  • حدضرر خط روندی: در یک روند افزایشی خط روند را باید زیر کف های نرخ رسم کرد و در روند کاهشی بالای سقف های نرخ. هنگامی که این گونه حدضررها را تعیین می کنید وقتی که نرخ خلاف جهت خط روند بسته شد، معامله تان بسته می شود.
  • حدضرر بر پایه ی خط کانال برگشتی: در این نمونه حدضرر با توجه به کانال بازگشتی تعیین می شود. کانال بازگشتی بسیار شبیه خط روند است اما کانالی بسیار دقیق را بین سقف ها و کف های نرخ تشکیل می دهد. در روند افزایشی حدضرر خارج از کف کانال و در روند کاهشی خارج از سقف کانال تعیین می شود.

ورود و خروج تدریجی

 

خروج تدریجی از معاملات روشی است که می تواند برخی معاملات ضررده را به معاملاتی سودده تبدیل کند. شما می توانید روش خروج تدریجی را برای معامله در جهت روند اصلی، اسکالپینگ و معامله در خلاف جهت روند اصلی به کار ببرید. هنگامی که معامله ی باز دارید کاهش استرس موضوع با اهمیتی است. پس از اینکه استرس خود را کاهش دادید می توانید به تدریج خروج مناسبی داشته باشید. برای اینکه بتوانید آرام آرام از یک معامله خارج شوید حجم معامله ی اولیه تان باید به اندازه ی کافی بزرگ باشد. یعنی باید به اندازه ای باشد که هنگامی که سیگنالی را مبنی بر خروج از یک سهم معامله تان دریافت کردید، بتوانید این کار را انجام دهید. هنگامی که یک سوم را از معامله خارج کردید می توانید یک سوم دیگر را نیز در صورت دریافت سیگنال دوم از معامله بیرون بیاورید. یک سوم دیگر تا زمانی که به حدضررتان برخورد کند باز می ماند. از روش تدریجی برای ورود به بازار یا افزایش حجم یک معامله نیز می توان استفاده کرد و معمولا در معامله در جهت روند اصلی کاربرد دارد. پایه ی این کار این است که حجم معامله را در معامله ای که در حال حاضر سودده است افزایش دهید و در عین حال شدیداً روی ریسک تان هم کنترل داشته باشید. توصیه میکنیم در جهت تکمیل این مطلب، مقاله مارتینگل و خرید و فروش پله ای را با کلیک بر اینجا مطالعه نمایید.

اهمیت حجم معامله و فرمول هایی برای کنترل ریسک

 

روش های گوناگونی برای محاسبه درصد سرمایه ای را که در هر معامله می توانید ریسک روی آن ریسک کنید وجود دارد که در همه ی این روش ها لازم است که بدانید میزان برد و میزان سودتان چقدر است. میزان برد بر پایه ی درصد برد و احتمال برد شما بنا نهاده شده است. برای مثال اگر میزان برد شما ۴۰درصد باشد، ۴۰درصد معامله سودده دارید و ۶۰درصد معامله ضررده. منظور از میزان سود میانگین مقدار دلاری معاملات سودده تقسیم بر میانگین مقدار دلاری معاملات ضررده. یعنی اینکه به ازای هر یک دلاری که از دست می دهید، چند دلار به دست می آورید.

۲ فرمول بسیار مهم که برای کنترل ریسک به شما کمک می کنند به شرح ذیل است:

فرمول ۲درصد ریسک: برای شروع معامله بهتر است بیش از ۲ درصد روی هر معامله ریسک نکنید. اگر معامله گر حرفه ای هستید و می خواهید بیش از ۲ درصد ریسک کنید، پیش از انجام محاسبات به جای مقداری که در این فرمول هست مقدار مطلوبتان را قرار دهید.

مقدار ریسک= حجم معامله × ۲٪

فرمول حجم معامله:

حجم معامله = [کمیسیون – مقدار ریسک] / تفاضل میان نقطه ی ورود و نقطه خروج

دنبال کردن نتیجه سود و زیان و فرمول های بیشتری برای موفقیت

 

دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد داشتن برنامه ای پیوسته برای ثبت نتایج فواید زیادی دارد. از جمله اینکه نظم، اعتماد و آگاهی تان به سیستم افزایش می یابد، سریع تر می توانید با رفتار ضررده برخورد کنید و آن را اصلاح کنید، می توانید درصد ریسک هر معامله را به گونه ای تنظیم کنید که از خطر نابودی در امان بمانید و فواید دیگر.

ثبت کارنامه، نسخه ی رسیدن به موفقیت است لذا لازم است یک سری آمار حیاتی در داد و ستد را همیشه ثبت و ضبط کنید از جمله، میزان سود، میزان برد، میزان کمیسیون. این مقدارها وصعیت کنونی شما را در برخی سطوح مشخص کرده و شما را برای پیشرفت بیشتر راهنمایی می کنند.

-میزان برد، درصد معاملات سودده نسبت به معاملات ضررده است. هرچه این میزان بیشتر باشد، بهتر است اما هیچ گاه ۱۰۰ درصد معامله سودده نخواهید داشت.

میزان برد = تعداد کل معاملات سودده / تعداد کل معاملات

-میزان سود، به شما می گوید که به ازای هر دلاری که از دست می دهید چقدر به دست می آورید. هرچه میزان سودتان بیشتر باشد، عملکرتان بهتر است.

میزان سود = میانگین معاملات سودده / میانگین معاملات ضررده

-میزان کمیسیون، این مقدار مشخص کننده درصدی از سود است که صرف پرداخت کمیسیون به کارگزاری می شود. هنگامی که معامله هایتان بیش از حد شود، درصد سودی که صرف پرداخت کمیسیون می شود افزایش می یابد. این میزان می تواند مقیاسی باشد که به شما بگوید چه زمانی دارید بیش از حد معامله می کنید.

میزان کمیسیون = کل کمیسیون پرداخت شده / سود ناخالص

سیستم ثبت کارنامه ی همیار معامله گر

 

همیار معامله گر سیستمی است که کمک می کند معاملات خود را از سطحی کلان تا سطحی ریز دنبال کنید. در اینجا ۹ فرم مختلفی را که در سیستم همیار معامله گر به آن نیاز دارید، ارائه داده شده است. کاربرگ روزانه، برگ حسابداری روزانه، برگ حسابداری هفتگی، برگ حسابداری ماهانه، برگ حسابداری سالانه، کارت معاملاتی سالانه سهام، کارت معاملاتی سالانه آپشن، کارت معاملاتی سالانه بازار آتی، برگ امتیاز معاملاتی. با پر کردن روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه ی این فرم ها، داده هایی را که از دیدگاه سود/ضرر نیاز دارید می توانید گردآوری کنید. البته با این سیستم و این فرم ها شما فقط اعداد و ارقام را کنترل نمی کنید، بلکه رویکرد روانی خود را هم می توانید پیگیری کنید. هر کدام از این کاربرگ ها اطلاعات حیاتی و مهمی در اختیار شما قرار می دهد که در نهایت باعث می شود دقت بیشتری روی معاملات خود داشته باسبد.

خودتان را بشناسید

 

شناخت خود باعث می شود که در بازارهای مالی سودآوری بیشتری داشته باشید. با شناخت ویژگی های خود و میزان تحمل ریسک پذیری تان، به درک ارزشمندی خواهید رسید که می تواند سیستم مدیریت سرمایه تان را رشد دهد. این شناخت باعث می شود که اگر با ریسکی خیلی بیشتر از حد تحمل خود معامله می کنید، بتوانید با کاهش استرس و کاهش ریسک، سوددهی خود را افزایش دهید و از سوی دیگر اگر با ریسک بیشتر عملکرد بهتری دارید، باید این نکته را در نظر بگیرید و تغییرات لازم را اعمال کنید.

در فصل ۱۳ کتاب دو آزمون، یکی مربوط به میزان ریسکی که توان تحملش را دارید و دیگری در مورد ویژگی های مربوط به انظباط مطرح شده است. این دو آزمون با هدف طرح شده اند که تعیین کنند در زمینه ریسک پذیری و انظباط دارای چه محدوده آسایشی هستید. امتیازهایی که در این آزمون ها به دست می آورید شما را در شناخت بهتر خود و طراحی یک برنامه مناسب سرمایه گذاری یاری می دهد. حال زمان آن رسیده است که با توجه به ویژگی ها و نیازهایتان برنامه خود و قواعدی که برای اجرای بهتر برنامه باید آن ها را انجام دهید را طراحی کنید. بدانید که این قواعد برای هر فرد می تواند متفاوت باشد. نمونه ای از این قواعد را برای شما ارائه می دهیم.

*چه زمانی باید پول را برداشت و دررفت؟

*چه در دصدی از حساب خود را روی هر معامله ریسک می کنید؟

*با چه حجمی معامله می کنید؟

*چه زمانی از یک معامله خارج می شوید؟

این ها و مثال های دیگری که در فصل آخر کتاب مطرح شده، نمونه ای از قواعد کلی یک سیستم مدیریت سرمایه است که لازم است آن ها را بدانید.

جمع بندی

در نهایت اینکه قواعدی که را که خودتان با توجه به شرایطتان طراحی کرده اید بنویسید، در رایانه تان تایپ کنید یا در دفترچه بنویسید. هر روشی را که می بینید برایتان مناسب تر است را بنویسید. با این کار به محض اینکه کاهش سرمایه را تجربه کنید، ذهن تان می داند که باید چه کار کند. می دانید که قواعد خروج تدریجی، قواعد درصد ریسک روی هر معامله، قواعد تعیین حجم و … چه چیزهایی هستند. این جاست که باید با خود پیمان ببندید که سیستم مدیریت سرمایه ای که طراحی کرده اید را دنبال می کنید تا نتایج مثبت و کارای آن را در معاملات خود مشاهده کنید.

مؤلف: بنت آ . مک داول

مترجم: محمد کریم طهماسبی