این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب هنر خوب زندگی کردن خلاصه برداری شده است!

رولف دوبلی کتاب هنر خوب زندگی کردن را هم با سبک و چارچوبی شبیه کتاب پیشین خود یعنی هنر شفاف اندیشیدن نوشته است، مطالبی کوتاه و روان از جنس روانشناسی زندگی روزمره. کتاب به نظر در خیلی از جاها شبیه به همان کتاب اول یعنی هنر شفاف اندیشیدن می ماند. در کتاب اول نویسنده سعی کرده است خطاهای شناختی را نشان بدهد و در کتاب دوم راهکارهایی برای زندگی خوب.

فهرست []

    دوبلی می گوید:

    پس از نگارش هنر شفاف اندیشیدن، دریافتم که مغز ما درست کار نمی کند. وقتی بحث بر سر زندگی خوب باشد، ما اغلب دچار اشتباه می شویم و من می خواستم در این موضوع کنکاش بیشتری کنم.

    کتاب هنر خوب زندگی کردن پر است از جملات و حکایت های تکان دهنده و به یاد ماندنی و می توانید از هرجای آن شروع به خواندن کنید. در هنر خوب زندگی کردن، با خلاصه تعدادی از کتاب های معروف روانشناسی، تصمیم گیری و اقتصاد رفتاری روبرو هستیم که در کنار برخی مثال های روز، خواندنی تر و جذاب تر شده اند. در این کتاب، حرف های دنیل کانمن، ریچارد تیلر، دیوید بروکس و پاول دولان به دفعات در کتاب آورده شده است. این کتاب از جمله آثاری است که شما از هر قسمت که شروع به مطالعه کنید می توانید معنا و مفهوم کلی کتاب را درک کرده و نیازی به شروع مطالعه از فصل اول کتاب و ابتدای آن احساس نخواهید کرد.

    چرا باید کتاب هنر خوب زندگی کردن را خواند؟ (the art of good life)

    راهکارهای کتاب هنر خوب زندگی کردن برای بالا بردن کیفیت زندگی، راهکارهای شگفت انگیز و اعجاب انگیزی نیستند. صرفا با خواندن آن ها زندگیتان متحول نمی شود و خود شما هم به فرد دیگری تبدیل نمی شوید. چه بسا ممکن است خودتان هم از این میان برها آگاه باشید. اما مسئله ای که وجود دارد، این است که تصمیم بگیرید آگاهانه از این میان برها استفاده کنید.  نویسنده می گوید که مغز بشر با سرعت کمتری نسبت به سرعت مدرنیزاسیون زندگی بشر توسعه یافته است و همین باعث ایجاد خطاهای بی شماری در زندگی بشر می شود. خوب زندگی کردن مفهوم عمیق و گسترده ای دارد که از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. عوامل مختلفی در خوشحال بودن انسان ها تاثیر می گذارد، داشتن دوستان خوب، روابط اجتماعی موفق، در آمد مناسب، هدف گذاری در زندگی و دست یابی به آن و … می تواند احساس خوشبختی و شادکامی به انسان ببخشد.

    ما دائماً در تلاش برای رسیدن به یک اصل واحد، یک باور واحد و یک قانون واحد هستیم. درحالی که چنین راه سهل و آسانی به سوی شادکامی وجود خارجی ندارد.  به روایت نویسنده، او در این کتاب به ما نمی گوید که زندگی خوب چیست بلکه سعی دارد تا به ما بگوید زندگی خوب چه چیزی نیست. رولف دوبلی در کتاب هنر خوب زندگی کردن به خواننده کمک می کند تا به این آگاهی و دانش برسد که آنچه برای یک زندگی خوب و در اصطلاح خوب زیستن نیاز است در درون ما وجود دارد.

    نویسنده کیست؟

    دوبلی، یکی از بنیان گذاران شرکت getAbstract است. شرکتی که مدل در آمدی خود را بر پایه ارائه خلاصه بنا کرده و اتفاقاً این روحیه ارائه دهندگان خلاصه کتاب را به خوبی می توانید در هر جایی که دوبلی دست به قلم برده، حس کنید. وی متولد سال ۱۹۶۶، نویسنده، رمان نویس و کارآفرین سوئیسی است. او فارغ التحصیل ام بی ای و دکتری فلسفه اقتصاد از دانشگاه سنت گالن سوئیس است. او با تألیف کتاب هنر شفاف اندیشیدن به شهرت بسیار زیادی دست یافت. او با این اثر در صدر جدول پر فروش ترین های آثار روان شناسی و مدیریت زندگی در بازار جهانی کتاب قرار گرفته است. رولف دوبلی این توانایی فوق العاده را دارد که دیدگاه های نوین علمی را به شیوه ای الهام بخش و هیجان انگیز عرضه کند. رولف دوبلی در پاییز ۲۰۰۴ به جلسه ای با عنوان «تبادل غیر رسمی افکار» در مونیخ دعوت شد. او در این جلسه با آماردان و تحلیل گر سرشناس، نسیم نیکولاس طالب آشنا شد. نسیم طالب نویسنده ی کتاب معروف قوی سیاه است که آثارش بر مسائل تصادفی بودن و احتمال و عدم قطعیت متمرکز است. دوبلی می گوید  ملاقات با طالب و آشنایی با دیدگاه های او ولعی برای کشف و کسب اطلاعات درباره موضوع اشتباه ها و ابتکارات در وجودش زبانه کشید. او مثل یک دانشجوی رشته روان شناسی و علوم اجتماعی شروع به مطالعه و پژوهش کرد که حاصل آن کتاب هنر شفاف اندیشیدن است. با این وجود نویسندگان زیادی در سراسر جهان معتقدند دوبلی بدون ذکر منبع از آثار آن ها در کتاب خود استفاده کرده است.

    مهمترین نکات کتاب چیست؟

    در ادامه به صورت موردی و کوتاه، برخی از مهم­ ترین نکات کلیدی که کتاب بر آن ها تاکید دارد و محوریت اصلی کتاب را تشکیل می دهد، مرور خواهیم کرد:

    • تغییر باورها و دید نسبت به موضوعات در زندگی در عموم بخش های کتاب دیده می شود و شاید بتوان این موضوع را مهم ترین هدف کتاب دانست.
    • اصلاح جز همیشگی در مسیر زندگیست و رمز بقا و ماندگاریست. به جای اینکه مدام به فکر این باشید که تنظیمات ابتدایی زندگی را تغییر بدهید و مدت ها وقت صرف کنید تا یک نقطه شروع بی عیب و نقص را پیدا کنید، در همان نقطه ای که هستید فقط یک سری اصلاحات جزئی انجام دهید.
    • نداشتن انعطاف و سخت گیری نسبت به اصول و نبایدها که در بطن خود، مفهوم مهم نه گفتن و کنار گذاشتن موارد غیرضروری را در بر دارد از مفاهیم مهم کتاب است، آن چه نویسنده در ابتدای کتاب نیز برآن تاکید می کند که به دنبال این است که به ما بگوید زندگی خوب چه چیزی نیست!
    • ثبت تحلیل ها و دلایل تصمیم گیری ها، پردازش نتایج پس از تصمیم گیری را سهولت می بخشد.
    • اختصاص زمان کافی به تکنولوژی و حذف آن در مواقعی که صرفا وقت را تلف می کند. بسیاری از ابزارهایی که در اختیار داریم به جای اینکه به ما کمک کنند بیشتر باعث دردسر هستند. باید مراقب چیزهایی بود که در واقع قرار است برای ما وقت بخرند اما وقتمان را تلف می کنند.
    • همه نتایج صد در صد مبتنی بر تلاش شما نیست، نقش فاکتورهای بیرونی، شانس و ژن را نباید نادیده گرفت. بسیاری از داشته های شما، با زحمت شما به دست نیامده است. بدانید که قرار نیست تمام خواسته های شما ارضا شوند چون اتفاقات زیاد رخ می دهد که خارج از کنترل شما هستند.
    • نکته مهمی که در کتاب شفاف اندیشیدن نیز به ان اشاره شده بود، این است که اهمیت استعدادها در مسیری که انتخاب می کنید پی بگیرید، بسیار زیاد است، شاید شما خیلی چیزها را دوست داشته باشید که استعداد و توانایی انجام آن را نداشته باشید و این مانع بزرگی برای شکست است.
    • خبر خوب این است که می توانید خود را تغییر دهید و خبر بد ان است که کوچک ترین تغییری در دیگران نمی توانید ایجاد کنید. پس از قرار گرفتن در موقعیت هایی که مجبور به تغییر دیگران هستید، بپرهیزید.
    • اهداف خود را کمّی، شفاف و قابل دسترس تعریف کنید. و درگام بعدی اقدام کنید، نکته مهمی که نویسنده بر ان تاکید دارد این است که بسیاری از تجربه های گران بها در هنگام عمل کردن به دست می آید و تفکر بیش از اندازه و تحقیق تا جایی که شما را از عمل باز دارد غلط است.
    • موفقیت به افکار شما وابسته است و نه دارایی های شما. خود را دست کم نگیرید و بدانید که ذهن قدرتمند توانایی فائق آمدن بر بسیاری از شرایط سخت را دارد، اگر امروز اتفاقات بدی هستند که آن ها را تجربه نکرده اید به این معنی است که روزی این خود شما بودید که عامل رخ ندادن آن ها بوده اید. آن چه باید برای خوب زیستن رخ دهد در ذهن ما است.

    نکاتی که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت، نشان می دهد نویسنده بیش از پیش به دنبال تحقق عنوان اصلی کتاب یعنی “خوب زیستن” بوده و کیفیت زندگی خواننده در کنار رعایت نکاتی که پیش از این به آن ها اشاره شد اهمیت دارد، این نکته ها شاید نتوانند تضمین کننده یک زندگی خوب باشند، اما دست کم شانس بیشتری برای رسیدن به آن در اختیارتان می گذارند:

    • در لحظه حال زندگی کنید و به مرگ و لحظه مرگ فکر نکنید.
    • در زندگی به رضایت و خوشایند دیگران اهمیتی ندهید، ان چه اهمیت دارد رضایت خود شماست.
    • از کنار خیلی از چیزها بگذرید چرا که دنیا، دنیای عدالت نیست و بسیاری از نابرابری‎ها را قبول کنید.
    • اهمیت اختصاص هزینه های مادی برای کسب تجربه بسیار بالاتر از هزینه برای اشیا است.
    • تاکید بر نقاط قوت و تمرکز بر آن ها به جای پرداختن به نقاط ضعف.
    • ثبات قدم نتایجی به مراتب متفاوت تر و اثرگذار تر از تغییرات مدام به همراه می آورد.

    کتاب پر از نکات و جزئیاتی است که هر انسانی در زندگی روزمره خود با آن ها همراه است و نمی توان خلاصه ای جامع و کاربردی در حدی که جایگزین خواندن کتاب باشد ارائه داد، ضمن آن که با توجه به رویکرد کاربردی کتاب در زندگی روزمره، می توان این کتاب را از آن دسته کتاب هایی دانست که در صورت شروع به مطالعه آن تا مدت زمانی نتوانید آن را از خود دور کنید و شاید نیاز داشته باشید چند باره به آن مراجعه کنید و نکات آن را به خود یادآوری کنید، بدون شک خواندن کتابی که تمام هدفش در بهبود زندگی خواننده خود است و جنبه کاملا عملی دارد با کتابی داستانی متفاوت است و انتظار می رود مدت زمان بیشتری خواننده را همراه کند و به مراتب اثرات بیشتری نیز در زندگی خواننده به جا بگذارد.