سلام، علی صابریان هستم، امروز می خواهم در مورد این صحبت کنم که ما در معاملاتمون در بازار بورس اجازه داریم چند تا ضرر داشته باشیم؟ چند درصد معاملاتمون به ضرر منتهی بشه؟ مثلا اگر ده تا معامله انجام میدهیم یه تریدر خوب شش تا معامله اش به ضرر میرسه؟ پنج تا؟ چهارتا؟ دوتا؟ یا هیچی؟ این را باید با یک برسی ساده با یه استراتژی که ما در دوره نخبگان بورس با بچه ها  یکی از استراتژی که معرفی می کنیم:

جلسه قبل روز گذشته شروع کردیم روی یک سهمی توی سی ماه اخیر، برسی کردیم اینکه طبق استراتژی ما روی این سهم معامله کردیم و سودها و ضرر ها رو محاسبه کردیم و توی یک فایل اکسل وارد کردیم و به یک نتایج بسیار جالبی رسیدیم. توی این سی ماه که می شود دو و نیم سال روی یک سهمی (سهمی و ساخت) طبق یک استراژی که یکی از استراتژی هایی که کار می کردیم با دوستان دوره نخبگان دوره بورس رسیدیم به یازده معامله، طی این دو و نیم سال (سی ماه) و در نهایت برایند این معاملات چیزی حدود سیصد درصد سود شد، روی سهم و ساخت در مدت سی ماه که ما سعی کردیم که سی ماهی در نظر بگیریم که تقریبا نصف این مدت روند سهم سعودی بوده و نصف روند نزولی بوده، و این استراتژی در یک بازه که نه ما دست بالا دیدیم، که بگوییم دائم سعودی بوده نه این را دست پایین دیدیم که بگوییم بازار نزولی بوده است (بازار متوسط). پس تا اینجا شد سی ماه و یازده تا  معامله و سیصد و یازده درصد سود که کارمزدها را کم کرده ایم که رسیدیم به عدد سیصد و یازده درصد سود. اما نکته جالب این استراتژی و حالا استراتژی مشابهی که مطرح می شود، از همان توی بازار بورس استفاده میکنیم، چه شخص شما چه هر فردی که تازه توی بازار بورس فعالیت می کند یا خیلی مدت است که فعالیت می کند.

توی این معاملات ما فقط پنج معامله موفق داشتیم! از یازده معامله و شش معامله زیان ده داشتیم که با ضرر از معامله خارج شده بودیم. پس سیصد درصد در بازه سی ماه یعنی ماهی ما حدودا ده درصد سود کردیم که بسیار استراتژی خوبی بوده و روی سهم و ساخت جواب داده است. اما نکته مهم چیست؟ نکته مهم این استراتژی و خروجی این اکسل این بود که ما شش بار یعنی  بیشتر از تعداد دفعات سود ضرر کرده بودیم، توی این استراتژی اما استراتژی نقطه ورود و خروج به ما می داد. نقاط خروج ما و ضررها در این استراتژی حدود شش درصد، هفت درصد، هشت درصد، ده درصد،  ضررها محدود شده بود به این عدد و سودها می رفت روی سی درصد، بیست درصد، هفتاد درصد، چهل درصد  و ویژگی جالب این بود که چنانچه خودم را بگذارم جای سرمایه گذار و می خواستم با این استراتژی معامله کنم چه اتفاقاتی برایم می افتد؟ یک بازه هایی می شود که با این استراتژی چهار یا پنج تا معامله ممکن بوده است که زیاده باشد، اما ناگهان استراتژی جواب می دهد و سود هفتاد درصدی حاصل می شود در مدت خوب. نکته جالب اینکه کسی که در بازار بورس دارد سرمایه گذاری می کند با هر استراتژی که فعالیت می کند، نمی تواند بیش از شصت هفتاد درصد پیش بینی هایش درست باشد.

کتابی در زمینه استراتژی سرمایه گذاری گفته بود، تاپ تریدرهای دنیا شصت درصد معاملاتشون سود ده میشود، چهل درصد زیان ده. یعنی در بهترین حالتی که بهترین سود را داشته باشید، و بیشترین موفقیت را داشته باشید و تریدر فوق العاده حرفه ای باشید، چیزی حدود شصت، هفتاد درصد استراتژی معاملات به شما سود می دهند و حدود سی چهل درصد حداقل شما وارد ضرر خواهید شد!  نکته ای که من اجازه دارم حتی بیش از نصف معاملاتم زیاده شود ولی اجازه ندارم توی هرمعامله بیش از یک درصد مشخصی زیان کنم. توی استراتژی معاملاتی که ما با بچه ها در دوره نخبگان بورس کار میکنیم خیلی تاکید داریم روی کنترل کردن استاپ لاس یا حد ضررها توی سرمایه گذاری و تمام تلاش ما قبل از گرفتن سود اینکه ما یک استاپ لاس خوب انتخاب کنیم توی هر استراتژی که معرفی می کنیم. ویژگی یک استراتژی این بود که مثلا استاپ لاس نزدیک بود به یک ناحیه خرید. پس من اگر بخواهم ساده جمع بندی کنم این که با هر استراتژی که در بازار بورس فعالیت می کنید مهمترین نکته کنترل ریسک سودها و زیان ها است.  و اینکه نسبت به سودها و زیان ها، ریسک ریوارد شما عدد خوبی باشد، یعنی سودها که می کنید در مقابل زیان ها بسیار بزرگتر باشند. در این استراتژی ما سودهای بیست سی، چهل، هفتاد درصدی داشتیم! و ضررهای پنج، شش درصدی تا ده درصدی که کنترل شده بود و  نکته بعدی اینکه ما در مدت سی ماه یازده عمل انجام داده ایم.

یعنی هر سه ماه یک معامله. یعنی فصلی یک معامله خرید و یک معامله فروش داشتیم، و این هم نکته قابل توجهی بود که تعداد معاملات زیاد برای تحلیلگر نکات مثبت خوبی محصوب نمی شود و نمی توان گفت من اگر هر ماه ده تا بیست تا معامله انجام می دهم این نکته مثبتی است اما اینطور نیست! شما باید با یک استراتژی مشخص باید زمان داشته باشید به کارهای دیگر هم برسید و یعنی اینکه من اگر استراتژی مشخص داشته باشم فقط باید استراتژی را در کنار صبری که دارم ترکیب کنم با همدیگر. خیلی ها در بازار بورس ضرر می کنند به این دلیل که صبر ندارند برای اینکه پول شان نقد باشد و تمایل دارند سریع تبدیل کنند به سهام. هر فردی که در بازار فعالیت می کند اگر یک استراتژی معاملاتی مشخص نداشته باشد، نقطه خرید ف نقطه فروش، شیوه خروج از معامله، قطعا زیان خواهد کرد و در بلند مدت ضرر های سنگین خواهند کرد. افرادی که در بازار بورس به تجربه من در این چندین سال و چند هزار دانشجویی که تو مباحث مختلف تدریس کرده ام، تمام دانشجوها چه حضوری، چه غیر حضوری و آن هایی که سود می کنند، تفاوت اینه که کسانی که در بازار ماندگار شدند به شدت کنترل دارند روی حد ضررها و استاپ لاس ها. هر فردی باید در بازار بورس یک استراتژی سرمایه گذاری مخصوص خود داشته باشد و طبق آن استراتژی معامله کند و این ویژگی هایی که باهم مرور کردیم، حد ضرر بسیار کم و کنترل شده، سودهای نسبتا بزرگتر از حد ضرر. این یک استراتژی معاملاتی خوب خواهد شد. شما آزادید در این استراتژی معاملاتی بیش از نصف معاملاتتون زیان ده باشید. امیدوارم که این متن کمک کند به شما و معاملات موفق تری داشته باشید.