خلاصه کتاب ذهن لاک پشت ها

روش هایی که بهترین معامله گران جهان برای تسلط بر ریسک استفاده می کنند

کورتیس ام. فیث نویسنده، برنامه نویس و معامله گر بزرگی است که در دو کتاب خود با عنوان های شیوه ی لاک پشت ها و ذهن لاک پشت ها تجربیات خود از دنیای پیرامون را با بیانی شیوا و جذاب با خواننده در میان گذاشته است. در کتاب شیوه لاک پشت ها داستان کامل تبدیل شدن به یک لاک پشت و همچنین مبانی روان شناختی حرکات بازار و نیز بسیاری از تکنیک های معامله گری توسط نویسنده شرح داده شده است که در مطلبی با عنوان خلاصه کتاب شیوه لاک پشت ها به بیان مهم ترین مطالب آن پرداخته ایم.

کورتیس معتقد است که بسیاری از موارد و مشکلاتی را که معامله گران در معامله و دنیای تجارت با آن ها دست و پنجه نرم می کند، می توان در جنبه های دیگر زندگی نیز مشاهده کرد. او اعتقاد دارد با نگاهی به مشکلات شغل های دیگر و بیان مثال هایی در مورد آن ها و دانستن این نکته که آشنایی با ریسک و پذیرش و مدیریت آن امری ضروری در معامله گری محسوب می شود، می توان مسائل دنیای معامله گری را بهتر درک کرد. کتاب ذهن لاک پشت ها فقط برای معامله گران و افرادی که به معامله گری علاقه دارند نوشته نشده است. این کتاب را همه ی افراد جامعه می توانند مطالعه کنند و خواندن آن به تمام افراد با شغل های متفاوت توصیه می شود.

مفهوم ریسک؛ دوست یا دشمن

 

فهرست []

    ریسک به معنای قرار گرفتن در معرض عواقب نامعلوم تعریف شده است. این تعریف نشان می دهد که ریسک از سه جزء جداگانه تشکیل شده است.

    عدم اطمینان (عدم قطعیت): که محرک اصلی ریسک است و شامل رویدادها یا محیط های ناشناخته یا غیرقابل پیش بینی می شود.

    پیامدها: تغییر در بازار، محیط کسب و کار یا زمینه اجتماعی.

    در معرض قرار گرفتن: داشتن یک سهم مالی یا اجتماعی از یک نتیجه مشخص.

    همان طور که گفته شد محرک اصلی ریسک عدم قطعیت است. واقعیت عدم قطعیت می گوید که بهترین تصمیم وجود ندارد. به طور کلی عدم قطعیت به دو دسته زیر تقسیم می شود:

    ۱٫عدم قطعیت اطلاعات: این عدم قطعیت به این دلیل به وجود می آید که برای از بین بردن آن زمان لازم یا منابع کافی در اختیار ندارید تا بتوانید تمام نتایج بالقوه یک وضعیت را به اندازه کافی بررسی کنید.

    ۲٫عدم قطعیت بی نظمی: این عدم قطعیت به دلیل پیچیدگی یک سیستم پدیدار می شود. زیرا ناشناخته های بی شمار، عوامل بسیار زیاد در تعامل و شرکت کنندگان مستقل زیادی وجود دارد.

    برای معامله گران بزرگ ریسک مانند کوه های بلندی است که برای دستیابی به ثروت موجود در سمت دیگر آنها باید پیموده شوند. در ادامه هفت قانونی بیان شده است که معامله گران بزرگ برای مدیریت ریسک و عدم اطمینان از آن استفاده می کنند که می توان آن ها را در هر جنبه از زندگی شخصی یا حرفه ای به کار برد.

    • غلبه بر ترس: ترس در زندگی هم کمک کننده است و هم بازدارنده. معامله گران می دانند که ترس می تواند فرآیند تصمیم گیری را مختل کند و باعث اجتناب از ریسک شود. باید یاد بگیرید که بر ترس غلبه کنید تا بتوانید در شرایطی که عدم اطمینان حاکم است با موفقیت پیش روید.
    • منعطف ماندن: یک معامله گر هرگز نمی داند که کدام سهام یا بازار بازده بزرگی خواهد داشت. از آنجا که معامله گران بزرگ نمی دانند کدام بازار حرکت خواهد کرد با متنوع کردن پرتفوی شانس موفقیت خود را افزایش می دهند.
    • در نظر گرفتن ریسک های معقول: معامله گران بزرگ منطقی ریسک می کنند. یک ریسک منطقی بیشتر شبیه به حدسی آگاهانه است تا پرتاپ تاس. در معرض ریسک قرار گرفتن باید به اندازه ای باشد که بازده مناسبی به همراه داشته باشد و آنقدر زیاد نباشد که در صورت معکوس شدن روند همه چیز از دست رود.
    • آمادگی برای انجام اشتباه: از آنجا که به احتمال زیاد معاملاتی را انجام می دهید که ممکن است به نتایج اشتباهی منجر شوند، باید برنامه ای برای آن پیشامد داشته باشید. یعنی قیمتی را برای خارج شدن از یک معامله ضررده در نظر بگیرید یا روش سیستماتیکی برای برخورد با معاملات ضررده داشته باشید.
    • در جست و جوی حقیقت: تمرکز بر حقیقت بازار باعث می شود که معامله گران موفق سر خود را زیر برف نکرده و با آگاهی از تصویر واقعی و قیمت فعلی در بازار تصمیم گیری نمایند.
    • واکنش سریع نسبت به تغییرات: همان اندازه که در جست و جوی حقیقت بودن و مواجه شدن با آن مهم است، واکنش شما زمانی که با حقیقتی رو به رو می شوید که انتظارش را نداشته اید نیز اهمیت دارد. هنگامی که بازار به سطوح قیمتی می رسد که معامله گر از پیش تعیین کرده است، معامله گر شایسته به سرعت واکنش نشان می دهد و از معامله خارج می شود.
    • متمرکز شدن بر تصمیم ها به جای تمرکز بر نتایج: معامله گران بزرگ استراتژی دارند. آنها بازارهایی که معاملات خود را در آن ها انجام می دهند تجزیه و تحلیل می کنند و برای اطمینان از درست بودن استراتژی هایشان آنها را آزمایش می کنند. آن ها این واقعیت را درک می کنند که اگرچه معامله بر خلاف میلشان پیش رفته ولی لزوما انجام آن معامله اشتباه نبوده است. وجود عدم اطمینان تضمین می کند که اشکالی ندارد که فقط گاهی برخی معاملات اشتباه شوند.

    غلبه بر ترس

     

    در دنیای مدرن، عدم قطعیت و ریسک برای بیشتر افراد مجموعه واکنش های بیوشیمیایی را به همراه دارد که ترس و اضطراب از شایع ترین آن هاست. می توانیم ترس و اضطراب از عدم اطمینان را به سه منبع جداگانه تقسیم کنیم:

    *اضطراب تجربیات جدید: این ترس از رو به رو شدن با افراد، موقعیت ها یا چالش های ناآشنا نشأت می گیرد. برای از بین بردن این اضطراب کافی است به کاری که انجام می دادید ادامه دهید. وقتی در حال آموختن معامله گری هستید می توانید با معامله در محیط های شبیه سازی شده، تا حد زیادی واکنش های احساسی تان را در مواجهه با ریسک کنترل کنید.

    *اضطراب غیرمنطقی: ترس و واکنشی احساسی که فراتر از منطق است که غلبه بر آن اندکی سخت تر است. ازجمله درمان های شناخته شده ترس های غیر منطقی (فوبیا) عبارتند از حساسیت زدایی منظم که به آن در معرض درمان تدریجی قرار گرفتن نیز گفته می شود و غرق کردن.

    *اضطراب ذاتی تهدید: اضطرابی منطقی ناشی از مواجهه شدن با تهدید.

    ترس غیر منطقی زمانی که سود خیلی کم و ریسک بسیار بالاست عموم مردم را به سرمایه گذاری در انتهای بازار صعودی هدایت می کند. در ابتدا آن ها از ضرر کردن می ترسند، بنابراین به بازار وارد نمی شوند. پس از مدتی با دیدن سودهایی که دوستانشان از سرمایه گذاری به دست می آورند، احساس می کنند که درآمد ساده ای را از دست داده اند. سرانجام وقتی بازار تغییر جهت داده و نزولی می شود، آنها می ترسند سهام خود را بفروشند زیرا به اشتباه امیدوارند که بازار دوباره صعود کند. نتیجتاً این که با ترس های خود مواجه شوید، درچشم هایی آن ها نگاه کنید و اجازه ندهید که شما را کنترل کنند و بر آن ها غلبه کنید.

    انعطاف پذیر ماندن

     

    مهم ترین اصل برای تسلط بر ریسک انعطاف پذیر ماندن است. انعطاف پذیری به شما این امکان را می دهد که به تغییر شرایط واکنش نشان دهید و سازگاری بیشتری داشته باشید. به ویژه در زمان هایی که تغییر سریع و نوآوری لازم است، منعطف بودن اهمیت بسیاری دارد. اصول کلیدی انعطاف پذیر ماندن بدین شرح است:

    آزمایش: گاهی لازم است که فقط یک مسیر را انتخاب کنید و هرگز از آن مسیر منحرف نشوید. با این حال اغلب اوقات وقتی نمیدانید در آینده چه رخ می دهد، این روش عاقلانه ای برای ادامه دادن نیست. در این مورد بهتر است رویکردهای بسیاری آزمایش شوند.

    تمایز: برای کاهش ریسک می توانید تست های مشابه زیادی انجام دهید. اما اگر این تست ها به طور کامل متفاوت باشند، تأثیر بسیار بیشتری در کاهش ریسک خواهند داشت. هرچه شرایط محیط کسب و کار نامطمئن ار باشد، انجام آزمایش های متنوع و متمایز اهمیت بیشتری می یابد.

    انطباق پذیری: از آنچه که درست عمل می کند، یاد بگیرید و به تغییر و سازگار کردن استراتژی ادامه دهید تا به موفقیت برسید. تطبیق در شرایط عدم اطمینان زیاد نیز امکان پذیر است. نکته کلیدی این است که به ایده ای خود در لحظه حال توجه کنید. ایده هایی که عملکرد بهتری دارند اطلاعاتی در مورد روند حرکتی محیط خارج ارائه می دهند. با این حال اغلب می توانید در مورد آنچه در آینده کوتاه مدت اتفاق خواهد افتاد بهترین حدس را بزنید.

    سازماندهی پویا: اطمینان یابید برنامه هایتان بر این حقیقت استوار است که در آینده اتفاقی می افتد که نمی توانید آن را پیش بینی کنید.

    در نظر گرفتن ریسک های معقول

     

    مهم ترین قانونی که در مورد سرمایه گذاری ریسک پذیر وجود دارد این است که ریسک های منطقی داشته باشید. چراکه هرگز نمی تواند ریسک را به طور کامل کنار بگذارید اما می توانید آن را مدیریت کنید. به طور کلی سرمایه گذاران ریسک پذیر، ریسک را به دو روش رویه ای و حقیقی مدیریت می کنند. مدیریت ریسک رویه ای شامل یکپارچه کردن مجموعه ای از ضمانت های رویه ای در فرآیند سرمایه گذاری است تا این اطمینان حاصل شود که در اجرای یک ایده یا مدیریت شرکت احساسات بر منطق غلبه نکند.نمونه ای از ضمانت های رویه ای عبارت است از: داشتن یک روند سرمایه گذاری دقیق یا تقسیم سرمایه در بخش های مختلف.

    مدیریت ریسک حقیقی شامل تجزیه و تحلیل مسائل خاص شرکت است. نمونه هایی از مدیریت ریسک حقیقی عبارتند از: فقط حمایت از کارکنان، فقط حمایت از تیم هایی که پیش تر با هم کار کرده اند و غیره. در حالیکه اجتناب از ریسک به هر قیمتی یک اشتباه است و می تواند به موفقیت های کمی منجر شود، در نظر گرفتن ریسک خیلی زیاد نیز می تواند به معنای ورشکستگی مالی یا نابودی باشد. کلید موفقیت در مدیریت ریسک حفظ تعادل بین ریسک کم و ریسک بسیار زیاد است.

    آمادگی برای انجام اشتباه

     

    قانون چهارم مدیریت ریسک یعنی آمادگی برای اشتباه توصیه می کند که خطای خود را در آغوش بگیرید. اجزای کلید چهارم برای مدیریت ریسک عبارتند از:

    • زود اشتباه کنید: در صورت امکان سعی کنید طرح خود را توسعه دهید تا اگر طرح شکست خورد سریع و در اسرع وقت متوجه شوید.
    • اغلب اشتباه کنید: هنگامی که کاری را در شرایط عدم اطمینان انجام می دهید باید روش های مختلفی را امتحان کنید و به بررسی روش هایی که به نظر خوب می رسند ادامه دهید.
    • ریسک را تنوع بخشید: با اینکه انتخاب تنها یک مسیر، به دلایلی غلط است لذا بر روی روشهای مختلف عبور از آن مسیر ریسک کنید.

    همان طور که گفته شد یکی از راه های عالی که کمک می کند برای رخ دادن اشتباه آمادگی داشته باشید، پیروی از یک ضرب المثل قدیمی است که می گوید «تمام تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید». در سرمایه گذاری این موضوع به عنوان متنوع سازی شناخته می شود. برای ایجاد تنوع باید یک سرمایه گذاری را به چند سرمایه گذاری کوچک تبدیل کرد که این کار دو مزیت مهم به همراه دارد؛ اول اینکه احتمال اثرگذاری یک رویداد بد بر روی کل سرمایه گذاری را کاهش می دهد. دوم اهمیت فرآیند تصمیم گیری برای انتخاب یک سرمایه گذاری را کمتر می کند. یک مزیت دیگر متنوع سازی، کاهش نیاز به دقت در فرایند تصمیم گیری است.

    در جست و جوی حقیقت بودن

     

    برای یک معامله گر هیچ چیز مهم تر از داشتن درک درستی از حقیقت نیست. بهترین معامله گران بیشترین درک را از حقیقت دارند. آنها برترین شبکه های اطلاعاتی را دارند(هم مبتنی بر کامپیوتر و هم مبتنی بر انسان) و به شکل توصیف ناپذیری ارتباطات پیچیده هر جزء از این اطلاعات را درک می کنند. برای معامله گرانی که فقط بر اساس قیمت معامله می کنند و گاهی به عنوان معامله گران تکنیکال شناخته می شوند، تشخیص حقیقت به نسبت آسان است. قیمت کنونی در هر بازار، حقایقی از آن بازار را نشان می دهد.

    اقدام به موقع

     

    در شرایطی که عدم اطمینان زیاداست،یک تصمیم همیشه گام بعدی را مشخص می کند اما نقطه پایان را معین نمی کند. زیرا در شرایطی که عدم اطمینان زیاد است همه چیز به صورت آزمایشی است و احتمال تغییر آن ها در آینده وجود دارد. یک طرح بازاریابی پنج ساله که زمان زیادی صرف آن شده است به طور معمول بیشتر از شش ماه دوام ندارد. وقتی از مشتریان بازخورد دریافت می کنید و محصولات رقبا وارد بازار می شوند، طرح به روزرسانی شده و تغییر می کند. بنابراین تمرکز زیاد بر گرفتن تصمیمی درست یا به دست آوردن مدل کاملی از آینده اشتباه است و شاید خطرناک هک باشد چراکه با این کار زمان زیادی از دست می دهید. به طور کلی در شرایطی که عدم اطمینان زیاد است زمان اهمیت بسیاری دارد. مثلا وقتی بازار علیه معامله گران در حرکت است باید به سرعت از آن خارج شد. تأخیر در انجام اقدامات لازم حتی در حد چند هفته یا چند ماه می تواند تفاوت بین موفقیت های بزرگ و شکست های بزرگ را رقم بزند.

    متمرکز شدن بر تصمیم ها به جای تمرکز بر نتایج

     

    سوگیری نتیجه گیری تمایلی در انسان است که بیشتر از آنکه به کیفیت خود تصمیم توجه کند، به نتیجه مطلوب و پیامد آن توجه می کند. اکثر مردم یک تصمیم مالی می گیرند و اگر به نتیجه مطلوب برسند فکر می کنند که تصمیم خوبی گرفته اند و زمانی هم که همه چیز بد پیش می رود تصور می کنند که تصمیم بدی اتخاذ کرده اند. اما در حقیقت مسأله این است که گاهی تصمیمات بد میتوانند منجر به نتایج خوبی شوندو برعکس. معامله گران خوب سوگیری نتیجه گرایی را کنترل می کنند. آن ها می دانند که با گرفتن تصمیمات معاملاتی خوب امکان ضرر کردن وجود دارد و با گرفتن تصمیمات معاملاتی بد نیز گاهی ممکن است سود کسب کنند. یک عنصر اجتناب ناپذیر در معامله گری همین غیر قابل پیش بینی بودن آن است.

    مبارزه با سوگیری نتیجه گرایی نیاز به شکیبایی باطنی قابل توجهی دارد. دو استراتژی متفاوت برای دستیابی به این بردباری وجود دارد که به طور کامل مؤثر هستند. یکی از این استراتژی ها زمانی کاربرد دارد که تغییر و عدم اطمینان بی نظمی حاکم است و استراتژی دیگر برای شرایطی مؤثر است که عدم اطمینان اطلاعات وجود دارد. به طورکلی داشتن یک طرح خوب از پیش تعیین شده کمک می کند زمانی که اتفاقات مختلفی رخ داد بدانید چه کار باید انجام دهید. این طرح باید از پیش توسعه یافته باشد و با نمایان شدن واقعیت ها به روز شود. همیشه باید طرح هایی برای آنچه اتفاق خواهد افتاد وجود داشته باشد تا اگر فرضیات تان در مورد آینده اشتباه شد بتوانید طرح دیگری را جایگزین کنید.

    جمع بندی

     

    در این دوره ای که عدم قطعیت زیادی وجود دارد ما به عنوان اجزای یک جامعه باید سازگارتر و انعطاف پذیرتر شویم. اگر از هفت قانون مدیریت ریسک پیروی کنیم، باید متواضع باشیم و با واقعیت های شرایط فعلی رو به رو شویم. این هفت قانون نوشدارو نیستند بلکه مجموعه ای از اصول و ایده هایی را نشان می دهند که اثربخشی شان در بسیاری از حوزه هایی که بیشترین ریسک و عدم قطعیت را دارند ثابت شده است. به طور کلی برای رسیدن به موفقیت ما نیاز به ریسک بیشتری داریم اما باید این کار را با درنظر گرفتن صحیح واقعیت ها انجام دهیم؛ هفت قانون مدیریت ریسک برای رسیدن به این منظور چهارچوبی عالی ارائه می دهد.

    نویسنده: کورتیس ام. فیث

    ترجمه: زینب آذریان – رضا دلیریان