Lines_Background
وبینار آنلاین خانه‌سرمایه
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایهآموزش ترید از صفر صفر

بلاک چین

عدد نانس (Nonce) چیست؟
مفهوم عدد نانس (Nonce) در بلاکچین...

عدد Nonce در بلاک چین عددی تصادفی است که ماینرها در فرایند استخراج بلوک تغییر می دهند. هدف این تغییر و محاسبه مجدد هش بلوک، به دست آوردن یک هش با الگوی خاص است که شرایط معادله اثبات کار را برآورده کند. این فرایند نیازمند تلاش محاسباتی زمان بر است و به دلیل ماهیت تصادفی آن، به قدرت محاسباتی بالا نیاز دارد.

استفاده از این عدد در بلاک چین به منظور ایجاد امنیت شبکه و جلوگیری از تغییرات غیرمجاز در بلوک هاست. با تغییر حتی کوچکی در این عدد، هش بلوک کاملاً تغییر می کند و برای تغییر یک بلوک قبلی به تغییر عدد نانس و محاسبه مجدد هش بلوک نیاز است که به قدرت محاسباتی زیادی نیاز دارد.

عدد نانس در بلاک چین متغیری مهم و دارای کاربردهای چندگانه است. در این مقاله به طور مفصل درباره چیستی عدد نانس و چیستی آن در بلاک چین و کاربردهای دیگر آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.

عدد Nonce چیست؟

این عدد یک مفهوم رمزنگاری است که در زمینه های مختلف از جمله رمزنگاری کلید عمومی، رمزنگاری بلوکی (Block ciphers) و شبکه های بلاک چین (Blockchain) استفاده می شود. در شبکه های بلاک چین نیز نانس برای ایجاد یک هش یکتا در فرایند استخراج بلوک به کار می رود.

ماینرها (ماینرهای بلاک چین) باید با یافتن نانس معتبر، معادله های ریاضیاتی پیچیده ای را حل کنند تا بتوانند بلوک جدیدی را به زنجیره بلاک بیفزایند. این فرایند، کار اثبات کار (Proof-of-Work) نامیده می شود و روشی ایمن برای تحقق توافق بین شرکت کنندگان در شبکه بلاک چین است.

عدد Nonce عددی تصادفی و یکتاست که به صورت موقت و تصادفی ایجاد می شود. این عدد برای اهداف مشخصی ایجاد شده و اصطلاح «Nonce» درواقع مخفف عبارت «Number Used Once» است که معنای یک بار استفاده از عدد را می دهد.

این عدد در رمزنگاری بلوکی، برای ایجاد ورودی یا برچسب تصادفی در فرایندهای رمزنگاری استفاده می شود؛ برای مثال در وقت رمزنگاری پیام با استفاده از الگوریتم AES، نانس به عنوان بخشی از ورودی (به منزله یک برچسب) برای رمزنگاری بلاک استفاده می شود. با این اقدام هر بار که پیامی با استفاده از کلید رمزنگاری بلاکی رمزگشایی می شود، خروجی متفاوتی به دست بیاید.

عدد نانس Nonce در بلاک چین چیست؟

این عدد در شبکه های بلاک چین در بلوک ها استفاده می شود. هر بلوک در یک شبکه بلاک چین یک هش (Hash) دارد که نتیجه ای از عملیات هش یا Hashing است که روی داده های هر بلوک اثر می گذارد. برای ایجاد هش یکتا و تأیید بلوک، لازم است ماینرها معادله های ریاضیاتی پیچیده ای را حل کنند.

این معادله ها معادله اثبات کار (Proof-of-Work Equation) نیز شناخته می شوند. وظیفه ماینرها یافتن راه حل معادله و رمزگشایی معادله است. این معادله به صورت خلاصه شامل هش داده های بلوک فعلی، هش بلوک قبلی و عدد نانس است. هدف ماینرها این است که عدد Nonce را تغییر دهند و معادله را با تغییرات عدد نانس به طور مکرر حل کنند تا به هشی که مدنظر آن هاست برسند.

برای مثال، در بیت کوین، معادله اثبات کار برای استخراج بلوک ها از الگوریتم ماینینگ (Mining) به نام الگوریتم ((PoW) Proof-of-Work) استفاده می کند. ماینرها باید عدد نانس را به گونه ای تغییر دهند که هش بلوک تولیدشده توسط آن ها که شامل هش بلوک قبلی و داده های بلوک فعلی است، شرایط خاصی را برآورده کند. این شرایط از قبیل داشتن تعدادی صفر در ابتدای هش است که به عنوان سختی ماینینگ (Mining Difficulty) شناخته می شود.

با تغییر عدد Nonce و تکرار حل معادله اثبات کار، ماینرها به تدریج به هش مورد نظر می رسند و بلوک جدید را ایجاد می کنند. به عنوان پاداش برای حل معادله و ایجاد بلوک جدید، ماینر موفق یک مقدار از واحد ارز شبکه (مثلاً بیت کوین) دریافت می کند.

با استفاده از عدد Nonce فرایند استخراج بلوک ها در شبکه بلاک چین قابل تنظیم و تأمین امنیت شبکه می شود؛ زیرا ایجاد هش یکتا و پیدا کردن حل معادله بسیار زمان بر است و به قدرت محاسباتی بالا نیاز دارد.

عدد نانس Nonce در بلاک چین چیست؟

کاربردهای نانس در بلاک چین

عدد نانس در بلاک چین کاربردهای مختلفی دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره کرده ایم:

  1. استخراج بلوک: در شبکه های بلاک چین مبتنی بر الگوریتم اثبات کار (Proof-of-Work) مانند بیت کوین، ماینرها برای استخراج بلوک های جدید به حل معادله پیچیده نیاز دارند. عدد نانس در اینجا استفاده می شود تا ماینرها با تغییر آن، هش بلوک را به گونه ای تولید کنند که شرایط خاصی را برآورده کند. این فرایند نیازمند تلاش محاسباتی بالا و استفاده از قدرت محاسباتی قوی است.
  2. احراز هویت و امضای دیجیتال: در بلاک چین عدد نانس می تواند در فرایندهای احراز هویت و امضای دیجیتال استفاده شود؛ برای مثال، در رمزنگاری کلید عمومی (Public Key Cryptography) امضای دیجیتال براساس یک عدد نانس تولید می شود تا امنیت اطلاعات تضمین شود.
  3. حفظ یکتایی بلوک: هر بلوک در شبکه بلاک چین هش مختص به خود را دارد. با تغییر عدد نانس در فرایند استخراج بلوک، هش بلوک نیز تغییر می کند. این امر سبب حفظ یکتایی بلوک می شود؛ زیرا حتی تغییر کوچکی در عدد نانس به تولید هش جدید و متفاوت می انجامد.
  4. جلوگیری از تغییرات در بلوک های قبلی: در بلاک چین، بلوک ها به صورت پیوسته به هم متصل می شوند و تغییر در بلوکی سبب تغییر در هش های بلوک های بعدی می شود. از عدد نانس استفاده می شود تا فرایند تغییر در یک بلوک و تمامی بلوک های بعدی زمان بر و محاسباتی نشود.
  5. مقاومت در برابر حملات: استفاده از عدد نانس و الگوریتم اثبات کار در استخراج بلوک ها به شبکه بلاک چین امنیت بیشتری می بخشد. این روش ایجاد هش یکتا و سختی ماینینگ که عدد Nonce آن را کنترل می کند، به شبکه امکان مقاومت در برابر حملات نفوذ و تغییرات ناخواسته را می دهد.

در کل عدد Nonce در بلاک چین در بسیاری از جوانب امنیتی و عملکردی این فناوری استفاده می شود و به حفظ یکتایی بلوک ها، امنیت شبکه و جلوگیری از تغییرات ناخواسته کمک می کند.

کاربردهای نانس در بلاک چین

چطور عدد نانس را در بلاک چین پیدا کنیم؟

همان طور که قبلاً نیز گفتیم، برای پیدا کردن عدد Nonce در بلاک چین، ماینرها باید معادله اثبات کار (Proof-of-Work Equation) را حل کنند. این فرایند تقریباً بی شمار است و به تلاش محاسباتی بسیار بالا نیاز دارد. در ادامه، فرایند یافتن عدد نانس در بلاک چین را به صورت کلی توضیح داده ایم:

  1. داده های بلوک: ماینر برای استخراج بلوک جدید، داده های مربوط به بلوک قبلی و داده های بلوک فعلی را در اختیار دارد. این داده ها شامل هش بلوک قبلی، تراکنش ها، زمان ایجاد بلوک و سایر اطلاعات مربوط است.
  2. تغییر عدد نانس: ماینر این عدد را به صورت تصادفی تغییر می دهد و به هش داده های بلوک و عدد نانس، یعنی به معادله اثبات کار، اعمال می کند.
  3. محاسبه هش: ماینر هش بلوک جدید را با استفاده از الگوریتم هش (مثلاً الگوریتم SHA-256 در بیت کوین) محاسبه می کند.
  4. بررسی شرایط خاص: هش بلوک محاسبه شده بلوک جدید را بررسی می کند تا شرایط خاصی که لازم است به وجود بیاید تأیید شود. این شرایط برای مثال در بیت کوین شامل تعدادی صفر در ابتدای هش است که Mining Difficulty شناخته می شود.
  5. تلاش مجدد: با برآورده نشدن شرایط خاصی که قبل تر گفتیم، ماینر باید مجدد عدد نانس را تغییر دهد و مراحل ۲ تا ۴ را تکرار کند. این فرایند تا زمانی که عدد Nonce مناسب که شرایط خاصی را برآورده می کند ادامه دار خواهد بود.
  6. یافتن عدد نانس موفق: هنگامی که عدد نانس مناسب پیدا شود و هش بلوک جدید شرایط خاص را برآورده کند، ماینر این بلوک را به شبکه ارسال می کند و از جایزه استخراج (مثلاً بیت کوین) به عنوان پاداش برای کشف عدد نانس موفق بهره مند می شود.

فرایند پیدا کردن عدد نانس در بلاک چین یک فرایند تلاش محاسباتی و نیازمند قدرت محاسباتی بالا و تلاش زمان بر است. ماینرها با تکرار این فرایند، به طور تصادفی و تدریجی به عدد نانس مورد نظر می رسند تا بلوک جدید را استخراج کنند و به شبکه بلاک چین بیفزایند.

چطور عدد نانس را در بلاک چین پیدا کنیم؟

عدد نانس کجا قرار می گیرد؟

عدد Nonce در بلاک چین در ساختار بلوک قرار می گیرد. در هر بلوک، عدد نانس به عنوان یکی از فیلدها درج می شود. ساختار یک بلوک در بلاک چین معمولاً شامل اطلاعات زیر است:

  1. هش بلوک قبلی (Previous Block Hash): یک مقدار هش که به بلوک قبلی در شبکه اشاره کرده و بین بلوک ها ارتباط را برقرار می کند.
  2. داده های تراکنش (Transaction Data): لیستی از تراکنش هایی که در بلوک جدید صورت می گیرند.
  3. زمان ایجاد بلوک (Timestamp): زمان دقیقی که بلوک ایجاد شده است.
  4. عدد نانس (Nonce): عددی که ماینر برای استخراج بلوک باید تغییر دهد تا شرایط خاصی را برآورده کند و هش بلوک جدید را بسازد.
  5. هش بلوک (Block Hash): نتیجه عملیات هش در تمامی داده های بلوک که شامل بلوک قبلی، داده های تراکنش، زمان ایجاد بلوک و عدد نانس می شود.

عدد نانس کجا قرار می گیرد؟

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم درباره عدد نانس که عددی تصادفی است و ماینرها در فرایند استخراج بلوک که برای حل معادله اثبات کار در بلاک چین آن را تغییر می دهند صحبت کنیم. سپس درباره کارکردهای عدد نانس که شامل استخراج بلوک، احراز هویت و امضای دیجیتال، جلوگیری از حملات هکری و… است صحبت کردیم. درنهایت نیز به بررسی اینکه چطور می توان عدد نانس را پیدا کرد و چگونه از آن استفاده کرد پرداختیم.

پرسش های متداول

این عدد یک مفهوم رمزنگاری است که در زمینه های مختلف از جمله رمزنگاری کلید عمومی، رمزنگاری بلوکی (Block ciphers) و شبکه های بلاک چین استفاده می شود

این عدد در شبکه های بلاک چین در بلوک ها که هرکدام یک هش دارند و ماینرها برای ایجاد هش یکتا و تأیید بلوک ها معادلات ریاضیاتی پیچیده ای را حل می کنند استفاده می شود.

این عدد در بلاک چین در موارد مختلفی مانند احراز هویت و امضای دیجیتال، استخراج بلوک، جلوگیری از حملات هکری و حفظ یکتایی بلوک استفاده می شود.

ادامه مطلب
سایدچین (Sidechain) یا زنجیره جانبی چیست؟
سایدچین (Sidechain) یا زنجیره جانبی چیست؟

سایدچین (Sidechain) یا زنجیره های جانبی برای کمک به بلاک چین های از قبل موجود مانند بیت کوین، برای مقیاس پذیری و قابلیت همکاری بیش تر ضروری شده اند آدام بک، مخترع HashCash و مدیر عامل فعلی Blockstream ، اولین مفهوم زنجیرۀ جانبی را در یک مقالۀ دانشگاهی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۴ منتشر کرد. همچنین، تعداد زیادی از مهندسان بیت کوین مانند مت کورالو، لوک دشجر، بنیانگذار  Blockstream، مارک فریدنباخ و…، در این پروژه درگیر بودند.

درحالی‎که بسیاری از نویسندگان مقاله نقش مهمی در توسعۀ ایدۀ ساتوشی ناکاموتو در مورد یک سیستم نقدی الکترونیکی، یعنی ادغام مکانیسم اجماع اثبات کار HashCash در زنجیرۀ بلوکی بیت کوین ایفا کردند، متوجه شدند که اگر بیت کوین قرار است به عنوان یک دارایی مورد استفاده قرار گیرد، هنوز جایی برای بهبود دارد.

زیرساخت بیت کوین در آن زمان با مبادلاتی بین مقیاس پذیری و تمرکززدایی مواجه بود. همچنین نگرانی هایی در مورد حریم خصوصی و سانسور بیت کوین وجود داشت؛ زیرا اگر افراد بیش تری ارز بیت کوین (BTC) را بپذیرند، فناوری های جدیدی که امنیت رمزنگاری بیت کوین را بهبود می بخشند، ضروری تلقی می شوند.

درنتیجه، یک فناوری جدید یعنی زنجیره های جانبی پیشنهاد شد که بیت کوین ها و سایر دارایی های دفتر کل را قادر می سازد بین چندین بلاک چین منتقل شوند. این فناوری به کاربران امکان می دهد با استفاده از دارایی هایی که از قبل دارند، به سیستم های ارزهای دیجیتال جدید و نوآورانه دسترسی پیدا کنند.

زنجیره جانبی یا سایدچین چیست؟

سایدچین یک شبکۀ بلاک چین مجزا است که از طریق یک گیرۀ دو طرفه به بلاک چین دیگری به نام بلاک چین مادر یا شبکۀ اصلی متصل می شود. این بلاک چین های ثانویه، پروتکل های اجماع خاص خود را دارند که به شبکۀ بلاک چین اجازه می دهد تا حریم خصوصی و امنیت خود را بهبود بخشد و نیروی اضافی مورد نیاز را برای حفظ شبکه به حداقل برساند.

یکی از مؤلفه های کلیدی زنجیره های جانبی، توانایی آن ها برای تسهیل تبادل دارایی بین شبکۀ اصلی و بلاک چین ثانویه است. این بدان معناست که دارایی های دیجیتالی مانند توکن ها می توانند به طور ایمن بین بلاک چین ها منتقل شوند و به پروژه ها اجازه دهند تا اکوسیستم خود را به صورت غیرمتمرکز گسترش دهند.

در عمل، فردی که از شبکۀ اصلی بیت کوین استفاده می کند، باید آن را به یک آدرس خروجی ارسال کند. این آدرس می تواند یک کیف پول سخت افزاری، یک کیف پول آنلاین و یا یک زنجیرۀ جانبی باشد. پس از تأیید تراکنش، اطلاعیۀ تراکنش کامل شده در سراسر شبکۀ بیت کوین پخش می شود. پس از یک بررسی امنیتی کوتاه، بیت کوین ارسالی به زنجیرۀ جانبی منتقل می شود و به کاربران اجازه می دهد تا دارایی های خود را آزادانه در سراسر شبکۀ جدید جابجا کنند.

زنجیرۀ جانبی یا سایدچین چیست؟

ریشه های سایدچین چیست؟

مهم ترین جنبۀ هر حساب از زنجیره های جانبی، بر سه راهی بلاک چین متمرکز است که حول تمرکززدایی، امنیت و مقیاس پذیری می چرخد. درواقع، این سه راهی یکی از بزرگ ترین موانع برای پذیرش جریان اصلی فناوری بلاک چین است.

ظاهراً شبکه ها، سیستم ها یا راه حل های مبتنی بر بلاک چین برای دستیابی به دو عامل دیگر باید روی یکی از عوامل مصالحه کنند. به عنوان مثال، اگر می خواهید عدم تمرکز و همچنین امنیت را اعمال کنید، نمی توانید مقیاس پذیری داشته باشید. هیچ کس دوست ندارد تمرکززدایی و امنیت را به خطر بیندازد؛ زیرا آن ها ویژگی های اساسی فناوری بلاک چین هستند. از سوی دیگر، مقیاس پذیری برای مدت طولانی چشم انداز بلاک چین بوده است. از آنجایی که کاربران برای ساخت  dApp ها به شبکه های مختلف بلاک چین می روند، مقیاس پذیری به یک نیاز اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.

باید بدانید که همواره پاسخ به مسائل مقیاس پذیری در قالب راه حل های مقیاس پذیری لایۀ ۲ یک عامل اطمینان بخش بوده است. برخی از راه‎حل های لایۀ ۲، مانند رول آپ و پلاسما، راه حل های مناسبی را با موفقیت برای مقیاس پذیری ارائه کرده اند. با این حال، زنجیره های جانبی با دیگر راه حل های مقیاس پذیری لایۀ ۲ متفاوت هستند؛ زیرا به اجماع مستقل و پروتکل های امنیتی بستگی دارند. درنتیجه، آن ها توانایی ارائۀ عملکردهای اضافی را خواهند داشت.

ریشه های سایدچین چیست؟

سازندگان  Sidechain چه کسانی هستند؟

پیشینۀ توسعۀ زنجیره های جانبی اهمیت آن ها را در دنیای کریپتو و بلاک چین نشان می دهد. چه کسی مفهوم زنجیرۀ جانبی را در کریپتو ایجاد کرد و چگونه به این طرح رسید؟ همانطورکه پیش تر هم اشاره کردیم، اولین نمونه از مفهوم زنجیرۀ جانبی را در اکتبر ۲۰۱۴، آدام ارائه کرد. آدام خالق HashCash است و به عنوان مدیر عامل فعلی Blockstream کار می کند. علاوه بر این، برخی از مشهورترین کارشناسان بیت کوین نیز در این پروژه حضور داشتند.

نویسندگان قصد داشتند با مفهوم بلاک چین جانبی، از امکانات بهبود بیت کوین برای افزایش جذابیت جهانی آن استفاده کنند. کاغذ سفید مفهوم زنجیرۀ جانبی نظرات نویسندگان را در مورد مبادلات ثابت بین تمرکززدایی و مقیاس پذیری برجسته کرد. در همان زمان، این مقالۀ آکادمیک بر نگرانی های مربوط به حریم خصوصی و سانسور با بیت کوین تأکید کرد. بنابراین، نیاز به فناوری های جدید برای بهبود امنیت رمزنگاری بیت کوین در تشویق پذیرش جریان اصلی بیت کوین توسط کاربران بیش تر مشخص شد.

سازندگان  Sidechainچه کسانی هستند؟

سایدچین ها چگونه کار می کنند؟

زنجیره های جانبی به عنوان خطوط سریع در جاده کار می کنند. آن ها امکان انتقال دارایی ها و تراکنش های دیجیتال را از شبکۀ اصلی بلاک چین به زنجیره ای جداگانه از بلوک ها فراهم می کنند؛ جایی که می توان داده ها را سریع تر پردازش و تراکنش های بیش تری را بدون ایجاد تراکم شبکه تأیید کرد.

از آنجا که آن ها از اعتبارسنجی ها و مکانیسم های اجماع خود استفاده می کنند، مجبور نیستند حاکمیت خود را به شبکۀ اصلی واگذار کنند. این حاکمیت همچنین به این معنی است که اگر نقض امنیت در یک زنجیرۀ جانبی رخ دهد، امنیت شبکۀ اصلی را به خطر نخواهد انداخت.

ارتباط بین این زنجیره ها و زنجیرۀ اصلی، از طریق دو جزء کلیدی -گیره های دو طرفه و فدراسیون ها- تسهیل می شود. در حال حاضر، به همان اندازه که ممکن است ساده به نظر برسد، چند مؤلفۀ کلیدی وجود دارد که به زنجیره های جانبی اجازه می دهد تا به طور مؤثر عمل کنند. این اجزا عبارتند از:

  • گیرۀ دو طرفه؛
  • قراردادهای هوشمند.

سایدچین  ها چگونه کار می کنند؟

گیرۀ دوطرفه

زنجیره های جانبی برای تسهیل انتقال دارایی های دیجیتال بین بلاک چین ها، بدون توجه به اینکه دارندۀ دارایی ها چه کسی است، توسعه یافته اند. دارایی های دیجیتال باید بدون هیچ گونه ریسک طرف مقابل قابل جابجایی باشند؛ به این معنی که هیچ نیروی ثانویه ای نباید بتواند جلوی انتقال دارایی را بگیرد.

برای تسهیل این انتقال بین بلاک چین ها، یک گیرۀ دوطرفه مورد نیاز است. شما می توانید این گیره را به عنوان یک تونل دو طرفه با ماشین ها در هر دو جهت در نظر بگیرید.

با توجه به کاغذ سفید زنجیرۀ جانبی، یک گیرۀ دوطرفه به صورت زیر تعریف می شود:

«مکانیسمی که سکه ها توسط آن بین زنجیره های جانبی جابه جا می شوند. یک زنجیرۀ جانبی متصل به زنجیره ای است که دارایی های آن را می توان از زنجیره های دیگر وارد کرد و به آن بازگرداند».

به بیان ساده، یک گیرۀ دوطرفه به دارایی های دیجیتالی، مانند بیت کوین، اجازه می دهد که بین شبکۀ اصلی و زنجیرۀ جانبی جدید منتقل شوند. جالب اینجاست که «انتقال» یک دارایی دیجیتال هرگز اتفاق نمی افتد. دارایی ها در واقع منتقل نمی شوند؛ در عوض، آن ها در شبکۀ اصلی قفل می شوند، درحالی که مقدار معادل آن در زنجیرۀ جانبی باز می شود. در نتیجه، در هر عملیات باید فرض شود که «تأییدکنندگان» درگیر در پیوند دو طرفه، صادقانه عمل می کنند. در غیر این صورت، نقل و انتقالات تقلبی ممکن است انجام شده یا انتقال واقعی متوقف شود.

سایدچین  ها چگونه کار می کنند؟

قراردادهای هوشمند

برای انتقال دارایی های دیجیتال بین یک زنجیرۀ جانبی و شبکۀ اصلی آن، باید یک فرآیند خارج از زنجیره (تراکنش هایی که خارج از بلاک چین انجام می شوند) ایجاد شود که داده ها را بین دو بلاک چین منتقل کند.

همانطورکه پیش تر اشاره شد، از آنجایی که انتقال دارایی های دیجیتال بین زنجیرۀ مادر و زنجیرۀ جانبی واقعی نیست، دارایی های دیجیتال در دو طرف دو بلاک چین قفل شده و پس از تأیید تراکنش از طریق یک قرارداد هوشمند، آزاد می شوند.

قراردادهای هوشمند با اعمال تأییدکننده ها در شبکۀ اصلی و زنجیرۀ جانبی برای تأیید صادقانۀ تراکنش های زنجیره ای استفاده می شوند. هنگامی که تراکنشی اتفاق بیفتد، یک قرارداد هوشمند به شبکۀ اصلی اطلاع می دهد که یک رویداد اتفاق افتاده است.

پس از آن فرآیند خارج از زنجیره، اطلاعات تراکنش را به یک قرارداد هوشمند در زنجیرۀ جانبی منتقل کرده و تراکنش را تأیید می کند. پس از تأیید رویداد، وجوه را در زنجیرۀ جانبی آزاد می کند و به کاربران این امکان را می دهد تا دارایی های دیجیتال را در هر دو بلاک چین جابجا کنند. توجه داشته باشید، این فرآیند می تواند از شبکۀ اصلی به زنجیرۀ جانبی یا بالعکس رخ دهد.

سایدچین  ها چگونه کار می کنند؟

یک زنجیرۀ جانبی چگونه ساخته شده است؟

زنجیره های جانبی مانند بلاک چین های کوچک و مستقل عمل می کنند. چیزی که آن ها را از زنجیرۀ اصلی متمایز می کند، این است که کوچک تر، سریع تر و متمرکزتر هستند. کار اصلی آن ها پردازش و اعتبارسنجی داده ها برای زنجیرۀ اصلی یا افزودن قابلیت هایی اضافی است. برای انجام این کار، آن ها به روش های زیر با mainchain ارتباط برقرار می کنند:

استفاده از گیرۀ دوطرفه

روش اول، استفاده از یک گیرۀ دوطرفه است. این گیره ها دو بخش دارند و از تأیید پرداخت ساده (SPV) برای اطمینان از مالکیت سکه ها استفاده می کنند:

  • قفل کردن: این گیره برای حرکت سکه ها یا ژتون ها از زنجیرۀ اصلی به زنجیرۀ جانبی است. برای انجام این کار، سکه ها در یک آدرس خروجی قفل می شوند تا از وجود سکه های رایگان در هر دو زنجیره جلوگیری شود. هنگامی که سکه ها به طور ایمن قفل می شوند تا در جای دیگری خرج نشوند، مقدار معادل آن روی زنجیرۀ جانبی آزاد می شود. سپس سکه ها به یک کیف پول یا قرارداد هوشمند در زنجیرۀ جانبی که توسط یک ماشین یا کد کنترل می شود، فرستاده می شوند. برای بازیابی سکه ها، باید اقدامات خاصی انجام شود.
  • رها کردن: این گیره زمانی استفاده می شود که فردی بخواهد سکه ها یا توکن های خود را از زنجیرۀ جانبی بازیابی کرده و قفل آن ها را در زنجیرۀ اصلی باز کند. این فرآیند سخت تر از قفل کردن سکه ها است. برای بازیابی، سکه های نشان دهنده روی زنجیرۀ جانبی باید از بین بروند؛ درنتیجه سکه های روی زنجیرۀ اصلی آزاد شوند و از تکراری شدن آن ها جلوگیری شود.

یک زنجیرۀ جانبی چگونه ساخته شده است؟

فدراسیون

دوم، وجود یک فدراسیون است؛ اگرچه این بخش در همۀ زنجیره های جانبی وجود ندارد:

فدراسیون ها واسطه هایی هستند که وظیفۀ قفل و رهاسازی بین زنجیره های جانبی و زنجیره های اصلی را بر عهده دارند. آن ها گاهی اوقات به عنوان تهدیدی برای تمرکز تلقی می شوند. با این حال، آن ها در حفظ یکپارچگی معاملات بین زنجیره ها بسیار مفید هستند. برخی از آن ها مبتنی بر ماشین هستند؛ به این معنی که از کد ساخته شده اند؛ درحالی که برخی دیگر را سازمان نماینده زنجیرۀ جانبی ساخته است.

فدراسیون اطمینان حاصل می کند که سکه های ضرب شده دقیقاً با سکه های قفل شده در زنجیرۀ اصلی قبل از مجاز کردن هر تراکنش یا «آزادسازی» هر سکه از یک زنجیره به زنجیرۀ دیگر مطابقت دارند. اگر بین مقادیر مغایرت وجود داشته باشد، فدراسیون معامله را مسدود خواهد کرد. این بدان معنی است که زنجیرۀ جانبی هرگز ارزش بیش تری از زنجیرۀ اصلی نخواهد داشت.

با استفاده از زنجیرۀ جانبی برای پردازش تراکنش ها و تأیید داده ها، مقیاس پذیری زنجیرۀ اصلی بهبود می یابد و تراکنش ها می توانند سریعتر پردازش شوند. به همین دلیل، کاربران اغلب سکه های خود را به زنجیرۀ جانبی منتقل می کنند تا وظایف خود را انجام دهند یا قراردادهای هوشمند را سریع تر اجرا کنند و پس از آن آن ها را به زنجیرۀ اصلی بازگردانند.

یک زنجیرۀ جانبی چگونه ساخته شده است؟

فدراسیون ها چه نقشی در زنجیره های جانبی دارند؟

برای تضمین یکپارچگی تراکنش ها بین شبکۀ اصلی و زنجیرۀ جانبی، یک طرف میانی مورد نیاز است. این نقطۀ میانی توسط فدراسیون ها مدیریت می شود که می توانند مبتنی بر کد یا گروهی از افراد باشند. فدراسیون ها مسئول بررسی فرآیندهای قفل و آزادسازی هستند. آن ها بررسی می کنند که آیا سکه های قفل شده با سکه های آزادشده مطابقت دارند یا خیر و اطمینان حاصل می کنند که ارزش زنجیرۀ جانبی هرگز از ارزش زنجیرۀ اصلی بیش تر نمی شود.

مزایای سایدچین چیست؟

سایدچین در ابتدا به عنوان یک راه حل مقیاس پذیر ایجاد شد، اما چندین مزیت مختلف را ارائه داد که به بهبود کارایی کلی بلاک چین کمک کند:

مقیاس پذیری

شاید یکی از بزرگ ترین نقاط قوت زنجیره های جانبی توانایی آن ها در حل مشکلات مقیاس پذیری بلاک چین باشد. با افزایش ظرفیت تراکنش، زنجیره های جانبی امکان پردازش داده های بیش تری را بدون کندی یا شکست شبکه فراهم می کنند. آن ها همچنین هزینۀ معاملات را کاهش می دهند. این امر تکامل فناوری بلاک چین را به عنوان یک راه حل غالب برای آینده تسهیل می کند.

ارتقاء آسان

از آنجایی که بلاک چین غیرمتمرکز است، اغلب اوقات،تصمیم گیری در مورد ارتقا و ایده های جدید یک چالش خواهد بود. زنجیره های جانبی به روزرسانی های جدید را به طور جداگانه از زنجیرۀ اصلی آزمایش می کنند که منجر به کارایی بیش تر، اجماع سریع تر و تکامل مطمئن تر فناوری به عنوان یک کل می شود.

انعطاف پذیری

یکی دیگر از مزایای مهمی که زنجیره های جانبی دارند، تعامل بین دو ارز دیجیتال مجزا در سیستم بلاک چین است. درواقع می توان زنجیره های جانبی مستقلی را برای ارزهای دیجیتال مختلف ایجاد کرد که می توانند به زنجیرۀ اصلی متصل شوند و اجازۀ مبادلات را بدهند.

کارایی

زنجیره های جانبی می توانند زنجیرۀ اصلی را کاربردی تر کنند. به عنوان مثال، آن ها می توانند از قراردادهای هوشمند استفاده کرده و ایجاد dApp های مختلف را برای بلاک چین هایی که در غیر این صورت قادر به انجام آن نیستند، مانند بیت کوین، تسهیل کنند.

مزایای سایدچین چیست؟

معایب سایدچین چیست؟

به همان اندازه که زنجیره های جانبی ممکن است برای فناوری بلاک چین مفید باشند، معایب متعددی دارند که باید به آن ها اشاره کرد:

امنیت پایین

زنجیره های جانبی توسط لایۀ ۱ ایمن نمی شوند و برای امنیت به اعتباردهنده های خود وابسته هستند. جذب تعداد زیادی از اعتباردهنده های علاقه مند می تواند دشوار باشد؛ به ویژه برای زنجیره هایی که توکن های بومی ندارند و می توانند به عنوان مشوق عمل کنند. به عنوان زنجیره های کوچک تر، آن ها در برابر حملات احتمالی آسیب پذیرتر هستند.

عدم تمرکز

زنجیره های جانبی متمرکزتر از زنجیره های مادر در نظر گرفته می شوند. در مقایسه با بلاک چین های اصلی، آن ها به تعداد ماینر کم تری متکی هستند که باعث می شود پردازش تراکنش کم تر غیرمتمرکز باشد.

اهمیت زنجیرۀ جانبی بلاک چین

توسعه دهندگان و شرکت کنندگان بلاک چین برای آزمایش ویژگی ها و تجربۀ موارد دیگری که معمولاً در زنجیرۀ اصلی شبکه موجود نیستند، از زنجیره های جانبی استفاده می کنند. از زنجیره های جانبی نیز می توان برای سرعت بخشیدن به نهایی شدن تراکنش ها و کاهش هزینه های کلی تراکنش استفاده کرد.

زنجیره های جانبی برای دسترسی به بلاک چین حیاتی هستند؛ زیرا به کاربران امکان می دهند از دارایی های رمزنگاری شدۀ خود برای موارد مختلف استفاده کنند. به عنوان مثال، در مورد تراکنش های بیت کوین، نیازی به صرف هزینه های زیاد یا ساعت ها منتظرماندن برای اعتبارسنجی تراکنش نیست.

اهمیت زنجیرۀ جانبی بلاک چین

امنیت زنجیرۀ جانبی

امنیت زنجیرۀ جانبی براساس شبکه متفاوت است. در بیش تر موارد، یک زنجیرۀ جانبی از شکل امنیتی خاص خود از طریق یک روش اجماع مانند اثبات کار (PoW) یا اثبات سهام (PoS) استفاده می کند. گفته می شود زنجیره های جانبی برای حفظ امنیت خود به اعضای اختصاصی مختلفی نیاز دارند؛ در غیر این صورت، آن ها قربانی هک و سایر تهدیدها می شوند.

در برخی موارد خاص، مانند Ardor، زنجیره های جانبی امنیت زنجیرۀ اصلی را به ارث می برند. درواقع همۀ تراکنش ها از طریق زنجیرۀ اصلی بررسی و تأیید می شوند و زنجیرۀ جانبی بیش تر به عنوان یک راه بهبودیافته برای تعامل با پروتکل های خاص عمل می کند.

پلتفرم های سایدچین کدامند؟

امروزه بسیاری از پروژه ها روی فناوری سایدچین یا زنجیرۀ جانبی کار می کنند. بیایید نگاهی به چند نمونۀ محبوب بیندازیم و نحوۀ کار آن ها را بررسی کنیم:

RSK (RootStock)

RootStock  به بلاک چین بیت کوین متصل بوده و دارای برنامه های غیرمتمرکز برای تعامل کاربران است. هنگام قفل کردن بیت کوین  (BTC)، دارایی ها به بیت کوین هوشمند (SBTC) تبدیل می شوند که دارندگان می توانند با قراردادهای هوشمند شبکه از آن استفاده کنند. قراردادهای هوشمند یک فناوری محبوب هستند که در بسیاری از شبکه های بلاک چین، به ویژه برنامه نویسی اتریوم، استفاده می شوند.

قراردادهای هوشمند، برنامه های غیرمتمرکز را در شبکۀ اتریوم فعال می کنند؛ اما کد چنین توافق هایی به طور بومی در زنجیرۀ اصلی بیت کوین یکپارچه نشده است. زنجیرۀ جانبی بیت کوین RootStock استفاده از قراردادهای هوشمند را از طریق یک زنجیرۀ جانبی امکان پذیر می سازد؛ به این معنی که کاربران برای استفاده از این قابلیت، نیازی به تبدیل بیت کوین به دارایی های دیگر ندارند. قراردادهای هوشمند RSK بیانیه های if-then خودکار و ایمن هستند که برای ایجاد یک محیط غیرقابل اعتماد برای دو طرف برای تبادل ارزش استفاده می شوند.

پلتفرم های سایدچین کدامند؟

به طور خاص، RootStock به کاربران امکان می دهد تا بیت کوین خود را قرض دهند. وام دهندگان می توانند در بیت کوین قرض داده شدۀ خود سود کسب کنند؛ وام گیرندگان هم کنترل نسبتاً زیادی بر پرداخت سود خود دارند.

در این مورد، RootStock  نیاز به یک بانک سنتی یا دیگر مؤسسۀ مالی شخص ثالث را از بین می برد. به طور معمول، یک بانک در قرارداد وام و استقراض حرف آخر را می زند، کارمزدها را می پذیرد و معامله را تسهیل می کند. با  RSK، دو طرف شرکت کننده می توانند شرایط قرارداد را تعیین کنند و آن ها را به اجرا بگذارند.

RIFOS

در نهایت، RootStock زیرساخت خود را از طریق RIFOS گسترش خواهد داد؛ یک پلتفرم چند وجهی برای کاربران برای مدیریت هویت، ارتباطات، ذخیره سازی فایل و موارد دیگر، همه در یک فضای غیرمتمرکز. RIFOS، همراه با فناوری قراردادهای هوشمند، از استفاده از اینترنت غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین پشتیبانی می کند.

بلاک چین Ardor

شبکۀ بلاک چین آردور از معماری زنجیره ای والدین به فرزند استفاده می کند. در این مورد، بلاک چین مادر، زنجیرۀ اصلی Ardor است که تمام تراکنش ها را ذخیره می کند و همۀ پروتکل های امنیتی و موارد دیگر را ارائه می دهد. توسعه دهندگان بلاک چین می توانند زنجیره های منحصربه فردی ایجاد کنند که به زنجیرۀ اصلی متصل هستند.

هر زنجیرۀ کودک دارای رمزارز و مورد استفادۀ خاص خود است و این ارزهای رمزنگاری شده همگی در یک صرافی منفرد Ardor محور برای تجارت فهرست شده اند. اساساً، Ardor  در حال ایجاد شبکه ای از اقتصادهای بلاک چین است که همگی با یکدیگر قابل همکاری هستند. ایده این است که از یک زنجیرۀ فرزند به عنوان پایگاه داده یا نوع دیگری از ثبت سوابق برای هر آنچه که توسعه دهنده قصد دارد استفاده شود. Ardor فرآیند ایجاد بلاک چین را با حفظ امنیت و اعتبارسنجی تراکنش در زنجیرۀ اصلی ساده سازی خواهد کرد تا از مسدودشدن زنجیرۀ کودک جلوگیری کند.

امکانات Ardor

Ardor  کاملاً مبتنی بر الگوریتم Proof of Stake است که باعث می شود هر کسی بتواند بدون نیاز به سخت افزار گران قیمت در امنیت و مدیریت شبکه شرکت کند. علاوه بر این، فناوری زنجیره فرزند شبکه باعث می شود که هر کسی بتواند بدون درک کد یا توسعه از بلاک چین خود استفاده کرده و دسترسی به بلاک چین را برای کاربران سراسر جهان ساده تر کند.

پلتفرم های سایدچین کدامند؟

توکن بلاک چین Ardor

توکن ARDR در بلاک چین اردور برای حاکمیت استفاده می شود، درحالی که زنجیره های کودک هر کدام ارزهای دیجیتال خود را برای تعامل دارند.

Liquid

Liquid  شبکه ای برای برنامه های غیرمتمرکز مانند پلتفرم های وام دهی و صرافی ها است. واحد پول این پروژه، LBTC، توسط بیت کوین با نسبت ۱: ۱ پشتیبانی می شود.

کاربران می توانند بیت کوین خود را به LBTC تبدیل کرده و از آن برای به دست آوردن سایر ارزهای دیجیتال مبتنی بر Liquid، قرض دادن آن برای بهره و یا حتی انتشار استیبل کوین های جدید و سایر انواع دارایی ها استفاده کنند. مشابه  RootStock، Liquid  موارد استفادۀ دیگری را در اختیار دارندگان بیت کوین قرار می دهد که در زنجیرۀ اصلی بیت کوین موجود نیستند.

فدراسیون Liquid

Liquid  به دلیل مدل حاکمیتی یا فدراسیون آن متمایز است. فدراسیون Liquid  از سه لایۀ کارگزاران، اعضا و گره های کامل تشکیل شده است.

فانکشنری ها کاربران تخصصی ای هستند که تراکنش های بین بیت کوین و شبکۀ لیکویید را تأیید می کنند. اعضا LBTC  را برای رأی دادن به پیشنهادات شبکه نگه می دارند. Full Nodes  نیز برای اطمینان از اعتبارسنجی صحیح تراکنش ها، فعالیت Functionaries را دوبار بررسی می کند.

درحالی که دو سطح اول برای عملکرد Liquid حیاتی هستند، گره های کامل آخرین مرحله هستند. فول نودها اختصاصی ترین کاربران Liquid هستند و اطمینان می دهند که تراکنش ها همیشه قابل تأیید باشند و هیچ مزاحمتی برای شبکه ایجاد نشود.

پلتفرم های سایدچین کدامند؟

چرا بلاک چین ها به زنجیرۀ جانبی نیاز دارند؟

نکتۀ جالب توجه در مورد سایدچین ها این است که تراکنش ها را به طور مؤثر و با کم ترین هزینه پردازش می کنند. اگر از اواسط سال ۲۰۲۰ اتریوم را خریداری کرده یا از آن استفاده کرده اید، می دانید که هزینه های گس می تواند گران باشد. کاربران اتریوم در حال حاضر بسیار بیش تر از زمانی است که در ابتدا راه اندازی شد. ازدحام در شبکه باعث کندی زمان پردازش و هزینه های بالا می شود.

زنجیره های جانبی یک راه مؤثر برای افزایش ظرفیت شبکه ارائه می دهند. یکی از دلایل اصلی هجوم کاربران به لایۀ ۱، عدم تمرکز و امنیت آن هاست. این ویژگی، توانایی بلاک چین لایۀ ۱ را برای مقیاس پذیری مهار می کند. زنجیره های جانبی به مقیاس پذیری کمک می کنند، اما برخی تمرکززدایی و امنیت ذاتی لایۀ ۱ را قربانی خواهند کرد.

رشد زنجیره های جانبی چگونه شروع شد؟

زنجیره های جانبی همراه با بیت کوین و اتریوم رشد کرده اند. یک زنجیرۀ جانبی به نام پالیگان در سال گذشته با افزایش هزینه های گس اتریوم، رشد زیادی را تجربه کرده است. Polygon در سال ۲۰۱۹ راه اندازی شد و از تبدیل شدن اتریوم به بلاک چین ترجیحی NFT ها، DeFi  و سایر برنامه ها حمایت کرد. اتریوم به تنهایی می تواند ۱۲ تا ۳۰ تراکنش را در ثانیه پردازش کند. بلاک چین Polygon توان عملیاتی را نزدیک به ۱۰۰۰۰ تراکنش در ثانیه افزایش می دهد.

برای کمک به کمیت افزایش کاربرد Polygon، می توان به بررسی قیمت توکن بلاک چین  Polygon و MATIC کمک کرد. یک توکن MATIC در زمان راه اندازی پروژه فقط یک دهم پنی ارزش داشت. بعد از آن، قیمت این ارز در دسامبر ۲۰۲۱ به ۲.۸۷ دلار رسید؛ یعنی تقریباً ۱۴۰۰۰درصد افزایش را تجربه کرد.

زنجیره های جانبی بیت کوین

تعداد زیادی زنجیرۀ جانبی به غیر از Polygon وجود دارند. این سایدچین ها هر کدام دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که با دیگری متفاوت است. برخی از آن ها به تسهیل کاربرد رو به رشد بلاک چین و ابزار رسانه های اجتماعی مانند  Loom کمک می کنند. Rootstock زنجیرۀ جانبی اصلی است که به مقیاس بیت کوین کمک می کند. پلاسما یک سایدچین محبوب برای توسعه دهندگان در دنیای برنامه های مالی غیرمتمرکز (dApps) است. هدف همۀ آن ها این است که مسئلۀ مقیاس بندی لایۀ ۱ را به روش های متفاوتی حل کنند.

زنجیره های جانبی بیت کوین

نمونه های واقعی از زنجیره های جانبی، شبکۀ Liquid  بیت کوین و روت استاک (RSK) هستند. از آنجایی که هر دو زنجیرۀ جانبی به شبکۀ اصلی بیت کوین گره خورده اند، فقط فعالیت های مربوط به بیت کوین امکان پذیر است.

شبکۀ Liquid یک زنجیرۀ جانبی منبع باز است که توسط  Blockstream روی شبکۀ اصلی بیت کوین ایجاد شد. با استفاده از ویژگی های ذاتی زنجیره های جانبی، زمان کشف بلاک شبکۀ Liquid  تنها یک دقیقه است؛ یعنی بسیار سریع تر از زمان بلوک ۱۰دقیقه ای بیت کوین. این بدان معناست که در مقایسه با بلاک چین بیت کوین، ۱۰ برابر بلاک های بیش تری را می توان به زنجیرۀ جانبی اضافه کرد. این شبکه همچنین به کاربران اجازه می دهد تا با پنهان کردن مقدار و نوع دارایی در حال انتقال، به صورت خصوصی تر با دارایی های دیجیتالی تراکنش کنند.

RSK  یک زنجیرۀ جانبی بوده که برای اجرای قراردادهای هوشمند تعیین شده است. هنگام استفاده از  RSK ، بیت کوین در شبکۀ اصلی قفل می شود و به عنوان بیت کوین هوشمند  (SBTC)، ارز اصلی RSK منتشر خواهد شد.

با توجه به مهارت قرارداد هوشمند  RSK، کاربران برای استفاده از قرارداد هوشمند نیازی به تبدیل بیت کوین خود به دارایی های دیگر ندارند. این بدان معناست که آن ها در سایر شبکه های بلاک چین مانند اتریوم قابل همکاری هستند.

زنجیره های جانبی بیت کوین

پتانسیل زنجیره های جانبی

زنجیره های جانبی پتانسیل زیادی برای گسترش دامنه، مقیاس و پویایی فناوری بلاک چین دارند و به شبکه های بلاک چینی که قبلاً منزوی شده بودند، اجازه می دهند در یک اکوسیستم مشترک ادغام شوند. با درنظرگرفتن یک دیدگاه وسیع، شبکۀ بلاک چین جهانی متشکل از بلاک چین های متعدد را تصور کنید که هر کدام مکانیسم اجماع، قوانین حاکمیتی و چشم انداز خاص خود را دارند، اما همۀ آن ها مستقل از یکدیگر باقی می مانند.

قابلیت همکاری زنجیره ای متقابل که توسط زنجیره های جانبی تسهیل می شود، به کاربران این امکان را می دهد تا به طور یکپارچه در این پروژه های مختلف حرکت کنند.

اصلی ترین پروژه های سایدچین کدامند؟

زنجیره های جانبی راه حل نسبتاً جدیدی محسوب می شوند که هنوز در حال آزمایش هستند. چند پروژه وجود دارند که قبلاً به عنوان راه حل هایی برای افزایش مقیاس پذیری محبوبیت پیدا کرده اند.

  • Polygon : Polygon در ابتدا به عنوان شبکۀ  Matic به دنیای بلاک چین معرفی شد. هدف آن مقابله با چالش مقیاس پذیری اتریوم از طریق راه حل های لایۀ ۲ و زنجیره های جانبی است و ارتباطی بین بلاک چین ها فراهم می کند. این راه حل همچنین دارای سازگاری با ماشین مجازی اتریوم است.
  • Skale : Skaleیک شبکۀ زنجیرۀ جانبی لایۀ ۲ است که روی اتریوم اجرا می شود و توسعۀ dApp را در یک محیط مقرون به صرفه، سریع و کارآمد تسهیل می کند. شبکۀ بلاک چین از طیف گسترده ای از بلاک چین ها و زنجیره های جانبی پشتیبانی کرده و پتانسیل استفاده از اتریوم را برای کاربران از طریق زنجیره های  SKALE بیش تر می کند.
  • SmartBCH: SmartBCH یکی از اولین انواع زنجیره های جانبی است که برای بیت کوین کش طراحی شده است و با EVM و Web3 سازگاری دارد. این برنامه با هدف پشتیبانی از مهاجرت برنامه های DeFi به سیستم بیت کوین کش ایجاد شده است.

سخن پایانی

سایدچین تعاریف متعددی دارد. در کلی ترین مفهوم، یک زنجیرۀ جانبی را می توان به عنوان یک بلاک چین توصیف کرد که می تواند با بلاک چین دیگری تعامل داشته باشد.

دو نوع اصلی از زنجیرۀ جانبی وجود دارد؛ آن هایی که دارای دو بلاک چین مستقل هستند و آن هایی که یک بلاکچین وابسته به دیگری هستند. در مورد اولی، هر دو بلاک چین را می توان به عنوان زنجیرۀ جانبی دیگری در نظر گرفت؛ به این معنی که آن ها برابر هستند و گاهی اوقات هر دو بلاک چین توکن بومی (جدا) خود را دارند. در مورد دومی، یک زنجیرۀ جانبی را می توان به عنوان زنجیرۀ والد و دیگری را به عنوان زنجیرۀ وابسته یا «فرزند» در نظر گرفت. به طور معمول در یک رابطل زنجیرۀ جانبی والد و فرزند، زنجیرۀ فرزند دارایی های خود را ایجاد نمی کند؛ در عوض، هر گونه دارایی را از نقل و انتقالات از زنجیرۀ مادر به دست می آورد. زنجیره های جانبی می توانند با روش های مختلف تعامل داشته باشند. این امر با استفاده از گیرۀ دوطرفه به دست می آید. ساده ترین پیگ دوطرفه به عنوان مثال، یک صرافی متمرکز است.

سؤالات متداول

سایدچین یک شبکۀ بلاک چین مجزا است که از طریق یک گیرۀ دوطرفه به بلاک چین دیگری به نام بلاک چین مادر یا شبکۀ اصلی متصل می شود. این بلاک چین های ثانویه پروتکل های اجماع خاص خود را دارند که به شبکۀ بلاک چین اجازه می دهند تا حریم خصوصی و امنیت خود را بهبود بخشد و نیروی اضافی مورد نیاز برای حفظ شبکه را به حداقل برساند.

سایدچین در ابتدا به عنوان یک راه حل مقیاس پذیر ایجاد شد، اما چندین مزیت مختلف را ارائه می دهد که به بهبود کارایی کلی بلاک چین کمک می کند. مزایای سایدچین عبارتند از: مقیاس پذیری، ارتقاء آسان، انعطاف پذیری و کارایی.

به همان اندازه که زنجیره های جانبی ممکن است برای فناوری بلاک چین مفید باشند، معایب متعددی دارند که شامل امنیت پایین و عدم تمرکز هستند.

توسعه دهندگان و شرکت کنندگان بلاک چین از زنجیره های جانبی برای آزمایش ویژگی ها و تجربۀ موارد دیگری که معمولاً در زنجیرۀ اصلی شبکه موجود نیستند، استفاده می کنند. از زنجیره های جانبی نیز می توان برای سرعت بخشیدن به نهایی شدن تراکنش ها و کاهش هزینه های کلی تراکنش استفاده کرد.

امنیت زنجیرۀ جانبی براساس شبکه متفاوت است. در بیش تر موارد، یک زنجیرۀ جانبی از شکل امنیتی خاص خود از طریق یک روش اجماع مانند اثبات کار (PoW) یا اثبات سهام (PoS) استفاده می کند. گفته می شود که زنجیره های جانبی برای حفظ امنیت خود به اعضای اختصاصی مختلفی نیاز دارند؛ در غیر این صورت، آن ها قربانی هک و سایر تهدیدها خواهند شد.

ادامه مطلب
زی‌کی‌سینک (ZKSync) چیست؟ معرفی بهترین پروژه‌های آن
زی‌کی‌سینک (ZKSync) چیست؟ معرفی بهترین پروژه‌های...

زی کینگ از راه کارهای مقیاس پذیری برای شبکۀ بلاک چین است. مقیاس پذیری لایۀ دوم اتریوم معطوف به دو راه حل است؛ رولاپ دانش صفر ( zero-knowledge rollups) و رولاپ خوشبینانه (optimistic rollups). زی کی سینک بلاک چین لایۀ دوم اتریومی است که از فناوری رولاپ به عنوان فناوری مهمی در راستای توسعۀ مقیاس پذیری استفاده می کند. رولاپ زی کی تراکنش های سطح اتریوم را جمع آوری و آن ها را تأیید می کند؛ یعنی صدها تراکنش به یک بخش تبدیل می شوند و در شبکۀ اتریوم به تأیید می رسند. در ادامه، دربارۀ این موضوع بیش تر برایتان می گوییم.

زی کی سینک (ZKSync) چیست؟

فناوری رولاپ زی کی سینک برای تجمیع تراکنش ها در سطح بلاک چین اتریوم و تأیید آن ها استفاده می شود. سیستم تأیید دانش صفر از امنیت کافی در فرایند رمزنگاری برخوردار است. برای نمونه، راه کارهای رولاپ زی کی می توانند نشان بدهند که تراکنشی مشخص بدون فاش کردن اثبات آن صحیح است. به عبارت ساده، رولاپ های زی کی از رویکردی اطمینان بخش استفاده می کنند و اعتمادکردن به آن را کاملاً مقدور می سازند. حریم خصوصی شبکه هم در بستر این راه کار رعایت می شود. یکی از مزایای زی کی سینک هم گس ُفی ( gas fees) یا همان کارمزد اندک آن روی لایۀ دوم شبکۀ بلاک چین است. کارمزد در به کارگیری این راه کار صدها برابر کم تر و امنیت بیش تر خواهد بود. بنا به نسخۀ به روزشده ای که از زی کی سینک ارائه می شود، در هر ثانیه حدود صد هزار تراکنش قابلیت تحقق پیدا خواهند کرد.

زی کی سینک (ZKSync) چیست؟

زی کی سینک در مقابل رولاپ های خوش بینانه و استارک ور (starkware) چگونه است؟

دو رقیب سرسخت و جدی برای زی کی سینک وجود دارد؛ لایه های دومی که از رولاپ ها استفاده می کنند و راه کار لایۀ دوم دیگری که از فناوری مقیاس پذیری اثبات زی کی (zk-proof ) یا همان استارک ویر بهره می برد. در ادامه، از تفاوت های شاخص میان زی کی سینک و رولاپ های خوش بینانه می خوانید:

  • سرعت پردازش آن چین (on-chain) یا درون زنجیره ای در راه کارهای اثبات زی کی بالاتر هستند؛ چون هیچ زمان انتظاری برای بررسی و کنکاش در خصوص تراکنش در آن ها وجود ندارد.
  • اثبات های زی کی به قدرت محاسباتی بسیار بیش تری نیاز دارند. برای همین است که کم تر در حوزۀ اپلیکیشن های غیرمتمرکز با فعالیت درون زنجیره ای بالا کاربرد پیدا می کنند.
  • رولاپ های خوش بینانه قراردادهای هوشمند را به طور مستقیم در شبکۀ اتریوم پیش می برند اما رولاپ های زی کی این طور عمل نمی کنند.
  • استرک ور کارش را زودتر شروع کرده و درنتیجه سرمایه و درآمد بیش تری را به وجود آورده است. اکوسیستم آن هم وسیع تر به نظر می رسد.
  • استارک ور تا حد اندکی برتر و سریع تر از فناوری رولاپ زی کی است.

توکن زی کی سینک و ایردراپ آن چگونه است؟

زی کی سینک هنوز توکنی بومی برای خود ندارد. با این حال، سازندگان آن به طور رسمی اعلام کرده اند که توکنی بومی و مخصوص به آن عرضه می کنند. از این توکن برای سرمایه گذاری و استیکینگ (staking) یا ولیدیتورشدن (validator) در شبکۀ زی کی سینک استفاده خواهد شد. کاربران زی کی سینک می توانند با ایردراپ (airdrop) تشویق به فعالیت در این شبکه شوند.

توکن زی کی سینک و ایردراپ آن چگونه است؟

چطور می توان از زی کی سینک استفاده کرد؟

برای استفاده از زی کی سینک باید قدم های زیر را طی کنید:

  • حسابتان را پر و فعال کنید.
  • کیف پول مبتنی بر مرورگرتان را به ولت زی کی سینک متصل کنید.
  • مبالغ را به حساب زی کی سینک دیگر منتقل کنید (اختیاری).
  • در اکوسیستم زی کی سینک گشت وگذار و آن را کشف کنید.

پروژه های زی کی سینک را بشناسید

پروژه های مختلفی در اکوسیستم زی کی سینک وجود دارند که حوزه های مختلفی ازجمله موارد زیر را پوشش می دهند:

  • کیف پول ها؛
  • امور مالی؛
  • پول های باپشتوانه؛
  • حوزۀ پرداخت.

کیف پول ها

کیف پول های مختلفی در بستر زی کی سینک تولید شده اند که ازجملۀ آن ها باید به زی کی سینک ولت و ارجنت ولت (Argent Wallet) و نومیو ولت (Numio Wallet) اشاره کنیم.

امور مالی

در حوزۀ امور مالی هم زی کی سینک پروژه های مختلفی را سروسامان داده است که ازجملۀ آن ها می توانیم صرافی زیگ زاگ را نام ببریم که بستری غیرمتمرکز است و از سوی شبکۀ زی کی سینک تقویت و پشتیبانی می شود. فعالیت های پرشمار دیگری هم از سوی زی کی سینک در حوزۀ امور مالی در حال آزمایش است.

پول های باپشتوانه

زی کی سینک در زمینۀ پول ها و ارزهای باپشتوانه یا اصطلاحاً فیات ها هم در حال فعالیت است و پروژه هایی مانند رمپ (Ramp) را برای خرید مستقیم رمزارزها از شبکۀ لایۀ دوی زی کی سینک ساماندهی می کند. بنکسا (Banxa) هم پروژه ای مشابه با چنین امکانی است.

حوزۀ پرداخت

از پروژه هایی مانند زی کی چک اوت (zkCheckout ) برای ایجاد لینک های پرداخت استفاده می شود. پروژه های دیگر این اکوسیستم و شبکه در زمینۀ پرداخت ها هم شامل اسپرینت چک اوت (Sprintcheckout) برای پرداخت های بی نیاز از بانک با سرعت و هزینه اندک می شود.

پروژه های زی کی سینک را بشناسید

بهترین اپلیکشن های غیرمتمرکز دیفای روی زی کی سینک چیست؟

ازجمله بهترین اپلیکیشن های غیرمتمرکزی که از سوی زی کی ارائه می شود، خوب است که به موارد زیر هم اشاره ای داشته باشیم:

  • کرو (curve)؛
  • یرن فایننس (yearn finance)؛
  • تیکر پروتکل (taker protocol).

کرو (curve)

کرو از صرافی های غیرمتمرکزی است که در کنار یونی سواپ (Uniswap) از نخستین مدل های AMM یا بازارساز خودکار به شمار می رفت. هنوز ارزش کل قفل شدۀ (TVL) موجود در کرو زیاد نیست اما با توسعۀ زی کی سینک، آن هم رشد قابل توجهی خواهد داشت.

یرن فایننس (yearn finance)

امکان کشت سود در مزرعۀ دیفای و ییلدفارمینگ (Yield -FARMING) هم با پروژه های زی کی سینک وجود دارد. با وجود یرن فایننس زمینه ای برای سرمایه گذاری و رسیدن به سود و درآمد در اکوسیستم فراهم می شود.

تیکر پروتکل (taker protocol)

این پروتکل برای ایجاد نقدینگیِ دارایی های دیجیتالی استفاده می شود و به کاربران اجازه می دهد تا دارایی های دیجیتالی مختلف ازجمله ان اف تی های مختلف (NFT) را اجاره و دریافت کنند.

در آخر

زی کی سینک به عنوان بلاک چین لایۀ دوم اتریوم از راه کارهای مقیاس پذیری است که برای اثبات تراکنش ها در بستر شبکه کاربرد دارد و به واسطۀ آن، صدها تراکنش در قالب یک بخش و واحد درمی آیند و از سوی اتریوم تأمین امنیت و تأیید می شوند؛ امنیتی که این راه کار به اکوسیستم وارد می کند و سرعت و سهولت کارایی اش باعث می شود که امیدواری زیادی به رشد آن در آینده وجود داشته باشد. چشم انداز این راه کارها و فناوری ها روشن است و می توانند نقش پررنگی در همه گیرشدن اکوسیستم های غیرمتمرکزی نظیر اتریوم داشته باشند. فناوری های تازۀ حاضر در عرصۀ رمزارزها و بلاک چین ها بسیار امیدوارکننده و شگفت انگیز است.

ادامه مطلب
نتایج تصادفی (Randomness) در بلاکچین و وب ۳ چیست؟
نتایج تصادفی (Randomness) در بلاکچین و...

همانطورکه در دهه های اخیر و در فضای اینترنت، تعاملات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افزایش یافته، تقاضا برای تصادفی بودن و غیرقابل پیش بینی بودن جهان طبیعی نیز بیش تر شده است. اصطلاح «تصادفی» به معنای فقدان یک الگو یا قابل پیش بینی بودن یک دنباله است. اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 بیش تر از سایر حوزه های دیجیتال است. مسلماً ایجاد مکانیسم های امنیتی قوی و فرآیند تصمیم گیری بی طرفانه و قابل اعتماد مستلزم نتایج غیرقابل پیش بینی است. با ما همراه باشید تا مفهوم تصادفی بودن، انواع آن و چالش های تصادفی بودن در بلاک چین و اکوسیستم وب 3 را بررسی کنیم.

مقدمه ای بر نتایج تصادفی

یک عدد تصادفی عددی است که به طور تصادفی از یک توزیع خاص انتخاب شود؛ بنابراین، انتخاب مجموعۀ بزرگی از آن اعداد، توزیع زیربنایی را بازتولید می کند. تقریباً همیشه لازم است چنین نتایجی مستقل باشند تا بین اعداد متوالی همبستگی ای وجود نداشته باشد.

نتایج تصادفی از زمان وجود کامپیوترها مشکل ساز بوده اند. ممکن است فکر کنید که استفاده از یک تابع تصادفی در زبان برنامه نویسی موردعلاقه شما یک عدد تصادفی واقعی را تولید می کند، اما همۀ این روش ها از نظر علمی مولدهای شبه تصادفی نامیده می شوند. مواردی وجود داشته است که برخی از برنامه های بسیار تصادفی ماهیت قطعی را نشان داده اند و حاوی الگوهای بوده اند که به راحتی قابل تشخیص بودند.

با قراردادهای هوشمند و بلاک چین، مشکل نتایج تصادفی از این هم فراتر می رود. اگر پروژۀ شما به شدت به اعداد تصادفی متکی نیست، می توانید با هش کردن برخی از داده های منحصر به فرد، اعداد تصادفی را در زنجیرۀ بلوکی تقلید کنید؛ اما اگرNFT ها را بفروشید و محصول شما توجه و بودجۀ قابل توجهی از جامعه را به خود جلب کند، هدف هکرها خواهید بود.

آغاز نتایج تصادفی در دنیای دیجیتال

بشریت مدت هاست که از شانس استفاده کرده است. از پرتاب تاس یا خواندن نقشه برای دانستن آیندۀ خود تا سایر کاربردهای آیینی. با این حال، تا قرون وسطی (زمانی که تصادفی بودن به طور رسمی مورد مطالعه قرار گرفت) در مورد آن صحبت نمی شد.

درواقع، یکی از کاربردهای اصلی تصادفی بودن مربوط به مطالعۀ عدد پی (Pi) و شکل تصادفی و نامتناهی اعداد اعشاری آن است. ریاضیدانان علاقه مند به این واقعیت شروع کردند به بررسی اینکه چگونه این پدیده ممکن است در فضاهای دیگر تکرار شود.

اما با ظهور مبانی ریاضی احتمال و مبانی الگوریتمی، تصادفی بودن برای مطالعۀ فیزیک، به ویژه فیزیک کوانتومی، یک امر اساسی محسوب می شود. در محاسبات، استفاده از اعداد تصادفی برای ایجاد الگوریتم ها، تراشه ها و البته سیستم های رمزنگاری، یکی از فناوری های اساسی در ایجاد دنیای دیجیتال و امنیت آن است.

آغاز نتایج تصادفی در دنیای دیجیتال

ایده وب 3 چیست؟

ایدۀ اصلی Web 3 در سال 2014 توسطGavin Wood، یکی از بنیانگذاران اتریوم و بنیانگذار Polkadot ارائه شد. از سال 2021 توجه زیادی به این مفهوم شد و حرکت به سمت آن جدی تر از گذشته گشت. وب 3 را می توان راه حلی برای مشکلات نسل دوم وب دانست. فرصت های محدود برای کسب درآمد، کنترل اطلاعات افراد توسط شرکت های بزرگ و به طور کلی تمرکز منابع ازجمله مشکلاتی است که وب نسل سوم برای حل آن ها ظهور کرد.

نسل سوم وب، پلتفرمی است که علاوه بر ویژگی های نسل های قبلی، ویژگی دارایی را اضافه تر دارد. این بدان معنی است که کاربران نه تنها می توانند به محتوای مختلف دسترسی داشته باشند و محتوای جدید ایجاد کنند، بلکه کنترل کاملی بر آنچه می توانند ایجاد کنند و در آن فضا تأثیر بگذارند نیز دارند.

ویژگی های وب ۳

برای درک بهتر ایدۀ وب 3 ویژگی های آن را به صورت موردی ذکر می کنیم:

  • عدم تمرکز: به جای اینکه اینترنت تحت مالکیت و کنترل نهادهای متمرکز باشد، مالکیت بین سازندگان و کاربران توزیع می شود.
  • فرصت های برابر: همه از فرصت های برابری برای مشارکت در اینترنت و وب برخوردارند و هیچ کس مستثنی نیست.
  • پرداخت های بومی: هر پروژۀ فعال در وب 3 باید سیستم اقتصادی خود را مبتنی بر ارسال و دریافت آنلاین و نه اتکا به زیرساخت های قدیمی داشته باشد.
  • اعتماد بدون وجود شخص ثالث: اعضا و اجزای این فضا براساس سازوکارهای اقتصادی و نظام پاداش و تنبیه بدون نیاز به نهاد نظارتی و میانجی با یکدیگر همکاری می کنند.

ویژگی  های وب ۳

تصادفی بودن در بلاک چین

فناوری بلاک چین و تصادفی بودن آن در حال پیشرفت است. با علم به اینکه کامپیوترها نمی توانند تولیدکنندۀ اعداد تصادفی واقعی را نشان دهند (آشوب و نظم نمی توانند در یک الگوریتم همزیستی داشته باشند)، یکی از این پیشرفت های تصادفی بودن در بلاک چین، استفاده از همان بلاک چین برای استفاده از تولید «نتیجۀ تصادفی» است تا بتوان از آن ها در موارد مختلف استفاده کرد.

برای کامپیوترها تقریباً غیرممکن است که اعداد واقعاً تصادفی را نشان دهند. توسعه دهنده می تواند الگوریتمی برای تولید نتایج تصادفی ایجاد کند؛ اما این مولد از «پارامترهای» ثابت (الگوریتمی) پیروی می کند که در نهایت با روش های ریاضی و احتمالی قابل بررسی است. درواقع، این الگوریتم های تولید اعداد تصادفی (یا اعداد شبه تصادفی) قابل تجزیه و تحلیل و شکسته شدن هستند که منجر به تولید اعداد تصادفی می شوند.

با در نظر گرفتن این موضوع، بسیاری از توسعه دهندگان بلاک چین در تلاش هستند تا داده های درون این شبکه ها را به مولدهای اعداد تصادفی تبدیل کنند تا بتوانند در برنامه های کاربردی دیگری مورد استفاده قرار گیرند. اما این چگونه ممکن است؟ در ادامه، ابزارهایی برای دستیابی به این هدف معرفی می کنیم.

بلوک هش

یکی از ابزارهای دستیابی به این هدف، بلوک هش است که از هش بلوک ها، تراکنش ها یا ترکیبی از آن ها به عنوان منبع تصادفی استفاده می کند. از آنجایی که هش قطعی است، همه به یک نتیجه می رسند. یک بلوک، پس از اضافه شدن به بلاک چین، برای همیشه در آنجا باقی می ماند و به همه اجازه می دهد تا صحت اعداد تولیدشده را تأیید کند.

با این حال، این روش یک مشکل امنیتی جدی دارد؛ هش ها را می توان توسط ماینرها دستکاری کرد. درحالی که این مشکل کوچک به نظر می رسد، در یک تولیدکنندۀ نتایج تصادفی امن غیرقابل قبول است. به همین دلیل از این سیستم بسیار محدود استفاده می شود.

بلوک هش

اوراکل

استفاده از اوراکل ها راه دیگری برای تولید نتایج تصادفی در بلاک چین برای برنامه های شخص ثالث هستند. پروژه هایی مانند Provable، Uniswap TWAP یا Chainlink VRF تنها نمونه هایی از این سیستم هستند.

عملکرد این سیستم آسان است. پس از اینکه این سیستم ها داده ها را از منابع خارجی جمع آوری کردند، آن ها را در شبکۀ خود پردازش کرده و مجموعۀ عظیمی از داده های تصادفی را تولید خواهند کرد تا بتوانند توسط کاربران سیستم استفاده شوند. بهترین بخش این سیستم غیرمتمرکزبودن آن است. همچنین این سیستم از منابع تصادفی مختلفی به صورت موازی استفاده می کند. علاوه بر این، همۀ این ها با یک آزمایش رمزنگاری شده برای تأیید داده های تولیدشده به طور تصادفی همراه هستند.

اهمیت نتایج تصادفی در وب 3

بسیاری از مردم ممکن است اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 را درک نکنند؛ به خصوص هنگام تعیین نتایج بازی های بلاک چین، پروژه های NFT یا هنر دیجیتال. برنامه های وب 3 برای تولید نتایج منصفانه و غیرقابل پیش بینی نیاز به یک منبع تصادفی امن دارند. به عنوان مثال، ویژگی هایی مانند شناسایی مکان دارایی ها در بازی های متاورس، افزودن تنوع به الگوریتم هنری مولد، اهدای جوایز به برندگان، بلیط های رویداد معتبر یا دوره ای تعیین شرکت کنندگان و سازمان های خودمختار (DAO) برای یک نقش حاکمیتی خاص، همگی نیازمند یک منبع امن تصادفی هستند.

از آنجایی که این سیستم ها می توانند ارزش دنیای واقعی را به شکل قابل توجهی شبیه سازی کنند، نتایج قابل بهره برداری راه حل های تصادفی غیربهینه می تواند عدم تقارن اطلاعات و مزیت ناعادلانه ای را برای زیرمجموعه ای از شرکت کنندگان ایجاد کنند. این سناریوها اغلب می توانند بازخوردهایی منفی ایجاد کنند که منجر به عدم تعادل قدرت در تعاملات می شود و در نهایت منجر به شکست کامل مکانیسم های اقتصادی و تئوری بازی که برای فعال کردن فعالیت اقتصادی و هماهنگی اجتماعی طراحی شده اند خواهد شد.

دسترسی به یک منبع تصادفی که برای همۀ شرکت کنندگان غیرقابل پیش بینی و ممیزی است، کار آسانی نیست. با این حال، میل به شفافیت در صنعت Web3، به برنامه ها و پروتکل های بسیاری فضا داده است که از همتایان Web2 خود متمایز هستند. توانایی دسترسی به یک منبع تصادفی منصفانه و بی طرفانه به شیوه ای ایمن و قابل تأیید، موارد استفادۀ جدید زیادی را در بازی های بلاک چین، NFT، حکومت غیرمتمرکز، رسانه های اجتماعی Web3، جمع آوری سرمایه و خیریه، نشانه های اجتماعی و موارد دیگر ایجاد می کند.

اهمیت نتایج تصادفی در وب 3

ایجاد اعداد تصادفی

ما الگوها و نتایج غیرقابل پیش بینی زیادی را در طبیعت می یابیم، اما آیا در مورد نتایج تصادفی رایانه ها تا این حد مطمئن هستیم؟ رایانه ها دستگاه های قطعی هستند و ممکن است نتوان اعداد تصادفی واقعی را از طریق یک سری الگوریتم های رایانه ای تولید کرد. اگرچه رویدادهای تصادفی به صورت جداگانه غیرقابل پیش بینی در نظر گرفته می شوند، تعداد و فراوانی پیامدهای مختلف در رویدادهای تکراری قابل پیش بینی است. به عنوان مثال، نتیجۀ هر تاس انداختن غیرقابل پیش بینی است. با این حال، احتمال نتایج بیش از 100 تاس انداختن را می توان با قطعیت محاسبه کرد.

آیا نتایج تصادفی واقعا تصادفی هستند؟

برای اینکه بدانیم آیا یک نتیجۀ تصادفی واقعاً تصادفی است یا خیر، باید مجموعه ای از قوانین را برای یک دنبالۀ تصادفی تعریف کنیم. این قوانین به شرح زیر هستند:

  • غیر قابل پیش بینی: نتایج باید غیرقابل پیش بینی باشند.
  • بی طرفانه: احتمال هر نتیجه باید برابر باشد.
  • قابل تأیید: نتیجه باید به طور مستقل قابل تأیید باشد.
  • محافظت در برابر دستکاری: فرآیند تولید نتایج تصادفی باید در برابر هرگونه دستکاری ایمن باشد.
  • غیر قابل تکرار: امکان بازتولید فرآیند تولید نتایج تصادفی وجود ندارد مگر اینکه توالی اصلی حفظ شود.

کامپیوتر را می توان به عنوان یک دستگاه قابل پیش بینی در نظر گرفت؛ زیرا اجزا و مدارهای آن و مجموعه ای از کدها و الگوریتم های تعریف شده، پیش بینی خروجی اعداد تصادفی یا دنباله های تولیدشده توسط کامپیوتر را در شرایط ثابت ممکن می سازد. همانطورکه یک ماشین حساب نتیجۀ معادلۀ 2+2 را به عنوان عدد 4 نشان می دهد، یک کامپیوتر نیز باید خروجی خاصی را برای همان ورودی تولید کند. بنابراین، کامپیوترها ممکن است نتوانند شرایط احتمال و اعداد تصادفی واقعی را ایجاد کنند.

برای حل این محدودیت، مولدهای اعداد تصادفی (RNG) از Seed  استفاده می کنند. Seed به اصطلاح دانه یا ورودی برای محاسبۀ خروجی است. Seedرا می توان به شکل های مختلفی تولید کرد؛ به عنوان مثال، داده های یک عکس و زمان یا حرکت ماوس کاربر را می توان به عنوان Seedاستفاده کرد.

با این حال، اگر بازتولید فرآیند تولید اعداد تصادفی دشوار باشد، به این معنی نیست که از نظر فنی بازتولید فرآیند غیرممکن است. ترکیب چندین روش دشوار برای تکرار تولید Seed نتایج نسبتاً قابل اعتمادی را به همراه دارد. حتی با فرض اینکه Seed در طول زمان آشکار شود، این روش همچنان قابل اعتماد است. اما اگر از یک روش ریاضی مشابه برای تولید Seed استفاده شود، نتایج واقعاً تصادفی نیستند.

RNG های شبه تصادفی در مقابلRNG های واقعی

به طور کلی مولدهای اعداد تصادفی را می توان به دو دسته تقسیم کرد. مولد اعداد شبه تصادفی و مولد اعداد تصادفی واقعی. مولد اعداد شبه تصادفی از الگوریتم های ریاضی برای تولید مقادیر تصادفی استفاده می کند و مولد اعداد تصادفی واقعی از ابزارهای فیزیکی مانند نویز اتمسفر استفاده خواهد کرد.

تابع مولد اعداد تصادفی شبه

مولدهای اعداد شبه تصادفی (PRNG) مجموعه ای از الگوریتم ها هستند که از فرمول های ریاضی برای تولید یک دنبالۀ تصادفی استفاده می کنند. درواقع، این دنبالۀ تصادفی تقلیدی از اعداد تصادفی واقعی است. از آنجایی که رایانه ها سیستم های گسسته ای هستند، اعدادی که تولید می کنند برای ناظران انسانی تصادفی به نظر می رسند؛ اما نتایج ممکن است حاوی الگوهای قابل تشخیص باشد و شناسایی الگو از طریق تحلیل های آماری گسترده امکان پذیر خواهد بود.

مولدهای اعداد تصادفی واقعی (TRNG) از منابع فیزیکی مانند نویز اتمسفر، فروپاشی ایزوتوپ های رادیواکتیو یا ایستایی در امواج برای تولید اعداد تصادفی بر اساس پدیده های طبیعی استفاده می کنند. از آنجایی که تصادفی بودن در این روش از پدیده های فیزیکی ناشی می شود، ویژگی تصادفی آن قوی تر و غیرقابل پیش بینی تر از رایانه ها است. در این صورت، امکان قطعیت اطلاعات مورد استفاده در مولدهای اعداد تصادفی واقعی وجود دارد. اگر بتوانید بین مولد اعداد تصادفی واقعی و پدیدۀ مورد استفاده قرار بگیرید، می توانید همان سیگنال را دریافت کنید تا دنبالۀ اعداد را دقیقاً درک کنید.

اگرچه مولدهای اعداد تصادفی واقعی می توانند دنباله های تصادفی را تقریباً هیچ الگوی قابل تشخیصی ندارند و احتمال تشخیص در آن ها کمتر است را تولید کنند، اما هزینۀ بالا، استفادۀ آن ها را برای برنامه های معمول غیرعملی می کند. در مقایسه با TRNG ها، PRNG ها مزیت دیگری به نام تکرارپذیری دارند. ناظر فرآیند با دانستن نقطۀ شروع دنباله می تواند همان دنبالۀ اعداد را بازتولید کند و از این طریق امکان تأیید فرآیند تولید اعداد تصادفی فراهم خواهد شد. این ویژگی یک ویژگی کارآمد و مفید برای برنامه های وب نسل سومی است که از تصادفی بودن استفاده می کنند.

چرا تصادفی بودن در بلاک چین مهم است؟

مهم ترین اصل رمزنگاری در بلاک چین، امنیت فرآیند تولید نتایج تصادفی است. توابع هش رمزنگاری یک عنصر ضروری در تولید کلیدهای خصوصی برای کیف پول های رمزنگاری شده هستند و حدس زدن کلید خصوصی را دشوار می کنند. برخی از مطالعات تعداد ترکیب های کلید خصوصی ممکن در تابع هش SHA-256 پروتکل بیت کوین را با تعداد تخمینی اتم ها در جهان مقایسه می کنند.

تصادفی بودن در الگوریتم های اثبات کار

اساساً، اجماع توزیع شده با تعداد پیام هایی که می توان در یک دورۀ زمانی معین ارسال کرد (خروجی) و زمان ارسال پیام در سراسر شبکه (تأخیر) محدود می شود. بنابراین، اجماع توزیع شده در یک بلاک چین غیرعملی است؛ جایی که هزاران شرکت کنندۀ توزیع شده باید توافق کنند و هر گره باید پیام هایی را به گره های دیگر ارسال کند.

بنابراین، شبکه ای مانند بیت کوین از مکانیزم اثبات کار (PoW) برای محدودکردن تعداد انتقال پیام مورد نیاز برای اجماع استفاده می کند. الگوریتم اثبات کار تعیین می کند که کدام بلوک ها به عنوان منبع تصادفی به بلاک چین اضافه می شوند. از آنجایی که حل معمای محاسباتی ماینرها و رقبای آن ها برای افزودن یک بلاک به بلاک چین بسیار دشوار و پیچیده است، احتمال حل همزمان چندین گره معما بسیار کم خواهد بود. این تعداد پیام هایی را که شبکه برای رسیدن به اجماع نیاز دارد، محدود می کند.

تصادفی بودن در الگوریتم های اثبات سهام

همچنین، در سیستم های Proof-of-Stake (PoS)، از شانس به عنوان مبنایی برای توزیع عادلانه و غیرقابل پیش بینی مسئولیت اعتبارسنجی استفاده می شود. اگر یک عامل مخرب بتواند منبع تصادفی فرآیند انتخاب را تحت تأثیر قرار دهد، به این معنی است که می تواند احتمال انتخاب شدن را افزایش دهد و امنیت شبکه را به خطر بیندازد.

همانطورکه می دانید، بلاک چین ها شفاف هستند، همۀ ورودی ها و خروجی ها در معرض دید شرکت کنندگان قرار می گیرند و توالی های تولیدشده به طور تصادفی را قابل پیش بینی می کنند. به عنوان مثال، برخی از روش های تولید اعداد تصادفی مانند بلوک هش دارای نقص های امنیتی هستند که به راحتی می توان آن ها را دستکاری کرد. اگر یک ماینر یا اعتبار سنجی نتیجۀ خاصی از یک دنبالۀ تصادفی را بخواهد، تولیدکنندۀ بلاک می تواند با تولید نکردن بلوک هایی که برای او مفید نیستند، بر فرآیند تولید توالی تصادفی تأثیر بگذارد. به زبان ساده، می تواند تاس را تا رسیدن به نتیجۀ دلخواه پر کند.

درواقع، راه حل های تولید اعداد تصادفی خارج از زنجیره شفاف نیستند و کاربر باید به ارائه دهندگان دادۀ متمرکز اعتماد کرده و نتایج را به نفع خود دستکاری نکند. همچنین، کاربر راهی برای تشخیص تفاوت بین ویژگی تصادفی واقعی و ویژگی تصادفی دستکاری شده ندارد. علیرغم اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3، راه حل های تولید اعداد تصادفی درون زنجیره ای و خارج از زنجیره نگرانی های خاص خود را دارند.

تابع تصادفی قابل تأیید پیوند زنجیره ای (Chainlink VRF)

تاکنون اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 را بررسی کرده ایم. Chainlink VRF یک راه حل استاندارد صنعتی تولیدکنندۀ اعداد تصادفی است. این راه حل شرایطی را برای قراردادهای هوشمند و سیستم های خارج از زنجیره ایجاد می کند تا با استفاده از رمزنگاری و محاسبات خارج از زنجیره به یک منبع تصادفی قابل تأیید دسترسی داشته باشند.

هنگامی که یک چالش از کلیدهای خصوصی از پیش تعریف شدۀ گره های Oracle صادر می شود و داده های بلوک هنوز ناشناس هستند، VRF این اطلاعات را برای تولید یک عدد تصادفی و اثبات رمزنگاری ترکیب می کند. برنامه فقط در صورتی اعداد تصادفی واردشده را می پذیرد که دارای مدرک رمزنگاری معتبر باشد. رمزنگاری تنها در صورتی ثابت می شود که عملکرد تصادفی ثابت شود و ضد دستکاری باشد.

تابع اعداد تصادفی قابل تأیید Chain Link از زمان راه اندازی بیش از 6.5 میلیون درخواست برای اعداد تصادفی منصفانه و بی طرفانه را پردازش کرده است. Chainlink VRF در حال حاضر اعداد تصادفی قابل تأیید را به بیش از 3400 قرارداد هوشمند در چندین بلاک چین ازجمله Avalanche، زنجیرۀ پالیگان و  Ethereum را ارائه می دهد.

آیا نتایج تصادفی واقعا تصادفی هستند؟

ویژگی های استاندارد  Chainlink VRF

ویژگی های استاندارد  Chainlink VRFبه شرح زیر هستند:

  • پیش بینی ناپذیری نتایج تصادفی: غیرممکن است که کسی نتایج تصادفی تابع قابل تأیید Chainlink را پیش بینی کند. زیرا داده های بلوک در زمان درخواست تصادفی ناشناخته هستند.
  • انصاف و بی طرفی نتایج: اعداد تصادفی تولیدشده به طور مساوی توزیع می شوند. به عبارت دیگر، شانس همۀ اعداد برابر است.
  • تأییدپذیری نتایج: کاربران می توانند یکپارچگی برنامه را با مراجعه به ورودی های تصادفی Chainlink VRF تأیید کنند.
  • مقاومت در برابر دستکاری فرآیند: اوراکل، نهادهای خارجی، تیم توسعه و یا هیچ کس دیگری نمی تواند در فرآیند تولید اعداد تصادفی دستکاری کند. اگر فرآیند VRF دستکاری شود، گره نمی تواند اثبات رمزنگاری معتبر ایجاد کند و قرارداد هوشمند ورودی اعداد تصادفی را نمی پذیرد.
  • شفافیت: از آنجا که کد منبع باز است، کاربران می توانند فرآیند تصادفی سازی را تأیید کنند.

به لطف این ویژگی های منحصربه فرد، برنامه های مبتنی بر VRF Chainlink می توانند نتایج منصفانه و غیرقابل پیش بینی را از طریق یک تولیدکنندۀ اعداد تصادفی ضد دستکاری به دست آورند. به این ترتیب تجربیات و ویژگی های جالبی امکان پذیر می شود.

سخن پایانی

همانطورکه شانس در طبیعت و دنیای فیزیک کاربردهای زیادی دارد، ما نیز به نتایج تصادفی در دنیای دیجیتال و فضای بلاک چین نیاز داریم. اما نکته اینجاست که چگونه می توانیم به نتایج تصادفی کامپیوتر اعتماد کنیم؟ نتایج تصادفی باید غیر قابل پیش بینی، بی طرفانه، قابل اثبات، ضد دستکاری و غیر قابل تکرار باشند. اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 با کاربردهای متنوع مانند بازی های بلاک چین، پروژه های NFT، حکومت غیرمتمرکز در دائو، رسانه های اجتماعی وب 3 و… دوچندان می شود. تصادفی بودن در بلاک چین و فضای وب 3 اهمیت زیادی دارد و نتایج بازی ها، نقش های رهبری در سازمان های خودگردان در دائو همگی تحت تأثیر نتایج تصادفی هستند.

سوالات متداول

یک نتیجۀ تصادفی عددی است که به طور تصادفی از یک توزیع خاص انتخاب می شود؛ بنابراین انتخاب مجموعۀ بزرگی از آن اعداد، توزیع زیربنایی را بازتولید می کند. تقریباً همیشه لازم است چنین نتایجی مستقل باشند تا بین اعداد متوالی همبستگی وجود نداشته باشد.

فناوری بلاک چین در حال پیشرفت است و تصادفی بودن آن نیز پیشرفت خواهد کرد. با علم به اینکه کامپیوترها نمی توانند یک تولیدکنندۀ اعداد تصادفی واقعی را نشان دهند، یکی از این پیشرفت های تصادفی بودن در بلاک چین استفاده از همان بلاک چین برای استفاده از تولید «نتیجۀ تصادفی» است تا بتوان از آن ها در موارد مختلف استفاده کرد.

Chainlink VRF یک راه حل استاندارد صنعتی تولیدکنندۀ اعداد تصادفی است. این راه حل شرایطی را برای قراردادهای هوشمند و سیستم های خارج از زنجیره ایجاد می کند تا با استفاده از رمزنگاری و محاسبات خارج از زنجیره به یک منبع تصادفی قابل تأیید دسترسی داشته باشند.

به طور کلی، مولدهای اعداد تصادفی را می توان به دو دسته تقسیم کرد. مولد اعداد شبه تصادفی و مولد اعداد تصادفی واقعی. مولد اعداد شبه تصادفی از الگوریتم های ریاضی برای تولید مقادیر تصادفی استفاده می کنند و مولد اعداد تصادفی واقعی هم از ابزارهای فیزیکی مانند نویز اتمسفر بهره می گیرند.

ادامه مطلب
درخت مرکل چیست و چه کاربردی در بلاک چین دارد؟
درخت مرکل چیست و چه کاربردی...

درخت مرکل ساختاری اطلاعاتی است که در حوزۀ علوم رایانه استفاده می شود. این درخت در زمینۀ بیت کوین و رمزارزهای دیگر در مسیری امن و کاربردی به رمزگذاری داده های بلاک چین کمک می کند. به این درخت ها درختان هش باینری هم می گویند. در ادامه، دربارۀ این ساختار بیش تر می خوانید.

درخت مرکل (Merkle Tree) چیست؟

هر بلاک تراکنش در بلاک چین بیت کوین، در بستر الگورتیمی اجرا می شود تا یک هش (hash) به وجود بیاید. هر هش رشته ای از اعداد و حروف است که می تواند نشان بدهد مجموعه ای از داده ها مشابه مجموعۀ تراکنش های اصلی هستند اما شامل آن مجموعۀ اصلی نمی شوند. نرم افزار بیت کوین در سراسر بلاک داده های تراکنش اجرا نمی شود و به طور متوسط ده دقیقه از تراکنش را نمایش می دهد. این مسیر از راه عملیات هش صورت می گیرد. هر تراکنش هش می شود و سپس هر جفت از تراکنش ها به هم پیوند داده می شوند. این روند ادامه پیدا می کند تا یک هش برای بلاکی کامل شکل گیرد. اگر عدد عجیبی در تراکنش ها باشد، یکی از تراکنش ها تکرار و هش آن با خودش جمع و پیوند داده می شود. به عبارت دیگر، مرکل تری یا همان درخت مرکل که به هش تری (hash tree) هم معروف است، درختی است که هریک از برگ هایش با هش رمزگذاری شده از بلاک داده ها نام گذاری می شود.

درخت مرکل (Merkle Tree) چیست؟

کاربرد درخت مرکل چیست؟

درختان مرکل ساختارهای داده ای هستند و در دنیای بیت کوین ها و رمزارزهای دیگر هم برای رمزگذاری داده های شبکه های بلاک چینی استفاده می شوند. با وجود آن ها امنیت و سهولت کارها بهتر پیش می رود. درواقع، درخت مرکل ساختاری متشکل از هش های بلاک های داده ای متنوع است که تمام تراکنش های هر بلاک را خلاصه می کنند. با وجود درختان مرکل، امکان تأیید محتوای شبکه های بلاک چینی به شیوه ای امن و سریع به وجود می آید و در مجموعه های بزرگ داده ها انسجامی قابل قبول شکل می گیرد.

ریشۀ درخت مرکل چیست؟

ریشۀ مرکل روش محاسباتی ساده ای است که برای تأیید اطلاعات موجود در درخت آن استفاده می شود. این ریشه ها در دنیای رمزارزها به کار می روند تا این اطمینان حاصل کنند که بلاک های دادۀ فرستاده شده از راه شبکۀ همتابه همتا جامع، بي خدشه و بی تغییر هستند. نقش ریشۀ درخت در محاسبات لازم برای پیش برد تراکنش های بلاک چینی مانند معاملات اتریوم و بیت کوین ضروری و مهم است.

ریشۀ درخت مرکل چیست؟

توابع هش رمزنگاری شده چیست؟

هر تابع هش می تواند هرگونه داده با هر اندازه و طولی را با اندازه ای مشخص از خروجی ها تعریف کند. در امور رمزنگاری در شبکه های بلاک چینی هم از این کاربرد و کیفیت زیاد استفاده می شود. توابع هش برای رمزنگاری دارایی ها و متعلقات کاربرد دارند؛ چون مسیری یک طرف برایشان در نظر گرفته می شود و توابعی یک سویه هستند. برای درک بهتر این توابع، بهتر است به این مثال توجه کنید: اگر از الگوریتم SHA256 hash algorithm استفاده و ۱۰۱ بلاک چین به عنوان ورودی در نظر گرفته شود، خروجی های زیر به دست می آیند:

fbffd63a60374a31aa9811cbc80b577e23925a5874e86a17f712bab874f33ac9

از ویژگی های شاخص هر تابع هش می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

  • مشخص و قطعی بودن؛
  • امکان مهندسی معکوسشان وجود ندارد؛
  • از نظر محاسباتی کاربردی و مفید هستند؛
  • امکان پیداکردن دو داده با خروجی یکسان در آن ها ضعیف است.

عملکرد درخت مرکل چگونه است؟

هر درخت مرکل تمام تراکنش های یک بلاک را مجتمع می کند و اثرانگشتی دیجیتالی از تمام مجموعه های عملیات می سازد و به کاربران اجازۀ تأیید هرچیز در شبکه ازجمله تراکنش هایشان را می دهد. درختان مرکل با هش گذاری جفت های گره های بلاک چین به طور مداوم و تکراری تا رسیدن به یک هش باقی مانده کار خود را پیش می برند. این هش باقی مانده به ریشۀ مرکل یا هش ریشه معروف است.

درختان مرکل براساس شناسه های هویتی تراکنش ساخته می شوند و هش های هر تراکنش منفرد به حساب می آیند. هر گره هشی که در شمار برگ های درخت قرار نمی گیرد، از هش قبلی است و هر گره برگ هم هشی از داده های تراکنش به شمار می رود.

برای درک بهتر موضوع، دوباره مثالی مطرح می کنیم: فرض کنید که الف، ب، ج و د چهار تراکنش هستند و همگی روی بلاک مشترکی اجرا می شوند. هر تراکنش هم هش می شود و چنین چیزهایی باقی می گذارد:

  • هش الف؛
  • هش ب؛
  • هش ج؛
  • هش د.

هش ها با هم جفت می شوند و نتیجه ای به این ترتیب به وجود می آورند:

  • هش الف ب؛
  • هش ج د.

درنهایت هم درخت مرکل با تلفیق این دو هش می شود: الف ب ج د.

البته در عمل، درخت های مرکلی که ایجاد می شوند بسیار پیچیده تر هستند اما این مثال به شما کمک می کند تا دیدی خوب نسبت به عملکرد الگوریتم پیدا کنید و متوجه شوید که چرا اثرگذار و مفید است.

مزایای درخت مرکل در بلاک چین چیست؟

درختان مرکل چند مزیت درخشان فراهم می کنند:

  • برخلاف ساختارهای داده ای دیگر فضای دیسک زیادی اشغال نمی کنند.
  • داده ها را به طور یکپارچه اعتبارسنجی می کنند و برای صحت سنجی داده ها کاربرد دارند.
  • درختان مرکل می توانند به بخش های داده ای کوچک تر تقسیم شوند و امکان تأیید داده ها را به وجود بیاورند.
  • فرمت و شکل داده ها در این ساختار مؤثر و کاربردی است و تأیید یکپارچگی داده ها فقط چند لحظه طول می کشد.

اهمیت درخت مرکل در شبکه های بلاک چین چیست؟

اگر درخت مرکل در روند تراکنش های رمزارزی مانند بیت کوین در بلاک چین وجود نداشت، هر گره از شبکه باید رونوشتی از هر تراکنش انجام شده ای را حفظ می کرد که تاکنون در شبکه صورت گرفته است. چنین چیزی به معنای حجم وسیعی از اطلاعات است. هرگونه احراز تراکنش بیت کوینی هم به انتقال حجم بزرگی از داده ها در شبکه نیازمند بود. بنابراین، هر کاربر باید خودش اقدام به تأیید داده ها می کرد. برای اینکه مشخص شود، هیچ گونه اصلاح و تغییری هم در روند عملیات و تراکنش ها انجام نشده و به رایانه هایی احتیاج بود که توانایی محاسباتی زیادی دارند. درخت مرکل این مشکلات را حل می کند و روند تأیید داده ها را از خود آن ها جدا می کند تا ساده سازی صورت بگیرد. با وجود درختان مرکل، فقط به اطلاعاتی اندک برای تأیید تراکنش ها نیاز است.

در آخر

درخت مرکل از نیازهای واجب و ضروری بلاک چین است و به رشد آن در دنیای فناوری اطلاعات کمک شایانی می کند. برای تأیید داده ها و پیش برد ساده تر تراکنش ها نیاز به ساختار داده ای مانند این درخت است که روند تأیید فعالیت ها را در مسیری ساده، سریع و مؤثر پیش ببرد. فناوری بلاک چین به مدد ساختارها و امکاناتی نظیر این درخت مدام به شکل و حالتی بهینه تر درمی آید. فناوری بلاک چین و متعلقات دنیای آن قابل توسعه هستند و به نظر می رسد که با وجود تمام نوسانات و نقدهایی که دارند، باز هم برای ماندگاری و ایجاد تغییرات کلان در این دنیا پا به میدان گذاشته اند. به عبارت دیگر، انکار و پس زدن آن ها ممکن نیست.

 

ادامه مطلب
حمله خسوف (Eclipse attack)
حمله خسوف (Eclipse attack) چیست و...

حمله خسوف چیست؟ (Eclipse Attack)

خسوف یا اکلیپس نوعی حمله نسبتاً ساده است که کاربری با اهداف خرابکارانه، برای مداخله در فعالیت نودها (nodes) یا همان گره های شبکه های بلاک چینی انجام می دهد. همان طور که شاید از نام این حمله به نظر برسد، هدف از آن مخفی کردن اقدام مهاجم در شبکه همتا به همتا است تا بتواند اختلالی عمومی به وجود بیاورد یا مقدمهه حملات پیچیده تر را فراهم کند. شاید در ظاهر، حمله خسوف شبیه حملات سیبل (Sybil attacks) به نظر برسد. حمله خسوف و حمله سیبل شباهت هایی به هم دارند؛ برای مثال، کاربر خرابکار، شبکه را مملو از کاربرانی قلابی می کند اما هدفشان با هم متفاوت است. خسوف فقط یک نود یا گره را هدف می گیرد ولی در حملات سیبل، تمام شبکه هدف گرفته می شود و درنهایت، اعتبار سیستم یک پروتکل زیر سؤال می رود و به بازی گرفته می شود. در ادامه، درباره خسوف بیشتر خواهید خواند.

عملکرد حمله خسوف چیست؟

استخراج کنندگان بیت کوین یا همان ماینرها، برای تولید بلاک های جدید به تجهیزات خاصی نیاز دارند اما نودها یا گره های ساده ای که استخراج انجام نمی دهند، به سادگی با محاسبات ساده و سریع می توانند در سطح شبکه های بلاک چینی فعالیت کنند. این روند به غیرمتمرکزشدن بیت کوین کمک می کند و هرکسی هم می تواند با ابزاری ساده به ثبت نام در شبکه و فعالیت در آن اقدام کند.

نرم افزار شبکه از پایگاه داده تراکنش هایی پشتیبانی می کند که در هر لحظه به آن می پیوندند و خود را هم زمان و هماهنگ با آن می کنند. این روند در بستر شبکه ثابت باقی می ماند و یکی از عوامل محدودکننده برای بیش تر کاربران پهنای باند است. در هر حال، تعداد بسیار زیادی از کاربران در شبکه مشغول به فعالیت هستند. اینجا است که ابزارها و تجهیزات نه چندان پیشرفته رایانه ای توانایی پیش برد عملیات در شبکه را ندارند. محدودیت های نرم افزاری در بلاک چین بیت کوین وجود دارد و برای مثال، پیشینه اتصالات در شبکه ۱۲۵ مورد است.

در حمله خسوف به شبکه بلاک چین، مهاجم مطمئن می شود که تمام اتصالات هدف طوری تحت نظر هستند که امکان کنترل گره ها از سوی او وجود داشته باشد. مهاجم ابتدا اقدام به پرکردن شبکه با آدرس های IP خودش می کند و یک نود یا گره را هدف می گیرد. نود هدف گرفته شده در چنین وضعیتی نیاز به راه اندازی دوباره یا همان ری استارت نرم افزارش پیدا می کند. مهاجم حمله خسوف هم مترصد چنین فرصتی است. در این حالت، دسترسی نود به شبکه اصلی قطع می شود و داده های دلخواه مهاجم و گره های طراحی شده او به سمتش روانه می شوند.

عواقب حمله خسوف چیست؟

حمله خسوف (Eclipse attack)

مهاجمان راه اندازی حملات خسوف حتماً هدفی در سر دارند؛ البته، تعداد محدودی از حملات پشت سرهم، بعد از موفقیت اولیه حمله خسوف امکان وقوع پیدا می کنند. از عواقب این حمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- صفر تأییدیه و پرداخت های دوگانه؛

اگر یک نود یا گره بدون هیچ تأییدی تراکنشی را بپذیرد، در معرض خطر پرداخت دوگانه (Double Spend) قرار می گیرد. شاید تراکنش منتشر شود اما از آنجایی که در یک بلاک قرار دارد و متعلق به بلاک چین است، ارسال کننده تراکنش به سادگی می تواند تراکنش دیگری را با همان مبلغ به نشانی دیگری بفرستد. اگر تراکنش جدید کارمزد بالاتری داشته باشد، استخراج کننده ای پیدا می شود که آن را در اولویت می گذارد و به جای تراکنش قبلی با کارمزد پایین تر، به سراغ انجام همین مورد اخیر می رود. درنتیجه، تراکنش اولیه بی اعتبار می شود.

برخی از افراد و کسب وکارها، تراکنش های بی تأییدیه را نیز می پذیرند. برای مثال، تاجری به نام آقای ایکس را در نظر بگیرید که در کار خریدوفروش خودرو و وسایل نقلیه است. او از اینکه فردی مانند خانم ایگرگ گره اش را به حالت خسوف درآورده، بی خبر است و در پیش برد معامله خودرویی لوکس خود هم به هیچ چیز مشکوک نمی شود. خانم ایگرگ تراکنشی را شروع می کند و آقای ایکس هم آن را به اطلاع شبکه می رساند. ایکس خوشحال است که پرداخت به زودی برایش انجام می شود. بدیهی است که همه این مسیر جعلی بوده و خبر چنین تراکنش و مبادله ای به گوش شبکه نمی رسد. آقای ایکس به نودهای خرابکاری که از سوی خانم ایگرگ او را محاصره می کنند، اعتماد کرده است. درنهایت، این معامله در برزخ گرفتار می شود و به جای پیشروی به عقب می رود. در همین حال، خانم ایگرگ اقدام به خرج مبلغی مشابه معامله اش با آقای ایکس در شبکه می کند اما این بار واقعاً هزینه ای را می پردازد. این تراکنش به سمت نشانی واقعی کاربری دیگر یا نشانی خودش انجام می شود. در این صورت، حتی اگر معامله و تراکنش ایکس با ایگرگ هم در شبکه دیده شود، به نتیجه نخواهد رسید؛ چون مبلغ پرداختی معامله در جایی دیگر خرج شده است.

2- تأییدیه و پرداخت های دوگانه

چند تأییدیه و پرداخت های دوگانه مشابه مورد قبلی است که توضیح داده شده است. بسیاری از کسب وکارها ترجیح می دهند که پیش از معتبردانستن هر تراکنش، منتظر تعداد مشخصی تأییدیه باشند. برای مقابله با چنین چیزی، مهاجمان حملات خسوف باید ماینرها و تاجر را به خسوف ببرند. چگونه؟ منظور چیست؟ یعنی، زمانی که با تاجری وارد معامله می شوند، تراکنشی را با ماینرها پیش ببرند تا تراکنش در بلاک چین تأیید و ثبت شود اما چنین تراکنشی در زنجیره ای از بلاک چین که اکثریت شبکه می توانند آن را مشاهده کنند نیست. چرا؟ چون ماینر در این روند حضور ندارد.

مهاجم و گرداننده حمله خسوف با ارائه این نسخه از بلاک چین به تاجر یا همان طرف معامله اش، باعث می شود که او فکر کند تراکنش تأیید شده است. زمانی که نودهای خسوف یا همان گره های گرفتارشده در تله مهاجم حمله خسوف به شبکه می پیوندند، بلاک چینی که به اشتباه فکر می کنند اعتبار دارد، از سوی باقی شبکه رها می شود. درواقع، اتفاقی شبیه به حمله ۵۱درصدی رخ می دهد.

3- تضعیف ماینرهای در حال رقابت

نود یا گره ای که تحت حمله خسوف قرار می گیرد، بی خبر از جداافتادن از شبکه به فعالیت خود ادامه می دهد. ماینرها هم تحت قواعد پروتکل به استخراج ادامه می دهند اما بلاک هایی که اضافه می شوند، در شبکه قرار نمی گیرند و چون از سوی کاربران واقعی موردبازبینی قرار می گیرند، از شبکه کنار گذاشته می شوند. گفته می شود که حمله خسوفی بزرگ می تواند به راه افتادن حمله ۵۱درصدی کمک کند اما در عمل، هزینه تصاحب کردن اکثریت قدرت هَش بیت کوین حتی برای مهاجمان بسیار قوی هم خیلی زیاد است ( ~80TH/s). درواقع، به قدرتی معادل 40TH/s نیاز است.

در سناریویی فرضی که قدرت هش میان ده کاربر مختلف تقسیم می شود (هریک8TH/s )، مهاجم می تواند با جداکردن این کاربران از شبکه، حمله ۵۱درصدی را سروسامان دهد. اگر پنج کاربر تحت خسوف قرار بگیرند، 40TH/s برای پیداکردن بلاک بعدی از رقابت جدا می شود و مهاجم هم فقط به 20TH/s  برای به دست گرفتن کنترل نیاز خواهد داشت؛ ضمن اینکه در این صورت، دست مهاجمان برای مدیریت رقابت میان ماینرها برای کشف بلاک بعدی هم ممکن می شود.

کاهش (Mitigation)

با وجود نشانی های IP کافی، مهاجمان می توانند هر نودی را در حمله خسوف هدف بگیرند. یکی از رایج ترین روش های جلوگیری از این روند برای یک اپراتور، بلاک کردن ارتباطات کاربرانی است که به سیستم اضافه می شوند؛ ضمن اینکه فقط ارتباطات جدیدی پذیرفته می شوند که از سوی اعضای شبکه کارت سفید دریافت کرده و بی خطر هستند. البته، این ایده کارکرد عمومی و همیشگی ندارد؛ چون در صورت پیاده سازی آن، نودهای جدید توانایی پیوستن به شبکه را پیدا نمی کنند.

خلاصه

حمله خسوف در سطح شبکه همتا به همتا (peer-to-peer) انجام می شود. این پروژه های مخرب باعث به وجوآمدن دردسرهایی در شبکه می شوند. چنین حمله ای می تواند مقدمات حملات دیگر را نیز فراهم کند. یکی از راه های مقابله با چنین حملاتی، ایجاد سازوکارهایی در شبکه های بلاک چینی است که حضور مهاجمان را از نقطه نظر مالی برایشان پرهزینه و سنگین می کند. حملات خسوف در شبکه ها وجود دارند و بی شک در آینده ای نزدیک، توسعه دهندگان بلاک چین فکری به حالشان خواهند کرد.

ادامه مطلب
5irechain
بلاک چین 5irechain چیست؟

5ireChain یک بلاک چین لایه اول و مبتنی بر نسل پنجم است و هدف آن تغییر الگوها با هدف کسب سود برای شبکه ها از طریق دریافت هزینه و کارمزد به منظور کسب سود برای کاربر به کمک مشارکت در شبکه خواهد بود. ابتدا ممکن است فکر کنید چه نیازی به تکنولوژی 5ireChain بوده است؟ در فضای بلاک چین، نیاز فزاینده ای برای حرکت به سمت پارادایم «منافع» وجود دارد، منافعی که شامل حال سرمایه گذار می شود.

بخش غیرانتفاعی که ارزشی معادل 2 تریلیون دلار دارد، در حال حاضر با میزان غیرقابل تحملی از رسوایی ها، فساد و ناکارآمدی های فاحش مواجه است که این امر به کاهش مداوم اعتماد سرمایه گذاران و علاقه مندان بالقوه و بالفعل منجر شده است. امروزه نیاز داریم یک بلاک چین شفاف و قابل تأیید برای خدمت به این هدف داشته باشیم و اینجاست که 5ireChain وارد بازی می شود.

معرفی بلاک چین 5ire

بلاک چین 5irechain

همان طور که اشاره کردیم این فناوری یک بلاک چین نسل پنجم است که با پایداری و تأثیر اجتماعی، جهت پارادایم را به سوی منافع تغییر داده و اطمینان می دهد فعالیت هایی که با سازمان ملل متحد همسو هستند، پایداری خود را در طول زمان حفظ می کنند. این هدف با تضمین دموکراسی میان همه شرکت کنندگان به منظور ایجاد اتحاد، نشانی از طول عمر و چشم انداز پایدار 5ireChain است.

این استارتاپ حول مفاهیم شفافیت، تغییرناپذیری و تأییدپذیری در تراکنش های بلاک چین می چرخد؛ بنابراین شرکت کنندگان می توانند با احساس امنیت، اطمینان و ارزش بیشتری از این فناوری استفاده کنند. اگر درباره تکنولوژی بلاک چین در حال تحقیق و جست وجو هستید، احتمالاً می دانید بلاک چین تا کجا پیش رفته است و در سال های آینده چه نقشی را ایفا خواهد کرد.

با این حال با وجود پیشرفت های فنی و اقتصادی، اکوسیستم های بلاک چین در یک پارادایم سودآور به صورتی پیچیده قرار گرفته اند که در آن عامل انسانی غایب است. درواقع این کاربران نیستند که بیشترین سود را از بلاک چین به دست می آورند و این مخالف یک پارادایم سودآور خواهد بود.

پارادایم سودآور، بر به حداکثر رساندن سود تمرکز می کند. همان طور که می دانید منابع ما به عنوان نسلی از بشریت محدود است و ما نمی توانیم رشد تکنولوژیکی غیرعاقلانه و کنترل نشده را تحمل کنیم؛ بنابراین باید کنترل و هدایت این رشد را به سمت خدمت به بشریت بازگردانیم.

هدف 5ireChain این است که پارادایم کسب سود را در اجرای بلاک چین جاسازی کند و اطمینان حاصل شود نحوه عملکرد مکانیسم اجماع در این سیستم، به صورت کاملاً پایدار خواهد بود. منظور از پایداری در اینجا، برآورده کردن نیازهای نسل فعلی بدون به خطر انداختن منابع و توانایی نسل بعدی برای برآورده کردن نیازهایشان است. این همان چیزی است که رشد تکنولوژی را در خدمت به بشریت به کار می گیرد و سبب می شود انسان ها از این پیشرفت سود به دست آورند.

5ireChain به کمک استراتژی بازاریابی نوآورانه و متنوع، رهبری کارآفرینی و یک تیم ماهر، قرار است راه اندازی موفقی داشته باشد.

چارچوب 5ireChain

5ireChain از یک معماری با تضمین های قوی تشکیل شده است. برخی از این تضمین ها عبارت اند از:

  • پایداری: هدف اصلی این فناوری ایجاد یک اکوسیستم مبتنی بر پایداری برای کاربران است و می تواند با قراردادن پایداری در مکانیسم اجماع 5ireChain به این هدف دست یابد؛ بنابراین اطمینان از مشارکت پایدار در شبکه یا در دنیای واقعی در این بلاک چین تا حدودی تضمین شده است.
  • امنیت: فناوری پیشرفته ای که برای ساخت 5ireChain به علاوه طرح Nominated Proof-Of-Stake استفاده می شود، به 5ireChain اجازه می دهد تضمین های امنیتی قوی و بالایی داشته باشد که سایر بلاک چین های قدیمی فاقد آن هستند.
  • مقیاس پذیری تراکنش: 5ireChain توان عملیاتی بالایی دارد و مقیاس پذیری بالا در زنجیره تراکنش ها را امکان پذیر می کند.
  • حکومت و دموکراسی: بلاک چین های قدیمی هیچ رویه حاکمیتی ندارند و این موضوع سبب می شود زنجیره آن ها فاقد دموکراسی باشد. مکانیسم حاکمیتی پیچیده و شفاف 5ireChain به همه اجازه می دهد به طور دموکراتیک در شبکه شرکت کنند و تغییراتی را پیشنهاد دهند.
  • قابلیت ارتقا در آینده: 5ireChain با برخورداری از یک بلاک چین پیشرفته مبتنی بر قابلیت پیشرفت و ارتقا در آینده را خواهد داشت. نوع جدیدی از کدهای کامپایل شده از یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مانند C++ است که با سرعت بسیار بالایی در مرورگرهای جدید اجرا خواهد شد.
  • قابلیت همکاری: 5ireChain توانایی تعامل با انواع بلاک چین را دارد و درواقع می تواند امکان انتقال بین بلاک چین های مختلف را فراهم کند.

سخن پایانی

5ireChain یک بلاک چین مبتنی بر پایداری است و در آینده نزدیک، قصد دارد به اکوسیستمی تبدیل شود که بر تأثیرات مثبت تمرکز کرده و از سایر بلاک چین ها و پروژه ها در 5ireChain دعوت می کند این چشم انداز را در پیش بگیرند و در روش استفاده از آن مکانیسم ها، نوآوری لازم را خرج کنند.

همچنین 5ireChain بر بهبود توزیع جوایز، قابلیت همکاری و سیستم های مدیریت هویت تمرکز کرده است؛ زیرا این موارد اجزای کلیدی آن هستند. هر اقدام منفرد در بلاک چین 5ireChain، از هزینه Gas مصرفی گرفته تا فرایند استخراج، به گونه ای طراحی شده است که منافعی به همراه داشته باشد. این بلاک چین نشان می دهد اگر منافع را به حداکثر برسانیم، می توانیم سود بیشتری به دست بیاوریم.

5ireChain بر اجرای مکانیسم تجمیع DID مستقل متمرکز است و در آینده نزدیک قصد دارد زبان قرارداد هوشمند eDSL Wasm خود را داشته باشد و علاوه بر این ویژگی هایی منحصربه فرد دیگری را نیز اضافه خواهد کرد.

سوالات متداول

5ireChain یک بلاک چین نسل پنجم بوده که هدف آن تغییر پارادایم از یک اقتصاد انتفاعی به یک اقتصاد منفعتی است.

هدف این بلاک چین این است که پارادایم سودمندی را در خود جاسازی کرده و اطمینان حاصل کند نحوه عملکرد مکانیسم اجماع، به صورت کاملاً پایدار انجام می شود.

این فناوری از یک معماری با تضمین های قوی تشکیل شده است. برخی از این تضمین ها عبارت اند از: پایداری، امنیت بالا، مقیاس پذیری بالا، تضمین دموکراسی در شبکه، قابلیت ارتقا در آینده و قابلیت همکاری با شبکه های بلاک چین دیگر.

ادامه مطلب
تست نت
تست نت چیست و آیا این...

اساساً برای هر توسعه دهنده، دسترسی به شبکه ای کامل و بی نقص، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود. از طرفی ساخت شبکه ای بدون اختلال و نقص فنی و امنیتی نیز نیازمند انجام آزمون و خطاهای فراوان است؛ از این رو پرسش اصلی این است که چطور می توان بدون راه اندازی یک شبکه، آن را آزمایش کرده و خطاهای آن را پیدا کرد؟ درحقیقت این کار با استفاده از شبکه آزمایشی یا Testnet  امکان پذیر است.

به طورکلی، پایه و اساس دنیای ارزهای دیجیتال و امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) فناوری بلاک چین است. این فناوری باقابلیت های بی نظیر خود (همچون غیرمتمرکز بودن و امکان انجام تراکنش های مالی به شکل ناشناس)، روزبه روز از محبوبیت بالاتری برخوردار شده و همین موضوع سبب شده تا هر روز شاهد راه اندازی پروژه های بلاک چینی جدیدی باشیم.

از طرفی، یکی از گام های بسیار مهم در توسعه هر پروژه ارز دیجیتال یا دیفای بر بستر بلاک چین، همین شبکه آزمایشی یا Testnet است. درواقع هدف از راه اندازی شبکه آزمایشی، آزمایش کردن یک شبکه پیش از راه اندازی آن است، اما در مقابل تست نت، شبکه اصلی یا مین نت (MainNet) قرار دارد که همان بلاک چین اصلی یک ارز دیجیتال است. درواقع Testnet ها را می توان به ۲ دسته بندی کلی تست نت هایی که پیش و بعد از شروع به کار مین نت اجرا می شوند تقسیم بندی کرد.

امروزه تراکنش هایی به ارزش میلیاردها دلار بر بستر شبکه های بلاک چینی انجام می شود. حال فرض کنید اگر این بلاک چین ها و پلتفرم ها بدون تست شدن راه اندازی می شدند، چه مشکلاتی به وجود می آمد. بلاک چین ها و اپلیکیشن های آزمایش نشده می توانند مشکلاتی داشته باشند که خسارت های چند میلیارد دلاری به مردم وارد کنند و کل دنیای ارزها و دیفای را تحت تأثیر قرار دهند

از این رو در این مطلب قصد داریم به معرفی تست نت ها پرداخته و ضمن بررسی تفاوت های آن ها با مین نت ها، به کلاه برداری هایی که از طریق تست نت ها انجام می گیرد نیز اشاره داشته باشیم.

تست نت چیست؟

 

نوعی شبکه بلاک چین آزمایشی است که برای اجرا و آزمایش کردن بلاک چین ها یا پروژه های بلاک چین پیش از راه اندازی یا حتی پس از راه اندازی آن ها ایجاد و اجرا می شود. اساساً راه اندازی Testnet ساده ترین روشی است که برنامه نویسان و توسعه دهندگان می توانند از طریق آن، قابلیت های مختلف پروژه های بلاک چین و دیفای، مثل انواع مختلف قراردادهای هوشمند و اپلیکیشن های غیرمتمرکز (dApps) را تست و اصلاح کنند و تا زمانی که برای استفاده در دسترس عموم قرار می گیرند، به عملکرد آن ها نظارت داشته باشند.

برنامه نویسان و توسعه دهندگان در تست نت ها، ایرادات پروژه ها، اپلیکیشن ها، قراردادهای هوشمند، صرافی های غیرمتمرکز و هر قابلیت بلاک چین و دیفای را آزمایش کرده و ایرادات آن را شناسایی و برطرف می کنند. از طرفی، در محیط Testnet می توان آزمایش های مختلفی را به صورت مکرر انجام داد و عملکرد هر قابلیت را پیش از عمومی شدن آن، تحت نظر داشت و بررسی کرد.

از آنجا که Testnet ها به صورت کاملاً مجزا از مین نت ها عمل می کنند، می توان در آن ها پروژه های بلاک چین را بدون تداخل با تراکنش ها در مین نت، به طور کامل آزمایش کرد. مدل جعبه شن یا سند باکس (Sandbox) به توسعه دهندگان و برنامه نویسان امکان می دهد تا ریسک ها و آزمایش های مختلفی را انجام دهند و به بهترین مدل ممکن برای راه اندازی بر بستر مین نت برسند.

از آنجا که Testnet ها، پیش نمونه یا پروتوتایپ محسوب می شوند، هرگز نبایستی از آن ها برای انتقال دارایی های ارزشمند استفاده کرد، بلکه برای انجام آزمون ها و آزمایش مدل ها در این شبکه ها بایستی از توکن های تقلبی و بدون ارزش استفاده شود. همچنین معمولاً توسعه دهندگان برای راه اندازی و آزمایش بلاک چین ها، تست نت ها را می سازند و زمانی که توسعه بلاک چین پس از پشت سر گذاشتن تمامی آزمایش ها و رفع تمامی نواقص به پایان رسید، آن را در مین نت راه اندازی می کنند.

برخی از بلاک چین ها مانند اتریوم دارای روش های استانداردی برای آزمایش کردن پروژه ها، اپلیکیشن ها و دیگر انواع قابلیت های دیفای هستند. این بلاک چین ها، به پروژه هایی که آزمون ها را با موفقیت پشت سر می گذارند، گواهینامه می دهند. این گواهینامه ها خیال کاربران را راحت می کنند و سبب جلب اعتماد آن ها می شوند. به علاوه، یکی از مدارک موردنیاز برای پذیرش پروژه ها در آن بلاک چین ها هستند.

مین نت (MainNet) چیست؟

تست نت

در بالا به طور کامل توضیح دادیم که Testnet  چیست و حالا زمان آن رسیده که مین نت یا شبکه اصلی را برای شما همراهان گرامی توضیح دهیم. به صورت کلی مین نت نیز همان طور که از نام آن مشخص است، به معنی شبکه اصلی است که بلاک چین یا پروژه بلاک چین روی آن اجرا می شود. راه اندازی پروژه یا بلاک چین در مین نت، بعد از آزمایش کردن موفق آن در تست نت انجام می شود.

درحقیقت مین نت، یک شبکه کاملاً توسعه یافته است که می توان در آن تراکنش های واقعی انجام داد و تراکنش ها را ثبت و تأیید کرد. وقتی توسعه دهندگان پروژه ای، آن را در مین نت راه اندازی می کنند، درواقع اعلام می دارند که آزمایش های لازم را روی پروژه انجام داده اند و به آن اعتماد کامل دارند.

مین نت ها، بلاک چین هایی کاملاً عملکردی هستند که کاربران می توانند تراکنش های ارزهای دیجیتال یا NFT ها را بر بستر آن ها انجام دهند یا به مبادله اطلاعات بپردازند. به علاوه، می توان از مین نت ها برای اجرای پروژه ای که نیازمند نوعی پروتکل ویژه بلاک چین است، استفاده کرد؛ برای مثال می توان به اجرای dApp ها بر بستر مین نت اتریوم اشاره داشت.

مین نت ها امکان استفاده عمومی از dApp ها را فراهم می آورند. از آنجا که در مین نت ها، از دارایی های دارای ارزش واقعی استفاده می شود، تأییدکننده ها برای مشارکت در آن ها، انگیزه کافی دارند. پروژه هایی که مین نت دارند، بیشتر مورد اعتماد کاربران هستند و می توان آن ها را پروژه های پخته تری دانست. وقتی پروژه ای مین نت داشته باشد، کاربران می دانند منابع زیادی به آن پروژه اختصاص یافته و کار زیادی روی آن انجام شده است.

تفاوت های میان تست نت و مین نت

در ادامه قصد داریم به تفاوت های Testnet  و مین نت پرداخته تا بدین ترتیب به درک صحیحی از این دو مفهوم دست پیدا کنیم.

آی دی شبکه

اساساً آی دی تست نت با آی دی مین نت متفاوت است. درواقع آی دی تست نت های  Ropsten، Rinkeby و Kovan در اتریوم به ترتیب، 3، 4 و 42 است؛ درحالی که آی دی Testnet  با آی دی مین نت تفاوت دارد. آی دی مین نت اتریوم، 1 است.

وضعیت انتشار کد

کد Testnet ها منتشر نمی شود؛ زیرا هنوز روند توسعه کامل نشده است؛ درحالی که کد مین نت ها منتشر می شوند و در دسترس عموم قرار می گیرند.

هدف

در تست نت هدف از اجرای آزمایشی پروژه با دارایی های بدون ارزش و غیرواقعی به منظور پیداکردن نقاط ضعف، خطاها، باگ ها و ایرادات و برطرف کردن آن ها پیش از راه اندازی در مین نت است؛ درحالی که در مین نت، پروژه بلاک چین اصلی که تراکنش های دارایی های باارزش و واقعی در آن انجام می شوند.

هزینه عملیات

در Testnet  توکن ها هیچ ارزشی ندارند؛ بنابراین تراکنش ها در تست نت بدون کارمزد هستند؛ درحالی که در تراکنش های مین نت از توکن های واقعی استفاده می شود؛ بنابراین، هر تراکنش دارای کارمزد است. درنتیجه، هزینه عملیات در مین نت بالاتر از Testnet  است.

تعداد تراکنش ها

در تست نت تعداد تراکنش ها، کمتر از تعداد تراکنش در مین نت است؛ درحالی که در مین نت، تعداد تراکنش ها، بیشتر از تعداد تراکنش ها در Testnet  است.

جنسیس بلاک یا نخستین بلوک شبکه  (Genesis Block)

در تست نت، نخستین بلوک شبکه مستقل از نخستین بلوک شبکه در مین نت است؛ درحالی که در مین نت، نخستین بلوک شبکه، مستقل از نخستین بلوک شبکه در Testnet  است.

گره ها

در تست نت، تعداد گره ها، کمتر از تعداد گره ها در مین نت است؛ درحالی که در مین نت، تعداد گره ها، بیشتر از تعداد گره ها در Testnet  است.

کاربردهای اصلی شبکه آزمایشی یا Testnet

آزمایش رایگان و کاهش هزینه های شبکه

برای اینکه بلاک چین عملکرد قرارداد هوشمند را فعال کند، باید از ارز دیجیتال خود شبکه برای انجام تحویل استفاده شود؛ برای مثال اتر (ETH) یک درخواست پرداخت برای محاسباتی است که در شبکه بلاک چین اتریوم انجام می شود. برای توسعه دهندگان، آزمایش ویژگی های برنامه یا اجرای آزمایش ها در شبکه اصلی بسیار پرهزینه خواهد بود؛ زیرا آن ها باید مقادیر زیادی ارز دیجیتال با ارزش واقعی خریداری کنند.

تست نت یک پلتفرم آزمایشی برای توسعه دهندگانی فراهم می کند که می خواهند برنامه های کاربردی را در بلاک چین ایجاد کنند یا عملکردهای خاصی را بدون هزینه آزمایش کنند. Testnet می تواند در ساخت اپلیکیشن های غیرمتمرکز، ایفای نقش به عنوان اعتباردهنده، آزمایش قراردادهای هوشمند یا صدور توکن های جدید، شبکه های توسعه شبکه بلاک چین و… استفاده شوند. شبکه های آزمایشی می توانند بدون به خطر افتادن شبکه اصلی ارزش قابل توجهی برای شبکه های اصلی بلاک چین ارائه دهند.

افزایش ایمنی و کاهش حداکثری اختلالات مین نت ها

تست نت

تیم های بلاک چین با سرعت بالایی برای حل کردن مشکلاتی مثل مقیاس پذیری، امنیت و غیرمتمرکز بودن، تلاش می کنند. آزمایش های متعددی در تست نت ها انجام می شوند و این آزمون ها، هیچ اختلالی در مین نت ها ایجاد نمی کنند. درحقیقت Testnet  به آزمایش کنندگان و توسعه دهندگان برنامه اجازه می دهد تا ویژگی ها و عملکرد پروتکل را بدون نگرانی درمورد شکستن زنجیره اصلی بلوک در یک محیط جداگانه آزمایش کنند. انجام آزمایش روی شبکه اصلی امکان پذیر نیست؛ زیرا تعاملات پیچیده بین اجزای موجود در پروتکل می تواند به شبکه آسیب برساند یا زنجیره اصلی را بشکند. این امر سبب اختلال عمده در بلاک چین می شود و ممکن است پروتکل را ضعیف کند؛ بنابراین این یک روش معمول برای پروژه هایی است که ابتدا نمونه اولیه را در شبکه آزمایشی اجرا می کنند تا مشخصات را حل کنند و اطمینان حاصل کنند که همه چیز در نظم درست است.

توسعه مستمر

فناوری بلاک چین هنوز در مراحل ابتدایی است و نیاز به آزمایش و توسعه زیادی دارد تا به تدریج به جریان اصلی و مجاز تبدیل شود. محیط تست نت برای تأمین این امر ایجادشده است؛ برای مثال یکی از مسائل اصلی که در جامعه بلاک چین حل می شود، مقیاس پذیری است. تحقیق و توسعه مداوم، توانایی بلاک چین را برای مدیریت تراکنش های بیشتر افزایش می دهد. به منظور بهبود مستمر قابلیت های بلاک چین، آزمایش های زیادی در مورد عملکرد قرارداد هوشمند، تراکنش ها و فرایندهای استخراج باید انجام شود. Testnet  به عنوان یک شبیه سازی از نحوه عملکرد پروتکل شبکه بلاک چین اصلی (mainnet)  در زندگی واقعی عمل می کند.

آزمایش سازگاری اپلیکیشن های غیرمتمرکز

هر اپلیکیشن غیرمتمرکز، قبل از اجرایی شدن بر بستر بلاک چین، باید آزمایش های متعددی را پشت سر بگذارد و باگ های آن برطرف شود. بسته های به روزرسانی جدید، قابلیت های جدید و… پیش از اجرایی شدن در Testnet آزمایش می شوند. برخی از این تست ها عبارت اند از: آزمایش های امنیتی، تست بارگذاری، مهاجرت بلاک چین، آزمون یکپارچه سازی، آزمون مدیریت بحران و بازیابی پس از حادثه.

برخی نگرانی ها درباره تست نت

با وجود مزایای برجسته ای که در بالا برای Testnet  ذکر کردیم، ماهیت بی ارزش تعداد بی شماری از ارزهای آزمایشی (شبکه Testnet ها)، ممکن است کاربران را در معرض خطرات امنیتی قرار دهد. اگرچه با پیچیده ترشدن شبکه های بلاک چین، اثربخشی رو به کاهش خواهد رفت، یک حمله مجدد وقتی اتفاق می افتد که یک تراکنش معتبر بر بستر یک شبکه بلاک چین و به صورت مخرب یا متقلبانه تکرار شود.

برای نمونه، دو بار پرداختن هزینه بین یک شبکه آزمایشی و شبکه اصلی، یکی از این موارد است. همچنین برخی از کلاه بردارها تلاش دارند ارز دیجیتال Testnet  را به عنوان نسخه اصلی به فروش برسانند.

اگرچه برخی پروتکل های بلاک چین اثبات کار به کاربران امکان استخراج ارزهای دیجیتال تست شبکه را می دهند، بسیاری از کاربران برای صرفه جویی در زمان و هزینه به فاست ها (Faucets) روی می آورند. این سرویس های مبتنی بر وب معمولاً افراد یا سازمان هایی هستند که سکه های شبکه آزمایشی اضافی دارند که مایل اند از آن ها جدا شوند، اغلب به صورت رایگان.

کاربردهای شبکه اصلی یا مین نت  (MainNet)

در بالا بررسی کردیم تست نت ها چه کاربردهایی دارند، اما در اینجا قصد داریم برای واضح تر شدن مطلب، به برخی از اصلی ترین کاربردهای مین نت ها بپردازیم.

قرارگیری فرصت های بیشتر، پیش روی توسعه دهندگان

مین نت ها به عنوان شبکه های عمومی بدون نیاز به مجوز، فرصت هایی برای پروژه های جدید ایجاد می کنند.

جلب اطمینان کاربران

داشتن مین نت نشان می دهد آن پروژه بلاک چین، عملکردی است و باگ مهمی ندارد؛ بنابراین کاربران به پروژه های دارای مین نت اطمینان می کنند و وارد آن ها می شوند. به علاوه، پس از راه اندازی مین نت، اکثر پروژه ها کدهای خودشان را عمومی و متن باز می کنند و این موضوع نیز در افزایش اعتبار پروژه و اعتماد کاربران نقش دارد.

دسترسی به اپلیکیشن هایی با کاربردهای بیشتر

هر بلاک چین پیش از راه اندازی مین نت با توسعه دهندگان اپلیکیشن ها وارد همکاری می شود؛ بنابراین برخی از آن اپلیکیشن ها، با راه اندازی مین نت شروع به کار می کنند و موارد کاربرد اپلیکیشن ها افزایش پیدا می کند.

قابلیت های بیشتر

مین نت ها از قابلیت های دیگری همچون قابلیت های امنیتی یا ضد اسپم، برخوردار هستند.

علت اهمیت تست نت ها

همان طور که در ابتدا توضیح دادیم، از آنجا که روزانه میلیاردها دلار سرمایه بر بستر بلاک چین های مختلف جابه جا می شوند، بسیار حیاتی است که قبل از راه اندازی هر پروژه بلاک چین، آن پروژه به صورت کامل آزمایش شده و ایرادات آن برطرف شود، اما سؤال مهم اینجا است که چرا این آزمایش ها را نمی توان روی خود شبکه های اصلی یا مین نت ها انجام داد؟

درواقع انجام این آزمایش ها بر روی مین نت ها بسیار هزینه بر است؛ چراکه در مین نت ها از توکن های واقعی استفاده می شود؛ بنابراین هر تراکنش کارمزد خودش را دارد. حتی راه اندازی پروژه در مین نت و اعمال هر تغییر روی آن، بدون پرداخت کارمزد به تأمین کننده مین نت امکان پذیر نیست؛ بنابراین آزمایش کردن کامل پروژه در مین نت با هزینه های زیادی همراه است.

از طرفی اگر مشکلی در فاز آزمایشی پروژه در مین نت رخ دهد، کل شبکه با اختلال مواجه می شود و دارایی های کاربران در معرض خطر قرار می گیرد. این موضوع می توان برای تأمین کننده مین نت بسیار گران تمام شود و آن ارز، اعتبار خود را به طور کامل از دست بدهد.

همچنین دومین دلیل استفاده از تست نت ها برای آزمایش کردن پروژه های بلاک چینی، مشکل سازگاری (Compatibility)  است. درحقیقت، در تست نت ها از توکن های دارای ارزش مالی استفاده نمی شود و به جای آن، دارایی های بدون ارزش (Fake Money) استفاده می شوند. ضمناً ارزهایی که در Testnet ها استفاده می شوند با مین نت ها سازگاری ندارند؛ بنابراین باید برای آزمایش کردن پروژه ها در مین نت ها، رمز ارزهای جدیدی ضرب یا مینت (Mint) شوند که کاری بسیار پیچیده و پرهزینه است.

درنهایت اینکه به دلایلی که در بالا ذکر شد، حتماً باید پروژه های بلاک چین در تست نت ها مورد آزمایش قرار بگیرند و آزمایش کردن آن ها در مین نت ها پرهزینه و پرخطر است. با آزمایش کردن پروژه ها در تست نت ها، این پروژه ها به صورت کاملاً مجزا از بازار ارزها آزمون و خطا می شوند و توسعه دهندگان می توانند با خیال آسوده، هر قابلیتی را در این پروژه ها آزمایش کنند.

تأثیر Testnet ها بر قیمت یک ارز دیجیتال

اساساً اگر قیمت را ناشی از یکی از ارزش هر محصولی بدانیم و این را قبول کنیم که تست نت ها به افزایش ارزش محصولات توسعه دهندگان کمک می کنند، آنگاه باید انتظار اثر قیمتی از آن ها را هم داشته باشیم؛ یعنی وقتی پروژه ای به مرحله انتشار روی Testnet  می رسد، نشان دهنده پیشرفت نسبی آن است، ولی مشکل اینجاست که این ارتباط به چند نتیجه ناخواسته هم منجر می شود. درواقع برخی از پروژه ها گاهی فقط به قصد افزایش قیمت توکن خود، یک نسخه تست نت را منتشر می کنند که در عمل هیچ کاربردی برای پروژه ندارد. متأسفانه بسیاری از مردم هم اعلامیه انتشار تست نت را دیده و تصور می کنند که چیزی ارزشمند منتشرشده و با افزایش خرید باعث بالا رفتن قیمت توکن می شوند.

تست نت مناسب استفاده چه کاربرانی است؟

اساساً هر کاربری که بخواهد پروژه جدیدی را توسعه دهد و آن را آزمایش کند، می تواند از Testnet ها استفاده کند؛ چراکه آن ها روشی ساده برای آزمایش کردن محصول در مقیاس نزدیک به مقیاس واقعی، بدون کارمزد و بدون خطر تداخل با مین نت ها هستند.

همچنین، همان طور که پیش ازاین نیز اشاره داشتیم، اکثر شبکه های اصلی، از نوعی خدمات تست نت نیز برخوردار هستند. توسعه دهندگان پروژه ها باید با توجه به نیازهای خود، تست نت مناسب تر برای خودشان را انتخاب کنند؛ به عنوان نمونه شبکه بلاک چین Symbol دارای یک مین نت و یک Testnet  است که از نظر ساختاری، کاملاً به مین نت شباهت دارد، اما اتریوم تعداد زیادی تست نت دارد که شبیه ترین آن ها به خود مین نت اتریوم Ropsten  است. به علاوه، اگر توسعه دهنده ای بخواهد بلاک چین خودش را بسازد و آن را آزمایش کند، نیازمند تست نت است.

به بیانی دیگر، درمورد Testnet هایی که قبل از شبکه اصلی آغاز به کار می کنند، باز هم هدف اصلی آزمایش کردن است، اما تمرکز آن بیشتر روی خود سیستم است؛ زیرا قبل از این هرگز عملیاتی نشده است و البته چون جدید است، هنوز هیچ برنامه ای بر روی آن اجرا نمی شود.

در این حالت وضعیت خیلی یک طرفه تر است. بیشتر کسانی که روی منبع کدها کار می کنند توسعه دهندگان بلاک چین هستند و هدف آن ها این است که پلتفرم را به مرحله ای برسانند که سازندگان نرم افزار تمایل داشته باشند روی آن شبکه کار کنند.

نخستین چیزی که توسعه دهندگان نرم افزار باید در مورد آن اطمینان حاصل کنند، اثبات این نکته است که پلتفرم به اندازه کافی امن است و این دستورالعمل اصلی هرگونه آزمایش شبکه در این مرحله است. بعد از اینکه توسعه دهندگان به این نتیجه رسیدند که شبکه امن است، حالا باید درمورد روش استفاده از این پلتفرم آموزش ببینند.

به بیان دیگر تست نت بایستی به عنوان یک ابزار آموزشی در نظر گرفته شود که به توسعه دهندگان یک دید عمیق تری داده شود که چگونه می توانند هم زمان هم از شبکه استفاده کنند و هم امنیت شبکه را مداوم آزمایش کنند. درنهایت اینکه همچنان که آن ها شبکه را تست می کنند و می آموزند که چطور از آن استفاده کنند، به قسمت هایی از شبکه برمی خورند که نیاز به بهبود دارد. کتابخانه های خاصی را ممکن است نیاز داشته باشند یا اسناد مهمی برای کمک به درک سیستم باید تهیه شوند. این اطلاعات بی نهایت ارزشمند بازخوردهایی هستند که توسعه دهندگان پلتفرم بایستی از آن ها برای بهبود شبکه استفاده کنند، قبل از اینکه اجرای شبکه اصلی نهایی شود.

شبکه آزمایشی اتریوم

تست نت

گسترش یک Testnet  برای بلاک چین اتریوم، از بیشترین تقاضا برخوردار بود تا اینکه یک تست نت برای این شبکه به نام گث (Geth) راه اندازی شد. این شبکه بر پلتفرم های مک، لینوکس و ویندوز قابل دسترسی است که به صورت گسترده با بلاک چین اتریوم در تعامل است.

نرم افزار اتریوم به کاربران امکان می دهد یک شبکه تست و یا حتی یک شبکه خصوصی ایجاد کنند که از هسته اصلی اتریوم مجزا است. گث (Geth) برای توسعه نرم افزارهای غیرمتمرکز و ایجاد پروژه های مختلف بر روی بلاک چین اتریوم بسیار مفید و کاربردی است و می توان اجرای برنامه ها را بر روی شبکه اصلی امتحان کرد و آن ها را سنجید. برای انجام این کار به گزینه های زیر نیاز دارید:

  1. فایل اولیه (Genesis File)
  2. لیست داده ها (data directory)
  3. شناسه کاربران شبکه (Network user-id)
  4. فعال نبودن قابلیت تشخیص نودها (Disable node detection)

تست نت عمومی قراردادهای هوشمند شبکه کاردانو

با اجرایی شدن نخستین Testnet  عمومی قرارداد هوشمند در شبکه کاردانو، این ارز دیجیتال به انتهای دوره گوگن و راه اندازی قرارداد هوشمند نزدیک شد. براساس اطلاعیه منتشرشده توسط شرکت تحقیقات و توسعه IOHK در روز جمعه، تست نت آلونزو (Alonzo) شبکه بلاک چین کاردانو (ADA) وارد فاز «بنفش» شده است. اجرای این فاز که پس از تکمیل فازهای «آبی» و «سفید» صورت گرفته است، گامی برجسته و مهم برای راه اندازی قراردادهای هوشمند در بزرگ ترین بلاک چین مکانیسم اجماع اثبات سهام (Proof of Stake) به حساب می آید.

در حال حاضر، Testnet  آلونزو در فاز بنفش کاملاً عمومی است؛ این موضوع بدین معناست که کلیه اعضای طرح پیشگام پلوتوس  (Plutus pioneer program) تمام اپراتورهای استخرهای استیکینگ و صرافی های ارز دیجیتال می توانند در این فاز شرکت داشته باشند. جهت مقایسه فاز بنفش با ۲ فاز پیشین، بایستی در نظر داشت که فازهای آلونزو آبی و سفید به ترتیب تنها به 50 و 500 کاربر محدود بودند. به نقل از چارلز هاسکینسون، مدیرعامل  IOHKکاردانو فعالیت خود را جهت برپایی سیستماتیک صرافی های ارزی آغاز می کند.

درحقیقت تاریخ دقیق اجرای هارد فورک آلونزو بر بستر مین نت، در اواسط ماه آگوست (اواخر مردادماه) اعلام خواهد شد. براساس استراتژی فعالیت IOHK که در اواخر ماه می (اوایل خردادماه) منتشر شد، انتظار می رود پیاده سازی هارد فورک Alonzo  در شبکه اصلی ارز دیجیتال کاردانو تا اوایل ماه سپتامبر (شهریورماه) پس از انجام چندین مرحله آزمایشی صورت بگیرد.

علاوه بر این، هم اکنون بنیاد IOHK مشغول تصمیم گیری درباره انتخاب نامزدهای اصلی نود شبکه در طول راه اندازی رویداد HFC هستند. آلونزو آخرین مرحله از آپدیت گوگن (Goguen) شبکه ارز دیجیتال کاردانو به شمار می رود که هدف آن امکان ساخت قرارداد هوشمند با زبان برنامه نویسی پلوتوس در بلاک چین کاردانو است.

از کجا می توان به رمز ارزهای تست نت ها دسترسی داشت؟

اساساً می توان از طریق افرادی که Testnet  دارند درخواست کرده تا برای ما این ارزها را ارسال کنند؛ چراکه این ارزها دارای هیچ ارزشی نیستند، اما راه دوم استفاده از بیت کوین فاست هاست.

تست نت

 

در وب سایت stackexchange هم بسیاری از افراد تجربه خود با سایر فاست ها را قرار دادند که می توانید استفاده کنید؛ برای مثال یکی از پیشنهادهای وب سایت https://bitcoinfaucet.uo1.net/ است.

تست نت

در این وب سایت می توانید آدرس خود را از بخش دریافت یا receive کیف پول کپی کرده و سپس در بخش آدرسی که این وب سایت مشخص کرده است، وارد کنید.

تست نت

سپس باید روی گزینه send testnet bitcoins کلیک کرده تا بیت کوین تستی برای شما ارسال شود. همچنین شما می توانید از بخش تاریخچه (history) که در کیف پول شما قرار دارد نیز این تراکنش را مشاهده کنید.

تست نت

پروژه های کلاهبرداری از طریق تست نت ها  (Testnet Scams)

Testnet ها در هر بلاک چین مثل اتریوم یا بیت کوین یک نسخه تستی، اما کاملاً مجزا از شبکه اصلی هستند که تنها برای امور توسعه پروژه های روی آن بلاک چین و موارد تستی کاربرد دارد. کوین ها و توکن های روی شبکه تستی فاقد هرگونه ارزش مادی بوده و تنها برای تست در آن شبکه تستی است و نمی توان آن ها را به شبکه اصلی انتقال داد.

به بیانی دیگر، همان طور که در بالا توضیح دادیم، ارزهای مین نت و تست نت تفاوت هایی با هم دارند؛ پس می دانیم که ارزهای Testnet  حقیقتاً ارزش به خصوصی ندارند؛ از این رو حتماً حدس زده اید که آن ها مسیر مطلوبی برای کلاه برداری هستند.

از طرفی، مهم ترین نکته جهت جلوگیری از کلاه برداری های تست نت این است که مطمئن شوید از کیف پول متعلق به شبکه اصلی استفاده می کنید. کیف پول های شبکه اصلی و شبکه آزمایشی هم با یکدیگر متفاوت هستند و نمی توان از کیف پول یک شبکه برای دریافت رمز ارزهای شبکه دیگر استفاده کرد؛ از این رو استفاده از کیف پول های ناشناخته یا کمتر شناخته شده را متوقف کنید و از کیف پول های رایج و شناخته شده ای استفاده کنید که می دانید متعلق به شبکه اصلی هستند،

اما یکی از روش هایی که می تواند برای جلوگیری از کلاه برداری به شما کمک کند، توجه به آدرس کیف پولتان است؛ برای مثال در قسمت قبل هم اشاره کردیم که آدرس های شبکه اصلی بیت کوین با ۱، ۳ یا bc1 شروع می شوند؛ درحالی که آدرس های تست نت با حروف m یا n آغاز می شوند؛ بنابراین توصیه می کنیم پیش از ارسال آدرس خود برای دیگران به این مسئله دقت کنید.

همچنین یکی دیگر از نکاتی که توصیه می کنیم به آن توجه کنید این است که کارهایی مانند ساخت کیف پول یا خرید ارز دیجیتال را خودتان شخصاً بر عهده بگیرید. دنیای ارزهای دیجیتال دنیای حذف واسطه هاست؛ بنابراین کاربران این ارزها هم باید از این اصل مهم پیروی کنند. توصیه می کنیم تا جایی که می توانید اطلاعات خود را درزمینه ارزهای دیجیتال افزایش دهید و فرایند ساخت کیف پول و خرید کوین را به شخص دیگری واگذار نکنید.

درنهایت اینکه اگر می خواهید از خطر کلاه برداری در امان باشید، از قیمت های رؤیایی و بیش ازحد پایین دوری کنید. وب سایت هایی وجود دارند که ارزهای دیجیتال رایج بازار را باقیمت های بسیار پایین تری از قیمت بازار آن ها ارائه می کنند و کاربران هم به طمع کسب سود بیشتر، برای خرید آن ها وسوسه می شوند؛ درحالی که در ازای پولی که پرداخت می کنند، ارزهایی دریافت می کنند که عملاً هیچ کاربرد و ارزشی ندارند. فراموش نکنید ارزهای دیجیتال پول واقعی هستند و هیچ کس آن ها را به رایگان یا با قیمت پایین در اختیار شما قرار نمی دهد.

در آخر به این نکته نیز توجه داشته باشید که اسکمرها در این مورد نیز با سوءاستفاده از ناآگاهی افراد، با فریب آن ها، سکه های شبکه تستی را به عنوان کوین شبکه اصلی به آن ها می فروشند. روش کلاه بردارها هم به این صورت است:

  1. پیشنهاد فروش ارزها به افراد مختلف و با تخفیف های ویژه
  2. متقاعدکردن افراد به خرید ارزهای Testnet ها
  3. فریب دادن افراد به دانلود کیف پول های تست نت ها
  4. ارسال ارزهایی بی ارزش مربوط به تست نت ها به ولت افراد و دریافت پول از آن ها

حال جهت جلوگیری از کلاه برداری به وسیله کیف پول های Testnet، پیشنهاد ما این است که توصیه های زیر را دنبال کنید:

  1. اگر در حال خرید ارز هستید، لطفاً مطمئن شوید که کیف پولی که قرار است وجه را در آن دریافت کنید، کیف پول تست نت نباشد.
  2. اگر ارزی می خرید، مراقب کسی که ارز دیجیتال را باقیمتی بسیار پایین تر از نرخ فعلی بازار ارائه می کند، باشید.
  3. اجازه ندهید طرف مقابل برای شما کیف پول بسازد (آموزش کیف پول). آن ها ممکن است بخواهند یک کیف پول Testnet ایجاد کنند و سپس کوین های شبکه آزمایشی را برای شما بفرستند که ارزش پولی ندارند. آن ها همچنین می توانند یک کیف پول Multisig ایجاد کنند و وجوه را به کیف پول دیگری که کنترل آن را ندارید ارسال کنند.

نحوه تشخیص یک کیف پول اصلی از یک ولت تست نت

اساساً اگر فردی به شما بگوید که یک کیف پول Testnet  بسازید تا برای شما پول ارسال کند، سعی دارد از شما کلاه برداری کند، اما سؤال اصلی این است که چگونه می توان کیف پول های اصلی را از تست نت ها تشخیص داد؟ به طورکلی اگر کیف پول شما دارای نماد بیت کوین (ارز مربوط) خاکستری شده یا نماد TESTNET است (مثل تصویر زیر) آن کیف پول یک کیف پول تست نت است.

تست نت

اما اگر شما یک کیف پول تست نت دارید، تنها می توانید با کیف پول های تست نت دیگر در ارتباط باشید. همان طور که قبلاً ذکر شد، این کیف پول ها شامل ارز واقعی نیستند و هیچ راهی برای تبدیل ارزهای Testnet  به ارزهایی با ارزش پولی واقعی وجود ندارد.

اما ساده ترین راه برای تشخیص تفاوت testnet و شبکه واقعی، جست وجوی آدرس است. به صورت کلی، آدرس های بیت کوین آزمایشی با m یا n شروع می شوند. درواقع تمامی آدرس های واقعی بیت کوین با 1 یا 3 یا bc1 شروع می شوند.

تست نت

درحالی که آدرس های Bitcoin Cash با bitcoincash یا p و q شروع می شوند. از طرفی آدرس های آزمایشی Bitcoin Cash  با bchtest آغاز می شوند. علاوه بر این، برای ارزهای مثل اتریوم و ریپل نیز، قالب آدرس ها تغییر نکرده و عملاً هیچ راهی برای تشخیص اینکه آدرس مربوطه تست نت است یا مین نت وجود ندارد.

سخن پایانی

اساساً روزبه روز به تعداد پروژه ها و اپلیکیشن های بلاک چین و دیفای اضافه می شود و مردم دنیا روزانه میلیاردها دلار را بر بستر بلاک چین های مختلف جابه جا می کنند. در صورتی که قرار باشد هر پروژه بلاک چین بدون تست کردن شروع به کار کند، ممکن است به دلیل باگ های احتمالی، خسارات مالی سنگینی ایجاد شود.

از این رو پیش از راه اندازی هر پروژه بلاک چین آن را در بستری به نام Testnet  آزمایش می کنند تا باگ ها و ایرادات آن را پیداکرده و آن ها را برطرف کنند. در مقابل تست نت، مین نت قرار دارد. مین نت همان بلاک چین اصلی است که تراکنش های واقعی و با دارایی های دیجیتالی واقعی در آن انجام می شوند. هر پروژه، پس از تکمیل آزمایش ها در تست نت، برای اجرایی شدن و در دسترس عموم قرار گرفتن وارد مین نت می شود.

به طورکلی، هر مین نت مثل اتریوم می تواند یک یا چند Testnet  داشته باشد و هر پروژه ای که آزمون های تست نت را با موفقیت پشت سر بگذارد، گواهینامه لازم برای فعالیت در مین نت دریافت می کند. همچنین، تست نت و مین نت تفاوت های زیادی با هم دارند.

درحقیقت در تست نت برخلاف مین نت از دارایی های دیجیتالی واقعی استفاده نمی شود، بلکه در تراکنش های تست نت از توکن های بدون ارزش استفاده می کنند. عملیات و تراکنش ها در Testnet  هیچ هزینه ای ندارند، اما هر تراکنش در مین نت دارای کارمزد است. آی دی شبکه و بلاک چین نخستین تست نت و مین نت نیز باهم دیگر متفاوت هستند. از دیگر تفاوت های مین نت و تست نت می توان به کمتربودن تعداد تراکنش ها و تعداد گره ها در Testnet  در مقایسه با مین نت اشاره کرد. وجه تفاوت دیگر تست نت با مین نت این است که تست نت ها، متن باز نیستند، اما بیشتر مین نت ها، متن باز هستند.

توسعه دهندگان پروژه های بلاک چینی مثل توسعه دهندگان اپلیکیشن های غیرمتمرکز و صرافی های غیرمتمرکز و نیز توسعه دهندگان بلاک چین های جدید از تست نت ها برای تست کردن پروژه ها در محیطی امن، به حداقل رساندن اختلالات در مین نت ها و تست کردن سازگاری اپلیکیشن های غیرمتمرکز با بلاک چین ها استفاده می کنند.

از آنجا که در تست نت ها از دارایی های واقعی استفاده نمی شود، آزمون و خطا کردن در آن ها هیچ خطر و کارمزدی ندارد، اما تست کردن پروژه ها و اپلیکیشن ها در مین نت ها بسیار پرهزینه و پر ریسک است. تست نت ها به توسعه دهندگان امکان می دهند تا با خیال راحت، پروژه ها یا اپلیکیشن های خود را آزمایش کنند.

پرسش های متداول

شبکه ای است که برای اجرای آزمایشی پروژه های بلاک چین استفاده می شود.

به نسخه اصلی بلاک چینی که در دسترس عموم قرار گرفته و می توان در آن تراکنش های واقعی با ارزهای واقعی را اجرا کرد، مین نت می گویند.

توسعه دهندگان پروژه های بلاک چین از تست نت ها برای آزمایش پروژه های خود استفاده می کنند؛ چراکه آزمایش کردن در Testnet ها، بسیار کم هزینه تر از آزمایش کردن در مین نت ها بوده و همچنین برخلاف تست آزمایش کردن در مین نت ها، انجام آزمایش در تست نت ها، به هیچ عنوان با ریسک همراه نخواهد بود.

ادامه مطلب
شبکه ولاس
شبکه ولاس (Velas) چیست و چرا...

پیدایش فناوری بلاک چین را می توان مربوط به سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ شمسی) دانست؛ زمانی که ۲ تن از برترین متخصصان فناوری به نام های استوارت هابر (Stuart Haber) و اسکات استورنتتا (Scott Stornetta) مفهومی بنام بلاک چین را پیشنهاد کردند.

این موضوع تا همین حد بیشتر پیش نرفت تا اینکه در ادامه و در سال ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۷ شمسی) یک فرد یا سازمان ناشناس که تا به امروز نیز وی را با نام ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) می شناسیم، با استفاده از این ابتکار عمل توانست تا دید جدیدی به مفهوم بلاک چین ببخشد و بدین ترتیب، اولین ارز رمزنگاری شده جهان به نام بیت کوین را ایجاد کند.

درحقیقت موجودیت اصلی بیت کوین مبتنی بر عناصری همچون شفافیت، امنیت و غیرمتمرکز بودن است؛ از این رو این ارز دیجیتال قادر است این توانایی را در اختیار عموم مردم قرار دهد تا تراکنش های مالی خود را بدون هیچ گونه اصطکاکی (واسطه هایی) مانند بانک ها انجام دهند.

درواقع پیدایش بیت کوین به موفقیت بزرگی تبدیل شد که به واسطه آن شاهد پیدایش مسیری شدیم که بر بستر آن شاهد توسعه چندین ارز دیجیتال مشابه با بیت کوین همچون ایاس (EOS)، اتریوم (Ethereum) و ریپل (Ripple) بودیم. در ساده ترین بیان موجود، بلاک چین یک دفتر کل دیجیتال توزیع شده است که در آن، هر تراکنش تأییدشده در شبکه، در بلوک ها ذخیره می شود. درواقع در داخل چنین شبکه ای، هر بلوک شامل داده های تراکنش، هش رمزنگاری یک تراکنش تأییدشده و البته یک مهر زمانی است.

با وجود این تا امروز، هزاران پروژه بلاک چین توسعه یافته اند که هدف اصلی تمامی آن ها ساده کردن فرایندهای مربوط به تراکنش های مالی عموم افراد در سرتاسر دنیاست. بیت کوین و اتریوم با وجود اینکه بزرگ ترین بلاک چین های موجود به حساب می آیند، هنوز با مشکل مقیاس پذیری شدیدی روبه رو هستند. از طرف، سرعت تراکنش های اتریوم و بیت کوین بسیار آهسته بوده و این محدودیت ها، مانع حل برخی مشکلات مربوط به استفاده از این ارزها در زندگی واقعی افراد (مثل استفاده از ارزها برای پرداخت های روزمره) می شود.

ازاین رو، تیم توسعه دهندگان شبکه ولاس (Velas Network) با بررسی ایرادات فعلی فضای بلاک چین، یک شبکه بلاک چین مدرن را توسعه داده اند که از نظر سرعت، مقیاس پذیری و امنیت از هر سیستم بلاک چینی موجود دیگر بهتر عمل می کند. پس در این مطلب قصد داریم تا به طور کامل به مفهوم شبکه Velas پرداخته و زوایای گوناگون آن را بررسی کنیم.

 شبکه ولاس چیست؟ (Velas Network)

شبکه ولاس

ولاس اولین و سریع ترین بلاک چین با مکانیسم هوش مصنوعی است که امکان ساخت و راه اندازی اپلیکیشن های غیرمتمرکز (DApps) و قراردادهای هوشمند را فراهم می کند. به علاوه، مقیاس پذیری (افزایش سرعت و توان پردازش) لازم برای تراکنش ها را ایجاد می کند. Velas ساخته شده تا مشکلات سنتی بلاک چین ها مثل سرعت و مقیاس پذیری پایین را حل کند.

درواقع، واژه Velas مخفف عبارت Virtual Expanding Learning Autonomous System یعنی سیستم یادگیری مجازی در حال گسترش خودگردان است. شبکه ولاس در سال ۲۰۱۹ ساخته شد و به دلیل اینکه در کدهای خود از کدهای شبکه سولانا استفاده کرده است، به نوعی به عنوان یک فورک از شبکه سولانا شناخته می شود.

از طرفی، ارز دیجیتال این شبکه از بلاک چینی استفاده می کند که براساس هوش مصنوعی می تواند امکان انجام تراکنش هایی سریع را فراهم و هم زمان نیز امنیت بالایی را تأمین کند. کیف پول این ارز دیجیتال نیز از مکانیسم جدیدی برخوردار بوده و امکان ساخت یک حساب مشترک در آن وجود دارد. این بدین معناست که اگر به اصطلاح یک حساب مشترک میان ۲ طرف ایجاد شد، امضای دیجیتال هر ۲ طرف برای انجام تراکنش ها لازم خواهد بود.

علاوه بر این، در حال حاضر سریع ترین بلاک چین ماشین مجازی اتریوم (EVM) یا Ethereum Virtual Machine در دنیا، بلاک چین Velas است؛ چراکه این توانایی 75 هزار tx/s را داشته تا بدین ترتیب با بالاترین سطح ایمنی موجود و به صورت کاملاً رایگان، بلافاصله پردازش شود. اکوسیستم ولاس، از محصولات غیرمتمرکز ساخته شده در بالای زنجیره خود برای ارائه سهولت تجربه کاربر از محصولات غیرمتمرکز و منبع باز تشکیل شده است.

به بیانی دیگر، با الهام از خصوصیات کلی وب ۳ و فناوری بلاک چین، ارز دیجیتال VLX ایجاد شده است. درواقع این پروژه ترکیبی از بلاک چین و فناوری های نوآورانه برای ایجاد یک اکوسیستم شفاف، جامعه محور و غیرمتمرکز محصولات و خدمات است. توسعه دهندگان این پلتفرم، سولانا را به عنوان پایه ای برای بلاک چین Velas انتخاب کرده اند.

اساساً این بلاک چین را می توان مقیاس پذیرترین، امن ترین، غیرمتمرکزترین و کاربرد پسندترین پلتفرم های بلاک چین در بازار معرفی کرد. اتریوم پرکاربردترین پلتفرم دیفای در بازار است که اکثر اپلیکیشن های غیرمتمرکز ساخته شده در شبکه هستند؛ به همین دلیل پل EVM به آن اپلیکیشن ها اجازه می دهد تا با قابلیت های افزایش تراکنش در ثانیه، سریع تر و روان تر اجرا شوند.

همچنین توسعه دهندگان این شبکه، به دنبال کارآمدترین بلاک چین و پیاده سازی توانایی نوشتن قراردادهای هوشمند اتریوم بر روی آن هستند؛ درنتیجه درب ها را به روی بازار دیفای و توسعه دهندگان برنامه های غیرمتمرکز اتریوم باز می کند و به آن ها امکان می دهد قابلیت های خود را با اکوسیستم ولاس، بلاک چین سریع Velas و هزینه های پایین گسترش دهند.

خصوصیات اصلی شبکه ولاس

از جمله اصلی ترین خصوصیات و ویژگی های این شبکه می توانیم به موارد زیر اشاره داشته باشیم:

  1. قدرت پردازش بالای تراکنش ها (تا حداکثر 75 هزار تراکنش در هر ثانیه)
  2. مقاوم در مقابل انواع حملات
  3. بهره مندی از الگوریتم اجماع AIDPOS
  4. پشتیبانی از اپلیکیشن های نوشته شده بر بستر قرارداد هوشمند اتریوم (مثل زبان سالیدیتی، کیف پول های گوناگون همچون متامسک و همچنین ماشین مجازی اتریوم)
  5. برخورداری از تعاملات میان زنجیره ای (Cross-chain) با دیگر شبکه ها
  6. برخورداری از قرارداد هوشمند متن باز، امن و البته غیرمتمرکز

تاریخچه و تیم بنیان گذاران شبکه ولاس

شبکه ولاس

 این شبکه در سال ۲۰۱۹ تأسیس و یک استارتاپ جدید و هیجان انگیز به حساب می آید که مقر آن در کشور سوئیس است. Velas از ابتدا با این ایده راه اندازی شد که مشکلات سنتی را که در بلاک چین بیت کوین وجود داشت حل کند که از جمله اصلی ترین این مشکلات می توانیم به معضل مقیاس پذیری اشاره داشته باشیم. درواقع مقیاس پذیری به قابلیت افزایش سرعت و توان پردازشی یک بلاک چین در طول زمان اشاره می کند.

برای مثال بیت کوین تنها قادر است در هر ثانیه، هفت تراکنش را پردازش کند؛ از این رو بیت کوین هرگز نمی تواند به دلیل توان پایین پردازشی، در تراکنش های روزانه افراد استفاده شود، اما پس از راه اندازی رسمی ولاس، تیم توسعه دهنده این پروژه اعلام کرد که بلاک چین Velas قادر است 30 هزار تراکنش را در هر ثانیه پردازش کند. از طرفی و به صورت هم زمان نیز امنیت ولاس ارتقا پیدا کرده و در مقابل خطرناک ترین حملات نیز ایمن خواهد بود.

علاوه بر این، در عرصه بلاک چین، تحقیق و بررسی درباره افرادی که یک پروژه را راه اندازی کرده اند، از اهمیت بالایی برخوردار است. درحقیقت، Velas Network AG یک استارتاپ اکوسیستمی است که در کشور سوئیس مستقر است. این پلتفرم در سال ۲۰۱۹ به وسیله یک شهروند کانادایی به نام الکس الکساندروف (Alex Alexandrov) که یک کارآفرین و سرمایه گذار برجسته حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال به حساب می آمد، تأسیس شد.

وی همچنین بنیان گذار CoinPayments که درگاه پرداخت شماره یک جهان برای ارزها است نیز بوده است. از طرفی، الکس مشاور و سرمایه گذار (Mind AI استارتاپ معروف کره ای) نیز بوده که به FBI، Europol و چندین سازمان دولتی دیگر نیز در زمینه فناوری، امنیت سایبری، بلاک چین و هوش مصنوعی مشاوره می دهد.

نحوه کارکرد بلاک چین Velas

پیش از هر چیزی باید بگوییم این بلاک چین از مکانیسم اجماع منحصربه فرد و ابتکاری استفاده می کند که آن را Artificial Intuition Delegated Proof of Stake یا به اختصار (AIDPOS) می نامند. درحقیقت استخوان بندی AIDPOS در هسته بلاک چین ولاس قرار دارد و توسط یک فرایند نظری به نام «شهود مصنوعی» پشتیبانی می شود. با بررسی بیشتر پروتکل شهود مصنوعی (Artificial Intuition) به این نتیجه می رسیم که این پدیده، به دنبال یافتن تعادل کامل بین نرم افزارهای مصنوعی و «هوش انسان» است؛ تا جایی که میزان خطای انسانی را به صفر برساند.

به بیانی دیگر، این موضوع بدان معناست که این فناوری اساسی به دنبال جمع آوری، شناسایی و ارزیابی الگوها و روابط در تمام مجموعه داده هایی است که به شبکه Velas وارد و از طریق آن استفاده می شود. این شرایط بستری ایجاد می کند تا بلاک چین به روشی فوق العاده کارآمد فعالیت کند. درواقع زمانی که پروتکل شهود مصنوعی با ناکارآمدی درونی شبکه مواجه شود، شبکه می تواند بدون نیاز به پیکربندی مجدد معیارهای خروجی، تنظیماتی انجام دهد.

درحقیقت تیم ولاس مدعی است این پارامترها به بلاک چین اجازه می دهد تا 30 هزار تراکنش در هر ثانیه را تأیید و پردازش کند. درنهایت تمام این اقدامات توسط الگوریتم شهود نظری براساس عواملی مانند تقاضای شبکه تعیین خواهد شد.

کنترل های امنیتی پیشرفته

تیم Velas در کنار ادعای خود مبنی بر اینکه بلاک چین بومی آن ها قادر است تا 30 هزار تراکنش در ثانیه را انجام دهد، مدعی است درباره اقدامات امنیتی پیشرفته نیز طرح هایی را انجام داده است. با توجه به ویژگی های اساسی الگوریتم اثبات Delegated of Stake، شبکه به طور مؤثری در برابر حمله مخوف ۵۱ درصد محافظت می شود.

برای اینکه یک بلاک جدید به صورت معتبر علامت گذاری شود، به یک اجماع حداقل 80 درصدی نیاز دارد. اگرچه این موضوع از نظر تکنیکی غیرممکن نیست، اما دستیابی به یک بلاک چرخه جدید با اکثریت نودهای مخرب 80 درصدی، تقریباً از دایره احتمال خارج است. به علاوه، این کنترل های حمایتی، نبود تهدیدات حمله double-spend را تأیید می کنند.

امضاهای شنور (Schnorr)

شبکه ولاس

بیشتر شبکه های بلاک چین هنگام پردازش تراکنش ها تنها به یک امضای دیجیتالی واحد اجازه فعالیت می دهند و این امضای دیجیتالی واحد، معمولاً فردی است که به کلید خصوصی مربوط دسترسی دارد، اما وقتی که فرد صاحب کیف پول چندگانه است، چه باید کرد؟ اینجاست که امضای Schnorr وارد می شود. این فناوری، به شما اطمینان می دهد تا هریک از صاحبان یک کیف پول خاص، قبل فرایند انتقال بلاک چین ولاس، تراکنش را امضا کنند. این امر به ویژه در مواردی که حساب های مشترک نیاز به عملکرد مطمئن دارند، بسیار مفید است.

فناوری چند کیف پولی یا مالتی ولت (Multi-wallet)

در زمان استفاده از کیف پول Velas، کاربران توانایی پشتیبانی از ارزهای دیجیتال دیگر را در کنار توکن اختصاصی این پلتفرم دارند. این ارزهای دیجیتال عبارت اند از: بیت کوین، اتریوم، XRP، مونرو و EOS.

چرا Velas ارزی منحصربه فرد است؟

  1. بلاک چینی دارای هوش مصنوعی (چارچوب بلاک چین نسل بعدی است که سرعت پردازش بیش از 50 هزار تراکنش در هر ثانیه را امکان پذیر می کند).
  2. پشتیبانی از زبان برنامه نویسی سالیدیتی (از کلیه قراردادهای هوشمند و اپلیکیشن های غیرمتمرکز ایجادشده بر بستر بلاک چین اتریوم پشتیبانی می کند).
  3. انجام معاملات آنی و البته کم هزینه (عملکردی بسیار کارآمد با کمترین هزینه)
  4. حساب کاربری ولاس (تعامل با ارزها در سطحی آسان همچون PayPal، بدون آسیب رساندن به امنیت کاربران)
  5. مدیریت دسترسی (برخورداری از سیستم مدیریت دسترسی غیرمتمرکز که به کاربران این امکان را می دهد تا با استفاده از انواع گوناگونی از رمزگذاری، دسترسی به پرونده های IPFS را کنترل کنند).
  6. Velas Vault (راه حل امنیتی جدیدی که به کاربران این امکان را می دهد تا امنیت وجوه و اطلاعات خود را به سادگی در میان شرکت کنندگان بازارهایی مثل گوگل و اپل توزیع کنند).
  7. کیف پول (Velas یک کیف پول چند ارزی باقابلیت استیکینگ رمز ارز Velas)
  8. مایکر اپس یا MicroApps (ولاس با تقویت قابلیت های اپلیکیشن های غیرمتمرکز خود، به زودی از اپلیکیشن های غیرمتمرکز چندمنظوره برای دستگاه های تلفن همراه نیز پشتیبانی می کند).

حال بد نیست به برخی از خصوصیات بسیار مهمی که در بالا اشاره داشتیم، کمی کامل تر نگاه بیندازیم.

استیکینگ (Staking)

شبکه ولاس

کاربران قادر هستند کوین های VLX خود را در این شبکه استیک کنند و با انتخاب یکی از اعتبارسنج های شبکه Velas و اعطای حق رأی خود به آن کسب درآمد کنند. همان طور که گفته شد، این شبکه از مکانیسم اجماع AIDPOS بهره می برد؛ از این رو کاربران با استیک کردن کوین های خود و رأی دادن به یک ولیدیتور در سیکل های زمانی خاص، اعتبارسنج های شبکه را انتخاب کرده و با ایجاد هر بلاک جدید در شبکه ولاس، پاداش خود را از شبکه دریافت می کنند.

کیف پول Velas Wallet

این کیف پول در نسخه های گوناگون از جمله دسکتاپ، تحت وب و اپلیکیشن موبایلی موجود است. به دلیل پشتیبانی کیف پول Velas از شبکه های گوناگون، کاربران قادر هستند علاوه بر کوین VLX دارایی های دیگر مثل بیت کوین، لایت کوین، اتریوم، ایاس و غیره را در این کیف پول ذخیره کنند.

مرورگر بلاک چینی

کاربران قادر هستند از مرورگر شبکه ولاس به منظور یافتن اطلاعات موجود در بلاک چین Velas استفاده کنند. از جمله اطلاعاتی که این مرورگر در اختیار کاربران قرار می دهد، می توان به تعداد تراکنش ها، حجم تراکنش ها، قیمت کوین VLX و سایر توکن های شبکه ولاس و تخمین هش ریت شبکه اشاره کرد.

اپلیکیشن های غیرمتمرکز

توسعه دهندگان قادر هستند برنامه های غیرمتمرکز خود را در شبکه Velas بسازند و در اختیار کاربران قرار دهند. با توجه به ساختار این شبکه و پشتیبانی آن از ماشین مجازی اتریوم، توسعه دهندگان قادر هستند از بستر این شبکه برای ساخت اپلیکیشن های گوناگون بهره مند شوند. یکی از پلتفرم های ساخته شده بر بستر شبکه ولاس،VelasPad نام دارد. این پلتفرم بستری برای ساخت برنامه های غیرمتمرکز گوناگون بر بستر شبکه ولاس است و توسعه دهندگان قادر هستند با استفاده از آن برنامه های خود را بر بستر این شبکه تولید کنند.

همکاری های شبکه ولاس

شبکه ولاس

این شبکه با شرکت ها و سرمایه گذاران متعددی همکاری داشته که از بین آن ها می توانیم به موارد زیر اشاره داشته باشیم:

Alpina Capital

این شرکت یک صندوق سرمایه گذاری در کشور سوئیس است که در طیف گسترده ای از دارایی ها سرمایه گذاری کرده و به عنوان سرمایه گذار در شبکه Velas نیز حضور داشته است.

Cv Labs

یک شرکت آزمایشگاهی در زمینه استارتاپ های بلاک چینی است که استارتاپ های گوناگون با همکاری این شرکت قادر هستند تا به برجسته ترین افراد متخصص، سرمایه گذاران و ارائه دهندگان زیرساخت های شبکه ای دسترسی پیداکرده و برنامه های خود را برای پذیرش جهانی آماده کنند.

Bc Vault

این کمپانی یک شرکت ساخت کیف پول های سخت افزاری ارز دیجیتال است که به منظور ساخت کیف پول شبکه ولاس با آن همکاری داشته است.

CoinPayments

این پلتفرم که بزرگ ترین پلتفرم پرداخت از طریق ارزها در سطح جهان است، با Velas در بهبود و توسعه شبکه ولاس همکاری داشته است.

امنیت شبکه ولاس

در حال حاضر، یک معضل کلی در صنعت بلاک چین و ارزهای دیجیتال وجود دارد؛ اینکه چطور می توانیم بلاک چین را ایمن و مقیاس پذیر کنیم؛ از این رو Velas در تلاش است تا یک ماژول هوش مصنوعی را به عنوان یک لایه اضافی برای جلوگیری از حملات شناخته شده با کندکردن بلاک چین در هنگام حمله به سیستم و افزایش سرعت سیستم درصورت نبود رفتارهای مخرب در شبکه به پلتفرم خود اضافه کند.

برای دستیابی به تعادل مطلوب سرعت، توان و امنیت، یک سیستم اجماع جدید، معروف به AIDPoS از یادگیری ماشینی برای سازگاری خودکار بلاک چین Velas با شرایط متغیر استفاده می کند و حداکثر عملکرد و انعطاف پذیری را در هر زمان تضمین می کند.

از طرفی، بلاک چین Velas براساس پروتکلی با کارایی بالاست که معماری نوآورانه، مکانیسم پردازش و همچنین مدل اجماع کارآمدتری را در قیاس با دیگر بلاک چین ها پیاده سازی می کند. Velas همچنین از زنجیره کامل هیبریدی EVM/eBPF سولانا و اتریوم نیز برخوردار است که بهترین ویژگی ها (مثل امنیت، مقیاس پذیری، عملکرد بالا، کارمزد پایین و پشتیبانی از EVM/Solidity) را از هردوی این بلاک چین ها به ارث برده است.

جدا از این موارد، با اینکه تیم توسعه دهنده ولاس مدعی است این شبکه می تواند تا 30 هزار تراکنش در ثانیه را انجام دهد، هم زمان امنیت این شبکه نیز ارتقا یافته است؛ از این رو امنیت شبکه ولاس فدای سرعت بالاتر نشده است. به علاوه، بلاک چین ولاس از الگوریتم اجماعی استفاده می کند که با بهره گیری از هوش مصنوعی، امکان حملات 51 درصدی را از بین می برد. این حمله به شرایطی اشاره می کند که افرادی بتوانند اکثریت نودهای یک شبکه را کنترل کنند. در این شرایط، امکان تقلب در تراکنش ها و سرقت دارایی های دیگران را خواهند داشت.

توکن ولاس (VLX)

بلاک چین Velas ارز اختصاصی خود را دارد که «VLX» نامیده می شود. توکن مورداستفاده برای تأمین سوخت شبکه ولاس به VLX نیاز دارد تا قراردادهای هوشمند را تأمین کند. علاوه بر این، ارز VLX برای پرداخت هزینه معاملات نیز استفاده می شود. اگر از ارز VLX در کیف پول Velas استفاده می کنید، ۲۵ درصد تخفیف در هزینه ها به شما تعلق می گیرد. هنگام استفاده از ارز VLX در بستر CoinPayments که از هزینه های معاملات کسر می شود، ۲۵ درصد تخفیف نیز در دسترس است.

ولاس، پاداش های اضافی ای برای کسانی که مایل به کمک GPU در شبکه هستند، در نظر گرفته است. درواقع میزان پاداشی که تیم ولاس به کاربران می دهد ارتباط مستقیمی با میزان کمک آن ها به اکوسیستم دارد. درمجموع دو میلیارد توکن VLX از قبل ماینینگ شده است. این امر به کسانی که در حال حاضر دارندگان توکن های (CPS) هستند، اجازه می دهد تا منابع خود را با توکن های VLX مبتنی بر سیستم همتا به همتا مبادله کنند.

از طرفی، توکنومیکس، قوانین اقتصادی رفتار و تعامل شرکت کنندگان در شبکه بلاک چین است. Velas مبتنی بر اقتصاد DPoS است که مطلوب ترین شرایط را برای تعامل با یکدیگر در اختیار شرکت کنندگان قرار می دهد و آن ها را تشویق می کند تا به نفع شبکه عمل کنند.

اجماع Velas AIDPoS براساس اقتصاد DPoS است و هوش مصنوعی به هیچ وجه بر توکنومیکس تأثیر نمی گذارد. مجموعه قوانینی وضع شده است که مطلوب ترین شرایط را برای تعامل با یکدیگر در اختیار شرکت کنندگان قرار داده و آن ها را تشویق می کند تا به نفع شبکه عمل کنند.

اصلی ترین فاکتورهای توکن VLX

  1. عرضه کل: 2124380663
  2. منبع در گردش:2124380663
  3. نرخ تورم:8 درصد (با کاهش 5 درصد در هر سال)

پیش از اجرای بلاک چین ولاس، تیم این پروژه در حال تحقیق بر روی تمام راه حل ممکن برای یافتن راه حلی که مناسب ترین راه حل برای یک شبکه غیرمتمرکز، مقیاس پذیر و امن با پتانسیل پذیرش میلیاردها کاربر است. توسعه دهندگان برای یافتن راه حل، درمجموع 48 مکانیسم اجماع شامل 34 راه حل مبتنی بر اثبات، هفت راه حل مبتنی بر رأی و هشت راه حل جایگزین مبتنی بر DAG را تجزیه و تحلیل کرده اند.

قیمت ارز ولاس

این ارز با نماد VLX از ارزش بازاری در حدود 554 میلیون دلار برخوردار بوده و بدین ترتیب در رتبه 132 بازار قرار داشته و سهم دو صدم درصدی از تمامی بازار را در اختیار دارد. در حال حاضر نیز هر واحد از این رمز ارز قیمتی در حدود ۰.۲۴۳ دلار داشته و حجم مبادلات روزانه آن نیز 11 میلیون دلار است.

از طرفی، قیمت Velas در شبانه روز گذشته نزدیک به 4 درصد رشد داشته است؛ درحالی که بالاترین قیمت مربوط به 4 نوامبر ۲۰۲۱ (۱۳ آبان ماه ۱۴۰۰) است که در آن تاریخ VLX به ارزشی معادل ۰.۵۷ دلار رسیده بود که در حال حاضر نزدیک به 58 درصد پایین تر از آن زمان قرار دارد.

همچنین تعداد توکن های در گردش ولاس هم اکنون نزدیک به ۲.۲۸ میلیارد و تعداد کل توکن های آن نیز ۲.۲۸ میلیارد خواهد بود. ضمناً هم اکنون فعال ترین صرافی ارز دیجیتالی که Velas در آن معامله می شود، صرافی BW.com است که سهم حدود 26 درصدی را از حجم معاملات روزانه ولاس برخوردار است.

Velas در چه صرافی های ارز دیجیتالی معامله می شود؟

هم اکنون فعال ترین صرافی ارز دیجیتالی که ولاس در آن معامله می شود، صرافی BW.com است و پس از آن نیز صرافی پنکیک سواپ PancakeSwap بیشترین حجم معاملات روزانه ولاس را برخوردار است.

از طرفی، ازجمله دیگر صرافی های ارز دیجیتالی که Velas در آن ها معامله می شود، می توانیم به صرافی هیت بی تی سی (HitBTC)، دیجی فینکس (DigiFinex)، بیت کوین دات کام (Bitcoin.com) و چنجلی پرو (Changelly PRO) اشاره داشته باشیم.

ولاس را در چه کیف پول هایی می توان ذخیره کرد؟

جدا از کیف پول اختصاصی که خود ارز دیجیتال Velas از آن پشتیبانی می کند، سایر کیف پول های ارز دیجیتالی مثل تراست ولت (Trust Wallet)، متامسک (MetaMask) و بایننس چین ولت (Binance Chain Wallet) نیز از توکن VLX پشتیبانی می کنند.

آینده ارز ولاس

به صورت کلی، مجموعاً ۲ میلیارد توکن VLX در دسترس است. البته ارز ولاس از سال ۲۰۱۹ راه اندازی شد و هنوز در ابتدای طول عمر خود است. از طرفی این رمز ارز هم اکنون در بسیاری از صرافی های ارز دیجیتال معتبر فهرست شده و قابل خرید و فروش است.

درحقیقت، تیم Velas برنامه ها و پروژه های متعددی را در نظر دارند که با توجه به ظرفیت بالای فنی و مکانیسم های نوآورانه انتظار داریم در آینده بیشتر از این پروژه و توکن VLX بشنویم. به علاوه، ولاس قصد دارد کیف پول سخت افزاری خودش را تولید کند که امن ترین روش برای ذخیره و مدیریت توکن های VLX محسوب می شود.

همچنین این تیم در تلاش است که در سال ۲۰۲۲ با همکاری ۲ شرکت دیگر به نام های وب ۳ و Z-Union که در زمینه گسترش وب ۳ و هوش مصنوعی فعالیت می کند، به توسعه برنامه های خود در زمینه هوش مصنوعی می پردازد. این همکاری به تقویت پروژه و تسریع درروند توسعه این شبکه منجر خواهد شد.

با این حال برخی کارشناسان با وجود خصوصیات منحصربه فردی که شبکه Velas به نسبت بلاک چین هایی مثل سولانا دارد، شبکه بلاک چین زنیس (Zenith) را در آینده، بلاک چینی به مراتب برتر از ولاس تلقی می کنند. درحقیقت کارشناسان بر این باور هستند که شبکه ولاس و زنیس هر دو سازگاری کاملی با ماشین مجازی اتریوم دارند و هر دو از زبان برنامه نویسی سالیدیتی استفاده می کنند تا اینجا که همه چیز برابر است.

ولی شبکه زنیس، ۵ برابر سریع تر از شبکه ولاس بوده و شبکه ای ترکیبی برای عملکرد در شرایطی مشابه از کار افتادن شبکه سولانا در عدم توانایی بهره وری مناسب از نودهاست؛ یعنی اگر زنیس به وعده های ذکرشده در نقشه راه خود (طراحی صرافی متمرکز و غیرمتمرکز، شبکه پرداخت منحصربه فرد، جهان مجازی مجزا و اپلیکیشن پرداخت) عمل کند، آینده بسیار درخشانی خواهد داشت. از طرفی اگر به آن ها جامه عمل نپوشاند نیز شبکه ولاس نیز قطعاً در آینده بهتر خواهد بود.

سخن پایانی

با اینکه به عقیده برخی کارشناسان، حوزه بلاک چین بیش ازحد اشباع شده است، کماکان نمی توان از کنار پروژه Velas به سادگی عبور کرد. درحقیقت با وجود اینکه هنوز تنها دو سال از عمر این بلاک چین گذشته است، الگوریتم اجماع منحصربه فرد این پروژه باعث شده تا ظرفیت بالایی جهت حل مشکلات قدیمی بلاک چین ها داشته باشد که از جمله مهم ترین این مشکلات به می توان توان پردازشی و سرعت پایین انجام تراکنش ها اشاره کرد.

ولاس در نظر دارد تا بتواند در هر ثانیه، عدد بی سابقه 30 هزار تراکنش را انجام دهد. به علاوه، گفته می شود امنیت بلاک چین Velas هم ارتقا یافته است. درحقیقت توسعه دهندگان ارز دیجیتال VLX باهدف ساخت سریع ترین و ایمن ترین سیستم تک لایه بلاک چین در جهان، فعالیت خود را آغاز کرده اند. این ارز دیجیتال تاکنون توانسته توجه بسیاری از کاربران را به خود جلب کند و در مسیر درستی برای رسیدن به اهداف و کاربردهایی که برای خود تعیین کرده است، قرار دارد.

از طرفی، تاکنون راه حل متعددی برای رفع مشکل مقیاس پذیری شبکه های بلاک چین ایجاد شده است که یکی از این راه حل ها، شبکه بلاک چینی ولاس است که با ترکیب هوش مصنوعی و هوش انسان شکل گرفته است. این شبکه در تلاش است مشکلاتی از جمله مقیاس پذیری، امنیت و تمرکززدایی را در بلاک چین حل کند. این شبکه با ایجاد بستری برای توسعه دهندگان این قابلیت را برای آن ها فراهم می کند تا برنامه های خود را در این شبکه ایجاد کنند و در اختیار کاربران قرار دهند.

ادامه مطلب
اثبات کار و اثبات سهام
تفاوت اثبات کار و اثبات سهام...

بلاک چین ها با هدف انجام تراکنش های مالی به صورت غیرمتمرکز، امن و با شفافیت بالا ایجاد شدند؛ بنابراین این فناوری زمانی اثربخش است که به این سه هدف اصلی دست یابد، اما سؤال اصلی که در اینجا مطرح می شود، این است که بلاک چین چطور به این سه هدف دست پیدا می کند؟

پروتکل هایی که برای برآورده کردن این اهداف استفاده می شوند، چطور کار می کنند و چه تفاوتی با هم دارند؟ اگر شما هم به دنبال پاسخ به این سؤالات هستید، در ادامه این مطلب با موضوع تفاوت اثبات کار و اثبات سهام، دو پروتکل رایج در شبکه های بلاک چین همراه ما باشید.

بلاک چین به الگوریتم های اجماع نیاز دارد

احتمالاً می دانید تراکنش هایی که به کمک بلاک چین انجام می شوند، به هیچ واسطه ای نیاز ندارند و تمام جزئیات تراکنش در دفتر کل دیجیتال توزیع شده ثبت می شود. برای اعتبارسنجی و تأیید و انجام تراکنش ها در بلاک چین، به نودها نیاز است. نودها با استفاده از قوانینی که در الگوریتم اجماع تعیین شده اند، اعتبارسنجی را انجام می دهند.

از آنجا که Proof of Work (PoW) و Proof of Stake (PoS) دو الگوریتم اجماع رایج در دنیای بلاک چین هستند، شرکت ها در انتخاب بهترین گزینه از میان آن ها با مشکل رو به رو می شوند. هر دوی آن ها برای کنترل فرایند تأیید تراکنش کاربران و افزودن آن ها به دفتر کل عمومی استفاده می شوند، اما تفاوت هایی نیز با هم دارند که آگاهی از آن ها به انتخاب صحیح از میان این دو الگوریتم کمک شایانی می کند؛ به همین دلیل در ادامه به بررسی تفاوت اثبات کار و اثبات سهام خواهیم پرداخت.

الگوریتم اثبات کار (PoW) چیست؟

اثبات کار و اثبات سهام

الگوریتم اثبات کار اولین الگوریتمی است که به عنوان الگوریتم اجماع به رسمیت در بلاک چین شناخته شده است؛ به همین دلیل برخی PoW را مکانیسم اجماع اصلی در بلاک چین در نظر می گیرند. پروتکل Proof of Work مطمئن ترین رویکرد برای دستیابی به اجماع بلاک چین معرفی شده است.

این الگوریتم برای دستیابی به تمرکززدایی و در عین حال حذف واسطه ها و اعتبارسنجی معاملات به بلاک چین کمک کرد. با وجود این، مسئلة مقیاس پذیری، چالش موجود در پروتکل اثبات کار است. الگوریتم اجماع اثبات کار، ماینرها را ملزم می کند تا معادله ای رمزنگاری شده را برای اعتبارسنجی یک تراکنش خاص حل کنند.

برای درک بهتر این موضوع می توانید حل این معادله را مانند یک مسابقه در نظر بگیرید، اولین ماینری که موفق به حل معادله شود، پاداش شبکه را دریافت می کند. توجه به این نکته مهم است که معادله های مربوط به اجماع PoW بسیار پیچیده هستند و ماینرها برای حل این معادلات، به منابع محاسباتی بسیار پیچیده ای نیاز دارند.

الگوریتم اثبات سهام (PoS) چیست؟

اثبات کار و اثبات سهام

مشکلات مرتبط با اجماع PoW به ایجاد جایگزینی بالقوه برای دستیابی به یک اجماع بهتر منجر شد. درواقع الگوریتم اجماع PoS با هدف رفع مشکلاتی مانند مصرف انرژی بسیار زیاد در اجماع اثبات کار ارائه شد. در این الگوریتم، هیچ ارتباطی میان قدرت و توان کامپیوترها و توانایی آن ها برای حل معادلات وجود ندارد.

در مقابل، پروتکل PoS بر تعیین مشارکت براساس میزان مالکیت ارز دیجیتال تمرکز دارد؛ بنابراین می توان گفت در پروتکل اثبات سهام، قدرت محاسباتی با قدرت ارزی جایگزین شده است؛ از این رو توانایی نودها برای اعتبارسنجی تراکنش ها به میزان استیک کاربر در شبکه بستگی دارد.

با توجه به عملکرد متفاوت الگوریتم اثبات سهام، نیاز به ماینرها برای استخراج ارز دیجیتال و ایجاد بلاک جدید از بین رفت. پروتکل PoS اعتبارسنج ها را به طور تصادفی با توجه به میزان استیک آن ها در شبکه انتخاب می کند. اعتبارسنج ها هیچ نوع پاداشی برای اعتبارسنجی بلوک ها دریافت نمی کنند و تنها کارمزد تراکنش یا کارمزد شبکه را دریافت می کنند. اعتباردهنده مسئولیت اعتبارسنجی معاملات در بلوک، امضای آن ها و پیشنهاد بلوک برای اعتبارسنجی را بر عهده می گیرد.

تفاوت اثبات کار و اثبات سهام چیست؟

حال که به طور مختصر با پروتکل اثبات سهام و اثبات کار آشنا شدید، می توان به طور موردی به تفاوت اثبات کار و اثبات سهام اشاره کرد:

1- نحوه عملکرد

تفاوت در عملکرد، اولین موردی است که باید درباره تفاوت اثبات کار و اثبات سهام به آن اشاره کرد. بی شک الگوریتم Proof of Work یکی از قدیمی ترین الگوریتم های اجماع است. PoW شامل مجموعه ای از تراکنش ها در یک mempool است و ماینرها باید اعتبار تراکنش ها را با حل یک معادله رمزنگاری بررسی کنند.

الگوریتم های Proof of Stake یا PoS بر حل پازل های ریاضی متکی نیستند. این الگوریتم اعتبارسنج ها را به طور تصادفی با توجه به سهم استیک آن ها در شبکه انتخاب می کند. در این الگوریتم، استخراج هیچ معنایی ندارد و هیچ ارزی با روش استخراج به وجود نمی آید.

2- میزان مصرف انرژی

تفاوت در میزان مصرف انرژی، یکی دیگر از تفاوت های اثبات کار و اثبات سهام است. در الگوریتم اثبات کار، تنها یک نود می تواند با قدرت و سرعت بیشتر، جزئیات تراکنش ها را وارد دفتر کل کرده و آن را به روز کند. ماینرها مجبور به حل توابع پیچیده ریاضی (به نام هش) هستند که عددی تصادفی را بیابند تا اجازه ایجاد یک بلوک جدید و افزودن آن به بلاک چین را به دست آورند.

این فرایند به کمک ماشین های سخت افزاری تخصصی ASIC انجام می شود که مصرف انرژی زیادی دارند. در حال حاضر مصرف انرژی بیت کوین به تنهایی و بدون احتساب سایر شبکه های PoW، قابل مقایسه با کشورهای متوسط مانند نروژ یا آرژانتین است.

درواقع اگر بیت کوین یک کشور بود، از نظر میزان مصرف انرژی در 30 کشور برتر جهان قرار می گرفت! به گفته محققان دانشگاه کمبریج، مصرف انرژی سالانه BTC به حدود 121 تراوات ساعت (TWh) می رسد. براساس این گزارش، 39 درصد از کل انرژی مصرفی هشینگ از انرژی های تجدیدپذیر حاصل می شود.

اما در الگوریتم اثبات سهام، نیاز به سخت افزارهای قدرتمند و با مصرف انرژی بالا از بین رفته است. در شبکه های PoS، هیچ رقابتی براساس مصرف انرژی برای ایجاد یک بلوک جدید وجود ندارد. با این حال، ماینرها در PoS باید همیشه سیستم ها و اتصال اینترنت خود را فعال نگه دارند که البته انرژی زیادی مصرف می کند. در مقایسه با PoW، بلاک چین هایی که از الگوریتم PoS استفاده می کنند، به انرژی بسیار کمتری نیاز دارند.

3- میزان مشارکت در شبکه

کاربرانی که قصد ورود به شبکه هایی را دارند که از الگویتم اثبات کار استفاده می کنند، قبل از هر چیز به سرمایه کلانی برای خرید سخت افزار استخراج بسیار گران قیمت نیاز دارند. هرچه سرمایه گذاری بیشتر باشد، شانس ایجاد بلوک جدید بیشتر است؛ بنابراین می توان گفت کسانی که پیش از این برای خرید تجهیزات استخراج قدرتمند اقدام کرده اند یا شانس خرید فناوری های جدید و نسخه های به روزشده ASIC یا GPU را داشته، شانس بیشتری برای استخراج در شبکه های PoW دارند.

اما در شبکه های مبتنی بر در PoS همه کاربرانی که توکنی خاص دارند، می توانند در یک الگوریتم اجماع شرکت کنند؛ درنتیجه در چنین شبکه هایی با موانع و محدودیت های کمتر هر کاربری می تواند اعتباردهنده یا تولیدکننده بلوک باشد. پروژه هایی که از استخرهای استیکینگ مانند Cardano یا Polkadot استفاده می کنند، به کاربران کمک می کنند تا به سادگی توکن های خود را به برخی استخرها یا اعتبارسنج هایی با عملکرد خوب واگذار کنند.

شرایط ورود به استخرها یا واگذاری سرمایه به اعتباردهنده ها در شبکه های PoS به گونه ای است که کاربران باید تعداد مشخصی توکن داشته باشند و آن ها را برای مدتی به عنوان سهام در شبکه قرار دهند.

4- امنیت الگوریتم

امنیت مهم ترین دغدغه در بلاک چین های مختلف است. در شبکه بلاک چین هایی که مبتنی بر PoW کار می کنند، اگر فورک اتفاق بیفتد، ماینرها باید روی بلاک چین قدیمی کار کنند یا به بلاک چین جدید و تغییریافته انتقال یابند. ایجاد فورک های مختلف، یک ضرر اقتصادی بزرگ است؛ زیرا موجب گسستگی زیادی در شبکه و جامعه می شود، اما در پروتکل اثبات سهام، هیچ محدودیتی برای اعتبارسنج ها وجود ندارد و شرکت کنندگان برای اعتبارسنجی تراکنش ها در چندین نسخه از یک بلاک چین، نیازی به افزایش میزان سهام خود ندارند.

5- نرخ پاداش

کدام مکانیسم اجماع از نظر میزان پاداش برای ماینرها مناسب تر است؟ در اجماع PoW، پاداش بلاک به صورت توکن جدیدی است که به ازای تأیید و ایجاد هر بلاک به ماینر تعلق می گیرد، اما در پروتکل اثبات سهام، پاداش به شکل کارمزد تراکنش یا کارمزد شبکه به اعتبارسنج ها تعلق می گیرد که در شبکه های مختلف متفاوت است.

در شبکه بیت کوین، ماینرها به ازای هر بلوک استخراج شده پاداش دریافت می کنند. این پاداش شامل کارمزد تراکنش و هزینه ثابت برای یک بلوک جدید است. این مقدار هر 4 سال یک بار پس از استخراج تعداد معینی از بلاک ها در رویدادی به نام هالوینگ به نصف کاهش می یابد.

با برگزاری این رویداد، میزان عرضه بیت کوین به مرور زمان کاهش می یابد؛ درنتیجه نصف شدن تعداد ارزهای دیجیتال که به عنوان پاداش به کاربران داده می شود، یا قیمت بیت کوین دو برابر شده یا کارمزد تراکنش ها افزایش می یابد؛ در غیر این صورت، ماینرها هیچ سودی از استخراج دریافت نخواهند کرد و به ناچار از شبکه خارج می شوند.

آیا الگوریتم PoS جایگزین PoW خواهد شد؟

تاریخچه الگوریتم PoW به سال 2008 بازمی گردد؛ یعنی زمانی که ساتوشی ناکاموتو وایت پیپر بیت کوین را منتشر کرد. PoW توسط بسیاری از بلاک چین ها پذیرفته شد؛ زیرا شبکه را در برابر حملات مختلف از جمله حمله DOS محافظت می کند. الگوریتم PoS در سال 2012 توسط ارز دیجیتال Peercoin به عنوان نسخه ای بهبودیافته از الگوریتم PoW معرفی شد. از آن زمان، فناوری الگوریتم PoS بارها و بارها توسط محققان و توسعه دهندگان ارتقا یافته است.

هنگام مقایسه PoW و PoS، باید به کاربرد هر الگوریتم نیز توجه کنیم؛ برای مثال، بسیاری از قراردادهای هوشمند بهتر است با بلاک چین های رمزنگاری PoS اجرا شوند. اگر الگوریتمی بتواند چالش سه گانه بلاک چین، یعنی مقیاس پذیری، امنیت و تمرکززدایی را حل کند، می تواند جایگزین مناسبی برای الگوریتم PoW باشد که در زمینه مقیاس پذیری چالش های زیادی دارد. در حال حاضر شبکه هایی که از الگوریتم PoS استفاده می کنند، توانایی انجام تعداد بیشتری تراکتش در ثانیه را دارند.

با افزایش تعداد کاربران، مقیاس پذیری در لایه اول بیت کوین و سایر بلاک چین های PoW که امنیت زیادی دارند، تا حد زیادی بهبود خواهد یافت. با این حال همچنان هم مشخص نیست که آیا الگوریتم PoS می تواند جایگزین PoW باشد یا نه.

نتیجه گیری

در این مطلب به مهم ترین تفاوت های اثبات کار و اثبات سهام اشاره خواهیم کرد. با این حال اظهارنظر درباره اینکه آیا الگوریتم اثبات سهام جایگزین اثبات کار می شود یا نه، بسیار زود است. مدت زمان زیادی از عرضه الگوریتم PoS نمی گذرد و به نظر می رسد این فناوری هنوز پتانسیل بهبود دارد.

Proof of Work به منزله یک مکانیسم اجماع سنتی در پلتفرم های بلاک چین قابل توجهی مانند اتریوم پذیرفته شده است. از سوی دیگر بسیاری از برنامه های فعلی اتریوم در حال استفاده از الگوریتم PoS هستند و به نظر می رسد میزان پذیرش این الگوریتم در آینده بیشتر هم خواهد شد.

ادامه مطلب
هارد فورک و سافت فورک
هارد فورک و سافت فورک چیست...

زمانی که یک اپلیکیشن را روی گوشی خود نصب می کنید، گاهی باید برای دست یابی به امکانات بیشتر، برنامه را به روز کنید. در برخی مواقع، این به روزرسانی بدون اینکه متوجه شوید، توسط توسعه دهنده اپ و تنظیمات تلفن همراه به طور خودکار انجام می شود، اما در ارزهای دیجیتالی که به صورت منبع باز فعالیت می کنند، همه چیز بسیار متفاوت است. در ارزهای دیجیتال، هیچ مرکز یا شخص ثالثی برای به روزرسانی کدهای بلاک چین ارز وجود ندارد؛ درنتیجه اجرای ویژگی های جدید در شبکه های بلاک چین می تواند یک چالش باشد. در این مطلب قصد داریم به بررسی دو مفهوم اصلی هارد فورک و سافت فورک در زمینه به روزرسانی بلاک چین ها، از جمله بلاک چین بیت کوین بپردازیم.

چه کسی در شبکه بلاک چین تصمیم می گیرد؟

برای درک نحوه عملکرد فورک ها، مهم است ابتدا با گروه های تأثیرگذار در فرایند تصمیم گیری (حاکمیت) شبکه آشنا شوید. در شبکه بیت کوین، به طورکلی باید بین سه زیرمجموعه از شرکت کنندگان، توسعه دهندگان، ماینرها و کاربران فول نود تمایز قائل شوید. این سه گروه به شبکه برای عملکرد صحیح و بدون مشکل کمک می کنند.

در مقابل لایت نودها (مانند کیف پول های موبایل و …) قرار دارند که به طور گسترده توسط کاربران شبکه استفاده می شوند، اما شرکت کننده در شبکه محسوب نمی شوند.

توسعه دهندگان شبکه

توسعه دهندگان مسئول ایجاد و به روزرسانی کد هستند. کد ارزهای دیجیتال به صورت عمومی در دسترس است؛ بنابراین کاربران می توانند تغییرات را برای بررسی به سایر توسعه دهندگان ارسال کنند.

ماینرهای فعال در شبکه

ماینرها کسانی هستند که مسئولیت امنیت شبکه را به عهده دارند. همچنین مسئول اجرای کد ارز دیجیتال هستند و منابعی را برای افزودن بلاک های جدید به بلاک چین اختصاص می دهند؛ برای مثال در شبکه بیت کوین، این کار از طریق پروتکل اثبات سهام کار یا Proof of Work انجام می شود.

کاربران فول نود

هارد فورک و سافت فورک

فول نودها، ستون فقرات شبکه ارزهای دیجیتال هستند. آن ها بلوک ها و تراکنش ها را تأیید، ارسال و دریافت می کنند و یک نسخه از بلاک چین را حفظ و ذخیره می کنند. به طورکلی یک کاربر می تواند در هر سه دسته هم زمان حضور داشته باشد؛ برای مثال می توانید یک توسعه دهنده و یک کاربر فول نود یا یک ماینر باشید یا هر سه یا هیچ کدام از این سه زیرمجموعه شرکت کنندگان باشید.

درواقع بسیاری از کاربرانی که از نظر ما کاربران ارزهای دیجیتال هستند، هیچ یک از این نقش ها را بر عهده نمی گیرند. درعوض آن ها ترجیح می دهند از لایت نودها یا خدمات متمرکز استفاده کنند؛ بنابراین به طور خلاصه می توان گفت توسعه دهندگان کد را ایجاد می کنند؛ بدون آن ها، شما هیچ نرم افزاری برای اجرا و کسی برای رفع اشکال یا اضافه کردن ویژگی های جدید ندارید.

ماینرها شبکه را ایمن می کنند. بدون رقابت سالم در ماینینگ، این زنجیره ممکن است تحت کنترل اشخاص خاصی دربیاید یا به طور کامل متوقف شود. با این حال این دو گروه، همه کاره شبکه نیستند و اگر مردم تصمیم بگیرند از شبکه استفاده نکنند، ارز دیجیتال ارزش خود را از دست خواهد داد. از دست دادن ارزش تأثیر مستقیمی بر ماینرها دارد (پاداش آن ها وقتی به دلار باشد ارزش کمتری دارد).

فورک چیست؟

هارد فورک و سافت فورک

فورک در شبکه بلاک چین زمانی اتفاق می افتد که ساختار کد اولیه اصلاح شود. درواقع پروژه اصلی ادامه دارد، اما اکنون از پروژه جدید که جهت متفاوتی دارد، جدا شده است. فرض کنید تیم وب سایت محتوای ارزهای دیجیتال مورد علاقه شما درباره نحوه ادامه کار با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند. یکی از اعضای تیم ممکن است محتوای سایت را در دامنه دیگری کپی کند، اما در آینده از محتواهای جدید و متفاوتی برای وب سایت خود استفاده می کنند.

در فورک پروژه ها براساس یک بستر مشترک ایجاد می شوند و یک تاریخچه مشترک دارند. توجه داشته باشید که این اتفاقات در پروژه های متن باز زیاد رخ می دهد و مدت ها قبل از ظهور بیت کوین یا اتریوم اتفاق افتاده است. با این حال، تمایز بین هارد فورک و سافت فورک تقریباً منحصر به فضای بلاک چین است.

به عبارت ساده، یک بلاک چین مانند مجموعه ای از بلاک های داده است که توسط کلیدهای رمزنگاری ایمن به هم متصل می شوند و زنجیره ای از بلوک ها را تشکیل می دهند که به همان بلوک اول متصل هستند؛ بنابراین می توان زنجیره بلاکی را مسیری مستقیم از بلاک های متصل به یکدیگر تصور کرد. از آنجا که بلوک ها از طریق قانون و ساختاری که همه بلوک ها بر آن توافق دارند به هم متصل می شوند، هرگونه ارتقای سیستم مستلزم تغییر اجماع در همه بلوک هاست.

چنین اتفاق نظری بعید است که اتفاق بیفتد؛ زیرا بلوک ها از طریق مجموعه ای از قوانین تغییرناپذیر عملکردی به هم مرتبط هستند. در چنین شرایطی، به جای بازنویسی هر بلوک، تغییرات در یک بلاک چین اغلب از طریق اجرای فورک انجام می شود. فورک رویدادی در بلاک چین است که نرم افزار اصلی را کپی کرده و تغییرات موردنظر را به آن اضافه می کند.

چه کسی ساختار یک فورک را تعیین می کند؟

از آنجا که بلاک چین توسط هیچ مرجع مرکزی اداره نمی شود، به عهده مشارکت کنندگان در شبکه است که در مورد راه پیش رو توافق کرده و تغییراتی را اعمال کنند که کارایی کلی را بهبود دهد. با این حال، بلاک چین ها دارای زیرمجموعه های مختلفی از شرکت کنندگان هستند که از استخراج کنندگان گرفته تا کاربران فول نود و توسعه دهندگان را شامل می شود؛ بنابراین چه کسی درباره اینکه چه تغییراتی باید در شبکه اعمال شود، حرف آخر را می زند؟

از آنجا که هر زیرمجموعه به طور متفاوتی به شبکه کمک می کند، برخی شرکت کنندگان قدرت رأی بیشتری از دیگران دارند؛ برای مثال ماینرهایی که شبکه را با اختصاص منابع محاسباتی برای اعتبارسنجی بلاک ایمن می کنند، امنیت نسخه های فورک را تعیین می کنند.

بیشتر بلاک چین های منبع باز شرایط تداخل مسئولیت ها و درنتیجه مسئولیت مشترک در فرایند تشکیل فورک را برای کاربران شبکه فراهم می کنند؛ بنابراین تمام مشارکت کنندگان به اندازه قدرتی که دارند، در تعیین ساختار فورک تأثیرگذار هستند.

هارد فورک چیست؟

هارد فورک و سافت فورک

هارد فورک به تغییری در پروتکل بلاک چین گفته می شود که نسخه های قدیمی تر را نامعتبر می کند. اگر نسخه های قدیمی تر به اجرای خود ادامه دهند، درنهایت با پروتکل متفاوت و با داده های متفاوت از نسخه جدیدتر مواجه می شوند. این اتفاق می تواند به سردرگمی قابل توجه و خطاهای احتمالی در شبکه منجر شود.

در بیت کوین، یک هارد فورک برای تغییر پارامترهای اصلی مانند اندازه بلوک، الگوریتم سختی استخراج و غیره ضروری است. تغییر در هریک از این قوانین سبب می شود بلوک ها توسط پروتکل جدید پذیرفته شوند، اما نسخه های قدیمی تر آن را رد کنند که می تواند به مشکلات جدی منجر شود؛ برای مثال از دست دادن سرمایه کاربران.

مثلاً اگر محدودیت اندازه بلوک از 1 مگابایت به 4 مگابایت افزایش یابد، یک بلوک 2 مگابایتی توسط نودهایی که نسخه جدید را اجرا می کنند، پذیرفته می شود، اما توسط نودهایی که نسخه قدیمی تر را اجرا می کنند، رد می شود. تصور کنیم این بلوک 2 مگابایتی توسط یک نود به روزشده تأیید شده و به بلاک چین اضافه شده است.

اگر بلوک بعدی توسط گره ای که نسخه قدیمی تری از پروتکل را اجرا می کند تأیید شود، پروتکل سعی می کند بلوک خود را به بلاک چین اضافه کند، اما متوجه می شود آخرین بلوک معتبر نیست و آن را نادیده می گیرد. با این اتفاق شما دو بلاک چین خواهید داشت، یکی با بلوک های نسخه قدیمی تر و جدیدتر و دیگری با بلوک های نسخه قدیمی تر.

اینکه کدام بلاک چین سریع تر رشد می کند، به این بستگی دارد که کدام نودها بلوک های بعدی را تأیید می کنند؛ درنتیجه این احتمال وجود دارد که دو (بیشتر) زنجیره به طور موازی به طور نامحدود رشد کنند. در این شرایط احتمال خطای دو بار خرج کردن وجود خواهد داشت؛ یعنی یک کاربر یک بیت کوین را دو بار در دو بلاک چین متفاوت خرج کند، اما راه حل چیست؟

راه حل این است که یک بلاک چین مسیر خود را به طور کامل برای ادامه فعالیت از بلاک چین قبلی جدا کند؛ بنابراین با توجه به اینکه انتقال همه نودها به نسخه جدیدتر هم زمان ممکن نیست، هارد فورک اتفاق می افتد. بیت کوین کش، نمونه ای از یک هارد فورک بیت کوین است.

سافت فورک چیست؟

هارد فورک و سافت فورک

سافت فورک اساساً برعکس هارد فورک است که به موجب آن تغییرات جدید اجراشده با نسخه های قدیمی تر سازگار هستند؛ به عبارت ساده، سافت فورک، بلاک چین قدیمی را قانع می کند تا قوانین جدید را بپذیرد؛ بنابراین بلوک های به روزشده و بلوک های قدیمی تراکنش ها را هم زمان در خود جای می دهد.

از این رو برخلاف هارد فورک، سافت فورک با حفظ دو ساختار با مجموعه قوانین مختلف، بلاک چین قدیمی را حفظ می کند؛ برای مثال اگر یک پروتکل به گونه ای تغییر کند که قوانین را سخت تر کند، یک تغییر ظاهری داشته باشد یا تابعی را اضافه کند که به هیچ وجه بر ساختار بلاک چین تأثیری نداشته باشد، بلوک های نسخه جدید توسط نودهای نسخه قدیمی پذیرفته می شوند.

در بیت کوین، ماینرهای نسخه قدیمی متوجه می شوند بلاک های آن ها رد می شود و مجبور به ارتقا می شوند. برای اجرای اصلاحات از این نوع، تنها نیاز است که بیشتر ماینرها ارتقا یابند. نیازی که برآورده کردن آن امکان پذیر است و به مختل شدن کل شبکه نیازمند نیست. نمونه ای از یک سافت فورک موفق، به روزرسانی پروتکل بیت کوین Segregated Witness (SegWit) در سال 2015 است.

قبل از به روزرسانی SegWit، پروتکل بیت کوین هم گران تر بود. هزینه هر تراکنش نیز حدود 30 دلار بود که انجام هریک به زمان زیادی نیاز داشت. SegWit پیشنهاد داد اندازه بلوک از 1 مگابایت به 4 مگابایت افزایش یابد. ایده پشت این افزایش فضا، جداسازی یا حذف داده های امضاشده از داده های تراکنش در هر بلوک در بلاک چین بود و به این ترتیب فضا را برای خروجی تراکنش بیشتر در هر بلوک آزاد می کرد. با استفاده از سافت فورک، بلاک چین قدیمی بیت کوین توانست بلاک های جدید 4 مگابایتی و بلاک های 1 مگابایتی را هم زمان بپذیرد.

تفاوت های اصلی سافت فورک و هارد فورک

1- سازگاری رو به عقب (Backward Compatibility)

یک تفاوت عمده بین هارد فورک و سافت فورک به «سازگاری رو به عقب» مربوط می شود. این اصطلاح به توانایی یک سیستم نرم افزاری برای استفاده از رابط ها و داده های نسخه های قبلی سیستم اشاره دارد. تغییر پروتکل نرم افزار در سافت فورک سازگاری رو به عقب دارد؛ درحالی که نرم افزار جدید ممکن است روشی جدید اجرا شود، اما همچنان داده ها را در مدل قدیمی درک می کند.

هارد فورک بیشتر شبیه تغییر زبانی است که نرم افزار از طریق آن اجرا می شود؛ بنابراین درصورت تغییر زبان دیگر متوجه نخواهد شد که داده های زبان قبلی چه بوده است؛ به همین دلیل هارد فورک شبکه را به دو قسمت تقسیم می کند؛ یکی قبل از فورک و دیگری بعد. از آنجا که هیچ سازگاری رو به عقب وجود ندارد، پس از فورک شدن، دو بخش شبکه دیگر هرگز نمی توانند با هم تعامل داشته باشند.

2- سایز بلاک

یکی از دلایل فورک ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین، تنظیم اندازه بلوک های استفاده شده در بلاک چین است. این بلوک ها داده های تراکنش را نگه می دارند و هرچه داده ها در هر بلوک بیشتر باشد، تراکنش سریع تر است. اندازه بلاک یکی از دلایل اصلی ایجاد اولین هارد فورک برای بیت کوین بود، هارد فورک بیت کوین کش (BCH) در سال 2017. به دلیل افزایش اندازه بلوک، یک بلوک در بلاک چین BCH می تواند تعداد بیشتری تراکنش را در مقایسه با یک بلوک در بلاک چین اصلی بیت کوین ثبت کند.

3- سرعت و امنیت

سرعت و امنیت یکی دیگر از دلایل ایجاد هارد فورک است. بلاک چین اتریوم به اتفاق آرا به هارد فورک به عنوان بخشی از استراتژی معکوس کردن هکی که ده ها میلیون دلار از رمزارز آن را به سرقت برد، رأی داد؛ درنتیجه بلاک چین اصلی اکنون به عنوان Ethereum Classic و فورک آن به عنوان Ethereum شناخته می شود.

هنگامی که یک شبکه نیازمند حل سریع مشکل است، هارد فورک ها گزینه خوبی خواهند بود. اگرچه در سافت فورک نسخه قدیمی همچنان در شبکه باقی می ماند، در هارد فورک به طور کامل از شبکه جدید جدا می شود.

متداول ترین فورک های بیت کوین

هارد فورک و سافت فورک

بیت کوین بیش از یک بار فورک شده است. علاوه بر بیت کوین کش، برخی دیگر از فورک های بیت کوین عبارت هستند از:

  • لایت کوین: لایت کوین (LTC) برای فراهم کردن شرایط انجام تراکنش های سریع تر با استفاده از الگوریتم Scrypt به جای الگوریتم SHA-256 بیت کوین ایجاد شد. تراکنش ها در شبکه لایت کوین با سرعت بیشتر و هزینه کمتر انجام می شوند.
  • Vertcoin: از الگوریتم اجماع متفاوتی برای استخراج استفاده می کند. هدف VTC این بود که در برابر ASIC مقاوم باشد؛ به این معنا که استخراج ارزها توسط افرادی که به منابع بیشتری برای خرید سخت افزار بهتر و گران قیمت ASIC دسترسی داشتند، تصاحب نشود.
  • BSV: یک هارد فورک از شبکه بیت کوین کش است که توسط کریگ رایت راه اندازی شد؛ فردی که ادعا می کند ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت کوین است.
  • بیت کوین گلد: این فورک از الگوریتم استخراج اثبات کار مقاوم در برابر ASIC استفاده می کند تا ارزی ایجاد کند که هرکسی می تواند در خانه بدون نیاز به سخت افزار تخصصی گران قیمت آن را استخراج کند.

بسیاری از این ارزهای رمز پایه که از بیت کوین فورک شده اند، خود دچار فورک شده اند؛ برای مثال لایت کوین هارد فورک مخصوص به خود به نام لایت کوین کش را دارد، اما با وجود تمام قابلیت های جدیدی که این فورک ها ارائه کرده اند، بیت کوین هنوز هم ارز دیجیتال غالب در جهان امروز است و براساس گزارش Coinmarketcap.com، ارزش بازار آن تا 16 ژوئن 2021 به 734,951,021,330 دلار رسیده است، اما این آمار به معنای عملکردی نامناسب فورک های بیت کوین نیست؛ ارزش بازار بیت کوین کش و لایت کوین به ترتیب 11,339,133,478 دلار و 11,303,929,705 دلار است.

هارد فورک یا سافت فورک، کدام یک بهتر است؟

هریک از این دو فورک، با هدف مختلفی اجرا می شوند. در هارد فورک، شبکه و جامعه آن به طور کامل از شبکه قبلی جدا می شود، اما در سافت فورک، اتفاق ها به شکل ملایم تری رخ می دهد، اما در حالت کلی، تغییراتی که در ساختار شبکه ایجاد می شود، نمی تواند با قوانین قبلی و قدیمی در تضاد باشد؛ بنابراین اگر به روزرسانی به گونه ای باشد که با شبکه قبلی همچنان سازگار باشد؛ نگرانی درباره تقسیم شدن شبکه وجود نخواهد داشت؛ پس نمی توان گفت کدام یک بهتر است.

سخن پایانی

هارد فورک ها و سافت فورک ها برای موفقیت طولانی مدت شبکه های بلاک چین بسیار مهم هستند. این دو به ما اجازه می دهند تا با وجود نبود یک مرجع مرکزی، تغییرات و ارتقا را در سیستم های غیرمتمرکز ایجاد کنیم. فورک ها این امکان را برای بلاک چین و ارزهای دیجیتال فراهم می کنند تا ویژگی های جدید را در حین توسعه به شکلی یکپارچه اعمال کنند؛ بنابراین بدون این سیستم ها، ما به یک سیستم متمرکز برای ایجاد تغییرات در شبکه بلاک چین نیاز داشتیم که با هدف اصلی این فناوری در تناقض است.

ادامه مطلب
شناسه تراکنش
شناسه تراکنش TXID چیست و چه...

TXID مخفف «شناسه تراکنش» که به عنوان TxID شناخته می شود، عدد هش است که یک تراکنش را در بلاک چین ثبت می کند. درواقع تراکنش های روی بلاک چین بیت کوین (BTC) و اتریوم (ETH) در یک رشته هش ثبت می شوند که همان شناسه های تراکنش هستند. برای آشنایی بیشتر با شناسه تراکنش، در ادامه این مطلب همراه ما باشید.

معنای TXID چیست؟

یک بلاک چین از بلوک هایی ساخته شده است که حاوی اطلاعات تراکنش ها هستند. اگر کاربر بخواهد تشخیص دهد که چه زمانی یک تراکنش رمزنگاری روی بلاک چین انجام شده است، به یک شناسه تراکنش نیاز دارد. تراکنش های بلاک چین برای جلوگیری از سانسور و ایجاد یک سیستم بدون نیاز به اعتماد تغییرناپذیر هستند؛ بنابراین TXID ها به عنوان مدرک قطعی مبنی بر خرج شدن دارایی استفاده می شوند. تاریخچه تراکنش ها به طور دائم روی بلاک چین ذخیره می شود و قابل پاک شدن نیست.

شناسه تراکنش

برخی ارزهای دیجیتال این شناسه را ندارند. این موارد، ارزهای ناشناس مانند Monero و ZCash هستند که تاریخچه تراکنش ها را نگه نمی دارند و اطلاعات مربوط به تراکنش ها را برای اهداف حفظ حریم خصوصی مخفی نگه می دارند. در شبکه بیت کوین و اتریوم، کاربران به راحتی می توانند تمام تراکنش هایی را که به طور عمومی از طریق کاوشگرهای بلوک انجام می شوند، ببینند.

کاوشگرهای بلاک، تمام تراکنش های روی بلاک چین را در لحظه و زمان واقعی نشان می دهند و به کاربران اجازه می دهند موجودی ارزهای دیجیتال را مشاهده کنند. پرکاربردترین کاوشگر برای بیت کوین Blockchain.com و برای اتریوم Etherscan است. شناسه تراکنش برای بیت کوین و اتریوم هر دو شامل 64 کاراکتر است که شامل اعداد و حروف به صورت تصادفی است.

توجه داشته باشید که TXID همان آدرس کیف پول نیست (با وجود داشتن سبک رمزگذاری مشابه)، بلکه تنها یک تاریخچه از تراکنش خاصی است که در بلاک چین انجام شده است.

مشخصات اولین شناسه تراکنش چیست؟

اولین شناسه تراکنش در شبکه بیت کوین در سال 2009 ثبت شد:

e3e2357e806b6cdb1f70b54c3a3a17b6714ee1f0e68bebb44a74b1efd512098

این هش تراکنش 64 کاراکتری، نشان دهنده اولین تراکنش بیت کوین است؛ یعنی زمانی که خالق بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو، 50 بیت کوین را به عنوان تست برای دوستش در سال 2009 ارسال کرد. این TXID هنوز در بلاک چین مشاهده می شود.

همه ماینرهایی که شروع به استخراج بیت کوین می کنند، باید کل بلاک چین را دانلود کرده و سوابق هر تراکنش را از ابتدای بیت کوین تاکنون را ذخیره کنند. نمونه دیگری از شناسه تراکنش، تراکنش معروف پیتزا در سال 2010 است:

cca7507897abc89628f450e8b1e0c6fca4ec3f7b34cccf55f3f531c659ff4d79

این تراکنش اولین مورد استفاده از بیت کوین به عنوان یک روش پرداخت بود. پرداخت بیش از 10000 بیت کوین برای دو پیتزا. در آن زمان ارزش این مقدار بیت کوین حدود 40 دلار بود، اما در حال حاضر حدود 700 میلیون دلار ارزش دارد!

شناسه تراکنش بیت کوین چیست؟

از زمانی که اولین تراکنش ها در سال 2009 انجام شد، شناسه های بیت کوین 64 کاراکتری بودند که یک رشته هش را نشان می دادند. این 64 کاراکتر با استفاده از پروتکل SHA-256، یعنی پروتکل رمزنگاری بیت کوین، رمزگذاری شده است. این روش رمزگذاری مبتنی بر توابع هش رمزنگاری است که توسط آژانس امنیت ملی ایالات متحده (NSA) در سال 2001 به نام «SHA-2» اختراع و کدگذاری شد.

خروجی 64 کاراکتری درواقع کوچک تر از مقدار هش شده اصلی است. براساس دستورالعمل های SHA-2، یک هش رمزنگاری که 256 بیت طول دارد، می تواند به یک خروجی 64 کاراکتری تبدیل شود. در شبکه بیت کوین، تمام داده ها دو بار هش می شوند؛ برای مثال، یک آرایه 256 بیتی را تصور کنید. هنگامی که این بیت ها با استفاده از SHA-256 دو بار هش می شوند، خروجی 64 کاراکتری زیر را تولید می کنند:

4A5E1E4BAAB89F3A32518A88C31BC87F618F76673E2CC77AB2127B7AFDEDA33B

مقادیر هش شده اصلی تصادفی نیستند و همه آن ها جزئیات مربوط به تراکنش را مشخص می کنند. 8 کاراکتر اول ورژن بیت کوین را مشخص می کند، سپس 4 کاراکتر برای فلگ، 2 کاراکتر برای تعداد تراکنش و غیره. درنهایت، یک کاربر با یک شناسه تراکنش منفرد به در شبکه ثبت می شود. اگر کاربری بخواهد تغییراتی در هش تراکنش های استاندارد ایجاد کند، مانند تراکنش های چند امضایی و…، باید هزینه بیشتری پرداخت کند.

روش های هش مشابه یا یکسان توسط تمام بلاک چین های محبوب در جهان استفاده می شود. اتریوم از مدل رمزگذاری مشابه با بیت کوین استفاده می کند. تمام شناسه های تراکنش اتریوم نیز ۶۴ کاراکتر دارند؛ زیرا از رمزگذاری SHA-265 استفاده می کنند.

همچنین هش می تواند شامل یک پیام شخصی باشد که با رمزگشایی قابل فهم خواهد بود. برای اضافه کردن یک پایم خصوصی به تراکنش، کاربران باید دستور OP_RETURN را همراه با 80 بیت اطلاعات به تراکنش اضافه کنند. در بلوک پیدایش بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو پیام زیر را رمزگذاری کرد:

The Times 03/Jan/2009 Chancellor on brink of second bailout for banks

آن پیام در هش 64 کاراکتری زیر (TXID) موجود بود:

e3e2357e806b6cdb1f70b54c3a3a17b6714ee1f0e68bebb44a74b1efd512098

شناسه تراکنش

شناسه تراکنش اتریوم چیست؟

TXID های اتریوم 64 کاراکتر دارند، مشابه با بیت کوین. هر تراکنش در اتریوم یک کارمزد دارد که این کارمزد به ماینرها یا سهام داران در ETH 2.0 تعلق می گیرد. در شبکه اتریوم، برای انتقال دارایی به پرداخت کارمزدی به نام کارمزد گس نیاز است. Etherscan اطلاعات کلی از هر تراکنش و قرارداد هوشمند اجراشده در بلاک چین اتریوم ارائه می دهد. با جست وجوی هر بلاک، اطلاعات تراکنش هایی که به کمک آن انجام شده اند، مشاهده می شوند.

شناسه تراکنش

هر تراکنش اتریوم یک شناسه تراکنش منحصربه فرد (هش کد) دارد. هش تراکنش حاوی جزئیاتی مانند موارد زیر است:

  • آدرس گیرنده: آدرسی که اتریوم یا توکن دیگری را دریافت کرده است.
  • مقدار: مقدار اتریوم یا توکن های دریافتی. این مقدار به «wei» کسری از ETH تعیین می شود.
  • MaxFeePerGas: حداکثر کارمزدی که شخص حاضر است برای تراکنش بپردازد. ابزارهایی مانند MetaMask توانایی سرعت بخشیدن به تراکنش ها در شبکه اتریوم را در ازای دریافت هزینه گس بیشتر ارائه می دهند.

Block Explorer برای TXID چیست؟

بیت کوین و اتریوم تنها بلاک چین هایی نیستند که TXID آن ها را می توان از طریق بلاک اکسپلورر مشاهده کرد. دیگر بلاک چین های برتر L1 (لایه یک) کاوشگرهای بلاک خود را دارند، مانند موارد زیر:

  1. سولانا (SOL): Solana Explorer
  2. کاردانو (ADA): Cardano Blockchain Explorer
  3. ریپل: XRPSCAN
  4. پولکادات (DOT): Polkascan
  5. Dogecoin (DOGE): DogeChain
  6. لایت کوین (LTC): Blockchair’s Litecoin Explorer
  7. Avalanche (AVAX): Avalanche Explorer

چگونه TXID تراکنش های بیت کوین خود را بررسی کنیم؟

  1. مرورگر وب خود را باز کرده و به Blockchain Explorer مراجعه کنید.
    شناسه تراکنش
  2. روی کادر جست وجو کلیک کرده و آدرس کیف پول فرستنده را تایپ کنید.
    شناسه تراکنش
  3. روی «All Blockchains» در کنار کادر جست وجو کلیک کرده و بیت کوین را انتخاب کنید. در این بخش می توانید اتریوم و بیت کوین کش را هم انتخاب کنید.
    شناسه تراکنش
  4. روی «Search» در سمت راست بالا کلیک کنید.

شناسه تراکنش

  1. لیستی از تراکنش های دیجیتالی نمایش داده می شود. در این بخش هش یا TXID و همچنین تاریخ و زمان تراکنش را خواهید دید. روی رشته اعداد و حروف زیر هش کلیک کنید.

شناسه تراکنش

  1. اکنون می توانید جزئیات کامل هش یا TXID و اطلاعات تراکنش را مشاهده کنید.
    شناسه تراکنش

سخن پایانی

بیشتر ارزهای دیجیتال، از ارزهای معتبری مانند بیت کوین گرفته تا میم کوین هایی مانند Dogecoin، از یک شناسه تراکنش متشکل از 64 کاراکتر منحصربه فرد برای شناسایی هر تراکنش استفاده می کنند. به عنوان بخشی از بلاک چین، این تراکنش ها هرگز نمی توانند پاک شوند و شناسه تراکنش های آن ها نیز تا زمانی که بلاک چین زنده است، در سوابق باقی می ماند.

بسیاری از بلاک چین ها کاوشگرهای بلاک خود را دارند که در آن همه شناسه های تراکنش به صورت عمومی مشاهده می شوند. نکته اصلی این است که شناسه های تراکنش برای عملکرد اکوسیستم بلاک چین ضروری هستند و از برخی از ارزشمندترین مزایای فناوری بلاک چین، از شفافیت گرفته تا مقاومت در برابر سانسور پشتیبانی می کنند.

ادامه مطلب
شاردینگ
شاردینگ (Sharding) چیست؟

با پیدایش بیت کوین، دیدگاه بسیاری از افراد به ارزش بلاک چین تغییر کرد. این فناوری به یکی از هیجان انگیزترین پیشرفت های فنی قرن بیست و یکم تبدیل شده است. هر چه بلاک چین شناخته تر شد، افراد بیشتری برای زیرساخت پروژه های خود از آن استفاده کردند.

بلاک چین مانند ظهور اینترنت در دهه های 80 و 90 میلادی است. در آن زمان اینترنت پیشگام ارتباطات آنلاین بود و بلاک چین امروزه راه جدیدی برای افزایش دارایی براساس شبکه های داده و دارایی های دیجیتالی ایجاد می کند.

درواقع این شبکه ها شامل محیط فناوری غیرمتمرکز خود هستند که به منظور ارائه خدمات دفتر کل و قرارداد هوشمند به اپلیکیشن های غیرمتمرکز (dApps) شناخته می شوند. آن ها برای تسهیل برنامه های خود از اتریوم استفاده می کنند. هدف اتریوم ایجاد رایانه جهانی برای اجرا، رشد و گسترش اپلیکیشن های غیرمتمرکز است.

شبکه اتریوم درصورتی می تواند به این هدف دست یابد که حجم زیادی از داده ها را در سیستم خود ذخیره و نگهداری کند. البته این کار در حال حاضر امکان پذیر نیست، اما باز هم غیرممکن، یعنی غیرممکن.

شاردینگ چیست؟ (Sharding)

از سوی دیگر، یکی از چالش هایی که از ابتدای ظهور بلاک چین سرنوشت توسعه های آینده را تهدید می کرد، نبود مقیاس پذیری بود. توسعه دهندگانی که تلاش می کردند مشکل مقیاس پذیری را حل کنند، معمولاً به راهکارهایی دست پیدا می کردند که در تضاد با تمرکززدایی و تأمین امنیت شبکه بود.

در این راستا، تلاش های زیادی صورت گرفت و راه حل های متنوعی ارائه شد تا درنهایت روش هایی به نام شاردینگ و لایتنینگ توانستند توجه بخش زیادی از فعالان حوزه ارزها را به سوی خود جلب کنند.

درحقیقت Sharding می تواند کلید اصلی مقیاس پذیری بلاک چین باشد؛ درحالی که بحث حفظ کردن مشخصه های حریم خصوصی و امنیت که فناوری دفتر کل توزیع شده را می سازد، داغ است.

با وجود خوبی هایی که شاردینگ دارد، هنوز مشکل ها و چالش هایی وجود دارد که باید به آن ها توجه کرد؛ از این رو در این مطلب قصد داریم تا به مقوله Sharding بپردازیم و تمامی زوایا و جوانب آن را بررسی کنیم.

شاردینگ پایگاه داده (Database Sharding)

شاردینگ

Sharding نوعی تقسیم بندی یا خردکردن شبکه است که با عنوان طبقه بندی افقی (Horizontal Partitioning) نیز شناخته می شود. این فرایند شامل خردکردن یک پایگاه داده بسیار عظیم به پایگاه های داده کوچک تر و بخش هایی با قابلیت مدیریت بیشتر است که ایده بهبود عملکرد و کاهش مدت زمان پاسخ دهی به درخواست ها را در خود دارد.

Sharding یک مفهوم جدید نیست و حداقل از دهه 90 میلادی تاکنون در مدیریت پایگاه داده های متمرکز و سنتی حضور داشته است. این اصطلاح توسط یکی از اولین بازی های نقش آفرینی آنلاین بزرگ چندنفره به نام Ultimate Online محبوب شد که در آن توسعه دهندگان بازیکنان را در سرورهای گوناگون تقسیم بندی کردند تا مشکل ترافیک حل شود.

در کسب و کارها، یکی از مثال های رایج از شاردینگ یک پایگاه داده بزرگ، شکستن پایگاه داده مشتریان به مناطق جغرافیایی است. در این حالت، مشتریان حاضر در مناطق جغرافیایی یکسان گروه بندی و در سرورهای منحصربه فرد جای داده می شوند. به طورکلی، پیش از تصمیم گیری به منظور پارتیشن بندی پایگاه داده خود، بهتر است دیگر گزینه ها را بررسی کنیم؛ به طوری که برخی بهبودهایی که می توانیم انجام دهیم عبارت اند از:

مجزا سازی سرور اپلیکیشن از سرور پایگاه داده

اگر یک اپلیکیشن به اصطلاح Monolithic داشته باشیم که تمامی اجزای آن روی تنها یک سرور است، شاید بتوان با انتقال پایگاه داده به یک سرور مجزا عملکرد آن را بهبود بخشید؛ به طوری که با دنبال کردن این استراتژی می توان به Vertical Scaling دست زد.

استفاده از ساز و کارهای کیچ (Cache) مطلوب

چنانچه فراخوانی داده ها در اپلیکیشن ما بیش از ثبت داده های جدید باشد، در چنین مواقعی می توان با کش کَش کردن کوئری ها بار روی سرور را کم و درنتیجه عملکرد را زیاد کرد.

استفاده از رپلیکیشن (Replication)

در معماری پایگاه داده، اساساً رپلیکیشن به فرایندی گفته می شود که به موجب آن، داده از یک پایگاه داده به یک یا چند پایگاه داده دیگر کپی می شود؛ به طوری که همه آن ها از داده های یکسانی برخوردار هستند و این کار سبب می شود تا فرایند فراخوانی داده ها میان چندین سرور پخش شده و از ایرادات احتمالی جلوگیری شود.

شاردینگ در بلاک چین

Sharding یک مهارت طبقه بندی پایگاه داده است و در بلاک چین ها و با هدف مقیاس پذیری استفاده می شود تا بلاک چین ها به کمک آن بتوانند تراکنش های بیشتری را در هر ثانیه پردازش کنند. درحقیقت Sharding تمامی شبکه بلاک چین را به طبقاتی کوچک تر تقسیم می کند که به هرکدام از آن ها یک «شارد» گفته می شود.

از طرفی هر شارد از داده های مخصوص خود تشکیل شده است که آن را در قیاس با دیگر شاردها متمایز و مستقل می کند. همچنین هدف اصلی Sharding در بلاک چین، کاهش تأخیر در پردازش اطلاعات و بهبود سرعت آن نیز خواهد بود.

از سوی دیگر، نگرانی های امنیتی پیرامون به کارگیری شاردینگ در بلاک چین نیز وجود دارد؛ برای مثال هک یا تصاحب شاردی، به نوعی تهاجم گفته می شود که در آن یک شارد به شاردی دیگر حمله می کند و به از دست رفتن اطلاعات آن منجر می شود. به منظور درک ساز و کار Sharding، ابتدا باید مفاهیمی مانند فناوری دفتر کل توزیع شده (Decentralized Ledge) و مقیاس پذیری را درک کنیم.

دفتر کل توزیع شده

به کارگیری فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT) در بلاک چین آن را جذاب می کند؛ چراکه اجازه می دهد تراکنش ها به طور توافقی در چندین نقطه گوناگون در سراسر جهان به اشتراک گذاشته شوند. با ثبت تراکنش ها، داده ها کپی می شود و در عرض چند ثانیه در شبکه ارسال شده و به اشتراک عموم گذاشته می شوند و به اصطلاح شواهد عمومی شکل می گیرد.

در این فناوری، اگر بخشی از شبکه قربانی کلاه برداری یا حمله خراب کارها شود، شرکت کنندگان شبکه می توانند آنچه را که کلاه برداران تغییر داده و دست کاری کرده اند، شناسایی کنند؛ زیرا همگی یک کپی از تراکنش های منتشرشده در دفتر کل را در سیستم خود نگهداری می کنند.

درنتیجه، سیستم دفتر کل توزیع شده اجراشده در بلاک چین می تواند به کاهش تقلب و محدودکردن آسیب های ناشی از حملات سایبری و هک شدن در آن کمک کند.

مقیاس پذیری بلاک چین ها

یکی از چالش های اصلی فناوری بلاک چین این است که با اضافه شدن کاربران شبکه و پردازش تراکنش های بیشتر، شبکه به اصطلاح دچار ایراد شده و روند پردازش اطلاعات در آن کند می شود که به آن تأخیر یا لتنسی (Latency) شبکه می گویند.

تأخیر مانعی برای بلاک چین محسوب می شود و کاربرد آن را محدود می کند؛ درحالی که بلاک چین ها با مانعی به نام تأخیر در روند گسترش خود مواجه می شوند و سیستم های پرداخت متمرکز الکترونیکی فعلی با سرعت و کارآمدی بیشتری عمل می کنند.

به عبارت دیگر، همچنان که صنایع و کاربران بیشتری از این فناوری استفاده می کنند، مقیاس پذیری چالشی برای بلاک چین در مدیریت حجم فزاینده داده ها و جریان تراکنش هاست. همچنین یکی از راه حل هایی که برای فراهم کردن مقیاس پذیری بی تأخیر در نظر گرفته می شود، فرایند شاردینگ است.

Sharding به گونه ای طراحی شده است که حجم کاری شبکه را به پارتیشن ها تقسیم می کند تا در حد ممکن در کاهش تأخیر مؤثر باشد و امکان پردازش تراکنش های بیشتر در زمان کوتاه تر توسط بلاک چین را فراهم کند.

شاردینگ اتریوم

اساساً از طریق بستر اتریوم، کاربران می توانستند کنترل بیشتری بر دارایی ها و اطلاعات دیجیتالی خود داشته باشند. ایده بنیادین درباره اتریوم، ایجاد «رایانه جهانی» است تا اپلیکیشن های غیرمتمرکز بتوانند از طریق آن اجرایی شوند و کاربردهای خود را گسترش دهند.

درنهایت اینکه، این اپلیکیشن های غیرمتمرکز باید بتوانند تجارت ها و پلتفرم های بزرگ جهانی (مانند توییتر یا آمازون) را به چالش بکشند؛ بنابراین اتریوم به عنوان یک رایانه جهانی غیرمتمرکز عمل می کند. این رایانه در اختیار عموم قرار دارد و نمی تواند دست کاری شود.

اگر تمام این اهداف اتریوم بخواهند محقق شوند، اتریوم باید بتواند مقدار عظیمی از اطلاعات را درون سیستم خود ذخیره و حفظ کند، اما اکنون این قابلیت را ندارد. با این حال می تواند مشکل مقیاس پذیری خود را از طریق روشی به نام Sharding حل کند. بی شک این روش در به روزرسانی جدید اتریوم (نسخه ۲) به فاز اجرایی کامل خواهد رسید.

به بیانی دیگر، بلاک چین اتریوم از هزاران رایانه (معروف به گره یا نود) تشکیل شده است که در حال حاضر به گفته وب سایت etherndes.org، تعداد آن ها برابر با 5 هزار و 822 واحد است. هرکدام از این نودها مقدار مشخصی قدرت هش را در اختیار این شبکه قرار داده اند.

درواقع همین قدرت هش به ماشین مجازی اتریوم (EVM) اجازه عملکردهایی مانند اجرای قراردادهای هوشمند و اپلیکیشن های غیرمتمرکز را می دهد، اما قبل از تصمیم اتریوم برای مهاجرت به اتریوم ۲٫۰ و افزایش مقیاس پذیری، این شبکه براساس اجراهای متوالی کار می کرد و هرکدام از این نودها مجبور به محاسبه تک تک عملیات و پردازش تمامی تراکنش ها بودند.

از این رو گذر هر تراکنش از چنین فرایند اعتبارسنجی بسیار طولانی بود. در سال ۲۰۱۹ و در شلوغی های عظیم اتریوم، این شبکه می توانست حدود ده تراکنش بر ثانیه (TPS) را پردازش کند. جالب اینکه در مقام قیاس، برای مثال شرکت ویزا به طور متوسط دارای 24 تراکنش بر ثانیه است.

از سوی دیگر، اضافه کردن رایانه بیشتر هم لزوماً کارایی را افزایش نمی دهد؛ چراکه تمام این دفتر کل در همه رایانه ها نگهداری می شود و زنجیره اعتبارسنجی ها طولانی تر خواهد شد، اما با قدم نهادن در مسیر اتریوم ۲٫۰ و استفاده از شاردینگ این بلاک چین قادر به پردازش صد هزار تراکنش در ثانیه خواهد بود.

درحقیقت، ایده استفاده از Sharding، حرکت از یک مدل اجرایی خطی که تمامی نودها مجبور به محاسبه کل عملیات هستند، به یک مدل اجرای موازی است که در آن نودها برای پردازش محاسبات خاص تخصیص داده می شوند. این امر پردازش موازی تراکنش ها به صورت هم زمان را امکان پذیر می کند.

از این رو، این بلاک چین به شاردها، یعنی ساب دامین ها یا باکت های مجزا تقسیم خواهد شد. نودها نیز برای پردازش و اعتبارسنجی تراکنش ها، تنها بخشی از دفتر کل را که به آن ها محول شده اجرا می کنند و درواقع جزئی حیاتی در زیرساخت بلاک چین هستند.

درحقیقت انتقال اطلاعات بدون حضور نودها میسر نخواهد بود. همه نودها به یکدیگر متصل هستند و بارها اطلاعات بلاک چین را بین یکدیگر مبادله می کنند. به این ترتیب، همگی در جریان آخرین وضعیت قرار می گیرند. اساساً نودها سازنده لایه بنیادین بلاک چین ها هستند و به شبکه بلاک چین کمک می کنند تا داده ها را در سراسر زیرساخت خود ذخیره و نگهداری کند یا بسط دهد.

نقش نودها در بلاک چین های مختلف

در شبکه های بلاک چین غیرمتمرکز، هر نود باید بتواند اطلاعات حساس مانند تاریخچه تراکنش ها و ترازنامه حساب ها را در خود ذخیره کند. با پخش کردن اطلاعات و تراکنش ها میان نودهای گوناگون، بلاک چین می تواند امنیت خود را تضمین کند. با این حال، این مدل چندان از لحاظ مقیاس پذیری واقع گرایانه نیست.

با اینکه سیستم اهرمی غیرمتمرکز به تحقق ویژگی های تمرکززدایی و امنیتی برای بلاک چین منجر می شود، شبکه ای که باید این حجم گسترده از تراکنش ها و اطلاعات را پردازش کند، ممکن است دچار اختلال، تأخیر در پردازش، یا ترافیک شود؛

برای مثال، اتریوم می تواند 10 تا 20 تراکنش را در هر ثانیه پیش ببرد، اما واقعیت این است که عدد برای بلاک چینی به این اندازه چندان چشمگیر نیست. دلیل سرعت کم شبکه اتریوم را باید در الگوریتم اجماع گواه اثبات کار (Proof of Work) آن یافت که در زیرساخت آن وجود دارد. درنتیجه و به این دلیل، بلاک چین اتریوم نیاز مبرمی به مقیاس پذیری دارد.

شبکه بلاک چین از طریق شاردینگ می تواند حجم کار خود را به صورت افقی گسترش دهد. در این صورت نیازی نیست هر گروه وظیفه کنترل و پردازش همه تراکنش ها را بر عهده بگیرد. بدین ترتیب طراحی طبقه بندی شده و کارآمدی شکل می گیرد.

طبقه بندی افقی

Sharding از طریق طبقه بندی افقی پایگاه داده به ردیف های گوناگون انجام می شود. به این ردیف ها «شارد» گفته می شود. این ساختار افقی به ایجاد اکوسیستمی پویاتر منجر می شود؛ زیرا به شاردها اجازه می دهد تا عملکردهای تخصصی را براساس خصوصیاتشان انجام دهند؛

برای نمونه، یک شارد ممکن است وظیفه ذخیره تاریخچه تراکنش ها و وضعیت یک آدرس خاص را بر عهده داشته باشد یا ممکن است بتواند با دیگر شاردها مشارکت کرده و یک دارایی دیجیتال را پردازش کند.

برای فهم بهتر نحوه کار طبقه بندی افقی، نگاهی به مدل زیر بیندازید:

شاردینگ

این مدل نشان دهنده یک پایگاه داده عظیم از 6 ردیف است. سپس جدول اصلی اطلاعات به ۳ تکه کوچک تر تقسیم می شود. آن بخش های کوچک تر همان شاردهای افقی هستند که مدیریت جدول اطلاعات را ساده تر می کنند.

طبقه بندی افقی تنها جدول اصلی داده ها را به جداولی کوچک تر و کارآمدتر تبدیل می کند.

در جداول کوچک نیز ویژگی های اصالت اطلاعات کاملاً حفظ خواهند شد. همین مفهوم برای زیرساخت های بلاک چینی نیز اتفاق می افتد. به موجب آن، وضعیت زنجیره می تواند به بخش های کوچک تر و منظم تری تبدیل شود که به آن ها «شارد» گفته می شود.

استفاده از راهکارهای لایه ۲

اساساً راهکار لایه ۲، برای مقیاس پذیری خارج از زنجیره ای بر رأس بلاک چین است. ایده اصلی در این فرایند، کنارگذاشتن لایه اصلی و تشکیل لایه ای دیگر روی آن است. این لایه اضافی با محاسبات پیچیده سر و کار خواهد داشت و مشکلات ساختار لایه اصلی را کاهش می دهد.

شبکه های پلاسما (Plasma) و ریدن (Raiden) برترین مثال ها برای مقیاس پذیری لایه دوم هستند. همچنین شاید سرشناس ترین پروژه هایی نیز که از اهرم کمکی لایه 2 استفاده کرده اند، شبکه های پالیگان (Polygon) و ماتیک (Matic) باشند.

شاردینگ

مقیاس پذیری عمودی

در این مرحله، نوبت به راه حل مقیاس پذیری عمودی می رسد. مقیاس پذیری عمودی شامل گسترش شبکه از طریق تزریق قدرت و حافظه بیشتر به واحد پردازش مرکزی سیستم است. این کار از طریق بهبود کارایی انجام هر تراکنش انجام می گیرد. برای انجام این کار، مقیاس پذیری عمودی اساساً قدرت پردازش بیشتری را در یک ماشین مجازی جای می دهد تا ظرفیت پردازش خود را بالا ببرد.

مقیاس پذیری عمودی اندکی کارآمدی پایینی دارد، اما اجرای آن بسیار ساده تر از مقیاس های افقی است. درحقیقت اگر حافظه اصلی ماشین مجازی نتواند حجم تراکنش های ورودی را پردازش کند، احتمالاً مقیاس پذیری عمودی می تواند پاسخ مناسبی باشد. در این سناریو، مقیاس پذیری عمودی می تواند حافظه بیشتری را برای زیرساخت ماشین مجازی به ارمغان آورد.

درنتیجه، حجم مضاعف پردازش کاهش می یابد و توان عملیاتی تراکنش ها بالا می رود. با این حال اگر حجم تراکنش ورودی از ظرفیت سخت افزار ماشین مجازی به حدی بالاتر برود که دیگر ازلحاظ فیزیکی قادر به پردازش آن نباشد، راه حل «مقیاس پذیری افقی» موردنیاز است.

مقیاس پذیری افقی

همان طور که در بالا بیان شد، مقیاس پذیری افقی یا شاردینگ به توان عملیاتی در زیرساخت های بلاک چین کمک می کند. در این روش، از خوشه ها (Clusters) یا ماشین هایی مجازی استفاده می شود که به لایه اصلی در بلاک چین اضافه می شوند. با اینکه Sharding یک سیستم کاملاً مؤثر برای مقیاس پذیری است، بی شک با پیچیدگی هایی در اجرا همراه است.

علاوه بر این موارد، وقتی صحبت از اجرای روش های مقیاس پذیری در زیرساخت های بلاک چین باشد، باید به سؤالاتی فنی و بنیادین پاسخ داده شود.

تفاوت شاردینگ اتریوم و لایتنینگ بیت کوین

بسیاری از افراد فناوری شارینگ و لایتنینگ را یکی می دانند؛ درحالی که این دو مورد کاملاً متفاوت هستند و از روش های گوناگونی استفاده می کنند. Sharding و لایتنینگ هر دو فناوری هایی براساس بلاک چین هستند که برای بهبود مقیاس پذیری شبکه بلاک چین و نیز افزایش سرعت پردازش ها ارائه می شوند.

لایتنینگ که در شبکه بلاک چین بیت کوین استفاده می شود، نوعی فناوری است که در آن افرادی که می خواهند بین خودشان بیت کوین مبادله کنند، این امکان را داشته باشند تا بین خود کانالی ایجاد کنند و مبادلات را بین خودشان و با سرعت بیشتر و کارمزد کمتر انجام دهند.

در شبکه بیت کوین هر چه کارمزد انتقال بیشتر باشد، انجام تراکنش در شبکه در اولویت قرار می گیرد و سرعت بیشتر خواهد شد. با استفاده از لایتنینگ علاوه بر افزایش سرعت معاملات می توان حتی یک دهم ساتوشی را نیز انتقال داد.

شاردینگ فناوری متفاوتی است که در آن پایگاه داده به تکه های کوچک تر تقسیم می شود تا بتواند نودهای بیشتری را در خود جای بدهد و پردازش کند. در این روش نیز به دلیل اینکه نودها در شاردهای بیشتری قرار می گیرند، شبکه بلاک چین می تواند تعداد تراکنش های بیشتری را مدیریت کند و سرعت انجام تراکنش در شبکه بالا برود.

در هردوی این ۲ فناوری یکی از موارد بسیار مهمی که مورد توجه قرار گرفته و به نوعی سبب می شود تا شرکت های کمتری با وجود مزایای زیاد از این فناوری ها استفاده نکنند، مباحث امنیتی هر ۲ مورد است.

فناوری شاردینگ چه مشکلاتی را حل می کند؟

به طورکلی یکی از بزرگ ترین مشکلات فعلی شبکه های بلاک چینی مسئله مقیاس پذیری است. با افزایش محبوبیت یک شبکه بلاک چینی، کاربران بیشتری به انجام تراکنش، استفاده از اپلیکیشن های غیرمتمرکز و دیگر پردازش ها در آن می پردازند.

افزایش فعالیت های تراکنشی، به ایجاد تقاضای بیشتر روی نودها برای اعتبارسنجی تراکنش ها منجر می شود و درنتیجه، تهدید مسدودکردن این بلاک چین ها را (همان طور که در شبکه اتریوم در هنگام محبوبیت بازی کریپتوکیتیز (Cryptokitties) شاهد بودیم و این بازی یازده درصد تراکنش های آن را تشکیل می داد) به دنبال دارد.

در این حالت، سرعت تراکنش ها بسیار کاهش می یابد که شرایط ایده آلی برای پذیرش بلندمدت و پایدار یک بلاک چین نخواهد بود. با شکست یک بلاک چین به بخش های کوچک تر و تخصیص نودها به هر بخش، هر گره دیگر مجبور به نگهداری کل دفتر کل برای انجام تمام فعالیت ها نیست؛

بنابراین اعتبارسنجی تراکنش می تواند به جای حالت خطی، به صورت موازی انجام شود و سرعت کل شبکه را افزایش دهد؛ پس Sharding راه حلی برای پرداختن به مسئله مقیاس پذیری پیرامون شبکه های بلاک چینی است که ثبات بیشتر در بلندمدت را به همراه دارد.

مزایای استفاده از شاردینگ

استفاده از این روش در بلاک چین، موجب برطرف شدن مشکلات ناشی از مقیاس پذیری می شود. درواقع امروزه مقیاس پذیری یکی از مشکلات بلاک چین ها محسوب می شود. هرچقدر کاربران یک شبکه بلاک چین افزایش یابد، تعداد تراکنش ها و اپلیکیشن های غیرمتمرکز و دیگر عملیات در شبکه بلاک چین افزایش می یابد.

از سوی دیگر، افزایش تراکنش ها به افزایش سطح تقاضای نودها برای تأیید تراکنش منجر می شود. با افزایش سطح تقاضای تراکنش ها، تأیید تراکنش ها به کندی انجام می شود و در این حالت بلاک چین با مشکل روبه رو می شود،

اما استفاده از Sharding در شبکه بلاک چین موجب برطرف کردن چنین مشکلی خواهد شد. این روش با تقسیم کردن بلاک چین به داده های کوچک تر و تبدیل تأیید تراکنش ها از نوع خطی به صورت موازی موجب افزایش سرعت تراکنش ها می شود.

غیر این موارد، باید بدانیم تجزیه کردن بلاک چین به شاردها یا قطعات گوناگون امکان بروز بعضی مشکلات امنیتی را افزایش می دهد، اما فناوری شاردینگ به گونه ای عمل می کند که هر شارد مانند شبکه بلاک چین جداگانه و استقلال یافته عمل می کند. وجود این امر موجب پیچیدگی بیش ازحد آن، برای کاربر خواهد بود.

ضمن اینکه احتمال هک شدن هر شارد با توجه به قسمت کردن های انجام گرفته، بالا خواهد رفت؛ زیرا با این کار توان هش برای کنترل و سلطه شارد عملاً کاهش یافته و کم خواهد شد.

معایب استفاده از شاردینگ

در حال حاضر بزرگ ترین ایراد فرایند Sharding، نحوه برقراری ارتباط و امنیت آن است. از طرفی با وجود حل مشکل مقیاس پذیری بلاک چین، شاردینگ چالش های قابل توجهی نیز دارد که توسعه دهندگان تلاش می کنند راهکارهایی برای این موضوعات پیدا کنند.

محدودیت ها

ارزهای گوناگونی از Sharding برای حل مشکلات پردازشی خود بهره می گیرند، اما تمام آن ها در رسیدن به اهداف خود موفق نبوده اند؛ برای مثال، زیلیکا با وجود اعمال راهکار شاردینگ، فرایند ذخیره سازی را طوری طراحی کرده است که داده های کل بلاک چین در نودها ذخیره خواهد شد.

از طرفی ارزهای دیجیتالی مثل Near به تازگی استفاده از Sharding را شروع کرده اند و نمی توان پیرامون نتیجه این راهکار نظر قطعی اعلام کرد. به علاوه اگر تعداد نودها در مقطعی زیاد شده و به هر علتی شبکه مجبور به کاهش دوباره تعداد آن ها شود، ترافیک بسیار زیادی در بلاک چین ایجاد خواهد شد و سرعت پردازش کاهش چشمگیری خواهد داشت.

هماهنگی شاردها

این هماهنگی دومین چالش ارتباطاتی است که باید میان شاردها برقرار شود و با نام ارتباط بین شاردی شناخته می شود. این اتفاق زمانی رخ می دهد که بین ۲ کاربر در ۲ شارد گوناگون تراکنشی صورت بگیرد و نیاز به هماهنگی داده ها بین ۲ شارد حس شود.

برای حل این مشکل نیز باید معماری شبکه به شکلی صحیح و بدون نقص طراحی شده باشد تا برای چنین موقعیت هایی آمادگی لازم را داشته باشد.

حمله به شاردها

چالش بعدی تصرف شارد است. این اتفاق شباهت زیادی به حمله 51 درصدی در فرایند استخراج دارد. در این حالت یک فرد یا سازمان کنترل یک شارد را در اختیار می گیرد و اعمال خرابکارانه خود را در شبکه انجام می دهد. در حالت زنجیره انفرادی نودها همه در یک دسته قرار دارند و فرد سوءاستفاده گر باید از هر صد گره 51 عدد را تحت سلطه خود درآورد،

اما وقتی زنجیره به شاردهای گوناگون تقسیم می شود، کافی است هکر یا حمله کننده به 51 درصد از نودهای یک شارد مسلط شود؛ برای مثال اگر 100 گره به 5 شارد 20 عددی تقسیم شده اند، نیروی خرابکار اگر به 11 گره از یک شارد مسلط شود، می تواند کنترل آن دسته را در اختیار بگیرد و تراکنش های خودش را از طریق آن شارد انجام دهد.

آیا جایگزینی برای شاردینگ در دسترس است؟

دو طرح پیشنهادی دیگر برای بهبود عملکرد و سرعت تراکنش ها در بلاک چین ارائه شدند. اولین طرح، افزایش سایز و اندازه بلاک بود. ایده این بود که در بلاک بزرگ تر، امکان جای دادن تراکنش های بیشتر وجود دارد؛ از این رو تعداد تراکنش در ثانیه بیشتر خواهد شد. با اینکه این طرز فکر درست است، بلاک بزرگ تر به قدرت محاسباتی بیشتری هم برای اعتبارسنجی خود نیاز دارد.

درصورت افزایش نامحدود اندازه بلوک، تنها تجهیزات رایانه ای پرقدرت و بسیار پیشرفته و تخصصی قادر به مدیریت قدرت پردازش موردنیاز برای تبدیل شدن به یک گره خواهند بود؛ بنابراین افزایش هزینه در این نوع تجهیزات به این معناست که استخرهای نودها الزاماً کوچک تر و متمرکزتر شده و خطر حمله 51 درصد را افزایش خواهند داد.

درحقیقت افزایش سایز بلاک همچنین نیازمند هارد فورک است که ریسک جداسازی جامعه را به همراه دارد. درصورت آپگریدنشدن تمام نودهای شبکه در بلاک چین جدید، ۲ زنجیره مجزا وجود خواهد داشت که از ۲ کوین جدا هم استفاده خواهند کرد؛ به همین دلیل افزایش اندازه بلوک تنها یک راه حل کوتاه مدت است. به این نکته در Sharding اتریوم توجه ویژه شده است.

دومین طرح پیشنهادی جایگزین شاردینگ در بلاک چین استفاده از آلت کوین ها بود تا عملکردها و برنامه های گوناگون قادر به اجرای زنجیره به همراه ارز خود باشند. این طرح نیز به دلیل اعمال نشدن بار بیش ازحد روی یک بلاک چین واحد سبب افزایش عملکرد می شود، ولی از طرفی نیز به دلیل تقسیم شدن قدرت هشینگ بین چند بلاک چین، خطرات امنیتی را بیشتر می کند.

در این صورت، به دلیل کمترشدن هشینگ پاور موردنیاز برای اجرای موفق حمله 51 درصدی، هک کردن شبکه راحت تر خواهد بود.

کدام بلاک چین ها از شاردینگ استفاده می کنند؟

جدا از اتریوم ۲٫۰، برخی بلاک چین ها هم اکنون از مکانیسم Sharding استفاده می کنند و در برخی دیگر این تکنیک همچنان درحال توسعه است. زیلیکا (Zilliqa) اولین بلاک چین عمومی بود که شاردینگ را اجرا کرد و توانست با این روش در شبکه آزمایشی خود به 2 هزار و 828 تراکنش بر ثانیه برسد.

اکوسیستم بلاک چینی نیر (Near) امکان ساخت و استقرار راحت اپلیکیشن های غیرمتمرکز را برای توسعه دهندگان فراهم کرده است. این شبکه همچنین خود را «یک بلاک چین شاردشده توسعه دهنده پسند اثبات سهام» نامیده و اظهار داشته است که فناوری Sharding به نودها اجازه می دهد برای اجرا روی سرورهای ساده میزبان ابری (Cloud) و حتی گوشی های موبایل در آینده، تا جای ممکن کوچک باقی بمانند.

از دیگر بلاک چین هایی که به دنبال استفاده از شاردینگ به عنوان راه حلی برای بهبود مقیاس پذیری هستند، می توان کاردانو (Cardano)، کوارک چین (QuarkChain) و پی چین (PChain) را نام برد.

1- شاردینگ زیلیکا (Zilliqa)

Sharding بلاک چین در زیلیکا در ۲ مرحله انجام می گیرد. ابتدا گره های کمیته راهنمای خدمات (Directory Service Committee Nodes) انتخاب می شوند که فرایند شاردینگ را آغاز کرده و هر گره را به یک شارد مرتبط می کنند. از طرفی، وقتی تراکنش ها در شارد تأیید شدند، می توانند از سوی کل شبکه نیز تأیید شده و به مرحله ای جهانی تبدیل شوند که هر تراکنش در شارد را به یک منبع سنجش اعتبار مستقل در بلاک چین زیلیکا ضمیمه می کنند.

اساساً، یک تراکنش شاردشده در شبکه زیلیکا شامل یک کاربر می شود که یک تراکنش را آغاز می کند. سپس آن تراکنش به شاردی منتقل می شود که تراکنش را می سنجد و آن را با دیگر تراکنش ها مقایسه می کند تا یک «میکرو بلاک» از تراکنش ها ایجاد کند. در ادامه، به وسیله شارد موجود در سنجش اعتبار میکرو بلاک، اجماع حاصل می شود.

درواقع این اجماع به کمیته راهنمای خدمات سپرده می شود که میکرو بلاک ها را با «بلاک نهایی» ادغام می کند. کمیته راهنمای خدمات در اینجا، پیش از ضمیمه کردن این بلاک به بلاک چین، به اجماع نهایی دست می یابد.

2- شاردینگ نیر (NEAR)

پروژه ای که از شکلی متفاوت از Sharding استفاده می کند، Near است که در ۲۰۲۰ راه اندازی شد؛ یک پلتفرم بلاک چین شاردشده با مدیریت اجتماعی که از اثبات سهام استفاده می کند. در این پروتکل، مقیاس پذیری و تعامل از اهمیت بالایی برخوردارند. Near از فناوری Nightshade خود بهره می گیرد تا توان عملیاتی بالایی را میسر کند.

براساس این فناوری، اعتبارسنج ها تراکنش ها را به صورت موازی پردازش می کنند تا ظرفیت تراکنش ها را در بلاک چین افزایش دهند. با اینکه مدل شاردینگ بر پایه زنجیره های شاردی و زنجیره بیکن (Beacon Chain) بسیار قدرتمند عمل می کند، برخی مشکلات ساختاری را نیز به همراه دارد.

این مشکلات به این دلیل پیش می آیند که زنجیره های شاردی و زنجیره بیکن ماهیتی جداگانه در یک بلاک چین دارند. پروتکل Near این مشکل را از طریق ارائه یک طرح Sharding حل می کند. این طراحی با مدل سازی زیرساخت آن به عنوان یک بلاک چین منفرد میسر می شود.

اساساً در این مدل، هر بلاک دارای تمام تراکنش ها برای همه شاردهاست و کل وضعیت شاردها را تغییر می دهد. Near از طریق Nightshade می تواند الگوی مستقل خود را در بلاک چین از طریق شاردینگ تراکنش های هر بلاک در دسته های فیزیکی تحقق بخشد. در حالت ایده آل، هر شارد یک دسته (بخش) خواهد داشت و همه آن ها در یک بلاک جمع خواهند شد.

3- شاردینگ پولکادات (Polkadot)

پولکادات از یک مدل Sharding کاملاً متفاوت با مکانیسم شاردینگ اتریوم استفاده می کند. این پروژه از ویژگی های میان زنجیره ای خود بهره می برد و شاردینگ را به کمک زنجیره های موازی یا پاراچین ها ( Parachains) عملی می کند.

درحقیقت طراحی بومی پولکادات از یک شبکه چند زنجیره ای تشکیل می شود که امنیت، اطمینان و مقیاس پذیری لایه صفر را برای تمامی بلاک چین های لایه 1 که بر روی آن اجرا شوند، به ارمغان می آورد.

این لایه های اول همان شبکه پاراچین هستند. پاراچین ها بلاک چین هایی گوناگون هستند که به صورت موازی درون اکوسیستم پولکادات فعالیت می کنند. همچنین به کمک زنجیره اصلی (Relay Chain) موجود در پولکادات به یکدیگر وصل شده و ایمن می شوند.

آن ها از امنیت، تعامل و مقیاس پذیری استفاده می کنند. شبکه پاراچین می تواند به جرئت به عنوان یک الگوی Sharding پیشرفته تلقی شود که ویژگی های زنجیره اصلی پولکادات را اجرا می کند. این شبکه به صورتی موازی و شبیه به شارد عمل می کند.

برای مثال پروژه های پاراچینی مانند کلاور (Clover) می توانند از تراکنش هایی بدون کارمزد گس استفاده کرده و لایه هایی جدیدی را با مقیاس پذیری و تعامل بالا به زیرساخت های لایه یک اضافه کنند؛ زیرا پولکادات، به عنوان یک شبکه چندزنجیره ای که با پاراچین ها ایجاد شده، قادر به پردازش چندین تراکنش موازی در چندین زنجیره به صورت آنی است. درنهایت از این طریق، مفهوم شاردینگ میان زنجیره ای محقق می شود.

نقش شاردینگ در آینده بلاک چین

پس از معرفی پروژه ارزی فیس بوک به نام لیبرا (Libra) که بعدها به دیم (Diem) تغییر نام یافت، توجهات به Sharding به ویژه در اتریوم افزایش یافت. در آن زمان فیس بوک حتی تیم توسعه دهنده کمپانی چین اسپیس (Chainspace) را برای کار روی این حوزه به خدمت گرفت.

اساساً می توان گفت هدف شاردینگ، دسترسی به سه گانه بلاک چین (Blockchain Trilemma) است. براساس گفته های ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin)، خالق و بنیان گذار اتریوم، در سه گانه بلاک چین، شما قادر به حفظ ۲ مورد از ۳ مشخصه اصلی بلاک چین در یک زمان هستید. این ۳ مشخصه امنیت، تمرکززدایی و مقیاس پذیری هستند.

دلیل این اتفاق این است که برای داشتن ۲ مشخصه، باید حتماً یکی از آن ها را به خطر بیندازید.

سخن پایانی

حل مشکل مقیاس پذیری بلاک چین سال هاست که به مشکل اساسی تمامی توسعه دهندگان بدل شده و راهکارهای بسیار گوناگونی برای این معضل ارائه شده است. درحقیقت، افزایش حجم بلاک ها، هارد فورک و سافت فورک، لایه دوم محاسباتی و… ازجمله راه حل هایی هستند که مهندسان حوزه بلاک چین طراحی کرده اند تا این معضل برطرف شود.

از طرفی با توجه به تلاش همه جانبه تیم های توسعه دهنده، به نظر می رسد این معضل به زودی و به کمک Sharding و راهکارهای مشابه آن برطرف شود، اما چالش هایی که درباره شاردینگ مطرح می شود، احتمالاً در توسعه های بعدی اصلاح شده و سرعت پردازش تراکنش ها نیز افزایش خواهد یافت.

درواقع بلاک چین ها می خواهند پردازش تمامی خدمات و تراکنش های انسان ها را میزبانی کند؛ از این رو به زودی شاهد اعمال و اصلاح Sharding و ارائه راهکارهایی بهتر از آن در شبکه های بلاک چینی گوناگون خواهیم بود. به صورت کلی، این روش فرایند پیچیده ای دارد، اما استفاده از آن در بلاک چین، موجب ارتقای مقیاس پذیری شبکه های بلاک چینی می شود. درواقع شاردینگ به بلاک چین ها کمک می کند تا روند مدیریت داده های خود را راحت تر انجام دهند و درنتیجه، سرعت پردازش تراکنش ها نیز افزایش پیدا کند.

با وجود این، اگر Sharding موفق شود چالش های پیش روی خود را رفع کند، قادر خواهد بود تا مقیاس پذیری را به بلاک چین و غیرمتمرکز بودن و امنیت را بدون استفاده از سه گانگی بلاک چین، به شبکه برگرداند و بدین ترتیب بلاک چین ها را یک قدم به پایداری نزدیک کند.

پرسش های متداول

می توان گفت Sharding راهکاری در دنیای رایانه است که برای مقیاس بندی سیستم ها از آن بهره جویی می شود؛ به گونه ای که سیستم ها می توانند داده های مازاد را در بطن خود جای دهند.

از جمله مزایای این روش می توان به تقسیم پایگاه داده به اجزای خردتر، راحتی مدیریت داده ها، افزایش سرعت پردازش تراکنش ها، کمک به توسعه و بهبود عملکرد کلی سیستم و صرفه جویی در هزینه ها و از جمله معایب آن نیز می توان به وجود برخی ایرادات فنی، پیچیدگی های فراوان، از دست رفتن داده ها در صورت اجرانشدن صحیح، ایجاد تعادل میان مقدار داده های ذخیره شده در هر شارد، دشواری فرایند مدیریت داده ها درصورت پردازش حجم بالایی از تراکنش ها و برخی مشکلات سخت افزاری اشاره کرد

با تقسیم شبکه بلاک چین به اجزای کوچک تر، هر گره یا گره مسئول تأیید بخش مشخصی از تراکنش ها خواهند بود؛ درنتیجه، تأیید تراکنش ها به صورت موازی جایگزین مدل خطی شده و باعث افزایش سرعت کل شبکه بلاک چین خواهد شد.

افزایش سایز بلاک ها در شبکه و استفاده کردن از آلت کوین ها برای کاربردهای متفاوت.

برخی شبکه های بلاک چین مانند ارز زیلیکا موفق به اجرای فرایند شاردینگ در شبکه خود شده اند. حال آنکه تعدادی نیز درحال توسعه و اجرای آن هستند؛ مثل ارز دیجیتال اتریوم.

ادامه مطلب
شبکه Liquid
شبکه لیکوئید (Liquid) چیست؟

شبکه Liquid یک پروتکل زنجیره جانبی (Sidechain) است که در سال 2018 توسط Blockstream روی بلاک چین بیت کوین ساخته شده است و فدراسیون احزاب آن را اداره می کند. هدف از طراحی و راه اندازی Liquid Network، فراهم کردن امکان انجام تراکنش های سریع تر، امن تر و محرمانه تر میان افراد، صرافی ها، کارگزاران و سازندگان بازار روی شبکه بیت کوین بوده است. در ادامه این مطلب به بررسی دقیق تر این شبکه می پردازیم.

شبکه لیکوئید چیست؟ (Liquid Network)

شبکه Liquid

این شبکه یک شبکه تسویه حساب زنجیره جانبی لایه دوم است که برای بهبود کارایی معاملات کریپتو، روی پلتفرم Elements ساخته شده است. برخلاف شبکه Bitcoin، بلوک های موجود در زنجیره جانبی Liquid Network از طریق الگوریتم Proof of Work استخراج نمی شوند، اما به جای آن، هریک از بلاک ها توسط واحدهای سخت افزاری تخصصی امضا می شوند که با نام functionaries شناخته شده و از طریق سیستم round-robin انتخاب شده اند.

این کارگزاران (functionaries) برای امضای تراکنش ها، ایجاد بلاک های جدید و ایمن سازی BTC متصل به شبکه استفاده می شوند. از زمان تأسیس BTC توسط ساتوشی ناکاموتو در سال 2009 و پذیرش گسترده این ارز در جامعه جهانی، همچنان مقیاس پذیری یک نگرانی اصلی است. علاوه بر این، یکی از مواردی که شبکه بیت کوین در مقایسه با رقبای جدید و سنتی خود ضعف دارد، سرعت بالای تراکنش هاست.

برای مثال درحالی که پلتفرم های پرداخت سنتی مانند Visa و Mastercard قادر به انجام حداکثر 500 تراکنش در هر ثانیه (TPS) هستند، بیت کوین تنها قادر به پردازش حداکثر 7 تراکنش در ثانیه است. سرعت پایین انجام تراکنش ها سبب بروز مشکلات متعددی برای سرمایه گذاران حقیقی، حقوقی و نهادها می شود. از آنجا که تسویه تراکنش های بیت کوین می تواند تا 60 دقیقه یا بیشتر طول بکشد، شاهد خطرات و ناکارآمدی های بسیاری درباره arbitrage (استراتژی معامله در بازارهای معاملاتی) هستیم.

تاریخچه ایجاد شبکه Liquid

این شبکه در سال 2014، توسط Blockstream، یک شرکت زیرساخت بلاک چین مستقر در ویکتوریا، کانادا ایجاد شده است. این شرکت توسط مدیرعاملی به نام Adam Back رهبری می شود. Adam Back مخترع سیستم Hascash مورداستفاده در فرایند استخراج بیت کوین و یکی از دو نفر اولی است که ساتوشی ناکاموتو برای پروژه بیت کوین با آ ن ها تماس گرفت.

از زمان تأسیس Blockstream موفق به جمع آوری بیش از 210 میلیون دلار از سرمایه گذاران اصلی سازمانی شده است. در حال حاضر این پروژه توسط فدراسیون این شبکه، یعنی گروهی از کسب و کارهای ارزهای دیجیتال مانند صرافی ها، شرکت های زیرساخت و توسعه دهندگان اداره و اجرا می شود. این فدراسیون از اجزای مختلفی تشکیل شده است:

  1. کارگزارها/ functionaries: 15 کارگزار که سخت افزارهای تخصصی را برای تأیید تراکنش ها و تأمین منابع مالی شبکه اداره می کنند.
  2. اعضای عادی/ Normal Members: این اعضا درباره مسائلی مانند انتخابات و به روزرسانی شبکه حق رأی دهی دارند.
  3. گره ها/ Nodes: وظیفه این گروه تضمین رفتار عملکرد طبیعی هریک از اعضای شبکه است.

از آنجا که تنها اعضای فدراسیون مجاز به ارائه خدمات Peg-out، L-BTC به BTC هستند، شبکه لیکوئید بر پایه اعتماد به کارمندان خود بنا شده و یک پروژه سازمانی بسیار متمرکز را تشکیل داده است.

Liquid Bitcoin چیست؟

شبکه Liquid

بیت کوین موجود در این شبکه به عنوان L-BTC یا Liquid Bitcoin شناخته شده و نوع خاصی از دارایی در زنجیره جانبی این شبکه است. عرضه این نوع بیت کوین به صورت 1 به 1 با بیت کوین زنجیره اصلی پشتیبانی می شود.

زمانی که بیت کوین از زنجیره اصلی به شبکه لیکوئید منتقل شود، L-BTC تولید شده و با خروج از شبکه L-BTC از بین می رود. به فرایند انتقال بیت کوین از شبکه اصلی به شبکه Liquid، Peg-in و به فرایند خروج آن به Peg-out گفته می شود. جدا از کاربرد L-BTC در انجام معاملات، از آن برای پرداخت هزینه های تراکنش در هنگام معامله هر نوع دارایی در شبکه لیکوئید استفاده می شود.

فرایند Peg-in و Peg-out چطور انجام می شود؟

به منظور استفاده از بیت کوین در این شبکه، لازم است کاربر بیت کوین خود را در تراکنشی به نام Peg-in قفل کند. برای این کار لازم است بیت کوین های مدنظر را به آدرسی که توسط شبکه Liquid صادر می شود، واریز کنید. پس از تأیید فرایند واریز توسط شبکه، برای کاربر مبلغی معادل L-BTC صادر می شود. درنهایت با واریز بیت کوین در این شبکه، امکان معامله در شبکه لیکوئید فراهم می شود.

درصورتی که کاربر مایل به پس گرفتن بیت کوین های خود یا به اصطلاح Peg-out کردن آن ها باشد، لازم است ابتدا L-BTC های خود را در شبکه واریز کند. پس از آن بیت کوین های کاربر به آدرسی که توسط شبکه تأیید شده باشد، برگردانده می شود.

زنجیره جانبی یا Sidechain چیست؟

شبکه Liquid

بلاک چین اصلی بیت کوین شامل زنجیره های جانبی مانند Liquid و Lightning است. هریک از این زنجیره های جانبی با هدف بهبود کارایی مانند تسهیل فرایند واریز و انتقال دارایی، طراحی و راه اندازی شده اند. میزان بیت کوین در گردش در یک زنجیره جانبی، همواره به طور قابل تأییدی با مقدار BTC «قفل شده» در زنجیره اصلی بیت کوین برابر است.

با وجود اینکه زنجیره های جانبی با زنجیره اصلی در حال همکاری هستند، فعالیت خود را به طور مستقل از زنجیره اصلی انجام می دهند. درواقع زنجیره های جانبی به بیت کوین وابسته هستند، اما بیت کوین به آن ها وابستگی ندارد.

به دلیل سطح بالای تمرکززدایی از پروتکل بیت کوین، اعمال تغییرات در آن با هدف رفع نیازهای گروه های خاص مانند معامله گران یا صادرکنندگان دارایی کار بسیار دشواری است. حتی اگر امکان اعمال این تغییرات فراهم شود، به دلیل به خطر افتادن امنیت اجرا نخواهد شد.

اما از سوی دیگر، تمرکز نداشتن در زنجیره های جانبی در مقایسه با زنجیره اصلی، در درجه پایین تری قرار دارد. در زنجیره های جانبی می توان ویژگی های جدید را سریع تر و بدون تأثیر بر زنجیره اصلی بیت کوین به کار گرفت. بدون اینکه کاربر در معرض خطرات مرتبط با آلت کوین ها مانند نقدینگی کم و نوسان قیمت قرار گیرد، ویژگی های مدنظر شبکه توسط زنجیره های جانبی به وی ارائه می شوند؛ چراکه دارایی زیربنایی این زنجیره ها، بیت کوین، اولین و معتبرترین دارایی رمزنگاری جهان است.

کاربردهای شبکه Liquid چیست؟

این شبکه با ارائه چند ویژگی کاربردی تغییراتی را در معاملات بیت کوین به وجود آورده که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم:

  • بهبود سرعت انتقال

در شبکه لیکوئید نقل و انتقالات بیت کوین به طور کامل در عرض دو دقیقه تأیید می شود. این میزان به میزان فراوانی سریع تر از میانگین 10 دقیقه ای انتقال در شبکه اصلی بیت کوین است. علاوه بر این، صرافی ها نیز با نگه داشتن بخشی از دارایی ها در شبکه لیکوئید، خدمات واریز و برداشت را با سرعت بیشتری برای کاربران خود مهیا می کنند.

معامله گران از طریق این شبکه می توانند بدون اینکه زمان های طولانی منتظر تأیید تراکنش بمانند، وجوه خود را به سرعت بین صرافی ها و حساب ها جابه جا کنند.

  • دارایی های مصنوعی/ Synthetic assets

امکان صدور دارایی های جدید مانند توکن های کاربردی، توکن های امنیتی، استیبل کوین ها (DAI، USDT) و کلکسیون های دیجیتالی (NFT) در شبکه لیکوئید فراهم شده است. مانند توکن های ERC-20 در شبکه اتریوم تا زمانی که نقدینگی کافی وجود داشته باشد، می توان این دارایی ها را آزادانه در سراسر شبکه Liquid داد و ستد و از حریم خصوصی، سرعت و امنیت شبکه استفاده کرد.

شبکه لیکوئید دارای یک دارایی مصنوعی بومی به نام Liquid Bitcoin (L-BTC) است. از L-BTC برای نشان دادن مقادیر BTC متصل به شبکه لیکوئید نیز استفاده می شود.

  • Atomic Swaps

کاربران از طریق یک ابزار منبع باز موجود در این شبکه به نام Liquid Swap می توانند به کمک معاملات همتا به همتا (P2P)، دارایی های موجود در این شبکه مانند L-BTC را به L-USDT تبدیل کنند. هر مبادله از دو جز تشکیل شده است: 1. فردی که پیشنهاد اولیه را ارائه می دهد. 2. فردی که پیشنهاد را می پذیرد و آن را اجرا می کند.

با به حداقل رساندن ریسک های موجود در مبادلات، شبکه لیکوئید به کاربران کمک می کند تا با افراد بیشتری وارد معامله شوند.

مزایای شبکه Liquid چیست؟

این شبکه با هدف ارائه چندین ویژگی متنوع روی بلاک چین بیت کوین طراحی و اجرا شده است. مزایای ایجاد این شبکه عبارت است از:

تسویه حساب سریع و نهایی: در مقایسه با بلاک های بلاک چین بیت کوین که تقریباً هر 10 دقیقه یک بار به زنجیره اضافه می شوند، بلاک های مربوط به شبکه Liquid هر دقیقه به شبکه افزوده می شوند. علاوه بر این، امکان سازمان دهی مجدد و دست کاری بلاک ها مجاز نیست و دو تأیید، برای تأیید نهایی هر تراکنش کافی است.

صدور انواع دارایی ها در شبکه: اشخاص ثالث می توانند دارایی های مختلفی مانند توکن ها، اوراق بهادار، استیبل کوین و… را در زنجیره جانبی لیکوئید منتشر کنند.

معاملات محرمانه و حفظ حریم خصوصی: برخلاف شبکه اصلی بیت کوین، شبکه Liquid به تراکنش های انجام شده کمک می کند تا مقدار و نوع دارایی موجود در تراکنش را از دفتر کل عمومی و سرویس های نظارتی شخص ثالث پنهان کنند. این امر سبب می شود تا تراکنش کاربران بسیار خصوصی تر از قبل انجام شود. با وجود این امکان اعتبارسنجی مبالغ تراکنش، موجودی کیف پول و عرضه کل دارایی نیز وجود دارد.

افزایش کارایی: بازارسازان می توانند با کاهش مانده هایی که باید در صرافی ها نگه دارند، کارایی اصلی خود را افزایش دهند.

امنیت بالا: نرم افزار لیکوئید براساس کد بیت کوین ساخته شده که یکی از امن ترین کدها در فضای بلاک چین است.

نحوه ورود به شبکه Liquid

اکنون که با این شبکه آشنا شدیم، این سؤال مطرح می شود که چطور می توان درون این شبکه فعالیت کرد؟ ورود به Liquid Network از طریق چند مرحله ساده امکان پذیر است. تنها کافی ا ست برای شروع مانند مراحل زیر عمل کنید:

  • دانلود یک کیف پول Liquid

دانلود و نصب Blockstream Green ساده ترین راه برای شروع ارسال و دریافت دارایی های لیکوئید است. این کیف پول برای همه سیستم عامل های اصلی در تلفن همراه و دسکتاپ در دسترس است.

  • دریافت L-BTC

در این مرحله کاربران می توانند با سرعت و به راحتی در سایت رسمی Liquid Network، از طریق Apple Pay یا کارت اعتباری، ارز L-BTC را خریداری کنند. در حال حاضر این امکان در 20 کشور وجود دارد. علاوه بر خرید مستقیم از طریق پول نقد، کاربران می توانند به کمک بسیاری از صرافی های دیجیتالی BTC را به L-BTC تبدیل کنند.

  • راه اندازی یک نود Liquid

تمام کاربران می توانند بدون کسب مجوز و تنها با راه اندازی یک گره لیکوئید، اطلاعات موجود در زنجیره جانبی Liquid را تأیید کنند. علاوه بر این، یک اعتبارسنج می تواند از نود خود برای آغاز فرایند Peg-in یا صدور دارایی استفاده کند.

  • ادغام شدن/ Get Integrated

کسانی که مایل هستند ویژگی های شبکه لیکوئید را به کاربران خود ارائه دهند، نیازی به عضویت در شبکه Liquid ندارند، اما امکان یکپارچه سازی اپلیکیشن و پلتفرم با این شبکه وجود دارد.

  • عضویت در شبکه Liquid

فدراسیون لیکوئید شامل شرکت کنندگان کلیدی صنعت مانند صرافی ها، میزهای OTC، ارائه دهندگان کیف پول و پردازشگرهای پرداخت است. افرادی که مایل به عضویت در این فدراسیون هستند، لازم است درخواست خود را از طریق سایت رسمی Liquid Network ارسال کنند.

مقایسه Liquid Network و Lightning Network

تفاوت اصلی دو شبکه Liquid و Lightening جامعه هدف این دو شبکه است؛ به این معنا که اصولاً شبکه Lightning با هدف سرویس دهی به کاربران خرد و انجام معاملات جزئی با حجم اندک طراحی و راه اندازی شده، درحالی که در طراحی شبکه لیکوئید تراکنش های بزرگ و حجیم کاربران سازمانی مانند صرافی ها و مؤسسات مالی هدف گرفته شده است.

از زمان تأسیس پروژه تا دسامبر سال 2019، L-BTC در گردش یک رشد ثابت با سرعت آهسته داشت، اما پس از آن حجم L-BTC در گردش از ژانویه تا دسامبر 2020 رشد زیادی را تجربه کرد. از آنجا که هدف شبکه لیکوئید بهبود کارایی تراکنش های بیت کوین در مقیاس بزرگ است، موفقیت آن به میزان پذیرش بیت کوین از سوی کاربران سازمانی وابسته است.

سخن پایانی

شبکه لیکوئید یک زنجیره جانبی در بلاک چین بیت کوین است که در سال در سال 2014، Blockstream، یک شرکت زیرساخت بلاک چین مستقر در ویکتوریای کانادا آن را ایجاد کرد. هدف از ایجاد این شبکه، ارائه خدمات منحصربه فرد مانند انجام معاملات سریع و محرمانه به سازمان ها و مؤسسات بزرگ مانند صرافی ها بوده است.

ادامه مطلب
یادگیری بلاک چین
5 کتاب برای یادگیری بلاک چین

در دوره ای که اعتماد به بانک ها و سایر مؤسسات مالی سنتی ضعیف شده و تمام داده های شخصی ما در دست غول های فناوری بزرگ است، آیا بلاک چین می تواند به ما کمک کند تا این کنترل را دوباره در دست بگیریم؟ این روزها کمتر کسی را می توان پیدا کرد که نام بلاک چین و ارزهای دیجیتال را نشنیده باشد.

در حال حاضر ارزهای دیجیتال بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفته و پیش بینی می شود تا سال های آینده برای همه معاملات استفاده شود. همچنین بستر ایمن بلاک چین ما را به این سمت سوق خواهد داد تا تمام معاملات و فعالیت های خود را در آن ذخیره سازی کنیم. اگر شما هم علاقه مند به یادگیری این مفهوم هستید تا پایان مقاله همراه ما باشید تا کتاب های مهمی را برای یادگیری بلاک چین به شما معرفی کنیم.

بلاک چین چیست؟

یادگیری بلاک چین

برای یادگیری بلاک چین اولین سؤالی که پیش می آید این است که این مفهوم در اصل چیست؟ در پاسخ باید گفت بلاک چین اسنادی است که تمام تراکنش ها روی آن ثبت شده و قابل ردیابی است. از سوی دیگر این دارایی ها به صورت کد ثبت شده است. از طرف دیگر مشخصه مهم بلاک چین این است که در دسترس تمام اعضای آن شبکه قرار می گیرد؛ بنابراین جلوی هرگونه کلاه برداری و هک گرفته خواهد شد.

این پایگاه داده که تمامی اطلاعات معاملات و تراکنش ها روی آن ثبت می شود، به صورت غیرمتمرکز فعالیت می کند؛ یعنی به هیچ دولت یا ارگان کشوری متصل نیست. نحوه ثبت هم به این صورت است که بلاک هایی برای ذخیره اطلاعات در نظر گرفته می شود. هر زمان که ظرفیت یک بلاک برای ذخیره اطلاعات پر شود، مانند زنجیر به بلاک های قبلی متصل خواهد شد. بلاک چین یا زنجیره بلاک ها دقیقاً همان عملکردی است که نام این سیستم را از آن گرفته اند. برای یادگیری بیشتر می توانید مقاله بلاک چین به زبان ساده را مطالعه کنید.

ارز دیجیتال چیست؟

احتمالاً بعد از تعریف بلاک چین، با این پرسش مواجه می شوید که به چه چیزهایی ارز دیجیتال گفته می شود. به طورکلی ارزهای دیجیتال واحدهای پولی مانند دلار و یورو هستند که اولاً به صورت پروتکل های رمزنگاری طراحی شده اند و ثانیاً هدف اصلی آن ها این است که غیرمتمرکز هستند؛ یعنی به هیچ دولت خاصی وابسته نخواهند بود. علاوه بر این موارد ذکرشده ویژگی دیگر ارزهای دیجیتال این است که روی بستر بلاک چین فعالیت می کنند.

ارزهایی مانند دلار و یورو به عنوان وسیله ای در مبادلات تجاری به کار برده می شوند. تفاوتی که این دلار و دیگر واحدهای ارزی با کریپتوکارنسی ها دارند، این است که هیچ نهاد مرکزی برای تعیین ارزش آن ها وجود ندارد، بلکه ارزش آن از طریق اینترنت بین همه کاربران توزیع می شود.

معرفی 5 کتاب برتر در حوزه یادگیری بلاک چین

اکنون که تاحدودی با دنیای بلاک چین و ارزهای دیجیتال آشنا شدید، بهتر است به سراغ معرفی بهترین کتاب ها برای یادگیری بلاک چین برویم.

1- کتاب مبانی بیت کوین و بلاک چین (The Basics of Bitcoins and Blockchains)

یادگیری بلاک چین

نویسنده این کتاب یعنی آنتونی لوئیس به دنبال علاقه مندی به بیت کوین، شغل خود را در بانک رها کرده و به استارتاپ کوچکی به نام itBit ملحق شد. itBit یک صرافی بیت کوین بود که مشتریان می توانستند از طریق درگاه های آنلاین آن اقدام به خرید و فروش بیت کوین کنند.

بعد از itBit، آنتونی لوئیس با برگزاری کارگاه های آموزشی و نوشتن مقالات مختلف سعی در آموزش این فناوری جدید به دیگران داشت؛ بنابراین بعد از تلاش های فراوان اقدام به نگارش یکی از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز برای یادگیری بلاک چین کرد.

در کتاب «مبانی بیت کوین و بلاک چین» موضوعاتی مانند تاریخچه بیت کوین، بلاک چین، خرید، فروش و استخراج این ارز دیجیتال محبوب پوشش داده شده است. او همچنین به نحوه پرداخت ها و ایمن نگه داشتن تراکنش ها پاسخ داد و راه حل های شگفت انگیزی را معرفی کرد.

نویسنده در این کتاب به معرفی سایر ارزهای دیجیتال و نحوه قیمت گذاری آن ها پرداخته و توضیح می دهد چگونه ارزش برخی از ارزهای دیجیتال افزایش پیدا می کند. شما با مطالعه این کتاب می توانید اطلاعاتی در زمینه قراردادهای هوشمند و دیگر جنبه های مهم بلاک چین و عملکرد آن ها در اقتصاد آنلاین آشنا شوید.

اگر به دنبال شروع سرمایه گذاری در این بازار هستید، مطالعه کتاب آنتونی لوئیس درک درستی از ریسک های معاملاتی، نحوه شناسایی کلاه برداران و درک مبادلات ارزهای دیجیتال و کیف پول های آن ها به شما خواهد داد؛ بنابراین پیشنهاد ما این ایست که اگر قصد سرمایه گذاری در هریک از پلتفرم های ارز دیجیتال را دارید، ابتدا این کتاب را مطالعه کنید تا اطلاعات لازم برای شروع را به دست آورید.

2- کتاب انقلاب بلاک چین (Blockchain Revolution)

یادگیری بلاک چین

دان تاپسکات مدیرعامل گروه تاپسکات و یکی از مؤثرترین نظریه پردازان است که در زمینه تجارت و جامعه فعالیت می کند. در نوامبر سال 2013، نشریه Thinkers50 دان تاپسکات را به عنوان چهارمین مغز متفکر مهم تجاری در جهان معرفی کرد. الکس تاپسکات پسر دان که یکی از نویسندگان کتاب انقلاب بلاک چین بود، مدیرعامل و بنیان گذار Northwest Passage Ventures است. این مجموعه یک شرکت مشاوره ای بوده که کمپانی های بلاک چین را می سازد. در سال 2014 او گزارش اولیه را درباره ارزهای دیجیتال حاکمیتی در دانشگاه تورنتو نوشت.

دو نویسنده گران قدر این کتاب، تحقیقات درخشان و خواندنی خود را درباره این فناوری که به نوعی محرک آینده اقتصاد بوده به ما آموزش می دهند؛ بنابراین برای یادگیری بلاک چین یکی از کتاب هایی که توصیه می شود، Blockchain Revolution است.

بلاک چین یک پروتکل مبتکرانه و ساده است که تراکنش ها اجازه می دهد هم زمان هم ناشناس و هم ایمن باقی بمانند. اگرچه این فناوری بیشتر یک تکنولوژی مختص بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال است، این قابلیت را هم دارد که بتوان در آن هر چیزی را که برای بشر ارزشمند بوده ثبت کرد. این موارد می تواند از گواهی تولد و فوت گرفته تا درخواست بیمه، زمین و حتی ثبت رأی را شامل شود.

نشریه گاردین این کتاب را «مقدمه ای بسیار خواندنی برای زمینه ای مهم» می داند و بررسی می کند. برای هر فردی که سرمایه گذار، توسعه دهنده یا علاقه مند به این بازار بوده توصیه می شود تا قبل از هر کار مهمی این کتاب را مطالعه کند.

3- کتاب مبانی بلاک چین (Blockchain Basics)

یادگیری بلاک چین

نویسنده این کتاب دنیل درشر است. به اعتقاد او هر فردی که می خواهد در زمینه ارزهای دیجیتال فعالیت کند، باید دانش پایه ای در علوم رایانه، ریاضیات، برنامه نویسی یا رمزنگاری داشته باشد؛ بنابراین در کتاب خود نیز سعی کرده ایده کلی از چیستی فناوری بلاک چین، نحوه عملکرد آن و اینکه چگونه سیستم های مالی را که می شناسیم تغییر داده، ارائه دهد.

شما در این کتاب در 25 مرحله مختصر، اصول اولیه فناوری بلاک چین را خواهید آموخت. هیچ فرمول ریاضی، کد برنامه نویسی یا اصطلاحات تخصصی علوم کامپیوتر در متن کتاب استفاده نشده است؛ بنابراین این کتاب شکافی را که بین کتاب های فنی این حوزه و کتاب های تجاری آن وجود داشته، پر می کند. به طورکلی مطالبی که برای یادگیری بلاک چین خواهید آموخت، عبارت اند از:

  1. بلاک چین چیست؟
  2. چرا به بلاک چین نیاز است و چه مشکلی را حل می کند؟
  3. چرا هیجانات درباره بلاک چین و پتانسیل های آن بالاست؟
  4. اجزای اصلی این شبکه و هدف آن ها
  5. نحوه کار و تعامل اجزای مختلف این شبکه
  6. محدودیت ها، چرایی وجود آن ها و اقداماتی که برای غلبه بر آن انجام شده است.
  7. سناریوهای کاربردی

به زبانی ساده و آموزنده، دنیل درشر در این کتاب مهم ترین جنبه های بلاک چین را به مخاطبان علاقه مند آموزش می دهد.

4- کتاب تسلط بر بلاک چین (Mastering Blockchain)

یادگیری بلاک چین

نویسنده کتاب تسلط بر بلاک چین، عمران بشیر است که تجربه گسترده ای در هر دو بخش عمومی و مالی دارد. او قبل از اینکه به سراغ صنعت خدمات مالی برود، روی پروژه های بزرگ فناوری اطلاعات در بخش دولتی کار می کرده است. همچنین مدرک فوق لیسانس خود را در رشته امنیت اطلاعات از دانشگاه Royal Holloway لندن دریافت کرده و در توسعه نرم افزار، معماری راه حل، مدیریت زیرساخت و مدیریت خدمات فناوری اطلاعات تجربه کاری دارد. او این کتاب را برای یادگیری بلاک چین معرفی کرده و در اختیار افرادی قرار داده است که قصد دارند این پارادایم جدید تجارت را یاد بگیرند.

این کتاب علاوه بر پوشش اصول اولیه از جمله زیربنای فنی بلاک چین، رمزنگاری و پروتکل های مختلف دانش تخصصی خود را درباره تمرکززدایی، توسعه برنامه های غیرمتمرکز در اتریوم، بیت کوین، توکن های جایگزین، قراردادهای هوشمند و بلاک چین های جایگزین در اختیار شما قرار می دهد. علاوه بر این، نحوه اجرای راه حل های بلاک چین را فراتر از حوزه ارزهای دیجیتال در موضوعاتی مانند مقیاس پذیری بلاک چین، زنجیره های بلاکی سازمانی و توکن سازی آموزش می دهد.

در پایان این کتاب شما درک کاملی از جنبه های مختلف فناوری بلاک چین به دست خواهید آورد و با استفاده از آن ها سناریوهای مختلف در دنیای واقعی را بهتر درک خواهید کرد. سرفصل های این کتاب شامل موارد زیر است:

  1. مکانیسم های بیت کوین، اتریوم و ارزهای دیجیتال جایگزین
  2. رمزنگاری و استفاده از آن در فناوری بلاک چین
  3. درک مبانی نظری قراردادهای هوشمند
  4. توسعه برنامه های غیرمتمرکز با استفاده از Solidaty، Remix، Drizzle و Truffle
  5. شناسایی و بررسی کاربردهای بلاک چین
  6. آشنایی با توسعه اتریوم 2.0

این کتاب ترکیبی عالی از وسعت و عمق بلاک چین است. به عنوان یک کتاب راهنما می توان از آن به عنوان یک مرجع در محیط کار و یک کتاب درسی در کلاس های آموزشی نیز استفاده کرد.

5- کتاب بلاک چین برای عروسک ها (Blockchain For Dummies)

یادگیری بلاک چین

کتاب بلاک چین برای آدمیزاد را تیانا نوشته است که یک سرمایه گذار عملیاتی باتجربه محسوب می شود. نویسنده در این کتاب راهی سریع برای رسیدن به ملزومات این فناوری که به سرعت هم در حال تکامل بوده، ارائه می دهد. از آنجا که او در زمینه تحلیل راه حل های بلاک چین مشارکت داشته، این کتاب را برای افرادی نوشته که می خواهند بدانند بلاک چین چه کاری می تواند انجام دهد و از انجام چه کارهایی ناتوان خواهد ماند.

با مطالعه کتاب بلاک چین برای آدمیزاد می توانید متوجه شوید که چگونه یک بلاک چین داده ها را در شبکه های مستقل به صورت ایمن ثبت می کند. همچنین آشنایی مناسبی درباره برخی از مشهورترین بلاک چین های جهان از جمله آن هایی که بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را تأمین می کند، ارائه می دهد. علاوه بر این نگاهی به چگونگی تأثیر راه حل های بلاک چین بر دنیای مالی، مدیریت زنجیره تأمین، بیمه و دولت ها ارائه می کند.

شما در این کتاب:

  1. تصویر واضحی از کارهایی که یک بلاک چین می تواند انجام دهد، دریافت می کنید.
  2. می آموزید که چگونه بلاک چین ها بر ارزهای دیجیتال و قراردادهای هوشمند حکومت می کنند.
  3. بلاک چین های فعلی و نحوه عملکرد هریک از آن ها را کشف می کنید.
  4. برنامه های بلاک چین را تست می کنید.

اگر تجربه مطالعه مجموعه کتاب های «برای آدمیزاد» را داشته باشید، تا حدودی می دانید این کتاب ها رویکردی ابتدایی دارند تا هرکسی بتواند به راحتی به مطالبی که به اشتراک گذاشته می شوند، دسترسی پیدا کند؛ بنابراین از این کتاب انتظار اطلاعات پیچیده و پیشرفته را نداشته باشید.

نتیجه گیری

کارایی، شفافیت و امنیتی که بلاک چین ارائه می کند، آن را به یکی از فناوری هایی تبدیل کرده که در آینده ای نزدیک بر تمام جنبه های زندگی بشر تأثیر می گذارد. باید انتظار داشته باشید در آینده کارهایی مانند ذخیره سازی اسناد، ارزهای دیجیتال، نظارت بر زنجیره تأمین، دیدگاه های تبلیغاتی سیستم های رأی گیری، ایجاد محتوای اصلی، پردازش املاک و مستغلات روی بلاک چین صورت بگیرد؛ بنابراین بسیار مهم است تا با مطالعه کتاب و تماشای محتواهای آموزشی دست به یادگیری بلاک چین بزنید. امیدواریم کتاب هایی که معرفی کردیم بتواند به آرامی اما پیوسته شما را در این زمینه ماهرتر کند.

پرسش های متداول

بلاک چین سیستمی برای ثبت اطلاعات است؛ به گونه ای که تغییر، هک یا تقلب در آن را دشوار می کند. یک بلاک چین به طورکلی یک دفتر دیجیتالی برای ثبت تراکنش ها و معاملات مالی ارزهای دیجیتال است.

برای یادگیری مفاهیم ارزهای دیجیتال و نحوه کار آن ها با مطالعه مقالات و کتاب ها می توانید شروع کنید. سپس برای اینکه بتوانید ابهامات خود را برطرف کنید، به سراغ کلاس های آموزشی در این زمینه بروید

ادامه مطلب
DAPP
اپلیکیشن یا برنامه DAPP چیست؟

نرم افزارهای غیرمتمرکز (Decentralized Applications) یا dApp ها نقش بسیار مهمی در تکنولوژی بلاک چین دارند و به همین دلیل تصمیم داریم در مقاله امروز درمورد این نرم افزارها و کاربرد آن ها صحبت کنیم. بیت کوین و بلاک چین نحوه استفاده از تکنولوژی را به صورت کامل تغییر داده اند. در طول سال های اخیر نیز تکنولوژی بلاک چین توانسته به زیربنای اختصاصی برای نرم افزارهای مختلف تبدیل شود.

برای مثال برخی شرکت ها از بلاک چین برای ردیابی زنجیره تأمین و مدیریت لجستیک استفاده می کنند و حتی برخی شرکت ها نیز برای هویت سنجی کاربران خودشان به این تکنولوژی تکیه دارند. ممکن است تصور کنید بلاک چین تنها برای توسعه ارزها کاربرد دارد، اما واقعیت این است که بلاک چین دارای کاربردهای بسیار زیادی است و نرم افزارهای غیرمتمرکز نیز کمک بسیار زیادی به توسعه کاربردهای بلاک چین کرده اند.

در مقاله پیش رو، به بررسی dAppها و نحوه عملکرد آن ها پرداخته ایم. با مطالعه این مقاله با مزایا و معایب این نوع نرم افزارها و همچنین برخی از محبوب ترین نمونه های آن ها آشنا می شوید.

dApp چیست؟

DAPP

حدوداً ده سال پیش با عرضه بیت کوین، عصر جدیدی در زمینه توسعه پروتکل های بلاک چین آغاز شد. توسعه دهنده های مختلف در طول این سال ها تلاش کرده اند کاربردها و ویژگی های جدیدی را برای تکنولوژی بلاک چین خلق کنند و امروزه می توانید کاربردهای مختلف بلاک چین را در زمینه بازارهای مالی، گیمینگ، وبگردی یا جمع آوری کلکسیون هنری مشاهده کنید، اما چطور می توان از بلاک چین در زمینه های متعددی استفاده کرد؟ برای پاسخ به این سؤال باید به رابطه مستقیم بلاک چین و نرم افزارهای غیرمتمرکز اشاره کرد.

DAPP اساساً همان نرم افزارهای سنتی هستند، اما به جای اینکه روی یک سرور مرکزی اجرا شوند، روی شبکه بلاک چین اجرا می شوند. اساساً نرم افزار غیرمتمرکز به نرم افزاری گفته می شود که روی یک شبکه غیرمتمرکز قرار دارد. هیچ شخص یا نهاد ثالثی نمی تواند کنترل این نرم افزارها را بر عهده بگیرد و به همین دلیل امنیت آن ها بسیار بیشتر از نرم افزارهای معمول است.

به همین دلیل نرم افزارهای غیرمتمرکز در سال های اخیر به شدت محبوب شده اند و در حال حاضر بیش از ۳۶۰۰ نرم افزار غیرمتمرکز در زمینه بازی، سرویس های مالی غیرمتمرکز، پلتفرم های شبکه های اجتماعی و… وجود دارد. همچنین در این نرم افزارها سالانه بیش از ۱۸۲ میلیارد دلار تراکنش انجام می شود و به جرئت می توان گفت نرم افزارهای غیرمتمرکز نقش بسیار مهمی در دنیای بلاک چین دارند.

نحوه کار نرم افزارهای غیرمتمرکز

شبکه اتریوم اولین بلاک چینی بود که امکان استفاده از نرم افزارهای غیرمتمرکز را برای کاربران خود فراهم کرد. دلیل موفقیت آن هم موتور مجازی اتریوم (Ethereum Virtual Machine) بود. این موتور مجازی می تواند تمامی الگوریتم های کامپیوتری را شبیه سازی و اجرا کند. در اتریوم از قطعه کدهایی با عنوان قرارداد هوشمند یا Smart Contract برای ایجاد نرم افزار غیرمتمرکز استفاده می شود. تمامی قراردادهای هوشمند اتریوم برای ماشین مجازی آن قابل فهم هستند و می توانند روی شبکه غیرمتمرکز بیت کوین اجرا شوند.

برای درک بهتر نحوه کار نرم افزارهای غیرمتمرکز به مثال زیر توجه کنید:

وب اپلیکیشن های استاندارد امروزی مانند توییتر و فیسبوک، روی یک سرور کامپیوتری که در اختیار همان شرکت است اجرا می شوند و به همین دلیل شرکت موردنظر کنترل کاملی روی نحوه کار و اجرای اپلیکیشن دارد. ممکن است چندین هزار کاربر داخل نرم افزار فعال باشند، اما کنترل کامل آن تنها در اختیار یک نهاد مرکزی خواهد بود.

تفاوت نرم افزارهای غیرمتمرکز این است که روی شبکه های نظیر به نظیر یا بلاک چین اجرا می شوند؛ برای مثال نرم افزارهای بیت تورنت، تور و پاپکورن تایم همگی روی کامپیوترهایی اجرا می شوند که بخشی از یک شبکه نظیر به نظیر هستند. این نرم افزارها هیچ سرور مرکزی ندارند و از کامپیوتر کاربران خودشان به عنوان میزبان استفاده می کنند.  نرم افزارهای غیرمتمرکز هم دقیقاً چنین عملکردی دارند و در یک محیط عمومی، متن باز و غیرمتمرکز اجرا می شوند.

هیچ نهاد یا شخص ثالثی نیز به تنهایی نمی تواند آن ها را کنترل کند؛ برای مثال می توانید یک نرم افزار مثل توییتر ایجاد و آن را روی بلاک چین منتشر کنید. پس از انتشار نرم افزار غیرمتمرکز موردنظر، هیچ کسی حتی خود شما نمی توانید توییت های منتشرشده را پاک کنید یا آن ها را تغییر دهید.

مزایای DAPP

مهم ترین مزیت dAppها، امنیت بسیار بالایی است که برای حریم خصوصی کاربر ایجاد می کند. در نرم افزارهای غیرمتمرکز نیازی نیست برای استفاده از قابلیت های نرم افزار از اطلاعات هویتی خودتان استفاده کنید. در یک dApp از قرارداد هوشمند برای انجام تراکنش بین دو کاربر ناشناس بدون دخالت شخص سوم استفاده می شود. طرفداران آزادی بیان معتقدند که می توان از تکنولوژی dApp برای ایجاد شبکه های اجتماعی استفاده کرد. یک شبکه اجتماعی غیرمتمرکز کاملاً در برابر سانسور در امان خواهد بود؛ زیرا هیچ واحد مرکزی ای به تنهایی نمی تواند پیام های یک کاربر را پاک کند یا اجازه دسترسی به پلتفرم را به او بدهد.

اتریوم یک شبکه منعطف برای ایجاد نرم افزارهای غیرمتمرکز است و زیرساخت های لازم برای توسعه نرم افزارهای دیجیتال خلاقانه را در اختیار برنامه نویس ها قرار می دهد. در این شبکه امکان توسعه سریع نرم افزارهای غیرمتمرکز در زمینه هایی مانند بانکداری و امور مالی، گیمینگ، شبکه های اجتماعی و خرید آنلاین وجود دارد.

معایب DAPP

توسعه نرم افزارهای غیرمتمرکز هنوز در مراحل ابتدایی خودش است و به همین دلیل dAppها در معرض مشکلات ناشناخته متعددی هستند. سؤالات متعددی درمورد توانایی مقیاس پذیری این نرم افزارها وجود دارد. برخی اوقات ممکن است یک نرم افزار ترافیک زیادی در شبکه ایجاد کند و سبب غیرفعال شدن موقتی آن شود. توانایی طراحی یک رابط کاربری زیبا هم نگرانی دیگری است که درمورد نرم افزارهای غیرمتمرکز وجود دارد.

بیشتر کاربران تجربه استفاده راحت از نرم افزارهای متمرکز را دارند و از dAppها نیز انتظار دارند یک محیط کاربرپسند داشته باشند تا بتوانند به راحتی از آن ها استفاده کنند. برای اینکه کاربران بتوانند از نرم افزارهای متمرکز به نسخه غیرمتمرکز آن ها مهاجرت کنند، توسعه دهنده ها باید بتوانند اپلیکیشن هایی با تجربه کاربری برابر خلق کنند و عملکرد آن ها نیز بهتر از رقبای حال حاضر باشد.

مشکلات مربوط به تغییر کد نیز یکی دیگر از محدودیت های نرم افزارهای غیرمتمرکز است. یک dApp احتمالاً پس از اجرا نیز به تغییرات و به روزرسانی های متعددی برای حذف مشکلات امنیتی و باگ های مختلف نیاز دارد، اما از آنجا که ویرایش اطلاعات و کدهای منتشرشده روی بلاک چین بسیار سخت است، این موضوع یکی از چالش های توسعه دهنده های dApp به شمار می رود.

تفاوت نرم افزارهای متمرکز با نرم افزارهای غیرمتمرکز چیست؟

نرم افزار متمرکز در اختیار یک شرکت است و کدهای آن روی سرور یا سرورهایی که در اختیار شرکت موردنظر است، قرار دارد. به عنوان یک کاربر شما یک نسخه از نرم افزار را روی سیستم خودتان نصب می کنید و اطلاعات بین شما و سرور آن رد و بدل خواهد شد.

در سمت مقابل، نرم افزارهای غیرمتمرکز یا dApp هستند که روی بلاک چین یا یک شبکه کامپیوتری نظیر به نظیر قرار دارند. در این نرم افزارها تراکنش ها بدون نیاز به واسطه و به صورت مستقیم بین کاربران انجام خواهد شد. کاربر برای استفاده از نرم افزار غیرمتمرکز که با اسم قرارداد هوشمند شناخته می شود، تعدادی ارز به توسعه دهنده آن می دهد و می تواند بدون انتشار اطلاعات شخصی خود از آن استفاده کند.

بهترین dapp های سال ۲۰۲۱

همان طور که گفته شد در حال حاضر بیش از ۳۶۰۰ نرم افزار غیرمتمرکز وجود دارد، اما از میان آن ها برخی توانسته اند موفقیت بیشتری به دست بیاورند. مثال هایی که در ادامه مشاهده می کنید، برخی از نمونه های اپلیکیشن های غیرمتمرکز موفق در سال ۲۰۲۱ هستند:

پنکیک سواپ (PancakeSwap)

DAPP

بی شک پنکیک سواپ پرطرفدارترین dApp دنیا تا به امروز است. پنکیک سواپ یک صرافی غیرمتمرکز است که روی زنجیره هوشمند بایننس ایجاد شده است. با توجه به اینکه این dApp از بلاک چین Binance Smart Chain استفاده می کند، کارمزد تراکنش های آن بسیار کم است و به همین دلیل تعداد کاربران آن از صرافی غیرمتمرکز Uniswap که روی شبکه اتریوم قرار دارد بیشتر است.

دنیاهای بیگانه (Alien Worlds)

DAPP

Worlds یک متاورس و بازی بلاک چین است که روی شبکه اتریوم، WAX و زنجیره هوشمند بایننس قرار دارد. در حال حاضر، این بازی یکی از محبوب ترین بازی های بلاک چین بر پایه NFT است و بیش از 1/5 میلیون کاربر دارد. در این بازی شما می توانید سفینه اجاره کنید و آن ها را به مأموریت های مختلف بفرستید. در این مأموریت ها شما رمزارز TLM جمع آوری می کنید و می توانید آن را با ارز واقعی مبادله کنید.

اکسی اینفینیتی (Axie Infinity)

DAPP

بازی اکسی اینفینیتی یک بازی بلاک چینی بر پایه NFT دیگر است و با حدود ۸۳۰ هزار کاربر می توان آن را یکی از بهترین بازی های بلاک چینی دنیا به شمار آورد. در این بازی از یک توکن اتریومی به نام AXS به عنوان ارز داخلی بازی استفاده می شود و می توانید از آن برای خرید و فروش و تعامل با پلتفرم بازی استفاده کنید.

صرافی کاتانا (Katana)

DAPP

کاتانا یک صرافی غیرمتمرکز روی رونین است که یکی از زنجیره های جانبی اتریوم محسوب می شود که به صورت اختصاصی برای بازی آکسی اینفینیتی خلق شده است. مثل یونی سواپ شما می توانید در کاتانا نیز از امکاناتی مانند تبادل ارز، سپرده گذاری و ییلد فارمینگ استفاده کنید.

یونی سواپ (Uniswap)

DAPP

یونی سواپ محبوب ترین صرافی غیرمتمرکز پلتفرم اتریوم است که در حال حاضر چیزی حدود ۴۰۰ هزار کاربر ماهیانه دارد و از لحاظ سهم بازار بزرگ ترین صرافی دنیا محسوب می شود. در این صرافی از زمان ایجاد تا به امروز بیش از ۶۸۱ میلیون دلار تبادل ارز انجام شده است.

سخن نهایی

با آشنایی بیشتر مردم و شرکت ها با کاربردهای نرم افزارهای غیرمتمرکز، محبوبیت این نرم افزارها نیز روز به روز در حال افزایش است. به دلیل خلاقیت ها و نوآوری های انجام شده نیز محبوبیت نرم افزارهای غیرمتمرکز تا به امروز با رشد چشمگیری روبه رو بوده است و هر روزه نرم افزارهای متعددی در این زمینه خلق می شود

در این مقاله تلاش کردیم تمامی نکات مرتبط به dAppها و نرم افزارهای غیرمتمرکز را بررسی کنیم. اگر در این زمینه سؤال خاصی دارید، می توانید از طریق قسمت نظرات همین مطلب با ما در ارتباط باشید. کارشناسان ما در کوتاه ترین زمان ممکن به همه سؤالات شما پاسخ خواهند داد.

ادامه مطلب
دارایی مصنوعی
دارایی مصنوعی (Synthetic Asset) چیست؟

امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای (DeFi)، همه چیزهایی را که ما درمورد پول می دانیم، وارونه می کند و به دنبال تغییردادن روش سنتی پول است. اگر از افراد فعال و آشنا به دنیای کریپتوکارنسی باشید، بی شک با بسیاری از مفاهیم و دستاوردهای دیفای مانند مبادلات، وام دهی، صرافی ها و… آشنا هستید.

بازبودن فضای بلاک چین به این معناست که ما می توانیم به راحتی در آن فضا کاوش کرده و چیزهای جدید زیادی را کشف کنیم. دارایی مصنوعی که با عنوان Synths نیز شناخته می شوند، به مشتقات ارز مبتنی بر بلاک چین گفته می شود و شباهت زیادی به مشتقات سنتی دارند.

در این مقاله از سری مقالات آموزش ارز دیجیتال قصد داریم به معرفی و بررسی دارایی مصنوعی (Synthetic Asset)، مقایسه آن با مشتقات سنتی و سایر موارد مرتبط با این موضوع بپردازیم؛ پس با ما همراه باشید.

دارایی مصنوعی در DeFi چیست؟

با وجود اینکه ممکن است مفهوم Synthetic Asset در ابتدا کمی گیج کننده و تخیلی به نظر برسد، مفهوم پیچیده ای ندارد. برای درک بهتر این مفهوم، اولین چیزی که باید بدانید این است که این دارایی مشتقاتی از یک مجموعه است. حال به یک تعریف واحد از مشتق می پردازیم؛ مشتق به هر نوع دارایی گفته می شود که ارز خود را از یک دارایی یا شاخص پایه به دست آورد.

برای مثال فرض کنید ارزش یک مشتقه از طریق یک قرارداد به ارزش دارایی دیگر گره خورده است. در این صورت می توانیم براساس حرکت ارزشی آن با استفاده از محصولات معاملاتی مانند قراردادهای آتی و دائمی به معامله یا همان ترید بپردازیم.

دارایی مصنوعی چه تفاوتی با مشتقات سنتی مانند معاملات آتی دارند؟

دارایی مصنوعی یا Synthetic Asset

دارایی مصنوعی به جای استفاده از قراردادهای مختلف برای ایجاد زنجیره بین یک دارایی زیرساخت و محصول مشتقه، Synthetic Asset ارتباط بین این دو حیطه را توکنیزه می کند؛ بدین معنا که این دارایی می تواند با هر دارایی موجود در جهان و در اکوسیستم ارزها ارتباط ایجاد کند.

به عبارت ساده تر دارایی مصنوعی یک مشتق توکنیزه شده است که ارزش دارایی دیگر را تقلید می کند. تصور کنید می خواهید سهام Gamestop را بدون مالکیت بر دارایی بومی GME معامله کنید. با استفاده از یک مشتقه مصنوعی می توانید $sGME (GME مصنوعی) را معامله کنید که با ردیابی قیمت آن با استفاده از اوراکل های داده، مانند چین لینک، همانند دارایی اصلی رفتار می کند.

مزایای دارایی مصنوعی کریپتو در مقابل مشتقات سنتی

بازار مشتقات سنتی زمانی به دلیل توانایی شان در بازکردن ارزش دارایی هایی مانند سهام معادل، بسیار داغ بود؛ با این حال امروزه Synthetic Asset کریپتو در حال انتقال دادن دسترسی نقدینگی به سطح جدیدی هستند. در ادامه به چند مزیت این دارایی در مقایسه با مشتقات سنتی می پردازیم:

  • امکان صدور آن ها برای همه افراد

دارایی مصنوعی مبتنی بر بلاک چین می تواند توسط هرکسی با استفاده از پروتکل های منبع باز مانند Synthetix و Mirror ساخته شود.

  • نقدینگی در سراسر جهان

دارایی مصنوعی را می توان در هر صرافی ارز دیجیتال در جهان از جمله صرافی های غیرمتمرکز معامله کرد.

  • انتقال بدون مرز

دارایی مصنوعی دارایی های بلاک چینی مانند توکن های ERC-20 هستند که می توانید آن ها را بین کیف پول های ارزهای دیجیتال استاندارد ارسال و دریافت کنید.

  • حرکت بدون اصطکاک

انتقال بین سهام، نقره/ طلای مصنوعی و سایر دارایی ها بدون نیاز به نگهداری دارایی پایه و هولدکردن.

به طورکلی این دارایی نقدینگی بسیار بیشتری را در صرافی های جهانی، پروتکل های سوآپ و کیف پول ها در مقایسه با مشتقات سنتی حتی از راه دور امکان پذیر می کند.

به واقعیت پیوستن توکنیزه کردن و معامله هر چیزی توسط دارایی مصنوعی

هرچه نزدیک تر نگاه کنید، قدرت محض Synthetic Asset کریپتو آشکارتر می شود. تصور کنید هر چیزی (نه فقط دارایی هایی مانند سهام) می تواند به عنوان یک توکن دارایی مصنوعی نمایش داده و درنتیجه به زنجیره بلوکی منتقل شود. Synthetic Asset با فعال کردن هر چیزی که توکنیزه شود و وارد بلاک چین شود، استخرهای نقدینگی جهانی را به وجود می آورد. جدا از روند ساده خرید و فروش در بازار و تجارت مشتقات، Synthetic Asset امکاناتی را برای بازارهای به ظاهر نامحدود و ترکیب هایی برای منابع جدید ارزش ایجاد می کند.

برای مثال یک توکن دارایی مصنوعی را تصور کنید که انتشار CO2 شرکت را در یک منطقه صنعتی ردیابی می کند. وقتی انتشار گازهای گلخانه ای افزایش می یابد، دارندگان توکن (افراد محلی که در نزدیکی زندگی می کنند، مقامات شهری و دلالان خارجی) با انتشار توکن های CO2 توسط شرکت ها سود می برند. با این حال زمانی که انتشار گازهای گلخانه ای کاهش می یابد، شرکت ها با حفظ توکن ها سود می برند و آن ها را تشویق می کنند که به طور مداوم انتشار CO2 را کاهش دهند. بازارهای مبتنی بر Synthetic Asset مانند مثال بالا، تنها برخی از راه هایی هستند که محصولات مصنوعی از تجارت خارج می شوند.

معاملات سهام مصنوعی با استفاده از پروتکل Synthetix و Mirror

دارایی مصنوعی کریپتو در حال حاضر به روش های آشنا برای افرادی که از قبل با سهام معاملاتی یا ارزهای دیجیتال آشنا هستند، صورت می گیرد. امروزه تعداد کمی صرافی Synthetic Asset وجود دارد، اما هیچ کدام از آن ها به اندازه Synthetix و Mirror Protocol از ثبات و پایداری برخوردار نیستند.

  1. io: پروتکل مبادله دارایی مصنوعی غیرمتمرکز که هرکسی را قادر می سازد برای طیف وسیعی از دارایی ها، ضرب، مبادله و نقدینگی را فراهم کند.
  2. finance: پروتکل Synthetic Asset برای ایجاد و مبادله توکن های قابل تعویض برای ردیابی قیمت دارایی های خارج از زنجیره و دارایی های متقابل.

استفاده از Synthetix یا Mirror برای معامله سهامی مانند AAPL ،TSLA ،TWTR ،AMZN ساده تر از آن چیزی است که تصور می کنید. شیوه کارکردن این پروتکل نیز بسیار ساده و به شرح زیر است:

  1. کاربران با سپرده گذاری وثیقه (SNX برای Synthetix، UST برای Mirror) دارایی مصنوعی را می سازند. وثیقه واریزی برای پشتیبانی از دارایی مصنوعی ضرب شده با ارزش واقعی استفاده می شود.
  2. اوراکل ها قیمت دارایی موردنظر را در زمان واقعی به پلتفرم می رسانند و به دارایی مصنوعی این امکان را می دهند تا ارزش قیمتی را به طور دقیق تر ردیابی کنند.
  3. معامله گران از Synthetix یا Mirror برای معامله دارایی هایی مانند mBTC (Mirrored Bitcoin)، sUSD (Synthetic USD)، یا دارایی بومی پروتکل مورد استفاده (SNX یا MIR) مانند mGME استفاده می کنند.
  4. استخراج کنندگان یک پاداش برای ضرب و ایجاد نقدینگی برای دارایی های مبادله ای پرداخت شده در دارایی بومی پروتکل (SNX یا MIR) دریافت می کنند.

بزرگ ترین مزیت مبادله Synthetic Asset کریپتو نسبت به سهام معمولی در برنامه های مبادله ای مانند رابین هود (Robinhood) را این گونه بیان کنیم: مشتقات مصنوعی دسترسی نامحدود، بدون سانسور و فوری را به هر دارایی قابل تصور شما را در اختیارتان قرار می دهد.

مبادلات و پروتکل های دارایی مصنوعی آتی

ما از پروتکل Synthetix و Mirror به عنوان رهبران فعلی بازار برای مبادله Synthetic Asset نام برده ایم، اما از پروتکل های تازه وارد نیز غافل نیستیم و در ادامه به آن ها نیز می پردازیم:

Linear Finance: پروتکل مبادله دارایی های نقدی

UMA: دارایی مصنوعی برای اکوسیستم DeFi

Balanced DAO: دارایی مصنوعی ساخته شده بر بستر Icon که توسط ICX پشتیبانی می شود.

Deus Finance: ایجاد و تجارت مشتقات مصنوعی مبتنی بر اتریوم

سخن پایانی

امروزه توجه زیادی به Synthetic Asset یا مشتقه می شود و همین امر سبب شده تا راه حل های مبتنی بر دیفای جدیدی وارد بازار شوند. صرافی های دارایی مصنوعی جدیدی نیز در حال ظهورکردن هستند که امکان معامله کردن را برای کاربران فراهم می کنند، اما در حال حاضر دو صرافی Synthetix یا Mirror، بهترین و مطمئن ترین گزینه ها هستند که از محبوبیت بالایی برخوردارند. با این حال نمی توان از صرافی های نوظهور نیز غافل شد و همان طور که در این مقاله به آن ها اشاره کردیم، هرکدام می توانند در آینده ای نه چندان دور به گزینه هایی مناسب برای انجام معاملات تبدیل شوند.

پرسش های متداول

پروتکل Synthetix و Mirror به عنوان رهبران فعلی بازار برای مبادله دارایی مصنوعی هستند.

Linear Finance: پروتکل مبادله دارایی های نقدی

ادامه مطلب
پل بلاک چین
پل بلاکچین (Blockchain bridge) چیست و...

آشنایی با پل بلاکچین در دنیای ارزهای دیجیتال

شناخته شده ترین یا شاید بحث برانگیزترین کاربرد بلاکچین در ارزهای دیجیتال است. ارزهای دیجیتال، شکلی از دارایی یا پول های دیجیتالی هستند که از فناوری بلاکچین برای ثبت و ایمن سازی هر تراکنش استفاده می کنند. Blockchain درواقع انقلابی در دنیای فناوری است که به کاهش ریسک در فعالیت های دیجیتالی کمک می کند، تقلب را از بین می برد و شفافیت را برای کاربردهای بی شمار به ارمغان می آورد. این ویژگی ها توجه بسیاری از افراد را به این حوزه جلب کرده نیاز است. تا به امروز بیش از 12000 ارز دیجیتال و 100 شبکه بلاکچین عمومی فعال وجود دارند. با افزایش تعداد شبکه ها، به ایجاد راهی برای ارتباط و اتصال میان شبکه ها افزایش می یابد؛ زیرا اگر شبکه ها نتوانند با یکدیگر تعامل و ارتباط داشته باشند، رشد شبکه ها به یک نقص اساسی در این حوزه منجر می شود. برای ایجاد ارتباط در میان شبکه ها از راه حلی با عنوان «پل بلاکچین» استفاده می شود. پل های بلاکچین به کاربران اجازه می دهد تا در شبکه های مختلف فعالیت داشته باشند و بازدهی خود را به حداکثر برسانند. در ادامه مقاله به بررسی این ابزار کاربردی که امروزه بخشی از جریان اصلی این اکوسیستم شده است، می پردازیم.

تعریف پل بلاکچین

ارتباط و اتصال Blockchain ها علاوه بر دنیای بیرون، با یکدیگر نیز ضروری است؛ از این رو اگر برنامه های غیرمتمرکز ساخته شده روی یک شبکه تنها در داخل همان سیستم و شبکه کار کنند، مرزهایی که برای آن برنامه ها ایجاد شده است، مانع از رشد و گسترش آن ها می شود و پیشرفت برنامه ها را بسیار محدود و کند می کند؛ بنابراین هر شبکه نیاز دارد برای فعالیت و خدمات بهتر، با دیگر شبکه ها در ارتباط باشد. در اینجا پل هایی ظاهر می شوند که بلوک ها و شبکه های مختلف را به یکدیگر متصل می کنند و قابلیت همکاری بین شبکه های مختلف را ممکن می سازند که در اصطلاح به آن پل ها «پل بلاکچین» گفته می شود.

همان طور که از نام پل بلاکچین پیداست، این پل ها مسئولیت اتصال شبکه هایی را بر عهده دارند که از یکدیگر جدا هستند. از طریق این ارتباط امکان ارسال توکن ها از یک زنجیره و شبکه خاص به شبکه دیگر میسر می شود. در اصل این پل ها، به انتقال اطلاعات بین دو یا چند شبکه به روشی مجاز و با هزینه کم کمک می کنند. اطلاعات منتقل شده می تواند علاوه بر ارزهای دیجیتال، تماس های قراردادی یا هر داده دلخواه را شامل شود. در فضا و امور مالی غیرمتمرکز که به آن (DeFi) دیفای گفته می شود، کاربران می توانند با کمک «پل بلاکچین» بدون ایجاد مشکل برای شبکه اصلی که روی آن دارایی خود را مبادله یا انتقال می دهند، از مزایا و امکانات دیگر شبکه ها نیز استفاده کنند؛ برای مثال این پل می تواند هزینه های تراکنش را در بعضی از شبکه ها مانند شبکه بیت کوین که برای بسیاری از افراد بالاست، کاهش دهد. حال که با تعریف Blockchain Bridge و هدف آن آشنا شده اید می توانیم نحوه عملکرد آن را شرح دهیم.

پل بلاکچین چگونه کار می کند؟

تا اینجای مقاله سعی کردیم هدف و عملکرد Blockchain Bridge را به صورتی واضح و قابل درک بیان کنیم. حالا که متوجه شدیم هدف از راه اندازی این پل ها چیست، باید ببینیم این پل ها چگونه کار می کنند. هر بلاکچین جدا از مسئله سازگاری با شبکه های دیگر، ساختار و کدگذاری خاص خود را دارد. شبکه اتریوم را در نظر بگیرید. این شبکه برای پردازش و خواندن یک ارز مانند بیت کوین که از شبکه دیگری است، طراحی نشده است؛ درنتیجه این شبکه ها نمی توانند با یکدیگر در ارتباط باشند. توسعه دهندگان شبکه های بلاکچین برای اینکه تعامل میان شبکه ها بیشتر و آسان تر شود، این مشکل را به کمک پل ها برطرف کرده اند؛ برای مثال کاربران بیت کوین می توانند ارز خود را به شبکه دیگری انتقال دهند و با استفاده از آن شبکه، کارمزد کمتری در مقایسه با شبکه اصلی بیت کوین بپردازند یا حتی توکن های مختلف آن شبکه را خریداری کنند؛ درحالی که پیش از این و روی شبکه بیت کوین نمی توانستند آن را انجام دهند. هنگامی که یک توکن از یک شبکه به شبکه دیگر منتقل می شود، پل، توکن را روی همان شبکه اصلی قفل کرده و توکن مشابهی را در شبکه دیگر ایجاد می کند.

انواع پل

پل بلاک چین

Blockchain Bridges را می توان به دو دسته فدرال (متمرکز) و بی نیاز به اعتماد (غیرمتمرکز) تقسیم کرد. پل های فدرال یا متمرکز برای فعالیت و عملکرد به یک هسته مرکزی وابسته هستند. این پل ها مانند یک شبکه متمرکز کار می کنند و درواقع یک شخص یا سازمان روی تراکنش های پل بلاکچین نظارت خواهد کرد. درمقابل پل ها بی نیاز به اعتماد توسط یک شبکه غیرمتمرکز اداره می شوند و هر شخص می تواند در هر زمان به تراکنش ها دسترسی داشته باشد و بر آن ها نظارت کند. توجه داشته باشید در صورتی که بخواهید به کمک بریج (Blockchain Bridge) یک ارز دیجیتال را از شبکه ای به شبکه دیگر منتقل کنید، باید کیف پول شما حتماً هر دو شبکه مبدأ و مقصد را پشتیبانی کند. برخی از بهترین کیف پول ها برای استفاده از بریج یا پل ها، کیف پول متامسک (Metamask)، سیف پل (SafePal) و پالیگان (Polygon Wallet) هستند.

مزایای پل بلاکچین

ارزش Blockchain از توانایی آن برای به اشتراک گذاری داده ها به روشی سریع و ایمن در میان شبکه ها و نهادها، بدون اینکه هیچ سازمانی مسئولیت حفاظت از داده ها یا تسهیل تراکنش ها را بر عهده بگیرد، ناشی می شود؛ به بیان ساده تر بلاکچین ارزش واقعی خود را زمانی ثابت می کند که هیچ بازیگر مرکزی برای آن وجود نداشته باشد. قابلیت همکاری بین شبکه های مختلف به عنوان یکی از اصلی ترین مزایای پل ها معرفی شده است؛ با این حال این قابلیت تنها مزیت این پل ها به حساب نمی آید. در ادامه به دیگر مزایای این فناوری می پردازیم.

  • ارتقای مقیاس پذیری شبکه های بلاک چین

مقیاس پذیری Blockchain معمولاً به سرعت توان عملیاتی در شبکه اشاره دارد. درمجموع مقیاس پذیری به این معناست که در کنار حفظ عملکرد طبیعی یک شبکه بتوانیم تعداد تراکنش ها و میزان کاربران آن را افزایش دهیم. با بزرگ ترشدن شبکه ها، پردازش تراکنش ها با مشکل مواجه خواهد شد و میلیون ها تراکنش که روز به روز نیز بر تعداد آن ها افزوده می شود، به سختی در بلوک ها جای می گیرند که این مشکل به تأخیر، کندی و اختلال در شبکه منجر می شود. پل ها این فشار و اختلال را با امکان انتقال توکن ها به دیگر شبکه ها کاهش می دهند.

  • تسهیل در پرداخت

از دیگر مزایای Blockchain Bridges تسهیل در پرداخت است. پرداخت های ارزی با مشکلاتی که داشتند، به مانعی بزرگ برای پذیرش ارزها تبدیل شده بودند؛ برای نمونه در برخی فروشگاه ها بیت کوین تنها ارز دیجیتالی بود که به عنوان یکی از روش های پرداخت وجود داشت؛ درحالی که بسیاری از افراد ترجیح می دهند از ارزهای دیجیتال مختلف دیگری برای پرداخت های خود استفاده کنند. همچنین با توجه به کندی و کارمزد بالای شبکه بیت کوین، گاه کارمزد خرید یک کالا از مبلغ کالا بیشتر می شود که این مشکل سبب عدم استقبال عموم برای استفاده از ارزها در مبادلات روزمره شده است. بریج ها توانستند با امکان ایجاد ارتباط بین شبکه های مختلف، این مشکل را برطرف و پرداخت های فوری را در محل تسهیل کنند.

  • کشف بلاکچین های کوچک تر

اطلاعات و توکن ها می توانند به کمک Blockchain Bridges به شبکه های کمتر شناخته شده منتقل شوند که معمولاً هزینه و کارمزد کمتری از شبکه های اصلی دارند. درنتیجه پل ها توانستند نقش بسزایی در معرفی شبکه های کوچک تر و همین طور گسترش دنیای بلاکچین داشته باشند.

  • کاهش هزینه کارمزد

Blockchain Bridge این امکان را به کاربران می دهد تا شبکه ای را برای مبادله و پرداخت انتخاب کنند که هزینه کمتری از شبکه اصلی دریافت می کند. این کار نهایت هزینه تراکنش و کارمزد را به میزان فراوانی کاهش می دهد.

انواع پروژه های پل بلاکچین

پل بلاک چین

همان طور که از مطالب بالا متوجه شدیم Blockchain Bridges مرتباً درحال توسعه و پیشرفت هستند. تاکنون چندین پروژه، نسخه های پل بلاکچین خود را منتشر کرده اند که برخی از این پل ها از سوی web3 (اینترنت نسل سوم) پشتیبانی و حمایت شده اند. در ادامه چند نمونه از پل های شناخته شده در صنعت Blockchain را معرفی می کنیم.

  • Syscoin

Syscoin یک پل بلاکچین است که قابلیت همکاری غیرمتمرکز بین شبکه های سیس کوین و شبکه های دیگر مانند اتریوم را فراهم می کند. با استفاده از این پل یا بریج می توان توکن های شبکه سیس کوین را به شبکه های دیگر انتقال داد.

  • Rsk

Rsk، پل هوشمندی است که برای انتقال دارایی و توکن ها بین شبکه اتریوم و Rsk طراحی شده است. این پل به توکن های ERC-20 اجازه می دهد از یک شبکه به شبکه دیگر به صورت رفت و برگشتی منتقل شوند. کاربران می توانند توکن های خود را با استفاده از پل بلاکچین RSK و کیف پول Metamask بین شبکه ها جابه جا کنند. وب سایت Rsk ادعا می کند با مبادله توکن ها بین شبکه های مختلف این امکان را به کاربران خود می دهد تا از توکن های خود در شبکه موردنظر بدون محدودیت استفاده کنند.

  • Wanchain

Wanchain جزء اولین پروژه های در زمینه پل بلاکچین بود، این پل یک سیستم با قابلیت تعامل Blockchain است که می تواند شبکه های مختلف مانند اتریوم، بیت کوین و… را به شبکه های دیگر متصل کند.

  • دی بریج deBridge

دی بریج به دنبال ایجاد فرصت مناسب برای ارتباط و همکاری متقابل بین شبکه هاست تا بتواند هرگونه اطلاعات دلخواه را روی شبکه موردنظر ارسال کند. این طرح غیرمتمرکز، یک استاندارد واحد برای نقل و انتقالات زنجیره ای مانند تماس های زنجیره ای بین قراردادهای هوشمند را که در گذشته امکان پذیر نبودند، ارائه می دهد. دی بریج همچنین به راحتی می تواند در هر برنامه ای ادغام شود.

  • chainBridge

chainBridge یک پل ماژول (مدولار) است که برای تعامل و ارتباط با چندین شبکه، عمدتاً شبکه های اتریوم و اتریوم کلاسیک طراحی شده است. به گفته توسعه دهندگان بریج بلاکچین، تحقیقات برای کاهش سطح تمرکز و حرکت به سمت یک پل کاملاً بدون نیاز به اعتماد (پل های غیرمتمرکز) در حال انجام است.

  • Centrifuge

این پروژه یک پل مدولار است که بستر مناسبی برای مبادلهٔ توکن های قابل تعویض با NFT ها (توکن غیر قابل تعویض) ارائه می دهد.

Polkadot

ادعا می شود که پولکادات به عنوان ستون فقرات اکوسیستم بلاکچین عمل می کند. پولکادات از طریق پاراچین هایی کار می کند که هرکدام از آن ها می تواند قوانین و طرح های خود را داشته باشند و در عین حال با توجه به ساختار پولکادات کاملاً ایمن باقی بمانند. علاوه بر این پولکادات می تواند دو شبکه خارجی مانند بیت کوین و اتریوم را به یکدیگر متصل کند.

  • Interlay

Interlay یک پل غیرمتمرکز بین بیت کوین و پولکادات است که به دارایی های با پشتوانه بیت کوین اجازه می دهد در Polkadot به عنوان PolkaBTC ایجاد شوند و عمل کنند.

  • Snowfork

Snowfork پلی بین اتریوم و پولکادات است که از آن برای انتقال توکن های ERC-20 و ETH در میان شبکه های اتریوم و پولکادات استفاده می شود.

  • Cosmos Gravity Bridge

پل Cosmos Gravity داده ها و اطلاعات را بین اتریوم و کاسموس انتقال می دهد.

مکانیسم پل ها

پل بلاک چین

Blockchain Bridges به روش های مختلف و بیشتر براساس پروتکل منت و رایت کار می کند. این پل ها قادر به تبادل هر نوع داده از جمله سلول های قرارداد هوشمند، شناسه های غیرمتمرکز و حتی اطلاعات خارج از شبکه ای مانند قیمت بازار سهام هستند. هنگامی که یک توکن از یک شبکه به شبکه دیگر منتقل می شود، پروتکل پل بلاکچین توکن را می سوزاند و توکن مشابهی را در شبکه دیگر ضرب می کند. در ساز و کار Blockchain Bridges تقریباً هیچ دارایی و توکنی منتقل نمی شود. دارایی اصلی در شبکه قفل می شود و یک توکن جدید که همان مقدار دارایی را نشان می دهد، به شبکه جدید اضافه می شود؛ برای مثال فرض می کنیم شما مقداری بیت کوین BTC دارید و می خواهید آن را به شبکه اتریوم انتقال دهید.

Blockchain Bridge، ارز بیت کوین شما را نگه می دارد و معادل آن را در شبکه اترویم برای شما ایجاد می کند. درواقع مقدار بیت کوینی که در نظر دارید انتقال دهید، در یک قرارداد هوشمند قفل می شود و به ارزش بیت کوین شما، tBTC که یک توکن بیت کوین است و در شبکه اتریوم قابل استفاده است، به شما داده می شود. یک BTC دقیقاً برابر یک tBTC است. هر زمان قصد داشته باشید که بار دیگر ارز خود را به بیت کوین تبدیل کنید، tBTC که در دسترس شما بوده، سوزانده می شود و همان مقدار بیت کوین به کیف پول شما بازمی گردد.

بیان مثال بالا تنها برای بازکردن بیشتر مسئله بود و یادآور می شویم که tBTC دو روز پس از راه اندازی به دلیل وجود مشکل کدنویسی در آن، به دست توسعه دهندگانش بسته شد. در حالت عادی شما در ابتدا باید بیت کوین را در یک پلتفرم معاملاتی مانند یک صرافی به اتریوم تبدیل کنید. سپس آن را به کیف پول انتقال دهید و از آنجا به صرافی دیگری واریز کنید. این کار سبب صرف هزینه بیشتر خواهد شد. برای درک بهتر این موضوع، یک کارت بانکی را در نظر بگیرید. با استفاده از آن کارت بانکی، صرف نظر از اینکه از کجا خرید می کنید، پرداخت خود را انجام می دهید. این مسئله همیشه وجود داشته است، ولی با برجسته ترشدن فناوری BlockChain راه حل هایی مانند پل ها، گام بزرگی به سوی عادی سازی و گسترش استفاده از بلاکچین در زندگی روزمره برداشته شده است.

سخن پایانی

پس از سال ها تحقیق و توسعه بالاخره در یک ساختار بازار چندشبکه ای قرار گرفتیم. در حال حاضر، شبکه های Blockchain فراوانی فعال هستند که تعداد این شبکه ها احتمالاً در آینده افزایش خواهد یافت. بسیاری از شبکه ها محدودیت ها و ساز و کارهای خاص خود را دارند. با توجه به رشد روزافزون ارزهای دیجیتال و به طورکلی بلاکچین این محدودیت ها بیش ازپیش به چشم می آیند؛ برای مثال شبکه اصلی بیت کوین در هر ثانیه تعداد محدودی تراکنش انجام می دهد، بسیار کند است و سرعت انجام تراکنش در آن در مقابل تراکنشی که بانک ها در همان زمان قادر به انجام آن هستند، بسیار کمتر است.

کارشناسان توافق دارند که هیچ شبکه بلاکچینی نمی تواند به طور واحد، کاملاً کارآمد باشد. بسیاری از توسعه دهندگان این موضوع را درک کرده اند؛ به طوری که در سال های اخیر شاهد رشد انفجاری در ایجاد پل ها بوده ایم. پل ها درواقع امکان همکاری میان شبکه های مختلف را فراهم کرده اند. ما در این مقاله تلاش کردیم تعریف و کارکرد کلی پل های بلاکچین را بیان کنیم. با توجه به چشم انداز روشن دیده شده برای صنعت Blockchain و به طور ویژه ارزهای دیجیتال، افراد زیادی به فعالیت در این بازار علاقه مند شده اند. اگر شما هم یکی از علاقه مندان بازار جذاب ارزهای دیجیتال هستید، لازم است برای درک بهتر Blockchain و بازار ارزهای دیجیتال، انتخاب مناسب ترین ارز دیجیتال، بهترین زمان معامله و همین طور مناسب ترین شبکه، در ابتدا یک دوره آموزش ارز دیجیتال را تهیه کرده و سپس با اطمینان و آگاهی کامل اقدام به فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال کنید.

سوالات متداول

پل بلاکچین یا Blockchain Bridge درواقع یک راه حل و ابزار برای ایجاد ارتباط میان دو یا چند شبکه بلاکچین است.

کیف پول متامسک (Metamask)، سیف پل (SafePal) و پالیگان (Polygon Wallet)

گسترش Blockchain در این روزها سبب به وجود آمدن شبکه های مختلف در این حوزه شده است. هریک از این شبکه ها ممکن است محدودیت های خاصی داشته باشند که برای رفع آن ها می توان به سادگی از شبکه های دیگر کمک گرفت. پل ها بهترین راه حل برای ایجاد ارتباط میان شبکه ها هستند.

ادامه مطلب
پلتفرم استیمیت
استیمیت (steemit) چیست؟ آموزش نحوه ثبت...

پلتفرم استیمیت پلتفرمی است که شبکه های اجتماعی را با تکنولوژی بلاک چین و ارزها ادغام می کند و برای تولید محتوای کاربرمحور (UGC) و ایجاد جوامع مختلف کاربرد دارد. این شبکه اجتماعی در زمینه تولید و مدیریت محتوا کاربرد دارد و همه کاربران آن برای محتواهای تولیدشده درآمد کسب خواهند کرد. ۵۰ درصد از این درآمد به صورت Steem Power و ۵۰ درصد دیگر آن نیز از طریق دلار استیم (Steem Dollars) پرداخت می شود. استیمیت پلتفرمی است که کاربران می توانند محتواهای خودشان را در آن به اشتراک بگذارند. استیم نیز ارز و پروتکل بلاک چین اختصاصی آن است.

نحوه کار بلاک چین استیم (Steem)

پیش از بررسی نحوه کار بلاک چین استیم، بهتر است نگاه کوتاهی به نحوه کار اپلیکیشن های بلاک چین یا اپلیکیشن های غیرمتمرکز داشته باشیم. در دنیای معمولی بیشتر توجه کاربر به خود اپلیکیشن است و بیشترین درآمد نیز به اپلیکیشن موردنظر و توسعه دهندگان آن اختصاص دارد، اما در دنیای بلاک چین مهم ترین عنصر موجود خود پروتکل است. در این دنیا پروتکل ها (در اینجا پروتکل استیم) نقش های مختلفی را بر عهده دارند که در ادامه به آن می پردازیم.

در پروتکل استیم، برای رسیدن به توافق جمعی از الگوریتم اثبات سهام (PoS) استفاده می شود و کاربر می تواند اپلیکیشن های مختلفی را روی این پروتکل خلق کند. با توجه به ماهیت پروتکل استیم، تمامی این نرم افزارها نیز غیرمتمرکز خواهند بود. بزرگ ترین و اولین نرم افزاری که روی بلاک چین استیم ایجاد شد، پلتفرم استیمیت (Steemit) بود؛ به همین دلیل ممکن است بسیاری از افراد از کلمات استیم و استیمیت به جای هم استفاده کنند، اما استیم نام شبکه بلاک چین است و استیمیت یکی از مهم ترین نرم افزارهای غیرمتمرکز به شمار می آید که روی بلاک چین استیم ایجاد شده است.

استیمیت چیست؟

همان طور که بیان شد، پلتفرم استیمیت یکی از مهم ترین اپلیکیشن های ساخته شده روی بلاک چین استیم است. همچنین شبکه ای اجتماعی محسوب می َشود که با پرداخت پاداش از طریق ارزها، تولیدکنندگان محتوا را به تولید محتوای بیشتر ترغیب می کند. استیم ادعا دارد تنها مدل شبکه اجتماعی بر پایه بلاک چین در دنیاست که از اپلیکیشن های بلادرنگ (Real-Time) مثل پلتفرم استیمیت پشتیبانی می کند.

معرفی استیم

استیم یک بلاک چین اجتماعی است که براساس محتوای غیر قابل تغییر و مکانیسم تشویق داخلی ساخته شده است. این بلاک چین یک دیتابیس باز دارد که داخل آن محتوا به صورت متن ساده در دسترس است. در حال حاضر روی این بلاک چین درمجموع ۳۲۴ نرم افزار غیرمتمرکز وجود دارد که محبوب ترین آن ها به شرح زیر هستند:

1. استیمیت:

در ۴ جولای ۲۰۱۶، استیمیت به عنوان اولین نرم افزار روی بلاک چین استیم ایجاد شد. این نرم افزار غیرمتمرکز دارای جامعه گسترده ای از کاربران است که با توجه به نیاز آن ها مجموعه ای از اخبار و وقایع روز به صورت خودکار برای آن ها ارسال می شود. همچنین کسب درآمد در این نرم افزار با تولید محتوا نیز ممکن است و به ازای محتواهای تولیدی خودتان ارز دریافت خواهید کرد.

2. Dtube:

پلتفرمی غیرمتمرکز برای تولیدکنندگان محتواست که بر پایه بلاک چین استیم ساخته شده است. هدف این پلتفرم این است که یک شبکه خالی از تبلیغات و مقاوم در برابر سانسور برای کاربران خود ایجاد کند. همچنین با فراهم کردن امکان کسب درآمد از طریق ارزها فضایی منصفانه برای تولیدکنندگان ویدئو به شمار می رود.

3. Utopian:

پلتفرم io یک پروژه متن باز است که بر پایه بلاک چین استیم ساخته شده است. این پلتفرم به همه مشارکت کنندگان پاداش می دهد و تقریباً شبیه پلتفرم استیمیت است، اما نمی توان از آن برای اشتراک گذاری محتوا استفاده کرد و پاداش هایی که پرداخت می شود نیز تنها برای کاربرانی است که با رفع باگ، افزودن قابلیت های جدید و… در پروژه های متن باز مشارکت می کنند.

روش کسب درآمد از استیمیت

پلتفرم استیمیت

در این پلتفرم، کاربرانی که به تولید محتوا مشغول هستند، با جذب کاربران جدید و همچنین سرگرم نگه داشتن کاربران فعلی به شبکه ارزش می بخشند. این موضوع به پخش ارز اختصاصی این پلتفرم کمک می کند و با افزایش تأثیر پلتفرم سبب می شود توکن های آن نیز به دست افراد بیشتری برسد. از سوی دیگر کاربران معمولی نیز با رأی دادن به محتواهای تولیدشده کمک می کنند توکن ها بیشتر به دست کاربرانی برسد که بهترین محتواهای ممکن را تولید کرده اند. این موضوع با استفاده از مکانیسم توافق جمعی اثبات سهام انجام می شود. در پلتفرم استیمیت به هر دو دسته بالا درآمد اختصاص داده می شود و براساس نتایجی که از طریق پروسه اثبات سهام تعیین می شود، مقدار درآمد هر گروه مشخص خواهد بود.

توکن Smart Media Token (SMT)

توکن اسمارت مدیا ارز دیجیتال رسمی پلتفرم استیمیت است. از این ارز می توان در وب اپلیکیشن های مختلف استفاده کرد یا اینکه برای تشویق افراد مختلفی که در توسعه هر پلتفرم نقش دارند، کاربرد دارد. این توکن در پلتفرم استیمیت برای تشویق کاربران به ایجاد و فروش توکن های Proof-of-Brain استفاده می شود. توکن Proof of Brain از طریق تولید محتوا و با توجه به میزان لایک های محتوای تولیدی به کاربر داده می شود و تمامی سایت های اینترنتی می توانند از آن برای پاداش دادن و تشویق کاربران خود استفاده کنند.

مزایا و معایب استیمیت

این پلتفرم یک وب سایت منحصربه فرد است، اما این موضوع سبب نمی شود که همه آن را دوست داشته باشند و ممکن است کاربران با توجه به دلایل مختلفی آن را دوست داشته باشند یا برعکس. برای تصمیم گیری بهتر، در ادامه برخی از مزایا و معایب مختلف این پلتفرم را بیان کرده ایم:

مزایا

  1. امکان کسب درآمد: یکی از بزرگ ترین دلایل تولید محتوا در پلتفرم استیمیت این است که اگر قلم خوبی داشته باشید و کاربران متن های شما را دوست داشته باشند، می توانید از این کار درآمد کسب کنید. این درآمد به صورت ارز استیم پرداخت می شود و بعداً می توانید آن را به هر ارز دیگری تبدیل کنید.
  2. کاملاً بدون سانسور: برخی اوقات ممکن است در شبکه های اجتماعی دیگر مثل اینستاگرام یا توییتر مطلبی نوشته باشید و این مطلب پس از مدتی حذف شده باشد، اما این موضوع در پلتفرم استیمیت وجود ندارد و می توانید آزادانه درباره هر موضوعی مطلب بنویسید.
  3. پشتیبانی از تاپیک های مختلف: در سایت های دیگر ممکن است تعداد تاپیک ها و موضوعات پشتیبانی شده، بسیار محدود باشد، اما در پلتفرم استیمیت موضوعات و تاپیک های مختلفی وجود دارد که می توانید درباره آن ها بحث کنید. این پلتفرم یک شبکه اجتماعی کاملاً باز و گسترده است که طیف وسیعی از کاربران را پوشش می دهد.

معایب

  1. کاربری سخت: استفاده از پلتفرم استیمیت برای همه کاربرها آسان نیست و بسیاری از افراد نمی توانند نحوه کار آن را به درستی درک کنند. حتی نویسنده هایی هم که از این سایت درآمد کسب می کنند، برخی اوقات نمی توانند نحوه استفاده از آن را به خوبی توضیح دهند. واقعیت این است که این پلتفرم به هیچ عنوان کاربرپسند نیست و بسیاری از افراد به همین دلیل از آن استفاده نمی کنند.
  2. غیرقابل پیش بینی بودن ارزها: از دیدگاه مالی کارهایی که به ارزهای دیجیتال مرتبط است، شفافیت کمتری دارند. با اینکه ممکن است از طریق این پلتفرم درآمد زیادی کسب کنید، این موضوع همیشه تضمین شده نیست و ممکن است ارزش ارز استیم، در زمان کوتاهی به شدت افت کند.
  3. نداشتن ظاهر بصری زیبا: اگر به دنبال تجربه مینیمالیستی و جذاب از بلاگری هستید و به رابط های کاربری ساده و روان علاقه مندید، پلتفرم استیمیت برای شما مناسب نیست. بسیاری از افراد به دنبال سایت هایی هستند که استفاده از آن ها راحت باشد و رابط کاربری زیبایی هم داشته باشند، اما استیمیت در این دسته از سایت ها قرار نمی گیرد.

آموزش ثبت نام و استفاده از استیمیت

پلتفرم استیمیت

1. برای ثبت نام و شروع استفاده از پلتفرم استیمیت باید ابتدا به آدرس https://signup.steemit.com/ مراجعه کنید. با مراجعه به این آدرس به صفحه ثبت نام استیمیت منتقل می شوید. در این صفحه دو روش مختلف برای ثبت نام وجود دارد؛ روش اول ثبت نام رایگان است. در این روش باید حدود یک تا دو هفته منتظر بمانید تا ثبت نام شما تأیید شود، اما در روش بعدی که ثبت نام پولی است، می توانید بلافاصله به سایت دسترسی داشته باشید.

نکته: در ادامه روش ثبت نام به روش رایگان را به شما آموزش می دهیم، اما باید بدانید اکانت های ایجادشده از طریق هر دو روش هیچ تفاوتی با هم ندارند.

2. روی گزینه Sign Up For Free کلیک کنید. با این کار به صفحه بعد منتقل خواهید شد.

3. در این صفحه، یک نام کاربری منحصربه فرد برای خودتان انتخاب کرده و روی گزینه Continue کلیک کنید. به یاد داشته باشید که این نام کاربری در آینده قابل تغییر نیست.
پلتفرم استیمیت

4. آدرس ایمیل خودتان را وارد کرده و دوباره روی کلید Continue کلیک کنید
پلتفرم استیمیت

5. یک ایمیل تأیید برای شما ارسال می شود که باید روی کد یا لینک داخل آن کلیک کنید تا ایمیل شما تأیید شود.

پلتفرم استیمیت

6. در صفحه تأیید روی گزینه Continue کلیک کرده و شماره موبایل خودتان را وارد کنید. در این مرحله نیز یک پیام تأیید دریافت می کنید که باید کد آن را در صفحه بعدی وارد کنید.

پلتفرم استیمیت

اگر مراحل بالا را به درستی انجام دهید، پس از یک هفته یک ایمیل تأییدیه مثل عکس زیر دریافت خواهید کرد:

پلتفرم استیمیت

7. داخل این ایمیل یک لینک وجود دارد که با کلیک ر روی آن به یکی از صفحات استیمیت منتقل خواهید شد. در این صفحه، پسورد حساب کاربری خودتان را دریافت خواهید کرد که حتماً باید آن را در مکانی مطمئن نگه داری کنید؛ زیرا درصورت گم کردن آن نمی توانید حساب کاربری خودتان را بازیابی کنید.

سخن پایانی

استیمیت یک پلتفرم شبکه اجتماعی است که بر پایه تکنولوژی بلاک چین ساخته شده است. در این پلتفرم تمامی کاربران و تولیدکنند گان محتوا با توجه به کیفیت محتواهای تولیدی خودشان درآمد کسب می کنند و می توانند از طریق توکن های استیم پاداش بگیرند.

سوالات متداول

پلتفرم استیمیت یکی از مهم ترین اپلیکیشن های ساخته شده روی بلاک چین استیم است و یک شبکه اجتماعی است که با پرداخت پاداش از طریق ارزها، تولیدکنندگان محتوا را به تولید محتوای بیشتر ترغیب می کند.

توکن اسمارت مدیا ارز دیجیتال رسمی پلتفرم استیمیت است. از این ارز می توان در وب اپلیکیشن های مختلفی استفاده کرد. همچنین این ارز برای تشویق افراد مختلفی که در توسعه هر پلتفرم نقش دارند، استفاده کرد.

استیم یک بلاک چین اجتماعی است که براساس محتوای غیرقابل تغییر و مکانیسم تشویق داخلی ساخته شده است.

ادامه مطلب
بایننس بریج
بایننس بریج (Binance Bridge) چیست و...

در حال حاضر یکی از کمبودهای اصلی در شبکه های بلاک چین، عدم وجود امکان ارتباط میان شبکه های مختلف است. به عنوان نمونه اگر شما تراکنش بیت کوینی انجام داده باشید، در شبکه اتریوم ثبت نمی شود و در آن شبکه کسی از این تراکنش مطلع نخواهد شد. علاوه بر این، قوانین جدید اجباری برای احراز هویت صرافی بایننس و محدودیت ایرانیان در استفاده از صرافی های خارجی، سبب شده که جای خالی راهی برای انتقال توکن ها بین شبکه های مختلف احساس شود. بایننس بریج می تواند مرهمی موقت برای این معضل باشد. با استفاده از بایننس بریج می توان از کوین ها و توکن های Wrapped شده برای ارتباط و تعامل میان شبکه های مختلف استفاده کرد. بایننس بریج (Binance Bridge) پروژه ای است که در تلاش است به افزایش ارتباط و تعامل میان شبکه های مختلف کمک کند.

در این مقاله قصد داریم به بررسی چگونگی فعالیت پروژه بایننس بریج برای برقراری ارتباط میان شبکه های مختلف پرداخته و سپس کمی در مورد هدف بایننس از ایجاد بایننس بریج، ویژگی ها، مزایا و معایب، نحوه کارکرد بایننس و آموزش کار با آن و نحوه انتقال دارایی ها در این پلتفرم توضیح دهیم.

پل بلاک چین چیست و چگونه کار می کند؟

استفاده از پل های بلاک چین مزایای بی شماری دارد. به عنوان نمونه، یک توسعه دهنده اپلیکیشن های غیرمتمرکز که از اتریوم استفاده می کند، به دلیل کند بودن سرعت پردازش تراکنش و کارمزدهای بالا در زمان ترافیک و تراکم زیاد شبکه، غالباً دچار مشکلاتی در رابطه باتجربه کاربری ضعیف می شود.

توسعه دهندگان به منظور داشتن پردازشی با سرعت بالاتر و کارمزد کمتر، می توانند با استفاده از یک پل، توکن های خود را به یک بلاک چین دیگر منتقل کنند. این بدان معنی است که یک توسعه دهنده می تواند با استفاده از توکن استاندارد ERC-20 و همچنین برنامه های پویای اتریوم برای توسعه دهندگان و جامعه کاربران، برنامه غیرمتمرکز خود را بر روی اتریوم اجرا کند.

از طرفی، هردوی این اکوسیستم های بلاک چینی از مزایای استفاده از پل ها (Bridge) توسط توسعه دهندگان، بهره مند می شوند. این امر، ترافیک شبکه اتریوم را روی سایر بلاک چین ها با تراکم کمتر پخش می کند و منجر به کاهش آن می شود. این امر یک راه حل عالی برای حل چالش های مقیاس پذیری مداوم اتریوم است. در این صورت، بلاک چین دیگر نیز در معرض جامعه اتریوم قرارگرفته و پذیرش آن ها را به دست می آورد.

یکی دیگر از موارد استفاده از پل بلاک چین می تواند پرداخت فوری در نقطه فروش (Point of Sale) باشد، که تاکنون با توجه به چالش های مقیاس پذیری بیت کوین و اتریوم، تقریباً غیرممکن بوده است. پل ها همچنین می توانند برای اپلیکیشن های غیرمتمرکز که برای ایجاد تجربه کاربری یکپارچه مانند بازی های کازینو نیاز به تسویه فوری دارند نیز، مفید باشند.

انواع پل بلاک چین

پل سیسکوین اتریوم (Syscoin Ethereum)

در حال حاضر، چندین پروژه نسخه پل بلاک چین خود را منتشر کرده اند. پل سیسکوین اتریوم (Syscoin Ethereum) که در آغاز سال جاری راه اندازی شده، قابلیت تعامل دوجانبه بین شبکه اتریوم و سیسکوین را فراهم کرده است. سیسکوین به توکن های ERC20 اجازه دسترسی به یک پروتکل تسویه فوری با عنوان گراف جهت دار غیر مدور (DAG) با تأیید صفر (zero confirmation directed acyclic graph) را می دهد که قادر به پردازش بیش از شصت هزار تراکنش در ثانیه بوده و توسط یک ممیز مستقل تأیید می شوند.

آر اس کی (RSK)

آر اس کی (RSK) نیز دومین پلتفرم قرارداد هوشمند لایه دوم است که روی بلاک چین بیت کوین کار می کند. پل RSK، توکن خود را در اوایل سال جاری راه اندازی کرد. در حقیقت پل RSK به دارائی ها اجازه می دهد تا بین RSK و اتریوم انتقال پیداکرده و بدین ترتیب قابلیت تعامل بین بیت کوین و اتریوم را به طور مؤثری فراهم می کند.

ون چین (Wanchain)

ون چین (Wanchain)، یکی از اولین پروژه هایی بود که وارد فضای تعامل شد. این پروژه در ماه ژانویه (دی ماه)، چهارمین نسخه از شبکه اصلی خود را معرفی و از چهارچوب تی بریج (T-Bridge) که امکان انتقال داده و دارایی های دیجیتال را  بین بلاک چین های مختلف فراهم می کند، رونمایی کرد.

پل های بلاک چین از نظر متمرکز بودن

علاوه بر این، پل ها دقیقاً مانند خود بلاک چین ها، می توانند در طیفی از عدم تمرکز فعالیت کنند. بریج ها به ۲ دسته فدریتد (federated) و بدون اطمینان (trustless) تقسیم می شوند:

فدریتد (federated)

یک پل فدریتد با روشی مشابه یک بلاک چین خصوصی یا مجاز عمل می کند. این پروژه، مجموعه ای از شاخص ها را تعیین می کند که به فرد صلاحیت می دهند تا در بخشی از فدراسیون حضورداشته باشد و بر تراکنش های پل ها نظارت کند.

به عنوان نمونه، در پل ون چین، گره های تخصصی به نام استورمن (storemen) با استفاده از محاسبات چندجانبه ایمن، توکن ها را روی بلاک چین اتریوم قفل می کنند. سپس، مقدار معادل توکن ها روی وان چین ضرب شده و وقتی کاربر می خواهد دارایی های خود را به بلاک چین اتریوم برگرداند، یک استورمن باید سهم او را از کلید مخفی بدهد.

بدون اطمینان (trustless)

یک پل بدون اطمینان می تواند از طریق شبکه غیرمتمرکزی از عاملین عمل کند. برخلاف مدل فدریتد، هرکسی می تواند به عنوان عامل به این شبکه بپیوند. همچنین کلیه عامل ها برای تأیید صحت و اعتبار تراکنش ها، پاداش می گیرند.

به عنوان نمونه، پل سیسکوین، از شبکه ای از عامل ها استفاده می کند که با سهام گذاری (Staking) ارز دیجیتال اتریوم از تراکنش های پل، که در دسته سوپر بلاک ها قرار می گیرند، کارمزد دریافت می کنند. اگر هر یک از عاملین متوجه شود که عملکرد یکی از عامل های دیگر، از طریق ایجاد سوپر بلاک های نامعتبر به نفع شبکه نیست، می تواند چالشی را مطرح کند. اگر چالش تأیید شود، کسی که چالش را ایجاد کرده، سه اتر از ایجادکننده بلاک های نامعتبر جایزه می گیرد. در غیر این صورت، اگر چالش وی بی اساس تلقی شود، سه اتر از دست می دهد.

از طرفی پل هایی که هم اکنون در حال فعالیت هستند، تنها چند ماه است که به شکل فعلی خودکار می کنند، ازاین رو هنوز ازنظر پذیرش در مراحل ابتدایی به سر می برند. بااین وجود، وعده های زیادی – به خصوص برای استیبل کوین ها – داده اند. ارز دیجیتال تتر (USDT) نیز برای اینکه بتواند خودش را با این میزان رشد همگام کند، مجبور شد شبکه خود را گسترش بدهد. مدیر ارشد فناوری این شرکت، پائولو آردوینو (Paolo Ardoino)، تمایل زیادی به استفاده از پل های بلاک چین نشان داده است. سیسکوین نیز در حال مذاکره با پروژه های استیبل کوینی است که علاقه مند به استفاده از بریج این پروژه هستند.

با توجه به نوپا به ون این پدیده نوظهور، قطعاً اجرای برخی از آن ها با مشکلاتی مواجه خواهد شد. در ماه مه، یک پل بیت کوین-اتریوم (TBTC) تنها ۲ روز پس از راه اندازی، مجبور شد فعالیت خود را متوقف کند، چراکه توسعه دهندگان در کد آن اشکالی را پیدا کردند که ادامه کار را غیرممکن می کرد.

بااین وجود، به نظر می رسد با تمرکز فعلی روی مقیاس پذیری و قابلیت تعامل، پل ها به بخش جدایی ناپذیری از چشم انداز آینده بلاک چین ها تبدیل شوند.

بایننس بریج (Binance Bridge) چیست؟

پروژه بایننس بریج یا پل بایننس یک سرویس پل بلاک چینی است که هدف آن افزایش همکاری بین بلاک چین های مختلف است. در اصل اجازه می دهد تا هرکسی کوین های انتخاب شده را به توکن های WPDC  (توکن های پک شده یا wrapped tokens) تبدیل کند تا در زنجیره بایننس و زنجیره هوشمند بایننس مورداستفاده قرار گیرند. این پروژه دارایی های دیجیتالی مثل بیت کوین، اتریوم، تتر، لایت کوین، ریپل، چین لینک، پولکادات، تزوس و … را به اکوسیستم بایننس چین می آورد.

در حقیقت با استفاده از پروتکل بایننس چین شما می توانید به نقدینگی  cross-chain در بایننس چین و زنجیره هوشمند بایننس، تنها با چند کلیک دسترسی پیدا کنید.

در حقیقت اگر اپلیکشین های غیرمتمرکز به یک پلتفرم سریع تر مانند ایاس (EOS) منتقل شوند، مزایای مختلف شبکه اتریوم همچون یک جامعه بزرگ، یک توکن استاندارد با پشتیبانی گسترده و یک پلتفرم قرارداد هوشمند با پذیرش بسیار بالا را از دست می دهند. از این رو، یک توسعه دهنده می تواند از یک بریج یا پل برای ارسال توکن های خود از یک پلتفرم بلاک چین به یک پلتفرم دیگر استفاده کند و از مزایای هر دو بهره مند شود. در یک اکوسیستم بلاک چین دارای قابلیت تعامل، توکن ها، داده ها و قراردادهای هوشمند به طور بالقوه می توانند بین پلتفرم های مختلف حرکت کنند.

به طورکلی پل ها از نوعی پروتکل ضرب و سوختن (mint-and-burn) استفاده می کنند تا عرضه توکن را در تمام پلتفرم ها ثابت نگاه دارند. بدین ترتیب، وقتی توکنی یک بلاک چین را ترک می کند، یا می سوزد و یا قفل می شود، و یک توکن دیگر معادل آن در بلاک چین مقابل ضرب می شود. برعکس، هنگامی که این توکن به شبکه اصلی خود برگردد، جفت این توکن یا می سوزد و یا قفل می شود.

بایننس بریج چگونه کار می کند؟

بسته بندی یک کوین یا توکن در نسخه بایننس چین خیلی ساده است. در حقیقت با استفاده از سرویس بایننس بریج می توان دارایی های دیجیتال رابین یک بلاک چین بومی و زنجیره بایننس یا زنجیره هوشمند بایننس تبدیل کرد. به عنوان نمونه، اگر USDT را از اتریوم به زنجیره هوشمند بایننس انتقال دهید، بایننس بریج از تبدیل میان زنجیره ای Ethereum ERC20 به Binance BEP2 یا BEP-20 پشتیبانی خواهد کرد. شایان ذکر است که این رمز ارزهای بسته بندی شده به وسیله کوین ها و توکن های واقعی در آدرس های عمومی پشتیبانی خواهند شد.

هم اکنون، پروژه بایننس بریج از انتقال بین زنجیره ای ERC20 و TRC20 پشتیبانی می کند. همان طور که می دانیم، ERC20 توکنی محبوب و پرکاربرد است که در بر بستر بلاک چین اتریوم استانداردشده است؛ البته توکن TRC20 نیز استاندارد مشابهی در شبکه TRON دارد.

اساساً بسته بندی کردن یک کوین یا توکن و انتقال آن به زنجیره بایننس بسیار ساده است. در حقیقت با استفاده از سرویس بایننس بریج می توانید دارایی های دیجیتال خود رابین بلاک چین بومی دارایی و زنجیره بایننس/زنجیره هوشمند بایننس انتقال دهید.

گفتنی است که BEP2 نیز به استاندارد توکن روی زنجیره بایننس و BEP20 به استاندارد توکن روی زنجیره هوشمند بایننس گفته می شود که توکن بومی هر ۲ زنجیره نیز بایننس کوین (BNB) است.

از طرفی وقتی که پارامترها و استانداردها را تنظیم کردید، در عرض چند دقیقه می توانید تبدیل میان زنجیره ای خود را انجام دهید. البته، سرعت تبدیل به زمان تأیید در شبکه بلاک چین موردنظر شما نیز بستگی دارد. به بیانی دیگر دیگر، اگر در زمان تبدیل کوین ها و توکن ها، زنجیره مبدأ شما دچار تراکم و افزایش فعالیت کاربران باشد، احتمالاً باید مدت بیشتری برای تبدیل دارایی خود در نظر بگیرید.

از طرفی ترافیک بلاک چین مبدأ می تواند مدت زمان لازم برای انتقال میان زنجیره ای توکن را افزایش دهد. علاوه بر این، مسئله مهم دیگر کارمزد تبدیل دارایی ها است که در سرویس بایننس بریج ۰ است و شما فقط باید کارمزد تراکنش شبکه بلاک چین مبدأ را بپردازید. ضمناً، برای انجام این عملیات احتیاجی به داشتن حساب کاربری بایننس ندارید و رابط کاربری بایننس بریج به گونه ای تنظیم شده است که بدون نیاز به حساب کاربری، هر آدرسی بتواند از آن استفاده کند. بااین حال، اگر حساب بایننس داشته باشید، به راحتی می توانید برخی از دارایی های BEP2 و BEP20 را واریز یا برداشت کنید. به این ترتیب، دیگر نیازی نیست نگران بسته بندی کردن و بسته بندی دارایی ها باشید؛ زیرا، می توانید آنها را مانند سایر توکن ها ذخیره و معامله کنید یا انتقال دهید.

هزینه تبدیل در بایننس بریج چه میزان است؟

تا ازنظر هزینه ها، بایننس بریج هزینه ها را به ۰ می رساند. این یعنی قرار است که شما مجانی این تبدیل ها را انجام دهید. در حقیقت شما فقط باید کارمزد معاملات شبکه را در بلاک چینی که در حال تبدیل آن هستید، پرداخت کنید. از طرفی جهت استفاده از بایننس بریج به حساب کاربری در صرافی بایننس نیازی نیست و رابط پل بایننس بدون نیاز به ایجاد حساب Binance برای هر آدرس بازخواهد بود.

همچنین، اگر حساب بایننس نیز داشته باشید، سپرده و برداشت برای تعدادی از دارایی های BEP2 و BEP20 بازخواهد بود و بدین ترتیب دیگر نگران بسته بندی دارایی ها نبوده و می توانید آنها را مثل دیگر رمز ارزها ذخیره کرده یا انتقال دهید.

آشنایی با ۲ اصلاح مهم در بایننس بریج؛ پنهان کردن (Peg in) و بیرون کشیدن (Peg out)

خصوصیت پنهان کردن (Peg in) به شما این امکان را می دهد تا از بلاکچین های بومی به توکن های بایننس اسمارت چین یا بایننس چین تبدیل شوید. اما برعکس، بیرون کشیدن (Peg out) به معنای تبدیل توکن های بایننس چین و بایننس اسمارت چین به توکن های بومی است. از طرفی جهت تکمیل Peg in ابتدا به یک کیف پول سازگار با این پلتفرم مثل بایننس چین ولت (Binance Chain Wallet) یا متاماسک (Metamask) نیاز داریم.

مزایا و معایب Binance Bridge در قیاس با خود صرافی بایننس

اساساً بایننس بریج ۲ مزیت کلی نسبت به خود صرافی بایننس دارد:

  1. لازم نیست هیچ وجهی را در کیف پول صرافی قرارداد.
  2. مراحل کمتری پیش پای کاربران است؛، پس از بسیاری از جهات، کار کردن با آن آسان تر است.

بااین حال، سرعت انتقال رمز ارزها از طریق صرافی بایننس به مراتب سریع تر است. بااین حال، تصور کلی بر این است که با تکمیل قابلیت های پل های بلاک چین و تکامل آنها در آینده، پل بایننس یا هر نوع پل بلاک چین دیگری، راهی برای پیشرفت خواهد بود.

چند نکته مهم پیش از استفاده از پل بایننس

اول اینکه با توجه به اینکه امکان استفاده از صرافی بایننس برای کاربران ایرانی وجود ندارد، درنتیجه دقت داشته باشید که هنگام استفاده از این سرویس وارد حساب کاربری خود در صرافی بایننس نشده نباشید و از IP کشورهای دیگری که جزء لیست تحریمی بایننس نیستند استفاده کنید.

دوم آنکه پیش از انجام هرگونه تراکنشی به مقدار کارمزد آن دقت کنید؛ چراکه با توجه به اینکه این فرآیند تا حدودی وابسته به شبکه اتریوم است، ممکن است کارمزد تقریباً بالایی داشته باشد و برای تراکنش های با حجم کم به صرفه نباشد.

همچنین جهت استفاده از بایننس بریج به متامسک یا کیف پول های مشابه دیگری نیاز دارید. دقت داشته باشید که شبکه متامسک را باید صحیح تعریف کرده باشید. همچنین برای جلوگیری از پرداخت کارمزد انتقال از کیف پولی مثل تراست ولت به متامسک می توانید بعد از نصب متامسک با استفاده از عبارت بازیابی دوازده کلمه ای تراست ولت، آن را روی متامسک وارد کنید. دقت کنید امکان واردکردن کیف پول با عبارت بازیابی تنها بلافاصله بعد از نصب متامسک امکان پذیر خواهد بود. ازاین رو، اگر کیف پول متامسک را قبلاً نصب کرده اید، احتمالاً ناچار به حذف این افزونه و نصب مجدد آن خواهید بود. همچنین درصورتی که خواستید متامسک را حذف کنید، دقت داشته باشید که کلمات ریکاوری آن را یادداشت کرده باشید.

دقت کنید که جهت پرداخت کارمزد تراکنش ها ممکن است به مقدار کمی بایننس کوین (BNB) در شبکه BEP-20 نیاز داشته باشید.

از طرفی، جهت تبدیل بایننس کوین در شبکه BEP-2 به بایننس کوین در شبکه BEP-20، می توانید از بخش سواپ (Swap) تراست ولت استفاده کنید. کیف پول متامسک نیز از قابلیت سواپ برای برخی از توکن ها پشتیبانی می کند.

آموزش کار با بایننس بریج Binance Bridge

در این قسمت نحوه استفاده از این سرویس را توضیح خواهیم داد:

آموزش اتصال کیف پول ارز دیجیتال به بایننس بریج

1. پیش از هر عملی، احتیاج به کیف پولی دارید که از شبکه های بایننس اسمارت چین و اتریوم پشتیبانی کند، چرا که در یک طرف این پل، همواره یکی از این ۲ شبکه حاضر خواهند بود.

بایننس بریج

همان طور که مشاهده می کنید این رابط، تنها از ۲ کیف پول متامسک و بایننس چین ولت پشتیبانی می کند و هنوز پذیرای ولت های منطبق بر پروتکل ولت کانکت (WalletConnect) نیست.

بایننس بریج

2. اما نگران نباشید، با استفاده از بخش مرورگر dApp کیف پول هایی همچون سیف پل و تراست ولت و تایپ آدرس بایننس بریج به صفحه این پل رفته و با انتخاب متامسک، کیف پول خود را به آن متصل کنید. اما در این آموزش ما از کیف پول متامسک استفاده خواهیم کرد.

3. پس از اتصال کیف پول،با صفحه ای همانند صفحه زیر مواجه خواهید شد. در بخش دارایی (Asset)، ارزی که قصد انتقال بین شبکه ای آن رادارید، انتخاب کنید.

4. در قسمت From شبکه مبدأ و در بخش To شبکه مقصد را برگزینید. به ازای هر دارایی مشخص، حداقل و حداکثر مقدار قابل انتقال در هر تراکنش در باکس پایین صفحه مشخص شده است.

همچنین توجه داشته باشید که هر آدرس، سهمیه کلی روزانه برای استفاده از این سرویس دارد که در بالای صفحه قابل مشاهده است.

بایننس بریج

آموزش انتقال ارز از شبکه بومی به شبکه های بایننس

به عنوان نمونه، در این بخش قصد انتقال مقداری اتریوم (ETH) را از شبکه اصلی آن به شبکه بایننس اسمارت چین (به عنوان اتریوم بسته بندی شده) داریم.

1. پس از انتخاب شبکه مبدأ و مقصد و مشخص کردن مقدار دلخواه، گزینه ای برای خرید بایننس کوین (BNB) در اختیارمان گذاشته می شود. ازآنجا که بایننس کوین ارز بومی شبکه های بایننس چین و بایننس اسمارت چین است و نقشی مشابه اتریوم یا ETH برای شبکه اتریوم دارد، بایننس بریج این امکان را برای کاربران فراهم کرده تا بخشی از توکن های مبدأ، صرف خرید BNB شود. در صورت تمایل و فعال کردن این گزینه، مثل تصویر فوق، ۳ انتخاب برای مقدار BNB خریداری شده پیش روی شما قرار می گیرد (پنج دهم، یک و دو عدد).

2. در مرحله بعد یک پنجره باز می شود و از شما می پرسد که چه کاری می خواهیم انجام دهید. ۳ گزینه بالا توضیح می دهند که پل بایننس در این موارد موردنیاز نیست یا نباید از آن استفاده شود. در صورت انتخاب هر یک از آنها توضیحی ظاهر می شود. پیشنهاد می کنم برای یادگیری روی هرکدام از آنها کلیک کنید.

3. در بخش آدرس مقصد، آدرس کیف پولی که با آن به بایننس بریج متصل شده اید به شکل اتوماتیک درج می شود. پس از کلیک بر روی Next صفحه ای حاوی جزییات تراکنش بر روی شما گشوده می شود.

4. در این آموزش ما می خواهیم مقداری ETH از کیف پول اتریوم خود به کیف پول BSC ارسال کنیم. از این رو، ما برای گزینه چهار اینجا هستیم. آن را انتخاب کنید و مطابق شکل زیر دکمه Next را بزنید.

بایننس بریج

5. در مرحله بعد، یک پنجره تأیید به شما خوش آمد می گوید. لطفاً به آن دقت کرده و مطمئن شوید که همه چیز درست است. زمانی که احساس کردید آماده هستید بر روی گزینه تأیید (Confirm) کلیک کنید.

بایننس بریج

6. دقت کنید که باید دقیقاً مقدار مشخص شده را طی یک تراکنش به آدرس ذکرشده ارسال کنید. توجه فرمایید که در صورت ارسال بیش از یک تراکنش و یا درصورتی که مبلغ انتقالی کمتر از مقدار مشخص باشد، تراکنش شما به حساب بیت کوین شما بازخواهد گشت. ۲ دقیقه مهلت دارید تا تراکنش را در کیف پول بیت کوینی تان ارسال کنید. تعلل در ارسال زودهنگام و موکول نمودن آن به لحظات آخر گاهی منجر به قبول نشدن تراکنش می شود. از این رو به سرعت و به دقت، مبلغ مشخص شده را به آدرس ذکرشده بفرستید.

بایننس بریج

7. پس از فرستادن تراکنش، بایننس بریج آخرین وضعیت تأیید تراکنش در شبکه مبدأ و مقصد را به شما نشان خواهد داد. بسته به تعداد بلوک های تأیید موردنیاز در شبکه مبدأ و مقصد، انجام این عمل تا چهل و پنج دقیقه نیز ممکن است به طول انجامد.

آموزش انتقال توکن از شبکه های بایننس به شبکه های بومی

1. در این بخش می خواهیم تعدادی توکن آدا (ADA) بسته بندی شده در بایننس را به شبکه بومی اش، کاردانو بازگردانیم. پس از انتخاب شبکه مبدأ و مقصد و مقدار تراکنش، به مرحله بعد می رویم. در قسمت آدرس مقصد، باید آدرس کیف پولی که می خواهیم آدا را به آن بفرستیم وارد کنیم.

* دقت داشته باشید که از آدرس های صحیح هر شبکه استفاده کنید و با کپی کردن آدرس، از خطا و اشتباه جلوگیری کنید. همچنین لازم به ذکر است که بایننس لیستی از آدرس های صرافی های بزرگ را در اختیار دارد و در صورت واردکردن آدرس صرافی های متمرکز در آن، اجازه انتقال به شما نخواهد داد.

بایننس بریج

2. در این قسمت هزینه انتقال در شبکه مقصد برای شما لحاظ و کسر می شود. این مقدار برای هر شبکه مقداری ثابت است و بسته به میزان انتقال ندارد. همچنین برای انتقال توکن ها در شبکه بایننس چین و بایننس اسمارت چین (به مقصد قرارداد هوشمند بایننس بریج) از شما هزینه تراکنش (هرچند اندک) کسر خواهد شد. در صورت موافقت با شرایط، گزینه تأیید را فشار دهید.

بایننس بریج

در این قسمت با کلیک بر روی Submit Transaction via Metamask پروسه انتقال شما نهایی می شود. پس ازاین پیغام، باید تراکنش را در متامسک نیز تأیید کنید.

بایننس بریج

3. صفحه نهایی، میزان پیشرفت پروسه انتقال و تأیید در ۲ شبکه را نشان می دهد.بایننس بریج

نکته قابل ذکر دیگر در خصوص انتقال بین شبکه اتریوم و بایننس اسمارت چین (BSC) این است که با توجه به یکسان بودن فرمت آدرس این ۲ شبکه و برای جلوگیری از اشتباه کاربران،انتقال تنها از/به یک کیف پول انجام می پذیرد. یعنی با همان کیف پولی که به رابط بایننس متصل شده اید.

بایننس بریج

نتیجه گیری

پروژه بایننس بریج ابزاری مهم جهت ارتقاء سازگاری متقابل در عرصه بلاک چین است. درواقع هر فردی می تواند کوین ها و توکن های خود را جهت استفاده در زنجیره بایننس و زنجیره هوشمند بایننس (BSC) پگ کند. از طرفی تعداد توکن هایی که قابل پشتیبانی باشند نیز باگذشت زمان افزایش پیدا خواهد کرد و این امر منجر به دسترسی بهتر به نقدینگی در زنجیره هوشمند بایننس خواهد شد.

دقت کنید که اگر قصد دارید تا مبلغی بالا را در بایننس بریج تبدیل کنید، در ابتدا با مقداری کم شروع کرده و بدین ترتیب خواهید توانست تا پیش از انجام معامله اصلی خود، تمام جوانب را بررسی کرده و ببینید که همه چیز حتماً مرتب و زیر نظر شما باشد.

اساساً بایننس بریج تنها قطعه ای از یک پازلی بزرگ تر یا بخش کوچکی از پروژه ای بزرگ تر خواهد بود. در حقیقت بایننس به دنبال این است تا تبدیل نقدینگی بین بلاک چین ها گوناگون را بیشتر از این ها ارتقاء دهد. پس در آینده ای نزدیک بایستی منتظر اتفاقاتی به مراتب بزرگ تر باشیم

سوالات متداول

به صورت کلی دسترسی به پل بایننس برای تمامی کاربران آزاد بوده و هیچ گونه نیازی به داشتن حساب کاربری یا احراز هویت در صرافی بایننس نیست. از طرفی با در نظر گرفتن اینکه صرافی بایننس از شبکه های BEP-2 و BEP-20  در برخی ارزهای دیجیتال پشتیبانی می کند، اگر حساب کاربری صرافی بایننس داشته باشید، می توانید بدون هیچ گونه نگرانی، اقدام به نگهداری، خریدوفروش و انتقال رمز ارزهای بسته بندی شده خود کنید.

هم اکنون کیف پول های بایننس اکستنشن ولت (Binance Chain Extension Wallet)، تراست ولت (Trust Wallet)، متامسک (MetaMask) و مث ولت (Math Wallet) از این قابلیت پشتیبانی می کنند.

بایننس بریج جهت عملیات انتقال و تبدیل در بین بلاک چین های مختلف کارمزدی از کاربران خود دریافت نمی کند و کاربران فقط باید کارمزد مربوط به شبکه هایی که قصد انتقال بین آنها رادارند را پرداخت کنند.

بایننس بریج قابلیت استفاده از ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین، اتریوم، تتر، لایت کوین، ریپل، چین لینک، اتم، پولکادات، تزوس و … را در زنجیره هوشمند بایننس فراهم ساخته است.

با استفاده از فرآیند تبدیل دارایی ها در بایننس بریج می توان از بیت کوین، اتریوم، تتر، لایت کوین و … در اپلیکیشن های غیرمتمرکز زنجیره هوشمند بایننس استفاده کرد.

بله. شما می توانید توکن CELER رابین این ۲ شبکه انتقال دهید.

تا الآن آسیب پذیری امنیتی در خصوص پل بایننس مشاهده نشده است اما توجه داشته باشید با بسته بندی کردن توکن ها، علاوه بر ریسک شبکه مبدأ، ریسک مشکلات شبکه مقصد و عدم امنیت احتمالی قراردادهای هوشمند را به خود تحمیل می کنید. در این مورد به خصوص، به خطر تجاری و متمرکز بودن شرکت بایننس، ممکن است روزی محدودیتی جدید از جانب آن بر کاربران اعمال شود.

ادامه مطلب
اینترنت نسل پنجم چه تاثیری بر بلاک چین و کریپتوکارنسی می گذارد؟
اینترنت نسل پنجم و بلاک چین...

امروزه شاهد دیجیتالی شدن دنیا تقریبا در تمام ابعاد خود هستیم، این روند با سرعت رو به رشد است، و می بینیم که فناوری های مختلف گاها به کمک هم و یا با ترکیب با یکدیگر به بخشی از نیازهای بشر و دنیای دیجیتالی امروز و فردای ما کمک می کنند. در این مطلب قصد داریم به توضیح فناوری اینترنت نسل پنجم و تاثیری که بر روی بلاک چین می گذارد بپردازیم.

اینترنت نسل پنجم و بلاک چین هر دو فناوری های جدیدی هستند که با هدف بهبود زندگی فعلی بشر به وجود آمدند.

تاریخچه اینترنت

ابتدا اجازه دهید به این موضوع اشاره کنیم که اصلا حرف G در بیان نوع اینترنت به چه چیزی اشاره می کند. حرف انگلیسی G بیان کننده کلمه Generation به معنای نسل است. در ادامه قصد داریم مختصرا به بیان این 5 نسل اینترنت بپردازیم.

  • 1G

نسل اول همراه تنها توانایی پشتیبانی از سرویس های صوتی آنالوگ را داشت که البته کیفیت چندان خوبی نیز نداشت.

  • 2G

در نسل دوم اینترنت همراه سیگنال های دیجیتال جای سیگنال های آنالوگ را گرفتند و کیفیت صوت نیز اندکی پیشرفت داشت.

  • 3G

با پیشرفت هایی که در اینترنت نسل  به وجود آمد، علاوه بر صوت امکان ارسال دیگر داده ها نیز فراهم شده بود. در این مرحله اینترنت در اختیار کاربران قرار گرفته بود.

  • 4G

با توجه به پیشرفت های بیشتری که صورت گرفت علاوه بر افزایش کیفیت کاربران از ظرفیت بالاتر اینترنت نسل چهارم نسبت به اینترنت نسل سوم نیز بهره مند شده بودند.

  • 5G

در اینترنت نسل پنجم سرعت تبادل داده ها به شدت افزایش یافته بود و این اولین قدم برای برقراری ارتباطات همه جانبه و اینترنت اشیا به حساب می آید.

ضرورت اینترنت نسل پنجم (5G)

از شنیدن این موضوع خوشحال شوید یا نه، دنیا روز به روز بیشتر به سمت دیجیتالی شدن در تمام ابعاد خود در حرکت است، هر چیزی که در این مسیر کارآمد نباشد، کنار زده شده و یا با به روزرسانی خود را با تغییرات جدید در دنیا وفق می دهد.

امروزه حرف زدن از خودروهای خودران، طبابت از راه دور، انجام کار توسط ربات اگر خیلی مورد استفاده قرار نگیرند، واژه های غریبی هم نیستند.

برای این تحولات نیاز به زیرساخت های جدید است. اینترنتی که بتواند اطلاعات دریافتی را با سرعت بالا و امنیت کافی انتقال دهد.

شما به عنوان کسی که در حال استفاده از اینترنت برای یک بازی هستید، و یا از اینترنت در گوشی تلفن همراه خود استفاده می کنید، اگر با دریافت و یا ارسال دیر اطلاعات و درنتیجه تاخیر در پردازش آنها مواجه شوید قطعا از کوره در خواهید رفت، با این حال این موضوع نمی تواند همانند وقتی که از اینترنت برای طبابت و یا هدایت یک خودرو استفاده می کنید خطرساز باشد.

به عنوان مثال فرض کنید که فرمان توقف و یا پیچش خودرو دیر ارسال شود، قطعا در این صورت فناوری نه تنها به بشر کمک نکرده است که به نابودی او می انجامد.

اینجاست که نیاز به اینترنت با سرعت بالاتر خود را نشان می دهد و این در واقع همان نقطه ای است که ضرورت اینترنت نسل 5 به روشنی احساس شد.

درواقع اینترنت نسل پنجم یک زیرساخت برای فناوری های جدید به وجود آمده به حساب می آید.

ویژگی های اینترنت نسل پنجم

اینترنت نسل پنجم چه تاثیری بر بلاک چین و کریپتوکارنسی می گذارد؟

هدف اینترنت نسل پنجم رسیدن سرعت اینترنت همراه به 10 گیگابیت بر ثانیه است. این سرعت حدودا 600 برابر اینترنت نسل چهارم یعنی 4G و 10 برابر سریع تر از سرویس های فیبر نوری خانگی است.

تصور اینکه دانلود یک فیلم در چند ثانیه به اتمام برسد بسیار شیرین است.

اینترنت اشیا یا همان IOT (Internet Of Things) در حالت کلی به یک فناوری اطلاق می شود که در آن تمام وسایل اطراف ما به شبکه اینترنت (و یا اینترانت) متصل شده باشند. به این ترتیب اشیا مختلف متصل به اینترنت به راحتی می توانند داده های مورد نیاز را به هم ارسال کرده و با هم در ارتباط باشند.

شاید تا به حال نام خانه های هوشمند به گوشتان خورده باشد، خانه هایی که اکثر وسایل آن به شبکه اینترنت وصل شده اند و شما به عنوان یکی از ساکنین آن خانه می توانید بدون اینکه نگران خاموش کردن چراغ باشید منزل را ترک کنید، و یا اینکه با اتصال یخچال به این سیستم بدون بررسی مواد درون آن به طور خودکار مواد مورد نیاز شما پس از اتمام از فروشگاه تهیه شده و در اختیار شما قرار گیرد.

برخی از کاربردهای اینترنت اشیا

اینترنت اشیا در بسیاری از مکان ها از جمله خانه های هوشمند کاربرد دارد. در ادامه به معرفی برخی از کاربردهای اینترنت اشیا می پردازیم.

  • جامعه ارتباطی

با توجه به توضیحاتی که ارائه شد احتمالا متوجه شده اید که شهرهای هوشمند نیز یکی دیگر از بخش های مصرف کننده اینترنت اشیا هستند.

به عنوان مثال در متروها در سراسر جهان بخش های درونی و خارجی متروها به حسگرهایی مجهز شده اند. حسگرها اطلاعات را گرفته پردازش کرده و بهترین عملکرد را از خود نشان می دهند. تمام این مواردی که ذکر شد برای انجام به صورت کامل و در زمان درست به اینترنت نسل پنجم یعنی 5G نیاز دارند تا در طی آن اطلاعات با کمترین تاخیر ممکن ارسال شده و پس از پردازش عملیات مورد نیاز صورت گیرد.

  • شبکه ابری

استفاده از اینترنت نسل پنجم و بلاک چین (برای بالا بردن امنیت شبکه) در شبکه های ابری نیز می تواند نقش به سزایی داشته باشد. به این ترتیب فضای ابری برای موبایل تبدیل به یک فضای بی نهایت می شود.

اینها تعدادی از نمونه هایی هستند که با کنار هم قرار گرفتن اینترنت نسل پنجم و بلاک چین می توان نتیجه بهتری را در عمل انتظار داشت.

تاثیر اینترنت نسل پنجم بر بلاک چین

پیش از این نیز گفته شد که اینترنت نسل پنجم با سرعت بالای خود تحولات زیادی را در بسیاری از شاخه ها به ارمغان آورده است، یکی از مواردی که اینترنت نسل پنجم (5G) به دنیا ارائه می کند، افزایش تعداد نودها به دلیل سرعت بالاتر اینترنت، و در نتیجه کمک به مسئله غیرمتمرکزسازی در شبکه بلاک چین است.

از طرف دیگر با افزایش سرعت اینترنت به کمک اینترنت نسل پنجم (5G) زمان بلوک در بلاک چین کاهش یافته و به این ترتیب می توان قدمی به سمت مقیاس پذیری درون زنجیره ای برداشت.

شاید مطلع باشید که شبکه بلاک چین بیت کوین و اتریوم برای رفع مشکل مقیاس پذیری خود اقدام به ایجاد لایه های اضافی بلاک چین بر روی شبکه بلاک چین خود کردند.

شبکه لایتنینگ در شبکه بلاک چین بیت کوین و شبکه پلاسما در شبکه بلاک چین اتریوم به این منظور به وجود آمدند. به این ترتیب امکان تراکنش هایی که چندان ضروری نیستند، می توانند بر روی لایه های دیگر بلاک چین غیر از لایه اصلی انجام شوند تا به این صورت به مقیاس پذیری شبکه بلاک چین خود کمک کرده باشند.

اما به هرحال با استفاده از اینترنت نسل پنجم (5G) می توان به صورت درون زنجیره ای از شبکه بلاک چین استفاده کرد.

فناوری های کاربردی باید دو ویژگی داشته باشند، ابتدا سرعت انتقال بالای داده ها است که اهمیت ویژه ای دارد و سپس انتقال داده ها با حجم بالا است که اهمیت پیدا می کند. این کار به کمک اینترنت نسل پنجم مهیا شده است.

اما برای اطمینان از ارسال بدون نقص این داده ها بهتر است اینترنت نسل پنجم و بلاک چین به یاری هم بشتابند.

تاثیر اینترنت نسل پنجم بر روی کریپتوکارنسی

اینترنت نسل پنجم چه تاثیری بر بلاک چین و کریپتوکارنسی می گذارد؟

پیش از این نیز به تاثیری که اینترنت نسل پنجم بر روی بلاک چین می گذارد اشاره کردیم در این بخش از مطلب قصد داریم به تاثیر اینترنت نسل پنجم بر روی ارزهای دیجیتال (کریپتوکترنسی) اشاره کنیم.

می بینیم که مشاهده ی اینترنت نسل پنجم و بلاک چین در یک جا چندان عجیب نیست. همان طور که می دانید ارزهای دیجیتال بر روی شبکه بلاک چین پیاده سازی شده اند، پس اگر بگوییم اینترنت نسل پنجم همان تاثیری را بر روی کریپتوکارنسی می گذارد که بر روی بلاک چین گذاشته است حرف نادرستی نزده ایم.

درواقع بلاک چین در حوزه ارزهای دیجیتال هم با استفاده از رمزنگاری نامتقارن و تابع هش امنیت را در تراکنش های ارسالی در شبکه بلاک چین بیت کوین و ارزهای دیجیتال دیگر فراهم می کند.

از آنجایی که بلاک چین یک بستر امن برای انتقال داده ها با سرعت بالا در اینترنت نسل پنجم ایجاد می کند می توان گفت ارزهای دیجیتال و صنایع و یا سازمان هایی که پیش از این از بلاک چین استفاده می کردند، مستعدترین گروه ها برای استفاده از اینترنت نسل پنجم هستند.

استفاده از اینترنت نسل پنجم در صنایع، سازمان ها و هر عرصه ای که امنیت چندانی در آنها وجود ندارد باید با احتیاط و ابتدا ایجاد بستری امن برای این تکنولوژی صورت گیرد.

ارزهای دیجیتال به دلیل همین امنیت ویژه ای که دارند طرفداران زیادی را پیدا کرده است.

اگر اطلاعات شما در این زمینه کافی نیست می توانید با مطالعه و البته رفتن به کلاس ارز دیجیتال و یا حتی سپری کردن آنلاین یک دوره آموزش ارز دیجیتال ضمن آشنا شدن با این فناوری شگفت انگیز به درآمد و سود خوبی نیز دست یابید.

استفاده از اینترنت نسل پنجم در ارتقا شبکه بلاک چین

با افزایش پهنای باند و کاهش تاخیر ارسال داده که به دنبال افزایش پهنای باند ایجاد می شود، گره های موجود در شبکه بلاک چین به طور قابل توجهی افزایش خواهند یافت، در نتیجه امنیت در شبکه بلاک چین از قبل نیز قدرتمندتر خواهد شد.

با همه گیر شدن استفاده از اینترنت نسل پنجم حتی در مناطق و کشورهایی که چندان پیشرفته نیستند، و همچنین داشتن نقش یک گره در شبکه بلاک چین به وسیله یک دستگاه همراه همچون موبایل و یا تبلت می تواند به علاقه مندان در سراسر دنیا این امکان را بدهد که با تجهیزات ساده خود نیز به شبکه بلاک چین متصل شوند.

با این کار غیرمتمرکز بودن شبکه بلاک چین بیش از پیش خود را نشان خواهد داد.

اینترنت نسل پنجم و بلاک چین می توانند در بسیاری از صنایع با هم تلاقی داشته باشند. به عنوان مثال اینترنت نسل پنجم به این صورت که می تواند با به خدمت گیری سرعت بالای اینترنت با کاهش زمان مورد نیاز برای ساخت بلاک، ویژگی مقیاس پذیری بلاک چین را نیز ارتقا دهد.

استفاده از بلاک چین در زمینه ارزهای دیجیتال و کریپتوکارنسی ها تنها یکی از کاربردهای بلاک چین است، که با استفاده از اینترنت نسل پنجم، این عرصه یعنی ارزهای دیجیتال نیز از سرعت بالای اینترنت نسل پنجم بهره برده و ارتقا می یابند.

اما همان طور که گفته شد بلاک چین کاربردهای وسیع دیگری نیز دارد که با کمک اینترنت نسل پنجم تمام این امور بهبود عملکرد خود را تجربه خواهند کرد.

اما بحثی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا فقط اینترنت نسل پنجم است که قرار است به بلاک چین خدمت کند؟

جواب این سوال خیر است، در ادامه به تاثیر بلاک چین بر روی اینترنت نسل پنجم و در واقع نقش بلاک چین در رفع نواقص اینترنت نسل پنجم اشاره خواهیم کرد.

حل مشکل امنیت اینترنت نسل پنجم به کمک بلاک چین

اینترنت نسل پنجم چه تاثیری بر بلاک چین و کریپتوکارنسی می گذارد؟

به مرور زمان و رواج بیشتر استفاده از اینترنت نسل پنجم (5G) احساس نیاز به امنیت بیش از پیش احساس شده است. شرکت های مخابراتی از جمله T-mobile، AT&T، Varison شبکه های نسل جدید خود را با رمزنگاری های مطمئن فوق العاده در شبکه تقویت کرده اند.

برنامه هایی که قرار است بر روی شبکه 5G پیاده سازی شوند، مثل برنامه های شهر هوشمند و خانه هوشمند و به طور کلی اینترنت اشیا به لایه های امنیتی شدیدتری نیاز دارند.

اینترنت نسل پنجم با ویژگی هایی که دارد به سرعت انتقال داده ها کمک زیادی خواهد کرد، این ویژگی افراد فعال در هر حوزه ای را به استفاده از آن تشویق می کند.

اما در استفاده از اینترنت نسل پنجم تامل کنید، آیا امنیت اطلاعات ارسالی و یا دریافتی برای شما اهمیت دارد؟ آیا این موضوع که کسی در میانه راه انتقال داده، تغییری در آنها ایجاد نکند برای شما اهمیت دارد؟

اگر چنین است باید بدانید که اینترنت نسل پنجم (5G) علی رغم مزایایی که دارد و آن افزایش قابل توجه سرعت کار است، متاسفانه معایبی نیز دارد.

استفاده از اینترنت بدون امنیت در اینترنت اشیا یک معضل است، برای رفع این معضل چه چیزی می تواند بیشتر از بلاک چین کارساز باشد؟

بلاک چین با رمزنگاری فوق العاده ای که دارد قادر است در زمینه تامین امنیت در اینترنت اشیا که به اینترنت نسل پنجم محتاج هستند کمک شایانی کند.

به این ترتیب استفاده از بلاک چین در داده های ارسالی و دریافتی نسبت به استفاده از روش سرویس دهنده – سرویس گیرنده عملکرد بهتری خواهد داشت.

نه تنها اینترنت اشیا که هر سیستمی که از روش ارسال داده های موجود استفاده کند همواره در معرض خطر جعل، دستکاری و یا سرقت داده ها قرار دارد.

هکرها به کمک امواج رادیویی می توانند اطلاعات کاربرانی که از اینترنت نسل پنجم بهره می برند را به سرقت ببرند.

اما بد نیست یکی دیگر از معایب اینترنت نسل پنجم را در ایجا ذکر کنیم و آن مشکلاتی است که با ارتعاشات موجود برای سلامت بشر ایجاد می کند.

با تمام اینها می بینیم که اینترنت نسل پنجم و بلاک چین چگونه نواقص یکدیگر را رفع می کنند.

نتیجه گیری

شاید بهتر باشد اینترنت اشیا، اینترنت نسل پنجم و بلاک چین را به صورت یک مجموعه و همراه با هم بررسی کرد، به این ترتیب شاهد خواهیم بود که این سه فناوری زندگی روزمره، صنعت، طبابت و بسیاری از صنایع ریز و درشت را تحت تاثیر قرار داده و اگر به درستی استفاده شوند در بهبود زندگی بشر نقش اساسی خواهند داشت.

تاخیر کم، سرعت بالای انتقال داده ها در اینترنت نسل پنجم با ویژگی تمرکززدایی و امنیت و غیرقابل تغییر بودن داده های ارسالی در کنار هم به اینترنت اشیا که پیش بینی می شود درصد بزرگی از زندگی هایمان را تشکیل دهند و روز به روز گسترده تر شوند کمک می کند که این فناوری بدون نقص بتواند به بشر در تمام زمینه ها کمک کند.

ما سعی کردیم در این مطلب به توضیح ارتباط میان این فناوری ها و تاثیر آنها بر روی یکدیگر اشاره کنیم.

ادامه مطلب
بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد آن در اقتصاد و زندگی افراد
بررسی 11 کاربرد بلاک چین در...

امروزه به دلیل گستردگی بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال، حداقل نام بلاک چین به گوش اکثر مردم خورده است، حتی اگر از مفهوم آن چیزی ندانند. اما آیا کاربرد بلاک چین فقط در زمینه ی ارزهای دیجیتال است؟

در این مطلب قصد داریم به بررسی بلاک چین و کاربردهای آن در زندگی افراد بپردازیم.

بلاک چین چیست؟

بلاک چین مفهوم جدیدی نیست، اما ساتوشی ناکاموتو برای اولین بار در سال 2009 شبکه ی بیت کوین را بر بستر بلاک چین پیاده سازی کرد.

اگر بخواهیم خیلی ساده بلاک چین را تعریف کنیم می توان این فناوری را یک سیستم عامل دانست، یک سیستم عامل همانند ویندوز، اندروید و یا IOS. کار بلاک چین تبادل اطلاعات مختلف به صورت رمزنگاری شده است.

در شبکه بلاک چین یک سری اطلاعات در بلاک ها ذخیره می شوند و این بلاک ها توسط ذنجیره ای به هم متصل می شوند.

هدف فناوری بلاک چین ایجاد اعتماد، امنیت در انتقال اطلاعات مبادله شده و توافق دو طرف ارسال کننده و گیرنده ی اطلاعات است.

به زبان ساده هر جایی که ذخیره سازی اطلاعات (اطلاعاتی که امکان نشر داشته باشند) نیاز باشد، شفافیت در آن زمینه مهم باشد و اجماع در آن حوزه کاربرد داشته باشد، بلاک چین یکی از فناوری هایی خواهد بود که می تواند کمک شایانی در آن زمینه ارائه دهد.

نحوه عملکرد بلاک چین

بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد آن در اقتصاد و زندگی افراد

بلاک چین یک سیستم همتا به همتای غیرمتمرکز است که شخص، سازمان و یا نهاد خاصی بر آن نظارت ندارد. درواقع در شبکه ی بلاک چین همه ی نودها که سرورهای متصل به شبکه هستند، کار نظارت و تایید تبادلات را به عهده دارند.

همان طور که پیش از این نیز بیان شد، شبکه بلاک چین کاربردهای متفاوتی دارد که با توجه به هدف به کار گرفته شده، هر بلاک در شبکه می تواند اطلاعات متفاوتی داشته باشد.

به عنوان مثال در شبکه بلاک چین بیت کوین کد فرستنده، کد گیرنده، مبلغ ارسالی، هش بلاک و هش بلاک قبلی ذخیره می شود. این اطلاعات می تواند در شبکه بلاک چینی که در زمینه ی دیگری استفاده می شود متفاوت باشد. مثلا اگر برای رای گیری از شبکه بلاک چین استفاده شود احتمالا بلاک ها حاوی اطلاعاتی نظیر مشخصات فرد رای دهنده، کد شعبه، کد صندوق و اطلاعات این چنینی باشد.

هر بلاک در شبکه بلاک چین یک هش دارد که آن بلاک را منحصر به فرد می کند و کل شبکه بلاک را با آن هش شناسایی می کنند. ایجاد کوچک ترین تغییرات در اطلاعات درون بلاک، هش آن بلاک را تغییر می دهد.

شبکه بلاک چین یک شبکه ی توزیع شده (غیرمتمرکز) است و اطلاعات کل شبکه در دسترس تمام افراد حاضر در شبکه قرار خواهد گرفت، در نتیجه ایجاد تغییر در شبکه بلاک چین (ایجاد تغییر در اطلاعات ثبت شده در بلاک ها) کار راحتی نیست و نودها که درواقع سرورهای متصل به شبکه هستند از این تغییرات مطلع شده و اجازه آن را نمی دهند.

معرفی انواع کاربرد بلاک چین

بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد آن در اقتصاد و زندگی افراد

بلاک چین یک تکنولوژی نسبتا نویی است که اولین کسی که از آن استفاده کرد، برای اهداف مالی خود از این تکنولوژی کمک گرفت اما این تنها کاربرد بلاک چین نیست.

در سال های اخیر با رواج ارزهای دیجیتال مردم تا حدی با مفاهیم مربوط به ارزهای دیجیتال آشنا شدند. شبکه بلاک چین یکی از مفاهیمی بود که افراد برای فهم نوع کارکرد بیت کوین و دیگر رمزارزها مجبور شدند که یاد بگیرند.

هرچند هنوز هم درک مفاهیمی همچون شبکه بلاک چین، هش و… برای عده ای خیلی ساده نیست، افراد و موسسات و گروه هایی در سراسر جهان هستند که با درک همین مفاهیم و به کار بردن آنها در حوزه ی فعالیت خود، پیشرفت فزاینده ای را برای خود به ارمغان آورده اند.

1. رهگیری اطلاعات

مطرح ترین کاربرد بلاک چین را می توان رصد و پیگیری عنوان کرد. بلاک چین سرویسی است که در حال ثابت کردن خود در صنایع مختلف است. البته هستند صنایعی که علی رغم ضررهای هنگفتی که تجربه کرده اند هنوز هم به بلاک چین روی نیاورده اند.

شاید صنعت خرده فروشی خیلی دور از فناوری به نظر برسد، ولی این صنعت برای راضی نگه داشتن مشتریان خود مجبور است فناوری را با کار خود در هم آمیزد.

فناوری بلاک چین می تواند مشکلات مربوط به اجناس جعلی و تقلبی را رفع کند. موضوع تقلبی بودن اجناس نه تنها از نظر مالی به این صنعت آسیب می رساند، بلکه باعث کمرنگ شدن اعتماد مشتریان در طولانی مدت خواهد شد.

با روی آوردن مشتریان به سمت خرید های آنلاین صنعت کالاهای لوکس یا باید همراه موج به حرکت درآید و با فناوری همراه شود و یا اینکه ریسک از دست دادن درصد بالایی از مشتریان خود را بپذیرند.

2. سیستم بانکداری

بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد آن در اقتصاد و زندگی افراد

 

در سال 2020 بانک صنعت و تجارت چین، white paper یا نقشه اولیه ای مبتنی بر فناوری بلاک چین منتشر کرد.

از آنجایی که این بانک چینی یک بانک بزرگ و فعال در حوزه تجارت است می توان گفت که بلاک چین نیروی بالقوه ای در زمینه مالی و بانکداری نیز دارد.

این موضوع توجه رسانه ها در سراسر جهان را به خود جلب کرد، چرا که انتشار یک white paper مربوط به فناوری بلاک چین توسط یک بانک بزرگ و فعال امری غافلگیر کننده بود.

بانک ICBC)) بانک صنعت و تجارت چین، بیان کرد که فناوری بلاک چین با داشتن پتانسیل بالا می تواند تغییرات رو به جلویی در عرصه های مختلف از جمله تامین مالی، تسویه حساب پرداخت ها، مدیریت دارایی و حتی دارایی های مجازی ایجاد کند.

این کاربرد بلاک چین ارتباط تنگاتنگی با ارزهای دیجیتال و استفاده از آنها در مبادلات دارد.

کشور لهستان نیز از سال 2020 تصمیم گرفت بانک های خود را با کمک سیستم بلاک چینی به نام BIK کاملا دیجیتالی کند. مرکز اعتبار سنجی لهستان با خلق پلت فرم بلاک چینی BIK اسناد را به طور کامل در دفترکل توزیع شده بلاکچین ذخیره می کند.

در واقع این پلت فرم نه تنها نقش موثری در حذف اسناد کاغذی دارد بلکه امنیت اسناد بانکی را نیز ارتقا می دهد.

اهداف کلی این کار بانک های لهستان حذف اسناد کاغذی و همچنین رعایت کامل استانداردهای اتحادیه اروپا همچون MiFID II ،GDPR و دستورالعمل های مربوط به آنها می باشد. این پلت فرم از سال ۲۰۱۸ در حال توسعه میباشد.

3. حق کپی رایت

کاربرد بلاک چین در زمینه کپی رایت نیز پررنگ است. صاحبان اثر به عنوان مثال نقاشان، عکاسان، نویسندگان و آهنگ سازان از جمله افرادی هستند که ممکن است برای این منظور از بلاک چین استفاده کنند. با کمک بلاک چین می توان مشخصات صاحب اصلی اثر هنری و یا هر چیز دیگری را ثبت کرد تا بعد از آن شخص یا سازمان خاصی ادعای مالکیت آن را نداشته باشد.

برای دریافتی ها در ازای استفاده از آن اثر هنری نیز می توان از قوانین هوشمند کمک گرفت، به عنوان مثال پرداخت ارز دیجیتال خاص برای دریافت آن اثر هنری استفاده کرد.

در ایتالیا انجمن نویسندگان با هدف ایجاد بستری برای مدیریت و حفظ حق نشر فعالیت خود را سال گذشته شروع کردند.

این انجمن برای رسیدن به این هدف با شرکت Algorand که در زمینه ی بلاک چین فعالیت می کند، همکاری می کنند.

4. مبارزه با اخبار جعلی

بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد آن در اقتصاد و زندگی افراد

 

ویروس کرونا در سال 2019 در سراسر جهان منتشر شد و دنیا را با بحران رو به رو کرد. در این موقعیت دریافت اخبار کذب به خصوص در اوایل انتشار این ویروس که ترس بسیاری از ناشناختگی این ویروس در دنیا به چشم می خورد، توانست به سلامتی انسان ها ضربه های جبران ناپذیری را وارد کند.

بسیاری از کشورها کسانی که اخبار کذب راجع به این بیماری منتشر می کردند را به عنوان مجرم شناسایی کرده و آنها را جریمه و یا حتی بازداشت می کردند. در همین راستا یک آژانس خبری در ایتالیا به نام ANSA در تلاش برای استفاده از فناوری بلاک چین با هدف متوقف کردن انتشار اخبار جعلی بود.

این خبرگزاری در تاریخ ۶ آوریل 2020 اعلام کرد که ابزار ANSAcheck به کاربران اجازه می دهد که منبع و تاریخچه اخبار منتشر شده، انتشارات وابسته به آن و همچنین اشخاص ثالث مانند رسانه های اجتماعی را رصد کنند. گفتنی است که سیستم ANSAcheck مبتنی بر بلاک چین اتریوم می باشد. (البته این نوع کاربرد را تا حدودی می توان در دسته ی رهگیری اطلاعات نیز قرار داد.)

این کاربرد بلاک چین می تواند در طی بحران ها، سلامت روانی را نیز تا حدی کنترل کند. سلامت روحی و روانی افراد بسیاری (علاوه بر تاثیرات ویروس کرونا بر جسم افراد) به دلیل ترس از این ویروس به خطر افتاد.

5. دادگاه دیجیتال

محققان دانشگاه توکیو و کلمبیا با استفاده از فناوری بلاک چین موفق به ایجاد دادگاهی دیجیتالی شدند. این دادگاه مانند دادگاه های سنتی قادر به حل و فصل اختلافات و تصمیم گیری در مورد اجرای قوانین است.

دادگاه دیجیتال توسط پروفسورهای بنام این دو دانشگاه و با تکیه بر ایده قراردادهای هوشمند طراحی شده است. قراردادها متشکل از، کُدهای پیاده شده بر بستر بلاک چین هستند.

این دادگاه هیچ گونه وابستگی به نهادهای قضایی ندارد و می تواند اختلافات طرفین را بدون نیاز به رفت و آمدهای اضافی حل و فصل کند!

تنها مشکل این است که طرفین اطلاعات اولیه را باید در نهایت صداقت وارد کنند تا دادگاه عملکردی قابل قبول داشته باشد. برای این مشکل نیز راهکارهایی چون جریمه فرد و یا درخواست نظرات شاهدهای ماجرا در نظر گرفته شده است. این دو پروفسور بر این باورند که در میان جمعی از افراد، اکثر آنان صادق هستند.

پروفسور Matsushima فناوری بلاک چین را شمشیری دو لبه می داند. وی عقیده دارد به جای هراس از آن، باید آن را پذیرفت و جنبه های مختلفش را بررسی کرد.

کاربرد بلاک چین در عرصه های مختلف می تواند تا حدود زیادی بر روی مشاغل و نحوه ی رفع نیاز افراد در آینده نیز تاثیر بگذارد.

6. دانشگاه ها

بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد آن در اقتصاد و زندگی افراد

خیلی ها فکر می کنند بلاک چین فناوری است که تنها به خدمت رمزارزها آمده است اما بلاک چین تبدیل به مورد تقاضاترین تجارت در سال ۲۰۲۰ شد.

شغل های مبتنی بر بلاک چین روز به روز گسترده تر می شوند. در نتیجه برای نسل جوان کاملا ضروری است که با این فناوری آشنا شود. با توجه به اینکه داشتن مهارت در فناوری بلاک چین برای یافتن شغل ، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند، دانشگاه ها شروع به تدریس این فناوری کردند. با مطالعه گزارشی که coinbase ارائه داده است می توان به این نتیجه رسید که ۵۶٪ از ۵۰ دانشگاه برتر جهان حداقل یک دوره بلاک چین را به دانشجویان خود آموزش می دهند، ناگفته نماند که از سال ۲۰۱۸ تا به امروز این مقدار ۴۲٪ افزایش داشته است.

طبق گفته کریستی یوتاس پروفسور حسابداری دانشگاه Portland در حال حاضر شرکت های سنتی تمایل زیادی به استفاده از تکنولوژی بلاک چین نشان می دهند به همین دلیل، نیاز به افراد مجرب، در حوزه بلاک چین روز به روز افزایش می یابد.

به طور کلی آموزش ارز دیجیتال، بلاک چین و هر فناوری و دانشی که پیش بینی می شود در آینده حضور پرنگ تری در جامعه داشته باشد باید به صورت اصولی در اختیار علاقه مندان قرار گیرد.

7. تجارت

در سال 2020 دو غول کشاورزی بین المللی، Agrocorp و Cargill معامله ای ۱۲ میلیون دلاری برای صادرات گندم به اندونزی را بر بستر بلاک چین انجام داده اند. این معامله از طریق پلتفرم Dltledger بر بستر بلاک چین، به صورت امن و متن باز انجام شد و پرداخت های این معامله نیز به کمک ارزهای دیجیتال صورت گرفته است.

این پلتفرم تاکنون امکان انجام بیش از ۲ میلیارد دلار معامله تجاری را برای ۴۰۰ شرکت، ۴۵ شریک بانکی و هزاران اکوسیستم دیگرفراهم کرده است.

مسئولین، از امینت و شفافیت بالاتری که این روش در اختیارشان گذاشته راضی بوده اند. همچنین بیان کردند که در این نوع از معامله، میزان کاغذبازی و زمان صرف شده برای انجام معامله، به نصف کاهش یافته است.

همچنین استفاده از بلاک چین و ارزهای دیجیتال در کشورهایی که با محدودیت های تحریمی و منع معاملات دلاری مواجهند مورد استقبال تجار قرار گرفته است.

اَبَر شرکت های اقتصادی دنیا نیز این روش نوین از مبادلات را ترجیح می دهند، زیرا می توانند پرداخت های خود را سریع تر، امن تر و با پرداخت کارمزد کمتر انجام دهند.

8. سئو و بازاریابی

بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد آن در اقتصاد و زندگی افراد

احتمالا تا به امروز کلمه بلاک چین را بیشتر وقتی شنیده اید که حرف از ارزهای دیجیتال و مسائل مالی بوده است، ولی باید بدانید که کاربرد بلاک چین بیش از اینهاست. یکی از حوزه هایی که می تواند با کمک بلاک چین به کیفیت بالاتری برسد، سئو(بهینه سازی موتور جستجو با هدف بالا بردن رتبه بندی) می باشد. با کمک بلاک چین می توان با محتواهای بی ارزشی که با ایجاد لینک های جلب کننده ترافیک و رنک بالا می گیرند مقابله کرد.

بازاریابی وابسته از جمله مشاغلی است که امروزه به شدت رواج پیدا کرده است، برای این کار شما می توانید با ایجاد لینک در صفحات خود به فروش محصولات شرکت های بزرگ بپردازید، در اینجا نیز بلاک چین می تواند با ایجاد لینک های هوشمند به پیگیری فروش و پرداخت آنی پورسانت فروشندگان بپردازد.

همان طور که می دانید صنعت پرداخت به ازای کلیک بازده بسیار خوبی برای کسب و کارها دارد ولی گاهی رقبا و بات ها با کلیک های تقلبی هزینه ها را بالا می برند. بلاک چین می تواند با کم کردن کلیک های تقلبی و تضمین اینکه فقط افراد واقعی بر این لینک ها کلیک می کنند به این صنعت نیز کمک کند.

9. طرح آزمایشی کنسرسیوم بلاک چین نفت و گاز

کنسرسیوم OCC یک گروهی شامل ۱۰ شرکت نفت و گاز بوده که نام کمپانی های مطرحی چون Equinor، Shell و ConocoPhillips در میان نام دیگر شرکت ها در آن به چشم می خورد.

این کنسرسیوم با انجام آزمایشی، انتقال آب به میادین نفتی را مورد بررسی قرار داده و به نتایجی امیدوار کننده ای دست یافته است. روند انتقال آب به میدان های نفتی به مدیریت مقدار زیادی از آب استخراج و تزریق شده در طی مراحل استخراج نفت و گاز نیاز دارد.

به گزارش رویترز راهکار مبتنی بر بلاک چین که در این آزمایش به کار گرفته شد، مراحل انجام کار را تا ۹ مرحله کاهش داد. همچنین گفته می شود مدت زمان انجام این روند با راهکار ارائه شده از ۱۲۰ روز یعنی ۴ ماه به یک هفته کاهش یافته است.

این آزمایش توسط شرکت Data Gumbo توسعه یافته و تامین منابع مالی آن بر عهده شرکت آرامکو عربستان سعودی بوده است.

10. دانش و سلامت

داده های مرتبط با تحقیقات پزشکی که در طول زمان انجام شده است اگر به صورت غیرمتمرکز و بر بستر بلاک چین ذخیره شوند، پیشرفت بشر در این زمینه را تا حد زیادی سرعت خواهند بخشید.

همچنین امنیت این داده ها ارزش بسیار بالایی دارد، که در صورت استفاده از بلاک چین هیچ خطری این داده ها را تهدید نمی کند.

از طرف دیگر با استفاده از بلاک چین می توان در هزینه و زمان بر روی طرح ها و تحقیقات علمی و پزشکی صرفه جویی کرد.

بارها پیش آمده است که گروه های تحقیقاتی متفاوت در نقاط مختلف دنیا کار بر روی یک موضوع را شروع کرده بودند در حالی که گروهی دیگر مدتها بود که بر روی همان پروژه کار کرده بود.

این گروه ها و سازمان ها اگر اطلاع داشتند که گروه دیگری این پروژه را آغاز کرده، زمان و انرژی خود را صرف موضوعی دیگر می کردند و یا باهم همکاری می کردند تا نتایج بهتری را در مدت زمان کمتری به دست آورند.

در همین راستا سازمان بهداشت جهانی در ۲۸ مارس 2020 پلتفرم MiPasa را راه اندازی کرد. این پلتفرم با همکاری شرکت های بزرگ فعال در حوزه بلاکچین و تعدادی از نهادهای ملی سلامت، با هدف تشخیص زودهنگام مبتلایان به ویروس کرونا، ناقلان و کانون های عفونی و آلوده به این ویروس، ایجاد شد. به کمک این پلتفرم می توان در فضایی امن، اطلاعات خصوصی مربوط به کرونا را میان افراد، مقامات دولتی و موسسات بهداشتی_درمانی به اشتراک گذاشت.

MiSapa به نظارت و پیش بینی روندهای محلی و جهانی شیوع این ویروس می پردازد و اطلاعات بدست آمده در مورد مسیرهای عفونی را در اختیار موتورهای قدرتمند هوش مصنوعی قرار می دهد تا بتوان ناقلان فاقد علائم را در سراسر جهان شناسایی کرد. همچنین به این ترتیب می توان کنترل بیشتری بر عبور و مرور افراد میان مناطق آلوده و مناطق سالم داشت.

11. انتخابات

عامه ی مردم در بسیاری از کشورهای جهان در مورد رای خود نگرانی دارند، و از آنجایی که به سلامت انتخابات مشکوک هستند ترجیح می دهند در انتخابات شرکت نکنند و به هیچ کاندیدی حتی اگر مورد تایید آنها باشد رای ندهند.

کاربرد بلاک چین در انتخابات می تواند بسیار پررنگ باشد و یک انتخابات به دور از تقلب و فریب را برای همه به ارمغان بیاورد. البته استفاده از بلاک چین در انتخابات در سطح بزرگ تا به حال صورت نگرفته است.

ناگفته نماند در برخی از کشورهای توسعه یافته ی دنیا با فراهم کردن زیرساخت های لازم، انتخابات در سطوح کوچک برای شهروندان با کمک بلاک چین طراحی و پیاده سازی شد و در طی این انتخابات افراد توانستند با ماندن در منزل و تنها با استفاده از یک گوشی هوشمند متصل به اینترنت در رای گیری امن شرکت کنند.

سرویس رای گیری THEPOL در کره جنوبی مطالعاتی در خصوص مشارکت و نظر مردم در انتخابات داشته که نشان می دهد فقط ۳۰ درصد از مردم از وعده های کاندیدها خبر دارند، ۱۳ درصد هیچ علاقه ای به انتخابات نداشتند و بیش از ۵۵ درصد نیز نظر خاصی نداشتند، زیرا معتقد بودند که اینها وعده هایی پوچ و بی اساس هستند.

شرکت CoinPlug که مالک سرویس رای گیری THEPOL است، در نظر دارد با کمک بلاک چین روند تحقق وعده های انتخاباتی را دنبال کند. این شرکت تمام وعده ها را روی بلاک چین ثبت می کند و از آنجایی که کسی قادر به ایجاد تغییر در آنها نیست، مردم می توانند در هر زمانی میزان تحقق وعده ها را بررسی کنند. این شرکت معتقد است با این روش مردم ترغیب می شوند در انتخابات مشارکت داشته باشند.

کمک گرفتن از بلاک چین در خصوص برگزاری انتخابات هم یکی دیگر از کاربردهای بلاک چین است. ایتالیا در سال ۲۰۱۹ از این فناوری استفاده کرد که البته همچنان در حال توسعه است.

سخن آخر

کاربرد بلاک چین در صنایع مختلف روز به روز گسترده تر می شود، امروزه حتی صنایعی که ارتباطی با تکنولوژی و فناوری ندارند سعی در استفاده از بلاک چین در صنعت خود دارند زیرا می دانند برای بقا در آینده به این تکنولوژی نیاز خواهند داشت.

ادامه مطلب
موانع توسعه بلاک چین
درباره موانع توسعه بلاک چین و...

در توسعه بلاک چین و ارزهای دیجیتال چه موانعی وجود دارد؟

باوجوداینکه بیش از 12 سال از به وجودآمدن بلا چین می گذرد، اما همچنان از نظر فناوری و استفاده از آن برای توده ها با چالش های زیادی مواجه است که همین چالش ها موجب به وجودآمدن موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی می شود.

نوآوری در حوزه بلاک چین در فضای کوچکی اتفاق می افتد و با انتقادات زیادی نسبت به مقیاس پذیری، تبلیغات گسترده و سرمایه گذاران احتکار کننده ارزهای رمز پایه برای سودهای احتکارآمیز روبرو است.

این مقاله چالش های فعلی و موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی را از نظر فناوری و میان رشته ای مورد بررسی قرار می دهد.

هدف این مقاله نگاهی عمیق به موانع پذیرش و چالش های پیش روی بلاک چین و ارزهای رمزنگاری شده برای توده های مردم است؛ بنابراین اگر شما مشغول گذراندن دوره های آموزش ارز دیجیتال هستید، این بخش مهم که در خصوص موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی است را از دست ندهید.

ارزهای رمز پایه مقیاس پذیر نیستند!

یکی از عمده محدودیت های بیت کوین در این واقعیت نهفته است که یک ارز دیجیتال مقیاس پذیر است. طبق گفته پرشنت رام، اگر از بیت کوین به عنوان یک ارز دیجیتال در دنیای واقعی استفاده شود، باید هزاران تراکنش را در ثانیه پردازش و ثبت کند.

در مقابل، VISA ، شناخته شده ترین سیستم پرداخت، در حال حاضر می تواند 4000  تراکنش را در ثانیه انجام دهد و برای رسیدگی به 47000 تراکنش در ثانیه آزمایش شده است؛ اما بیت کوین به دلیل اینکه در حال حاضر برای تولید هر بلاک جدید در بلاک چین به ده دقیقه زمان نیاز دارد، این اجازه را برای انجام تعداد بالای تراکنش نمی دهد.

بیت کوین و سایر ارزهای رمز پایه، به منظور کنترل اندازه دفتر کل (Ledger) و زمان موردنیاز برای تأیید همه معاملات (با افزایش اندازه بلوک) با محدودیت های سختی در بازده معاملات روبرو هستند. به عنوان مثال در خصوص بیت کوین ساتوشی ناکاموتو برای انجام سریع تر معاملات محدودیتی در اندازه بلوک قرارداده است به این صورت که هیچ بلوکی نمی تواند بیشتر از 10 مگابایت باشد. (توضیح اضافه برای درک مقیاس پذیری)

ساخت بیت کوین متناهی از موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی

موانع توسعه بلاک چین

ناکاموتو همچنین بیت کوین متناهی ساخت، این بدان معناست که از زمانی که 21 میلیون بیت کوین استخراج شد و در گردش فعال شد، دیگر نمی توان بیت کوین جدید ایجاد کرد.

رام معتقد است که این محدودکننده ها دلیل اصلی این است که بیت کوین در اجرای فعلی خود نمی تواند به عنوان جریان اصلی ارز استفاده شود.

طبق گزارش Blockgeeks ، اصلی ترین مشکلات مقیاس پذیری رایج در میان ارزهای رمزنگاری شده مربوط به زمانی است که صرف انجام معامله در بلاک و زمان رسیدن به یک اجماع می شود.

در بیت کوین و اتریوم، معاملات تنها زمانی انجام می شوند که یک ماینر داده های تراکنش را در بلوک هایی که استخراج کرده است وارد کند.

مشکل اصلی این مساله اینجاست که: هرچه ارز رمز پایه محبوبیت بیشتری پیدا کند، انجام معاملات زمان بیشتری نیز می برد.

مشکل مقیاس پذیری بلاک چین

اگرچه سکه های جایگزین دیگری نیز وجود دارند که سعی در حل مشکل مقیاس پذیری دارند، اما چندین مؤسسه بین المللی معتقدند که مشکل مقیاس پذیری از موانع توسعه بلاک چین و کریتوکارنسی است.

در سال 2018 ، بانک تسویه حساب های بین المللی (BIS) ، سازمانی مستقر در سوئیس که متشکل از 60٪ از بانک های مرکزی جهان است، گزارشی منتشر کرد که احتمال مقیاس پذیری در بلاک چین را برطرف می کند.

این گزارش استدلال می کند که در اقتصادهای مدرن، ارز فیات از طریق سرمایه گذاری مشترک دولتی و خصوصی بین بانک مرکزی و بانک های خصوصی تأمین می شود. در این سیستم دوطبقه، اعتماد از طریق بانک های مرکزی پاسخگو ایجاد می شود.

این گزارش همچنین بیان می کند که به روزرسانی دفتر کل در بلاک چین نیز منجر به ازدحام می شود و مشکلات مقیاس پذیری و پذیرش انبوه را بیشتر می کند. در ارزهای رمز پایه مبتنی بر بلاک چین، به منظور محدودکردن تعداد تراکنش های اضافه شده به دفتر حساب در هر برهه از زمان، بلوک های جدید فقط در فواصل از پیش تعیین شده استخراج می شوند.

هنگامی که تعداد تراکنش های ورودی به حدی باشد که بلوک های تازه اضافه شده از قبل در حداکثر اندازه باشند، سیستم متراکم می شود و بسیاری از تراکنش ها در یک صف قرار می گیرند. این باعث می شود که هر زمان تقاضای معامله به حداکثر ظرفیت برسد که ممکن است ساعت ها یا روزها طول بکشد، هزینه ها افزایش می یابد و روند پرداخت را متوقف می کند.

موضوعات مقیاس پذیری همراه با نوسانات، محدودیت های موجود در گردش (در مورد بیت کوین) و مواردی که اعتماد به وسیله پروتکل از قبل تعیین شده باشد، منع عرضه الاستیک هستند و بنابراین تحمل وزن یا ثبات همان قیمت فیات برای ارز رمزنگاری شده غیرممکن است و همین مورد یکی از موانع توسعه بلاک چین و کریتوکارنسی است.

دسترسی و پذیرش گسترده

تا به امروز، یک دهه است که بیت کوین و فناوری بلاک چین وجود دارد، اما هر دو از سال 2014 به بعد شروع به جذب کردند. به گفته ریتا تریچو، یکی از دلایل عدم پذیرش گسترده این فناوری که از موانع توسعه بلاک چین و کریتوکارنسی است این است که “انگیزه ای برای ایجاد اقتصاد مشترک واقعی با ارزهای رمز پایه وجود ندارد.”

تریچور معتقد است که بازار به آنها پاداش می دهد که ثروت رمزنگاری را در چند دست متمرکز نگه دارند. این یک استراتژی سرمایه گذاری مشترک است که به طور عامیانه در فضای بلاک چین تحت عنوان “hodl-ing” شناخته می شود.

تریچور hodling را به عنوان عامیانه “نگه داشتن برای زندگی عزیز” تعریف می کند و آن را تلاشی برای ذخیره بیت کوین و سایر ارزهای رمز پایه در تلاش برای دستیابی به سودهای سوداگرانه می داند.

تریچور استدلال می کند که سرمایه گذاران کوچک، معروف به نهنگ های رمزنگاری شده، تقریباً 40٪ از کل بیت کوین در حال حاضر را در اختیار دارند. علاوه بر این، تریچور معتقد است که ارز رمزنگاری شده به دلیل قیمت سنگین و هزینه های معاملاتی بسیار بالا که از تصویب گسترده جلوگیری می کند، ارز رایج مردم نیست.

عدم آگاهی و نبود دانش کافی

برخی کارشناسان نیز کمبود دانش را به عنوان مهم ترین سد و عدم درک صحیح از این فناوری شناسایی کردند. آنها استدلال می کنند که این کمبود دانش منجر به درک ناکافی از ارتباط این فناوری، مزایای استفاده از آن، همراه با موارد استفاده عملی قابل اجرا شده است.

همچنین معتقدند که ارائه توضیحات پیچیده و غیر قابل درک درباره بلاکچین باعث پیچیده به نظر رسیدن آن شده است و مانند اکثر فن آوری های جدید، به دلیل که عدم آگاهی در سطح سازمان وجود دارد، مدیران به دلیل عدم شناسایی بازده قابل توجه سرمایه گذاری، تمایلی به استفاده از بلاک چین نشان نمی دهند.

51٪ حملات یک عامل مهم در موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی

موانع توسعه بلاک چین

یکی از بزرگ ترین خطرات ایجاد شده در بلاک چین، حمله 51٪ است. به گفته جنیفر جی. Xu ، این نوع حمله “هنگامی رخ می دهد که یک گره ماینر منفرد با منابع محاسباتی، بیشتر از سایر نودهای شبکه بر تأیید و تصویب معاملات و تراکنش ها مسلط شود و محتوای بلاک چین را کنترل کند.”

در یک حمله 51٪ ، یک نهاد واحد می تواند اکثریت نرخ هش ماینینگ شبکه را به طور کامل کنترل کند، بنابراین توانایی دست کاری در Blockchain را دارد. در سال گذشته چندین نمونه از حمله 51٪ وجود داشته است که نمونه بارز آن Ethereum Classic (ETC) است. ETC یک چنگال Ethereum است و در 5 ژانویه 2019 قربانی یک حمله 51 درصدی شد که به مدت سه روز ادامه داشت و در 8 ژانویه با ازدست دادن 1.1 میلیون دلار متوقف شد.

تا به امروز، روش های محدودی برای کنترل و کاهش حمله 51٪ و بدون مکانیسم بی عیب وجود دارد که اطمینان حاصل کنند هیچ یک از نهادها اکثریت بلاک چین را کنترل نمی کنند.

بیت کوین و کاربردهای آن در Dark Web

موانع توسعه بلاک چین

یکی از مشهورترین و اولیه ترین کاربردهای بیت کوین ریشه در دارک وب دارد. چشم انداز غیر قابل تنظیم ارزهای رمز پایه و «دیستوپی بلاک چین» می تواند به مجرمان اجازه دهد از این فناوری برای اهداف مضر استفاده کنند.

این به دلیل نام مستعار است که بلاک چین ارائه می دهد، و از مجرمان در برابر شناخته شدن محافظت می کند و به آنها امکان انجام فعالیت های غیرقانونی را می دهد. به گفته اولگا خریف، استفاده از بیت کوین در بازارهای اینترنتی غیرقانونی نظیر مواد مخدر و… در حال انجام است تا رکورد بیش از یک میلیارد دلار را در این سال ثبت کند. در میان بسیاری از بازارهای غیرقانونی، هیدرا در حال حاضر بزرگ ترین بازار یافت شده در وب تاریک است.

بیت کوین محبوب ترین ارز رمزنگاری شده است که در این بازارها پذیرفته می شود و به دنبال آن مونرو قرار دارد. تلاش برای محدودکردن و یا حتی ازبین بردن بازارهای موجود در شبکه تاریک دشوار است، زیرا وقتی با اجرای قانون با یکی از آن ها برخورد شود با اتمام فعالیت آن با افزایش بی هویتی و پروتکل های امنیتی، فقط با دیگری جایگزین می شود.

بلاک چین های خصوصی ممکن است برای بهره برداری استفاده شود.

یکی دیگر از موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی شرکت های خصوصی هستند. زیرا شرکت های خصوصی و منافع آنها می توانند از بلاک چین برای سود خود سو استفاده کنند. بلاک چین های خصوصی و بلاک چین های سطح سازمانی می توانند از داده ها استفاده کرده و آنها را از عموم مردم دورنگه دارند.

این می تواند بدین معنی باشد که هر داده ای که به سازمان های پاسخگویی، جامعه مدنی یا عموم ارائه می شود، می تواند خطر دست کاری یا بدرفتاری توسط یک ذی نفع خصوصی را داشته باشد، فقط به این دلیل که آنها دارای داده های موردنظر هستند.

اگر عموم مردم به هیچ وجه، شکل یا فرمی به آن دسترسی نداشته باشند، داشتن بلاک چین غیرقابل تغییر مفید نیست. وقتی دلایل حقوق بشر در این امر دخیل باشد، اطمینان از دسترسی آزادانه به این فناوری و درعین حال امکان پیشرفت و رشد نوآوری، امری اساسی است.

شفافیت مطلق را فقط می توان با بلاک چین های عمومی تضمین کرد که توسط یک نهاد واحد کنترل نمی شوند. مهم این است که از بلاک چین های خصوصی که توسط شرکت هایی که می خواهند از سود و سهام خود محافظت کنند، جلوگیری شود و یا مقررات ضد دست کاری در آنها اعمال شود که اصول پاسخگویی و شفافیت را حفظ کند.

پل شکاف دیجیتال و موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی

موانع توسعه بلاک چین

به دلیل یک شکاف دیجیتالی، بلاک چین به عنوان یک فناوری دیجیتال با موانعی در جهت پذیرش گسترده روبرو است. این اصطلاح معمولاً به شکاف بین کسانی که به فناوری های خاص دسترسی دارند و آنهایی که دسترسی ندارند، اشاره دارد.

بسیاری از کشورهای درحال توسعه زیرساخت ها و توانایی کافی برای ارائه اینترنت پرسرعت یا قابلیت دسترسی دیجیتالی را ندارند. طبق گزارش یونیسف، بیش از 300  میلیون جوان بین 15 تا 24 سال در سراسر کره زمین وجود دارند که به اینترنت متصل نیستند و از اطلاعاتی که سایر مردم در جهان در دسترس دارند، بی خبرند.

ارگان های سازمان ملل متحد به طور فعال در تلاش اند تا شکاف دیجیتالی را برطرف کنند. یونیسف ابتکاری را به نام Project Connect  ایجاد کرده است که می خواهد با استفاده از تصاویر ماهواره ای، یادگیری ماشین، بلاک چین و علم داده، نقشه تمام مدارس جهان را تهیه کند.

با این روش، دولت ها و ارائه دهندگان شبکه می توانند از مدارهای Project Connect در مکان هایی که به اینترنت دسترسی ندارند استفاده کنند.

نقش بلاک چین ثبت اطلاعات حفظ شده در سراسر شبکه P2P خواهد بود. بلاک چین همچنین می تواند شبکه ای شفاف و قابل پاسخگویی را فعال کند و می تواند دید کاربران را در مورد نحوه استفاده از کمک های مالی برای اتصال به مدارس بیشتر، سرعت اینترنت هر یک از مدارس متصل و مدیریت قراردادهای بین منطقه وسیع تر کند.

اگر یونیسف با این اتصال به همه مدارس بتواند همه کودکان جهان را بهم متصل کند، کودکان می توانند دسترسی خود را به فرصت های اقتصادی بیشتر، افزایش دسترسی به اطلاعات و حداکثر مشکلات شکاف دیجیتال به حداکثر برسانند.

مشکلات مربوط به اجرا و امنیت

موانع توسعه بلاک چین

در مورد اجرای حقوق و قانون در بلاک چین مسائل زیادی مانند موارد زیر وجود دارد:

  • به دلیل غیرمتمرکز بودن بلاک چین، گره های موجود در بلاک چین در سراسر دنیا وجود دارند که پیوند دادن اطلاعات با اشخاص را خصوصاً در مورد فعالیت مجرمانه دشوارتر می کند.

این امر می تواند از نظر تشخیص اینکه کدام قانون حاکم ضروری است، موارد مربوط به حوزه های قضایی دیگری را ایجاد کند.

  • علاوه بر این، بازیگران اصلی رمزنگاری و بازیگران شرور، خطر فعالیت در حوزه های قضایی را دارند که فاقد پول شویی کافی و کنترل مالی تروریسم هستند.

عدم تمرکز در بلاک چین به معنای فقدان یک واسطه مرکزی است که بر نحوه عملکرد بلاک چین در سطح بین المللی نظارت و کنترل می کند.

  • در مورد فرار از مالیات، مبارزه با پول شویی، هک و سایر جرایم دیجیتال نیز مشکلاتی دررابطه با بی هویتی و شبه ناشناس بودن وجود دارد.وقتی ارزهای رمزنگاری شده ای مانند Monero درگیر هستند، ردیابی محل وجوه و مقصد آن ها دشوار است.

نتیجه

علی رغم وجود بلاک چین برای بیش از یک دهه، نتوانسته موردتوجه بسیاری از توده ها قرار گیرد و  هنوز چالش های پیچیده و دشواری متنوعی وجود دارد که موانع توسعه بلاک چین و کریپتوکارنسی هستند و باید آنها را برطرف کند تا شکاف دیجیتالی را از بین ببرد و تغییری ایجاد کند.

خطرات هک و حملات دیجیتالی، فعالیت مجرمانه در شبکه تاریک و… این امر را دشوارتر نیز می کند.

همراه با مقیاس پذیری و خطرات احتمالی که در توسعه بلاکچین وجود دارد، به نظر می رسد که بسیاری از موارد منفی قابل بحث است. بااین حال، مهم است که به محض رفع این چالش ها، چگونگی تکامل این فناوری انعکاس یابد.

ادامه مطلب
هش چیست؟
هش و هش ریت چیست و...

هش (Hash) چیست؟

هش تابعی است که ورودی از حروف و اعداد را به یک خروجی رمزگذاری شده با طولی ثابت تبدیل می کند. توابع hash در سرتاسر اینترنت به منظور ذخیره ایمن کلمه عبور، یافتن سوابق تکراری، ذخیره سریع و بازیابی اطلاعات و موارد این چنین به کاربرده می شوند. هش با استفاده از یک الگوریتم ایجاد می شود که برای مدیریت بلاک چین در فضای کریپتوکارنسی ها بسیار ضروری است و درواقع پایه و اساس شبکه بلاک چین نیز محسوب می شود. هشینگ در ایجاد فناوری بلاک چین، نقش بسیار اساسی ایفا کرده است. اگر قصد دارید تا متوجه شوید فناوری بلاک چین چگونه کار می کند، قطعاً باید مفهوم هشینگ را به درستی درک کنید.

اما هشینگ به چه معناست؟

هش چیست؟

به زبان ساده، هشینگ با استفاده از یک تابع ریاضی مقداری را به مقدار دیگر تبدیل می کند. هشینگ یکی از راه های ایجاد امنیت در هنگام انتقال پیام است (زمانی که می خواهیم پیام فقط برای یک گیرنده خاص قابل شناسایی باشد). برای درک بهتر این موضوع مثال ساده زیر را تصور کنید:

فرض کنید شما می خواهید پیام مهم را به شخصی ارسال کنید و این پیام باید در همان قالب به دست آن شخص برسد. خب شما چگونه این کار را انجام می دهید؟ یک روش این است که چندین بار آن پیام را ارسال کنید تا مطمئن شوید که محتوایات آن دست کاری نشده اند. اما اگر محتوای پیام خیلی طولانی باشد، چه؟ تأیید صحت هر حرف با انجام این کار، غیرعملی و کاملاً خسته کننده است. در این زمان است که “هشینگ” نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. با استفاده از یک الگوریتم هشینگ، داده ها در اندازه ای ثابت فشرده می شوند. مثلاً اگر جمله “کلاغ ها طول عمر بلندی دارند” را توسط الگوریتم به هش تبدیل کنیم، به ۶e04f289 خواهیم رسید. این مقدار به عنوان hash شناخته می شود. زمانی که می خواهید فایل ها و یا داده ها را شناسایی و باهم مقایسه کنید، هش ها نقش کلیدی را ایفا می کنند. برای رایانه ها نیز مقایسه داده ها به صورت مقادیر هش، بسیار ساده تر از شکل اصلیشان است.

چه کسانی از هشینگ استفاده می کنند؟

هش چیست؟

به طور روزانه، اکثر کاربران در خصوص گذرواژه های خود از فرآیند هشینگ استفاده می کنند. به عنوان مثال، زمانی که می خواهید یک آدرس ایمیل و رمز عبور برای خود ایجاد کنید، سایت ارائه دهنده ایمیل احتمالاً گذرواژه شمارا به همان صورت ذخیره نمی کند. در عوض رمز عبور شمارا از طریق یک الگوریتم هشینگ اجرا می کند و سپس هش رمز عبور شمارا ذخیره می کند. هر بار که می خواهید به ایمیلتان وارد شوید، آن سایت رمز عبوری که وارد می کنید را به هش تبدیل می کند و آن را با هشی که ذخیره کرده است مقایسه می کند و تنها در صورتی که این دو هش باهم تطابق داشته باشند، شما مجاز به دسترسی به ایمیلتان هستید.

هشینگ در ارزهای دیجیتال

هش چیست؟

در بلاک چین بیت کوین، فرآیند “ماینینگ” اساساً با اجرای یکسری توابع هشینگ SHA-256 انجام می شود. امروزه در بلاک چین ارزهای دیجیتال، از فرآیند هشینگ برای نوشتن تراکنش های جدید، زمان گذاری آن ها و درنهایت افزودن آن ها به بلاک قبلی استفاده می شود. هنگامی که یک بلاک از تراکنش ها به بلاک چین اضافه و میان اپراتور نودهای مختلف اجماع حاصل می شود، از آن پس معکوس کردن فرآیند معامله به دلیل ماهیت یک طرفه بودن هشینگ تقریباً غیرممکن خواهد شد. بنابراین هشینگ برای حفظ یکپارچگی بلاک چین بسیار حیاتی است.

تفاوت هشینگ و رمزنگاری چیست؟

هش چیست؟

هشینگ برای تائید صحت محتوا و رمزنگاری برای حفظ امنیت و محرمانگی داده ها مورداستفاده قرار می گیرد. در فرآیند رمزنگاری، برای دستیابی به متن اصلی و عادی به کلید خصوصی نیاز است.به طور کلی، رمزگذاری یک عملکرد دوطرفه است که شامل رمزگذاری و رمزگشایی است، در حالی که هشینگ یک تابع یک طرفه است که یک متن ساده را به هش هایی منحصر به فرد تبدیل می کند و این فرآیند غیرقابل برگشت خواهد بود. فرآیندهای هشینگ و رمزگذاری باهم متفاوت هستند اما شباهت هایی نیز دارند؛ هردوی آن ها در کنترل داده ها، پیام ها و اطلاعات در سیستم های محاسباتی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند و هر دو داده ها را به فرم دیگری تبدیل می کنند و یا تغییر می دهند.

فرآیند هشینگ چگونه کار می کند؟

هش چیست؟

در ارز دیجیتال بیت کوین، تراکنش ها به عنوان ورودی دریافت می شوند و از طریق الگوریتم هشینگ (که بیت کوین از الگوریتم SHA-256 استفاده می کند) به یک خروجی با طولی ثابت تبدیل می شوند. برای درک بهتر این موضوع، ما در مثال مان از همان الگوریتم SHA-256 استفاده می کنیم:

هش چیست؟

همان طور که مشاهده می کنید، در خصوص الگوریتم SHA-256، مهم نیست ورودی شما به چه اندازه بزرگ و یا کوچک باشد، خروجی درنهایت همیشه دارای طول ثابت ۲۵۶ بیت خواهد بود. این مسئله زمانی مهم است که شما با تعداد زیادی از داده ها و تراکنش ها سروکار دارید. بنابراین اساساً، به جای به یادآوردن داده های ورودی که می توانند بسیار هم زیاد باشند، می توانید فقط مقدار هش را به خاطر بسپارید و آن را پیگیری کنید. پیش از اینکه بیشتر در این خصوص توضیح دهیم، بهتر است ابتدا به ویژگی های توابع هشینگ و نحوه پیاده سازی آن ها در بلاک چین بپردازیم.

توابع رمزنگاری شده

هش چیست؟

تابع رمزنگاری شده، یک طبقه ویژه از توابع هش است که دارای ویژگی های مختلف و مناسبی برای فضای رمزنگاری است. برای تأمین امنیت این گونه فضاها، یک تابع رمزنگاری شده باید دارای ویژگی های خاصی باشد. در ادامه ما به چند مورد از مهم ترین آن ها می پردازیم:

  • ویژگی شماره ۱: قطعیت

این یعنی اینکه مهم نیست چند بار از طریق یک تابع هش، یک ورودی خاص را به هش تبدیل کنید، چراکه همیشه نتیجه یکسانی را خواهید گرفت. این مسئله بسیار مهم است، چراکه اگر هر بار هش مختلفی را دریافت کنید، پی گیری مسیر ورودی آن غیرممکن خواهد بود.

  • ویژگی شماره ۲: محاسبات سریع

تابع هش باید قادر باشد تا هش ورودی را به سرعت بازگرداند. اگر این روند به اندازه کافی سریع انجام نشود، سیستم کارآمد نخواهد بود.

  • ویژگی شماره ۳: غیرعملی بودن تبدیل هش بدست آمده به ورودی

این ویژگی بیان می کند که، با در اختیار داشتن هش خروجی تعیین میزان ورودی غیرعملی است. به استفاده از کلمه “غیرعملی” به جای کلمه “غیرممکن” توجه کنید؛ چراکه تعیین ورودی اصلی از مقدار هش آن، غیرممکن هم نیست. اجازه دهید این را مثالی توضیح دهیم:

فرض کنید شما تاسی را می چرخانید و خروجی آن هش عددی است که تاس نشان می دهد. اکنون چگونه می توانید تعیین کنید که عدد اصلی چه بوده است؟ تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که هش تمام اعداد ۱ تا ۶ را پیدا کنید و آن ها را باهم مقایسه کنید. از آنجایی که توابع هش دارای قطعیت هستند، هش یک ورودی خاص همیشه ثابت خواهد بود. بنابراین شما می توانید به سادگی مقادیر هش ها را باهم مقایسه و ورودی اصلی را پیدا کنید. اما این کار تنها زمانی مناسب است که تعداد داده ها بسیار کم باشند و زمانی که شما با حجم زیادی از داده سروکار دارید، پیدا کردن جواب بسیار زمانبر و طاقت فرسا خواهد بود.

  • ویژگی شماره ۴: تغییرات کوچک در ورودی، هش خروجی را تغییر می دهد

حتی اگر تغییر کوچکی در ورودی خود ایجاد کنید، تغییراتی که در هش بوجود می آیند بسیار چشمگیر خواهند بود. اجازه دهید این مثال را با استفاده از الگوریتم SHA-256 آزمایش کنیم:

همان طور که در تصویر مشاهده می کنید، حتی اگر شما فقط حرف اول ورودی را تغییر دهید، می بینید که این تغییر چقدر بر هش خروجی تأثیر گذاشته است. این یک ویژگی بسیار مهم است چراکه منجر به یکی از بزرگ ترین خصوصیات بلاک چین یعنی همان “تغییرناپذیری اش” می شود.

  • ویژگی شماره ۵: مقادیر هش هرگز باهم برابر نخواهند بود

با توجه به دو ورودی مختلف A و B، غیرعملی است که مقادیر هش A با هش B برابر باشد. این یعنی اینکه برای بیشتر قسمت ها، هر ورودی هش منحصر به فرد خود را دارد. (مجدداً یادآوری می کنیم که “غیرعملی” به معنای “غیرممکن” نیست، چراکه در واقعیت افرادی هستند که این کار را انجام می دهند).

  • ویژگی شماره ۶: بدون توجه به ورودی، خروجی همیشه به یک اندازه خواهد بود

اگر شما یک کلمه واحد را تبدیل به هش کنید، خروجی به یک اندازه معین خواهد بود (در خصوص تابع SHA-256، اندازه آن ۲۵۶ بیت خواهد بود). اگر هم یک کتاب را تبدیل به هش کنید، بازهم خروجی به همان اندازه ۲۵۶ بیت خواهد بود. این یکی دیگر از ویژگی های مهمی است که می تواند باعث صرفه جویی در زمان محاسبات شود. یکی از بهترین مثال ها در این خصوص، استفاده از هش به عنوان یک کلید در نقشه داده هاست. نقشه داده، یک ساختار ساده است که در علم کامپیوتر برای ذخیره سازی داده ها استفاده می شود.

هش

هنگامی که برنامه ای داده ها را در یک نقشه ذخیره می کند، یک کلید و یک مقدار خاص به آن نقشه اختصاص می دهد. هنگامی که برنامه می خواهد به آن مقدار دسترسی پیدا کند، می تواند کلید مناسب را به نقشه ارائه بدهد و مقدار مربوطه را دریافت کند. نقشه های داده بسیار مفیدند چراکه می توانند داده ها را فوراً پیدا کنند. در نقشه، از این کلید به عنوان آدرسی استفاده می شود که کامپیوترها می توانند بلافاصله داده هدف را جستجو کنند (به جای اینکه ساعت ها زمان صرف جستجو در میلیون ها بایگانی کنند). از آنجایی که کلیدها مانند آدرس هستند، نمی توانند خیلی بزرگ باشند. اگر ما بخواهیم کتابی را در یک نقشه داده ذخیره کنیم، می توانیم محتوای کتاب را به هش تبدیل کنیم و از آن به عنوان کلید استفاده کنیم.

هش ریت (Hash Rate) یا نرخ آ چیست؟

هش چیست؟

به زبان ساده، Hash Rate به معنای این است که چه تعداد عملیات هشینگ در فرآیند ماینینگ بیت کوین در حال انجام است. درواقع، هش ریت سرعت عملکرد دستگاه ماینینگ را نشان می دهد. در هنگام استخراج، هرچه میزان هش ریت بالاتر باشد بهتر است چراکه این، فرصت یافتن بلاک بعدی و دریافت پاداش را افزایش می دهد.

واحد هش ریت چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟

هش چیست؟

هش ریت بر مبنای ثانیه اندازه گیری می شود (h/s).

درجه بندی هش ریت:

  • ۱ KH/s برابر با ۱،۰۰۰ (هزار) هش در ثانیه است.
  • ۱ MH/s برابر با ۱،۰۰۰،۰۰۰ (یک میلیون) هش در ثانیه است.
  • ۱ GH/s برابر با ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ (۱ میلیارد) هش در ثانیه است.
  • ۱ TH/s برابر با ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ (۱ تریلیون) هش در ثانیه است.

تبدیل های رایج هش ریت:

  • ۱ MH/s = 1,000 kH/s
  • ۱ GH/s = 1,000 MH/s = 1,000,000 kH/s
  • ۱ TH/s = 1,000 GH/s = 1,000,000 MH/s = 1,000,000,000 kH/s
ادامه مطلب
بلاک چین
بلاک چین چیست و از چه...

احتمالاً تاکنون اسمِ بلاک چین (Blockchain) به گوشتان خورده است. این تکنولوژی همانند یک دفترِ کل، تمامِ تراکنش های بیت کوین را درونِ خود ذخیره می کند. درواقع اساسِ بیت کوین بر پایۀ این تکنولوژی بنا شده است. در این مقاله با زبانی ساده و غیرفنی فناوری بلاک چین را توضیح خواهیم داد.

اصلاً چرا بیت کوین به وجود آمد؟

دوستِ شما علی دراثنای سفر با شما تماس می گیرد و درخواست پول می کند.

بلاک چین

برای سادگی بحث فرض کنید کارتِ بانکی و کامپیوتر وجود ندارد و کارها همگی توسط انسان انجام می شود. به بانک مراجعه می کنید و درخواست می کنید ۱۰۰۰ دلار به حساب علی منتقل شود. مسئولِ باجه به دفترش نگاه می کند تا موجودی حسابِ شما را چک کند. بله موجودی به اندازۀ کافی دارید و عمل انتقالِ پول با موفقیت انجام می شود. مسئول باجه تراکنش را در دفترِ خود ثبت می کند.

بلاک چین

به علی زنگ می زنید و واریزِ پول را خبر می دهید تا هر وقت خواست به بانک مراجعه و پول را برداشت کند.

بلاک چین

اینجا شما و علی به بانک به عنوان یک واسطِ مطمئن اعتماد می کنید و بر اساسِ این اعتماد مدیریت پول هایتان را به بانک واگذار می کنید. اینجا هیچ جابه جایی فیزیکی پول در کار نیست. تمامِ چیزی که لازم است دفترِ موجودی است که کنترلِ آن بر عهدۀ بانک است؛ و این دقیقاً مشکل سیستم های بانکی است. برای برقراری اعتماد بین دو نفر به یک نفر سوم وابسته می شویم. سال هاست که این سیستمِ مالی در بانک ها وجود داشته و دارد!

ممکن است بپرسید مشکل کجاست؟

اگر هرج و مرج به وجود آید، اوضاع اقتصاد خراب شود، بانک ها در معرض ورشکستگی قرار گیرند و جنگ و شرایط فوق العاده به وجود آید آیا بازهم می توان به پابرجا بودن نظام های بانکی امید داشت؟ آیا چنین بلبشویی زمینه را برای سوءاستفادۀ افراد سودجو فراهم نمی کند؟ آیا شخصِ ثالثی که به او اعتماد داشتید در شرایط بحرانی نیز قابلِ اعتماد هست؟ چه می شود اگر دفتر موجودیِ حساب ها در آتش بسوزد؟ یا هنگام انتقال پول رقمِ اشتباهی در دفتر ثبت شود. یا اصلاً از روی عمد اختلالاتی در این سیستم به وجود آید. داستان بلوکه شدن پول در برخی از موسسات مالی یک نمونه از همین بلبشوها است که چه بسا خودِ شما هم قربانیِ آن باشید.

آیا سیستمی وجود دارد که بدون واسطه بتوان پول منتقل کرد؟

سوالِ خوبی است ولی سوالِ بهتر این است که منظور از انتقالِ پول چیست؟ آیا صرفاً ثبتِ تراکنش ها در یک دفترِ مالی است؟ چرا خودمان این کار را انجام ندهیم؟ بلاک چین در پاسخ به همین سوال خلق شد. در این روش دفترِ کل توسطِ خودِ کاربرانی که از سیستم استفاده می کنند کنترل می شود. اینجا به جای یک نفر کلِ اعضای شبکه به دفتر دسترسی دارند. حساب و کتاب ها برای همه به صورت شفاف وجود دارد؛ اما چگونه این کار صورت می گیرید؟ ملزومات چنین سیستمی وجودِ افرادِ بیشتری چون شما و دوستتان علی است که نمی خواهند به بانک و سایر سیستم های واسط وابسته باشند. چند نفر کافی است؟ حداقل سه نفر. فرض کنید ۱۰ نفر پیدا شده اند که نمی خواهند به هیچ نهادی وابسته باشند. این افراد بعد از توافقات اولیه به موجودی حساب و جزئیات تراکنش های یکدیگر دسترسی دارند بدون اینکه شناختی از هویت هم داشته باشند.

بلاک چین

هر یک از این افراد در شروعِ کار یک پوشۀ خالی دارند. بعدها جزئیاتِ تراکنش ها در یک برگۀ کاغذ به این فولدر اضافه می شود. (برای سادگیِ بحث به جای بلوک از برگۀ کاغذ استفاده کرده ایم). تمامِ افراد با یک قلم و کاغذ آمادۀ ثبتِ تراکنش ها هستند. فرض کنید شمارۀ ۲ می خواهد ۱۰ دلار به شمارۀ ۹ منتقل کند. او درخواستش را با صدای بلند به بقیۀ نفرات اعلام می کند. من می خواهم ۱۰ دلار به حساب شمارۀ ۹ منتقل کنم. لطفاً همه این تراکنش را در دفتر خود ثبت کنید.

بلاک چین

تمامِ اعضا، موجودی شمارۀ ۲ (فرستندۀ پول) را بررسی می کنند اگر کافی بود تراکنش را در برگۀ خود ثبت می کنند. اکنون تراکنش با موفقیت انجام شده است.

بلاک چین

با گذشتِ زمان افرادِ بیشتری مایل به انتقال پول هستند. هرکسی که می خواهد پول منتقل کند درخواستش را با صدایِ بلند به بقیۀ اعلام می کند تا در برگۀ خود ثبت کنند. این کار آن قدر ادامه پیدا می کند تا ظرفیتِ برگه پر شود. فرض کنید هر برگه ظرفیتِ ثبت ۱۰ تراکنش را دارد. با ثبتِ دهمین تراکنش ظرفیتِ آن پر می شود و دیگر جایی برای ثبتِ تراکنش های بیشتر وجود ندارد.

بلاک چین

در این حالت لازم است تا برگ دیگری به پوشه اضافه شود و ثبت تراکنش ها از سر گرفته شود. اما تکلیفِ برگۀ قبلی که ظرفیتش پرشده چه می شود؟

قبل از بایگانی برگه لازم است آن را با کدی موردِ پذیرشِ همۀ اعضای سیستم مهر و موم کنید. این کار باعث می شود محتویات برگه تغییر نکند یا اگر تغییر کرد از درجۀ اعتبار ساقط شود. به فرایند تولیدِ این کد اصطلاحاً ماینینگ (mining) گفته می شود که اینجا برای سادگیِ بیشتر از واژۀ «مهر و موم کردن» استفاده می کنیم. خب ببینیم صفحه چطور مهر و موم می شود؟

ماشینِ جادویی

یک ماشین با دیوارهای ضخیم تجسم کنید. شما از مکانیزم داخلیِ این ماشین اطلاعی ندارید. فقط می توانید به ورودی به آن بدهید و یک خروجی تحویل بگیرید. جعبه ای از سمتِ چپ وارد دستگاه می کنید و از سمتِ راست جعبۀ متفاوتی تحویل می گیرید. اسمِ این ماشین در اصطلاحِ برنامه نویسی Hash Function یا تابعِ هش است. چون نمی خواهیم فنی صحبت کنیم از همان واژۀ «ماشینِ جادویی» استفاده می کنیم.

بلاک چین

فرض کنید شما عددِ ۴ را از سمتِ چپ وارد ماشین می کنید. در سمتِ راست چیز کاملاً متفاوتی مثلاً dcbea دریافت خواهید کرد. اینکه ماشین چگونه این خروجی را تولید می کند معلوم نیست. این یک فرایندِ یک طرفه است؛ یعنی صرفاً از روی خروجیِ dcbea نمی توان متوجه شد که ورودیِ آنچه بوده است. ولی این را می دانید که هر وقت عددِ ۴ را به ماشین بدهید همین خروجیِ یکسان را دریافت می کنید.

بلاک چین

hash(4) == dcbea

بیایید یک عددِ دیگر به ورودی بدهیم. مثلاً ۲۶

بلاک چین

این بار رشتۀ جدیدِ ۹۴c8e را دریافت می کنیم.

یک سوال: چه عددی از سمتِ چپ واردِ ماشین کنم تا در سمتِ راست رشته ای با سه کاراکتر صفر در ابتدای آن دریافت کنم؛ مثلاً ۰۰۰ab, 00098, 000fa و … .

بلاک چین

مگر نگفتیم ماشین یک طرفه است؟ پس چطور می شود به این سوال پاسخ داد؟ یک راه هست و آن این است که اعدادِ مختلف را به ورودی بدهیم تا به خروجیِ موردنظر (عددی با سه صفر در ابتدایِ آن) برسیم. این همان کاری است که ماینرها انجام می دهند. بله ماینرها برای این کار جایزه (پول) می گیرند. جلوتر توضیح می دهیم.

بلاک چین

بالاخره با تلاشِ و آزمون خطای فراوان بالاخره مقدارِ مناسبی برای ورودی پیدا خواهیم کرد.

بلاک چین

قطعاً این کار دشوار و زمان بر است. ولی بررسی صحت و سقمِ این ادعا که عدد ۷۲۵۳۳ خروجی ۰۰۰ca را تولید می کند کارِ ساده ای است. درواقع مهم ترین ویژگی ماشین جادویی این است که با داشتنِ یک خروجی به سختی می توان ورودیِ متناظر را تشخیص داد ولی با داشتنِ ورودی و خروجی به راحتی می توان تأیید کرد که آیا ورودی به خروجی تبدیل می شود یا نه.

این ماشین چگونه برگۀ تراکنش ها را مهروموم می کند؟

برگۀ تراکنش را یک جعبۀ سیاه حاویِ عدد ۲۰۸۹۳ در نظر بگیرید. حالا از خودتان بپرسید «با اضافه کردن چه عددی به درون این جعبه می توانم مقداری را در خروجی تولید کنم که در ابتدایش سه رقمِ صفر وجود داشته باشد.» اینکه مدام در مثال ها از «سه صفر» صحبت می کنیم برای درکِ آسان تر تابعِ هَش است وگرنه فرایند هشینگ در بیت کوین بسیار پیچیده تر از این حرف هاست.

بلاک چین

اینجا نیز دقیقاً همان سناریوی قبلی را داریم. باید این قدر عددهای مختلف به جای علامت سوال قرار دهیم تا نهایتاً به خروجیِ موردنظر برسیم. خلاصه بعد از هزاران بار تلاش به عددِ ۲۱۱۹۱ خواهیم رسید که خروجیِ موردنظر ما را تولید می کند. این عدد به علاوۀ عدد ۲۰۸۹۳ وقتی به ماشین داده می شود خروجی ای تولید می کند که در ابتدای آن سه رقمِ صفر وجود دارد؛ همان چیزی که دنبالش بودیم.

بلاک چین

با این حساب، عدد ۲۱۱۹۱ برای مهر کردن ۲۰۸۹۳ به کار می رود. برای مهر و موم کردن برگه تراکنش ها، برچسبی با عددِ ۲۱۱۹۱ روی آن می چسبانیم. مادامی که این برچسب روی برگه وجود داشته باشد یعنی مهر و موم شده است.

بلاک چین

عددِ محاسبه شده برای مهر در فرهنگِ بیت کوین ماینینگ اصطلاحاً Proof of Work (اثباتِ کار) گفته می شود. این عدد نشان می دهد که برای محاسبۀ آن تلاشی صورت گرفته است. ما برای سادگیِ بحث از «شمارۀ مهر» استفاده می کنیم. هرکسی بخواهد بداند که محتویات برگه تغییر کرده یا نه کافی است محتویاتِ برگه به علاوۀ شمارۀ مهر را به ماشین بدهد و خروجی را بررسی کند. اگر کلمه ای با سه صفر در ابتدا ظاهر شد یعنی محتویات برگه دست نخورده است و اگر چیزی خلافِ این بود می توانید برگه را دور بیندازید چون اطلاعاتِ آن دستکاری شده و دیگر اعتباری ندارد. از همین مکانیزم برای مهر کردن تمام برگه ها استفاده می کنیم.

بلاک چین

مثل قبل باید دنبالِ عددی باشیم که با اضافه شدن به تراکنش های صفحه و ارسال به ماشین، خروجی مدنظر ما را تولید کند (کلمه ای با سه صفر در ابتدا). بعد از مهر شدن صفحه اگر کسی بخواهد محتوای آن را تغییر دهد خروجی ماشین تغییر می کند چون شمارۀ مهر به دیگر افرادِ شبکه اجازه می دهد سلامتِ برگه را امتحان کنند. حالا که با فرایند مهر کردن آشنا شدید سراغ ادامۀ بحثمان برویم. به محض پایان یافتنِ ظرفیتِ برگه، همۀ اعضا شروع می کنند به محاسبۀ شمارۀ مهر. هرکسی توانست شمارۀ مهر را زودتر کشف کند آن را به بقیه اعلام می کند.

بلاک چین

دیگر اعضای شبکه صحتِ مهر را تأیید می کنند. اگر درست بود با آن شماره برگه را مهر و در پوشۀ خود قرار می دهند. ولی چه می شود اگر یکی از اعضای شبکه مثلاً شماره ۷ شمارۀ اشتباهی را تولید کند که به تأیید بقیۀ اعضای سیستم نرسد؟ چنین حالتی محتمل است.

  • ممکن است تراکنش هایی که در شبکه اعلام شده را اشتباه شنیده باشد؛
  • ممکن است تراکنش را اشتباه در برگۀ خود ثبت کرده باشد؛
  • یا ممکن است عمداً برای تقلب تراکنشی را اشتباه ثبت کرده باشد.

خلاصه به هر دلیلی باشد آن برگه دیگر اعتبار ندارد و شمارۀ ۷ هیچ راهی جز دور انداختن آن و برداشتن یک نسخۀ کپی از سایر اعضای شبکه ندارد. این شخص تا زمانی که آن برگه را در پوشۀ خود قرار ندهد قادر به ثبت تراکنش های بیشتر نخواهد بود و درواقع دیگر عضوی از شبکه نیست.

یک سوال: چه دلیلی وجود دارد که اعضای شبکه برای محاسبۀ شمارۀ مهر، زمان و منابع مصرف کنند؟ چرا منتظر نمی مانند یک نفر دیگر محاسبه را انجام داده و به آن ها اعلام کند؟

سوالِ خوبی است. هر عضوی از شبکۀ بلاک چین به خاطرِ عضویت و گسترشِ این شبکه می تواند شانس خود را برای برنده شده مقداری پول امتحان کند؛ اما چطور؟ اولین کسی که شمارۀ مهر را کشف کند مقداری پول از طرفِ سیستم دریافت می کند. این جایزه به عنوان یک مشوق است؛ چون بالاخره فردی که عدد را استخراج کرده منابعِ سیستم و برق مصرف کرده است. این اساسِ وجودِ بیت کوین است؛ یعنی سیستمی که به خاطرِ عضویت و فعالیتِ در آن به شما پاداش می دهد. این پاداش مشوقی برای رشدِ شبکه و ارتقای ارزش بیت کوین است. هر چه افراد بیشتری از بیت کوین استفاده کنند ارزشِ بیت کوین بالاتر می رود و انگیزه برای پول در آوردن از آن بیشتر خواهد شد. وقتی دیگران درآمد ماینرها را می بینند مشتاق عضویت در شبکه می شوند و این دوباره باعث رونق سیستم خواهد شد.

این چرخه همین طور ادامه پیدا می کند…بعد از محاسبۀ شمارۀ مهر و بایگانی صفحه، همۀ اعضای شبکه با یک برگۀ سفید شروع به ثبتِ تراکنش ها می کنند؛ و دوباره نوبتِ بعد هرکسی فرصت دارد شانسش را برای جایزۀ بعدی امتحان کند. هر چه توانِ پردازش سیستم بالاتر باشد یافتنِ پاسخ در مدت زمان کمتری میسر است و این شانسِ موفقیت شما را افزایش می دهد. به همین خاطر قدرتِ تجهیزات بیت کوین ماینینگ حرفِ اول را می زند. قطعاً شخصی که از یک سوپرکامپیوتر برای استخراج بیت کوین استفاده می کند از شما که با یک سیستمِ معمولی این کار را انجام می دهید شانسِ موفقیتِ بیشتری دارد.

به لحاظ فنی صفحه بلوکی از تراکنش ها و فولدر زنجیره ای از صفحات (بلوک ها) است. این یعنی زنجیرۀ بلوک ها؛ یعنی بلاک چین (Blockchain). البته هنوز یک چیزی این وسط مبهم است. فرض کنید داخلِ فولدر ۵ صفحۀ مهره شده داریم. چه می شود اگر صفحۀ دوم را به نفعِ خودم ویرایش کنم؟ احتمالاً پاسختان این است که دیگر اعضای شبکه با شمارۀ مهری که در اختیار دارند می توانند به دستکاری شده صفحه پی ببرند. حرفتان درست ولی اگر شمارۀ جدیدی نیز برای مهر کردن صفحه پیدا کردم و آن صفحه را با آن شماره مهر زدم چه؟ برای جلوگیری از تغییرِ بلوک ها (صفحات) مکانیزم بهتری لازم است که در ادامه توضیح خواهیم دادم.

چگونه از بلوک ها محافظت می شود؟

پیش تر گفتیم دو جعبه داریم که یکی حاویِ عددِ ۲۰۸۹۳ و دیگری خالی است که باید شما محاسبه کنید. در حالتِ واقعی برای محاسبۀ شمارۀ مهر، سه جعبه نیاز است؛ دوتایشان پر و یکی خالی که باید شما محاسبه کنید. وقتی محتویات این سه جعبه به ماشین وارد می شود خروجی مورد انتظار تولید خواهد شد. محتویات یکی از جعبه که حاویِ تراکنش های صورت گرفته است. جعبۀ دومی حاوی شمارۀ مهر است و در اینجا جعبۀ سومی تعریف شده که حاوی خروجی ماشین برای صفحۀ قبلی است؛ یعنی کدِ هشِ بلوکِ قبلی.

بلاک چین

با این ترفند هر صفحه ای به صفحۀ قبلی خود وابسته می شود؛ بنابراین اگر کسی بخواهد صفحه ای را تغییر دهد باید محتویات و شمارۀ مهرِ بقیۀ صفحاتی که بعدازآن می آید را نیز تغییر دهد تا سازگاری همۀ صفحات حفظ شود و آب از آب تکان نخورد. دقیقاً مثل دومینو؛ اگر یکی از قطعات را عقب تر ببرید باید تمام قطعاتی که بعدازآن می آید را نیز عقب تر برانید تا بازی به هم نخورد. در مثالِ ما اگر یکی از ۱۰ نفر بخواهد صفحه ای را تغییر دهد باید تمامِ صفحات بعدی را تغییر دهد و برای هرکدام شمارۀ مهرِ جدیدی طراحی کند. این کار گرچه برای شبکه ای با ۱۰ نفر عضو چندان سخت نیست ولی برای شبکۀ عظیمِ بیت کوین با میلیون ها کاربر و بلوکِ زنجیر شده تقریباً غیرممکن است. فقط در یک صورت بیت کوین ناامن خواهد شد؛ زمانی که بیش از نصفِ کاربرانش ناتو از آب درآیند؛ یعنی مثلاً به جای ۱ نفر ۶ نفر از ۱۰ نفر اختلال گر شوند. این را اصطلاحاً مشکل ۵۱% می گویند. ولی معمولاً چنین اتفاقی نمی افتد. ویکی پدیا بر مبنای اعتماد ساخته شده و به موفقیت هم رسید. بلاک چین نیز بر همین اساس ساخته شده و تا امروز به درستی در حالِ فعالیت است.

 

اگر پیگیر اخبار ارزهای دیجیتال باشید، حتما نام «فناوری بلاک چین» به گوشتان خورده است. در واقع، این تکنولوژی، یک سیستم ثبت گزارشات و اطلاعات است که به صورت همزمان، داده هایی در آن ثبت و اصلاح می شوند. پیچیدگی این فناوری آن را به گزینه ای غیر قابل نفوذ و با امنیت بالا تبدیل کرده است. در این قسمت از خانه سرمایه، سفری کوتاه اما پرماجرا به قلب بلاک چین خواهیم داشت. با ما همراه باشید.

چرا امکان هک یا خرابکاری در فناوری بلاک چین وجود ندارد؟

اجازه بدهید این موضوع را در قالب یک مثال برایتان روشن کنیم. تصور کنید دو نفر می خواهند از طریق اینترنت با هم تراکنش انجام دهند.

فناوری بلاک چین

هر کدام از آن ها یک کلید خصوصی و یک کلید عمومی در اختیار دارند.

فناوری بلاک چین

هدف اصلی این کلیدها ایجاد یک مرجع هویت دیجیتالی ایمن است که بر اساس ترکیبی از کلیدهای رمزنگاری شده ی عمومی و خصوصی ایجاد می شود. این هویت مطمئن، بخش اصلی تکنولوژی بلاک چین را تشکیل می دهد. کلیدهای عمومی و خصوصی – هر دو با هم – یک امضای دیجیتالی را فراهم می کنند که ابزاری مفید برای صدور و کنترل مالکیت به حساب می آیند.

فناوری بلاک چین

تعیین هویت خوب است اما کافی نیست

کنترل مالکیت برای ایمن سازی روابط دیجیتالی، گزینه ای خوب به شمار می رود اما هرگز کافی نیست. با وجود آنکه کنترل ها مسئله اهراز هویت را حل کرده اند اما هنوز هم نیاز به ابزاری برای تایید تراکنش ها و مجوزها احساس می شد. در «Blockchain» این کار با یک «شبکه توزیع شده» آغاز می شود.

شبکه توزیع شده چیست و چگونه کار می کند؟

اجازه بدهید با یک مثال، شبکه توزیع شده را بهتر توضیح دهیم. تصور کنید که شما یک کلکسیون دارید و فکر می کنید یکی از اشیای گران بهایتان گم شده است. به همین دلیل به سراغ دوربین های مدار بسته می روید تا سر از کار ماجرا در بیاورید. پس از مشاهده ماجراهایی که توسط این دوربین ها ثبت شده اند شما مطمئن می شوید که آن چیز گران بها واقعا ناپدیده گشته است.

حالا شما برای اثبات ادعای خود شواهدی بصری دارید. بخش عمده ارزش فناوری بلاک چین بیت کوین، شبکه بزرگ آن است. در این شبکه، «اعتبارسنج ها» (validators) از تایید ریاضی همانند دوربین ها استفاده می کنند و بر سر اینکه همگی شاهد یک رخداد بوده اند به توافق می رسند. نکته مهم آن است که اندازه شبکه در ایمن ساختن آن نقش بسیار مهمی دارد.

سیستم ثبت اطلاعات در بلاک چین چگونه کار می کند؟

زمانی که کلیدهای رمزنگاری شده با این شبکه ترکیب می شوند، شکل بسیار مفیدی از تعاملات دیجیتال پدیدار می شود. فناوری «Blockchain» به فرد A اجازه می دهد تا از کلید خصوصی خود برای ضمیمه کردن اطلاعات مربوط به تراکنش – مثلا در مورد بیت کوین، مبلغی از این کریپتوکارنسی ارسال می شود – با کلید عمومی شخص B استفاده کند.

این اطلاعات با هم بخشی از یک «بلاک» را تشکیل می دهند. هر بلاک شامل یک «امضای دیجیتالی»، «زمان سنج» و اطلاعات مربوط است. در گام بعدی این بلاک بین تمام اعضای شبکه (گره ها یا نودها) پخش می شود.

فناوری بلاک چین

اما چرا میلیون ها کامپیوتر مجهز به دوربین، در انتظار ثبت وقایع مربوط به کلکسیون هستند؟ به عبارت دیگر، چطور می توان چنین قدرت محاسباتی را جهت تأمین امنیت شبکه فراهم کرد؟

راه حل این مساله «ماینینگ» یا «استخراج» است. در فرآیند «Blockchain» از منافع شخصی هر فرد برای کمک به نیاز عمومی استفاده می شود. هر فرد، بخش کوچکی از توان محاسباتی خود را ارائه می دهد تا به شبکه خدمتی کند و در نتیجه آن می تواند پاداش بگیرد.

نیم نگاهی به سازوکار فناوری بلاک چین

فناوری بلاک چین

هنگامی که یک بلاک، داده جدیدی را ذخیره می کند، به «Blockchain» اضافه می شود. در واقع، این تکنولوژی از چندین بلاک تشکیل شده است که به هم متصل شده اند. برای اینکه یک بلاک به فناوری بلاک چین اضافه شود، باید چهار اتفاق رخ بدهد:

1- در ابتدا باید معامله ای انجام شود

مثلا شما پس از کلیکی سریع روی گزینه خرید، وارد مرحله بعدی می شوید و با اندکی قضاوت، خرید خود را قطعی می کنید.

2- معامله باید تایید گردد

پس از انجام خرید، باید تراکنش شما تایید شود. همانند دیگر پروسه های ثبت اطلاعات مثل «کمیسیون بورس اوراق بهادار»، «ویکی پدیا» یا «کتابخانه ها» شخصی مسئول بررسی اطلاعات جدید است.

در مورد فناوری بلاک چین، این وظیفه در اختیار شبکه ای از کامپیوترها قرار دارد. در بیشتر موارد، این شبکه ها از هزاران کامپیوتر – در خصوص بیت کوین در حدود ۵ میلیون – در سراسر جهان تشکیل شده اند.

زمانی که شما خرید خود را آنلاین انجام می دهید، شبکه ای از کامپیوترها به دنبال چک کردن این هستند که تراکنش شما به شیوه ای که انتخاب کرده اید اتفاق افتاده است یا خیر. در واقع آن ها جزئیات خرید را – مانند زمان معامله، مقدار مبلغ و شرکت کنندگان – تایید می کنند.

3- باید تراکنش ها در یک بلاک ذخیره شوند

بعد از اینکه تراکنش شما به صورت دقیق تایید شد، رنگ آن سبز می شود. مبلغ معامله تان، امضای دیجیتالی شما و امضای دیجیتالی شرکت آنلاینی که از آن خرید کردید، همگی در یک بلاک ذخیره می شوند و این معامله به صدها یا هزاران معامله همانند آن خواهد پیوست.

4- کد هش ساخته می شود

هر یک از بلاک ها چیزی به نام «هش» دارند. یک هش، رشته ای از کارکترها است که در هر بلاک با یک تابع ریاضی خاص به دست می آید و توسعه دهندگان آن را مشخص می کنند. کوچک ترین تغییر در اطلاعات یک بلاک، هش آن را به طور کلی تغییر می دهد.

زمانی که تمام تراکنش های بلاک تایید شدند، کد شناسایی منحصر به فردی به آن اختصاص داده می شود که همان هش است. در «Blockchain» هش بلاک های بعدی، شامل هش بلاک قبلی هم هستند.

هنگامی که این بلاک جدید به بلاک چین اضافه می شود، برای عموم (و حتی شما) قابل مشاهده خواهد بود. در آن هنگام به اطلاعاتی مثل داده های معامله، زمان، مکان و اینکه چه کسی آن بلاک را به فناوری بلاک چین افزوده است، دسترسی خواهید داشت.

آیا Blockchain یک تکنولوژی خصوصی است؟

فناوری بلاک چین

هر کسی می تواند محتویات بلاک ها را ببیند و کاربران می توانند کامپیوترهای خود را به شبکه بلاک چین متصل کنند. برای انجام این کار، کامپیوتر آن ها یک کپی از بلاک را دریافت می کند و هر زمان که یک بلاک جدید اضافه شد، به طور خودکار به روزرسانی می شود.

مانند سرویس خبری فیس بوک که هر زمان پست جدیدی ارسال می شود، به طور اتوماتیک به روزرسانی را انجام می دهد. هر رایانه در شبکه بلاک چین، برای خود یک کپی از بلاک را دارد؛ یعنی از یک بلاک، هزاران کپی – در خصوص بیت کوین، میلیون ها کپی – پیدا می شود.

اگر چه همه نسخه های بلاک، یکسان هستند؛ اما گسترش این اطلاعات در سراسر شبکه کامپیوترها، دست کاری اطلاعات را دشوارتر می کند. با وجود فناوری بلاک چین، حسابی منفرد و قطعی از رویدادها وجود ندارد که بتوان آن را دست کاری کرد و اگر هکری بخواهد در شبکه دست کاری انجام دهد، باید هر کپی از بلاک را تغییر دهد.

اما اگر نگاهی به بلاک بیت کوین بیندازید متوجه می شوید که شما نمی توانید اطلاعات مربوط به کاربران در حال انجام معاملات را شناسایی کنید. درست است که معاملات روی بلاک ها به طور کامل ناشناس نیستند، اما اطلاعات شخصی در خصوص کاربران به امضای دیجیتالی یا نام کاربری شان محدود می شود.

آیا شبکه بلاک چین، امن است؟

فناوری بلاک چین

تکنولوژی «Blockchain» مسائل مربوط به امنیت و اعتماد را به چندین روش پیش می برد. اول اینکه بلاک های جدید همیشه به صورت خطی و بر اساس تاریخشان ذخیره می شوند؛ یعنی آن ها همیشه به «انتهای» بلاک چین اضافه می شوند.

اگر نگاهی به بلاک بیت کوین بیندازید، خواهید دید که هر بلاک دارای موقعیتی در زنجیره است که «height» نامیده می شود. جالب است بدانید که از فوریه ۲۰۱۹، ارتفاع بلاک ها به ۵۶۲،۰۰۰ رسیده است.

پس از اضافه شدن یک بلاک به انتهای بلاک چین، بازگرداندن و تغییر محتوای بلاک بسیار دشوار می شود. چون هر بلاک، شامل هش خودش و هش بلاک قبل از آن نیز خواهد بود. همان طور که با هم گفتیم، کدهای هش به وسیله تابعی ریاضی ایجاد می شوند که اطلاعات دیجیتالی را به رشته ای از اعداد و حروف تبدیل می کند.

اگر این اطلاعات به هر نحوی ویرایش شوند، کد هش نیز تغییر پیدا می کند. به همین دلیل است که این مساله برای امنیت شبکه بسیار اهمیت دارد. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید هکری تلاش می کند تا تراکنش خریدتان در سایتی آنلاین را تغییر دهد تا مجبور شوید دو بار هزینه خرید خود را پرداخت کنید.

به محض ویرایش مقدار مبلغ معامله تان، هش بلاک تغییر پیدا خواهد کرد. بلاک بعدی در این زنجیره هنوز هش قبلی را در خود دارد و هکرها باید آن بلاک را به منظور پوشاندن کار خود به روزرسانی کنند.

با انجام این کار، هش بلاک تغییر پیدا می کند و همین طور هش های بعدی و بعدی. بنابراین، برای تغییر یک بلاک، هکر باید هر بلاک پس از آن را نیز دربلاک چین تغییر دهد.

محاسبه دوباره همه این هش ها، به قدرت محاسباتی بسیار زیاد و غیر قابل تصوری نیاز دارد. به عبارت دیگر، با افزودن یک بلاک به بلاک چین، ویرایش آن بسیار دشوار و حذف آن غیر ممکن می شود.

شبکه های بلاک چین با هدف ایجاد اعتماد، تعدادی تست را برای کامپیوترهایی که قصد اتصال به شبکه و اضافه شدن زنجیره بلاک دارند اجرا می کنند. این تست ها که «مدل های اجماع» (consensus models) نامیده می شوند باید پیش از مشارکت کاربران در شبکه «Blockchain» اجرا شوند تا کاربران خودشان را به شبکه ثابت کنند.

آیا تکنولوژی می تواند روی کریپتوکارنسی ها تاثیر بگذارد؟

«Blockchain» اساس شکل گیری ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین است. ارزهایی مانند دلار آمریکا تحت نظارت و تایید مرجعی مرکزی که معمولا بانک یا دولت است، قرار دارند. اگر بانک یک کاربر منحل شود یا در کشوری با دولت ناپایدار زندگی کند، ارزش پول آنها در معرض خطر قرار می گیرد.

بیت کوین به دلیل این مشکلات به وجود آمد. با گسترش عملیات ارز دیجیتال بیت کوین در سراسر شبکه کامپیوترها، فناوری بلاک چین به آنها و دیگر کریپتوکارنسی ها این امکان را می دهد تا بدون نیاز به یک مرجع مرکزی فعالیت کنند.

این کار نه تنها ریسک را کاهش می دهد بلکه بسیاری از هزینه های پردازش و تراکنش را حذف می کند. گذشته از این، کشورهایی که ارز ناپایداری دارند می توانند از ارزهای دیجیتال به عنوان ارزی باثبات تر و کاربردی تر استفاده کرده و با شبکه ای گسترده تر از افراد و موسسات هم در داخل و هم در سطح بین المللی فعالیت کنند.

تکنولوژی Blockchain چه مزیت ها و نقطه های ضعفی دارد:

با وجود تمام پیچیدگی های این تکنولوژی، پتانسیل فناوری بلاک چین تقریبا بدون محدودیت است. این فناوری با راه اندازی شکلی غیر متمرکز در نگهداری و ثبت سوابق باعث افزایش امنیت، کاهش هزینه ها و خطای کمتر شده است.

حتی شاید این تکنولوژی، کاربردهایی فراتر از آنچه گفته می شود داشته باشد. با این وجود، ما به سراغ چند مورد از مزیت ها و معایب آشکار این فناوری می رویم:

مزایای فناوری بلاک چین:

  • بهبود دقت و صحت از طریق حذف دخالت های انسانی در فرایند تایید
  • کاهش هزینه ها با حذف تاییدیه شخص ثالث
  • غیر متمرکز بودن آن، دست کاری و مداخله را دشوارتر می کند
  • معامله ها ایمن، خصوصی و کارآمد هستند
  • سازوکار تکنولوژی آن شفاف است

معایب فناوری بلاک چین:

  • ماینینگ بیت کوین بسیار هزینه بر است
  • تعداد تراکنش ها در هر ثانیه اندک هستند
  • از آن در فعالیت های غیرقانونی استفاده شده است
  • قابلیت هک شدن

خلاصه ای از آنچه با هم در فناوری بلاک چین گفتیم:

  • «Blockchain» نوعی سیستم ثبت گزارشات است که اطلاعات مرتبط با معاملات را در خود ذخیره می کند.
  • هر تراکنش، باعث ایجاد یک هش می شود.
  • هش، رشته ای از اعداد و حروف است.
  • معاملات به ترتیبی که اتفاق می افتند وارد شبکه می شوند.
  • هش یک معامله نه تنها به معاملات فعلی بلکه به هش معاملات قبلی نیز بستگی دارد.
  • تغییری کوچک در یک تراکنش، یک هش جدید را ایجاد می کند.
  • بلاک چین در بسیاری از کامپیوترها گسترش می یابد و هرکدام از آن ها یک کپی از بلاک را در اختیار دارند.
  • به این کامپیوترها، «نود» گفته می شود.
  • نودها مسئول بررسی و اطمینان از عملکرد درست هش ها هستند.
  • اگر یک تراکنش توسط اکثریت نودها تایید شود آنگاه وارد یک بلاک می شود.
  • هر بلاک به بلاک قبلی خود نیز اشاره دارد و همگی باهم فناوری بلاک چین را تشکیل می دهند.
  • بلاک ها هر ۱۰ دقیقه یک بار به روزرسانی می شود.

نظر شما چیست؟

در مورد میزان امنیت بلاک چین چه نظری دارید؟ به نظرتان این فناوری تا چه زمانی می تواند پاسخگوی نیازهای معامله گران ارزهای دیجیتال باشد؟

ادامه مطلب