Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

جملات و داستان های انگیزشی

معماری انتخاب
معماری انتخاب چیست؟ چگونه می‌توانیم هوشمندانه‌تر...

معماری انتخاب چیست؟ آیا واقعا خودتان تصمیم گیرنده هستید؟

ما هر روز در حال ساخت زندگی خود هستیم و این کار را با تصمیم گیری های خویش انجام می دهیم. با این حساب، تسلط بر فرایند تصمیم گیری و معماری انتخاب می تواند آینده ای بسیار متفاوت از اکنون را برای ما به وجود بیاورد. اهمیت این ماجرا هنگام سرمایه گذاری در بازارهای مالی، وقتی که تصمیم ها و انتخاب هایمان می توانند ما را در صف سود یا ضرر قرار دهند، دوچندان می شود.

در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ موضوع بسیار جالب «معماری انتخاب» می رویم، با ابزارهای آن آشنا می شویم و جزئیات معماری کردن انتخاب های خودمان را یاد می گیریم. اگر می خواهید انتخاب هایتان به درجه ای بالا از پختگی برسند و بتوانند شما را سریع تر و بهتر به اهدافتان برسانند، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.

وین دایر

زندگی ما حاصل انتخاب هایی است که کرده ایم.

معماری انتخاب یا Choice architecture به چه معناست؟

این معماری موضوعی روان شناسی است که از چند دهه قبل روان شناسان و متخصصان علوم انسانی به آن توجه کرده اند. از معروف ترین محققان و دانشمندان مرتبط با این موضوع می توان به «دن اریلی»، «ایتامار سیمونسون» و «آمورس تورسکی» اشاره کرد.

بعدها این بخش جذاب از علم روان شناسی وارد عرصه تجارت، فروش و سرمایه گذاری شد. درواقع بعد از استادان دانشگاه و محققان، «فروشندگان»، «آژانس های املاک»، «سرمایه گذاران»، «پدران»، «مادران»، «سیستم های آموزشی» و خلاصه هر کس یا هر سازمانی که چیزهایی برای ارائه و هدف هایی – چه آگاهانه و چه ناخودآگاه – برای خود داشت، به منظور هدایت افراد به انتخاب گزینه ای خاص سوق یافت.

معماری انتخاب به آن ها این امکان را می داد تا بدون نشان دادن زور یا واردکردن احساس فشار به طرف مقابل خود کاری کنند که او با اختیار خودش، گزینه موردنظر را انتخاب کند؛ به زبان ساده می توان این کار را نوعی هدایت اجباری از نوع نامحسوس و صلح آمیز دانست!

معماری انتخاب بر تغییر محیط، حساب باز می کند

می توان با عینک دیگری نیز معماری انتخاب را تماشا کرد. درواقع این نوع معماری سناریویی است که می گوید می توان با تغییر محیطی که شخص می خواهد در آن تصمیم بگیرد و در اختیار گذاشتن گزینه انتخابی که با دقت طراحی شده است، بر تصمیم نهایی او تأثیر گذاشت. این موضوع، بخش بسیار مهمی در اقتصاد رفتاری به شمار می آید.

اکنون بیش از گذشته، راه های مختلفی برای طراحی محیط تصمیم گیری وجود دارد. دولت ها به وضوح از این روش برای تغییر آگاهانه انتخاب پیشِ روی مردم و هدایت آن ها به انتخابی مهندسی شده استفاده می کنند.

نمونه واقعی تأثیر معماری انتخاب ها بر عملکرد مردم

نمونه یکی از این موارد، تغییر صندلی های متروی «پاریس» است. در گذشته ای نه چندان دور، افراد زیادی شب ها از صندلی های مترو برای خوابیدن استفاده می کردند که این ماجرا سبب کاهش امنیت و ایجاد منظره ای نامناسب می شد. در این میان، شهرداری پاریس نمی خواست از نیروهای امنیتی یا جریمه کردن برای تغییر این رویه استفاده کند؛ درنتیجه به این نوع معماری روی آورد؛ به این ترتیب که طراحی صندلی های مترو را به شکلی تغییر داد که در تصویر زیر می بینید.

نمونه واقعی تأثیر معماری انتخاب ها بر عملکرد مردم

در کنار این تغییر، هیچ چیز دیگری در محیط مترو تغییر نکرد. در این حالت، باز هم مردم این حق را داشتند که روی صندلی های مترو بخوابند. همچنین هیچ کس آن ها را از این کار منع نمی کرد و حتی مجبور به پرداخت هیچ جریمه ای نبودند، اما به دلیل فرم خاص صندلی ها که دیگر اصلاً مناسب خوابیدن نبود، آن ها تصمیم می گرفتند دیگر در مترو نخوابند. افرادی هم که همچنان اصرار داشتند در مترو بخوابند با هزینه انتخابشان که کمردرد و خوابی نامناسب بود، مواجه می شدند.

درنهایت، سطح امنیت در خطوط مترو بالا رفت و درصد افرادی که شب ها در مترو می خوابیدند، به شکل قابل توجهی کاهش یافت. همین تغییر ساده در شرایط محیطی سبب تغییر انتخاب مردم و رسیدن به نتیجه دلخواه شهردار پاریس شد!

اهمیت گزینه پیش فرض در معماری انتخاب

در «Choice architecture» گزینه «پیش فرض» نکته بسیار مهمی است؛ زیرا معماری انتخاب زمانی اثرگذارتر است که فرایند تصمیم گیری در آن ساده باشد. درواقع مردم مجبور نیستند وقت خود را روی بررسی مزیت ها و معایب تمام گزینه های پیش رو بگذارند. اگر فرایند تصمیم گیری برایشان سخت باشد، به راحتی آن را کنار می گذارند یا با گزینه ای ساده تر جایگزین می کنند.

یکی از چیزهای ساده ای که فرایند تصمیم گیری را برای گروه بسیار زیادی از مردم ساده می کند، «توجه به گزینه انتخاب شده توسط بقیه مردم» است. شاید بتوانیم نمونه این موضوع را به راحتی در بازارهای مالی پیدا کنیم. زمانی که بسیاری از سرمایه گذاران تنها به این دلیل که یک سهم، مورد توجه قرار گرفته است و افراد زیادی درباره سودآوری یا فرصت رشد آن صحبت می کنند، بدون آنکه درباره تصمیم خودشان فکر کرده یا آن را با استراتژی خودشان بسنجند، به سرمایه گذاری روی آن می پردازند.

مثالی دیگر از دست کاری انتخاب مردم با استفاده از معماری انتخاب

مثالی دیگر از دست کاری انتخاب مردم با استفاده از Choice architecture

 یکی دیگر از نمونه های خوب برای درک سازوکار این معماری، سیستمی است که بریتانیا از آن برای تشویق مردم به ایستادن پشت چراغ قرمز استفاده می کند. در کنار نیمی از خطوط عابر پیاده و چراغ قرمزها یک ستون با دکمه ای روی آن قرار دارد.

 فرض عمومی بر این است که وقتی این دکمه فشار داده می شود، سیگنالی از سمت آن ها به سامانه راهنمایی و رانندگی مرکزی ارسال می شود که مسئول چراغ های راهنمایی است و این کار سبب می شود چراغ برای آن عابر پیاده، به طور ویژه سریع تر سبز شود. این دکمه ها به هیچ جا وصل نیستند و هیچ تأثیری بر زمان تغییر چراغ ها از قرمز به سبز یا برعکس ندارند، اما به میزان فراوانی سبب کاهش تصادف و عبور از چراغ قرمز می شوند.

وجود دکمه ای برای فشاردادن به مردم این احساس را به آن ها می دهد که گویا خودشان بر تغییر رنگ چراغ ها کنترل دارند؛ به این ترتیب، وقتی زحمت فشاردادن دکمه را به خودشان می دهند، به احتمال زیاد به جای اینکه به خیابان پر از خودرو وارد شوند، منتظر تغییر رنگ چراغ و اجراشدن دستوری که داده بودند می مانند.

النور روزولت

فلسفه هرکس از طریق کلمات بیان نمی شود، بلکه از روی انتخاب هایی که می کند نمایان می گردد.

ماجرای گزینه انحرافی چیست؟

معماری انتخاب با استفاده از ابزارهای گوناگونی اجرا می شود که یکی از آن ها «گزینه انحرافی» یا «Decoy Option» نام دارد. هدف از به کار بردن این گزینه، هدایت کاربر به سمت انتخاب گزینه های دیگر است؛ به زبان ساده، قرار نیست کاربر ما این گزینه را انتخاب کند؛ چون به گونه ای غیرمنطقی طراحی شده است و هر عقل سلیمی در اولین قدم، آن را کنار می گذارد! این موضوع و درمجموع روش کارکردن با این معماری را در قالب مثالی ساده بیان کرده ایم.

معماری انتخاب چگونه کار می کند؟

تصور کنید شما صاحب یک رستوران هستید و می خواهید آمار فروش یکی از غذاهای منوی خود را با استفاده از معماری انتخاب بالا ببرید. براساس «Choice architecture» شما باید گزینه ای انحرافی را در اختیار طرف مقابل قرار دهید که احتمال انتخاب کردنش نزدیک به صفر باشد؛ به این ترتیب، منوی ویژه خودتان را با این سه غذا پیش می برید:

  • چلو جوجه کباب ساده = 67000 تومان
  • چلو جوجه کباب همراه با مخلفات = 120000 تومان
  • چلو جوجه کباب زعفرانی مخصوص، همراه با مخلفات و سوپ سرآشپز = 120000 تومان

احتمالاً شما هم حدس زدید که گزینه دوم، نقش همان گزینه انحرافی را برای ما بازی می کند و مشتری را به سمت خرید گزینه سوم سوق می دهد؛ در این صورت، مشتری اگر به اندازه کافی پول در جیبش داشته باشد، به احتمال بسیار زیاد اصلاً به گزینه دوم توجهی نمی کند و خیلی سریع، گزینه سوم از منو را سفارش می دهد!

چه ابزارهای دیگری در معماری انتخاب وجود دارند؟

به جز «گزینه انحرافی» چندین ابزار دیگر هم وجود دارند که می توان از آن ها برای معماری کردن انتخاب دیگران استفاده کرد. گاهی کارمان با یکی از این ابزارها راه می افتد و گاهی هم باید چند ابزار را با هم ترکیب کنیم تا به چیزی که می خواهیم برسیم. از این گذشته، هرکدام از این ابزارها ویژگی های مثبت و منفی خود را دارند که در ادامه آن ها را بررسی کرده ایم:

ابزار اول: استفاده از منطق چماق!

با وجود اینکه اساس معماری انتخاب با اندکی حیله و نیرنگ همراه است و فرد مقابل تنها در فکر خودش در حال انتخاب کردن است، معمولاً روشی صلح آمیز در نظر گرفته می شود؛ با این حال استفاده از فشارهای روحی، روانی یا حتی جسمی هم می تواند یکی از گزینه های این معماری باشد.

 در مقیاس کلان، معمولاً دولت ها، شرکت های بسیار بزرگ تجاری که دست ملت زیر ساطورشان است، بانک ها و مؤسسه های گوناگون و در مقیاس خرد، خانواده ها، سیستم های آموزشی و… به شکلی باورنکردنی از این ابزار برای شکل دادن اجباری انتخاب مردم استفاده می کنند. در ادامه چند مثال را موشکافی می کنیم:

  • محدودیت های عجیب فرهنگی در برخی کشورها

این مورد نوعی آشکار از به کار بردن منطق چماق در معماری انتخاب است؛ برای مثال دولت یک کشور انجام یک کار را برای مردم خود نوعی اجبار در نظر می گیرد؛ البته مردم هنوز هم می توانند از میان سه گزینه، انتخاب داشته باشند:

  • آن کار را انتخاب کنند و انجامش دهند.
  • آن را انتخاب نکنند و مجازات را بپذیرند.
  • بساطشان را جمع کنند و از آب و خاک خودشان به کشور دیگری مهاجرت کنند!

البته گزینه سوم، نوعی فرار از انتخاب دو گزینه دیگر نیز محسوب می شود.

  • اجبار خرید یک محصول خاص از کارخانه های داخلی

معمولاً برخی دولت ها این کار را می کنند و از این ابزار برای معماری انتخاب مردمشان استفاده می کنند؛ البته شعارشان حمایت از تولید داخلی، ولی روش شان بسیار ناکارآمد است؛ زیرا در اولین گام، از ورود نمونه خارجی بسیار باکیفیت جلوگیری می کنند و با این کار، گزینه های انتخاب مردم را به یک گزینه، یعنی نمونه بی کیفیت داخلی سوق می دهند که در بیشتر موارد از حمایت مستقیم دولت هم استفاده می کند.

تجربه به جهان ثابت کرده است این کار تنها سبب بی کیفیت ترشدن محصولات داخلی می شود که دلیل آن از بین رفتن گزینه های رقابتی، کم کاری، افزایش بی دلیل و خنده دار قیمت همان محصول داخلی، سودبردن عده ای خاص و از بین رفتن پول های مردم است. کمی فکر کنید، آیا می توانید برای این مورد، یک مثال بزنید؟

  • لطف های بی دریغ و بی منظور در محیط کاری

ما در محیط کاری نیز در حال سوق داده شدن به سوی انتخاب های گوناگون دیگران و به زبان ساده، معماری انتخاب هستیم؛ انتخاب هایی که می دانیم اصلاً به نفعمان تمام نمی شوند، اما امید داریم با انتخابشان اوضاع کمی بهتر شود؛ برای مثال بین اعتراض کردن به حجم کاری بسیار بالا و امکان تبدیل شدن به کارمند نمونه در نظر مدیرمان، گزینه دوم را انتخاب می کنیم.

 البته می دانیم همیشه می توانیم اعتراض کردن را انتخاب کنیم و به این شیوه کاری ایراد بگیریم، اما در این صورت باید خودمان را برای تحمل عاقبت این انتخاب آماده کنیم که می تواند جایگزین کردن ما با یک نیروی جدید، کم شدن از حقوقمان به دلیل های مختلف و… باشد. در این هنگام هم انتخاب کرده ایم ولی کاملاً از روی اجبار و ناچاری!

  • استفاده از منطق زور با دلایل غیرمنطقی اما به ظاهر منطقی!

روشن ترین نمونه استفاده از این ابزار معماری انتخاب که شما یا دوستان و آشنایتان هم با آن مواجه شده باشید، اجبار یا اصرار والدینتان برای انجام دادن یا ندادن یک کار است. با وجود اینکه پدرها و مادرها برای این کار خود دلایل منطقی، مثبت و محکمی مانند «حفاظت از فرزندانشان»، «رساندن آن ها به موفقیت و آرامش» و… دارند، این کار را به روشی غیرمنطقی انجام می دهند.

آن ها با تحت فشار گذاشتن فرزندانشان و سوق دادن مستقیم یا غیرمستقیم خود به سمت انتخاب گزینه ای که خودشان صلاح می بینند، آینده ای را که دوست دارند برای فرزندانشان می سازند؛ البته این روش، عاقبت چندان خوبی ندارد و در بیشتر موارد سبب ویرانی همه گزینه های روی میز می شود!

ریچارد باخ

به دنیا اجازه بده آن طور که انتخاب می کند، زندگی کند و به خودت اجازه بده آن طور که انتخاب می کنی، زندگی کنی.

ابزار دوم: استفاده از تشویق به عنوان عاملی هدایت کننده

در این ابزار، ما از روش های تشویقی مختلف برای سوق دادن افراد به انتخاب گزینه موردنظر خودمان استفاده می کنیم. اگر فرد موردنظر ما در اثر تشویقمان آن گزینه را انتخاب کند، ما به هدفمان می رسیم. اگر هم انتخاب نکند می توانیم این ماجرا را فرصتی سوخته معرفی کنیم و از این اهرم برای بالاتربردن شانس انتخاب گزینه موردنظرمان در موقعیتی مشابه، نهایت استفاده را ببریم.

مثلاً مدیر یک شرکت را در نظر بگیرید که برای افزایش بهره وری کارمندانش و تشویق آن ها به انجام کارهای تیمی دو انتخاب را در نظر می گیرد:

  • راندمان تیمی معمولی = حقوق معمولی
  • راندمان تیمی بالا = حقوق معمولی + پاداش فردی به اندازه 30 درصد حقوق

در این صورت، با وجود اینکه گزینه های انتخابی تنها دو مورد هستند، گزینه دوم چنان جذابیتی دارد که هر کارمندی را به افزایش تلاش برای بهره وری تیمی و گرفتن پاداش به صورت فردی تشویق می کند. جالب اینکه یکی از شرکت های بزرگ هواپیمایی در آمریکا از این روش برای گسترش کسب وکار و افزایش راندمان کارمندانش استفاده کرد و نتیجه خوبی گرفت.

ابزار سوم: استفاده از الگوهای مؤثر برای جهت دهی انتخاب

استفاده از الگوهای مؤثر برای معماری انتخاب 

در این روش شما از یک الگو، فرد یا موقعیت خاص برای ایجاد تمایل قلبی در ناخودآگاه افراد استفاده می کنید و معماری انتخاب را شکل می دهید. اگر در این روش به موفقیت برسید، افراد بدون اینکه حس کنند در حال انتخاب کردن هستند، دقیقاً گزینه موردنظر شما را انتخاب می کنند.

برای مثال یک صندوق سرمایه گذاری تازه تأسیس را در نظر بگیرید که خبر سرمایه گذاری یک فرد ثروتمند در آن منتشر می شود. در این صورت، تمام کسانی که با تردید به عملکرد این صندوق نگاه می کردند، به دلیل اعتمادی که به آن فرد ثروتمند و تصمیم های وی دارند، روی آن صندوق، سرمایه گذاری می کنند.

ابزار چهارم: محدودکردن گزینه های انتخابی

بسیاری از شکست ها در طراحی معماری انتخاب به دلیل زیادبودن تعداد گزینه های انتخابی است. معمولاً بهترین تعداد برای گزینه های روی میز «سه عدد» است. گزینه هایی بیشتر از سه، سبب سردرگمی و کمتر از آن سبب ایجاد احساس ناخوشایندی می شوند؛ چون فرد احساس می کند حق انتخاب چندانی ندارد.

همچنین وقتی تعداد گزینه های روی میز، سه عدد باشد، شما به راحتی می توانید از ابزار «گزینه انحرافی» برای مدیریت گزینه های باقی مانده استفاده کنید و افراد را به انتخاب گزینه موردنظرتان سوق دهید؛ بنابراین حتی اگر تعداد گزینه هایی که عالی هستند زیاد بود، نهایت سعی خود را بکنید تا از تعدادشان کم کرده و کیفیت انتخاب را بالاتر ببرید.

آیا خودمان هم می توانیم انتخاب هایمان را معماری کنیم؟

خوشبختانه پاسخ این پرسش، مثبت است. از آنجا که ما هر روز در زندگی خود در حال انتخاب هستیم، مسلح شدن به دانش معماری انتخاب و آگاهی از تمام جزئیات آن می تواند مسیر انتخاب هایمان و مسئولیتی را که برایمان به دنبال دارد، کاملاً تغییر دهد. به دنبال این ماجرا، زندگی ما نیز دچار تغییرات اساسی می شود و به ما در ساخت یک آینده متفاوت کمک می کند.

 نکته ای که باید درباره معماری انتخاب های خودمان بدانیم، این است که شاید گزینه های پیش روی ما چنان انعطاف پذیر نباشند، اما می توانیم با تغییر دادن شرایط محیطی، تغییر نوع نگاهمان و حتی تعیین شرایط جدید، انتخاب هایی متفاوت و تأثیرگذار داشته باشیم.

نقش ما در معماری کردن انتخاب هایمان چیست؟

ما در معماری انتخاب، تلاش نمی کنیم خود را مجبور به تصمیم گیری کنیم، بلکه به دنبال تصمیم هایی پرمنفعت از دل همان گزینه های موجود هستیم. این است که ماجرا را متفاوت می کند. گذشته از این، آگاه شدن از ابزارها و تکنیک های این معماری به ما کمک می کند تا وقتی کسی می خواهد با استفاده از همین ترفندها ما را به انتخاب گزینه مورد علاقه خودش مجبور کند، مطلع شویم و به راحتی خام نشویم!

لئو بوسکالیا

راه زندگی را انتخاب کن. راه عشق را انتخاب کن. راه محبت را انتخاب کن. راه امید را انتخاب کن. راه ایمان به فردا را انتخاب کن. راه اعتمادکردن را انتخاب کن. راه نیکی را انتخاب کن؛ این به تو بستگی دارد.

نکته هایی طلایی درباره معماری انتخاب های خودمان

وقتی پای خودمان و انتخاب هایمان به میدان باز می شود، باید گزینه های دیگری را هم در نظر بگیریم که در ادامه به آن ها اشاره کرده ایم:

  • مسئولیت صفر تا 100 تصمیم هایمان با خودمان است

هنگام معماری انتخاب برای خودمان باید بپذیریم که ما تنها تصمیم گیرنده زندگی مان هستیم؛ در این صورت نقاب «قربانی بودن» را از چهره برمی داریم و تمام قد در مقابل مسئولیت خوب یا بد تصمیم هایمان ایستادگی می کنیم. این کار نه تنها اعتمادبه نفس و عزت نفس ما را بالا می برد، بلکه در نظر دیگران هم اعتبار فراوانی به دست می آوریم.

  • هیچ تصمیمی درست یا غلط نیست

ما براساس شرایط، تحلیل ها و بررسی های خود در یک بازه زمانی مشخص تصمیم گیری می کنیم؛ بنابراین نباید تصمیمی را که نتیجه بسیار خوبی برای ما داشته است، نشانه ای از بی عیب و نقص بودن تحلیل ها و تفکر خود بدانیم. از سوی دیگر نباید خود را به دلیل تصمیمی که نتایج خوبی ندارد، سرزنش کنیم تا حدی که دیگر جرئت تصمیم گیری های جدید را نداشته باشیم.

نلسون ماندلا

سعی کن انتخاب هایت بازتابی از امیدهایت باشند، نه ترس هایت.

  • از تصمیم هایتان درس بگیرید

برای کسی که یادگیری پیوسته را یکی از فلسفه های زندگی اش در نظر گرفته باشد، تمام زندگی یک مدرسه است. اگر چنین دیدگاهی به زندگی داشته باشید، می توانید از تمام تصمیم هایتان- چه آن هایی که معماری انتخاب خوبی داشتند و نتایج خوبی را به وجود آوردند و چه آن ها که چندان جالب نشدند- درس هایی بزرگ بگیرید و تصمیم های آینده خود را بسیار حرفه ای تر پیش ببرید.

 این موضوع به ویژه برای افرادی که در انواع بازارهای مالی مانند «بازار بورس»، «بازار ارزهای دیجیتال»، «فارکس»، «طلا»، «ملک» و… فعال هستند، بسیار مهم و اثرگذار است. حتی پیشنهاد ما این است که دفتر جداگانه ای برای ثبت درس هایی که از تصمیم گیری های خود گرفته اید تهیه کنید و این دانش ارزشمند را که در هیچ کلاسی پیدا نمی شود، با واژه ها به بند بکشید. می توانید از الگوهای زیر برای نوشتن درس هایتان استفاده کنید:

  • تصمیمی که گرفتم…
  • دلایلم برای این تصمیم گیری چه بودند؟
  • این تصمیم چه نتایجی را به دنبال داشت؟
  • چه درسی از این تصمیم گرفتم؟
  • چه پیامی برای خودم در آینده دارم؟
  • بعد از گرفتن یک تصمیم، خودخوری نکنید

بعضی از ما عادت را داریم که بعد از یک تصمیم گیری به این فکر می کنیم که اگر گزینه های دیگر را انتخاب کرده بودیم، چه می شد؟ حتی ممکن است به دلیل این مدل فکرکردن از تصمیم خود پشیمان شویم؛ پس این کار را نکنید و به خود و قدرت تحلیلتان در لحظه تصمیم گیری اطمینان داشته باشید. اگر پشیمان شدن بعد از تصمیم گیری به عادت شما تبدیل شود، خوشی های زندگی و شیرینی سرمایه گذاری را از دست می دهید.

  • گزینه های انتخابی خود را محدود کنید

همان طور که اشاره کردیم، وجود گزینه های زیاد برای انتخاب کردن، چیز خوبی نیست. سعی کنید همیشه چند فیلتر قوی مانند فیلترهای زیر برای تفکیک گزینه های زیاد و نگه داشتن گزینه های طلایی در اختیار داشته باشید:

  • آیا این گزینه با معیارهای فکری من هم خوانی دارد؟
  • آیا انتخاب این سهم یا ارز دیجیتال با استراتژی معاملاتی من هم راستاست؟
  • آیا این گزینه ها از نظر بازه زمانی- کوتاه مدت یا بلندمدت- یکسان هستند؟
  • آیا مقدار ریسک در هرکدام از این گزینه ها یکسان است؟
  • هر چقدر فیلترهایتان برای انتخاب بهترین گزینه، پخته تر و همراه با تفکر بیشتری باشد، درنهایت می توانید طلایی ترین گزینه ها را از درون انتخاب های پیش رویتان مشخص کنید

خلاصه ای از آنچه با هم در “معماری انتخاب” گفتیم:

  • معماری انتخاب موضوعی روان شناسی است که در آن از چند ابزار غیر فیزیکی برای مهندسی کردن انتخاب دیگران و سوق دادن آن ها به سمت انتخاب گزینه موردنظر خودمان کمک می گیریم.
  • این معماری سناریویی است که می گوید می توان با تغییردادن محیطی که شخص می خواهد در آن تصمیم بگیرد و در اختیار گذاشتن گزینه انتخابی که با دقت طراحی شده است، بر تصمیم نهایی او تأثیر گذاشت.
  • دولت ها و صاحبان قدرت، یعنی کسانی که کنترل پول را بر عهده دارند دهه هاست که از قدرت معماری انتخاب ها برای رسیدن به اهدافشان استفاده می کنند.
  • «گزینه پیش فرض» موضوعی مهم در «Choice architecture» است که می گوید مردم به دنبال سادگی در انتخاب کردن هستند. حتی اگر مجبور شوند به جای تحلیل شخصی، دنباله روی نظر جمع می شوند و تصمیم آن ها را تکرار می کنند!
  • گزینه انحرافی یا «Decoy Option» یکی از ابزارهایی است که از آن برای معماری کردن انتخاب استفاده می شود.
  • موارد دیگری مانند: «استفاده از زور و اجبار»، «استفاده از تشویق کردن به عنوان عامل هدایت کننده»، «استفاده از الگوهای مؤثر برای جهت دهی انتخاب» و «محدودکردن گزینه های انتخابی» دیگر ابزارهای رایج در معماری انتخاب ها به شمار می روند.
  • هرکسی می تواند با استفاده از ابزارهای این معماری به معماری کردن انتخاب های خودش بپردازد و به دنبال این ماجرا تصمیم های بسیار باکیفیت تری بگیرد.
  • مواردی همچون «مسئولیت پذیری درباره تصمیم هایمان»، «پذیرفتن این حقیقت که هیچ تصمیم درست و غلطی وجود ندارد»، «درس گرفتن از تصمیم ها»، «محدودکردن گزینه های انتخابی» و «بلافاصله پشیمان نشدن بعد از تصمیم گیری» از جمله نکات طلایی هستند که باید هنگام معماری کردن انتخاب های خودمان به آن ها توجه کنیم.

پرسش های متداول

معماری انتخاب برای چه کسانی مناسب است؟

هرکسی می تواند از ابزارهای این معماری برای معماری کردن انتخاب های دیگران یا خودش استفاده کند.

تعریف ساده معماری انتخاب چیست؟

در این معماری می توانیم با تغییردادن شرایط محیطی، گزینه های باقی مانده برای انتخاب توسط دیگران را به شکلی کنار هم قرار دهیم که درنهایت، چیزی را که می خواهیم انتخاب کنند.

آیا معماری کردن انتخاب ها نوعی نیرنگ است؟

با توجه به اینکه بیشترین طرفداران استفاده از این روش، دولت ها، تاجران و افراد صاحب قدرت هستند، می توان رنگ و بویی از نیرنگ را در آن یافت، اما نباید این حقیقت را فراموش کرد که معماری انتخاب نوعی علم است. هر شاخه از علم هم دو چهره دارد؛ چهره خوب و چهره بد. مهم این است که ما از آنچه استفاده ای می کنیم.

آیا معماری انتخاب ها به مدیریت کردن هزینه فرصت کمک می کند؟

بله؛ زیرا سبب می شود شما با دقت، تحلیل و بررسی بیشتری گزینه موردنظر خود را انتخاب کنید. در کنار این ماجرا به شما یادآوری می کند که از نتیجه تصمیم هایتان درس بگیرید و با این کار، امکان بیشتری برای مدیریت هزینه فرصت تصمیم های بعدی در اختیارتان می گذارد.

معماری کردن انتخاب هایتان را از همین امروز شروع کنید

شاید در آغاز، این حجم از توجه و تحلیل درباره انتخاب هایتان شما را خسته کند و حتی با خودتان فکر کنید بهتر است مثل روال قبل، تصمیم گیری کنید، ولی اگر کمی در این زمینه با ذهنتان لجبازی کنید، کیفیت تصمیم گیری های جدید، زندگی شما را تغییر می دهد.

 این ماجرا درست مانند گذاشتن خشت اول در ساخت یک دیوار است. شما می خواهید دیوار زندگی و سرمایه تان صاف و درست بالا برود؛ درنتیجه باید روی پایه آن یعنی افزایش کیفیت تصمیم گیری های خود سرمایه گذاری کنید. معماری انتخاب، ابزارهای این کار را به راحتی در اختیار شما قرار می دهد؛ پس شروع کنید.

ادامه مطلب
بنجامین-گراهام-اصلی
۸ توصیه اعجاب آور بنجامین گراهام...

چنانچه آشنایی اولیه ای با دنیای سرمایه گذاری داشته باشید، قطعاً نام بنجامین گراهام به گوشتان خورده است. او یکی از موفق ترین سرمایه گذاران ارزشی در طول تاریخ به شمار می آید که نقل قول های اعجاب آوری از او به جا مانده است.

نقل قول هایی اعجاب آور از استاد وارن بافت (بنجامین گراهام)

در صورتی که به دنبال توصیه هایی طلایی در رابطه با سرمایه گذاری هستید، ادامه مطلب را از دست ندهید. با خواندن نقل قول های گراهام بی شک آینده کاری خود را تغییر خواهید داد.

۱- هیچگاه نباید خود را فریب دهید که فکر کنید زمانی که پیش بینی می کنید، سرمایه گذاری خواهید کرد!

این نکته یکی از مهم ترین قوانین سرمایه گذاری ارزشی است. شما باید چک لیست مخصوص به خود را بسازید که در آن مشخص کنید چه فاکتورهایی در رابطه با سهام برای شما مهم است. درنهایت نیز تنها کافی است که به چک لیست خود اکتفا کنید.

مطمئن شوید که تمام سرمایه گذاری های شما با پشتوانه تجزیه و تحلیل بی نظیر انجام می شوند، اما هرگز بر اساس حدس و گمان نیستند.

بنجامین گراهام

۲- نه از روی خوش بینی، بلکه از روی حساب و کتاب خرید کنید!

شاید این نقل قول شبیه به مورد نخست باشد، با این حال اطمینان حاصل کنید که تجزیه و تحلیل شما بر پایه امور مالی باشد و هیچ گاه از روی تفکرات خود، اخبار و حدس و گمان اقدام به تصمیم گیری نکنید. به اعداد اعتماد کنید. اعداد این قابلیت را دارند که شما را از تصورات خود دور کنند به خصوص اگر از ابزاری مانند Value Trap Indicator استفاده کنید.

۳- افرادی که قادر به کنترل احساسات خود نیستند، هیچگاه قادر به کسب سود کافی از سرمایه گذاری نخواهند بود

این خصوصیت به عنوان یک سرمایه گذار بسیار مهم است؛ به همین خاطر پیش از اقدام به سرمایه گذاری ارزیابی کنید که آیا تحمل این ریسک را دارید. اگر شما از جمله افرادی هستید که هنگام شرایط سخت اقدام به فروش سهام خود می کنند، بهتر است که یا از سرمایه گذاری اجتناب کنید یا به دنبال راهی باشید که هیچگاه نگاهتان به حساب خود نیفتد.

اگر از جمله سرمایه گذارانی هستید که با کاهش ارزش سهام خود به نصف، مانند کاری که S&P 500 در سال ۲۰۰۸ انجام داد، اقدام به فروش آن می کنید، شما سرمایه گذار افتضاحی هستید. شما باید این درد را تاب بیاورید؛ چرا که در آینده مزد آن را خواهید دید. دقیقاً مانند کاری که برخی از سرمایه گذاران S&P 500 انجام دادند؛ آنها سهام خود نفروختند و بدین ترتیب ارزش سهام آنها به دو برابر پیش از زمانی که با افت ارزش مواجه شدند، افزایش یافت. بازار سهام و سرمایه گذاری بسیار ناپایدار به نظر می رسد و شما باید خود را برای هر پیشامدی آماده کنید.

۴- هنگامی که اغلب مردم حتی کارشناسان بدبین هستند، سهام بخرید و هنگامی که آنها خوشبین هستند، بفروشید! بازار سهام مانند یک آونگ است که همواره میان خوش بین ها (که ارزش سهام را افزایش می دهند) و بدبین ها (که ارزش سهام را کاهش می دهند) در حال رفت و آمد است. سرمایه گذار باهوش فردی واقع بین است که به خوش بین ها می فروشد و از بدبین ها می خرد.

من همواره این دو گروه را در ترکیب با یکدیگر در نظر می گیرم، چرا که این دو گروه بسیار شبیه به یکدیگر هستند. به طور خلاصه از افرادی که نسبت به بازار بدبین هستند، بخرید و آن را به افرادی که نسبت به بازار خوش بین هستند، بفروشید.

از نظر تئوری یک فرد بدبین مایل به فروش سهام خود پایین تر از ارزش واقعی آن است؛ ه آنان نسبت به چشم انداز آینده امیدوار نیستند. عکس این موضوع نیز در رابطه با افراد خوشبین صادق است؛ آنها مایل به پرداخت بهایی بیشتر از ارزش واقعی سهام شرکت هستند.

بنجامین گراهام بیان می کند: سعی کنید که برخلاف سرمایه گذاران معمولی فکر کنید؛ در این حالت مسیر درست را پیدا خواهید کرد.

۵- اگر قصد خرید سهام عادی را دارید، آنها را به نحوی انتخاب کنید که گویی در حال خرید مواد غذایی هستید نه به شیوه ای که ادکلن خود را انتخاب می کنید!

این نقل قول از گراهام کمی عجیب و غریب به نظر می رسد، اما به محض درک آن با مفهوم حیرت آوری رو به رو خواهید شد.

برند به هیچ عنوان مهم نیست- هنگام خرید سهام به هیچ عنوان درگیر نام تجاری و شهرت کمپانی های بزرگ نشوید.

کیفیت را در اولویت قرار دهید- اگر شما تصور می کنید که برندهایی مانند پاپ لذتی همچون کوکا را برای شما به همراه دارند، در این صورت شما تفاوتی میان این محصولات قائل نمی شوید. اگر تصور می کنید که مزه هر دوی آنها یکی است، پس شما روی کیفیت تمرکز نکرده اید.

اگر کیفیت یکسان است، روی قیمت تمرکز کنید- اگر تصور می کنید که طعم پاپ هیچ تفاوتی با کوکا ندارد، پس نوشیدنی را که ارزان تر است، بخرید.

برای آینده خرید کنید- جزء آن دسته از افرادی نباشید که هرروز هفته به فروشگاه می روند و خرید می کنند. کمی زمان بگذارید و یک لیست تهیه کنید (سهام ها را آنالیز کنید)، برنامه ریزی کنید که به چه کالاهایی نیاز دارید (اهداف مالی خود را بشناسید) و درنهایت مواد غذایی را خریداری کنید (به درستی سرمایه گذاری کنید) به طوری که دیگر نیاز نباشد به صورت روزانه دارایی خود را چک کنید.

بنجامین گراهام

۶- بهترین شیوه ارزیابی موفقیت خود این نیست که بازار را شکست دهید؛ بلکه موفقیت زمانی اتفاق می افتد که با تنظیم یک برنامه مالی و چشم انداز رفتاری در جایی قرار بگیرید که آرزوی رسیدن به آن را دارید

در ادامه این نقل قول باید گفت که هدف شما باید این باشد که چگونه نسبت به خودتان پیشرفت کنید نه اینکه عملکرد شما بهتر از شاخص کل باشد. آیا پیگیری آنچه شما انجام می دهید، در مقایسه با شاخص کل کار درستی است؟ بله. اما اینکه شما به صورت سالانه ۲ درصد شاخص را پشت سر بگذارید، ارزشی ندارد تا زمانی که اهداف مدنظر خود را از دست می دهید.

شما باید روی اهداف شخصی خود تمرکز کنید. هیچکس (یا حداقل افراد بسیار کمی) سرمایه گذاری را به عنوان بازی – مغلوب کردن بازار سهام آغاز نمی کند؛ شما هنگامی شروع به سرمایه گذاری خواهید کرد که بعدها به آزادی مالی دست پیدا کنید و این هدف همان چیزی است که باید روی آن تمرکز کنید.

۷- سرمایه گذار حقیقی زمانی بهتر عمل خواهد کرد که همه چیز را در رابطه با بازار سهام فراموش کرده و توجه خود را به سود سهام خود و عملکرد شرکت خود معطوف کند.

این نکته ازجمله مواردی است که همچنان مهار آن کار دشواری به نظر می رسد. حتماً بارها برای شما هم پیش آمده است هنگامی که حوصله تان سر می رود، سایت را باز کنید به درصد ارزش سهام خود مشغول شوید. اینکه روی قیمت سهام خود تمرکز کنید و تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس بگیرید، ساده است و نتیجه ای جز از دست دادن سهامتان نخواهد داشت.

شما باید روی امور مالی شرکت خود تمرکز کرده و از خرید شایعات و فروش بر اساس اخبار به گوش رسیده خودداری کنید.

۸- برای سرمایه گذاری واقعی باید حاشیه امن حقیقی وجود داشته باشد. حاشیه امن حقیقی نیز به کمک اعداد، نمودارها، استدلال های واقع بینانه و بهره گیر ی از تجربه شخصی تعیین می شود

این نقل قول برای پایان دادن به این گفته ها ایده آل به نظر می رسد؛ چرا که سرمایه گذاری با نظر گرفتن حاشیه امن همان عاملی است شما در موقعیت درست قرار خواهد داد و به ما نشان می دهد که حدس و گمان به تنهایی کافی نیستند.

ادامه مطلب
scroll post 1 (8)
۹ درسی که باید از مایکل...

مایکل جردن کیست؟

مایکل جفری جردن یک بسکتبالیست سابق آمریکایی و دارای عنوان پردرآمد ترین ورزشکار جهان است. مایکل جردن از بسیاری از جهات بهترین بازیکن تاریخ بسکتبال محسوب می شود. او از اواسط دهه ۱۹۸۰ تا اواخر دهه ۱۹۹۰ افتخارات زیادی در این ورزش کسب کرد. جردن تیم خود، شیکاگو بولز را به شش قهرمانی در لیگ NBA رساند و پنج بار جایزه بهترین بازیکن NBA را کسب کرد.

زندگی خانوادگی

جردن در ۱۷ فوریه ۱۹۶۳ در بروکلین نیویورک به دنیا آمد. مایکل از سنین پایین عاشق رقابت بود و می خواست در هر بازی برنده باشد. او در خانواده ای پرجمعیت رشد کرد. مادر او، کارمند بانکی بود که نویسندگی هم می کرد و پدرش مدیر تعمیر و نگهداری در شرکت جنرال الکتریک بود. جردن چهار خواهر و برادر نیز داشت.

بسکتبال دانشگاهی

جالب است بدانید جردن در سال اول دبیرستان حتی نتوانسته بود عضو تیم بسکتبال مدرسه ی خود شود. اما جردن در عرصه ی بسکتبال دانشگاهی بسیار موفق عمل کرد. جردن در سال ۱۹۸۱ در دانشگاه کارولینای شمالی در چاپل هیل ثبت نام کرد و خیلی زود عضو مهم تیم بسکتبال این دانشگاه شد. او در سال های ۱۹۸۲، ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ نیز به عنوان بهترین بازیکن لیگ NCAA شناخته شد. جردن در سال ۱۹۸۴ برای پیوستن به NBA و تیم شیکاگو بولز کالج را ترک کرد.

بسکتبال حرفه ای

جردن در سال ۱۹۸۵ در NBA هم درخشید و به عنوان “بهترین بازیکن تازه وارد سال ” انتخاب شد. اون با پرش های فوق العاده و اسلم دانک های جذاب اش از همان ابتدا همه را مسحور خود کرده بود. بخش زیادی از فصل دوم او به دلیل مصدومیت از دست رفت ولی بعد از رهایی از بند مصدومیت رکورد خوبی از خود به جا گذاشت. او از زمان ویلت چمبرلین اولین بازیکنی شد که در یک فصل بیش از ۳۰۰۰ امتیاز کسب کرد.

بولز در سال ۱۹۹۱ راهی فینال شد و اولین قهرمانی خود در NBA را با شکست تیم قوی لس آنجلس لیکرز به دست آورد. در آن زمان جردن بخاطر برتری بی چون و چرای خود در زمین و توانایی های رهبری اش برای همه شناخته شده بود.

در سال ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ نیز، جردن با شیکاگو بولز موفق به کسب دومین و سومین قهرمانی NBA شدند.

پدر جردن همواره دوست داشت که مایکل بیسبال بازی کند و سرانجام در تابستان سال ۱۹۹۳ توسط دو سارق در جریان سرقت ماشینش به قتل رسید. جسد او بعد از ۱۱ روز در باتلاقی پیدا شد و سارقین به اعدام محکوم شدند. این موضوع تاثیر زیادی روی مایکل جردن گذاشت و باعث شد دو سال از بسکتبال کناره گیری کند و در تیم های نه چندان مطرحی به بازی بیس بال بپردازد.

در مارس ۱۹۹۵ جردن دوباره پا به زمین بسکتبال گذاشت. در فصل اول او همچنان خوب بود، اما در پلی آف مغلوب تیم اورلاندو مجیک شدند. فصل بعد جردن به بولز کمک کرد تا با ۷۲ برد و شکست سوپر سونیک سیاتل چهارمین قهرمانی خود را کسب کند.

بعد از آن باز هم جردن و شیکاگو دو سال پشت سر هم یعنی سال ۱۹۹۷، ۱۹۹۸ قهرمان NBA شدند. جردن بعد از کسب ششمین قهرمانی در NBA خود را بازنشسته کرد. اخیرا مستندی از این دوره با نام “آخرین رقص” از شبکه ی ESPN پخش می شود که به تلاش های مایکل جردن و یارانش در این فصل می پردازد. این مستند به سرعت به یکی از پرطرفدارترین برنامه های شبکه نتفلیکس تبدیل شده است.

جردن در سال ۲۰۰۳ دوباره دلش طاقت نیاورد و یکبار دیگر با تیم واشنگتن ویزاردز به بسکتبال برگشت و در کمال تعجب باز هم در میان فصل در تیم منتخب ستارگان NBA قرار گرفت. او دو فصل برای این تیم بازی کرد و سرانجام به علت آسیب دیدگی شدید زانو از بسکتبال خداحافظی کرد.

افتخارات المپیکی مایکل جردن

در تابستان سال ۱۹۸۴ در لس آنجلس، جردن به عنوان عضو تیم بسکتبال المپیک ایالات متحده اولین حضور خود در بازی های المپیک را به دست آورد. این تیم در بازی های آن سال موفق به کسب طلا شد. جردن یکبار دیگر نیز به تیم ملی آمریکا کمک کرد تا مدال طلا را در بازیهای المپیک ۱۹۹۲ که در بارسلونا اسپانیا برگزار شد، به خانه بیاورند.

بازنشستگی از بسکتبال

جردن در ۱۹ سال فعالیت حرفه ای بسکتبال، سه بار از این ورزش کنار رفت و دوباره با عشق و علاقه ای بیشتر بازگشت. او ابتدا در سال ۱۹۹۳ بازنشسته شد و مجدداً در سال ۱۹۹۸، سپس سرانجام در سال ۲۰۰۳ از دنیای بازی بسکتبال خداخافظی کرد.

تجارت و بازیگری

جردن در خارج از حرفه ی اصلی خود در بسکتبال، درگیر بسیاری از مشاغل سودآور و سرمایه گذاری های تجاری بوده است. بین مشارکت سودآور نایک و مالکیت وی در تیم بسکتبال شارلوت هورنتس، مجله فوربس ارزش خالص جردن را بیش از دو میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ برآورد کرد.

همکاری با نایک

جردن اولین قرارداد خود با نایک در سال ۱۹۸۴ امضا کرد و هم اکنون در هیئت مدیره شرکت نایک فعالیت می کند. نایک کفش ورزشی بسکتبال Air Jordan را در سال ۱۹۸۵ عرضه کرد. در قرارداد اولیه، نایک ۲۵ درصد حق امتیاز از فروش را به جردن داد.

Air Jordan به سرعت بسیار محبوب شد و پس از ۳۰ سال همچنان پرفروش است. این همکاری برای نایک و جردن سودآوری بسیاری دارد، به طوری که نایک تقریباً ۲٫۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ از این خط تولید درآمد کسب کرده است.

سینما

جردن به عنوان ستاره فیلم SPACE JAM در سال ۱۹۹۶، درخشش بزرگی در این فیلم ایجاد کرد. این فیلم ترکیبی از فضای واقعی و کارتون بود و جردن را با افسانه های کارتونی مثل Bugs Bunny و Daffy Duck روی پرده گذاشت.

مدیریت

در سال ۲۰۰۶، جردن بخشی از سهام شارلوت هورنتس را خریداری کرد و به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره در این تیم فعالیت می کرد. در نهایت در سال ۲۰۱۰، او با پرداخت ۱۷۵ میلیون دلار صاحب اکثریت سهام شارلوت هورنتس شد. در حال حاضر تحت ریاست جردن ارزش تیم شارلوت به ۱٫۵ میلیارد دلار رسیده است.

جردن در ۲۰۱۲ گفته: “من پیش بینی نمی کنم از این کار خارج شوم. ماهیت رقابتی من این است که همیشه می خواهم موفق شوم. تیم شارلوت لیاقت قهرمانی NBA را دارد، همانطور که من داشتم.”

در سال ۲۰۱۶ ، جردن با رئیس جمهور باراک اوباما دیدار کرد و به خاطر فعالیت های ارزشمندش در عرصه ی ورزش، مدال آزادی به او اهدا کردند.

در پایان ۹ جلمه ارزشمند و انگیزه بخش مایکل جردن را با هم می خوانیم:

۱- شما نمی توانید کسی را که می داند به کجا می رود، متوقف کنید.

9 درس مایکل جردن

۲- هرگز نگو نمی توانم، زیرا محدودیت ها مانند ترس ها گاهی فقط یک توهم هستند.

9 درس مایکل جردن

۳- من می توانم شکست را قبول کنم، هر کسی در چیزی شکست می خورد. من تلاش نکردن را نمی توانم قبول کنم.

9 درس مایکل جردن

۴- یاد گرفتن یک هدیه است، وقتی که معلم شما «زحمت کشیدن» باشد.

9 درس مایکل جردن

۵- برای برنده شدن اول باید با شکست خوردن آشنا شوید.

9 درس مایکل جردن

۶- با کمک استعداد بازی را می برید، ولی با استفاده از کار گروهی و هوش قهرمانی را از آن خود می کنید.

9 درس مایکل جردن

۷- اگر هیچ کس به تو کمک نمی کند، تنهایی آن را انجام بده. “من” در تیم وجود ندارد، ولی “نفر اول” در برنده شدن معنی دارد.

9 درس مایکل جردن

۸- هر کسی در چیزی استعداد دارد، اما توانایی تنها با کار سخت به دست می آید.

9 درس مایکل جردن

۹- قبل از انجام کارهای بزرگ، اهداف بزرگ انتخاب کن.

9 درس مایکل جردن

ادامه مطلب
جملات انگیزشی برایان تریسی
جملات تاثیرگذار و سخنان برایان تریسی...

صحبت کردن درباره افراد موفق و شنیدن زندگی نامه و رازهای موجود در زندگی آن ها همیشه جذابیت خاص خود را دارد. تک تک این صحبت ها می تواند تبدیل به نکته یا رازی شگفت آور و کلیدی به سوی موفقیت و خوشبختی ما باشد. رسیدن به درک عمیقی از زندگی و قرار گرفتن در مسیر جاودانگی تمام هدفی است که بزرگانی مانند برایان تریسی سعی در رقم زدن آن برای ما داشته اند. هر کس به مقدار فهم خود این جملات را درک کرده و با همان مقدار می تواند کوه ها را جابجا نماید. خیلی ها معتقدند اگر قبلاً حتی یک انسان در دنیا موفق به انجام کاری شده باشد، حتماً بقیه هم می توانند راه او را طی کنند. در ادامه سخنان تاثیرگذار برایان تریسی را به هم مرور می کنیم.

برایان تریسی کیست؟

جملات انگیزشی برایان تریسی

هرچند آقای برایان تریسی متولد کشور کانادا است، اما محدودیت قائل شدن برای وطن چنین اشخاصی ازنظر جغرافیایی کمی ساده انگارانه به نظر می رسد. در اکثر مناطق جهان جملات انگیزشی برایان تریسی است که وی را تبدیل به یکی از افراد معروف کرده است. ایشان معلم رازهای موفقیت، یک سخنران با فن بیان فوق العاده و البته یک نویسنده خوش ذوق است که تمام زندگی خود را وقف آموزش و یادگیری رازهای موفقیت  و سپس آموزش آن به دیگران نموده است. وی از سن ۲۰ سالگی سفرهای خود را به مناطق مختلف شروع کرده و سال به سال باتجربه تر و پخته تر شده است. چندین کتاب تاکنون از وی درباره رازهای موفقیت و روش های پیمودن مسیر موفقیت برای انسان ها به چاپ رسیده و صفحات مجازی، شبکه های اجتماعی و تیم های پرورش ثروت همگی پر از جملات انگیزشی برایان تریسی هستند. برایان تریسی در کنار آموزش رازهای موفقیت یک بازرگان عالی نیز می باشد. وی با تسلط کامل به فنون فروش و صحبت کردن، ثروت زیادی از سود فروش کالاها به دست آورده است. از همین رو برایان ترسی را می توان یکی از موفق ترین مدیران فروش جهان نیز لقب داد. برایان ترسی مبدع بسیاری از روش های فروش است که در حال حاضر این روش ها برای تیم های فروش بزرگ ترین کمپانی ها در جهان تدریس می شود. پیروی از یک اسلوب ثابت و داشتن پشتکار بالا باعث شده تا زندگی برایان تبدیل به یک الگوی کامل برای همه انسان ها شود.

بزرگ ترین کاری که برایان تریسی انجام داد و دلیل معروفیت او چه بود؟

برایان مهارت بسیار بالایی در نویسندگی دارد. جملات انگیزشی برایان تریسی احتمالا مهم ترین دستاورد وی می باشند که افراد زیادی با استفاده از آن ها در حال پیشرفت هستند. ازاین رو برایان تریسی تصمیم گرفت تا تمام تجارب و آموخته های خود را در کنار آموزش آن ها، به صورت مکتوب در کتاب های خود نیز به چاپ برساند. اصلی ترین دلیل معروفیت این شخص به ویژه در ایران به خاطر چاپ کتاب شگفت انگیز “قورباغه ات را قورت بده”  بود. این کتاب اولین کتابی بود که جملات انگیزشی برایان ترسی به صورت عمده در معرض دید ایرانی ها قرار گرفت و از همان موقع شهرت و محبوبیت وی نیز رو به فزونی گذاشت. برایان تریسی در طول زندگی خود به کشورهای مختلف جهان سفر کرده و با برپایی همایش ها و کلاس های موفقیت سعی در انتقال تجارب و آموخته های خود به سایر افراد داشته است. از این نظر علاوه بر همه جملات انگیزشی که از او سراغ داریم، احتمالاً همه کشورها یک بار میزبان این شخصیت عالی بوده اند. برایان آموزش های خود را به صورت حضوری در ایران نیز پیگیری کرده و کشور ما نیز میزبان این شخصیت بزرگ و موفق جهان بوده است.

تألیفات برایان تریسی

برایان تریسی در طول زندگی خود بیش از ۵۰۰۰ سمینار مختلف برگزار کرده است. وی تمام تجربیات و رازهای زندگی خود را در تألیفاتش نیز قرار داده و آن ها را به صورت چاپی یا کتاب های صوتی در اختیار علاقمندان گذاشته است. در این بخش قصد داریم مجموعه آثار برایان تریسی را به تفکیک هم در رده کتاب های صوتی و هم چاپی نام ببریم.

تألیفات برایان تریسی درباره روانشناسی

جملات انگیزشی برایان تریسی

  • بازآفرینی؛
  • قورباغه ات را ببوس؛
  • افکارتان را تغییر دهید تا زندگی تان تغییر کند؛
  • راه های مؤثر برای ایجاد انگیزه؛
  • هدف ها؛
  • نیروی اعتمادبه نفس؛
  • قورباغه ات را بخور؛
  • خال هدف؛
  • انگیزه؛
  • نقطه تعادل خود را پیدا کن؛
  • راه نفوذ بر دل ها؛
  • خلاقیت و حل مسئله؛
  • ایجاد انگیزه موفقیت؛
  • هوشمند باشید؛
  • قدرت جذبه؛
  • مدیریت بحران؛
  • همیشه عاشق بمانید؛
  • ازدواج با زن دلخواهتان؛
  • ازدواج با مرد دلخواهتان؛
  • رموز اعتمادبه نفس در زندگی و کار؛
  • جادوی جذابیت؛
  • تمرکز روی هدف؛
  • ساکت شو و انجامش بده؛
  • دستیابی به زندگی رؤیایی؛
  • جامعه آزادی؛
  • یا متمایز شو یا بمیر.

تألیفات برایان تریسی درباره مدیریت زمان و برنامه ها

جملات انگیزشی برایان تریسی

  • معجزه انضباط فردی؛
  • قورباغه ات را قورت بده؛
  • قدرت مدیریت فردی؛
  • تفویض اختیار، نظارت و سرپرستی؛
  • مدیریت زمان؛
  • مدیریت؛
  • ۱۳ روش برنامه ریزی افراد موفق؛
  • زمانتان را مدیریت کنید؛
  • چگونه در روز ۲ ساعت وقت اضافه داشته باشیم؛
  • جادوی جهت دار کردن زندگی؛
  • مدیریت درونی؛
  • مدیریت کاربردی زمان؛
  • قدرت برنامه ریزی طرح پرواز؛
  • بهانه بی بهانه؛
  • ۲۰ تاکتیک مدیریت زمان با برایان تریسی.

تألیفات برایان تریسی درباره رازهای موفقیت

جملات انگیزشی برایان تریسی

  • عامل شانس؛
  • برنامه ی پرواز؛
  • همان قدر به دست می آورید که شایستگی دارید؛
  • چگونه ثروتمند شویم؛
  • به روش خود ثروتمند شوید؛
  • آینده خود را خلق کنید؛
  • ۱۲۰ قانون جهانی برای دستیابی به موفقیت؛
  • ۱۴ اصل برای دستیابی به موفقیت؛
  • نقطه بحران؛
  • مرکز توجه؛
  • فقط این هفت کار را انجام بده و موفق شو؛
  • قانون شکست ناپذیر پول؛
  • ۲۱ ویژگی میلیونرهای خودساخته؛
  • کامیابی به ۱۰۰ سالگی؛
  • میلیونرهای خودساخته؛
  • ۱۰ قانون موفقیت؛
  • رموز موفقیت برای زنان در زندگی و کار؛
  • قوانین جهانی موفقیت؛
  • برنامه پرواز؛
  • رسیدن به استقلال مالی؛
  • گام های طلایی موفقیت؛
  • ۷ قدم تا عادت های موفق؛
  • موفقیت و راه های دستیابی به آن؛
  • کسب اولین یک میلیون دلار؛
  • ۱۲ گام برای دستیابی به اهداف؛
  • ۴۷ راز ثروتمند شدن از زبان برایان تریسی.

تألیفات برایان تریسی درباره فنون مذاکره و فروش و تجارت

جملات انگیزشی برایان تریسی

  • مذاکره؛
  • بهترین کارکنان را انتخاب کنید و در حفظ آنها بکوشید؛
  • ۱۰۰ قانون بی چون وچرا برای موفقیت در تجارت؛
  • بازاریابی؛
  • موفقیت شغلی؛
  • سخنرانی موفق؛
  • ۱۲ اصل رهبری عالی؛
  • فوق ستاره فروش شوید؛
  • موفقیت در رکود؛
  • موفقیت در فروش نامحدود؛
  • راهکار تجارت؛
  • راهکار برتر؛
  • مدیریت فروش؛
  • بیشتر حقوق بگیرید؛
  • روانشناسی فروش؛
  • فروش موفق؛
  • درآمدتان را صد در صد افزایش دهید؛
  • هنر فروش کردن؛
  • بیشتر حقوق بگیرید؛
  • ترفندهایی برای فروش بیشتر؛
  • رهبری خصوصیتی متفاوت؛
  • چگونه در شغل و تجارت خود جهش ایجاد کنید؛
  • تکنیک های مذاکره؛
  • کسب وکار موفق؛
  • فرسنگ هایی که باید رفت؛
  • شیوه ها و تکنیک های بازاریابی و فروش؛
  • به شغل دلخواهتان برسید؛
  • مدیری برجسته باشید؛
  • درآمد میلیونی؛
  • استراتژی بازاریابی برای رشد سریع تر؛
  • هنر اتمام فروش؛
  • ساخت کسب وکار پرسود؛
  • حرف بزن تا برنده شوی؛
  • پیروزی؛
  • درآمدی که واقعاً ارزشش را دارید، به دست آورید؛
  • ۱۰۰ قانون شکت ناپذیر در زندگی و تجارت؛
  • درآمدت را بیشتر کن و سریع ترفیع بگیر؛
  • مهارت های سخنرانی؛
  • حقایق جدید فروش؛
  • مفهوم نوین پیروزی؛
  • کسب درآمد؛
  • رازهای فروش؛
  • کیمیاگری در فروش.

جملات تاثیرگذار برتر برایان تریسی در زمینه های مختلف

جملات انگیزشی برایان تریسی اکنون در کتاب های بسیار زیادی نوشته شده اند و هزاران مدرس موفقیت از این جملات در کلاس های خود استفاده می کنند. با شنیدن این جملات متوجه خواهید شد که این شخص چه تجربه بالایی داشته است. شاید مهم ترین جمله انگیزشی که خود آقای تریسی نیز بارها به اهمیت آن اشاره نموده است، این جمله معروف اوست که “تفاوت اصلی انسان های موفق و ناموفق در شروع کردن است. انسان های موفق همیشه شروع کرده و دست به کار می شوند. اما انسان های ناموفق همیشه به دنبال بهانه هایی برای شروع نکردن هستند.” در این بخش تصمیم گرفتیم تا بهترین جملات انگیزشی برایان تریسی در زمینه های مختلف را با هم مرور کنیم.

۱۰ توصیه برتر برایان تریسی درباره رشد مالی

سخنان تاثیرگذار برایان تریسی درباره رشد مالی

  1. باارزش ترین دارایی هر شخص توانایی وی در کسب درآمد است نه میزان پولی که درمی آورد. پول همیشه به دست می آید و یا از بین می رود، اما توانایی کسب درآمد همیشه با ما همراه است.
  2. کسانی که مهارت های مالی دارند موفق می شوند. شما باید هر روز دو ساعت وقت برای مطالعه درباره اقتصاد و سرمایه گذاری قرار دهید.
  3. درآمد دلخواه خود را به ۲۰۰۰ ساعتی که در سال کار می کنید تقسیم نمایید. ازاین پس تنها برای کارهایی وقت بگذارید که درآمد لازم را برای شما به دنبال داشته باشد.
  4. اگر هر روز ۲ بار و هر بار ۲۰ دقیقه برای صرف چای وقت بگذارید و دست از کار بکشید، در ۵۰ هفته ای که کار می کنید ۱۰۰۰۰ دقیقه یا ۱۶۶ ساعت را در سال صرف نوشیدن چای نموده اید. از وقت خود عاقلانه استفاده کنید.
  5. هیچ شغلی آینده ای ندارد. آینده را فرد صاحب شغل می سازد.
  6. جمع آوری هر ثروتی با فروش خدمات فردی یا در حقیقت زمان شخصی آغاز می شود.
  7. در هر شرایط مالی شما باید بتوانید یک سال بدون هیچ درآمدی در همین وضعیت باقی بمانید.
  8. آزادی مالی نصیب کسی خواهد شد که حداقل ۱۰ درصد و یا بیشتر از درآمد خود را پس انداز نماید.
  9. مهم نیست که چقدر درآمد دارید. بلکه مهم این است که چقدر از آن را حفظ می نمایید. این موضوع آینده ی مالی شما را رقم خواهد زد.
  10. کسانی به استقلال مالی می رسند که دانش کافی برای مدیریت و کنترل منابع مالی خود ازجمله پس انداز را پیدا می کنند.

۱۰ توصیه برتر برایان تریسی در مورد نگرش مثبت

سخنان تاثیرگذار برایان تریسی در مورد نگرش مثبت

  1. مهم نیست که از کجا آمده آید، تنها چیزی که اهمیت دارد مقصد شما است.
  2. افراد موفق عادت دارند تا همیشه انتظارات مثبت خود را از تمام حوادث پیرامون خود داشته باشند.
  3. پتانسیل انسان به قدری بالا است که می تواند صد زندگی به صورت هم زمان داشته باشد. انسان ها می توانند هر چیزی را بیاموزند و در هر امری متخصص شوند.
  4. اهمیت کلمات در زندگی بسیار است. کلمات خوب، تفکرات بهتری را برای زندگی ایجاد می نمایند.
  5. یک خوش بین تمام عیار باشید. در هر موقعیتی به دنبال چیزهای مثبت باشید تا بتوانید از آن ها استفاده کنید.
  6. انسان های مثبت و موفق همیشه درباره راه حل ها فکر و صحبت می کنند و انسان های ناموفق در مورد مشکلات. شما جزء کدام دسته هستید؟
  7. نگران نباشید که مردم راجع به شما چه فکر می کنند، آن ها احتمالاً اصلاً درباره شما فکر نمی کنند.
  8. فرض های نادرست ریشه همه شکست ها هستند. فرض های غلط شما کدام ها می باشند؟
  9. تفکر و نگرش مثبت نسبت به خود یکی از بهترین راه های ایجاد اعتمادبه نفس است.
  10. مشکلات ما را متوقف نمی کنند بلکه به ما آموزش می دهند.

۱۰ توصیه برتر برایان تریسی در مورد رشد شخصیت

سخنان تاثیرگذار برایان تریسی در مورد رشد شخصیت

  1. اگر دوست دارید که چیزهای باارزشی در زندگی شخصی و کاری خود به دست بیاورید، اول از همه باید ارزش شخصیت خود را افزایش دهید.
  2. برای تسخیر آینده باید از لذت های آنی و زودگذر دست بکشیم.
  3. افراد موفق همیشه به دنبال راهی برای کمک به دیگران هستند و افراد ناموفق همیشه می پرسند که این کار چه سودی برای من خواهد داشت.
  4. افراد موفق کسانی هستند که عادات موفق در خود پرورش داده اند.
  5. از سرزمین امن خود بیرون بیایید. تنها در صورتی به موفقیت خواهید رسید که بتوانید به احساس ناخوشایندی که در زمان شروع هر کاری به سراغتان می آید، غلبه نمایید.
  6. همیشه برای اتفاقاتی که برای شما رخ می دهد سپاسگزار و قدردان باشید. به یاد داشته باشید که هر اتفاقی که برای شما می افتد شما را یک قدم به سمت اهداف و چیزهای بهتر از شرایط فعلی تان نزدیک تر می نماید.
  7. ۳ درصد از درآمدتان را صرف توسعه فردی خود نمایید تا آینده شما تضمین شود.
  8. هیچ گاه گله و شکایت نکنید. هرگز توضیح اضافی ندهید. در مقابل این وسوسه که از خود دفاع کنید مقاوم بمانید.
  9. برای اینکه یک دوست خوب داشته باشید، یک دوست خوب باشید.
  10. برای اینکه روی دیگران تأثیر بگذارید باید از دیگران تأثیر بگیرید.

۱۰ توصیه برتر برایان تریسی در مورد موفقیت

سخنان تاثیرگذار برایان تریسی در مورد موفقیت

  1. اگر کاری که الان مشغول انجام آن هستید، شما را به سمت اهداف و موفقیتتان رهنمون نمی کند، پس شما را از آن ها دور می سازد.
  2. کلید موفقیت در این است که ذهن آگاه خود را نسبت به کارهایی که به آن ها اشتیاق دارید متمرکز نمایید نه نسبت به کارهایی که از آن ها می ترسید.
  3. موفقیت مانند نردبان است و مهارت های ما مانند پله های آن. اگر پله ها کامل نباشند امکان رسیدن به موفقیت وجود نخواهد داشت.
  4. آموزش کلید موفقیت است اما یادگیری همیشه سخت و وقت گیر می باشد. ازاین رو انسان ها همیشه تنبل تر از آن هستند که برای آموزش اهمیت قائل شوند.
  5. راز اکثر افراد موفق در رسیدن به موفقیت پشتکار و مقاومت است. باید با خودت عهد ببندی که هیچ گاه کنار نمی کشی تا موفق شوی.
  6. میلیاردرها عادت دارند تا با سخت ترین و مهم ترین عمل، روزشان را شروع نمایند.
  7. اگر قرار است فردا صبح کاری را انجام دهید زود به رختخواب بروید. زود به رختخواب رفتن و زود از خواب برخاستن یکی از رموز موفقیت است.
  8. بهترین راه پیش بینی آینده ساختن آن است.
  9. هر موفقیت بزرگی نتیجه هزاران تلاش کوچک و عادی است که موردتوجه و ستایش دیگران قرار نمی گیرد.
  10. یادداشت هدف هایتان بر روی کاغذ، احتمال دستیابی به آن ها را ۱۰۰۰ درصد افزایش می دهد.

۱۰ توصیه برتر برایان تریسی در مورد مدیریت زمان

سخنان تاثیرگذار برایان تریسی در مورد مدیریت زمان

  1. قانون طلایی شماره یک را در مدیریت فراموش نکنید؛ اطرافیان خود را همان طور مدیریت نمایید که علاقه دارید آن ها شما را آن گونه مدیریت کنند.
  2. مهم ترین دارایی هر فرد قابلیت سودآوری وی است و باارزش ترین منبع برای سودآوری زمان است.
  3. افراد موفق که در جامعه از احترام زیادی برخوردار هستند، همیشه کسانی هستند که بیشتر از بقیه برای آینده برنامه ریزی دارند.
  4. همیشه برای همه کارها برنامه داشته باشید تا بتوانید اقدامات خود را سریع تر انجام دهید.
  5. میلیاردرها عادت دارند تا به صورت روزانه هدف گذاری نمایند.
  6. هر دقیقه که برای برنامه ریزی زمان می گذارید، ۱۰ دقیقه در زمان اجرا صرفه جویی خواهید نمود. این کار باعث می شود تا ۱۰۰ درصد بازگشت انرژی بیشتری داشته باشید.
  7. کیفیت زندگی شما بستگی به کیفیت مدیریت شما در استفاده از وقت دارد.
  8. وقت باارزش ترین منبع مالی و تمام موجودی شما برای به دست آوردن چیزهایی است که در زندگی خواهان آن هستید.
  9. هرگز وسوسه نشوید که ابتدا کارهای جزئی را انجام دهید. این برنامه می تواند همه زحمات شما را به باد دهد.
  10. انسان های معمولی ۵۰ درصد از زمان خود را صرف معاشرت ها و انجام کارهای شخصی بیهوده می نمایند. شما چطور؟

۱۰ توصیه برتر برایان تریسی در مورد روانشناسی درون

سخنان تاثیرگذار برایان تریسی در مورد روان شناسی درون

  1. هر چیزی که به آن باور قوی داشته باشید، تبدیل به واقعیت زندگی شما خواهد شد.
  2. کیفیت زندگی و رسیدن به اهداف بستگی به احساسی دارد که از خودمان داریم.
  3. هیچ وقت نگویید که دیگر دیر شده است. هیچ گاه برای اتخاذ تصمیمات جدید دیر نیست.
  4. به سوی خورشید تمرکز کنید تا سایه پشت سر شما قرار گیرد.
  5. تمام چیزی که برای مقابله با جهان در هر شرایطی نیاز دارید، همگی درون خود شما نهفته است.
  6. هرگز چیزی که دوست ندارید برای شما اتفاق بیفتد را به زبان نیاورید.
  7. شادترین افراد کسانی هستند که احساس خوبی نسبت به خود دارند. این احساس نتیجه مسئولیت پذیری فرد در همه بخش های زندگی انسان است.
  8. همانند یک خودرو که اگر چرخ هایش به خوبی تنظیم شده باشد، راحت تر، سریع تر و روان تر حرکت می کند و انرژی کمتری صرف می نماید، شما نیز اگر افکار، احساسات، اهداف و ارزش های متعادلی داشته باشید، عملکرد بهتری از خود نشان خواهید داد.
  9. مرتب از خود بپرسید آیا کاری که در حال حاضر در حال انجام آن هستید نقشی در رسیدن شما به مهم ترین هدفتان دارد؟
  10. برای اینکه به حداکثر بهره وری برسید، این جمله را به صورت مرتب و پی درپی با خود تکرار نمایید: خوب، برگردیم سرکار

۱۰ توصیه برتر برایان تریسی در مورد فروش و تجارت

سخنان تاثیرگذار برایان تریسی در مورد فروش و تجارت

  1. برای فروش موفق باید تعداد تماس ها و ملاقات ها را افزایش دهید.
  2. نگران شنیدن نه نباشید، نه یعنی پول.
  3. کسانی که بیشترین نه ها را می شنوند، بیشترین بله ها را نیز خواهند شنید.
  4. فروشندگان موفق عاشق محصول و شرکت خود هستند.
  5. در فروش باید اعتمادسازی نمایید.
  6. برقراری ارتباط توانایی است که می توانید آن را به دست بیاورید. اگر برای رسیدن به این مهارت تلاش نمایید، می توانید کیفیت زندگی خود را افزایش دهید.
  7. برای اینکه درآمد شما بیشتر شود باید بیشتر یاد بگیرید.
  8. در اغلب موارد انجام ۲۰ درصد از یک کار منجر به رسیدن به ۸۰ درصد نتیجه ی آن خواهد شد.
  9. کار اصلی یک فروشنده جست وجو، عرضه و پیگیری است. سایر کارها جنبه فرعی دارند.
  10. ۸۰ درصد از وقت خود را به جست وجو و عرضه اختصاص دهید و تنها ۲۰ درصد از وقت خود را برای پیگیری صرف کنید.

 تأثیر افکار برایان تریسی بر زندگی سایرین

برایان تریسی خود بارها  و بارها تأکید داشته است که در زندگی شخصی خود برای رسیدن به موفقیت از افراد موفق الگوبرداری نموده است. حالا خود او نیز به یکی از الگوهای ما برای رسیدن به موفقیت تبدیل شده است. واقعیت این است که موفقیت و تأثیرپذیری از دیگران نیاز به پشتکار و بینش درونی قوی و بالایی دارد. چه بسا افرادی بدون کمترین استعداد و تنها با تکیه بر پشتکار و تکرار یک روش به موفقیت های بسیار زیادی رسیده و افرای هم با هزاران استعداد به هیچ کجا نرسیده اند. برایان تریسی با تدارک بیش از ۵۰۰۰ سمینار آموزشی موفقیت تاکنون به بیش از ۱۰ میلیون نفر تنها از همین راه تجربیات خود را انتقال داده و باعث تحول زندگی بسیاری از آن ها شده است. اما موضوع اصلی اینجاست که این افراد خود خواسته اند که موفق شوند و جملات انگیزشی برایان تریسی و راهکارهای وی تنها چراغی در این راه سخت برای آن ها بوده است.

ادامه مطلب
راکفلر کیست؟
توصیه های ثروتمندترین مرد تاریخ با...

جان دیویسون راکفلر در هشتم ژوئیه سال ۱۸۳۹ میلادی و در شهر نیویورک چشم به جهان گشود. وی از یک خانواده متوسط اروپایی تبار بود. والدین راکفلر شش فرزند داشتند، که جان دومین آن ها و بزرگ ترین پسر خانواده محسوب می شد. پدر او ویلیام راکفلر، در زمینه فروش محصولات گیاهی پزشکی فعالیت داشت، که به مناطق مختلف آمریکا سفر می کرد و مادرش الیزا دیویسون یک زن خانه دار بود. جان از کودکی در تأمین اقتصادی خانواده ایفای نقش می نمود و حتی با پس انداز پول اضافی حاصل از فروش سیب زمینی، آب نبات و… به همسایگانشان قرض می داد! زمانی که ۱۴ سال داشت، خانواده او به شهر استرانگسویل در ایالت اوهایو در شرق آمریکا مهاجرت کردند و جان دیویس در دبیرستان مرکزی کلیولند مشغول به تحصیل شد. سپس او به منظور یادگیری حسابداری، یک دوره آموزشی ۱۰ هفته ای را در کالج بازرگانی “Folsom’s” گذارند. طبق گفته های اطرافیان او در دوران نوجوانی، جان راکفلر با وجود این که شرایط زندگی چندان باثباتی نداشت؛ اما فردی بسیار خوش برخورد، جدی، باهوش و فعال بود.

شروع به کار حسابداری ثروتمندترین مرد تاریخ!

راکفلر کیست؟

اولین فعالیت رسمی شغلی او در سال ۱۸۵۵ بود؛ زمانی که به عنوان کمک حسابدار در یک شرکت تولیدی کوچک به نام «Hewitt & Tuttle» در کلیولند شروع به کار کرد. جان در این شرکت سخت تلاش می کرد، به گونه ای که پس از مدت کوتاهی به تمام اصول و جزئیات دفاتر حسابداری تسلط یافت. وی در برآورد هزینه های حمل ونقل ماهر بود، که همین موضوع تأثیر فراوانی در موفقیت تجاری او داشت. راکفلر در ابتدای فعالیت، ماهانه ۱۶ دلار حقوق می گرفت؛ که این مقدار در آخرین سال کاری او در آن شرکت، به ۵۸ دلار رسیده بود. او در جوانی همواره دو آرزوی بزرگ داشت:

«۱۰۰ سال زندگی و بدست آوردن ۱۰۰ هزار دلار سرمایه (معادل ۲٫۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹)»

شراکت با ماری کلارک

در سال ۱۸۵۹ راکفلر به همراه شریک خود ماری کلارک، با تأسیس یک شرکت وارد حوزه خدمات بازرگانی شدند. جان برای شروع این تجارت به اندازه کافی سرمایه نداشت و به همین دلیل مجبور شد؛ با بهره ۱۰ درصدی از پدرش ۱۰۰۰ دلار وام بگیرد. فعالیت تجاری راکفلر و کلارک بسیار موفقیت آمیز بود و آن ها در سال های اول و دوم شراکت خود به ترتیب ۴۰۰/۴ و ۰۰۰/۱۷ دلار درآمد کسب کردند؛ که با شروع جنگ داخلی نیز این مقدار افزایش یافت. در آستانه پایان جنگ، دولت فدرال برای قیمت نفت یارانه پرداخت می کرد؛ که به واسطه این اختلاف قیمت، یک فرصت تجاری بی نظیر برای دلالان نفتی به وجود آمد. از همین روی، او به همراه برادران کلارک و یک شیمی دان به نام ساموئل اندروز یک پالایشگاه نفت تأسیس کردند. ترکیب شرکاء و سهام داران این شرکت نفتی در طول زمان فعالیت تغییرات بسیاری داشت؛ اما علاوه بر این که فعل و انفعالات مذکور تأثیر منفی روی فرآیند کاری شرکت نداشت؛ جان راکفلر با استفاده از شرایط رونق اقتصادی پس از جنگ، اخذ تسهیلات مالی و سیاست های سرمایه گذاری صحیح توانست؛ در سال ۱۸۶۸ این شرکت را به بزرگ ترین پالایشگاه جهان تبدیل کند!

استاندارد اویل

راکفلر کیست؟

در سال ۱۸۷۰ راکفلر پالایشگاه استاندارد اویل را در اوهایو احداث نمود. این شرکت اولین اتحادیه بزرگ تجاری در کشور آمریکا بود. او با استفاده از تجربیات و ایده های تجاری خود به سرعت این شرکت را گسترش داد؛ تا به سودآورترین پالایشگاه اوهایو و در نهایت به بزرگ ترین پالایشگاه نفت ایالات متحده مبدل گشت. راکفلر پس از مدتی اقدام به ایجاد یک کارتل حمل ونقل ریلی محصولات نفتی نمود، تا از این طریق هزینه های جابه جایی محصولات پالایشگاه خود را کاهش دهد. وی در این مسیر رقبا و منتقدان بسیاری داشت؛ اما اقدامات او موجب می شد، نفت با قیمت کمتری به دست مصرف کنندگان برسد. پس از کسب موفقیت های پیاپی و تبدیل استاندارد اویل به یک غول نفتی، راکفلر در پی گسترش حوزه فعالیت خود و تملک واحدهای صنعتی کوچک تر بود. در واقع او یک استراتژی تجاری قدرتمند داشت، که به ترتیب شامل خرید یا شراکت در پالایشگاه های رقیب، بهبود عملکرد این واحدهای صنعتی، اعمال قدرت برای کاهش هزینه حمل ونقل مواد نفتی، معاملات پنهانی و سرمایه گذاری مجدد درآمدهای شرکت بود و این مراحل هم چون چرخه ای همواره در جریان بودند.

راکفلر عقیده داشت، که شرکت های صنعتی باید در قالب واحدهای بزرگ دارای استاندارد و کیفیت بالا فعالیت نمایند؛ تا وضعیت اقتصاد و صنعت کشور به سرعت بهبود یابد. بنابراین به هر نحو ممکن سعی می کرد، که رقبایش را تحت سلطه خویش درآورده و از این لحاظ خود را ناجی صنعت می دانست! وی توانست از ۲۶ پالایشگاه نفتی فعال کلیولند در سال ۱۸۷۲، ۲۲ واحد از این شرکت ها را خریداری نماید؛ تا همگی زیر نظر مجموعه بزرگ استاندارد اویل فعالیت کنند! به مرور زمان این شرکت خط تولید محصولات مختلفی نظیر روغن، لوله، رنگ و… را به مجموعه خود اضافه نمود و با هدف افزایش ضریب نفوذ در میان مصرف کنندگان، همواره سعی در ایجاد انحصار و فروش محصولات در حداقل قیمت بازار داشت. در پایان دهه ۱۸۷۰ میلادی، ۹۰ درصد از روغن صنعتی مصرفی ایالات متحده در شرکت استاندارد اویل تولید می شد و همین توانست، راکفلر را به یک میلیونر تبدیل کند! هم زمان با پیشرفت های اقتصادی، عطش او برای ایجاد انحصار بیشتر در صنایعی چون نفت، حمل ونقل و… نیز فزونی می یافت. اقدامات انحصارگرایانه او سبب عصبانیت رقبا، حساسیت نهادهای قانونی و حملات رسانه ای متعددی شد.

بازار آتی نفت

معاملات آتی نفت توسط راکفلر بنیان گذاری شد. وی پس از مدتی اقدام به صدور گواهی هایی برای پیش خرید و فروش نفت ذخیره شده در مخازن پالایشگاه های شرکت نمود، که این اوراق توسط واسطه های نفتی مبادله می شد و در نهایت بورس ملی نفت آمریکا در سال ۱۸۸۲ تأسیس گردید. او در دهه ۱۸۹۰ وارد حوزه حمل ونقل سنگهای معدنی شد و به دلیل گسترش بیش از حد فعالیت های تجاری بسیار مورد توجه رسانه ها بود، اما در همین حین به فکر بازنشستگی افتاد و تصمیم گرفت، بیشتر زمان خود را به فعالیت های ورزشی و تفریحی بپردازد.

انحلال استاندارد اویل!

راکفلر کیست؟

نهایتاً جان راکفلر در سال ۱۹۰۲ پس از واگذاری اختیارات خود، با سرمایه ۵۸ میلیون دلاری بازنشسته شد. پس از آن، وی صرفاً سهام دار شرکت استاندارد اویل بود؛ که به دلیل سیاست های پیشین او این شرکت دچار مشکلات و حواشی پیرامونی زیادی شده بود و در آستانه فروپاشی قرار داشت. عاقبت در سال ۱۹۱۱ این اتحادیه بزرگ نفتی بر اساس رأی دیوان عالی آمریکا منحل و به شرکت های کوچک تقسیم شد. در زمان انحلال نیز راکفلر ۲۵ درصد از سهام این شرکت را حفظ نمود. البته این اقدام برای او بسیار سودآور بود؛ زیرا ۱۰ سال بعد ارزش آن به ۹۰۰ میلیون دلار رسید!

عقاید و تفکرات

راکفلر کیست؟

راکفلر یکی از طرفداران جنبش ضد برده داری بود و از آبراهام لینکلن و حزب جهموری خواه جدید حمایت می کرد. وی دنباله رو عقاید یک واعظ به نام جان وسلی بود، که همواره بر پس انداز و تلاش فراوان تأکید داشت. جان راکفلر فرد متدینی بود. او هر روز کتاب مقدس می خواند و هفته ای دو بار در مراسم دعا شرکت می کرد. هم چنین به رهنمودهای زندگی موجود در کتاب مقدس نیز کاملاً معتقد بود و آن ها را در امور اقتصادی خود نیز به کار می گرفت. جان دیویس طبق آموزه های دینی و اصولی که از مادرش آموخته بود، در امور خیریه فعالیت گسترده ای داشت. دانشگاه شیکاگو، مرکز پزشکی راکفلر (دانشگاه راکفلر) و… از موارد عام المنفعه ای می باشند؛ که توسط این شخص در قرن هجدهم و نوزدهم انجام شده است.

فردی که چند برابر بیل گیتس ثروت دارد!

راکفلر عناوینی نظیر ثروتمندترین فرد تاریخ جهان و اولین میلیاردر آمریکایی را به خود اختصاص داده است. علی رغم این که او شخصیتی شناخته شده در صنعت نفت و امور بشردوستانه می باشد، اما اکثریت وی را به واسطه ثروت افسانه ایش می شناسند. طبق آمار رسمی ممیزی در سال ۱۹۰۲، راکفلر ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه داشت؛ که معادل ۲۴ میلیارد دلار کنونی بود. مجموع ثروت او تا زمان مرگ حدوداً ۱٫۴ میلیارد دلار تخمین زده می شود، که بر اساس نرخ تورم برابر ۳۹۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ بوده است!

زندگی شخصی و مرگ

راکفلر کیست؟

جان راکفلر در سال ۱۸۶۴ میلادی با “لارا اسپلمن” ازدواج کرد، که حاصل آن سه فرزند دختر و یک پسر بود. او در دهه ۵۰ زندگی خود از مشکلات گوارشی و افسردگی رنج می برد و به واسطه استرس شغلی فراوان دچار بیماری آلوپسی شد. جان دیویس راکفلر نهایتاً در ۹۸ سالگی بر اثر تصلب شرایین در فلوریدای آمریکا درگذشت.

ادامه مطلب
۷ توصیه‌ الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک
۷ جمله انگیزشی مارک زاکربرگ موسس...

در میان اسامی شناخته شده در عصر کنونی، مطمئنا می توان از مارک زاکربرگ به عنوان یک شخص تاثیرگذار نام برد. زاکربرگ اعجوبه برنامه نویسی و یکی از معروف ترین نام های دنیای تکنولوژی و ارتباطات است. پشتکار، ریسک پذیری و خلاقیت این جوان او را به یکی از ثروتمندترین افراد حال حاضر جهان تبدیل کرده است. شبکه فیسبوک یکی از مهیج ترین و پرطرفدارترین شبکه های اجتماعی که تا کنون بیش از دو میلیارد کاربر را به خود جلب نموده، تنها یکی از دستاوردهای مارک زاکربرگ است.

وبسایتی که زاکربرگ در اتاق خوابگاه خود در دانشگاه هاروارد آن را با همکاری داستین موسکوویتز، کریس هیوز و ادواردو ساورین راه اندازی کرد، امروزه به ارزش خالص بیش از ۷۳ میلیارد دلار رسیده است. مارک زاکربرگ، موسس فیسبوک در سال ۱۹۸۴ متولد شد. او مثل همه نوابغ دنیای تکنولوژی تحصیلات دانشگاهی خود را با هدف تمرکز بر توسعه پروژه شخصی اش، فیسبوک ناتمام رها کرد. همه ما کم و بیش با این شخصیت موفق آشنا هستیم. اما در این میان نکاتی در زندگی زاکربرگ وجود دارد که می تواند جالب به نظر برسد؛

  • لوگوی فیسبوک به رنگ آبی است. چون زاکربرگ نسبت به رنگ قرمز کور رنگی دارد.
  • یادگیری زبان های کهن یکی از علایق اوست. این علاقه وی را به چندین زبان زنده دنیا مسلط نموده است.
  • نکته ای که در زندگی زاکربرگ جلب توجه می کند، اهمیت او به حریم شخصی و امنیت است. به طوری که سالیانه میلیون ها دلار را به مسائل امنیتی اختصاص می دهد. این ویژگی در سفرهای شخصی زاکربرگ هم نمود پیدا کرده است.
  • هفتمین فرد ثروتمند جهان با وجود برخورداری از سرمایه غنی خود، علاقه ای به استفاده از خودروهای لوکس ندارد. خودروی او در طول سالیان گذشته یک ماشین سی هزار دلاری است.
  • مارک زاکربرگ هر روزه با همکاری بیش از ۱۲ نفر از همکاران خود، پاسخگوی نظرات و سوالات کاربران است. این افراد حساب کاربری او را مدیریت می کنند.
  • زاکربرگ پیش از ساخت فیسبوک به نوعی با مایکروسافت همکاری می کرد. مایکروسافت نیز تلاش زیادی برای به دست آوردن سهام فیسبوک از خود نشان داد.
  • نزدیکان زاکربرگ او را به عنوان فردی اقتصادی و صرفه جو می شناسند. وی در یکی از مصاحبه هایش عنوان کرد که بسیاری از ویلاهای خریداری شده را از آگهی ها پیدا کرده است.

 

در ادامه این مطلب ۷ توصیه الهام بخش مارک زاکربرگ را به شما خواهیم گفت:

۱- سوال هر روزه من از خودم این است: آیا من مهم ترین کاری را که می توانستم انجام داده ام؟

7 توصیه  الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک

۲- در دنیای پر از تغییر ما، تنها راهی که مطمئنا منجر به شکست خواهد شد، ریسک نکردن است.

7 توصیه  الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک

۳- رویکرد هکرها به این صورت است که هیچ چیز بی نقص نیست و همواره راه حلی برای بهتر شدن وجود دارد.

7 توصیه  الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک

۴- مردم به گفتار شما اهمیتی نمی دهند، آن ها تنها برای چیزی که خلق می کنید، ارزش قائل اند.

7 توصیه  الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک

۵- اجازه ندهید کسی کسی به شما بگوید که خودتان را چگونه تغییر دهید.

7 توصیه  الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک

۶- هدف من هرگز ایجاد یک شرکت نبود، من می خواستم چیزی بسازم که تغییری در جهان ایجاد کند.

7 توصیه  الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک

۷- بعضی از مردم فقط خواب موفقیت را می بینند. بعضی دیگر از خواب بیدار می شوند و برای آن سخت تلاش می کنند.

7 توصیه  الهام بخش مارک زاکربرگ موسس فیسبوک

ادامه مطلب
۱۵ نکته جالب در مورد جک ما که نمی‌دانستید
۱۵ نکته جالب در مورد جک...

جک ما، یک کارآفرین بسیار موفق چینی است که با راه اندازی هولدینگ علی بابا، یک بار دیگر نقش چین را در جهان تجارت پررنگ کرد. کارآفرینی یک سفر است و در این سفر، ماجراهای کوچک و بزرگ زیادی رخ می دهند که گاهی شیرین و گاهی خطرناک هستند. در این مقاله از خانه سرمایه به سراغ نکته های جالبی در مورد زندگی جک ما می رویم که کمتر کسی از آنها خبر دارد. با ما همراه باشید.

۱۵ نکته جالب زندگی جک ما

اپرا وینفری:

بزرگترین ماجراجویی که می توانی دنبال کنی این است که رویاهای خود را زندگی کنی.

۱- سفری پر از دردسر به غرب ناشناخته

از ماجرای سفر جک به آمریکا نقل قول های زیادی شنیده شده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید اولین سفر جک به آمریکا با انگیزه تجاری – جذب سرمایه برای راه آهن – و به خاطر ملاقات با رئیس یک شرکت بود که از بد روزگار، کلاهبردار و گنگستر از آب درآمد! آنها ابتدا به جک پیشنهاد رشوه دادند اما وقتی جک از گرفتن رشوه خودداری کرد، به سمتش اسلحه کشیدند و او را در اتاق یک هتل، زندانی کردند. از ریز جزئیات این ماجرا اطلاع چندانی در دست نیست. چون جک ما علاقه ای به این بخش از زندگی اش ندارد و می خواهد آن را فراموش کند. فقط همین قدر معلوم است که جک به شکلی توانست از هتل فرار کند و با پولی که در جیبش داشت، یک بلیت هواپیما به سیاتل بگیرد و خود را از ماجرایی که در آن گیر کرده بود نجات دهد.

۲- دردسرهای انتخاب نام علی بابا

ماجرای انتخاب نام کسب و کار ها بخش جالب توجهی از داستان آن برند یا تجارت را تشکیل می دهد. نکته جالب اینجا است که بیشتر این اسم ها بدون تحقیق و جستجوی بسیار زیاد و به صورت اتفاقی به ذهن مدیر، موسس یا یکی از اعضای شرکت رسیدند و از آن به بعد، به عنوان نام آن برند انتخاب شده اند. بعضی از اسم ها از قبل وجود داشتند و بعضی دیگر از ترکیب چندین اسم ساخته می شدند. ماجرای انتخاب نام «علی بابا» نیز شامل قسمت اول، یعنی انتخاب یک اسم قدیمی می شود. انتخاب این نام توسط جک ما به زمانی برمی گردد که او تازه در حال آماده کردن مقدمات افتتاح علی بابا بود و پیدا کردن یک نام مناسب برای کسب و کارش حسابی ذهن او را مشغول کرده بود. در یکی از همین روزها وقتی که جک در یک کافه در سانفرانسیسکو منتظر دریافت سفارشش بود، ناگهان اسم علی بابا به ذهنش می رسد و از آن خوشش می آید. هنگامی که گارسون برای تحویل سفارش نزد جک می رود، جک از او در مورد علی بابا می پرسد و گارسون هم می گوید:

«البته که این اسم را می شناسم؛ علی بابا و چهل دزد بغداد! رمز عبور!» با شنیدن این حرف، اشتیاق جک برای انتخاب این نام افزایش پیدا می کند اما هنوز هم می خواهد مطمئن تر شود. به همین دلیل، از کافه بیرون می رود و از رهگذران مختلف با ملیت های گوناگون در مورد علی بابا سوال می کند. همه آنها علی بابا را می شناختند. در واقع، این نام، جهانی بود، راحت تلفظ می شد، در اول فهرست حروف الفبا قرار داشت و هر کسی داستان آن را شنیده بود. پس راحت در ذهن می ماند و فراموش نمی شد.  جک به سرعت برای ثبت دامنه «alibaba.com» اقدام کرد. اما این نام قبلا توسط یک مرد کانادایی ثبت شده بود و او برای انتقال مالکیت، ۴۰۰۰ دلار پول می خواست. البته این را هم در نظر بگیریم که اصلا معلوم نبود او پس از دریافت این پول، دامنه را انتقال می داد یا نه! به همین دلیل، جک ما، علی بابا را با دامنه های «alibabaonline.com» و «alibaba-online.com» به راه انداخت. کمی بعد از راه اندازی و آغاز به کار علی بابا، جک تصمیم گرفت به آن مرد کانادایی اعتماد کند و پول را به او بدهد. آن مرد هم ثابت کرد که انسان درستی است و بلافاصله، حق مالکیت علی بابا را به جک داد.

بروس لی:

شرایط مهم نیستند، من برای خود فرصت ها را ایجاد می کنم.

۳- بازی در یک فیلم کوتاه

15 نکته جالب در مورد جک ما که نمی دانستید

جک ما در یک فیلم کوتاه به نام «Gong Show Dao» یعنی «هنر دفاع و حمله»، بازی کرده است. این فیلم کوتاه که با هدف ترویج ورزش رزمی تای چی ساخته شده پر از ستاره های رزمی کار چینی مانند «جت لی» و «دانی ین» است. تهیه کنندگی این فیلم کوتاه را هم جت لی بر عهده داشت. در این فیلم، که جک ما به عنوان نقش اول آن ظاهر شد، یک استاد سبک «تای چی» مشغول مبارزه با اساتید سایر هنرهای رزمی است. جالب اینجا است که تمام بازیگران این فیلم به صورت رایگان برای جک ما بازی کردند.

۴- متخصص جیرجیرک!

او در کودکی عاشق جمع کردن جیرجیرک ها بود. جک به حدی در این کار خبره بود که می توانست نوع و ابعاد جیرجیرک ها را از صدایشان تشخیص دهد.

۵- دوری و دوستی با دولت چین

جک ما هیچ وقت از دولت چین درخواست کمک یا پول نکرد. او روابط خوبی با دولت کشورش دارد. اما می گوید «عاشق دولت ها باش اما با آنها ازدواج نکن!»

۶- ژانر مورد علاقه جک ما

15 نکته جالب در مورد جک ما که نمی دانستید

او عاشق فیلم «فارست گامپ» (Forrest Gump) تولید سال ۱۹۹۴ سینمای آمریکا است.

۷- ترکیب کار، زندگی و تای چی

جک معتقد است ورزش تای چی با فلسفه تجارت گره خورده است. حرکات آرام و سنجیده در راستای حفظ تعادل و آرامش در تجارت هم اهمیت زیادی دارند.

۸- یک تاجر آنلاین که سر از برنامه نویسی در نمی آورد

او حتی یک خط هم کدنویسی بلد نیست و اولین کامپیوتر خود را در سن ۳۳ سالگی خرید.

۹- زندگی ساده، عادت های ساده

جک ما پس از تبدیل شدن به یک میلیاردر چینی، خریدهای آن چنان بزرگی برای خودش انجام نداد و هنوز هم عادت هایی ساده دارد.

۱۰- کارهای مورد علاقه جک ما

نویسندگی، هنرهای رزمی، مدیتیشن و تمرین تای چی، از سرگرمی های همیشگی او هستند.

۱۱- استخدام جت لی برای آموزش کارمندان علی بابا

او در سال ۲۰۱۱ تعدادی از برترین قهرمانان تای چی را استخدام کرد تا این هنر رزمی را در علی بابا آموزش دهند. «وانگ» و «جت لی» از اساتید این دوره ها هستند و شرکت کارمندان در این کلاس ها اجباری است!

۱۲- فعال محیط زیست و بشر دوست

جک ما علاقه زیادی به فعالیت های بشر دوستانه و حفاظت از محیط زیست دارد. در کودکی نزدیک بود در یک دریاچه غرق شود. وقتی چندین سال بعد دوباره به سراغ آن دریاچه رفت، دیگر از اثری از آن باقی نمانده و کاملا خشک شده بود. بسیاری معتقد هستند که این ماجرا شوک بزرگی به جک وارد کرد و باعث شد تا او اقدام های قابل توجهی در زمینه محافظت از محیط زیست انجام دهد. جک در جریان شیوع بیماری کرونا نیز یک میلیون ماسک به ایران اهدا کرد.

۱۳- حفاظت از حریم خانواده

یکی از خط قرمزهای جک، خانواده اش هستند. او تاکنون، خانواده خود را رسانه ای نکرده است

۱۴- شعار جک ما

شاید مشهورترین درس جک ما را همه کارمندان علی بابا از حفظ باشند: «نخست مشتریان، دوم کارکنان، سوم سهام داران» جک، این جمله را فلسفه علی بابا می خواند. مشتریان، به ویژه «خرده مشتریان» در این شعار، اول هستند. بسیاری از شرکت های کوچک در چین از وب سایت علی بابا تنها به عنوان یک مجرای بازاریابی استفاده نمی کنند، بلکه برای امرار معاش خود وابستگی سنگینی به آن دارند. جک، همیشه بر عرضه رایگان بیشتر خدمات علی بابا پافشاری کرده است. شاید کارکنان برای جک در رده دوم باشند اما او توانایی زیادی برای انگیزه دادن به کارکنانش در موقعیت های حیاتی دارد. سهام داران در رده سوم قرار می گیرند. زیرا جک از منحرف کردن آرزوها به خاطر فشارهای سودآوری بیزار است. از نظر مردم، جک دوست دارد، سر به سر سهام داران و سرمایه گذارانش بگذارد. هنگامی که در سال ۲۰۰۹ بهای سهام علی بابا دات کام، افت کرد جک در گردهمایی کارکنان علی بابا به شیوه کنسرت های راک فریاد زد «بگذارید سرمایه گذاران وال استریت، اگر می خواهند بر ما لعنت بفرستند!» سهام داران، مهم هستند اما فقط در جایگاه سومین اولویت و نه بیشتر.

فیودور داستایوفسکی:

برداشتن گامی تازه و بیان کردن سخنی نو، این چیزی است که مردم، بیش از همه از آن وحشت دارند.

۱۵- سریال مردودی های جک ما

جک ما در تجربه مردودی و شکست، یک رکورددار به شمار می آید. بیایید به صورت فهرست وار نگاهی به برخی از این مردودی ها بیندازیم:

  • اولین بار تلاش برای گرفتن پذیرش از کالج، نتیجه: مردود!
  • دومین بار تلاش برای گرفتن پذیرش از کالج، نتیجه: مردود!
  • سومین بار تلاش برای گرفتن پذیرش از کالج، نتیجه: فقط کسب نمره قبولی.
  • ۱۰ بار تلاش برای گرفتن پذیرش از هاروارد، نتیجه: مردود!
  • سه بار تلاش برای ورود به یک دانشگاه چینی، نتیجه: مردود!

اگر یک محاسبه سرانگشتی بکنیم، جک ما تقریبا ۱۶ بار در تلاشش برای ورود به دانشگاه شکست خورد. شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که چرا جک این قدر به داشتن تحصیلات دانشگاهی اصرار داشت؟ یا چرا او نیز مثل بیل گیتس، استیو جابز و خیلی از کارآفرین های دیگر، درس و دانشگاه را رها نکرد و مستقیم به کارآفرینی مشغول نشد؟ در پاسخ باید بگوییم که شرایط زندگی، حسابی دست و بال جک را بسته بود. او در چین، شرایط و امکانات شهروندان آمریکایی را نداشت. در واقع، می توان این طور گفت که خیلی از چیزهایی که در آمریکا بدون تحصیل هم به دست می آیند در چین فقط از طریق تحصیل حاصل می شوند. او چاره دیگری جز گذراندن این دوره نداشت. داستان تحصیلات جک ما به آنجا ختم شد که بالاخره توانست از «موسسه دبیری هانگژو» پذیرش بگیرد و مشغول به خواندن رشته دبیری زبان انگلیسی شود. هنگامی که جک تازه علی بابا را راه اندازی کرده بود، به طور همزمان در مدرسه خصوصی تجارت چین با نام «چان کونگ» (Cheung Kong Graduate School of Business, CKGSB) مشغول تحصیل در رشته MBA بود تا بتواند راه و روش تجارت را نه در بازار، بلکه در دانشگاه بیاموزد. او در سال ۲۰۰۶ از این موسسه فارغ التحصیل شد. البته داستان مردودی های جک ما تنها به دوران تحصیل او خلاصه نمی شود. جک بعد از فارغ التحصیلی نیز اقبال خوبی برای پیدا کردن شغل نداشت. او برای دریافت ۳۰ شغل مختلف اقدام کرد اما در همه آنها رد شد! از درخواست برای اداره پلیس بگیر تا گارسونی در یک رستوران زنجیره ای اما هیچ کدام از آنها جک را قبول نکردند. او در نهایت توانست به عنوان استاد زبان انگلیسی و تجارت جهانی در دانشگاه «دیانزی هانگژو» مشغول به کار شود. حقوقی که ما در اولین شغل خود دریافت می کرد برابر با ۱۲ دلار در ماه بود. جک از نظر شاگردانش، معلمی دلسوز و مهربان بود.

جرات قدم برداشتن در مسیر زندگی جک ما

انسان ها کتاب هایی نانوشته هستند. زندگی هر کدام از ما سرشار از فراز و فرودهایی است که اگر به خوبی نوشته شوند، می توانند صنعت فیلم سازی ایران را دگرگون کنند! مهم تر از فیلم و کتاب، درس هایی است که از این ماجراها می گیریم؛ نکته هایی که در ادامه مسیر رسیدن به رویاهایمان، چشم مان را روشن تر می کنند تا راه پیش رویمان را بهتر ببینیم. هم نوا شدن با آهنگی که قلبمان می نوازد و هوشمندانه قدم برداشتن با تکیه بر نکته هایی که از زندگی می آموزیم، مسیر پیشرفت و بزرگ را برایمان هموار می کنند و این اتفاق دلپذیر تنها در صورتی رخ می دهد که قبل از تمام اینها، اولین قدم را برداشته باشیم. به قول «جان سی. مکسول» گاهی وقت ها کوچک ترین قدم در مسیر درست، تبدیل به بزرگترین قدم در زندگی شما می شود.

نظر شما چیست؟

چه داستانی در زندگیتان به شما انگیزه دنبال کردن رویاهایتان را می دهد؟ اگر دوست داشتید آن را برای ما بنویسید.

ادامه مطلب
جملات انگیزشی ناپلئون هیل
جملات انگیزشی ناپلئون هیل در مورد...

ناپلئون هیل به ما نشان می دهد که فراز و نشیب ها، مشکلات و سختی های زندگی هر انسانی را بی رمق و بی انرژی می کند. در مسیر رسیدن به اهداف، وجود عوامل انگیزه بخش می توانند دلایلی بر ادامه راه و گذر از موانع و مشکلات باشند. الگوپذیری از داستان زندگی شخصیت های معروف، مشورت با این افراد و بهره گیری از نظریات آن ها در هموار کردن مسیر و ایجاد انگیزه برای غلبه بر مشکلات تاثیر مهمی خواهد داشت. افراد مهمی در دنیا وجود دارند که در زمینه های مختلف کسب و کار و موفقیت، به عنوان گنجینه ای از تجربیات ارزشمند محسوب می شوند. ناپلئون هیل، یکی از بنیانگذاران ادبیات موفقیت شخصی است که با وجود گذشت دهه ها از مرگش، آثار او همچنان پرطرفدار و تاثیرگذار باقی مانده است. در این متن مختصری از زندگی و تالیفات وی به رشته تحریر در آمده است.

ناپلئون هیل کیست؟

جملات انگیزشی ناپلئون هیل

از معروف ترین نویسندگان تاریخ جهان بوده که در طول زندگی خود آثار مهمی در زمینه ی موفقیت شخصی و بهبود کسب و کار به چاپ رسانده است. آثار او سال ها پس از چاپ همچنان مورد استقبال جمعیت عظیمی از مشتاقان قرار می گیرد. این نویسنده موفق در سال ۱۸۸۳ در خانواده ای پرجمعیت و در یکی از مناطق فقیر نشینِ ایالت ویرجینیای آمریکا به دنیا آمد. کودکی پرمشقت او زمینه ای برای تلاش های خستگی ناپذیر او برای ادامه زندگی شد. اشتیاق و استعداد نویسندگی در ناپلئون ۱۳ ساله، او را به نویسنده روزنامه   ویرجینیا تبدیل کرد. در این دوران او با نام مستعار “نویسنده کوهستان” فعالیت می کرد. روزنامه نگاری و مصاحبه با افراد برجسته همچون «توماس ادیسون» و «الکساندر گراهام بل» تجربیات ارزشمندی برای این نویسنده جوان به همراه داشت. مشاور حقوقی اندرو کارنگی، بزرگ ترین صنعت گر آمریکایی و رئیس جمهور فرانکلین از جمله مهم ترین افتخارات ناپلئون هیل است. سرانجام پس از گذراندن یک زندگی موفق و پرافتخار، در سن ۸۷ سالگی، در حالی که مشغول نوشتن بود، چشم از جهان فروبست.

بزرگترین کاری که ناپلئون هیل انجام داد و دلیل معروفیت او چه بود؟

هیل انسانی بی پروا، جسور و ریسک پذیر بود که از موهبت زیستن به بهترین شکل ممکن بهره برد. او زندگی خود را صرف تلاش برای کسب تجربیات مختلف در زمینه موفقیت و انتقال این تجارب به سایر انسان ها نمود. جملات انگیزه بخش او در سال های جنگ جهانی و پس از آن که رکود اقتصادی بر جهان حاکم شده بود، منجر به ایجاد تحولات مهمی در زندگی بسیاری از مردم شد. این نابغه بزرگ در ایالت ویرجینیای آمریکا و در منطقه ای که از لحاظ اقتصادی و فرهنگی در سطح پایینی قرار داشتند، چشم به جهان گشود. وضعیت بد اقتصادی، بی سوادی و خرافات در منطقه زندگی او انگیزه ای شد تا به مطالعه و تحصیل برای رسیدن به جایگاهی ارزشمند روی آورد. آنچه در ادامه این مطلب مطالعه خواهید نمود، تنها بخشی از سخنان ناپلئون در رابطه با موفقیت، مدیریت زمان، رشد مالی، تعالی شخصیت و مثبت اندیشی است.

تالیفات ناپلئون هیل

جملات انگیزشی ناپلئون هیل

در میان آثار به چاپ رسیده ناپلئون، موضوعات مختلفی همچون رشد مالی، رشد شخصیتی، نگرش مثبت، موفقیت، مدیریت زمان و … به چشم می خورد. از جمله مهمترین تالیفات این نویسنده می توان به آثار زیر اشاره کرد؛

۱- مجموعه کتاب های رشد مالی:

  • بیندیشید و ثروتمند شوید
  • شاه کلید ثروت
  • با آرامش ذهن به ثروت برسید
  • هنوز برای ثروتمند شدن وقت هست

۲-مجموعه کتاب های قانون طلایی موفقیت:

  • ابتکار و رهبری
  • شکیبایی و عدم تعصب
  • ذهن برتر
  • تفکر صحیح و دقیق

۳- مجموعه کتب موفقیت:

  • نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت
  • روانشناسی موفقیت
  • دینامیت موفقیت
  • چگونه اشتیاق را به عمل تبدیل کنیم و به موفقیت دست یابیم؟
  • موفقیت نامحدود در ۲۲ روز

۴- مجموعه کتاب های نگرش مثبت:

  • قدرت تفکر منفی
  • شما می توانید معجزه زندگی خود باشید
  • زندگی هدفمند
  • چگونه بر سختی های زندگی غلبه کنیم؟
  • برنامه اقدام مثبت

۱۰ جمله انگیزشی برتر ناپلئون هیل

جملات انگیزشی ناپلئون هیل

جملات انگیزشی ناپلئون هیل در زمینه های مختلف کسب و کار و موفقیت، با گذشت دهه ها و سال ها از ثبت آن ها، هنوز هم برای اقشار و گروه های مختلف سنی جذاب و گیراست. تعدادی از معروف ترین این جملات که از کتاب های مختلف این نویسنده گردآوری شده ، در ادامه بیان شده است:

۱- منتظر نباش! زمان مناسب هرگز فرا نمی رسد. از همان جایی که ایستادی و با هر ابزاری که داری شروع کن. در طول مسیر آنچه را که نیاز داری پیدا می کنی.

۲- برخی از مردم در خواب موفقیت هستند. اما برخی دیگر در بیداری برای آن تلاش می کنند.

۳- دستاوردهای بزرگ نتیجه فداکاری های بزرگ است و هرگز از خودخواهی حاصل نمی شوند.

۴- فرصت ها غالبا به شکل بدبختی و یا شکست های موقتی پنهان شده اند.

۵- هر بدبختی، شکست و دل شکستگی، حامل بذر خیر و مصلحت بزرگتری است.

۶- اگرچه موفقیت در هر سنی قابل دستیابی است، اما آن را زودتر بدست آورید تا بیشتر از آن لذت ببرید.

۷- شما استاد سرنوشت خود هستید. می توانید اطراف خود را تحت تاثیر قرار دهید و کنترل کنید و به این ترتیب زندگی خود را آنگونه که می خواهید، بسازید.

۸- اگر نمی توانی کارهای بزرگ انجام دهی، کارهای کوچک را به شکلی بزرگ انجام بده.

۹- هدف، رویایی زمان دار است.

۱۰- در مسیر خود با افرادی مشورت کنید که قبل از شما به نتایج دلخواهتان رسیده اند.

۱۰ جمله انگیزشی ناپلئون هیل درباره رشد مالی

جملات انگیزشی ناپلئون هیل

۱- به من بگویید زمان خود را صرف چه کاری و پول خود را چگونه خرج می کنید، تا بگویم سال آینده را در کجا و چگونه خواهید بود.

۲- فردی که بیش از دستمزدش کار می کند، بیش از مقداری که کار می کند، به دست خواهد آورد.

۳- برای ثروتمند شدن، پیش از داشتن شغل خوب، باید ذهن ثروتمند داشته باشید.

۴- اگر ثروت را در ذهن خود تصور نکنید، هرگز آن را در حساب بانکی خود نیز نخواهید دید.

۵- شکست برای انسان هایی است که اجازه می دهند فکر شکست به ذهن آنان نفوذ کند.

۶- فقر، فرزند انقلاب و جنایت است.

۷- ثروتمند شدن حق شماست. پس با پول دوست شوید.

۸- ثروت سلامتی و آسایش به همراه دارد. در حالی که ریشه تمام شرارت ها است.

۹- برای ثروتمند شدن در ذهن خود مقدار پولی که آرزو دارید را مشخص کنید. در برابر این مبلغ حاضرید چه چیزی بپردازید. حرف “هیچ” جایگاهی در این معامله ندارد.

۱۰- موفقیت و شکست هردو نتیجه پیروی از عادت ها هستند.

۱۰ جمله انگیزشی ناپلئون هیل در مورد نگرش مثبت

جملات انگیزشی ناپلئون هیل۱- قدرت و تعالی شخصیت تنها از تلاش و مبارزه مداوم حاصل می شود.

۲- اگر باور داشته باشی که می توانی، در بیشتر مواقع موفق خواهی شد.

۳- قبل از سخن گفتن دوبار فکر کنید. تاثیر کلمات شما بذر شکست و موفقیتی در ذهن دیگری می کارد.

۴- میل و اشتیاق طبیعت را فریب می دهد. پس رویای خود را باور کنید.

۵- محدودیت ذهن ما همان محدودیت هایی است که خودمان درنظر می گیریم. بنابراین فقر و نعمت هردو برخواسته از ذهن ماست.

۶- محکوم به شانسِ بد وجود ندارد. این افکار ریشه در ذهنیت منفی دارند.

۷- اگر ذهن خود را با ترس، شکست، تردید و ناباوری به توانایی های خود تغذیه کنید، ذهن شما تحت تاثیر این افکار قرار می گیرد. اگر خود را شکست خورده بپندارید، شکست می خورید. همه چیز به ذهن شما بستگی دارد.

۸- مثبت اندیشی همچون بذری است که در خاک کشت می شود، می روید و رشد می کند و در نهایت خود را تکثیر می کند.

۹- هر اندیشه مثبتی که در ذهن داشته باشید، نظرات مشابه خود را جذب می کند. این ایده ها به هم پیوند می خورند و رشد می کنند تا در نهایت نقطه ضعف ها و ترس ها در ذهن جای خود را به اعتماد به نفس و جسارت می دهند.

۱۰- من می دانم که اندیشه های ذهنی من تکثیر می شوند. افکار مثبت یا منفی؛ هرچه را در ذهن خود بکاری همان را در مقیاس وسیع تر برداشت خواهی کرد.

۱۰ جمله انگیزشی ناپلئون هیل در مورد رشد شخصیت

۱۰ جمله انگیزشی ناپلئون هیل در مورد رشد شخصیت

اولین قدم برای قرار گرفتن در مسیر موفقیت، رشد و تعالی شخصیت است. در واقع تا زمانی که انسان به خودباوری نرسیده باشد، نمی تواند اهداف و رویاهای خود را دنبال کند. ناپلئون هیل در این زمینه نظریه های کلیدی ای را بیان کرده است:

۱- برای رشد کردن باید اوج بگیرید و برای اوج گرفتن باید به خود مطمئن باشید.

۲- یکی از مهم ترین اصول، تسلط بر نفس خود است. فردی که برخود مسلط نباشد، هرگز قادر به کنترل سایر مسائل نخواهد شد. تسلط بر نفس، گامی در مسیر تسلط بر سرنوشت خود است.

۳- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را تقویت کنید. اگر به خود، توانایی ها و امتیازات خود باور نداشته باشید، چگونه از دیگران این انتظارات را خواهید داشت.

۴- برای خود مشخص کنید که از زندگی چه می خواهید و برای نائل آمدن به این خواسته ها چه چیزی را صرف خواهید کرد.

۵- از گذشته خود برای بهانه تراشی استفاده نکنید. مهم نیست گذشته شما چگونه بوده و چه کاری انجام داده اید. برای آینده برنامه ریزی کنید و موفقیت های خود را جشن بگیرید.

۶- زمینه ساز رشد شخصیت، پیروی از قانون تغییر است. مقابله در برابر هرگونه تغییری مانع از رشد خواهد شد. قانون تغییر آغازگر تحولات فردی و شخصیتی و ترک عادت های بد و غیر مفید است.

۷- یکی از مهم ترین اصول در رشد شخصیت، ترک ویژگی هایی است که برای انسان ناپسند شمرده می شود. غرور، خودخواهی، تکبر، ترس، راحت طلبی و دیگر ویژگی های این چنینی مانع از رشد و تعالی شخصیت انسان می شوند.

۸- هدف از آموزش، ایجاد جرقه ای در ذهن انسان برای رشد درونی است. تکامل فکری و رشد، تنها با تغییرات پی درپی و جزئی در فرد ایجاد خواهد شد.

۹- شکست ها، ناکامی ها و ترس ها همگی شوک هایی هستند که از انسان، فردی سازگار و انعطاف پذیر می سازند و او را از عادت ها می رهانند.

۱۰- روح انسان مدام فریاد می کشد: بیدار شو، بیندیش و درست تصمیم بگیر. اسیر عادت های قدیمی نشو. اگر می خواهی موفق شوی با تغییرات سازگار شو، تا رشد و پیشرفت کنی.

۱۰ جمله انگیزشی ناپلئون هیل در مورد موفقیت

۱۰ جمله  انگیزشی ناپلئون هیل در مورد موفقیت۱- موفقیت شما هرگز از حدِ درستیِ برنامه ریزی های شما فراتر نخواهد رفت.

۲- اگر پیش از رسیدن به هدف تسلیم شدید، عزم و اراده کافی ندارید. افراد بی اراده هرگز در ردیف افراد موفق قرار نمی گیرند.

۳- شوق بودن و انجام دادن، نقطه شروعی برای به واقعیت پیوستن یک رویاست. رویا از بی تفاوتی، تنبلی و بی انگیزگی برنمی خیزد.

۴- نقطه عطف یک موفقیت بزرگ، از لحظات بحرانی شروع می شود.

۵- هیچکس استحقاق رسیدن به موفقیت را ندارد، مگر آنکه باور داشته باشد که می تواند آن را به دست آورد.

۶- ادیسون ۱۰۰۰ بار شکست خورد تا در نهایت لامپ را ابداع کرد. شکست به معنای توقف نیست. بلکه به معنای اصلاح مسیر است.

۷- تنها کلید موفقیت خودت هستی. هیچ چیز و هیچکس به جز خودت نمی تواند برایت موفقیت به ارمغان آورد.

۸- برای ستاره بودن باید بدرخشید. ستاره ها نگران تاریکی نیستند. چرا که در تاریکی ها پرنورتر خواهند شد.

۹- اگر مطلبی را بارها برای خود تکرار کنید، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، به آن باور پیدا می کنید.

۱۰- موفقیت های بزرگ نشات گرفته از موفقیت های کوچکی است که در طولانی مدت به دست آمده اند.

۱۰ جمله انگیزشی ناپلئون هیل در مورد مدیریت زمان

۱۰ جمله انگیزشی ناپلئون هیل در مورد مدیریت زمان۱- زمانی که دست به کاری می زنید که برای شما ارزشمند است، برای اطمینان از موفقیت باید برنامه های بی نقصی داشته باشید.

۲- هیچکس به اندازه ی کافی تجربه، آموزش و دانش کافی در زمینه ی خاصی ندارد. کسب همه ی این موارد بسیار زمان بر خواهد بود. بنابراین به منظور مدیریت زمان و کسب نتایج بهتر، باید با سایر ذهن های پویا همکاری داشته باشید. برنامه ای که اجرا می کنید، باید حاصل تفکر شما و سایر اعضای گروه باشد.

۳- مهارت در کنترل زمان و برنامه ریزی دقیق به انسان اعتماد به نفس و قدرت بیشتری می بخشد.

۴- با مدیریت زمان شما قادر خواهید بود دنیای اطرافتان را به شکل متفاوت تری از دیگران ببینید. این یعنی تفاوت دیدگاه ها که مقدمه ای برای آغاز موفقیت های بزرگ است.

۵- برخلاف باورهای عامه، مدیریت زمان انسان را انعطاف ناپذیر و سرسخت نمی کند.

۶- با حذف عادات بد در مدیریت زمانِ زندگی خود و جایگزینی عادت های مفید، می توانید گام های موثری در جهت رشد شخصیتی و پیشرفت بردارید.

۷- مدیریتِ درستِ زمان، ویژگی موروثی نیست. رفتارهای فرد تا حد زیادی توسط خود او قابل کنترل است. بنابراین از این تفکر منفی که توان مدیریت زمان را ندارید، درست بردارید.

۸- برای برنامه ریزی هرچه بهتر و منظم تر از افرادی که به خوبی از وقت خود بهره می برند، الگوبرداری کنید.

۹- یکی از مهم ترین بخش های روانشناسی مدیریت زمان، عزت نفس و خودباوری در مراحل مختلف زندگی است. اگر به خود احترام بگذارید، برای وقت خود ارزش قائل می شوید.

۱۰- نتیجه ی مدیریت زمان، عملکرد بهتر است، نه کار سخت تر و بیشتر! در واقع افراد ناموفق سخت تر کار می کنند. به این دلیل که مهارت های ضعیفی در مدیریت زمان خود دارند و در نتیجه بازدهی کمتری از ساعات کاری خود دارند.

زمانی که خبرنگاری از ناپلئون در مورد راز موفقیت سوال کرد، او پاسخ داد: زمینه ساز موفقیت، داشتن هدف است. اگر فرد بداند چه می خواهد و برای رسیدن به خواسته اش اصرار کند، موفق خواهد شد.

تاثیر افکار ناپلئون هیل بر زندگی سایرین

افکار و دیدگاه ناپلئون هیل به زندگی شاید تا کنون مسیر زندگی بسیاری از انسان ها را متحول کرده باشد و مسیری در جهت تغییر مثبت و پیشرفت به آنان نمایانده باشد. اما یکی از افرادی که ناپلئون تاثیر معجزه آسایی در زندگی او داشت، پسرش بود. کودکی که از ابتدای تولد، ناشنوا بود. اما اصرار و پافشاری های ناپلئون در طول سال ها، ورق زندگی او را برگرداند. وی در بخشی از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید می نویسد:

ناپلئون هیل:

“من از صمیم قلب خود مطمئن بودم که پسرم می شنود و حرف میزند. لابد میپرسید چگونه؟ مطمئن بودم که باید راهی وجود داشته باشد و مطمئن بودم که می توانم این راه را بیابم. من آرزو کردم که پسرم ناشنوا و لال نماند و لحظه ای ازین اشتیاق غافل نماندم.”

ناپلئون ایمان داشت هر کاستی و معلولیتی امتیازاتی با خود به همراه دارد. ایجاد اعتماد به نفس و جسارت در کودکی با وجود مشکلات بسیار، نتیجه باورهای این فرد بزرگ بود. ناپلئون پای تصمیم خود ایستاده بود و اعتقاد داشت فرزندش باید همچون دیگر انسان های عادی زندگی طبیعی داشته باشد. روزی به دست ناپلئون یک نمونه آزمایشی سمعک رسید؛ ابزاری که وی مدت ها در انتظار آن بود. بل ایر فرزند ناپلئون با دریافت این سمعک شنوایی خود را به دست آورد و بعدها به یکی از سرمایه گذاران و ایده پردازان صنعت سمعک سازی تبدیل شد. “به راستی که اشتیاق سوزان چه آثار اعجاب برانگیزی برجای می گذارد. بل ایر به شنیدن صدای طبیعی علاقه داشت؛ حالا به آن رسیده بود. شاید او هم در زمره بسیاری از کسانی در می آمد که کارشان به فروش مداد و کاغذ در کنار خیابان می انجامید”

ادامه مطلب
scroll post 1-2 (3)
۱۰ توصیه مهم بیل گیتس در...

هر چند که بیل گیتس نیازی به معرفی ندارد. در حال حاضر او سومین فرد ثروتمند جهان است. این نابغه ی افسانه ای دنیای تکنولوژی، کوهی از موفقیت را در کارنامه ی خود به ثبت رسانده است. همه ما بیل گیتس را تنها با عنوان موسس مایکروسافت و مرد شماره یک ثروت جهان می شناسیم. اما حقایق بسیاری در زندگی این شخص وجود دارد که می تواند الگوی بسیاری از کارآفرینان باشد. نبوغ وی در برنامه نویسی در روزهای نوجوانی کشف شد. زمانی که اولین برنامه ی کامپیوتری را نوشت و مورد استقبال مسئولین مدرسه قرار گرفت. همانند بسیاری از کارآفرینان موفق جهان، بیل گیتس نیز تحصیل در دانشگاه هاروارد را به منظور تمرکز بر روی پروژه ی شخصی خود، مایکروسافت، رها کرد. مطالعه در زمینه ی هوش مصنوعی از علایق اصلی اوست. تا حدی که در جایی اشاره می کند؛ اگر مایکروسافت جواب نمی داد، پژوهشگری در زمینه ی هوش مصنوعی می شدم.

علیرغم ثروت نامحدود بیل گیتس، فرزندانش تنها مبلغ ۱۰ میلیون دلار به ارث خواهند برد؛ درحالی که ارزش خالص سرمایه ی او بیش از ۹۰ میلیارد دلار است. به عقیده ی او، ثروت بیش از حد مانع پیشرفت فرزندانش در زندگی خواهد شد. با وجود موفقیت های بی شمار بیل گیتس، او به هیچ زبان خارجی دیگری مسلط نیست و آن را بزرگ ترین پشیمانی در زندگی خود برشمرده است. این شخصیت برجسته و موفق هنوز هم مطالعه را بهترین راه یادگیری می داند. تا جایی که هر سال ۵۰ کتاب جدید را مطالعه می کند. حالا ۱۰ توصیه مهم بیل گیتس را به شما خواهیم گفت:

۱- ما همیشه تغییراتی را که در دو سال آینده رخ می دهد، زیاد بررسی می کنیم و تغییری را که در ده سال آینده رخ می دهد، نادیده می گیریم. منفعل نباشید!

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۲- زندگی عادلانه نیست – به آن عادت کنید!

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۳- “من نمی دانم” باید تبدیل شود به “من هنوز نمی دانم”.

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۴- اکنون زمان فوق العاده ای برای ورود به دنیای تجارت است ، زیرا تجارت در ۱۰ سال آینده بیش از ۵۰ سال گذشته تغییر خواهد کرد.

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۵ -اگر شما فقیر متولد شوید، این اشتباه شما نیست، اما اگر فقیر مردید، این اشتباه شماست.

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۶- موفقیت معلمی کثیف است. او می تواند افراد هوشمند را قانع کنند شکست ناپذیر هستند.

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۷- برای به دست آوردن موفقیت های بزرگ، گاهی باید ریسک های بزرگی را پشت سر بگذارید!

۸- مردم همیشه از تغییر می ترسند. مردم هنگام ابداع برق هم از برق می ترسیدند، مگر نه؟

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۹- خوب است که موفقیت را جشن بگیریم ، اما توجه به درس های شکست مهم تر است.

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت۱۰- اگر همیشه به من بگویند که “رضایت بخش” هستم ، هیچ تلاشی نخواهم کرد. دیگر چگونه می توانم بفهمم کاری که انجام می دهم متفاوت است؟

10 توصیه مهم بیل گیتس در مورد ثروت و موفقیت

ادامه مطلب
IMG_2772
۴ توصیه وارن بافت در مورد...

توصیه های وارن بافت در مورد بازار منفی

۴ توصیه مهم وارن بافت در مورد سرمایه گذاری در بازار منفی که حتما باید از آنها جهت انتخاب بهترین سهم و سرمایه گذاری در آن استفاده کرد تا به سود رسید.

۱- وقتی همه از بازار منفی می ترسند شما طمع کار باشید! فرصت های خوب در بازار منفی را شناسایی کنید و روی آن ها سرمایه گذاری کنید.

توصیه های وارن بافت در مورد بازار منفی

۲- دست به ماشه باشید! پول نقدی را نگه دارید و منتظر شوید سهام خوب بازار خوش قیمت شوند و سپس روی آن ها سرمایه گذاری کنید.

توصیه های وارن بافت در مورد بازار منفی

۳- دنبال سودهای کوتاه مدت نباشید، سهام مناسب را برای بلندمدت پیدا کنید و فقط با دید بلندمدت سرمایه گذاری کنید.

توصیه های وارن بافت در مورد بازار منفی

۴- سهامی را بخرید که برابر شوک های منفی کننده بازار مقاوم باشند، با شناخت شرکت ها و گدشته آن ها اینکار ساده است.

توصیه های وارن بافت در مورد بازار منفی

ادامه مطلب
مارک تواین
۷ جمله انگیزشی مارک تواین نویسنده...

بهترین جملات انگیزشی مارک تواین

مارک تواین (Mark Twain) نویسنده و طنز پرداز آمریکایی جملات انگیزشی زیادی را به زبان آورده و در کتاب های خود هم آن ها را به چاپ رسانده و در این متن قصد داریم ۷ جمله انگیزشی این نویسنده قهار را برای شما بازگو کنیم تا بتوانید در زندگی خود از آن ها استفاده کنید و به موفقیت بیشتری برسید.

۱- راز پیشرفت در آغاز کردن است. راز آغاز کردن در آن است که وظایف سخت و پیچیده ی خود را به وظایف کوچکی که قابل مدیریت کردن باشند، بشکنید و سپس از نخستین آن ها آغاز کنید.جملات انگیزشی مارک تواین

۲- بیست سال بعد بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا کارهایی که کرده ای. بنابراین، روحیه ی تسلیم پذیری را کنار بگذار و از حاشیه امنیت بیرون بیا، جستجو کن، بگرد، آرزو کن و کشف کن.

جملات انگیزشی مارک تواین

۳- راز جلو افتادن، آغاز کردن است!جملات انگیزشی مارک تواین

۴- بهترین راه برای درک هر چیز، تجربه کردن آن است. چون با حدس و گمان هیچوقت دانا نخواهی شد!جملات انگیزشی مارک تواین

۵- اساسا دو نوع مردم وجود دارد. کسانی که به دستاوردهایی می رسند و کسانی که ادعا می کنند به دستاوردهایی رسیده اند. گروه اول خلوت تر است!جملات انگیزشی مارک تواین

۶- کار یعنی هرچیزی که مجبور به انجام دادنش باشید و بازی یعنی هرچیزی که مجبور به انجام دادنش نباشید! جملات انگیزشی مارک تواین

۷- اگر وظیفه ات این است که قورباغه ای بخوری، بهترین کار این است که آن را اول صبح بخوری و اگر قرار است که ۲ قورباغه بخوری، بهتر است که بزرگترین قورباغه را اول بخوری!

جملات انگیزشی مارک تواین

ادامه مطلب
Robert-Kiyosaki
۹ جمله انگیزشی رابرت کیوساکی در...

بهترین جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۱- تنها دارایی قدرتمندی که داریم ذهن ماست. اگر به خوبی آموزش داده شود می تواند ثروت عظیمی ایجاد کند.

ما با ذهنمان جهانمان را می سازیم و آن را کنترل می کنیم. هر اندازه که ذهن ما قوی تر و عمیق تر باشد، توانایی دیدن فرصت های فوق العاده در ما تقویت می شود. پس در واقع ما با ذهنمان کسب درآمد می کنیم و اگر ذهنی قوی داشته باشیم، ثروتمند می شویم. چقدر روی ذهنتان سرمایه گذاری می کنید؟

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۲- اندازه موفقیت شما به وسیله قدرت اشتیاقتان، اندازه رویاهایتان و اینکه چگونه در طول راه با ناامیدی کنار می آیید، مشخص می شود.

«موفقیت یک مسیر است.» نمی دانم تا چه اندازه با این جمله یا جملات انگیزشی رابرت کیوساکی شبیه این موافق هستید اما اگر این گونه به موفقیت نگاه کنیم، می توانیم نکته های جالبی را از آن بیاموزیم. به نظر من، موفقیت، نه در یک لحظه یا یک مکان بلکه در یک جریان روی می دهد. اگر در جریان موفقیت باشیم، یعنی از انجام کارمان لذت می بریم، از لذت خود کسب درآمد می کنیم، یاد می گیریم، رشد می کنیم و پخته تر از دیروزمان قدم برمی داریم. نظر شما در مورد موفقیت چیست؟ آیا موفقیت را یک جریان می دانید یا یک مقصد؟

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۳- پول همه چیز نیست ولی جایگاهش همان بالا است، کنار اکسیژن.

نگاه متفاوت رابرت کیوساکی به پول در تمام جملات انگیزشی رابرت کیوساکی که از او منتشر شده است به چشم می خورد. در حقیقت نمی توان هیچ جایگزینی برای پول پیدا کرد. بهتر است به جای سردادن شعارهایی علیه پول، دستی بر زانوهایمان بگذاریم و فکری برای به دست آوردن آن بکنیم.

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۴- کار شما ساختن پول نیست. کار شما پیدا کردن مشکلی است که باید حل شود.

گاهی یک یا مجموعه ای از جملات انگیزشی رابرت کیوساکی کوتاه، می توانند مسیر ذهنیت مالی ما را تغییر دهند. تمام استارت آپ های دنیا بر مبنای دادن پاسخی ساده به یک مشکل ایجاد شده اند. به دنبال مشکلات پیچیده نباشید. گاهی دادن یک راه حل ساده به مشکلی قدیمی می تواند شما را ثروتمند کند.

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۵- ثروتمندان هر روز به دارایی خود اضافه می کنند اما افراد متوسط دائما بدهی خود را زیاد می کنند و فکر می کنند که دارایی است.

کدام یک از اموال شما دارایی و کدام یک، بدهی هستند؟ قبل از این که برای خودتان بدهی های زیادی بتراشید، آنها را شناسایی کنید. به دارایی هایتان اضافه کرده و از بدهی هایتان کم کنید تا توازن ثروت در اموالتان، شما را به موفقیت مالی که آرزویش را داشتید برساند.

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۶- قبل از آن که کیف پول شما از فقیر به ثروتمند تغییر کند. باید ذهنیت شما از فقیر به ثروتمند تغییر پیدا کند.

ثروتمند شدن و فقیر ماندن ابتدا در ذهن ما شکل می گیرند و سپس در دنیای فیزیکی ظاهر می شوند. یک ذهن فقیر با وجود ثروت زیاد باز هم به وضعیت فقر بازمی گردد. پس باید اول در ذهنتان به فردی ثروتمند تبدیل شوید.

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۷- انسان های محافظه کار به هیچ جا نمی رسند و در یک نقطه ثابت می مانند، برای پیشرفت باید قبل از هر چیز دل و جرات داشته باشید.

خارج شدن از منطقه امنی که برای خودمان ساخته ایم، کار راحتی نیست. اما چاره ای نداریم. چون هر چیزی که می خواهیم و آرزویش را داریم، جایی بیرون از منطقه امن ما قرار گرفته است. در نتیجه تنها راه برای رسیدن به آن، جمع کردن تمام شجاعتمان و خارج شدن از پناهگاه روانی مان است. شاید نور خورشید برای لحظه ای چشمانمان را بزند، اما به لمس روشنایی که پس از آن وجودمان را در برمی گیرد، می ارزد.

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۸- اگر می خواهید بازدهی سرمایه گذاری شما بالاتر از میانگین بازدهی جامعه باشد، باید عملکردی بهتر از آن ها داشته باشید و وقت و تلاش بیشتری را برای بالا بردن دانش مالی خود اختصاص دهید.

دست به کار شدن، چاره اول و آخر هر چیزی است. راهی بدون قدم برداشتن طی نمی شود و موفقیتی بدون تلاش کردن به بار نمی نشیند. باید شروع کرد. حتی سخت، حتی کوچک و حتی با پاهایی لرزان اما باید دست به کار شد. این بزرگ ترین رمز موفقیت است!

جملات انگیزشی رابرت کیوساکی

۹- چیزی که شما را واقعا ثروتمند می کند نه پول است، نه طلا، نه سهام و نه املاک. بلکه درکی است که شما باید از همه اینها داشته باشید.

در حقیقت، درک ما از جهان پیرامونمان و البته خودمان، بسیار محدود است. ما خیلی خودمان را دست کم می گیریم و توانایی های خاصمان را به باد فراموشی می سپاریم. درک کردن مفهوم ثروت نیز یکی از همین توانایی ها است. قبل از این که به دنبال پول باشید، تمام تلاش خود را بکنید تا به درک درستی از آن برسید. بدون شک، این دریچه جدید، فرصت های تازه ای را به روی شما می گشاید.

ادامه مطلب
برایان-تریسی
جملات انگیزشی برایان تریسی در زمینه...

بهترین جملات انگیزشی برایان تریسی

جملات انگیزشی برایان تریسی

برایان تریسی

بزرگ ترین دارایی شما، توانایی کسب درآمد شما است. اما بزرگ ترین منبعتان وقت شما است.

یکی از معروف ترین جملات انگیزشی برایان تریسی رسیدن به تعادلی پایدار در میزان درآمد و زمان در دسترس، بزرگ ترین موفقیتی است که یک فرد می تواند آن را تجربه کند. بدون پول، نمی توان لذت یک زندگی آزاد را تجربه کرد و از طرفی بدون زمان نیز نمی توان کاری انجام داد. بسیاری از ما تمام وقتمان را روی کسب درآمد می گذاریم و از آن طرف زندگی و دنبال کردن علاقه هایمان را به باد فراموشی می سپاریم یا حتی آن را به زمانی نامعلوم در آینده حواله می دهیم. نه پول و نه زمان، هیچ کدام را رها نکنید. در عوض، تمام تلاش خود را به کار ببندید تا تعادل بین زمان و پول را در زندگی تان پیدا کنید.

جملات انگیزشی برایان تریسی

برایان تریسی

کلید موفقیت در متمرکز کردن ذهنمان روی چیزهایی است که می خواهیم به آنها برسیم؛ نه چیزهایی که از آنها ترس داریم.

یکی دیگر از جملات انگیزشی برایان تریسی این است که همه ما در نهایت، چاره ای جز روشن کردن تکلیفمان با ترس هایمان نداریم. اما این بدان معنا نیست که باید تمام تمرکزمان را روی از بین بردن یا بهتر بگوییم، کنترل کردن ترس هایمان بگذاریم. بهترین کار این است که توجه و تمرکز اصلی مان را روی دستیابی به چیزهایی معطوف کنیم که دوستشان داریم.

جملات انگیزشی برایان تریسی

برایان تریسی

یکی از هوشمندانه ترین سرمایه گذاری هایی که می توانید انجام دهید این است که هر ماه بین ۳ تا ۵ درصد از درآمدتان را روی آموزش و بهبود مهارت های مالی خود سرمایه گذاری کنید.

بهبود مهارت ها یعنی هر روز جلو رفتن. مهم نیست که این قدم های روزانه چقدر کوچک هستند. بلکه نکته مهم در این میان، پایبندی به یک رشد پیوسته است. اگر این آموزش در زمینه ارتقا هوش مالی باشد، شما هر روز ثروتمندتر از روز قبل خواهید شد. چون در اثر آن آموزش ها بینش شما به پول، دستخوش تغییرات اساسی می شود.

جملات انگیزشی برایان تریسی

برایان تریسی

یادگیری مداوم، اولین شرط برای موفقیت در زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید.

پیوستگی در یادگیری، آن هم یادگیری تخصصی، یک نکته کلیدی برای پیروزی در کسب و کار و زندگی است. در این روزگار به جای همه چیز بودن و همه چیز فروختن، باید در یک زمینه خاص عمیق شوید و فعالیت کنید.

جملات انگیزشی برایان تریسی

برایان تریسی

برای تو کلید موفقیت این است که در زندگی ات عادتی بسازی از کارهایی که از انجامشان ترس داری.

انجام کارهایی که از آنها می ترسیم درست مانند آن است که در روز روشن و با چشم های باز کابوس ببینیم. کار راحتی نیست و برای انجامش به مقدار زیادی شجاعت نیاز داریم. اما ممکن است و اگر بخواهیم می توانیم از پس تمام این کابوس ها برای خودمان پلی به سمت موفقیت بزنیم.

ادامه مطلب
warren buffet3
بهترین ۱۰ جمله انگیزشی وارن بافت...

بهترین جملات انگیزشی وارن بافت
جملات انگیزشی وارن بافت

اگر شما چیزهایی بخرید که احتیاجی به آنها ندارید. به زودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها احتیاج دارید.

مدیریت درآمد، دانشی است که می توانیم ردپای آن را در جملات انگیزشی وارن بافت زیادی پیدا کنیم. در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» نکته های بسیار جالب و خواندنی در مورد مدیریت درآمدها بیان شده است. اگر تاکنون این کتاب ارزشمند را مطالعه نکرده اید، پیشنهاد می کنم حتما سری به آن بزنید.

جملات انگیزشی وارن بافت

اگر این طور تصور می کنید که در طول ۱۰ سال به آسانی نمی توانید به یک سری از اهدافتان برسید، پس حتی ۱۰ دقیقه هم به این اهداف فکر نکنید.

در بسیاری از جملات انگیزشی وارن بافت می خوانیم که موفقیت، نیازمند صبر است و پشت بندش، مثال تبدیل شدن دانه به درخت را می آورند تا حسابی این موضوع برایمان روشن شود. اما صبر کردن نیز حد و اندازه ای دارد. نمی توان یک عمر منتظر به بار نشستن درختی نشست که اصلا معلوم نیست میوه می دهد یا نه؟ صبر کردن بدون اندیشه، به قیمت تلف کردن زمان گران بهایمان تمام می شود. باید با خودمان تمرین کنیم که همیشه چند پله جلوتر از جایی که هستیم را ببینیم. در این صورت می توانیم با خیالی آسوده، در انتظار چیدن میوه های درختی باشیم که با آگاهی کاشته ایم.

جملات انگیزشی وارن بافت

ریسک ها از اینجا ناشی می شود که ندانید چه کاری انجام می دهید؟! پس برای کاهش ریسک، آگاهی خودتان را بالا ببرید.

گاهی ما دچار یک سوتفاهم در معنای واژه ها می شویم. مثلا با شنیدن واژه «ریسک» به یاد کارهای شتاب زده و بدون فکر می افتیم و در سینمای ذهنمان کلیپ شکست پخش می شود! در حالی که ریسک کردن، یک استراتژی هوشمندانه است که باید آن را آموخت.

جملات انگیزشی وارن بافت

متاسفانه درصد بسیار زیادی از مردم، پولی را که به زحمت به دست آورده اند در بازارهایی مثل سهام و املاک سرمایه گذاری می کنند بدون این که ابتدا ذره ای برای آموزش دیدن، هزینه کرده باشند.

آموزش دیدن از تکه کلام های ثابت افراد موفق در زمینه های مالی به شمار می رود. به زبان ساده، نمی توان با دور زدن مسیر آموزش به موفقیت چشمگیری رسید.

جملات انگیزشی وارن بافت

اگر می خواهید یک سرمایه گذار موفق باشید، باید هم در زندگی تان و هم در سرمایه گذاری هایتان انضباط داشته باشید.

انضباط از قماش رفتارهایی است که ساده به نظر می رسند اما تاثیری عمیق بر زندگی انسان می گذارند. اگر خود را به منظم بودن عادت دهیم، نه تنها از اتلاف زمان گران بهایمان جلوگیری می کنیم بلکه مسیر رسیدن به اعتبار و موفقیت را برای خودمان هموارتر خواهیم کرد.

جملات انگیزشی وارن بافت

این درست نیست که هر چه از درآمدتان باقی می ماند را پس انداز کنید. بلکه باید هر چقدر که بعد از پس انداز کردن باقی می ماند را خرج کنید.

پس انداز کردن از آن دست موضوع هایی است که جملات انگیزشی وارن بافت زیادی در مورد آن گفته می شود. این جمله از آقای وارن بافت، تاثیر زیادی روی سیاست های مالی هر فردی می گذارد. چون اکثر ما دقیقا برعکس این کار را انجام می دهیم! یادتان باشد که برای تغییر وضعیت مالی اول باید روی درست خرج کردن تمرکز کرد و در کنار آن، به فکر کسب درآمد هم بود.

جملات انگیزشی وارن بافت

بزرگترین مانع ثروتمند شدن مردم عادی، کمبود اطلاعات مالی و سرمایه گذاری است.

در روزگاری که همه، مدعی دانستن همه چیز هستند، داشتن اطلاعات درست، مثل یک گنج بسیار با ارزش است. هدف درست، اطلاعات درست و اقدام به موقع، سه شاه کلید اصلی برای موفقیت به شمار می آیند.

جملات انگیزشی وارن بافت

من هر روز زمان زیادی را صرف فکر کردن می کنم. دارایی اصلی من صبرم در زمان سرمایه گذاری است.

صبر کردن چیزی است که به همین راحتی ها در کَت آدم فرو نمی رود. ما همه چیز را زود می خواهیم و ترجیح می دهیم که این زود خواستن، بدون تلاش زیاد باشد. اما در حقیقت، ثروت های بزرگ در اثر صبر و تلاش به دست می آیند.

جملات انگیزشی وارن بافت

همیشه می دانستم که ثروتمند می شوم. حتی یک لحظه هم به آن شک نکردم.

قبل از آنکه هدفی را برای خودتان در نظر بگیرید، حسابی روی آن فکر کنید. بعد از این کار، دیگر شکی به خودتان راه ندهید و فقط روی بهینه کردن روش های رسیدن به هدفتان کار کنید. هدف را تغییر ندهید، در آن تردید نکنید. وقتی جرقه کاری در ذهنتان ایجاد می شود، یعنی توانایی انجامش در وجودتان نهفته شده است. پس با قدرت عمل کنید.

جملات انگیزشی وارن بافت

اگر حالا، وقتی که خوابی نتونی پول در بیاری باید تا پایان عمرت فقط کار کنی…!

از وارن بافت، جملات انگیزشی زیادی در دسترس است اما این جمله در شمار بهترین ها قرار می گیرد. از خودتان بپرسید که آیا کار شما می تواند شبیه چیزی که وارن بافت گفت یعنی حتی در خواب هم برایتان درآمد زایی کند؟ اگر پاسختان مثبت است که به شما تبریک می گویم و اگر منفی است، آیا برنامه ای برای رسیدن به این کار دارید؟

جملات انگیزشی وارن بافت

یکی از ویژگی های ثروتمندان واقعی این است که حتی اگر تمام دارایی خود را از دست بدهند می توانند باز هم آن را به دست آورند.

جملات انگیزشی وارن بافت که این چنین قاطع بیان می شوند ما را به یاد یک حقیقت ساده اما اساسی می اندازند که ثروت واقعی در ذهن خودمان قرار دارد. اگر ذهنی ثروتمند داشته باشیم باز هم می توانیم ثروت خود را از نو بسازیم.

ادامه مطلب
Motivational-phrases
۱۰۷ جمله انگیزشی! گلچینی از بهترین...

جملات انگیزشی، درست مانند نورافکن‌های پرشوری هستند که می‌توانند انگیزه مناسبی برای یک شروع تازه باشند. یکی از توصیه‌های ثابت افراد موفق این است که هر روز صبح، دو کار انجام دهید؛ مرور اهداف و خواندن جملات انگیزشی. در این مقاله، گلچینی ارزشمند از جملات انگیزشی را که از زبان موفق‌ترین افراد در سرتاسر جهان بیان شده‌اند را با هم خواهیم خواند.

جملات انگیزشی

این 107 جمله انگیزشی که ما در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم غالبا از طرف افرادی است که بعد از دشواری‌های متعدد به موفقیت رسیده‌اند. قطعا اگر این جملات انگیزشی را تکرار کرده و به آن‌ها ایمان داشته باشید، می‌تواند تاثیر مثبتی در زندگی شما داشته باشد.

1. دیل کارنگی

«موفقیت در هر زمینه‌ای، ارتباط مستقیمی با قدرت اراده ما دارد.»

اراده یکی از پایه‌های اصلی هر موفقیتی به شمار رفته و جملات انگیزشی زیادی در مورد آن وجود دارد. به عبارتی دیگر، اراده، ریشه خواستن است؛ جوهری است که حرف را به عمل تبدیل کرده و آرزوها را از جهان خیال به واقعیت مادی می‌آورد. همه ما می‌دانیم که بدون داشتن اراده، هیچ کاری انجام نمی‌شود.

شما از یک تا ده، به نیروی اراده خود چه نمره‌ای می‌دهید؟

2. آنتونی رابینز

«انعطاف پذیری باعث می‌شود ایده‌های تازه‌ای پیدا کرده و به نتایج و موفقیت‌های بهتری برسید.»

قانون‌های نانوشته زیادی در این جهان وجود دارد؛ یکی از مهم‌ترین این قانون‌ها این است که مقابله کردن با چیزهایی که نمی‌خواهیم یا دوستش نداریم آن‌ها را قوی‌تری می‌کند. برای مثال، اگر از شکست فرار کنیم، از ضرر کردن بترسیم، از بیماری، از تنهایی و… دوری کنیم یا در مقابلشان قد علم کنیم، قوی‌تر می‌شوند؛ گویی که از ترس ما جان می‌گیرند.

در نتیجه بهترین و باید بگویم تنهاترین راه برای عبور از این ترس‌ها و نگرانی‌ها، انعطاف‌پذیری است. انعطاف‌پذیری به ما این قدرت را می‌دهد که به جای اهمیت دادن به ترس‌هایمان خیلی آرام از کنارشان بگذریم. درواقع، آن‌ها را ببینیم اما قدرتی در اختیارشان قرار ندهیم و به همین سادگی، پیروز کارزار ترس‌هایمان شویم.

3. جیم ران

«افراد موفق، کارهایی انجام می‌دهند که افراد ناموفق دوست ندارند، انجام دهند. آرزو نکنید ای کاش آسان‌تر شود؛ آرزو کنید ای کاش من بهتر شوم.»

اشتباه نگاه کردن، ریشه بسیاری از شکست‌های ما در زندگی است؛ ما همیشه جایی بیرون از وجودمان به دنبال پاسخ پرسش‌هایمان می‌گردیم. در حالی که خودمان بزرگ‌ترین پاسخ هستیم. به یاد داشته باشید که وقتی برای پیشرفت‌مان تلاش کرده و هر روز فقط کمی بهتر از روز قبل شویم، در نهایت راه‌حل‌ها را یکی پس از دیگری پیدا می‌کنیم.

موفقیت در زندگی

4. کارلوس اسلیم

«وقتی برای تفکرات و اعتقادات دیگران زندگی و کار می‌کنید، در حقیقت مرده‌اید.»

مرگ را چطور تعریف می‌کنید؟ کارلوس اسلیم به دو شکل مرگ را تعریف می‌کند؛ یکی شکل عادی و مرسوم آن است که روحمان جسم را ترک می‌کند و شکل دوم آن، حالتی است که ما زنده هستیم اما کنترل فکر و ذهنمان را به دست دیگران داده‌ایم.

چنین جملات انگیزشی، می‌توانند در حکم یک تلنگر کوچک عمل کنند؛ با این تعریف، شما زنده هستید؟

5. محمد علی کلی

«موفقیت یعنی مبارزه تا آخرین نفس!»

خواندن جملات انگیزشی از زبان محمد علی کلی، شور و نشاط عجیبی را در وجود خواننده بیدار می‌کند. موفقیت، کنار هم گذاشتن نکته‌های کوچکی است که در عین کوچکی، بسیار قدرتمند هستند؛ تسلیم نشدن تا آخرین لحظه، یکی از همین نکته‌هاست.

آخرین باری که کاری را تا آخرین لحظه انجام دادید، چه زمانی بود؟

6. مارک زاکربرگ

«بزرگ‌ترین ریسک، ریسک نکردن است؛ در دنیایی که تغییر با سرعت در حال پیشروی است، تنها استراتژی برای شکست، ریسک نکردن است.»

ردپای ریسک در جملات انگیزشی زیادی پیدا می‌شود. بهترین اقدام در مقابل شرایط جدیدی که به نوعی ریسک به حساب می‌آیند، کسب اطلاعات و تلاش برای انجام اقدامات هوشمندانه است؛ عصر حاضر، جایی برای افراد محافظه کار ندارد.

ریسک کردن برای موفقیت بیشتر

7. تی هارواکر

«افراد موفق دائما در حال رشد و یادگیری هستند؛ در حالیکه افراد معمولی این ذهنیت را دارند که همه چیز می‌دانند.»

همه چیزدانی، ادعای تازه‌ای نیست؛ در طول تاریخ، انسان‌ها با اشک و خونشان در حال اثبات این ادعای پوشالی بودند. در حقیقت، هیچ‌کس در دنیا وجود ندارد که همه چیز را بداند. ما تنها می‌توانیم بیشتر و بیشتر یاد گرفته و به دانشمان از یک تخصص، اضافه کنیم.

به عبارتی دیگر، روند یادگیری جریانی است که باید همیشه در زندگی‌مان وجود داشته باشد؛ این تنها راه برای رشد و موفقیتی پیوسته است.

8. باب پراکتور

«اگر دقیقا می‌دانید باید چه کار کنید تا به هدفتان برسید، هدفی که دارید به اندازه کافی بزرگ نیست.»

افراد موفق و بزرگان، با جملات انگیزشی زیادی، سعی در انتقال این مفهوم داشتند که باید اهداف بزرگی داشته باشیم؛ آن قدر بزرگ که حتی ندانیم از کجا باید شروع کرد.

شاید در ابتدا، داشتن چنین اهدافی غیرمنطقی به نظر برسد، اما انتخاب اهداف بزرگ یکی از شیوه‌های کاربردی برای برانگیختن انگیزه و استفاده از حداکثر توان فردی به شمار می‌رود. بزرگی کدام هدف در زندگی‌تان شما را می‌ترساند؟

9. بیل گیتس

«یکی از رموز موفقیت این است که برای همیشه در ذهن خود، کلمه نمی دانم را به هنوز نمی‌دانم تغییر دهید.»

واژه «نمی‌دانم» تیر خلاصی به ذهن ماست؛ در این صورت، ذهن از تلاش برای پیدا کردن راه‌حل‌های تازه دست برمی‌دارد. اما عبارت «هنوز نمی‌دانم» ذهن را قلقلک می‌دهد تا هر چه سریع‌تر به دنبال یافتن پاسخ درست بگردد؛ این واکنش جالب ذهن، نشان‌دهنده قدرت بی‌نظیر واژه‌ها در جهان ماست.

10. دارن هاردی

«زمانی که دلیلتان به اندازه کافی بزرگ باشد، قادر به انجام هر کاری هستید.»

دلیل، عنصر برانگیزنده برای هر کاری است؛ انسانی که دلیل زندگی‌اش را گم کرده باشد، به راحتی دلیل نفس کشیدنش را هم گم می‌کند. دلیل به انسان‌ها این امکان را می‌دهد تا توانایی‌های خفته در وجودشان را بیدار کنند. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم هیچ کاری را بدون دلیل انجام ندهید؛ چون در آن صورت، عمر، استعداد و انگیزه‌های خود را بیهوده خرج کرده‌اید.

جملات انگیزشی برای موفقیت بیشتر در زندگی

11. بیل گیتس

«هیچ وقت خودت را با کسی مقایسه نکن؛ با این کار به خودت توهین می‌کنی.»

مقایسه یکی از چالش‌های اساسی زندگی‌های امروزی است؛ بیل گیتس در این سخن، مقایسه خودمان با دیگران را نوعی توهین به حساب آورده است. این سخن شباهت بسیار زیادی به یکی از گفته‌های آلبرت انیشتین دارد که می‌گفت:

«هر کس یک نابغه است؛ ولی اگر ماهی را از روی توانایی‌اش در بالا رفتن از درخت قضاوت کنی، آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است.»

12. رابرت کیوساکی

«اندازه موفقیت شما به وسیله قدرت اشتیاق، رویاها و اینکه چگونه در طول راه با ناامیدی کنار می‌آیید، مشخص می‌شود.»

موفقیت یک مسیر است؛ تا چه اندازه با جملات انگیزشی شبیه به این موافق هستید؟ اگر دیدگاه مثبتی نسبت به این طرز فکر راجع به موفقیت داشته باشید، می‌توانیم نکته‌های جالبی از آن بیاموزیم.

به طورکلی، موفقیت، نه در یک لحظه یا یک مکان، بلکه در یک جریان روی می‌دهد. در نتیجه، اگر در جریان موفقیت باشیم، یعنی از انجام کارمان لذت می‌بریم، از لذت خود کسب درآمد می‌کنیم، یاد می‌گیریم، رشد می‌کنیم و پخته‌تر از دیروزمان قدم برمی‌داریم.

شما چه دیدگاهی نسبت به موفقیت دارید؟ موفقیت را یک جریان می‌دانید یا یک مقصد؟

13. تلاش برای قرارگیری در مسیر موفقیت

«اگر تمایلی به آموزش دیدن ندارید، کسی نمی‌تواند کمکی به شما کند؛ اما اگر مصمم به آموزش دیدن هستید، کسی نمی‌تواند شما را متوقف کند!»

گاهی ما ندانسته از یادگرفتن فرار می‌کنیم؛ در این وضعیت، خودمان را پشت بهانه‌های عجیبب مانند سن بالا، نداشتن صبر و حوصله و… پنهان می‌کنیم. به یاد داشته باشید که هیچ بهانه‌ای آنقدر قدرتمند نیست که بتواند برای همیشه درهای ذهنمان را به روی یاد گرفتن ببندد.

شاید با باز کردن این درها، آن هم بعد از مدت‌ها، نور چشم‌مان را بزند اما زودتر از آنچه که فکرش را بکنیم، به روشنایی عادت می‌کنیم. یادتان باشد برای کسی که به دنبال یادگیری است، هیچ خط پایانی وجود ندارد.

تلاش برای قرارگیری در مسیر موفقیت

14. باور به توانستن

«اگر باور کنید که می‌توانید، نصف راه را رفته‌اید.»

اگر به کاری باور داشته باشیم، یعنی روحمان از همین الان در مقصد حضور دارد. در نتیجه، تنها کاری که باید بکنیم این است که جسم‌مان را نیز به مقصد برسانیم.

15. درست کار کن!

«تا جایی کار کن که دیگه نیاز به معرفی خودت نداشته باشی.»

برخی از جملات انگیزشی، ساده اما عمیق هستند؛ صادقانه، دلسوزانه و با عشق کار کردن، چنان اعتباری به انسان می‌دهد که تنها آوردن نام‌مان به عنوان یک سند معتبر در ذهن دیگران جلوه می‌کند. اگر چنین رویه ای در کارتان پیش بگیرید، هیچ رقیبی نخواهید داشت.

16. بیل گیتس

«بین هزاران دیروز و میلیون‌ها، فردا فقط یک امروز وجود دارد؛ امروز را از دست نده.»

بیشتر ما در آینده زندگی می‌کنیم، در حالیکه جسم‌مان در گذشته باقی مانده است. در این میان، چیزی که خیلی کمتر دیده می‌شود، زمان حال است؛ بیایید به امید آینده و با درس گرفتن از گذشته اما در زمان حال زندگی کنیم.

17. تشویق برای تلاش بیشتر

«راه موفقیت این است: فقط بیشتر از دیروزت تلاش کن.»

یکی از قانون‌های دوست داشتنی  و پرطرفدار در کشور ژاپن، قانون ۱۵ دقیقه است. این قانون، مفهوم بسیار ساده‌ای دارد؛ به این ترتیب که هر روز، باید تنها ۱۵ دقیقه بیشتر از روز قبل تلاش کنید. بسیاری از جامعه شناسان، پیشرفت سریع کشور ژاپن را مدیون این قانون ساده می‌دانند. پس یادتان باشد، فقط کمی بیشتر از دیروز!

تلاش بیشتر

18. ترس از بازنده بودن

«برنده، بازنده‌ای است که یک بار بیشتر تلاش کرده است.»

برخی از واژه‌ها ترسناک‌اند؛ بازنده یکی از مهم‌ترین آن‌هاست. اما بین ترسناک و خطرناک بودن، تفاوت زیادی وجود دارد. بازنده بودن ترسناک است اما خطرناک نیست. به یاد داشته باشید که گاهی تفاوت بین برنده و بازنده بودن در کمتر از یک ثانیه خلاصه می‌شود؛ یک تلاش بیشتر، یک حرکت اضافه‌تر و حتی یک بار دیگر فکر کردن. وقتی در ذهن خود برنده باشید، در جهان فیزیکی نیز انگیزه بیشتری برای برنده شدن پیدا می‌کنید.

19. رابرت کیوساکی

«پول همه چیز نیست، ولی جایگاهش همان بالاست؛ کنار اکسیژن.»

نگاه متفاوت رابرت کیوساکی به پول در تمام جملات انگیزشی که از او منتشر شده است به چشم می‌خورد. در حقیقت نمی‌توان هیچ جایگزینی برای پول پیدا کرد. بهتر است به جای سردادن شعارهایی علیه پول، دستی بر زانوهایمان گذاشته و فکری برای به دست آوردن آن بکنیم.

20. رابرت داونی جونیور

«آره درسته! دنیا به آدم‌های معمولی هم نیاز دارد؛ اما خیلی حیفه تو یکی از اون‌ها باشی.»

معمولی بودن یعنی شبیه به بقیه بودن و هیچ فکر و خلاقیتی برای خود نداشتن. همه ما تا زمانی که برای خودمان و به شیوه‌ای که از صمیم قلب می‌خواهیم، فکر نکنیم، معمولی هستیم.

به یاد داشته باشید که این دنیا نه به دست انسان‌های معمولی، بلکه به دست افراد فوق العاده‌ای که خودشان را باور کردند، اداره می‌شود. باور داشته باشید که هر وقت بخواهید، می‌توانید به جمع آن‌ها بپیوندید.

21. آگاهی از مسیر پیش رو

«جهان راه را جلوی پای کسی قرار می‌دهد که می‌داند به کجا می‌خواهد برود.»

بسیاری از افراد باور دارند که جهان بر مبنای قانون جذب بنا شده است؛ آن‌ها اعتقاد دارند حتی کسانی که آن را انکار می‌کنند، در هر ثانیه با تمام نیرو از قانون جذب استفاده می‌کنند. در نتیجه براساس این تفکر، زمانیکه شما بدانید چه می‌خواهید و آن را واقعا طلب کنید، مسیر رسیدن به آن برایتان آشکار می‌شود.

قانون جذب

22. توانایی برای کنار زدن مشکلات

«زندگی آسان‌تر نمی‌شود؛ تو باید قوی باشی»

قوی بودن، تمرینی درونی است؛ تنها در صورتی می‌توانید خود را یک فرد قوی بدانید که بزرگ‌ترین طرفدار خودتان باشید.

آیا شما انسان قوی برای کنار زدن مشکلات هستید؟

23. استفاده از فرصت‌های زندگی

«فرصت‌های معاملاتی مانند ایستگاه قطار هستند؛ با رفتن یکی، قطار دیگری می‌آید.»

گاهی افراد موفقی که پشت جملات انگیزشی هستند، تجربه‌ای چندین ساله را در یک جمله خلاصه می‌کنند؛ چیزی شبیه به جمله بالا. لپ کلام این است که نباید به خاطر از دست دادن یک فرصت، میدان را خالی کنید و باید همیشه به استقبال فرصت‌های شگفت انگیز آینده بشتابید.

24. جورج کلونی

«تنها به چیزهایی میرسی که برایش تلاش کردی، نه چیزهایی که آرزویش را داری.»

مرز بین آرزو و هدف، تلاش است؛ اگر در این مرز زندگی می‌کنید، یعنی شما کارخانه تبدیل آرزو به هدف را در اختیار دارید. در غیر این صورت، آرزوی شما هیچ قدرتی نخواهد داشت.

جملات انگیزشی در مورد انتخاب هدف

25. آسان‌طلبی در زندگی

«آفرین! عالیه! ادامه بده؛ صبحا دیر از خواب پاشو، هیچ کتابی نخون، هیچ آموزشی نبین. کلا راحت باش. تو به زودی برای من کار خواهی کرد.»

تغییر زندگی کنونی، نیازمند تغییری اساسی در کلکسیون عادت های روزمره ما است. طبق چیزی که در جملات انگیزشی گفته شده، باید بعضی از کارها را به عادت های روزمره خودمان تبدیل کنیم. عادت هایی مثل سحرخیز بودن، همیشه آموزش دیدن و داشتن تلاشی هدفمند، جزو این گروه موفقیت ساز به شمار می روند.

26. تلاش بیشتر در زندگی

«هرگز از تلاش کردن خسته نشوید.»

هرگز خسته نشدن، بلوف بزرگی است. بهتر است این گونه با خودمان قرار بگذاریم. وقتی از تلاش کردن خسته شدیم، به جای کنار گذاشتن هدفمان، استراحت کنیم و بعد از این که دوباره انرژی لازم را به دست آوردیم تلاش را از نو آغاز کنیم.

27. کریستیانو رونالدو

«به خودت اجازه بده که تازه کار باشی. هیچ کس از اولش که شروع کرد، عالی نبود.»

شاید خیلی از ما چنین جملات انگیزشی را قبول نداشته باشیم. چون داشتن تجربه، یکی از گزینه های اصلی برای گرفتن کار و داشتن درآمد است. اما می توانیم این جملات انگیزشی را به هنگام تمرین و آموزش برای خودمان در نظر داشته باشیم. وقتی تازه کار بودن خودمان را قبول داشته باشیم، چند برابر سریع تر و باکیفیت تر از دیگران یاد می گیریم.

28. دیوید بکهام

«با بیشتر کار کردن از بقیه جلوتر نمی زنی. با هوشمندانه کار کردن از دیگران جلو می افتی.»

چنین جملات انگیزشی آدم را به یاد ضرب المثل معروف «یک بام و دو هوا می اندازد.» چون از طرفی می شنویم و می خوانیم که تلاش سخت، یکی از عنصرهای ضروری برای موفقیت است و از طرف دیگر می گویند که تلاش سخت، کسی را به ثروت نرسانده است. درست به همین دلیل، تقلید کردن کاری اشتباه است. حتی اگر جملات انگیزشی از زبان معروف ترین و موفق ترین انسان های روی زمین گفته شده باشند باز هم نباید چشم بسته همه آنها را قبول کرد. بهترین کار این است که چنین سخنانی را تنها به عنوان یک تلنگر کوچک در نظر بگیریم و به هنگام تصمیم گیری، دانش و شرایط خودمان را نیز بسنجیم. چون مسیر موفقیت ما گاهی به تلاش زیاد و گاهی به اقدامی هوشمندانه نیاز دارد. موفقیت، یک نسخه نیست که به کار همه بیاید؛ بلکه یک تجربه منحصر به فرد است.

29. ویل اسمیت

«با گذر عمرت فقط بزرگ نشو، رشد کن!»

رشد کردن از نظر جسمی، تا سن مشخصی ادامه می یابد و تمام می شود. اما رشد فکری، تا آخرین لحظه زندگی ادامه می یابد. برای رشد فکری، باید آموزش را جزو برنامه های اساسی زندگی تان قرار دهید.

30. جورج کلونی

«موفقیتم را مدیون هرگز بهانه نیاوردنم هستم.»

بهانه هایی که برای خودمان و دیگران می آوریم، شبیه ماله ای که روی دیوار ترک خورده موفقیتمان می کشیم. شاید ظاهر دیوار، دوباره مثل روز اولش شود ولی تعمیر نمی شود. ترک ها، زیر آن ماله ها به قوت خود باقی هستند. اما وقتی به جای بهانه آوردن و ماله کشیدن، به دنبال ترمیم آن ترک ها باشیم، می توانیم برای سال ها روی استقامت آن دیوار حساب باز کنیم.

31. توماس آکویناس

«اگر بالاترین هدف یک ناخدا حفظ کشتی خود بود، آن را برای همیشه در بندر نگه می داشت.»

قدم برداشتن، همیشه با خطر زمین خوردن همراه است. اما با این وجود، انسان هر روز مشتاق قدم برداشتن و حرکت است. شروع هر کسب و کار یا آغاز هر سرمایه گذاری نیز مانند قدم برداشتن با خطر سقوط یا نابودی همراه است. اما انسان، چاره ای جز جلو رفتن و ریسک کردن ندارد. یا باید سر جای خودمان باقی بمانیم و با منابع محدود و رو به اتمام اطرافمان سازگار شویم یا باید قدم برداریم و ریسک خطرهای پیش رو را به جان بخریم. شاید این قدم ها بوی خطر بدهند اما همیشه زور موفقیت به شکست، می چربد.

32. اعتماد بیشتر

«همیشه به خود اعتماد داشته باشید. اگر یک بار کاری را با موفقیت انجام داده باشید، باز هم می‌توانید.»

موفقیت، مسافری نیست که تنها یک بار به شما سر بزند. موفقیت، فرایندی ترکیبی است که وقتی یک بار انجامش دهید، کلیدش برای همیشه در دستانتان قرار خواهد گرفت. افراد بسیار ثروتمند نیز بعد از موفقیت های بسیار، گاهی به زیر صفر بازمی گردند. اما چون در گذشته کلید موفقیت خود را ساخته اند باز هم پیروزی را تجربه می کنند. با این تفاوت که این بار سریع تر و راحت تر از گذشته به موفقیت دلخواهشان می رسند.

33. مرد عمل باش!

«بدترین بازیکن بسیار بهتر از بهترین تماشاچی است.»

شاید شما هم در میان دوستان و آشنایان خودتان کسانی را سراغ داشته باشید که در مقام یک تماشاچی، بسیار خوب و گاهی زیاد، سخن می گویند. آنها تئوری های زیادی در مورد زندگی و شیوه های اشتباه عملکرد ما دارند. این دوستان، بیرون از گود ایستاده اند و مدام می گویند: «لنگش کن!» یادتان باشد، مهم نیست که در عملکردتان چند بار اشتباه می کنید. در عوض باید به خودتان افتخار کنید چون به جای نظر دادن در مورد دیگران، وارد عمل شده اید و برای تغییر وضعیت فعلی زندگی تان تلاش کرده اید. کسانی که عمل می کنند، کیلومترها از کسانی که فقط حرف می زنند جلوتر هستند.

34. بی‌سروصدا تلاش کن!

«تلاش‌هاتو به کسی نگو اما نتیجه موفقیتت رو داد بزن!»

از این سخن می‌توان دو برداشت کرد؛ برخی از مردم، با دیدن چنین جملات انگیزشی می‌گویند: «این کار اشتباه است. چون با بروز ندادن تلاش‌ها، روش‌های کسب موفقیت تنها در دست عده انگشت شماری پنهان باقی می‌ماند.» از طرف دیگر، عده‌ای این جمله را چنین می‌بینند: «در مقابل کسانی که مدام به تو ایراد می‌گیرند و طوفانی از امواج منفی را به سمت تو و تلاشت نشانه می‌روند، آرام و ساکت باش و هنگامی که تلاش‌هایت به ثمر نشستند با موفقیتت به آن‌ها ثابت کن که باورهایت درست بودند.» دوستان عزیزم، این نوع نگاه ماست که واژه‌ها را معنا می‌کند.

35. تجربه رمز موفقیت شماست!

«هر چقدر فیلم آموزش شنا ببینید، شناگر نمی شوید؛ بالاخره باید در آب شیرجه بزنید.»

آموزش تئوری، خوب و لازم است. اما هیچ گاه جای آموزش عملی را نمی گیرد. به قول ماری کوری، انسان، تنها از ناشناخته ها می ترسد. وقتی آن کار ناشناخته برای شما تبدیل به چیزی آشنا شود، نه تنها دیگر برایتان ترسناک نیست بلکه شاید از انجامش لذت هم ببرید.

36. دواین جانسون

«در سال ۱۹۹۵ هفت دلار در جیبم داشتم و دو گزینه پیش رو: ورشکسته بمانم یا این لحظه موقتی است و من موفق می شوم.»

همیشه می توانید تسلیم شوید. هر روز برای این کار وقت دارید. پس چه بهتر که تسلیم شدن را به زمانی نامعلوم در آینده موکول کنید و فقط امروز به تلاش کردن ادامه دهید. گاهی فقط کافی است که به خودمان این حق را بدهیم که خسته و تسلیم شویم. هیچ اشکالی ندارد. خودتان را از لای منگنه موفقیت بیرون بیاورید و خستگی در کنید. سپس دوباره شروع کنید. اما این بار تازه تر، با انرژی تر و قوی تر از همیشه.

37. مشاوره میلیارد دلاری

«اگر فردی به شما یک فرصت شگفت انگیز پیشنهاد کرده ولی شما مطمئن نیستید از پس آن برمی آیید یا نه، به آن پیشنهاد بله بگویید. سپس یاد بگیرید چگونه بعدا آن را انجام دهید.»

پیدا کردن برخی از افراد و گرفتن مشورتی سازنده از آنها کار بسیار سختی است. در عوض می توان با خواندن جملات انگیزشی، به شکلی متفاوت از مشورت انسان های موفق بهره مند شد.

38. دارن هاردی

«برای رسیدن به آنچه تاکنون به آن دست نیافته اید، باید چیزی را یاد بگیرید که نمی دانید و کاری را بکنید که انجام نداده اید.»

با ادامه دادن وضع موجود، بدون تغییر هیچ چیز، آینده بسیار قابل پیش بینی خواهد بود. چون همین وضعیت فعلی دوباره تکرار می شود. برای داشتن یک آینده متفاوت، باید گذشته ای متفاوت برای خودمان بنویسیم.

39. یک درس بزرگ از اوسین بولت

«زمان دوندگی: ۱۱۵ ثانیه، درآمد: ۱۱۵ میلیون دلار. او ۲۰ سال برای آن ۲ دقیقه موفقیت تلاش کرد. در بازارهای مالی هم سرمایه گذاری همین شکل است.»

توهم موفقیت های یک شبه از آن جایی شروع شد که افراد معمولی نتوانستند یا نخواستند که تلاش های افراد موفق در طول سالیان دراز را ببینند. در نتیجه، موفقیت آنها را به شانس یا چیزهایی از آن دست چسباندند تا تلاش نکردن های خودشان را پشت آنها پنهان کنند.

40. لئوناردو دی کاپریو

«تنها چیزی که بین تو و هدفت قرار گرفته، داستان های مزخرفیه که برای خودت تعریف می کنی که چرا نمی تونی به اونا برسی!»

در برخی از جملات انگیزشی، سخنانی وجود دارد که در بهترین کتاب ها نیز نمی توان آنها را یافت. این سخن، یکی از همان ها است. همه ما در طول روزها و سال های زندگی مان در حال تعریف داستان های گوناگونی به خودمان و دیگران هستیم. عده ای داستان موفقیت خودشان را می نویسند و مدت ها قبل از پیروزی، آن را برای خودشان و دیگران، بارها و بارها تعریف می کنند. در نقطه مقابل، برخی بهانه های شکستشان را پشت داستان زندگی شان پنهان می کنند. یادتان باشد، ما همه عمر برای نوشتن داستان زندگی مان فرصت نداریم. اکنون در حال نوشتن چه فصلی از زندگی تان هستید؟ برای داستانتان چه پایانی انتخاب کرده اید؟ شیرین؟ تلخ یا باز؟

41. بیل گیتس

«یک کیف ۵۰۰ دلاری نخرید که پولی داخلش نیست. یک کیف ۷۵ دلاری بخرید که ۴۲۵ دلار پول دارد.»

پولدار بودن خوب است. اما ادای پولدارها را درآوردن، آفتی است که زندگی شما را نابود می کند. اگر می خواهید جریان پایداری از ثروت وارد زندگی تان شود، حساب شده خرید و زندگی کنید.

42. گذر از ناملایمات

«ما فقط یک بار زندگی می‌کنیم؟ نه این طور نیست؛ ما یک بار می‌میریم و هر روز زندگی می‌کنیم.»

زندگی، هر روز اتفاق می‌افتد. خورشید با هر بار طلوعش، لحظه هایی بکر را در اختیار ما قرار می دهد. تلخی ها و آشفتگی های ۲۴ ساعت گذشته را همان روز جا بگذارید و به روز جدید با دلی سرشار از زندگی و امید، سلام کنید.

43. آنتونی رابینز

«بروز مشکلات چه در مسائل شخصی و چه در مسائل مالی به خودی خود چندان مهم نیست. بلکه نحوه واکنش شما در هنگام بروز این مشکلات است که باعث پیشرفت یا بدتر شدن وضعیت شما خواهد شد.»

در حقیقت، اگر خوب نگاه کنیم، نه شکست و نه مشکلات، وجود خارجی ندارند. این ما هستیم که با انتخاب و تاکید بر یک سبک تفکر، رویدادهای زندگی مان را برنامه ریزی می کنیم. قبول این واقعیت، در ابتدا بسیار سخت است. اما وقتی آن را بپذیریم و برای تغییرش گام برداریم، کم کم همه چیز به نفع ما تغییر خواهد کرد. در آن صورت، برای هر کنشی، واکنشی درست و به جا از خودمان نشان می دهیم و هر ماجرایی را به فرصتی برای حرکت رو به جلو تبدیل می کنیم.

44. والت دیزنی

«همه رویاهای ما می توانند محقق شوند، اگر شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم»

خواندن جملات انگیزشی از زبان فردی که تمام تلاش خود را برای دادن رویای زیبای آینده به کودکان صرف کرده بسیار لذت بخش است. لحظه ای با خودتان فکر کنید. رویای شما چیست؟ چقدر با آن فاصله دارید؟ آیا برای رویایتان به اندازه کافی تلاش کرده اید؟

45. هنری فورد

«هر کسی که آموزش دیدن را متوقف کند، پیر است. چه در ۸۰ سالگی و چه در ۲۰ سالگی، کسی که آموزش می بیند جوان می ماند.»

یکی از مزیت های خواندن جملات انگیزشی، استفاده از نصیحت های مستقیم کسانی است که در زمینه های مالی به استادی رسیده اند. این استادی، حتما به مدارک دانشگاهی نیاز ندارد. بهترین مدرک استادی هر فرد موفق، پیروزهای به دست آورده در طول زندگی اش است.

46. زیگ زیگلار

«اگر هدف شما به درستی تعیین شده باشد، در واقع نیمی از مسیر را رفته اید.»

هدف گذاری بخشی مهم و سرنوشت ساز در رسیدن به موفقیت است. بسیاری از ما خیلی سرسری از این بخش می گذریم و به روش های مختلف، خود را قانع می کنیم. مثلا می گوییم: «من می دانم چه می خواهم. پس هدف دارم» این بزرگ ترین سوتفاهمی است که یک فرد می تواند در آن گیر کند!

47. تکیه به خود

«آن قدر خوب باش که دیگران نتوانند تو را نادیده بگیرند.»

گاهی آن چنان که باید، دیده نمی‌شویم. این اتفاق می‌تواند علت‌های گوناگونی داشته باشد که بعضی‌هایشان درونی و تعدادی به آدم‌هایی که دور خودمان جمع کرده‌ایم برمی گردند. این جور موقع‌هاست که خواندن چنین جمله‌ای دوباره رمق را به زانوهای آدم برمی‌گرداند. یعنی دیگران را فراموش کن و تنها به خودت تکیه کن!

48. دارن هاردی

«برای ثروتمند شدن باید هدف گذاری مالی انجام دهید و در راه رسیدن به آن تمام تلاش خود را به کار بگیرید. شما هیچ گاه نمی توانید انتظار به دست آوردن نتایجی را داشته باشید که برای آن تلاش نکرده اید.»

خواندن جملات انگیزشی، آن هم از زبان دارن هاردی، حال و هوای دیگری را با خودش به همراه دارد. او که مرد قدم های کوچک و پیوسته است از هدف گذاری مالی و تلاش برای رسیدن به آن هدف ها می گوید. راستی، هدف مالی شما چیست؟ اصلا به آن فکر کرده اید؟

49. تلاش بیشتر، موفقیت بیشتر!

تنها کسی که واقعا می‌تواند به پیشرفت شما کمک کند، خودتان هستید!

تمام داستان موفقیت در «خواستن» خلاصه می‌شود؛ چقدر و تا کجا حاضر هستید برای پیشرفت خودتان تلاش کنید؟ آیا خواستن شما آن قدر بزرگ است که بتواند یکه و تنها در مقابل سختی ها تاب بیاورد؟ آیا روی خودتان به عنوان یک کمک کننده بزرگ، حساب باز می کنید؟ اصلا چقدر خودتان را قبول دارید؟

۵۰- آنتونی رابینز

«تفاوت انسان های موفق و ناموفق در آنچه که دارند نیست. بلکه در این است که از امکانات و تجربیات خود چگونه استفاده می کنند و چگونه برای آینده خود برنامه ریزی می کنند.»

تجربه و امکاناتی که داریم چیزهایی هستند که در اکثر موارد بهای کمی به آنها می دهیم. با خودمان می گوییم: «ای بابا، کی بابت این چیزها پول میده.» در جملات انگیزشی زیادی این موضوع مطرح شده که هر جنسی، خریدار خودش را دارد. این شما هستید که باید به یک فروشنده خوب تبدیل شوید.

51. بیل گیتس

«موفقیت یک معلم فریبکار است. او به افراد باهوش تلقین می کند که شما هیچ گاه اشتباه نمی کنید.»

همیشه یک جای باز در کنار افکارتان باقی بگذارید و در این مکان به خودتان اجازه اشتباه کردن بدهید. چون اشتباه کردن، بزرگ ترین قدم برای یادگرفتن است. کسی که از اشتباه کردن فرار می کند، فقط یک هدف دارد و آن هم اثبات برتر بودن خودش به دیگران است. یادتان باشد، شما مجبور نیستید خودتان را به کسی اثبات کنید. اشتباه کنید، یاد بگیرید و رشد کنید.

52. مایکل جردن

«به نظر من هدف شما در سرمایه گذاری باید لذت بردن و سود کردن همزمان باشد.»

مدت ها قبل در یک کتاب خواندم: «شما تنها زمانی به موفقیت می رسید که از انجام کارتان لذت ببرید.» در واقع همین طور است. فرقی نمی کند که شغل ما چیست. چون تا زمانی که کارمان را دوست داشته باشیم، نه تنها چندین برابر بقیه تلاش می کنیم، بلکه از گذراندن لحظه لحظه های عمرمان در این کار لذت می بریم. کسی با انجام اجباری و زجروار یک کار به موفقیت نمی رسد این را به شما قول می دهم.

53. آنتونی رابینز

«محدودیت فقط در ذهن ما وجود دارد. اگر برای رسیدن به موفقیت از نظر شما محدودیتی وجود داشت، فقط آن را از ذهن بیرون کنید.»

نمی شود، نمی توانم، نمی گذارند و… از قماش واژه های دیوار ساز هستند. این دست از واژه ها، دیوار نه دژهایی غیر قابل نفوذ در ذهن ما می سازند تا ما را وادار کنند از هدفمان دست بکشیم. شاید این دیوارها بزرگ و ترسناک به نظر برسند اما در حقیقت، سست و بی ریشه هستند. اگر بخواهید در یک لحظه می توانید تمام این فکرهای محدود کننده را از خودتان دور کنید. یک بار امتحان کنید. پشیمان نمی شوید.

54. جنگ با رنج‌ها

«بدون رنج کاشت، لذت برداشت ممکن نیست.»

شاید خیلی از ما جمله بالا را شنیده یا آن را جایی خوانده باشیم. اما واژه‌ای در این جمله، اشتباه جایگذاری شده است. «رنج» واژه ای نیست که ما را به موفقیت برساند. حتی کسانی که از نظر ما تلاش های بسیار سختی کرده‌اند، هرگز گذشته خود را رنج آور توصیف نمی کنند. صاحب اصلی این جایگاه، نه رنج بلکه «عشق» است. بدون عشق کاشت، لذت برداشت ممکن نیست.

55. جورج سوروس

«من فقط به این دلیل ثروتمندم که می فهمم چه موقع اشتباه می کنم. رمز موفقیت من شناسایی و پذیرش اشتباهاتم است.»

به جرات می توانم بگویم که این یکی از بهترین جملات انگیزشی است که تا به حال خوانده ام. بسیاری از ما زمان خود را صرف فرار از اشتباهاتمان می کنیم. این در حالی است که اگر می ایستادیم و اشتباه های خودمان را می پذیرفتیم، اکنون چند پله از وضعیت کنونی مان جلوتر بودیم. اما هنوز هم دیر نشده است. بیاید از همین حالا به خودمان قول بدهیم که شجاعانه مسئولیت اشتباهاتمان را بر عهده بگیریم.

56. دارن هاردی

«در حالی که شما مایل هستید پیشرفت کنید و توانایی آن را هم دارید، ولی هیچ پیشرفتی نمی کنید. دلیل آن هم این است که شما اهداف خود را به طور واضح و معین مشخص نکرده اید.»

راه اندازی کسب و کار، چیزی شبیه به گذر از یک پل است. این پل دو طرف دارد. یک طرف آن جایی است که هستیم و طرف دیگر، مقصدی است که برایش تلاش می کنیم. وقتی ما هدفی نداشته باشیم یعنی آن طرف پل اصلا وجود ندارد. در نتیجه رسیدن به چیزی که وجود ندارد غیر ممکن است. تنها داشتن آجر کافی نیست. باید بدانید که با این آجرها چه چیزی می خواهید بسازید.

57. جان تمپلتون

«هر شخصی استعدادها و توانایی های مخصوص به خودش را دارد. وظیفه ما این است که در خودمان آنها را پیدا کنیم و به بهترین شکل به کار بگیریم.»

در جملات انگیزشی زیادی از استعدادها و توانایی های فردی صحبت شده است. بسیاری از ما در تمام طول عمرمان اصلا به دنبال استعدادهایمان نمی گردیم. استعداد هم چیزی نیست که کسی آن را به ما نشان دهد. پیدا کردن استعداد و علاقه درونی برای انجام هر کاری، آغاز سفری به درون خودمان است.

58. ری کراک

«شانس با تلاش، ارتباط مستقیم دارد. هر چقدر بیشتر تلاش کنید، خوش شانس تر خواهید بود.»

عده ای می گویند چیزی به نام شانس وجود ندارد. برخی نیز به شدت از شانس حمایت می کنند. من مسیری میانه را در پیش می گیرم. به نظرم شانس در آن معنایی که بدون انجام هیچ کاری ناگهان به ثروت و مکنت افسانه ای برسیم یا چیزی در این حال و هوا وجود ندارد. اما می توان شانس را ساخت. بعضی ها منتظر شانس می مانند و بعضی ها آن را با تلاش و علاقه خود می سازند. در هر صورت، می توان نام های گوناگونی روی این معجزه های کوچک گذاشت. شما چه راه هایی برای ساختن شانس زندگی تان سراغ دارید؟

59. رابرت کیوساکی

«چیزی که شما را واقعا ثروتمند می کند نه پول است، نه طلا، نه سهام و نه املاک. بلکه درکی است که شما باید از همه اینها داشته باشید.»

در حقیقت، درک ما از جهان پیرامونمان و البته خودمان، بسیار محدود است. ما خیلی خودمان را دست کم می گیریم و توانایی های خاصمان را به باد فراموشی می سپاریم. درک کردن مفهوم ثروت نیز یکی از همین توانایی ها است. قبل از این که به دنبال پول باشید، تمام تلاش خود را بکنید تا به درک درستی از آن برسید. بدون شک، این دریچه جدید، فرصت های تازه ای را به روی شما می گشاید.

60. جیم ران

«آموزش در دانشگاه به شما توانایی تامین هزینه های زندگی را می دهد. اما اگر خودتان به دنبال یادگیری بیشتر و تجربی تر بروید، آنگاه ثروتمند خواهید شد.»

در بیشتر جملات انگیزشی، عملکرد دانشگاه ها زیر سوال رفته است. جهان کنونی ما به سمت خودآموزی و آموزش های هدفمند و تخصصی پیش می رود. شما چند ساعت در هفته روی آموزشتان سرمایه گذاری می کنید؟ چقدر حاضرید برای آموزش خارج از دانشگاه پول خرج کنید؟ اصلا به آموزش تخصصی و تجربی اعتقادی دارید؟

61. آهسته و پیوسته پیش برو!

«برای رسیدن به هدف های بزرگ، باید تعداد زیادی قدم های کوچک را جایگزین تعداد کمی قدم های بزرگ کنیم.»

نمونه آشنای چنین جملات انگیزشی را می توان در میان شعرهای فارسی پیدا کرد. مثلا شعر معروف سعدی شیرازی که می گوید: «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود…/ رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» منظور این نیست که داشتن سرعت عمل، چیز بدی است یا از آن طرف، باید در انجام کارها دست دست کرد و زمان را هدر داد. بلکه منظور، حرکتی پیوسته و برنامه ریزی شده است که ما را به مقصد برساند.

62. آنتونی رابینز

«تنها چیزی که مانع تحقق رویاهای شما می شود، ترس از شکست است.»

ترس، مادر تمام ناکامی ها، شکست ها و درجا زدن ها است. افراد موفق، هر روز جملات انگیزشی زیادی در مورد اثر های مثبت و منفی ترس می گویند. شاید نتوان هرگز به طور کامل از دست ترس ها رهایی یافت اما بدون شک می توان آنها را کنترل کرد. در حقیقت، وجود ترس ، نعمت بسیار بزرگی برای انسان است. ما زنده ماندن و حرکت های برنامه ریزی شده مان را مدیون این ترس ها هستیم. نکته اینجا است که باید با وجود این ترس ها حرکت کرد.

63. توجه به فرصت‌ها

«هر ثانیه، فرصتی است برای دگرگون کردن زندگی‌تان.»

برای دگرگون کردن زندگی کنونی مان و تبدیل آن به چیزی که واقعا می خواهیم نیازی نیست که سال‌ها تلاش کنیم. یک ثانیه، خواندن یک جمله یا یک تلنگر می تواند به طور کلی جهت جهانمان را تغییر دهد. در نتیجه نباید منتظر آمدن فرصت مناسب در آینده باشیم یا افسوس فرصت های از دست رفته در گذشته را بخوریم. به قول شیخ اجل سعدی: «سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست / در میان این و آن فرصت شمار امروز را».

64. زیگ زیگلار

«لازم نیست بهترین باشید تا شروع کنید، بلکه باید شروع کنید تا بهترین شوید.»

لپ کلام بیشتر جملات انگیزشی در این سخن از زیگ زیگلار، خلاصه شده است. برای بهترین بودن باید دست به عمل زد و کار را انجام داد. در میان این انجام دادن ها است که انسان مهارت می آموزد، تجربه کسب می کند و اگر به آن کار علاقه داشته باشد، به بهترین تبدیل می شود.

65. استقبال از شنیدن اشتباهات

«افراد باهوش از اشتباه‌های خود درس می‌گیرند. افراد نابغه از اشتباه‌های دیگران.»

طی کردن مسیری که قبلا فرد دیگری آن را تا انتها رفته کار اشتباهی است. به جای پیمودن آن مسیر و رسیدن به یک تجربه شخصی، بهتر است از تجربه افرادی که در انتهای آن مسیر هستند استفاده کنیم و خودمان پا در مسیری تازه بگذاریم.

66. رابرت کیوساکی

کار شما ساختن پول نیست. کار شما پیدا کردن مشکلی است که باید حل شود.

گاهی یک یا مجموعه ای از جملات انگیزشی کوتاه، می توانند مسیر ذهنیت مالی ما را تغییر دهند. تمام استارت آپ های دنیا بر مبنای دادن پاسخی ساده به یک مشکل ایجاد شده اند. به دنبال مشکلات پیچیده نباشید. گاهی دادن یک راه حل ساده به مشکلی قدیمی می تواند شما را ثروتمند کند.

67. رابرت پرچر

«یکی از اصول موفقیت در سرمایه گذاری این است که هرگز اجازه ندهید احساسات شما بر رفتار و معاملات شما غالب شود.»

گاهی دنیا بر عکس می شود. به جای این که ما روی احساس خود کنترل داشته باشیم، این احساس ها هستند که ما را کنترل می کنند. باید بگویم که گیر افتادن در چنین وضعیتی بسیار گیج کننده است. چون وقتی احساس بر ما غلبه می کند، توانایی دیدن چیزهای واضح را نیز از دست می دهیم. پس سعی کنید با تمرین های ساده و کوچک، بر احساس خود پیروز شوید و آن را در کنترل خودتان بگیرید.

68. آموزش دیدن

«فکر آدم مثل چتر نجات است؛ برای آن که کارایی داشته باشد، باید اول باز شود.»

فکر کردن، آن هم از نوع درستش، نیاز به ذهنی باز و آموزش دیده دارد. ذهنی که بتواند موقعیت ها را تحلیل کند و در هر شرایطی بهترین تصمیم را بگیرد. در این بین، خواندن جملات انگیزشی می تواند تمرین خوبی برای داشتن فکری باز و ذهنی عمیق به حساب بیاید.

69. جیم ران

«زمان، مهم تر از پول است. اگر شما پولتان را از دست بدهید در آینده می توانید پول بیشتری به دست آورید. اما اگر زمانتان را از دست بدهید دیگر هیچ وقت نمی توانید آن را به دست آورید.»

زمان، دارایی بزرگی است که بیشتر مواقع اصلا به حساب نمی آید. ما زمان ارزشمندمان را بدون هدف، صرف چیزهای بیهوده می کنیم و آنگاه داد از نهادمان بلند می شود که من چرا زمان کافی برای کار کردن یا موفق شدن ندارم. در حقیقت، ما زمان کافی داریم اما آن را درست مدیریت نمی کنیم.

70. آنتونی رابینز

«اندیشه های خود را شکل دهید و گرنه دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی کنید و گرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.»

جملات انگیزشی از این دست را می توان در یک عبارت خلاصه کرد: «یا زندگی ات را بساز یا دیگران آن را برایت می سازند!» شما خود را جزو کدام دسته می بینید؟ آنهایی که زندگی شان را خودشان می‎سازند یا آنهایی که در زندگی ساخته شده به دست دیگران، روزگار می گذرانند؟ صمیمانه آرزو می کنم که جزو دسته اول باشید.

71. استفاده درست و هوشمندانه از سرمایه‌ها

«سرمایه‌گذاری را بیاموزید؛ اگر نیاموختید، باید دویدن را خوب تمرین کنید. چون تا پایان عمر باید به دنبال پول بدوید.»

دنبال نان و آب دویدن، قصه زندگی انسان‌های زیادی است. در این میان، عده‌ای نیز برعکس عمل می کنند و پول در به در دنبال آنها می گردد. سرمایه گذاری درست و هوشمند امکان ایجاد ثروتی پایدار و رو به افزایش را در اختیار شما قرار می دهد.

72. ایجاد فرصت در زندگی

«منتظر فرصت نایستید. خلقش کنید»

جملات انگیزشی زیادی در مورد قدردانی از فرصت های پیش آمده وجود دارند. اما وقتی واقعا هیچ فرصتی نباشد چه؟ در این جور مواقع باید آستین ها را بالا زد و فرصت ها را ساخت. شاید مجبور باشیم همانند تصویر بالا، پله پله جلو رویم اما مسیری که می سازیم، ناب و پر از حرکت است.

73. انتخاب هدف

«داشتن هدف و رفتن به دنبالش خوب است، ولی عاشق هدف بودن و گرفتار شدن چیز دیگری است.»

وقتی عاشق هدفمان هستیم، کارها را به گونه ای دیگر انجام می دهیم. به این زودی ها خسته نمی شویم و شور و خلاقیت بی نظیری را وارد کارمان می کنیم. اگر عاشق هدفتان باشید، فرصت ها، پول و موفقیت به عنوان یک پاداش در اختیار شما قرار خواهند گرفت.

74. پیتر لینچ

«داشتن صبر و حوصله، پشتکار، انعطاف پذیری، اعتماد به نفس و توانایی پذیرش اشتباه ها از جمله ویژگی های لازم و ضروری یک سرمایه گذار موفق هستند.»

برخی جملات از بقیه با ارزش تر هستند. چون در ورای آنها می توان نکته های نابی را یافت که در هیچ آموزشگاهی پیدا نمی شوند. در پس این جمله ها، تجربه و تلاشی خستگی ناپذیر پنهان شده اند. در حقیقت، لازم نیست تمام جملات انگیزشی تاریخ را بخوانیم. گاهی خواندن یک جمله و پایبندی به اجرای آن، می تواند بزرگ ترین راهگشا برای کار و زندگی ما باشد.

75. رابرت کیوساکی

«ثروتمندان هر روز به دارایی خود اضافه می کنند اما افراد متوسط دائما بدهی خود را زیاد می کنند و فکر می کنند که دارایی است.»

کدام یک از اموال شما دارایی و کدام یک، بدهی هستند؟ قبل از این که برای خودتان بدهی های زیادی بتراشید، آنها را شناسایی کنید. به دارایی هایتان اضافه کرده و از بدهی هایتان کم کنید تا توازن ثروت در اموالتان، شما را به موفقیت مالی که آرزویش را داشتید برساند.

76. ساموئل اسمایلز

«هیچ یک از تمایلات نفس انسانی، خطرناک تر از تمایل به تنبلی نیست.»

تنبلی، خیلی آرام و زیرپوستی عمل می کند. بسیار پیش آمده که افراد، خودشان هم متوجه تنبلی هایشان نمی شوند. گوش به زنگ باشید و هر گاه احساس کردید که به سمت تنبلی و انجام ندادن کارها پیش می روید سریع تر از همیشه دست به اقدام بزنید تا در مسیر باقی بمانید.

77. جیم ران

«باور من این است که از میان تمام چیزهایی که می توانند بر آینده شما تاثیر داشته باشند، رشد شخصی، مهم ترین آن ها است. ما می توانیم از رشد فروش، رشد سود یا رشد سرمایه صحبت کنیم اما شاید هیچ کدام از آنها بدون رشد شخصی اتفاق نیفتد.»

رشد شخصی، یعنی رسیدن به پختگی در فکر و عمل. در طول تاریخ، انسان های موفق، راه های زیادی را برای رشد شخصی افراد پیشنهاد کرده اند. خواندن جملات انگیزشی و فکر کردن به مفهوم پشت آن نیز، یکی از راه های ساده برای رشد شخصیت و رسیدن به اندیشه ای پخته تر است.

78. تصمیم‌گیری قاطع

«برای قایق بی‌حرکت، موج تصمیم می‌گیرد.»

قدرت تصمیم‌گیری یکی از نعمت‌های بزرگ خداوند است که شامل حال انسان‌ها شده است. اما برخی از ما این نعمت را از خودمان محروم می‌کنیم و آن را دو دستی در اختیار دیگران قرار می‌دهیم تا آن‌ها به جای ما و برای ما تصمیم بگیرند. به جای آنکه با هر موج به این طرف و آن طرف پرتاب شوید، موتور زندگی‌تان را روشن کنید و به سمتی که دوست دارید پیش بروید. این زندگی شما است. باید بر آن حکمرانی کنید.

79. ترس رو کنار بزار

«هر چیزی که می‌خواهید در آن سوی ترس قرار دارد.»

واژه‌ها قدرت زیادی برای تغییر فکر دارند. چون هر واژه با خودش معنایی را به دوش می کشد. برخی واژه ها به ما نزدیک تر هستند و ما خودمان را در آنها می بینیم. واژه ای مثل «ترس» یک بیدار باش جانانه را در تک تک سلول های وجودمان به صدا درمی آورد. اما در بیشتر مواقع، ترس ها فقط یک صدای پوشالی هستند. باید آنها را کنار زد و به پیش رفت.

80. توهم عالی بودن

«ما با این توانایی که از ابتدا بتوانیم تصمیم‌های خوب و درستی بگیریم، متولد نشده‌ایم؛ بلکه آن را به مرور یاد می‌گیریم.»

در جملات انگیزشی و از زبان مردان و زنان موفق بسیاری شنیده‌ایم که در طول مسیر رسیدن به هدفشان نکته‌های زیادی را یاد گرفته‌اند. چیزی به عنوان عالی بودن از ابتدا، وجود خارجی ندارد. از این توهم بیرون بیایید؛ قدم بردارید و یاد بگیرید.

81. رابرت کیوساکی

«قبل از آن که کیف پول شما از فقیر به ثروتمند تغییر کند. باید ذهنیت شما از فقیر به ثروتمند تغییر پیدا کند.»

ثروتمند شدن و فقیر ماندن ابتدا در ذهن ما شکل می گیرند و سپس در دنیای فیزیکی ظاهر می شوند. یک ذهن فقیر با وجود ثروت زیاد باز هم به وضعیت فقر بازمی گردد. پس باید اول در ذهنتان به فردی ثروتمند تبدیل شوید.

82. پیتر لینچ

«سرمایه گذاری مثل علم موشک سازی پیچیده نیست. اگر این گونه بود الان فارغ التحصیلان برتر دانشگاه ها همه میلیاردر بودند.»

خیلی از چیزهای خوب در این دنیا بسیار ساده هستند. سرمایه گذاری نیز یکی از همین چیزها است که بر خلاف ظاهرش، ساده است. نکته ای که در این میان باید در نظر داشت این است که نمی توان هیچ کار ساده یا سختی را بدون یادگیری انجام داد.

83. ترس از بیکار بودن

«اون‌ها بهم می گفتن دنبال یک کار واقعی باش، حالا از من می‌خوان که استخدامشون کنم.»

جملات انگیزشی سعی دارند یک نکته مهم را به ما منتقل کنند و آن هم این است که نباید به حرف های منفی دیگران گوش داد. اگر به کاری که می کنیم ایمان و علاقه داریم پس باید هر طور که شده آن را به سرانجام برسانیم.

84. ریسک پذیری

«بعضی وقت‌ها برای پرواز باید اول سقوط کرد.»

بعضی از شکست های زندگی، در ظاهر شبیه به یک سقوط آزاد هستند. اما باید این نکته را به خاطر بسپاریم که تا زمانی که زنده هستیم، در هر سقوطی چتر نجات داریم. زندگی، چتر نجات ما است. پس، باید به جای ترسیدن از ارتفاع، با تمام قدرت حرکت کنید.

85. بیل گیتس

«برای موفقیت، هدف شما باید مغلوب کردن آخرین کاری باشد که انجام داده اید.»

بیشتر ما جملات انگیزشی زیادی راجع به مشخص کردن هدفمان خوانده ایم. اما این جمله بیل گیتس نکته جالبی را برایمان روشن می کند و آن نکته این است که بزرگ ترین رقیب ما، خودمان هستیم و باید در این رقابت همیشه پیروز شویم.

86. دیالوگ ماندگار فیلم «در جستجوی خوشبختی»

کریس گاردنر: هیچ وقت نذار کسی بهت بگه…تو نمی‌تونی کاری بکنی. حتی من باشه؟

کریستوفر: باشه

کریس گاردنر: اگه رویایی داری باید…ازش محافظت کنی. مردم نمی تونن خیلی کارها رو بکنن. دوست دارن تو هم نتونی.

جملات انگیزشی، همیشه در سخنرانی ها و مصاحبه ها پیدا نمی شوند. گاهی در میان مکالمه های شخصیت های یک فیلم، می توان بهترین و ناب ترین جملات انگیزشی را پیدا کرد.

87. دارن هاردی

«انتخاب های شما، هرچند کوچک و بی اهمیت، مسیر زندگی شما را مشخص می کنند. آنها را هوشمندانه انجام دهید.»

هر انتخاب ما، یک مسیر جدید را به سمت زندگی مان باز می کند. اگر از مسیری که در آن هستیم راضی نیستیم، کسی جز خودمان را نباید سرزنش کنیم. با این وجود، می توان با یک انتخاب تازه و ایجاد تغییر در زندگی تا حد زیادی اثر انتخاب های قبلی را کم کرد. حتی در این مورد هم این شما هستید که باید انتخاب کنید. پس به هنگام تصمیم، دقتتان را در خانه جا نگذارید.

88. فکر کن! عمل کن!

«خواستن به تنهایی کاری از پیش نخواهد برد. خواستن باید با برخواستن همراه باشد.»

درست است که از قدیم و ندیم می گفتند: «خواستن توانستن است.» اما نه خواستن و نه توانستن هیچ کدام به معنای عمل کردن نیستند. چه سودی دارد اگر ما توانایی انجام کارهای فوق العاده را داشته باشیم اما برای نشان دادنشان – حداقل به خودمان – اقدامی نکنیم. پیروزی همیشه از آن کسانی است که اقدام می کنند نه کسانی که در آرزوی دست به کار شدن به سر می برند.

89. موفقیت بدون ریسک نشدنی است٬

«گاهی اوقات برای رسیدن به موفقیت باید ریسک کرد.»

مدیریت ریسک، بحث تازه ای در جملات انگیزشی نیست. از زمانی که انسان مفهوم موفقیت را کشف کرد و مزه شیرین آن به زبانش خوش آمد، فهمید که موفقیت با ریسک همراه است. اما حتی در ریسک کردن هم می توان هوشمندانه عمل کرد.

90. رابرت کیوساکی

«انسان های محافظه کار به هیچ جا نمی رسند و در یک نقطه ثابت می مانند، برای پیشرفت باید قبل از هر چیز دل و جرات داشته باشید.»

خارج شدن از منطقه امنی که برای خودمان ساخته ایم، کار راحتی نیست. اما چاره ای نداریم. چون هر چیزی که می خواهیم و آرزویش را داریم، جایی بیرون از منطقه امن ما قرار گرفته است. در نتیجه تنها راه برای رسیدن به آن، جمع کردن تمام شجاعتمان و خارج شدن از پناهگاه روانی مان است. شاید نور خورشید برای لحظه ای چشمانمان را بزند، اما به لمس روشنایی که پس از آن وجودمان را در برمی گیرد، می ارزد.

91. رابرت کیوساکی

«تنها دارایی قدرتمندی که داریم ذهن ماست. اگر به خوبی آموزش داده شود می تواند ثروت عظیمی ایجاد کند.»

ما با ذهنمان جهانمان را می سازیم و آن را کنترل می کنیم. هر اندازه که ذهن ما قوی تر و عمیق تر باشد، توانایی دیدن فرصت های فوق العاده در ما تقویت می شود. پس در واقع ما با ذهنمان کسب درآمد می کنیم و اگر ذهنی قوی داشته باشیم، ثروتمند می شویم. چقدر روی ذهنتان سرمایه گذاری می کنید؟

92. آنتونی رابینز

«راحتی می تواند اثرات مخربی در زندگی انسان داشته باشد. کسی که زیاد احساس راحتی کند از رشد، تلاش و خلاقیت باز می ماند.»

گاهی خواندن جملات انگیزشی آنتونی رابینز، آدم را متعجب می کند. مثلا همین جمله بالا. مگر راحتی چیز بدی است؟ مگر نه این که ما تمام تلاشمان را می کنیم که به راحتی و آسایش برسیم؟ در پاسخ باید بگوییم که منظور او در این جمله، اسیر شدن در منطقه امنمان است. وقتی شرایط را بدون تغییر و ثابت نگه داریم، از رشد بازمی ایستیم و این هشداری است که آقای رابینز، می خواهد به ما بدهد.

93. ادوارد لمبرت

«اگر نخواهید که در زندگی تان چیزهای جدیدی را تجربه کنید، شکست نخورید و از آن شکست ها درس نگیرید، نباید انتظار پیشرفت خاصی را نیز داشته باشید.»

در جاده رسیدن به هدف هایمان، چاره ای جز قدم برداشتن نداریم. مسیر باید طی شود. شاید در این میان، پایمان به یک کلوخ گیر کند و سکندری بزنیم. اشکالی ندارد. اما باید شش دانگ حواسمان را جمع کنیم تا کلوخ دیگری نتواند به ما پشت پا بزند. همین طی کردن، یاد گرفتن و شجاعت در مسیر ماندن، بالاخره هر مسافری را به مقصد مطلوبش می رساند.

94. استیو جابز

«زمان شما محدود است، پس آن را به تقلید از زندگی دیگران هدر ندهید.»

یکی دیگر از خوبی های خواندن جملات انگیزشی این است که می توانیم هشدارها را قبل از اقدام کردن دریافت کنیم. وقتی کاری را آغاز می کنیم، دیدن نمونه های آماده یا کارهای گذشته دیگران به ما کمک زیادی می کند. اما باید مراقب باشیم که از آنها تقلید نکنیم. می توانیم از آن ایده ها برای ساخت ایده خودمان الهام بگیریم. یادمان باشد هیچ دو کاری در جهان دقیقا مثل هم نیستند. در نتیجه تقلید بی فایده است. به جای تقلید کردن از دیگران، بهترین نمونه از خودتان را به دنیا معرفی کنید.

95. تی.هارواکر

«به یاد داشته باشید یا باید پولتان را کنترل کنید یا اینکه آن شما را کنترل خواهد کرد.»

جریان درآمد در زندگی همه ما وجود دارد. برای عده ای این جریان به آب باریکه ای می ماند که جانی ندارد. در نقطه مقابل، جریان درآمدی عده دیگری، مثل یک سیل خروشان پر شور و انرژی است. در هر صورت، شیوه برخورد ما با این جریان است که می تواند از ما فردی فقیر یا ثروتمند بسازد.

96. حرکت در مسیرهای تازه

«برای تغییر دادن زندگیت، باید اولویت هایت رو تغییر بدی. برای به دست آوردن چیزهایی که تا حالا نتونستی به دست بیاری، باید از راهی بری که تا حالا نرفتی.»

به قول انیشتین، با فکری که مشکل را ایجاد کردی، نمی توانی راه حل هم بسازی. در نتیجه، نباید از فکرهای جدید بترسید. چون فکرهای تازه، نیروی ایجاد تغییرات کارساز را با خودشان به همراه می آورند.

97. مارک موبیوس

«از نظر من مهم ترین خصوصیاتی که یک سرمایه گذار موفق باید داشته باشد در چهار کلمه، انگیزه، فروتنی، تلاش سخت و انضباط شخصی خلاصه خواهد شد.»

چهار نکته گفته شده از زبان مارک موبیوس را می توان این گونه تعبیر کرد. انگیزه به شما کمک می کند تا ادامه دهید، فروتنی شما را از غرور بی جا دور نگه می دارد. تلاش زیاد شما را را سریع تر به مقصد می رساند و انضباط شخصی به شما کمک می کند تا کارها را تا انتها به پیش ببرید.

98. آهسته و پیوسته

سرمایه گذاری موفقیت آمیز یک سفر است نه یک اتفاق آنی! خود را طوری آماده کنیم که گویا قصد سفری طولانی را داریم.

گاهی جملات انگیزشی ما را نه به حرکتی پرشور بلکه به قدم هایی پیوسته و حساب شده دعوت می کنند. مثل چیزی که در بالا خواندید، در سرمایه گذاری نیز نباید انتظار داشته باشید که ظرف یک شب به موفقیت زیادی برسید. بلکه موفقیت ها، گام به گام و در طول مسیر در اختیار شما قرار خواهند گرفت.

99. مارلون براندو

«هیچ گاه مقدار حقوقت را با اندازه استعدادت اشتباه نگیر…!»

روان شناس ها به این نتیجه رسیدند که انسان، در مورد توانایی هایش خود را بسیار دست کم می گیرد. به همین دلیل، اعتماد به نفس شروع کارهای جدید را از دست می دهد و به سراغ انجام کارهایی با حداقل مهارت ممکن می گردد. چنین جملات انگیزشی می توانند تلنگر خوبی برای یادآوری ارزش واقعی توانایی های ما به حساب بیایند.

100. موفقیت یک شبه نیست!

«شکست ها پله های نردبان موفقیت هستند. کسی که از اولین شکست ناامید می‌شود، سزاوار کامیابی نیست.»

شکست ها یا بهتر است نام درستش را بگوییم، درس هایی که هر کدام از ما در مسیر رسیدن به اهدافمان می گیریم، همیشه خوشایند نیستند. این درس ها کارت زردهایی برای اصلاح عملکردمان به حساب می آیند. اگر کسی با گرفتن اولین کارت زرد، میدان را خالی کند، در حقیقت، خودش را از شیرینی پیروزی محروم کرده است.

101. ارزش پشتکار

«کسی که پشتکار دارد برای شانس ارزشی قائل نیست و با تمام توان تلاش می کند.»

افراد موفق، دیدگاه های بسیار متفاوتی نسبت به شانس دارند که آن را در جملات انگیزشی زیادی می توانید مشاهده کنید. اما نکته مشترک در بین تمام افراد موفق این است که همه آنها پشتکار را به عنوان عنصر اصلی رسیدن به هدف معرفی می کنند. در واقع بدون پشتکار، نمی توان به جایی رسید.

102. جک ما

«هرگز در زندگی خود ناامید نشوید. همچنین شما باید سعی کنید که همیشه متفاوت فکر کنید.»

جک ما به عنوان یک کارآفرین خلاق، جملات انگیزشی نابی دارد. از نظر او ناامیدی، یکی از پررنگ ترین خط قرمزها برای فردی است که می خواهد به موفقیت برسد. علاوه بر این، متفاوت فکر کردن این امکان را به شما می دهد تا از دریچه ای متفاوت به مسائل نگاه کنید.

103. آلپاچینو

«از شکست نترسید، از این بترسید که سال آینده همین جایی باشید که امروز هستید.»

درست است که گاهی شنیدن نام شکست، توان را از زانوهای ما می گیرد اما چیزی از شکست ترسناک تر هم وجود دارد و آن درجا زدن است. اگر به خاطر ترس از شکست، تلاشی نکنیم و بعد گذر ۳۶۵ روز باز هم در جایی که اکنون هستیم باقی بمانیم چه؟ آنگاه این عمر گران بهای ما است که به هدر رفته و هرگز هم باز نخواهد گشت. پس چه بهتر که شکست بخوریم و با کمبودهایمان رو به رو شویم. چون در این صورت می توانیم رو به جلو حرکت کنیم.

104. هدف‌گذاری درست

«منتظر قسمت، سرنوشت و شانس نباش. باور داشته باش که با هدف گذاری، اقدام و پیگیری می‌توانی بهترین زندگی را برای خودت بسازی»

وقتی قبول داشته باشیم که سرنوشت و تقدیرمان از قبل نوشته شده است، دیگر شور و انگیزه ای برای تلاش کردن برایمان باقی نمی ماند. به جای ایمان داشتن به سرنوشت، به هدفتان ایمان داشته باشید و برای تلاش هایتان ارزش قائل شوید.

105. استیو جابز

«تفاوت یک فرد پیشرو و یک فرد دنبال کننده در خلاقیت است!»

پیشرو بودن به شما امکان انتخاب می دهد و شما را قادر می سازد تا از نهایت قوه تخیلتان استفاده کنید. شاید در ابتدا خط شکن مسیر باشید اما اولین کسی خواهید بود که از مزایای آن بهره مند می شود. در عوض فرد دنباله رو از خود اختیاری ندارد. پایان کارش هم مشخص نیست. اگر پیشرو در کارش موفق شود، او نیز به موفقیت می رسد و اگر شکست بخورد، دنباله رو نیز به دنبال آن سقوط خواهد کرد.

106. دونالد ترامپ

«اگر قرار است فکر کنید، بزرگ فکر کنید.»

بزرگ فکر کردن، بهترین لطفی است که می توانیم در حق خودمان و زندگی مان بکنیم. زیرا این فکرهای بزرگ هستند که به ما مجال دیدن فرصت های شگفت انگیز را می دهند.

107. رابرت کیوساکی

«اگر می خواهید بازدهی سرمایه گذاری شما بالاتر از میانگین بازدهی جامعه باشد، باید عملکردی بهتر از آن ها داشته باشید و وقت و تلاش بیشتری را برای بالا بردن دانش مالی خود اختصاص دهید.»

دست به کار شدن، چاره اول و آخر هر چیزی است. راهی بدون قدم برداشتن طی نمی شود و موفقیتی بدون تلاش کردن به بار نمی نشیند. باید شروع کرد. حتی سخت، حتی کوچک و حتی با پاهایی لرزان اما باید دست به کار شد. این بزرگ ترین رمز موفقیت است!

می خوانم اما با فکر خودم!

جملات انگیزشی به ما دریچه ای از افکار انسان های موفق را نشان می دهند. به همین دلیل، جذاب و خواندنی هستند. خواندن این جمله ها و تاثیر گرفتن از آنها برای کسانی که در اول راه هستند بسیار مفید است اما باید نکته ای را در نظر داشته باشید. به این جمله ها نگاه کنید، آنها را بخوانید، درباره شان فکر و بحث کنید اما هرگز آنها را به عنوان یک قانون نپذیرید. هر کسی باید با طرز فکر خودش مسیر رسیدن به موفقیت هایش را طی کند. خواندن فکر بزرگان تا جایی مفید است که جای فکر کردن ما را نگیرد. به قول کوکو شانل، طراح معروف فرانسوی، شجاعانه ترین حرکت این است که هنوز هم از فکر خودت استفاده کنی، آن هم با صدای بلند!

ادامه مطلب